یک معضلی در دوره ی مدرن پیدا شده است که خود دین هم آنرا پیش بینی کرده است که به آن پروگماتیسم یا کارکرد گرایی می گویند . شما یک بار به سراغ کارکردهایی که ما می توانیم آنرا پیاده کنیم می روید و یکبار به سراغ حقیقت می روید .اگر از زاویه ی حقیقت وارد بحث شدیم که دین حق چیست ، ما دغدغه ی حقیقت را داریم . حقیقت یک پارچه است . حقیقت امر دلبخواهی نیست . اگر ما قبول کردیم که خدا برنامه می ریزد ، برنامه ی خدا دیگر سلیقه بردار نیست . مثل کسی که بیماری قلب دارد و پیش پزشک می رود . دکتر متخصص به او می گوید که شیرینی و چربی و فلان میوه را نخور . طرف می گوید که اینها چه ربطی به قلب من دارد ، اینها در دهان من می رود یا اینکه پزشک به او می گوید تند تند راه نرو و طرف می گوید تند تند راه رفتن به پای من ربط دارد نه به قلب من . پس سلیقه های ما در حد تشخیص ماست . اگر ما قبول داریم که این یک برنامه ی جدی طراحش خداست و خدا با توجه به تمام زوایای وجودی ما برنامه را طراحی کرده است نباید سلیقه ای عمل کنم . این کار مشکل آزمون های ویرانگر را ایجاد می کند . ما نمی دانی که نماز نخواندن چه مصیبتی برای ما ایجاد می کند یا چه چیزی روح من را بهم می ریزد ؟ دین قابلیت طراحی آزمون های ویرانگر را دارد . خدایی که برنامه را در هزار و چهارصدسال قبل فرستاده است آیا می دانسته که دیگر پیامبری نمی آید ؟ پس خدا همان اول تمام آزمون های ویرانگر را گفته است . اگر ما حلال و حرام را کنار بگذاریم ، در عرصه های دیگر می توانیم آزمایش بکنیم . پس دین بعنوان برنامه ی زندگی بشر آمده است و دیگر اینکه دین قابلیت دارد که هم پای نیاز بشر پیش برود و می تواند برای رهایی بشر از سرگشتی راه کار ارائه بدهد .
یک معضلی در دوره ی مدرن پیدا شده است که خود دین هم آنرا پیش بینی کرده است که به آن پروگماتیسم یا کارکرد گرایی می گویند . شما یک بار به سراغ کارکردهایی که ما می توانیم آنرا پیاده کنیم می روید و یکبار به سراغ حقیقت می روید .اگر از زاویه ی حقیقت وارد بحث شدیم که دین حق چیست ، ما دغدغه ی حقیقت را داریم . حقیقت یک پارچه است . حقیقت امر دلبخواهی نیست . اگر ما قبول کردیم که خدا برنامه می ریزد ، برنامه ی خدا دیگر سلیقه بردار نیست . مثل کسی که بیماری قلب دارد و پیش پزشک می رود . دکتر متخصص به او می گوید که شیرینی و چربی و فلان میوه را نخور . طرف می گوید که اینها چه ربطی به قلب من دارد ، اینها در دهان من می رود یا اینکه پزشک به او می گوید تند تند راه نرو و طرف می گوید تند تند راه رفتن به پای من ربط دارد نه به قلب من . پس سلیقه های ما در حد تشخیص ماست . اگر ما قبول داریم که این یک برنامه ی جدی طراحش خداست و خدا با توجه به تمام زوایای وجودی ما برنامه را طراحی کرده است نباید سلیقه ای عمل کنم . این کار مشکل آزمون های ویرانگر را ایجاد می کند . ما نمی دانی که نماز نخواندن چه مصیبتی برای ما ایجاد می کند یا چه چیزی روح من را بهم می ریزد ؟ دین قابلیت طراحی آزمون های ویرانگر را دارد . خدایی که برنامه را در هزار و چهارصدسال قبل فرستاده است آیا می دانسته که دیگر پیامبری نمی آید ؟ پس خدا همان اول تمام آزمون های ویرانگر را گفته است . اگر ما حلال و حرام را کنار بگذاریم ، در عرصه های دیگر می توانیم آزمایش بکنیم . پس دین بعنوان برنامه ی زندگی بشر آمده است و دیگر اینکه دین قابلیت دارد که هم پای نیاز بشر پیش برود و می تواند برای رهایی بشر از سرگشتی راه کار ارائه بدهد .
- [سایر] تعالیم مذهبی و اصول اخلاقی دین کنفوسیوس چست توضیح دهید؟
- [سایر] تعالیم و اصولی اخلاقی آیین کنفوسیوس چیست؟
- [سایر] آیا تمدن غرب با اصول اخلاقی سازگار است؟
- [سایر] مراد از تقلیدی نبودن اصول دین چیست و چگونه میتوان با تحقیق به این اصول رسید؟
- [آیت الله سیستانی] دلایل عقلی برای اصول دین؟
- [سایر] اصول دین با اصول مذهب چه تفاوتی دارد و ترتیب صحیح آن کدام است؟
- [سایر] امامت از فروع دین است یا اصول دین؟
- [سایر] منظور از (عدل) در اصول دین چیست؟
- [سایر] من چگونه به اصول دین معتقد شوم؟
- [سایر] اصول دین و فروع دین کدامند؟ توضیح دهید.
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اعتقاد انسان به اصول دین اسلام باید بر پایه علم باشد و تقلید یعنی پیروی از غیر بدون حصول علم در اصول دین باطل است ولی در غیر اصول دین از احکامی که قطعی و ضروری نیست و همچنین موضوعاتی که محتاج به استنباط است باید یا مجتهد باشد که بتواند وظایف خود را از روی مدارک انها به دست اورد و یا به دستور مجتهدی که شرایط ان خواهد امد رفتار نماید و یا احتیاط کند یعنی به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف را انجام داده مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ان عمل را ترک کند و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی جایز می دانند به جا اورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند باید تقلید نمایند
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در اصول دین انسان باید یقین و اعتقاد جزمی داشته باشد و این یقین از هر دلیل و طریقی حاصل شود کفایت می کند. چه به واسطه استدلال و برهان باشد یا از گفته والدین و مبلّغین. هر چند نتواند استدلال کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی اگر از گفته غیر به عقاید دینی یقین پیدا کند در حکم به مسلمان بودن او کافی است، و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند، و عده دیگر می گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند، آن را به جا آورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شخص مسلمان باید به اصول دین از روی دلیل اعتقاد پیدا کند و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید؛ یعنی بدون سؤال از دلیل گفته کسی را قبول کند. ولی در احکام دین در غیر ضروریات باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد؛ یا از مجتهد تقلید کند؛ یعنی به دستور او رفتار نماید؛ یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است؛ مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست؛ آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند؛ آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند؛ لازم است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله بروجردی] عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفتهی کسی را قبول کند؛ ولی در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید یا از راه احتیاط طوری به وظیفهی خود عمل نماید که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّهی دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.