بهترین کتابها در زمینه جامعه شناسی دین را معرفی کنید. در ابتدا باید خاطر نشان کرد که چون در جامعه ما رشته (جامعه شناسی دین) ، رشته ای جدید و نوپا است نمی توان انتظار داشت کتاب قابل توجه ای در این مورد یافت شود و کتابهای موجود نیز توسط نویسندگان غربی و با رویکردی مسیحی به نگارش در آمده است. از این رو ، کتابهای نگارش یافته در این زمینه عمدتا به طرح و بیان نظریات صاحب نظران غربی اختصاص یافته است. رشته جامعه شناسی دین همچون رشته هایی مانند پدیدار شناسی دین و دیگر رشته های از این دست ، حوزه های مطالعاتی ای اند که خاستگاه عمده آنها غرب و تفکر مسیحی می باشد و نیازمند گذر زمان است تا بتواند در جامعه اسلامی با آموزه های این دین تولدی دوباره یابد. از طرف دیگرنمی توان گفت بهترین کتاب کدام است. به همین خاطر ما تنها به معرفی چند کتاب که می توان با مطالعه آنها به موضوع و دورنمایی از این رشته دست یافت ، اکتفا می کنیم. 1-جامعه شناسی دین / جابر دانش 2-جامعه شناسی دینی / دکتر غلام عباس توسلی 3- عبد الرضا علی زاده- جامعه شناسی دین - مجله حوزه و دانشگاه - پاییز 1375 - شماره 8 4- جواهری حقیقی ، محمدرضا . (1380). جامعه شناسی دین . روزنامه انتخاب 5- رضوی ، مسعود . (1379).جامعه شناسی دین چیست ؟ . روزنامه همشهری ، 28/3/79 6- فولادی ، محمد. موریس، برایان . جامعه شناسی دین ازدیدگاه ماکس وبر . نشریه معرفت 34 به هر حال بر خود می دانیم که کمی در مورد جامعه شناسی دین به بحث و گفتگو بنشیم تا شاید این نوشته بتواند نوری فرا روی بررسی در این مورد را فراهم سازد. جامعه شناسی دین چیست؟ دین (در معنای جامعه شناختی آن ) به عنوان پدیده ای فرهنگی و اجتماعی در طول حیات خود در قالب گروه ها، نهادها، سازمان ها و دیگر تجلیات اجتماعی متنوعی ظاهر گردیده که تا کنون از همین زوایا شایان تامل و بررسی شناخته شده است. با این وجود زمان چندانی از بررسی های روشمند اجتماعی در این عرصه نمی گذرد. یکی از شاخه های مهم در مطالعات دین پژوهی (جامعه شناسی دین) است. این رشته که به مطالعه دین از منظری اجتماعی پرداخته و به دنبال تحلیل قاعده مند و منظم پدیده های دینی از طریق به کارگیری مفاهیم و روش های جامعه شناسی است، قصد دارد دریابد اعمال و اعتقادات دینی یک گروه خاص چگونه در جامعه ایفای نقش می کند. جامعه شناس دین با رویکردی غیر متعهدانه به موضوع دین می نگرد و سعی دارد نقش دین در جامعه و اهمیت تاثیر آن بر تاریخ بشری و مسایل اجتماعی را مورد توجه قرار دهد. جامعه شناسی دین به بررسی علمی دین می پردازد. در این گرایش دیندار بودن یا نبودن جامعه شناس اهمیتی ندارد و ارزش های شخصی در تبیین دین دخالت داده نمی شود و تبیین دین بنابر ادعا فارغدلانه است. (جامعه شناسی دین، روابط فرایند های دینی و مناسبات اجتماعی را بررسی می کند). البته می توان این تعریف را بسط داد و فرایندهای دینی و مناسبات اجتماعی را به طور جداگانه تعریف کرد و توضیح داد. رابطه دین با جامعه شناسی بررسی دین در حوزههای متعدد علمی از جمله کلام، فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی با توجه به نگرشهای خاصیکه در هر مجموعه معرفتی موردنظرمیباشد، موجب تعریف و برداشتهای متفاوتی از دین شده است که عمدتا به شکل وسیع، ریشه در تلاشی دارد که در غرب در جهت ارائه تعریفی برای دین انجام گرفته است; زیرا یافتن ماهیت متمایز و یگانه دین یا ارائه سلسلهای از صفات، که دین و آنچه را مربوط به آن است از بخشهای دیگر زندگانی انسان متمایز میگرداند، بیشتر یک رویکرد و رهیافت غربی است که از زمان رنسانس به بعد، بخصوص در دوره اصلاح دینی با آن مواجه هستیم. در غرب، طی یکی دو قرن تعاریف و تلقیهای فراوانی از دین ارائه شده که حتی ارائه فهرست ناقصی از آن هم به راحتی ممکن نیست. برخی از آنها عمدتا سعی در تمایز قاطع بین ابعاد دینی و غیر دینی فرهنگ دارند و گاه دین را با مجموعه اعتقادات، بویژه اعتقاد به موجودی متعال برابر گرفتهاند. از سوی دیگر، عدهای عوامل تجربی، عاطفی، شهودی و همچنین عوامل ارزشگذارانه و اخلاقی را جزو دین به حساب آوردهاند. با پیدایش و غنای رشتههای مردمشناسی و جامعهشناسی، که رشته علمی نسبتا جدیدی است، عامل مهمی وارد تعریف دین گردید و آن چیزی نبود جز ملاحظه زمینههای اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در نوع تلقی از دین. در نظر آنها، دین هرگز یک مجموعه انتزاعی از اندیشهها، ارزشها، یا تجربهها، که جدا از حوزه فرهنگی جامعه باشند، نیست، زیرا بسیاری از اعتقادات و آداب و رسوم و شعایر دینی با توجه به حوزه فرهنگی جامعه قابل درک میباشد و از اینجاست که رهیافتهای جامعهشناختی به دین آغاز میگردد. و جامعه شناسی دین رونق میگیرد، رشتهای علمی که شیوه طبیعی مطالعه دین و جامعه نیست، بلکه فرآوردی فرهنگی است که توسط تحولات تاریخی اندیشه غربی پدید آمدهاست و پژوهشگران را بر آن داشتهاست که از ادعاهای هنجارآفرین دین یا جامعه مورد پژوهش آنان فاصله بگیرند. تاریخچه جامعه شناسی دین تاریخ جامعه شناسی دین را میتوان به چهار دوره عمده تقسیمبندی کرد: 1- دوران اندیشه اجتماعی سنتی: مجموعه اندیشهای را که همپای شکلگیری جامعهشناسی جدید تحول و رنگ عرفی و دنیوی یافت میتوان به عنوان اندیشه سنتی قلمداد کرد که مشخصه اصلی آن تلفیق بین تحلیلهای اجتماعی و اخلاقی بود. این اندیشه اصولا بر منشا جهانی و الوهی همه ارزشها و نهادهای اجتماعی جاافتاده تاکید میکرد و همچنین انسان را موجودی اجتماعی و سیاسی میدانست. جریان اصلی این اندیشه وحدت آلی و انداموار جامعه را به زبان حق طبیعی بیان میکرد که این مفهوم و برداشت از آن به صورت یک مفهوم عرفی یا دنیوی تحول یافت و اساس علوم طبیعی و علوم اجتماعی اولیه را تشکیل داد. 2- دوران شکاکیت و نظریه پردازی: نظم و قانونمندی جامعه از مسائل مورد تحقیق در دوران قرون وسطی بود، نظمی که اساسا به کمال معنوی انسانی دعوت میکرد. در خلال قرنهای هفده و هیجده، متفکران به جستجوی نظم و نظام در جامعه ادامه دادند، ولی نظم مورد نظر آنها نظمی بود که تبیین کننده تنوع و کثرت زبانها، رسوم و ادیان، بر وفق همنواختیهای ساده و طبیعی بود. در طی این دوران، اندیشههای دوره اول مورد انتقاد شدید قرار گرفت که از جمله این منتقدان میتوان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. همچنین این دوره زمان بروز نظامهای فکری و نظریهپردازانهای بود که میکوشید هم جامعه و هم اقتصاد را بر شالودههای واقعگرایانهتری، که کمتر همدینی یا اخلاقی است، مبتنی سازد. در این دوران، پیدایش دولت ملی و ظهور طبقات سوداگر و یا متوسط تبدیل به عنصری شد که نگارش نظریههای اجتماعی و اقتصادی را از انحصار طبقات روحانی درآورد و قانون طبیعی زیر سؤال رفت و به انتقاد کشیده شد. روحانیت ستیزی به شکل مشخصه رایج بیشتر انتقادهای اجتماعی درآمده بود، به گونهای که جستجو برای یافتن منابع جدید نظم اجتماعی آغاز شد و درنهایت، این تفکر، که جامعه باید بر طبق طرح و برنامههای مقدر الهی و قانون طبیعی ساخته شود، جای خود را به این اندیشه داد که جامعه بر اساس طرح و برنامهریزی و تلاش خود انسان شکل میگیرد. در این زمان، نوعی اومانیسم عرفی - دنیوی و اجتماعی پدید آمد که به نوبه خود سرچشمه زاینده اغلب نظریههای فلسفی و اجتماعی دنیای جدید گردید. مهمترین دستاورد این دوران، پروراندن مفهوم عرفی سازی یا دنیوی سازی بود. 3- دوران واکنش محافظهکارانه و رمانتیک : دوران نظریهپردازی به تدریج با یک واکنش نه چندان شدید، بلکه محافظهکارانه و بیشتر رمانتیک مواجه شد. مصایب ناشی از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه و عصر وحشت پس از آن، اعتقاد خوش بینانه عصر روشنگری را زیر سؤال برده بود و اعتقاد به اینکه میتوان صرفا بدون توجه به دین، اخلاق و حکومت، بر طرح و تدبیر خویش جامعه را بهبود بخشید و آن را از مشکلات حاد اخلاقی رهانید پس از رخداد واکنشهای حافظهکارانه، رهیافتهای موجود نسبت به جامعه و دین را به میزان بالایی تغییر داد. براساس این نظرات،دین نباید به عنوان خرافه طرد گردد و جامعه تنها بر اساس ساخته قرارداد گذاران متفرد نیست ، بلکه فرد دست پرورده جامعه و خود جامعه، مخلوق خداست. اینان کمکم ارتباطها و مناسبتهای انداموار بین جامعه و دین و فرد را از نو کشف کردند و تجزیه و تحلیل آنها از دین به عنوان یک میانجی بین فرد و دولت از مباحثی بود کهبارها دربررسیهای جامعهشناسان پس از دورکیم مطرح گردید. 4- دوران نظریه جدید: در این دوره، دیگر با رد و انکارهای حاد و ضد روحانی فیلسوفان عهد روشنگری روبهرو نیستیم. در این دوران، رد و انکارها جای خود را به تجزیه و تحلیل کمابیش خونسردانه و نقش دین در حفظ انسجام اجتماعی و ارتقای تحول اجتماعی میدهد. نظرات افرادی چون آگوست کنت ، ماکس وبر ، امیل دورکیم ، کارل مارکس، تالکوت پارسونز ، و ... در این دوره به چشم میخورد. برخی این دوران را دوران دینی ندانسته و انحطاط دین را امری محتوم تلقی کردهاند. برخی نیز عرفیسازی یا دینزدایی را امری غیرممکن شناخته و عدهای آن را لزوما نه جهانی، نه محتوم و نه بی بازگشت شمردهاند.
بهترین کتابها در زمینه جامعه شناسی دین را معرفی کنید.
در ابتدا باید خاطر نشان کرد که چون در جامعه ما رشته (جامعه شناسی دین) ، رشته ای جدید و نوپا است نمی توان انتظار داشت کتاب قابل توجه ای در این مورد یافت شود و کتابهای موجود نیز توسط نویسندگان غربی و با رویکردی مسیحی به نگارش در آمده است. از این رو ، کتابهای نگارش یافته در این زمینه عمدتا به طرح و بیان نظریات صاحب نظران غربی اختصاص یافته است. رشته جامعه شناسی دین همچون رشته هایی مانند پدیدار شناسی دین و دیگر رشته های از این دست ، حوزه های مطالعاتی ای اند که خاستگاه عمده آنها غرب و تفکر مسیحی می باشد و نیازمند گذر زمان است تا بتواند در جامعه اسلامی با آموزه های این دین تولدی دوباره یابد.
از طرف دیگرنمی توان گفت بهترین کتاب کدام است. به همین خاطر ما تنها به معرفی چند کتاب که می توان با مطالعه آنها به موضوع و دورنمایی از این رشته دست یافت ، اکتفا می کنیم.
1-جامعه شناسی دین / جابر دانش
2-جامعه شناسی دینی / دکتر غلام عباس توسلی
3- عبد الرضا علی زاده- جامعه شناسی دین - مجله حوزه و دانشگاه - پاییز 1375 - شماره 8
4- جواهری حقیقی ، محمدرضا . (1380). جامعه شناسی دین . روزنامه انتخاب
5- رضوی ، مسعود . (1379).جامعه شناسی دین چیست ؟ . روزنامه همشهری ، 28/3/79
6- فولادی ، محمد. موریس، برایان . جامعه شناسی دین ازدیدگاه ماکس وبر . نشریه معرفت 34
به هر حال بر خود می دانیم که کمی در مورد جامعه شناسی دین به بحث و گفتگو بنشیم تا شاید این نوشته بتواند نوری فرا روی بررسی در این مورد را فراهم سازد.
جامعه شناسی دین چیست؟
دین (در معنای جامعه شناختی آن ) به عنوان پدیده ای فرهنگی و اجتماعی در طول حیات خود در قالب گروه ها، نهادها، سازمان ها و دیگر تجلیات اجتماعی متنوعی ظاهر گردیده که تا کنون از همین زوایا شایان تامل و بررسی شناخته شده است. با این وجود زمان چندانی از بررسی های روشمند اجتماعی در این عرصه نمی گذرد. یکی از شاخه های مهم در مطالعات دین پژوهی (جامعه شناسی دین) است. این رشته که به مطالعه دین از منظری اجتماعی پرداخته و به دنبال تحلیل قاعده مند و منظم پدیده های دینی از طریق به کارگیری مفاهیم و روش های جامعه شناسی است، قصد دارد دریابد اعمال و اعتقادات دینی یک گروه خاص چگونه در جامعه ایفای نقش می کند. جامعه شناس دین با رویکردی غیر متعهدانه به موضوع دین می نگرد و سعی دارد نقش دین در جامعه و اهمیت تاثیر آن بر تاریخ بشری و مسایل اجتماعی را مورد توجه قرار دهد.
جامعه شناسی دین به بررسی علمی دین می پردازد. در این گرایش دیندار بودن یا نبودن جامعه شناس اهمیتی ندارد و ارزش های شخصی در تبیین دین دخالت داده نمی شود و تبیین دین بنابر ادعا فارغدلانه است. (جامعه شناسی دین، روابط فرایند های دینی و مناسبات اجتماعی را بررسی می کند). البته می توان این تعریف را بسط داد و فرایندهای دینی و مناسبات اجتماعی را به طور جداگانه تعریف کرد و توضیح داد.
رابطه دین با جامعه شناسی
بررسی دین در حوزههای متعدد علمی از جمله کلام، فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی با توجه به نگرشهای خاصیکه در هر مجموعه معرفتی موردنظرمیباشد، موجب تعریف و برداشتهای متفاوتی از دین شده است که عمدتا به شکل وسیع، ریشه در تلاشی دارد که در غرب در جهت ارائه تعریفی برای دین انجام گرفته است; زیرا یافتن ماهیت متمایز و یگانه دین یا ارائه سلسلهای از صفات، که دین و آنچه را مربوط به آن است از بخشهای دیگر زندگانی انسان متمایز میگرداند، بیشتر یک رویکرد و رهیافت غربی است که از زمان رنسانس به بعد، بخصوص در دوره اصلاح دینی با آن مواجه هستیم. در غرب، طی یکی دو قرن تعاریف و تلقیهای فراوانی از دین ارائه شده که حتی ارائه فهرست ناقصی از آن هم به راحتی ممکن نیست. برخی از آنها عمدتا سعی در تمایز قاطع بین ابعاد دینی و غیر دینی فرهنگ دارند و گاه دین را با مجموعه اعتقادات، بویژه اعتقاد به موجودی متعال برابر گرفتهاند. از سوی دیگر، عدهای عوامل تجربی، عاطفی، شهودی و همچنین عوامل ارزشگذارانه و اخلاقی را جزو دین به حساب آوردهاند.
با پیدایش و غنای رشتههای مردمشناسی و جامعهشناسی، که رشته علمی نسبتا جدیدی است، عامل مهمی وارد تعریف دین گردید و آن چیزی نبود جز ملاحظه زمینههای اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در نوع تلقی از دین. در نظر آنها، دین هرگز یک مجموعه انتزاعی از اندیشهها، ارزشها، یا تجربهها، که جدا از حوزه فرهنگی جامعه باشند، نیست، زیرا بسیاری از اعتقادات و آداب و رسوم و شعایر دینی با توجه به حوزه فرهنگی جامعه قابل درک میباشد و از اینجاست که رهیافتهای جامعهشناختی به دین آغاز میگردد. و جامعه شناسی دین رونق میگیرد، رشتهای علمی که شیوه طبیعی مطالعه دین و جامعه نیست، بلکه فرآوردی فرهنگی است که توسط تحولات تاریخی اندیشه غربی پدید آمدهاست و پژوهشگران را بر آن داشتهاست که از ادعاهای هنجارآفرین دین یا جامعه مورد پژوهش آنان فاصله بگیرند.
تاریخچه جامعه شناسی دین
تاریخ جامعه شناسی دین را میتوان به چهار دوره عمده تقسیمبندی کرد:
1- دوران اندیشه اجتماعی سنتی: مجموعه اندیشهای را که همپای شکلگیری جامعهشناسی جدید تحول و رنگ عرفی و دنیوی یافت میتوان به عنوان اندیشه سنتی قلمداد کرد که مشخصه اصلی آن تلفیق بین تحلیلهای اجتماعی و اخلاقی بود. این اندیشه اصولا بر منشا جهانی و الوهی همه ارزشها و نهادهای اجتماعی جاافتاده تاکید میکرد و همچنین انسان را موجودی اجتماعی و سیاسی میدانست. جریان اصلی این اندیشه وحدت آلی و انداموار جامعه را به زبان حق طبیعی بیان میکرد که این مفهوم و برداشت از آن به صورت یک مفهوم عرفی یا دنیوی تحول یافت و اساس علوم طبیعی و علوم اجتماعی اولیه را تشکیل داد.
2- دوران شکاکیت و نظریه پردازی: نظم و قانونمندی جامعه از مسائل مورد تحقیق در دوران قرون وسطی بود، نظمی که اساسا به کمال معنوی انسانی دعوت میکرد. در خلال قرنهای هفده و هیجده، متفکران به جستجوی نظم و نظام در جامعه ادامه دادند، ولی نظم مورد نظر آنها نظمی بود که تبیین کننده تنوع و کثرت زبانها، رسوم و ادیان، بر وفق همنواختیهای ساده و طبیعی بود. در طی این دوران، اندیشههای دوره اول مورد انتقاد شدید قرار گرفت که از جمله این منتقدان میتوان به ماکیاولی و توماس هابز اشاره کرد. همچنین این دوره زمان بروز نظامهای فکری و نظریهپردازانهای بود که میکوشید هم جامعه و هم اقتصاد را بر شالودههای واقعگرایانهتری، که کمتر همدینی یا اخلاقی است، مبتنی سازد. در این دوران، پیدایش دولت ملی و ظهور طبقات سوداگر و یا متوسط تبدیل به عنصری شد که نگارش نظریههای اجتماعی و اقتصادی را از انحصار طبقات روحانی درآورد و قانون طبیعی زیر سؤال رفت و به انتقاد کشیده شد. روحانیت ستیزی به شکل مشخصه رایج بیشتر انتقادهای اجتماعی درآمده بود، به گونهای که جستجو برای یافتن منابع جدید نظم اجتماعی آغاز شد و درنهایت، این تفکر، که جامعه باید بر طبق طرح و برنامههای مقدر الهی و قانون طبیعی ساخته شود، جای خود را به این اندیشه داد که جامعه بر اساس طرح و برنامهریزی و تلاش خود انسان شکل میگیرد. در این زمان، نوعی اومانیسم عرفی - دنیوی و اجتماعی پدید آمد که به نوبه خود سرچشمه زاینده اغلب نظریههای فلسفی و اجتماعی دنیای جدید گردید. مهمترین دستاورد این دوران، پروراندن مفهوم عرفی سازی یا دنیوی سازی بود.
3- دوران واکنش محافظهکارانه و رمانتیک : دوران نظریهپردازی به تدریج با یک واکنش نه چندان شدید، بلکه محافظهکارانه و بیشتر رمانتیک مواجه شد. مصایب ناشی از انقلاب صنعتی و انقلاب فرانسه و عصر وحشت پس از آن، اعتقاد خوش بینانه عصر روشنگری را زیر سؤال برده بود و اعتقاد به اینکه میتوان صرفا بدون توجه به دین، اخلاق و حکومت، بر طرح و تدبیر خویش جامعه را بهبود بخشید و آن را از مشکلات حاد اخلاقی رهانید پس از رخداد واکنشهای حافظهکارانه، رهیافتهای موجود نسبت به جامعه و دین را به میزان بالایی تغییر داد. براساس این نظرات،دین نباید به عنوان خرافه طرد گردد و جامعه تنها بر اساس ساخته قرارداد گذاران متفرد نیست ، بلکه فرد دست پرورده جامعه و خود جامعه، مخلوق خداست. اینان کمکم ارتباطها و مناسبتهای انداموار بین جامعه و دین و فرد را از نو کشف کردند و تجزیه و تحلیل آنها از دین به عنوان یک میانجی بین فرد و دولت از مباحثی بود کهبارها دربررسیهای جامعهشناسان پس از دورکیم مطرح گردید.
4- دوران نظریه جدید: در این دوره، دیگر با رد و انکارهای حاد و ضد روحانی فیلسوفان عهد روشنگری روبهرو نیستیم. در این دوران، رد و انکارها جای خود را به تجزیه و تحلیل کمابیش خونسردانه و نقش دین در حفظ انسجام اجتماعی و ارتقای تحول اجتماعی میدهد. نظرات افرادی چون آگوست کنت ، ماکس وبر ، امیل دورکیم ، کارل مارکس، تالکوت پارسونز ، و ... در این دوره به چشم میخورد. برخی این دوران را دوران دینی ندانسته و انحطاط دین را امری محتوم تلقی کردهاند. برخی نیز عرفیسازی یا دینزدایی را امری غیرممکن شناخته و عدهای آن را لزوما نه جهانی، نه محتوم و نه بی بازگشت شمردهاند.
- [سایر] احادیث امام زمان (عج) را با موضوع توکل در چه منابعی می توانیم مطالعه کنیم؟
- [سایر] منابعی از فرمایشات امام زمان (ع) را در موضوع توکل معرفی کنید.
- [سایر] احادیث امام زمان (عج) را با موضوع توکل در چه منابعی می توانیم مطالعه کنیم؟
- [سایر] جامعه شناسی دین چه مفهومی دارد؟
- [سایر] کاربرد دین در جامعة مدرن چیست؟
- [سایر] جامعه شناسی دین چه مفهومی دارد؟
- [سایر] آیا دین جامعه قابل تغییر است؟
- [سایر] کاربرد دین در جامعه مدرن چیست؟
- [سایر] آیا دین جامعه قابل تغییر است؟
- [سایر] منظور از اسلامیشدن دانشگاه چیست؟وظیفهی جنبش دانشجوئی در کنار سایر اقشار جامعه برای رسیدن به جامعه اسلامی الگو چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر نوشته ای به امضاء یا مهر میّت ببینند چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشدکه برای وصیت کردن نوشته، باید مطابق آن عمل کنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر نوشته ای بامضاء یا مهر میت ببینند چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که برای وصیت کردن نوشته باید مطابق ان عمل کنند
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله سبحانی] کسی که جنب است اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، بنابر احتیاط حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد غسل کند، اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که جنب است اگر بر جائی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد ، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نوشته ای به امضاء یا مهر میت ببینند؛ چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که برای وصیت کردن نوشته؛ باید مطابق آن عمل کنند. بلکه اگر بدانند که مقصودش وصیت کردن نبوده و چیزهائی را نوشته است که بعدا مطابق آن وصیت کند؛ بعید نیست که برای وصیت کافی باشد.
- [امام خمینی] کسی که جنب است، اگر بر جایی از بدن او آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد. و اگر بخواهد غسل کند باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله بهجت] اگر وصیت کند که از ثلث مال او خمس و زکات یا بدهی دیگر او را بدهند و برای نماز و روزه او اجیر بگیرند و کار مستحبی هم مثل اطعام به فقرا انجام دهند، چنانچه ثلث مال او به اندازه این کارها بود، به آن عمل میشود، و اگر کمتر بود، اول واجبات مالی او، مثل خمس، زکات، بدهی و حج واجب را انجام میدهند و اگر اضافه آمد واجبات بدنی مثل نماز و روزه، و اگر باز هم چیزی از ثلث اضافه آمد به مصرف مستحبات میرسانند، مگر اینکه معلوم باشد که منظور میت این نبوده که فقط از ثلث مصرف شود که در این صورت واجبات مالی که قسم اول است از اصل مال میت برداشته میشود و بقیه از ثلث، و اگر منظور میت مبهم بود، احتیاط در این است که آنچه بیش از ثلث مصرف میشود، با اجازه ورثه باشد.