جامعه شناسی دین چه مفهومی دارد؟
جامعه شناسی دین از اصطلاحاتی است که اخیراً در ادبیات دینی و فرهنگی کشور ما متداول گشته است و امروزه افراد زیادی از آن بهره می برند. در این فرصت بر آنیم به بررسی این واژه و تفاوت آن با جامعه شناسی دینی بپردازیم تا اندکی در رفع ابهام از این واژه نقش ایفا کرده باشیم. پیش از بحث پیرامون اصطلاح مذکور لازم است تعریف و توضیحی کوتاه از اصطلاح مهم دیگر یعنی جامعه شناسی بدهیم. جامعه شناسی (sociology) عبارت است از بررسی علمی رفتار اجتماعی انسان هنگامی که آدمی در مظاهر جمعی اش مورد مطالعه قرار می گیرد.[1] براساس این تعریف جامعه شناسی با تمام فعالیت های جمعی آدمی مانند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مرتبط می گردد. جامعه شناسی سعی در تعریف قوانینی دارد که رفتار انسان را در زمینه های اجتماعی، کنترل و هدایت می کند. اما این گونه مطالعات و بررسی ها تا قرن 19 هنگامی که مفهوم اجتماع (socity) نهایتاً از حکومت (state) جدا شد رواج پیدا نکرد. در آن زمان بود که جامعه شناسی به رشته ای مستقل تبدیل گردید. واژه جامعه شناسی در سال 1838 توسط آگوست کنت (1798 1857 م) ابداع شد. او سعی کرد که تمام مظاهر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زندگی را تحلیل کند و اصول یکپارچه ساز جامعه را در هر مرحله ی رشد اجتماعی بشر معرفی نماید. با توجه به تعریف جامعه شناسی دین (sociology of religion) رشته ای تحقیقی است که در آن جامعه شناس در صدد درک چگونگی تأثیر اعمال و اعتقادات دینی یک گروه خاص در جامعه می باشد و نیز او در پی آن است که بداند این اعمال و اعتقادات دینی چگونه در ساختار اجتماعی مشارکت می ورزند. این رشته بسیار پیش از دوران آگوست کنت (1798 1857 م) مخترع و واضع واژه ی جامعه شناسی وجود داشته است. در زمانهای قبل از او گزنفون هنگامی که به بررسی این مطلب پرداخت که خدایان مردم اتیوپی سیاه بودند و بینی آنها کوچک و انتهای آن بالا آمده بود، در حالی که خدایان سرزمینهای اروپایی چشمان آبی و موهای قرمز داشتند، به این رشته پرداخته بود. همچنین فیلسوف مسلمان، ابن خلدون در مقدمه ی کتاب العبر (1377 م) که کتابی راجع به جهان است از نقش دین در ظهور و افول پادشاهان شمال آفریقا صحبت می کند. جامعه شناسی دین به بررسی مدرن و روش مند دین و جامعه می پردازد، یعنی با جستجوی قواعد و تنظیمات دین و جامعه، آنها را به عنوان شبکه ها و نظامهای به هم پیوسته ی اندیشه، احساسات، رفتار مورد پژوهش قرار می دهد. مطلب دیگر این که (ظهور مطالعات جامعه شناختی درباره ی دین در دوران معاصر با مطرح شدن سرمایه داری، تکثرگرایی فرهنگی، تساهل دینی و حالات آزادی خواهانه بسیار مرتبط است بنابراین این رشته را نمی توان طریقی تکوینی (عقلی طبیعی) در مطالعه ی دین و جامعه تلقی کرد. برعکس، این شاخه رشته ای است که مصنوع فرهنگ می باشد که با نهضت های تاریخی منحصر به فرد در اندیشه ی اجتماعی غرب حاصل شده است. این رشته محققان را قادر می سازد یا مجبور می کند که خود را از ادعاهای هنجاری که از ناحیه ی ادیان یا جوامعی که آنها را مطالعه می کنند تحمیل شده است جدا سازند در نتیجه، جامعه شناسی دین محصول یکی ازمسائل پرنفوذ خود یعنی دنیوی کردن اندیشه و سازمانهای دین تلقی می گردد.)[2] در آخر این که جامعه شناسی دینی: علمی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق خود از آموزه های دینی بهره می جوید و در مقابل جامعه شناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد. روانشناسی دینی نیز رویکردی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق از آموزه های دینی بهره می جوید و برای آنها در این امور اعتبار و ارزش خاصی قائل است ولی در مقابل روانشناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد. -------------------------------------------------------------------------------- [1]-The Columbia encyclopedia - Fifth edition - Columbia university pvess - Houyhton Mifflin company. Sociology. [2]-Mircea Eliade: The Eneclopedia Of Religion Vol 13 P 385. میر، چاالیاد. ج 13، ص 385.
عنوان سوال:

جامعه شناسی دین چه مفهومی دارد؟


پاسخ:

جامعه شناسی دین از اصطلاحاتی است که اخیراً در ادبیات دینی و فرهنگی کشور ما متداول گشته است و امروزه افراد زیادی از آن بهره می برند. در این فرصت بر آنیم به بررسی این واژه و تفاوت آن با جامعه شناسی دینی بپردازیم تا اندکی در رفع ابهام از این واژه نقش ایفا کرده باشیم.
پیش از بحث پیرامون اصطلاح مذکور لازم است تعریف و توضیحی کوتاه از اصطلاح مهم دیگر یعنی جامعه شناسی بدهیم. جامعه شناسی (sociology) عبارت است از بررسی علمی رفتار اجتماعی انسان هنگامی که آدمی در مظاهر جمعی اش مورد مطالعه قرار می گیرد.[1] براساس این تعریف جامعه شناسی با تمام فعالیت های جمعی آدمی مانند فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی مرتبط می گردد. جامعه شناسی سعی در تعریف قوانینی دارد که رفتار انسان را در زمینه های اجتماعی، کنترل و هدایت می کند. اما این گونه مطالعات و بررسی ها تا قرن 19 هنگامی که مفهوم اجتماع (socity) نهایتاً از حکومت (state) جدا شد رواج پیدا نکرد. در آن زمان بود که جامعه شناسی به رشته ای مستقل تبدیل گردید. واژه جامعه شناسی در سال 1838 توسط آگوست کنت (1798 1857 م) ابداع شد. او سعی کرد که تمام مظاهر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زندگی را تحلیل کند و اصول یکپارچه ساز جامعه را در هر مرحله ی رشد اجتماعی بشر معرفی نماید.
با توجه به تعریف جامعه شناسی دین (sociology of religion) رشته ای تحقیقی است که در آن جامعه شناس در صدد درک چگونگی تأثیر اعمال و اعتقادات دینی یک گروه خاص در جامعه می باشد و نیز او در پی آن است که بداند این اعمال و اعتقادات دینی چگونه در ساختار اجتماعی مشارکت می ورزند. این رشته بسیار پیش از دوران آگوست کنت (1798 1857 م) مخترع و واضع واژه ی جامعه شناسی وجود داشته است. در زمانهای قبل از او گزنفون هنگامی که به بررسی این مطلب پرداخت که خدایان مردم اتیوپی سیاه بودند و بینی آنها کوچک و انتهای آن بالا آمده بود، در حالی که خدایان سرزمینهای اروپایی چشمان آبی و موهای قرمز داشتند، به این رشته پرداخته بود. همچنین فیلسوف مسلمان، ابن خلدون در مقدمه ی کتاب العبر (1377 م) که کتابی راجع به جهان است از نقش دین در ظهور و افول پادشاهان شمال آفریقا صحبت می کند. جامعه شناسی دین به بررسی مدرن و روش مند دین و جامعه می پردازد، یعنی با جستجوی قواعد و تنظیمات دین و جامعه، آنها را به عنوان شبکه ها و نظامهای به هم پیوسته ی اندیشه، احساسات، رفتار مورد پژوهش قرار می دهد.
مطلب دیگر این که (ظهور مطالعات جامعه شناختی درباره ی دین در دوران معاصر با مطرح شدن سرمایه داری، تکثرگرایی فرهنگی، تساهل دینی و حالات آزادی خواهانه بسیار مرتبط است بنابراین این رشته را نمی توان طریقی تکوینی (عقلی طبیعی) در مطالعه ی دین و جامعه تلقی کرد. برعکس، این شاخه رشته ای است که مصنوع فرهنگ می باشد که با نهضت های تاریخی منحصر به فرد در اندیشه ی اجتماعی غرب حاصل شده است. این رشته محققان را قادر می سازد یا مجبور می کند که خود را از ادعاهای هنجاری که از ناحیه ی ادیان یا جوامعی که آنها را مطالعه می کنند تحمیل شده است جدا سازند در نتیجه، جامعه شناسی دین محصول یکی ازمسائل پرنفوذ خود یعنی دنیوی کردن اندیشه و سازمانهای دین تلقی می گردد.)[2]
در آخر این که جامعه شناسی دینی: علمی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق خود از آموزه های دینی بهره می جوید و در مقابل جامعه شناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد.
روانشناسی دینی نیز رویکردی است که دست کم در یکی از ارکان خود یعنی موضوع، غایت و روش تحقیق از آموزه های دینی بهره می جوید و برای آنها در این امور اعتبار و ارزش خاصی قائل است ولی در مقابل روانشناسی سکولار در هیچ یک از این ارکان از دین کمک نمی گیرد.

--------------------------------------------------------------------------------
[1]-The Columbia encyclopedia - Fifth edition - Columbia university pvess - Houyhton Mifflin company. Sociology.
[2]-Mircea Eliade: The Eneclopedia Of Religion Vol 13 P 385.
میر، چاالیاد. ج 13، ص 385.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین