در مورد کار و فعالیت اقتصادی بهتر است موضوع دنیاطلبی و تعارض آن با مبانی دینی ما و سازگاری آن با توسعه را جداگانه بحث کنیم. کار به عنوان یک عنصر مورد نیاز در توسعه قابل توجه است. اصولاً کار، اعم از کار جسمی و فکری، برای دست یافتن به توسعه ضروری است. اسلام مشوّق کار است. این مسئله را می توان در روایات سیره ی معصومین(علیهم السلام)مشاهده نمود؛ به عنوان مثال، وقتی در کتاب های تاریخی و روایی، رفتار علی(علیه السلام) را بررسی می نماییم، از ایشان به عنوان یک عنصر پرکار و فعال در عرصه ی اقتصاد یاد می شود. هم چنان که نقل است: (أَنَّ أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوک مِنْ کَدِّیَدِهِ)؛[1]امیرمؤمنان علی(علیه السلام) با دست رنج خود، هزار برده خرید و آزاد کرد. و نیز نقل است که شخصی هنگام صبح حضرت را در حالی که باری بر روی دوش داشت مشاهده نمود. عرض کرد: چه چیزی حمل می کنید؟ فرمود: (مِائَةُ أَلْفِ عَذْق إِنْ شَاءَ اللهُ)؛[2] صدهزار نخل؛ یعنی حضرت(علیه السلام)هسته های خرما را برای کاشتن حمل می کردند. در روایت دارد که تمام هسته هایی که حضرت کاشتند، بارور شد. از این نوع کارها و کوشش ها از آن حضرت فراوان نقل شده است. از شخصی نقل است که یک روز صبح زود حضرت علی(علیه السلام) وارد ملک خودشان شدند که من نگهبان آن بودم؛ حضرت(علیه السلام) کلنگ را برداشت و مشغول به حفر چاهی شد تا جایی که من فقط صدای نفس حضرت را می شنیدم، لحظه ای بیرون آمدند و رفع خستگی نمودند، سپس ادامه دادند تا آن که آب مانند گردن شتر، از چاه بیرون زد؛ حضرت فرمودند: قلم و کاغذ بیاور، و نوشتند: این را در راه خدا برای فقرا وقف نمودم. روحیه ی کار و تلاش و رنج و زحمت در همه ی ائمه(علیهم السلام)بوده است. از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد که شما چگونه در باغ خودتان کار می کنید؟ حضرت فرمود: (قد عَمِلَ بِالْیَدِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ مِنْ أَبِی)؛[3] سؤال شد که مَن هُو؟ فرمود: بهتر از من، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام)هستند. جالب این که در این نسخه بدل بِالْیَدِ، بِالْبیل هم نوشته شده است؛ یعنی حضرت با بیل کار می کردند و کسی که بهتر از اوست هم با بیل کار می کرده است. حضرت توسط بعضی از شیعیان به اصحاب خود سلام می رساندند و به آنها سفارش می کردند که صبح زود دنبال کار بروند. (فان آباءنا کانوا یطلبونها و یرکضون فیها)؛[4] آنها معاش خودشان را طلب می کردند و برای به دست آوردن آن می دویدند. حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) می فرماید: (اِنّی أَجِدُنِی أَمقُتُ الرَّجُلَ یَتَعَذَّرُ عَلَیهِ المَکاسِبُ جواب : فَیَسْتُلقِی عَلی قَفَاهُ وَ یقُولُ اللّهُمّ ارْزُقْنِی وَ یَدَعُ أنْ یَنتَشِرَ فِی الأَرْضِ وَ یَلتَمِسَ مِن فَضلِ اللّهِ وَ الذَّرَّةُ تَخرُجُ مِنْ جُحرها تَلتَمِسُ رِزقَهَا.)[5]؛ من ناراحت هستم که مردی راه های کسب در آمد را بر روی خودش بسته و در خانه ی خودش خوابیده و دهانش را باز کرده و از خداوند روزی می خواهد؛ و از سعی و تلاش در زمین و کسب روزی، خودداری می کند؛ در صورتی که کوچک ترین حیوانات (مورچه) از لانه ی خود به قصد به دست آوردن روزی حرکت می کنند. ما روایات زیادی داریم که امر به کار کردن نموده، و هیچ یک از آنها کار را محدود به تأمین معاش نکرده اند. کسانی که می گویند باید صرفاً برای حداقل معاش کار کرد، این ها از سیره ی ائمه دور هستند. در کتاب و سنت نیز وجود دارد که کار، مطلوب ذاتی و آثار و نتایجی دارد. شخصی خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید، حضرت فرمودند: چه می کنی؟ او گفت: کاری ندارم. حضرت فرمود: چطور؟ گفت: آن قدر ثروت دارم که تا آخر عمرم بخورم. حضرت سه بار فرمودند: (هذا من عمل الشیطان). در برخی روایات داریم که بعد فرمودند: (ترک التجارة یذهب بالعقل). در این جا تجارت به معنای کسب و کار است.[6] ترک کار عقل را از بین می برد. نیز فرمودند: (التجارة تزید فی العقل)[7] کار و تجارت و کسب، عقل را رشد می دهد و آثار آن مشهود است که انسان اگر کاربکند، عقل فعال است و اگر عقل فعال باشد رکود ندارد. این ها همه نشان دهنده ی تشویق اسلام به کار و کوشش است. کار و کوشش را به تأمین معاش محدود نکرده اند، بلکه گاهی گفته شده، کار کنید هر چند که از حاصل کار شما دیگران بهره ببرند؛ ولی معنایش این نیست که انسان تمام وقت خود را به کار و کوشش اختصاص دهد. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: مقدار کار و کوشش اقتصادی شما، باید بالاتر از کسی باشد که فرصت های خود را از دست می دهد و کم تر از کار کسی باشد که حریص است؛ یعنی حد متوسط بین افراط و تفریط را برای کار برگزینید؛ هم چنین در روایات دارد: (و اجملوا فی طلب الرزق)؛ در طلب روزی، از زیبایی حرکت غفلت نورزید. انسان باید در کنار کار و کسب، تهذیب نفس نماید، به زن و بچه ی خود توجه کند و با خانواده و فامیل رفت و آمد داشته باشد. امام موسی بن جعفر(علیه السلام) می فرماید: اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: وقتی را به عبادت، وقتی را به استراحت، وقتی را به کارها و وقتی را به لذت حلال اختصاص دهید.[8] بنابراین، نباید تمام وقت یک انسان به کار و کوشش اختصاص یابد؛ بلکه باید حدّ میانه را برگزیند. جالب این که توسعه ی اقتصادی در غرب نیز، این گونه تفسیر نشده که تمام وقت یک انسان به کار اختصاص پیدا کند؛ خصوصاً با رویکرد انسانی توسعه، طبعاً باید در کنار کار و تلاش، فرصت استراحت، عبادت، خودسازی و افزایش آگاهی و رسیدن به خانواده و سایر لذت های حلال را نیز داشته باشد. حدود دو دهه ی اخیر، برخی از تحصیل کرده های غربی و یا متفکرانی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته بودند، عنوان کردند که عبادت موجب کاهش کار و کوشش و طبعاً منجر به عدم توسعه می شود؛ در حالی که در کشورهای توسعه یافته قایل اند که درکنار چند ساعت کار، چند ساعت استراحت نیز لازم است؛ لذا در برخی کشورها در روز هشت ساعت و در بعضی دیگر شش ساعت کار انجام می دهند. پی نوشتها: [1]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 37، باب استحباب العمل بالید. [2]. کافی، ج 5، ص 74. [3]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 38. [4]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 158. [5]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 158. [6]. قریب به این مضمون در کافی، ج 5، ص 75، آمده است. [7]. کافی، ج 5، ص 648. [8]. بحار الانوار، ج 75، ص 321، باب 25. منبع: دین و اقتصاد، گفتگو با حجت الاسلام دکتر غلامرضا مصباحی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382).
نظر اسلام درباره ی کار و تلاش چیست؟ آیا محدودیتی برای آن قایل اند؟
در مورد کار و فعالیت اقتصادی بهتر است موضوع دنیاطلبی و تعارض آن با مبانی دینی ما و سازگاری آن با توسعه را جداگانه بحث کنیم. کار به عنوان یک عنصر مورد نیاز در توسعه قابل توجه است. اصولاً کار، اعم از کار جسمی و فکری، برای دست یافتن به توسعه ضروری است. اسلام مشوّق کار است. این مسئله را می توان در روایات سیره ی معصومین(علیهم السلام)مشاهده نمود؛ به عنوان مثال، وقتی در کتاب های تاریخی و روایی، رفتار علی(علیه السلام) را بررسی می نماییم، از ایشان به عنوان یک عنصر پرکار و فعال در عرصه ی اقتصاد یاد می شود. هم چنان که نقل است:
(أَنَّ أَمِیرَالمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوک مِنْ کَدِّیَدِهِ)؛[1]امیرمؤمنان علی(علیه السلام) با دست رنج خود، هزار برده خرید و آزاد کرد.
و نیز نقل است که شخصی هنگام صبح حضرت را در حالی که باری بر روی دوش داشت مشاهده نمود. عرض کرد: چه چیزی حمل می کنید؟ فرمود: (مِائَةُ أَلْفِ عَذْق إِنْ شَاءَ اللهُ)؛[2] صدهزار نخل؛ یعنی حضرت(علیه السلام)هسته های خرما را برای کاشتن حمل می کردند. در روایت دارد که تمام هسته هایی که حضرت کاشتند، بارور شد. از این نوع کارها و کوشش ها از آن حضرت فراوان نقل شده است. از شخصی نقل است که یک روز صبح زود حضرت علی(علیه السلام) وارد ملک خودشان شدند که من نگهبان آن بودم؛ حضرت(علیه السلام) کلنگ را برداشت و مشغول به حفر چاهی شد تا جایی که من فقط صدای نفس حضرت را می شنیدم، لحظه ای بیرون آمدند و رفع خستگی نمودند، سپس ادامه دادند تا آن که آب مانند گردن شتر، از چاه بیرون زد؛ حضرت فرمودند: قلم و کاغذ بیاور، و نوشتند: این را در راه خدا برای فقرا وقف نمودم. روحیه ی کار و تلاش و رنج و زحمت در همه ی ائمه(علیهم السلام)بوده است. از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد که شما چگونه در باغ خودتان کار می کنید؟ حضرت فرمود: (قد عَمِلَ بِالْیَدِ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ مِنْ أَبِی)؛[3] سؤال شد که مَن هُو؟ فرمود: بهتر از من، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام)هستند. جالب این که در این نسخه بدل بِالْیَدِ، بِالْبیل هم نوشته شده است؛ یعنی حضرت با بیل کار می کردند و کسی که بهتر از اوست هم با بیل کار می کرده است. حضرت توسط بعضی از شیعیان به اصحاب خود سلام می رساندند و به آنها سفارش می کردند که صبح زود دنبال کار بروند.
(فان آباءنا کانوا یطلبونها و یرکضون فیها)؛[4]
آنها معاش خودشان را طلب می کردند و برای به دست آوردن آن می دویدند.
حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) می فرماید:
(اِنّی أَجِدُنِی أَمقُتُ الرَّجُلَ یَتَعَذَّرُ عَلَیهِ المَکاسِبُ جواب : فَیَسْتُلقِی عَلی قَفَاهُ وَ یقُولُ اللّهُمّ ارْزُقْنِی وَ یَدَعُ أنْ یَنتَشِرَ فِی الأَرْضِ وَ یَلتَمِسَ مِن فَضلِ اللّهِ وَ الذَّرَّةُ تَخرُجُ مِنْ جُحرها تَلتَمِسُ رِزقَهَا.)[5]؛ من ناراحت هستم که مردی راه های کسب در آمد را بر روی خودش بسته و در خانه ی خودش خوابیده و دهانش را باز کرده و از خداوند روزی می خواهد؛ و از سعی و تلاش در زمین و کسب روزی، خودداری می کند؛ در صورتی که کوچک ترین حیوانات (مورچه) از لانه ی خود به قصد به دست آوردن روزی حرکت می کنند.
ما روایات زیادی داریم که امر به کار کردن نموده، و هیچ یک از آنها کار را محدود به تأمین معاش نکرده اند. کسانی که می گویند باید صرفاً برای حداقل معاش کار کرد، این ها از سیره ی ائمه دور هستند. در کتاب و سنت نیز وجود دارد که کار، مطلوب ذاتی و آثار و نتایجی دارد. شخصی خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید، حضرت فرمودند: چه می کنی؟ او گفت: کاری ندارم. حضرت فرمود: چطور؟ گفت: آن قدر ثروت دارم که تا آخر عمرم بخورم. حضرت سه بار فرمودند: (هذا من عمل الشیطان). در برخی روایات داریم که بعد فرمودند: (ترک التجارة یذهب بالعقل). در این جا تجارت به معنای کسب و کار است.[6] ترک کار عقل را از بین می برد. نیز فرمودند: (التجارة تزید فی العقل)[7] کار و تجارت و کسب، عقل را رشد می دهد و آثار آن مشهود است که انسان اگر کاربکند، عقل فعال است و اگر عقل فعال باشد رکود ندارد. این ها همه نشان دهنده ی تشویق اسلام به کار و کوشش است. کار و کوشش را به تأمین معاش محدود نکرده اند، بلکه گاهی گفته شده، کار کنید هر چند که از حاصل کار شما دیگران بهره ببرند؛ ولی معنایش این نیست که انسان تمام وقت خود را به کار و کوشش اختصاص دهد. امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
مقدار کار و کوشش اقتصادی شما، باید بالاتر از کسی باشد که فرصت های خود را از دست می دهد و کم تر از کار کسی باشد که حریص است؛ یعنی حد متوسط بین افراط و تفریط را برای کار برگزینید؛
هم چنین در روایات دارد:
(و اجملوا فی طلب الرزق)؛ در طلب روزی، از زیبایی حرکت غفلت نورزید.
انسان باید در کنار کار و کسب، تهذیب نفس نماید، به زن و بچه ی خود توجه کند و با خانواده و فامیل رفت و آمد داشته باشد.
امام موسی بن جعفر(علیه السلام) می فرماید:
اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: وقتی را به عبادت، وقتی را به استراحت، وقتی را به کارها و وقتی را به لذت حلال اختصاص دهید.[8]
بنابراین، نباید تمام وقت یک انسان به کار و کوشش اختصاص یابد؛ بلکه باید حدّ میانه را برگزیند. جالب این که توسعه ی اقتصادی در غرب نیز، این گونه تفسیر نشده که تمام وقت یک انسان به کار اختصاص پیدا کند؛ خصوصاً با رویکرد انسانی توسعه، طبعاً باید در کنار کار و تلاش، فرصت استراحت، عبادت، خودسازی و افزایش آگاهی و رسیدن به خانواده و سایر لذت های حلال را نیز داشته باشد.
حدود دو دهه ی اخیر، برخی از تحصیل کرده های غربی و یا متفکرانی که تحت تأثیر آنها قرار گرفته بودند، عنوان کردند که عبادت موجب کاهش کار و کوشش و طبعاً منجر به عدم توسعه می شود؛ در حالی که در کشورهای توسعه یافته قایل اند که درکنار چند ساعت کار، چند ساعت استراحت نیز لازم است؛ لذا در برخی کشورها در روز هشت ساعت و در بعضی دیگر شش ساعت کار انجام می دهند.
پی نوشتها:
[1]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 37، باب استحباب العمل بالید.
[2]. کافی، ج 5، ص 74.
[3]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 38.
[4]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 158.
[5]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 158.
[6]. قریب به این مضمون در کافی، ج 5، ص 75، آمده است.
[7]. کافی، ج 5، ص 648.
[8]. بحار الانوار، ج 75، ص 321، باب 25.
منبع: دین و اقتصاد، گفتگو با حجت الاسلام دکتر غلامرضا مصباحی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382).
- [سایر] نظر اسلام درباره ی کار و تلاش چیست؟ آیا محدودیتی برای آن قایل اند؟
- [سایر] آیا اسلام در امور اجرایی برای زن محدودیتی قائل است؟
- [سایر] نظر اسلام نسبت به کار و تلاش به عنوان یکی ازعوامل تولید چیست؟ و چه محدودیتهایی برای آن قایل است؟
- [سایر] اهمیت کار و تلاش از نظر اسلام چیست؟
- [سایر] آیا از نظر اسلام، کدام دنیاطلبی و تلاش اقتصادی ممنوع است؟
- [سایر] نظر حضر تعالی در رابطه با تلاش دشمنان برای ایجاد جنگ عقیدتی و طائفه ای میان مسلمانان چیست ؟
- [آیت الله سیستانی] اسلام برای دوستی با دختران چه محدودیتی برای پسران قرار داده است ؟
- [سایر] نظر اسلام در خصوص تناسب کار با شخصیت (personality) چیست؟
- [سایر] رابطه ی مردم و حکومت در اسلام چگونه است؟ آیا مکتب اسلام برای مردم حقی در مقابل حکومت قائل است؟
- [سایر] در ارتباطات بعد ازعقد ، برای خانم و آقا محدودیتی وجود دارد ؟
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بر هر مسلمان شایسته است محتضر مسلمان را رو به قبله کند و این کار مطابق احتیاط استحبابیست و بنا بر احتیاط استحبابی از ولیّ محتضر اجازه بگیرند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر شخصی بداند که بدن یا لباس مسلمانی یا چیز دیگری مانند ظرف و فرش که در اختیار آن مسلمان است نجس شده و سپس آن مسلمان غایب گردد و آن شخص احتمال بدهد که او آن چیز را آب کشیده، آن چیز برای آن شخص پاک است؛ ولی احتیاط واجب این است که چهار شرط ذیل نیز مراعات شود: اول: آن که آن مسلمان بداند که آن چیز با چیزی که در نظر آن شخص نجس است، برخورد کرده است. دوم: آن که آن مسلمان نیز آن چیز را نجس بداند. سوم: آن که آن مسلمان آن چیز را در موردی که طهارت شرط آن است به کار ببرد، مثل این که با آن لباس نماز بخواند و یا در آن ظرف غذا بخورد. چهارم: آن که آن مسلمان بداند موردی که آن چیز را در آن به کار میبرد، مشروط به طهارت آن چیز است، مثلاً بداند که نماز را باید در لباس پاک بخواند.
- [امام خمینی] اگر ممکن باشد تشریح غیر مسلمان، جایز نیست تشریح مسلمان، برای یاد گرفتن مطالب طبی اگر چه متوقف باشد حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح، و اگر با امکان تشریح غیر مسلمان تشریح مسلمان کنند معصیت کار، و بر آنها دیه است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسب و کار و تلاش برای زندگی از طریق تجارت و زراعت و صنعت و مانند آن برای کسانی که مخارج همسر و فرزند خود را ندارند واجب است، همچنین برای حفظ نظام و تأمین احتیاجات جامعه اسلامی، و در غیر این صورت، مستحب مؤکد است، مخصوصاً برای کمک به فقرا و یا وسعت بخشیدن به زندگی خانواده.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط زیاد از حد در مسأله طهارت و نجاست از نظر شرع کار پسندیده ای نیست، بلکه اگر سبب وسواس گردد اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی که وصیّت کرده بمیرد وصیّ نمیتواند مسؤولیّت کار را بر عهده دیگری بگذارد و خود از مسؤولیّت کار کناره گیرد، ولی اگر بداند مقصود وصیّتکننده این نبوده که وصیّ شخصا مسؤول باشد، بلکه مقصودش فقط انجام امر وصیّت باشد، میتواند مسؤولیّت کار را به کسی واگذار نماید که به نظر وصیّت کننده با وصیّ تفاوتی ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر جاعل مزد معینی برای کار قرار ندهد، مثلاً بگوید هر کس بچه مرا پیدا کند پولی به او می دهم و مقدار آن را معین نکند، چنانچه کسی آن عمل را انجام دهد باید مزد او را به مقداری که کار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد. مگر این که ظاهر گفتار او این باشد که کمتر از آن در نظر گرفته است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . استخدام کفار اعم از ذمی و غیر ذمی در ادارات و سازمان هایی که باید بر جریان امور، نظارت و یا امور دفاعی کشور اسلام را تحت نظر داشته باشند، جایز نیست و پاسبان و افسر و قاضی و متصدیان مشاغل دیگر از این قبیل، همه باید مسلمان باشند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] پیوند قلب، یا کلیه، یا اعضای دیگر جایز است، خواه آن عضو از انسان زنده ای گرفته شده باشد یا از میت و خواه آن میت، میت مسلمان باشد یا غیر مسلمان، ولی در صورتی می توان آن عضو را از بدن (میت مسلمان) قطع کرد و به بدن دیگری پیوند زد که حفظ جان آن مسلمان موقوف بر این پیوند باشد، همچنین اگر حفظ عضو مهمی مانند چشم موقوف بر این کار باشد و در هر صورت احتیاط آن است که قطع کننده عضو میت مسلمان، دیه قطع عضو را مطابق آنچه در کتابهای فقهی مفصل آمده است، بپردازد.