پلورالیسم دینی دارای چه ابعادی است و از دیدگاه اسلامی کدام یک از این ابعاد قابل پذیرش است؟
پاسخ از دکتر محمد لگن هاوزن: وقتی که می خواهیم پلورالیسم دینی را نقد کنیم، باید مواظب باشیم که جواب مناسب به یک بُعد داده شود و این پاسخ به بُعد دیگر سرایت نکند؛ زیرا مناسبِ آن نیست؛ مثلا در ابتدا در میان مسیحیان، انگیزه ی اوّل برای مطرح نمودن پلورالیسم دینی، ارتباط بین مردم بود. درباره ی چگونگی اخلاق و رفتار باید با هم دیگر بود. در تاریخ دین مسیحی، رفتار مسیحیان با غیر مسیحیان، بسیار بد بود؛ به خاطر این که می گفتند به هر حال این ها اهل جهنم هستند و فرق نمی کند چه رفتاری با آن ها داشته باشیم؛ این نگرش در رفتار مسیحیان خیلی مؤثر بود؛ مانند رفتار با سرخ پوست ها در امریکای شمالی و جنوبی. می توان گفت، آغاز بحث در باره ی پلورالیسم دینی بر این اساس است که چه رفتاری باید با پیروان دیگر ادیان و مذاهب داشته باشیم. پلورالیسم اخلاقی یا هنجاری اوّلین محوری است که پلورالیسم دینی جان هیک و کنت ول اسمیت و دیگران، دور آن می چرخد. دومین مسئله، مسئله ی نجات است. مسیحیان معتقدند که فقط آن هایی که در فرقه ی خودمان هستند، اهل بهشت اند؛ این بحثی است که به آن اشاره کردیم. یک سؤال دیگر که از نظر بنده خیلی مهم است و نباید با دو سؤال دیگر خلط شود، این است که حقیقت در دین را کجا پیدا کنیم؟ دین خودمان حقیقت دارد، امّا آیا همه ی ادیان دیگر کاملا باطل هستند و هیچ بهره ای از حقّانیّت ندارند؟ مسئله ی دیگر که بیش تر فیلسوفان در رشته ی فلسفه ی دین به آن پرداخته اند، مسئله ی معرفت شناختی است. خیلی از فیلسوفان (مخصوصاً فیلسوفان مسیحی در غرب) می خواستند بگویند که بر اساس تجربه ی دینی می توانیم بدانیم که دین خودمان درست است و بعد متوجه شدند که آن هایی که اهل سایر ادیان اند نیز می توانند چنین ادعایی داشته باشند. سؤال پیش آمد که پس تجربه ی دینی چه نقشی می تواند در توجیه اعتقاداتمان داشته باشد؟ اگر فرض کنیم که تجربه ی دینی می تواند اعتقادات خودمان را توجیه کند، در باره ی آن هایی که اعتقاداتی مخالف آن دارند و تجربه ی دینی هم دارند چه باید گفت؟ در باره ی این بحث می توانیم بگوییم نوعی کثرت گراییِ دینیِ معرفت شناختی مطرح است. آخرین مسئله ی مهم در باره ی پلورالیسم دینی، وظیفه ی ما در برابر خدا است؛ یعنی خدا نسبت به دین از ما چه می خواهد؟ آیا خدا فقط می خواهد که ما یک دین را انتخاب کنیم و هر دینی که بیش تر سازگار با فرهنگ و با امیال خودمان است بهتر است و برای خدا فرقی ندارد که کدام دین را انتخاب کنیم یا نه، خدا در ادیان، برنامه و قصد خاصّی برای انسان دارد و به ما امر می کند و ما طبق آن امر، وظیفه پیدا می کنیم. منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).
عنوان سوال:

پلورالیسم دینی دارای چه ابعادی است و از دیدگاه اسلامی کدام یک از این ابعاد قابل پذیرش است؟


پاسخ:

پاسخ از دکتر محمد لگن هاوزن:
وقتی که می خواهیم پلورالیسم دینی را نقد کنیم، باید مواظب باشیم که جواب مناسب به یک بُعد داده شود و این پاسخ به بُعد دیگر سرایت نکند؛ زیرا مناسبِ آن نیست؛ مثلا در ابتدا در میان مسیحیان، انگیزه ی اوّل برای مطرح نمودن پلورالیسم دینی، ارتباط بین مردم بود. درباره ی چگونگی اخلاق و رفتار باید با هم دیگر بود. در تاریخ دین مسیحی، رفتار مسیحیان با غیر مسیحیان، بسیار بد بود؛ به خاطر این که می گفتند به هر حال این ها اهل جهنم هستند و فرق نمی کند چه رفتاری با آن ها داشته باشیم؛ این نگرش در رفتار مسیحیان خیلی مؤثر بود؛ مانند رفتار با سرخ پوست ها در امریکای شمالی و جنوبی.
می توان گفت، آغاز بحث در باره ی پلورالیسم دینی بر این اساس است که چه رفتاری باید با پیروان دیگر ادیان و مذاهب داشته باشیم. پلورالیسم اخلاقی یا هنجاری اوّلین محوری است که پلورالیسم دینی جان هیک و کنت ول اسمیت و دیگران، دور آن می چرخد.
دومین مسئله، مسئله ی نجات است. مسیحیان معتقدند که فقط آن هایی که در فرقه ی خودمان هستند، اهل بهشت اند؛ این بحثی است که به آن اشاره کردیم. یک سؤال دیگر که از نظر بنده خیلی مهم است و نباید با دو سؤال دیگر خلط شود، این است که حقیقت در دین را کجا پیدا کنیم؟ دین خودمان حقیقت دارد، امّا آیا همه ی ادیان دیگر کاملا باطل هستند و هیچ بهره ای از حقّانیّت ندارند؟
مسئله ی دیگر که بیش تر فیلسوفان در رشته ی فلسفه ی دین به آن پرداخته اند، مسئله ی معرفت شناختی است. خیلی از فیلسوفان (مخصوصاً فیلسوفان مسیحی در غرب) می خواستند بگویند که بر اساس تجربه ی دینی می توانیم بدانیم که دین خودمان درست است و بعد متوجه شدند که آن هایی که اهل سایر ادیان اند نیز می توانند چنین ادعایی داشته باشند. سؤال پیش آمد که پس تجربه ی دینی چه نقشی می تواند در توجیه اعتقاداتمان داشته باشد؟ اگر فرض کنیم که تجربه ی دینی می تواند اعتقادات خودمان را توجیه کند، در باره ی آن هایی که اعتقاداتی مخالف آن دارند و تجربه ی دینی هم دارند چه باید گفت؟ در باره ی این بحث می توانیم بگوییم نوعی کثرت گراییِ دینیِ معرفت شناختی مطرح است.
آخرین مسئله ی مهم در باره ی پلورالیسم دینی، وظیفه ی ما در برابر خدا است؛ یعنی خدا نسبت به دین از ما چه می خواهد؟ آیا خدا فقط می خواهد که ما یک دین را انتخاب کنیم و هر دینی که بیش تر سازگار با فرهنگ و با امیال خودمان است بهتر است و برای خدا فرقی ندارد که کدام دین را انتخاب کنیم یا نه، خدا در ادیان، برنامه و قصد خاصّی برای انسان دارد و به ما امر می کند و ما طبق آن امر، وظیفه پیدا می کنیم.
منبع: پلورالیسم دینی ، رضا مصطفی لو، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه (1380).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین