دین الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم محمد مصطفی(ص) یکی بیش نیست و آن اسلام است. اسلامی که تسلیم شدن در مقابل دستورات الهی است. و تمام اختلافاتی که می بینیم، ناشی از سوء اختیار انسان هاست: (إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ؛[آل عمران/19] دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود) گرد زمان به هیچ وجه بر چهره این دین نمی نشیند، چرا که این دین مطابق فطرت و ساخت انسان است: (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛[روم/30] پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند.) و بین پیامبران الهی نیز هیچ فرقی نیست و کسی که در مقابل خدای متعال تسلیم می شود، به همه انبیاء ایمان می آورد: (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی وَ عیسی وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛[بقره/136] بگویید: ما به خدا ایمان آورده ایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمی شویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمیشود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم.)) اتصال طایفه انبیاء نسل به نسل نیز در ضمن روایتی بیان شده است: پیامبر (ص) فرمودند: (حضرت آدم از خداوند درخواست کرد برایش وصی و جانشین خوبی قرار دهد. سپس خداوند باو وحی کرد که شیث را جانشین خود قرار ده آدم شیث را بجانشینی تعیین کرد شیث پسرش شبان را وصی و جانشین خود قرار داد. شبان محلث را وصی کرد و محلث محوق را و محوق عمیشا و عمیشا با خنوخ تحویل داد که همان ادریس پیامبر است. ادریس ناحور را تعیین کرد و ناحور به نوح تحویل داد و نوح سام را جانشین خود کرد و سام به عثامر و عثامر به رعیثاشا و رعیثاشا به یافث و یافث به بره و بره بجفیسه و جفیسه به عمران و عمران بابراهیم خلیل و ابراهیم وصی خود فرزندش اسماعیل را قرار داد. اسماعیل اسحاق و اسحاق به یعقوب و یعقوب به یوسف یوسف به ثیریا و ثیریا به شعیب و شعیب به موسی بن عمران حضرت موسی به یوشع بن نون و یوشع بداود سپرد و داود سلیمان را وصی خود قرار داد و سلیمان آصف بن برخیا را و آصف به زکریا و زکریا به عیسی بن مریم و عیسی شمعون بن حمون صفا را وصی خود قرار داد و شمعون یحیی بن زکریا را و یحیی منذر را جانشین خود تعیین کرد و منذر بسلیمه سپرد و سلیمه به برده. پیامبر اکرم فرمود برده بمن واگذار کرد و من بتو یا علی میسپارم و تو نیز بجانشین خود میسپاری.)[1] به همین دلیل حضرت علی (ع) دین خود را همان دین آدم می دانند: از علی علیه السّلام شنیدم می فرمود: (از خداوند بترسید فریب انسانی را نخورید و کسی شما را به دروغ از راه منحرف نکند، دین من یکی است و آن دین آدم است.)[2] البته ممکن است بعضی از دستورات شریعت، در زمان آدم متفاوت بوده باشد، اما این تغییر در داخل یک دین نیز ممکن است، همان گونه که زمانی پیامبر(ص) رو به سمت بیت المقدس نماز می خواندند و زمان دیگری مامور شدند تا به سمت کعبه نماز بخوانند. [1]. بحار الأنوار ، ج23، ص: 58. [2]. بحار الأنوار ج65، ص 89.
دین حضرت آدم(ع) چه دینی بوده است؟
دین الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم محمد مصطفی(ص) یکی بیش نیست و آن اسلام است. اسلامی که تسلیم شدن در مقابل دستورات الهی است. و تمام اختلافاتی که می بینیم، ناشی از سوء اختیار انسان هاست:
(إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ؛[آل عمران/19] دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود)
گرد زمان به هیچ وجه بر چهره این دین نمی نشیند، چرا که این دین مطابق فطرت و ساخت انسان است:
(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ؛[روم/30] پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند.)
و بین پیامبران الهی نیز هیچ فرقی نیست و کسی که در مقابل خدای متعال تسلیم می شود، به همه انبیاء ایمان می آورد:
(قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِیَ مُوسی وَ عیسی وَ ما أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ؛[بقره/136] بگویید: ما به خدا ایمان آورده ایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران از فرزندان او نازل گردید، و (همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی قائل نمی شویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی، سبب نمیشود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم.))
اتصال طایفه انبیاء نسل به نسل نیز در ضمن روایتی بیان شده است:
پیامبر (ص) فرمودند: (حضرت آدم از خداوند درخواست کرد برایش وصی و جانشین خوبی قرار دهد. سپس خداوند باو وحی کرد که شیث را جانشین خود قرار ده آدم شیث را بجانشینی تعیین کرد شیث پسرش شبان را وصی و جانشین خود قرار داد. شبان محلث را وصی کرد و محلث محوق را و محوق عمیشا و عمیشا با خنوخ تحویل داد که همان ادریس پیامبر است. ادریس ناحور را تعیین کرد و ناحور به نوح تحویل داد و نوح سام را جانشین خود کرد و سام به عثامر و عثامر به رعیثاشا و رعیثاشا به یافث و یافث به بره و بره بجفیسه و جفیسه به عمران و عمران بابراهیم خلیل و ابراهیم وصی خود فرزندش اسماعیل را قرار داد. اسماعیل اسحاق و اسحاق به یعقوب و یعقوب به یوسف یوسف به ثیریا و ثیریا به شعیب و شعیب به موسی بن عمران حضرت موسی به یوشع بن نون و یوشع بداود سپرد و داود سلیمان را وصی خود قرار داد و سلیمان آصف بن برخیا را و آصف به زکریا و زکریا به عیسی بن مریم و عیسی شمعون بن حمون صفا را وصی خود قرار داد و شمعون یحیی بن زکریا را و یحیی منذر را جانشین خود تعیین کرد و منذر بسلیمه سپرد و سلیمه به برده. پیامبر اکرم فرمود برده بمن واگذار کرد و من بتو یا علی میسپارم و تو نیز بجانشین خود میسپاری.)[1]
به همین دلیل حضرت علی (ع) دین خود را همان دین آدم می دانند:
از علی علیه السّلام شنیدم می فرمود: (از خداوند بترسید فریب انسانی را نخورید و کسی شما را به دروغ از راه منحرف نکند، دین من یکی است و آن دین آدم است.)[2]
البته ممکن است بعضی از دستورات شریعت، در زمان آدم متفاوت بوده باشد، اما این تغییر در داخل یک دین نیز ممکن است، همان گونه که زمانی پیامبر(ص) رو به سمت بیت المقدس نماز می خواندند و زمان دیگری مامور شدند تا به سمت کعبه نماز بخوانند.
[1]. بحار الأنوار ، ج23، ص: 58.
[2]. بحار الأنوار ج65، ص 89.
- [سایر] تکامل دین از حضرت آدم (ع) تا حضرت محمد (ص) چگونه بوده است با وجود بودن دین یکتا پرستی از زمان حضرت آدم (ع) چه فروعی برای بوجود آمدن ادیان یهود و مسیح و ... بود؟
- [سایر] در بعضی از منابع دینی عمر بشر به 8000 سال می رسد اما می دانیم انسان عمرش از یک میلیون سال تجاوز می کند. آیا آن انسانهایی که پیش از حضرت آدم(ع) بودند دارای دین و شریعت بودند؟ اصلا حضرت آدم چند سال است که خلق شدند؟
- [سایر] گناه حضرت آدم(ع) ؟؟
- [سایر] آیا حضرت آدم(ع) عصمت داشته اند؟
- [سایر] در مورد زیارت وارث توضیح دهید و وجه ارث امام حسین(ع) از حضرت آدم و ابراهیم(ع) چیست؟
- [سایر] حضرت آدم(ع) هنگام خلقت چند ساله بود؟
- [سایر] حضرت آدم (ع) متعلق به چند قرن قبل است؟
- [سایر] داستان حضرت آدم(ع) و شجره ممنوعه را توضیح دهید؟
- [سایر] علم حضرت آدم(ع) به اسماء به چه معناست؟
- [سایر] آیا خطای حضرت آدم (ع) ما را نیز گناهکار کرده است؟ چرا این قدر بر داستان آدم تاکید شده است؟
- [آیت الله بروجردی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول) ع) مستحب است صلوات را هم بنویسد و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد میکند صلوات بفرستد.
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا نبوت است و یا معترف به آن نیست و یا برای خدا شریک قرار می دهد و همچنین غلاه (یعنی آنهائی که یکی از ائمه (ع) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه اطهار (ع) دشمنی می نمایند) نجسند و اما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری و مجوس) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه (ص) را قبول ندارند؛ نیز بنا بر مشهور نجس می باشند و این قول موافق احتیاط است و لکن بنا بر اظهر این طوایف پاکند و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود؛ چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس می باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اشهد ان علیا ولی الله جزء اذان و اقامه نیست ولی چون ولایت ان حضرت مکمل دین است شهادت به ان در هر حال و از جمله بعد از اشهد ان محمدا رسول الله از افضل قربات است
- [آیت الله بروجردی] هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول (ع) مانند محمّد و احمد، یا لقب و کُنیة آن جناب مثل مصطفی و ابوالقاسم بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سیدالشهداء (ع) می باشد؛ بعد از آن خاک؛ بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است.
- [آیت الله علوی گرگانی] کافر یعنی کسی که غیر معترف به خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیأ محمّد بن عبدا& را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز وروزه مسلمانان جز دین اسلام میداند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس میباشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.