برای رسیدن به خدا چه مراحلی را باید طی کرد آیا آدم گناهکاری مثل من میتواند به مقامات بالای دینی برسد من باید چه کنم؟
راه سیر الهی هیچگاه بسته نیست وبهترین شاهد بر صدق این مدعا افرادی مانند فضیل عیاض ها هستند که مسیر زندگی خود راتغییر دادندوجزوخوبان گردیدنددراینجا خوب است به روایتی اشاره کنیم وآن اینکه روزی امیرالمؤمنین با یاران و دوستان خود صحبت از(امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن) کردند. هر کس آیه‌ای را تلاوت می‌کرد و مدّعی می‌شد که آیه‌ی مورد نظر او، امیدوارکننده‌ترین آیه است. حضرت امیر آیه‌هایی را که ذکر می‌شد نیکو می‌شمرد. ولی می‌فرمود: آیه‌ای که مورد نظر من است این‌ها نیست. تا این که اصحاب عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! به خدا سوگند چیزی در نزد ما نیست. امام علی(ع) فرمودند از حبیبم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمودند: (امیدوارکننده‌ترین آیه در قرآن این آیه شریفه است: و اَقِمَ الصّلوةَ طرفی النّهار و زلفاً من اللّیل اِنَّ الحَسناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئات ذلک ذکری للذّاکرینو نماز را در دو طرف روز (اول و آخر) به پا دارید در ساعت تاریکی شب که البته حسنات و نیکوکاری‌های شما، گناهانتان را نابود می‌کند. این پندی است برای اهل ذکر(هود، آیه‌ی 114.). سپس پیامبر فرمودند: یا علی! به خدایی که مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یکی از شما به وضو قیام نماید، گناهان و معاصی او از اعضای او فرو می‌ریزد و تا وقتی که با صورت و قلب خود متوجّه قبله گردد از قبله و نمازش برنگردد، مگر آن که جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناهی بر صحیفه‌ی عمل او باقی نماند، همچون روزی که متولّد شده باشد. و هر گاه مابین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد، با خواندن نماز آمرزیده شود و از گناه پاک گردد تا این که پیامبر(ص) نمازهای پنج‌گانه که موجب آمرزش هستند شماره نمود(بحارالانوار، ج 82، ص 220.). آیه‌ی دیگری در قرآن هست که جامع‌ترین دستورالعمل‌های دینی را دربر دارد: مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ عَمَلاً صالحاً فأولئک یبدّل الله سیّئاتهم حسناتٍ و کانَ الله غفوراً رحیماً(فرقان، آیه‌ی 70.). اولین ویژگی آیه این است که لحن آیه به کنایه و اشاره است و مانند بسیاری از آیات ترتیبی قرآن از روش غیرمستقیم استفاده شده است. این گونه سخن گفتن نشان می‌دهد خداوند حتّی نسبت به گنه‌کاران نظر لطف و مرحمت دارد تا شاید به خداوند رجوع کنند (توبه نمایند). مقدمه اول: هر کس از کارهای ناشایست خود دست بردارد و به خدا رجوع نماید. مقدمه دوم: و توبه کند در حالی که ایمان - که حقیقتی باطنی است - داشته باشد. مقدمه سوم: و عمل نیکو انجام دهد. نتیجه: خداوند گناهانش را به نیکی‌ها تبدیل می‌نماید و خدا آمرزنده و مهربان است. سخن تنها از آمرزش گناهان نیست. بلکه موضوعی فراتر از آن یعنی (تبدیل گناهان به نیکی‌ها) مطرح است. آری توبه واقعی که ثمره‌ی ایمان و عمل صالح است، همان اکسیر اعظم است که مس وجود آدمی را به طلای ناب تبدیل می‌کند و او را به اعلی علیّین و ملکوت اعلی پیوند می‌دهد. وقتی گناه به وسیله توبه و ایمان و عمل صالح تبدیل به حسنه شد، آثر آن که احباط(احباط: هر گناه علاوه بر این که آثار سوئی بر روح و جان آدمی می‌گذارد، موجب نابود شدن اعمال نیک انسان نیز می‌گردد. این اثر را احیاط یا حبط عمل می‌نامند.) نامیده می‌شود نیز از بین خواهد رفت. در نتیجه ثواب اعمال نیک باقی خواهد مانددراینجا به اصول سیروسلوک جهت راهنمائیی شما اشاره میشود. ، اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک (یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش) می‌باشد. پس از آن می‌بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهی باشد، چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی. هر قدمی که بر می‌دارد و هر سخنی که می‌گوید و هر برنامه‌ای که دارد نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن می‌باشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید. در حدیثی آمده است: (کمال در این است که انسان خواسته‌هایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند). در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید و حتی از فکر گناه نیز پرهیز نماید و پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد خود را مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدم‌های اولیه آثار بدی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحله‌ای خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون‌تر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود. چنان که در سوره (انفال آیه 29) آمده است: (یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم؛ ای اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار داده و بدی‌های شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند دارای فضل و رحمت بزرگ است). آری اگر قدم‌های اولیه برداشته شود زمینه‌ برای ادامه مسیر فراهم می‌شود. به قول شاعر: گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت تو پای در راه نه و هیچ مترس خود راه بگویدت که چون باید رفت خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم سوره عنکبوت، آیه 69 می فرماید: (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ کسانی که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راه‌های خویش هدایت می‌کنیم). برای تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است: 1- پرهیز از مجالست و هم‌نشینی با اهل دنیا و افراد دور از معنویت، چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: (به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر می‌شود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار می‌کنم). خداوند نیز در سوره (نجم آیه 29) می‌فرماید: (فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا؛ پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا را نخواستند روی بگردان). 2- محاسبه نفس، که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید و به تعبیری به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته‌ای انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافی شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد. 3- بهره‌گیری از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن، چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت می‌دهد و هم آشنایی با معارف آن (هر کسی در حد خودش حتی در حد ترجمه) موجب رشد روحی می‌باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه‌هایی است برای درمان دردها و مشکلات. 4- بهره‌گیری از ثقل اصغر و ائمه هدی(ع) و توسل به ایشان، باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(ع) هم توجه به حق تعالی و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره‌گیری بیشتر از فیض ربوبی و کسب توفیقات بیشتر، بنابراین نمی‌توان چنین پنداشت که به ائمه(ع) توسل داشته‌ایم ولی جوابی نگرفته‌ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دوری از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهی و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانی که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمی‌آیند. ازاین‌رو باید سپاسگزار نعمت‌ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت. به طور کلی برخی از آداب و لوازم سلوک الی الله به طور اختصار در این بیت بیان شده است: صمت و جوع و سهر و عزلت وذکری به دوام ناتمامان جهان راکند این پنج تمام که به طور اختصار پیرامون آن توضیح می دهیم: 1. صمت (سکوت) : مراد از آن نگهداری و حفظ و کنترل زبان از زیاده روی و گفتار غیر ضروری است . سالک باید در گفتار به قدر ضرورت و اقل امکان اکتفا نماید. و این صمت در همه دوران سلوک در همه اوقات لازم است. در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: (الصمت باب من ابواب الحکمه و انه دلیل علی کل خیر، یعنی: سکوت دری از درهای حکمت و راهنمای به هر خیر و نیکی است.) 2. جوع (گرسنگی) و کم خوری: البته به اندازه ای که باعث ضعف نگردد و احوال انسان را پریشان نسازد. حضرت صادق(ع) در حدیثی می فرماید: (الجوع ادام المؤمن و غذاء الروح و طعام القلب؛ گرسنگی خورش مومن و غذای قلب و روح او است) گرسنگی موجب سبکی و نورانیت نفس میگردد و فکر در حال گرسنگی می تواند به پرواز در آید غذای زیاد نفس را ملول و خسته و سنگین می کند و از سیر در آسمان معرفت باز می دارد. 3. سهر : منظور بیداری سحرگاهی و به پا خاستن برای عبادت پروردگار در نیمه شب است که از موثرترین وسیله برای تقرب به پروردگار و وصول به رضای حق است و همه بزرگان اهل کمال بر آن تأکید داشته و آیات و روایات فراوانی در این باره داریم و برخی بزرگان رسیدن به کمال را بدون نماز شب و شب زنده داری ناممکن دانسته اند. خداوند در باره بندگان خاص حق می فرماید: (کانواقلیلا من اللیل مایهجعون . و با لاسحار هم یستغفرون؛ مقدار کمی از شب می خوابند و در دل شب و سحرگاه از پروردگار طلب غفران و آمرزش می کنند) (ذاریات، آیه 17 و 18). 4. عزلت: هر چند اسلام دینی اجتماعی است و دستورات اجتماعی آن فراوان است و پیروانش را به ارتباط با یکدیگر و تقویت آن سفارش فراوان نموده و در متن اسلام عزلت و گوشه نشینی و خلوت وجود ندارد ولی در حاشیه آن و به عنوان دارویی مسکن و وضعیتی موقت سفارش به عزلت شده است و منظور کناره گیری از غیر اهل الله است که در ابتدا به صورت کناره گیری ظاهری و فیزیکی است ولی در افرادی که نفس قوی تری دارندمانند انبیا و اولیا و پیروان خاص آنها ، این عزلت ، عزلت با قلب و روح است نه کناره گیری ظاهری و فیزیکی ، هر چند همه پیامبران در طول عمر خود دوره ای از عزلت و خلوت را به صورت چوپانی و انس با طبیعت و دوری از مردم گذرانده اند و هدف این است که نفس ضعیف با تفکر و تقویت معنوی خود ، بتواند در اجتماع حضور یابد و مردم را ارشاد نماید و خود آلوده به آلودگی های اجتماع و انحرافات آن نگردد. 5. ذکر: منظور یاد پروردگار است که یا به صورت ذکر لفظی است و یا ذکر قلبی و عمده توجه و یاد قلبی است و ذکر لفظی وسیله و مقدمه ای برای آن ذکر قلبی است. از عواملی که در سلوک دارای نقشی محوری و زیربنایی است (مراقبه) است که مورد تأکید قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) و بزرگان سلوک است و به منزله عمود خیمه سیر و سلوک است. معنای مراقبه آن است که سالک در همه احوال مراقب و مواظب باشد از آن چه وظیفه اوست تخطی نکند. البته مراقبه معنای عامی دارد و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت می کند در ابتدای امر سلوک، مراقبه عبارت است از آن که از آن چه به حال دین و دنیای او نفعی ندارد، اجتناب کند و سعی کند خلاف رضای خداوند در گفتار و کردارش نباشد و به تدریج بالاتر می رود تا آن جا که گاهی مراد از مراقبه توجه به سکوت نفس و گاهی توجه به مراتب حقیقت اسماء و صفات کلی الهی می باشد. از نکات مهم در راه سلوک و آداب آن رعایت (رفق) و مدارا در سلوک است و این از امور مهمی است که باید سالک الی الله آن را رعایت کند، چون غفلت و بی توجهی به آن سالک را از ترقی و سیر باز می دارد و گاهی به طور کلی از سفر ممنوع خواهد شد. سالک در ابتدای سفر در خود شور و شوق زاید الوصفی می یابد و به دنبال آن سعی می کند اعمال زیاد و عبادات فراوانی انجام دهد و بیشتر وقت خود را صرف عبادت و گریه و تضرع می کند و به هر عملی دست می زند و از هر کسی کلمه ای می آموزد و از هر غذای روحانی لقمه ای بر می دارد. این طرز عمل نه تنها سودمند نمی باشد بلکه زیانبار نیز می باشد چون در اثر تحمیل بار سنگین بر نفس، نفس عکس العمل نشان می دهد و عقب می زند و در نتیجه سالک از همه کارها باز می ماند و دیگر در خود میل و رغبتی برای انجام جزئی ترین کارهای مستحبی پیدا نمی کند. بنابراین سالک نباید فریب شوق اولیه خود را بخورد و بار سنگین بر دوش نفس بگذارد بلکه باید با دوراندیشی استعداد و ویژگی های روحی و وضع کار و شغل و میزان ظرفیت خود را بسنجد و آن مقدار عمل و عبادت که از استعداد او کمتر و کوچکتر است انتخاب کند و بر آن مداومت ورزد تا کاملا بهره روحی و معنوی خود را از آن عمل دریافت کند و وقتی مشغول عبادت است با آن که هنوز میل و رغبت دارد از عبادت دست بکشد تا همیشه خود را تشنه عبادت ببیند. در مورد خوراک و خواب باید حد وسط و اعتدال را رعایت کرد به گونه ای که هم شکم پرور و تنبل بار نیاید و هم باعث مریضی و بی حال و ضعف نشود و رعایت اعتدال در امر سلوک در همه امور شرط اساسی این راه است. از مسائل مهم در امر سلوک وجود مرشد و استاد راه است که واقعا راه رفته و وارسته باشد و بتواند دست سالک را گرفته و منزل به منزل راه ببرد. از برخی بزرگان نقل شده که اگر انسان نیمی از عمرش را صرف یافتن استادی مناسب و خبره نماید ارزش دارد. البته شناخت استاد راه کار ساده ای نمی باشد و این شناخت جز با مصاحبت و همراهی با او در آشکار و پنهان و اطمینان از او حاصل و عملکرد او حاصل نمی گردد. مدعیان کمال و عرفان فراوانند و همواره کسانی که از کمال و معنویت بهره ای ندارند برای باز کردن دکان و جلب منافع شخصی ادعای ارشاد و راهنمایی سالکان و شیفتگان کمال را داشته اند و باعث گمراهی وانحراف جوانان پاک دل و طالب معنا شده اند و ظهور کرامات و خوارق عادات و خبر دادن از اموری غیبی و سایر کارهای غیر عادی دلیل بر استاد بودن و راهنما بودن کسی نمی باشد. البته اگر دسترسی نداشتن به استادی شایسته و راه رفته معنایش محروم ماندن از کمال و معنویت نمی باشد بلکه می توان با استفاده از راهنمایی ها و هدایت های قرآنی و پیروی از دستورات پیشوایان دینی و دعا و تضرع و توسل به اهل بیت(ع) راه کمال را بپیماییم و با لبیک به ندای فطرت خداجو و رعایت تقوا و انجام واجبات و دوری از محرمات چراغ بندگی را در دل برفروزد و به مقام قرب الهی متناسب با ظرفیت خود برسد. باید توجه داشت پیمودن راه بندگی و قرب با فعالیت های اجتماعی و تحصیل و کار هیچ گونه منافاتی ندارد و این از ویژگی های دین مبین و سعادت آفرین اسلام است که بین این گونه فعالیت ها و قرب حق هیچ منافاتی قائل نیست و اتفاقا راه کمال از همین کانال می گذرد و اگر نیت خدمت به بندگان خدا و حل مشکلات آنها و پیشرفت میهن اسلامی باشد، تحصیل و خدمت و کار عین خشنودی حق و عمل به دستورات او و موجب تسریع در رسیدن به کمال می گردد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: - آداب الصلوه , امام خمینی - چهل حدیث ,امام خمینی - المراقبات , میرزا جواد ملکی تبریزی - اسرار الصلوه , میرزا جواد ملکی تبریزی - رساله لقاءالله , میرزا جواد ملکی تبریزی - رساله لب اللباب , علامه طهرانی - رساله سیر و سلوک بحرالعلوم - سیر و سلوک , یک بانوی ایرانی (مجتهده امین) - اسرار عبادات , آیت‌اللّه‌جوادی آملی - عرفان اسلامی, شهید مطهری - نامه‌ها و برنامه‌ها, حسن زاده آملی - در آسمان معرفت , حسن زاده آملی - خودسازی یا تزکیه نفس، ابراهیم امینی - خودسازی، شهید باهنر - خودسازی، محمد یزدی - جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهری - نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی www.morsalat.com
عنوان سوال:

برای رسیدن به خدا چه مراحلی را باید طی کرد آیا آدم گناهکاری مثل من میتواند به مقامات بالای دینی برسد من باید چه کنم؟


پاسخ:

راه سیر الهی هیچگاه بسته نیست وبهترین شاهد بر صدق این مدعا افرادی مانند فضیل عیاض ها هستند که مسیر زندگی خود راتغییر دادندوجزوخوبان گردیدنددراینجا خوب است به روایتی اشاره کنیم وآن اینکه روزی امیرالمؤمنین با یاران و دوستان خود صحبت از(امیدوارکننده‌ترین آیه قرآن) کردند. هر کس آیه‌ای را تلاوت می‌کرد و مدّعی می‌شد که آیه‌ی مورد نظر او، امیدوارکننده‌ترین آیه است. حضرت امیر آیه‌هایی را که ذکر می‌شد نیکو می‌شمرد. ولی می‌فرمود: آیه‌ای که مورد نظر من است این‌ها نیست. تا این که اصحاب عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! به خدا سوگند چیزی در نزد ما نیست. امام علی(ع) فرمودند از حبیبم رسول خدا(ص) شنیدم که فرمودند: (امیدوارکننده‌ترین آیه در قرآن این آیه شریفه است: و اَقِمَ الصّلوةَ طرفی النّهار و زلفاً من اللّیل اِنَّ الحَسناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئات ذلک ذکری للذّاکرینو نماز را در دو طرف روز (اول و آخر) به پا دارید در ساعت تاریکی شب که البته حسنات و نیکوکاری‌های شما، گناهانتان را نابود می‌کند. این پندی است برای اهل ذکر(هود، آیه‌ی 114.). سپس پیامبر فرمودند: یا علی! به خدایی که مرا بشیر و نذیر قرار داد و مبعوث به رسالت گردانید، اگر یکی از شما به وضو قیام نماید، گناهان و معاصی او از اعضای او فرو می‌ریزد و تا وقتی که با صورت و قلب خود متوجّه قبله گردد از قبله و نمازش برنگردد، مگر آن که جمیع گناهان او بریزد و هیچ گناهی بر صحیفه‌ی عمل او باقی نماند، همچون روزی که متولّد شده باشد.

و هر گاه مابین دو نماز گناهی از او صادر شده باشد، با خواندن نماز آمرزیده شود و از گناه پاک گردد تا این که پیامبر(ص) نمازهای پنج‌گانه که موجب آمرزش هستند شماره نمود(بحارالانوار، ج 82، ص 220.).

آیه‌ی دیگری در قرآن هست که جامع‌ترین دستورالعمل‌های دینی را دربر دارد: مَن تابَ و ءامَنَ و عَمِلَ عَمَلاً صالحاً فأولئک یبدّل الله سیّئاتهم حسناتٍ و کانَ الله غفوراً رحیماً(فرقان، آیه‌ی 70.).

اولین ویژگی آیه این است که لحن آیه به کنایه و اشاره است و مانند بسیاری از آیات ترتیبی قرآن از روش غیرمستقیم استفاده شده است. این گونه سخن گفتن نشان می‌دهد خداوند حتّی نسبت به گنه‌کاران نظر لطف و مرحمت دارد تا شاید به خداوند رجوع کنند (توبه نمایند).

مقدمه اول: هر کس از کارهای ناشایست خود دست بردارد و به خدا رجوع نماید.

مقدمه دوم: و توبه کند در حالی که ایمان - که حقیقتی باطنی است - داشته باشد.

مقدمه سوم: و عمل نیکو انجام دهد.

نتیجه: خداوند گناهانش را به نیکی‌ها تبدیل می‌نماید و خدا آمرزنده و مهربان است. سخن تنها از آمرزش گناهان نیست. بلکه موضوعی فراتر از آن یعنی (تبدیل گناهان به نیکی‌ها) مطرح است.

آری توبه واقعی که ثمره‌ی ایمان و عمل صالح است، همان اکسیر اعظم است که مس وجود آدمی را به طلای ناب تبدیل می‌کند و او را به اعلی علیّین و ملکوت اعلی پیوند می‌دهد. وقتی گناه به وسیله توبه و ایمان و عمل صالح تبدیل به حسنه شد، آثر آن که احباط(احباط: هر گناه علاوه بر این که آثار سوئی بر روح و جان آدمی می‌گذارد، موجب نابود شدن اعمال نیک انسان نیز می‌گردد. این اثر را احیاط یا حبط عمل می‌نامند.) نامیده می‌شود نیز از بین خواهد رفت. در نتیجه ثواب اعمال نیک باقی خواهد مانددراینجا به اصول سیروسلوک جهت راهنمائیی شما اشاره میشود. ، اولین مرحله به تعبیر اصحاب سیرو سلوک (یقظه و بیداری از خواب غفلت و توجه به غافل بودن خویش) می‌باشد. پس از آن می‌بایست انسان عزم خود را جزم کرده و تصمیم قاطع بگیرد که همیشه تابع خواست خداوند بوده و همواره در صدد انجام تکالیف الهی باشد، چه در اموری عبادی و چه در امور اجتماعی و دیگر ابعاد زندگی. هر قدمی که بر می‌دارد و هر سخنی که می‌گوید و هر برنامه‌ای که دارد نخست ببیند آیا رضای خداوند در آن می‌باشد یا نه والا از آن صرف نظر نماید.

در حدیثی آمده است: (کمال در این است که انسان خواسته‌هایش را در مسیر الهی قرار دهد و نیرویش را در جهت رضایت حضرتش صرف کند).

در مرحله اول باید انسان خود را مقید به انجام واجبات و ترک محرمات نماید و حتی از فکر گناه نیز پرهیز نماید و پس از مدتی که بدین کار عادت کرد و انجام آن برایش آسان شد خود را مقید به انجام مستحبات و ترک مکروهات نماید و گرنه چنین تقیدی در قدم‌های اولیه آثار بدی به دنبال خواهد داشت. به هر حال رعایت تقوا و انجام تکالیف الهی در هر مرحله‌ای خود زمینه ساز درک بیشتر و توفیق افزون‌تر و توجه و تقرب والاتری به ذات باری تعالی خواهد بود. چنان که در سوره (انفال آیه 29) آمده است: (یا ایها الذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذوالفضل العظیم؛ ای اهل ایمان! اگر پرهیزگار بوده و تقوای الهی پیشه کنید خداوند برای شما نیروی تشخیص حق از باطل قرار داده و بدی‌های شما را پوشانده و شما را بیامرزد و خداوند دارای فضل و رحمت بزرگ است). آری اگر قدم‌های اولیه برداشته شود زمینه‌ برای ادامه مسیر فراهم می‌شود. به قول شاعر:



گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت





تو پای در راه نه و هیچ مترس خود راه بگویدت که چون باید رفت



خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم سوره عنکبوت، آیه 69 می فرماید: (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ کسانی که در راه ما تلاش نمایند ما ایشان را به راه‌های خویش هدایت می‌کنیم). برای تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است:

1- پرهیز از مجالست و هم‌نشینی با اهل دنیا و افراد دور از معنویت، چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: (به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر می‌شود و برای جبران آن روزی هفتاد مرتبه استغفار می‌کنم). خداوند نیز در سوره (نجم آیه 29) می‌فرماید: (فاعرض عن من تولی عن ذکرنا ولم یردالا الحیوه الدنیا؛ پس از کسانی که از یاد ما روی گرداندند و جز زندگی دنیا را نخواستند روی بگردان).

2- محاسبه نفس، که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسی نماید و به تعبیری به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته‌ای انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافی شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد.

3- بهره‌گیری از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن، چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت می‌دهد و هم آشنایی با معارف آن (هر کسی در حد خودش حتی در حد ترجمه) موجب رشد روحی می‌باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه‌هایی است برای درمان دردها و مشکلات.

4- بهره‌گیری از ثقل اصغر و ائمه هدی(ع) و توسل به ایشان، باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(ع) هم توجه به حق تعالی و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره‌گیری بیشتر از فیض ربوبی و کسب توفیقات بیشتر، بنابراین نمی‌توان چنین پنداشت که به ائمه(ع) توسل داشته‌ایم ولی جوابی نگرفته‌ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دوری از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهی و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانی که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمی‌آیند.

ازاین‌رو باید سپاسگزار نعمت‌ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت.

به طور کلی برخی از آداب و لوازم سلوک الی الله به طور اختصار در این بیت بیان شده است:



صمت و جوع و سهر و عزلت وذکری به دوام ناتمامان جهان راکند این پنج تمام



که به طور اختصار پیرامون آن توضیح می دهیم:

1. صمت (سکوت) : مراد از آن نگهداری و حفظ و کنترل زبان از زیاده روی و گفتار غیر ضروری است . سالک باید در گفتار به قدر ضرورت و اقل امکان اکتفا نماید. و این صمت در همه دوران سلوک در همه اوقات لازم است. در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: (الصمت باب من ابواب الحکمه و انه دلیل علی کل خیر، یعنی: سکوت دری از درهای حکمت و راهنمای به هر خیر و نیکی است.)

2. جوع (گرسنگی) و کم خوری: البته به اندازه ای که باعث ضعف نگردد و احوال انسان را پریشان نسازد. حضرت صادق(ع) در حدیثی می فرماید: (الجوع ادام المؤمن و غذاء الروح و طعام القلب؛ گرسنگی خورش مومن و غذای قلب و روح او است) گرسنگی موجب سبکی و نورانیت نفس میگردد و فکر در حال گرسنگی می تواند به پرواز در آید غذای زیاد نفس را ملول و خسته و سنگین می کند و از سیر در آسمان معرفت باز می دارد.

3. سهر : منظور بیداری سحرگاهی و به پا خاستن برای عبادت پروردگار در نیمه شب است که از موثرترین وسیله برای تقرب به پروردگار و وصول به رضای حق است و همه بزرگان اهل کمال بر آن تأکید داشته و آیات و روایات فراوانی در این باره داریم و برخی بزرگان رسیدن به کمال را بدون نماز شب و شب زنده داری ناممکن دانسته اند.

خداوند در باره بندگان خاص حق می فرماید: (کانواقلیلا من اللیل مایهجعون . و با لاسحار هم یستغفرون؛ مقدار کمی از شب می خوابند و در دل شب و سحرگاه از پروردگار طلب غفران و آمرزش می کنند) (ذاریات، آیه 17 و 18).

4. عزلت: هر چند اسلام دینی اجتماعی است و دستورات اجتماعی آن فراوان است و پیروانش را به ارتباط با یکدیگر و تقویت آن سفارش فراوان نموده و در متن اسلام عزلت و گوشه نشینی و خلوت وجود ندارد ولی در حاشیه آن و به عنوان دارویی مسکن و وضعیتی موقت سفارش به عزلت شده است و منظور کناره گیری از غیر اهل الله است که در ابتدا به صورت کناره گیری ظاهری و فیزیکی است ولی در افرادی که نفس قوی تری دارندمانند انبیا و اولیا و پیروان خاص آنها ، این عزلت ، عزلت با قلب و روح است نه کناره گیری ظاهری و فیزیکی ، هر چند همه پیامبران در طول عمر خود دوره ای از عزلت و خلوت را به صورت چوپانی و انس با طبیعت و دوری از مردم گذرانده اند و هدف این است که نفس ضعیف با تفکر و تقویت معنوی خود ، بتواند در اجتماع حضور یابد و مردم را ارشاد نماید و خود آلوده به آلودگی های اجتماع و انحرافات آن نگردد.

5. ذکر: منظور یاد پروردگار است که یا به صورت ذکر لفظی است و یا ذکر قلبی و عمده توجه و یاد قلبی است و ذکر لفظی وسیله و مقدمه ای برای آن ذکر قلبی است.

از عواملی که در سلوک دارای نقشی محوری و زیربنایی است (مراقبه) است که مورد تأکید قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) و بزرگان سلوک است و به منزله عمود خیمه سیر و سلوک است. معنای مراقبه آن است که سالک در همه احوال مراقب و مواظب باشد از آن چه وظیفه اوست تخطی نکند. البته مراقبه معنای عامی دارد و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت می کند در ابتدای امر سلوک، مراقبه عبارت است از آن که از آن چه به حال دین و دنیای او نفعی ندارد، اجتناب کند و سعی کند خلاف رضای خداوند در گفتار و کردارش نباشد و به تدریج بالاتر می رود تا آن جا که گاهی مراد از مراقبه توجه به سکوت نفس و گاهی توجه به مراتب حقیقت اسماء و صفات کلی الهی می باشد.

از نکات مهم در راه سلوک و آداب آن رعایت (رفق) و مدارا در سلوک است و این از امور مهمی است که باید سالک الی الله آن را رعایت کند، چون غفلت و بی توجهی به آن سالک را از ترقی و سیر باز می دارد و گاهی به طور کلی از سفر ممنوع خواهد شد. سالک در ابتدای سفر در خود شور و شوق زاید الوصفی می یابد و به دنبال آن سعی می کند اعمال زیاد و عبادات فراوانی انجام دهد و بیشتر وقت خود را صرف عبادت و گریه و تضرع می کند و به هر عملی دست می زند و از هر کسی کلمه ای می آموزد و از هر غذای روحانی لقمه ای بر می دارد. این طرز عمل نه تنها سودمند نمی باشد بلکه زیانبار نیز می باشد چون در اثر تحمیل بار سنگین بر نفس، نفس عکس العمل نشان می دهد و عقب می زند و در نتیجه سالک از همه کارها باز می ماند و دیگر در خود میل و رغبتی برای انجام جزئی ترین کارهای مستحبی پیدا نمی کند. بنابراین سالک نباید فریب شوق اولیه خود را بخورد و بار سنگین بر دوش نفس بگذارد بلکه باید با دوراندیشی استعداد و ویژگی های روحی و وضع کار و شغل و میزان ظرفیت خود را بسنجد و آن مقدار عمل و عبادت که از استعداد او کمتر و کوچکتر است انتخاب کند و بر آن مداومت ورزد تا کاملا بهره روحی و معنوی خود را از آن عمل دریافت کند و وقتی مشغول عبادت است با آن که هنوز میل و رغبت دارد از عبادت دست بکشد تا همیشه خود را تشنه عبادت ببیند. در مورد خوراک و خواب باید حد وسط و اعتدال را رعایت کرد به گونه ای که هم شکم پرور و تنبل بار نیاید و هم باعث مریضی و بی حال و ضعف نشود و رعایت اعتدال در امر سلوک در همه امور شرط اساسی این راه است.

از مسائل مهم در امر سلوک وجود مرشد و استاد راه است که واقعا راه رفته و وارسته باشد و بتواند دست سالک را گرفته و منزل به منزل راه ببرد. از برخی بزرگان نقل شده که اگر انسان نیمی از عمرش را صرف یافتن استادی مناسب و خبره نماید ارزش دارد. البته شناخت استاد راه کار ساده ای نمی باشد و این شناخت جز با مصاحبت و همراهی با او در آشکار و پنهان و اطمینان از او حاصل و عملکرد او حاصل نمی گردد. مدعیان کمال و عرفان فراوانند و همواره کسانی که از کمال و معنویت بهره ای ندارند برای باز کردن دکان و جلب منافع شخصی ادعای ارشاد و راهنمایی سالکان و شیفتگان کمال را داشته اند و باعث گمراهی وانحراف جوانان پاک دل و طالب معنا شده اند و ظهور کرامات و خوارق عادات و خبر دادن از اموری غیبی و سایر کارهای غیر عادی دلیل بر استاد بودن و راهنما بودن کسی نمی باشد. البته اگر دسترسی نداشتن به استادی شایسته و راه رفته معنایش محروم ماندن از کمال و معنویت نمی باشد بلکه می توان با استفاده از راهنمایی ها و هدایت های قرآنی و پیروی از دستورات پیشوایان دینی و دعا و تضرع و توسل به اهل بیت(ع) راه کمال را بپیماییم و با لبیک به ندای فطرت خداجو و رعایت تقوا و انجام واجبات و دوری از محرمات چراغ بندگی را در دل برفروزد و به مقام قرب الهی متناسب با ظرفیت خود برسد.

باید توجه داشت پیمودن راه بندگی و قرب با فعالیت های اجتماعی و تحصیل و کار هیچ گونه منافاتی ندارد و این از ویژگی های دین مبین و سعادت آفرین اسلام است که بین این گونه فعالیت ها و قرب حق هیچ منافاتی قائل نیست و اتفاقا راه کمال از همین کانال می گذرد و اگر نیت خدمت به بندگان خدا و حل مشکلات آنها و پیشرفت میهن اسلامی باشد، تحصیل و خدمت و کار عین خشنودی حق و عمل به دستورات او و موجب تسریع در رسیدن به کمال می گردد.

برای آگاهی بیشتر ر.ک:

- آداب الصلوه , امام خمینی

- چهل حدیث ,امام خمینی

- المراقبات , میرزا جواد ملکی تبریزی

- اسرار الصلوه , میرزا جواد ملکی تبریزی

- رساله لقاءالله , میرزا جواد ملکی تبریزی

- رساله لب اللباب , علامه طهرانی

- رساله سیر و سلوک بحرالعلوم

- سیر و سلوک , یک بانوی ایرانی (مجتهده امین)

- اسرار عبادات , آیت‌اللّه‌جوادی آملی

- عرفان اسلامی, شهید مطهری

- نامه‌ها و برنامه‌ها, حسن زاده آملی

- در آسمان معرفت , حسن زاده آملی

- خودسازی یا تزکیه نفس، ابراهیم امینی

- خودسازی، شهید باهنر

- خودسازی، محمد یزدی

- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهری

- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی

www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین