طول امل و آرزوهای دراز این است که انسان اعتقاد و اعتماد بر ماندن در دنیا و عمر زیاد و باقی ماندن قدرت و جوانی و ثروت داشته باشد که آن از جهل و یا محبّت دنیا نشئت می گیرد و مدام انسان به خود وعده می دهد که فعلا زود است و هنوز جوانم و وقت دارم که مثلا به حجّ بروم یا خمس بدهم یا از گناه توبه کنم؛ و یا به نماز اوّل وقت و یا ترک حرام مبادرت نمیورزد و امروز و فردا می کند، غافل از آن که به هیچ چیز نمی شود اعتماد کرد، نه به سلامتی، نه به جوانی، نه به عمر، نه به ثروت، و نه به پست و مقام. ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد. چند گویی که به پیری رسم و توبه کنم *** چه کنی گر ز جوانی به لحد درمانی نَفَس المرء خطاه الی قبره: هر چه انسان نَفَس می کشد قدم به طرف قبر برمی دارد. خوب است به دوستان و بستگان گذشته فکر کنیم که چقدر جوان مردند. با این مرگ های ناگهانی که پیش می آید که گاهی به سبب سکته ی قلبی و مغزی، تصادفات، زلزله، سیل، آتش سوزی، جنگ و خون ریزی و... جوانان می میرند. انسان از چهل سالگی رو به سرازیری می رود و قوا، یکی پس از دیگری از بین می رود؛ چشم عینک می خواهد، گوش سمعک نیاز دارد و پا عصا می خواهد. امیرالمؤمنین(علیه السلام)می فرماید: من ایقن انّه یفارق الاحناب و یسکن التراب و یواجه الحساب و یستغنی عمّا خلّف و یفتقر الی ما قدّم کان الأحباب حریّاً بقصر الامل و طول العمل[1]؛ هر کس یقین دارد که از عزیزانش جدا می شود و زیر خاک می رود و با حسابش روبه رو می شود و آنچه جمع آوری نموده پشت سر می گذارد و به آنچه جلوتر از مرگ فرستاده نیاز و احتیاج دارد، خیلی به جا است که آرزوها را کم و عمل صالح را زیاد کند. متأسفانه هر چه انسان پیرتر می شود، آرزوهایش بیش تر می شود. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)می فرماید: یشیب بن آدم و تشبّ فیه خصلتان الحرص و طول الامل[2]؛ فرزند آدم پیر می شود و دو صفت در او جوان می گردد: یکی حرص به جمع آوری مال و دیگری آرزوی دراز. آدمی پیر شود حرص جوان می گردد *** خواب در وقت سحرگاه گران می گردد هم چنین می فرماید: انّ اشدّ ما اخاف علیکم خصلتان اتّباع الهوی و طول الامل فامّا اتباع الهوی فانّه یصدّ عن الحقّ و امّا طول الامل فانّه الحبّ للدنیا[3]؛ به راستی بدترین چیزی که بر شما می ترسم، دو صفت است: یکی پیروی از هوای نفس و دیگری آرزوی دراز؛ امّا پیروی از هوای نفس، پس جلوگیری از حقّ می کند و امّا آرزوی دراز، پس به راستی همان دوستی دنیاست. بر سایه بان حسن عمل اعتماد کن بسیار سال ها به سر خاک ما رود *** کاین آب چشمه آید و باد صبا رود این پنج روز مهلت ایّام آدمی *** بر خاک دیگران به تکبّر چرا رود ای دوست بر جنازه ی دشمن چو بگذری *** شادی مکن که بر تو همین ماجرا رود دامن کشان که می روی امروز بر زمین *** فردا غبار کالبدت بر هوا رود خاکت در استخوان رود ای نفس شوخ چشم *** مانند سرمه دان که در آن توتیا رود دنیا حریف سفله و معشوقْ بیوفاست *** چون می رود هر آینه بگذار تا رود این است حال تن که تو بینی به زیر خاک *** تا جان نازنین که برآید کجا رود بر سایه بان حسن عمل اعتماد نیست *** سعدی مگر به سایه ی لطف خدا رود یاربّ مگیر بنده ی مسکین و دست گیر *** کز تو کرم فزاید و از ما خطا رود[4] ناگفته نماند تمام این بدی ها در رابطه با آرزوی دراز و طول امل است، لکن اصل امل و آرزوی متعارف اشکال ندارد و به جاست. رسول خدا می فرماید: الامل رحمة لامّتی و لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجراً[5]؛ اصل آرزو برای امتّم رحمت است؛ اگر آرزو نبود، هیچ مادری بچه اش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی کاشت. پی نوشتها: [1]. سفینة البحار، ج 1، ص 123، بحارالانوار، ج 73، ص 167. [2]. جامع السعادات، ج 3، ص 29. [3]. جامع السعادات، ج 3، ص 27. [4]. کلیات سعدی ص 316. [5]. سفینه البحار، ج 1، ص 121. منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
طول امل و آرزوی دراز چه پیامدهایی دارد؟
طول امل و آرزوهای دراز این است که انسان اعتقاد و اعتماد بر ماندن در دنیا و عمر زیاد و باقی ماندن قدرت و جوانی و ثروت داشته باشد که آن از جهل و یا محبّت دنیا نشئت می گیرد و مدام انسان به خود وعده می دهد که فعلا زود است و هنوز جوانم و وقت دارم که مثلا به حجّ بروم یا خمس بدهم یا از گناه توبه کنم؛ و یا به نماز اوّل وقت و یا ترک حرام مبادرت نمیورزد و امروز و فردا می کند، غافل از آن که به هیچ چیز نمی شود اعتماد کرد، نه به سلامتی، نه به جوانی، نه به عمر، نه به ثروت، و نه به پست و مقام. ناگهان بانگی برآمد خواجه مرد.
چند گویی که به پیری رسم و توبه کنم *** چه کنی گر ز جوانی به لحد درمانی
نَفَس المرء خطاه الی قبره: هر چه انسان نَفَس می کشد قدم به طرف قبر برمی دارد.
خوب است به دوستان و بستگان گذشته فکر کنیم که چقدر جوان مردند. با این مرگ های ناگهانی که پیش می آید که گاهی به سبب سکته ی قلبی و مغزی، تصادفات، زلزله، سیل، آتش سوزی، جنگ و خون ریزی و... جوانان می میرند. انسان از چهل سالگی رو به سرازیری می رود و قوا، یکی پس از دیگری از بین می رود؛ چشم عینک می خواهد، گوش سمعک نیاز دارد و پا عصا می خواهد. امیرالمؤمنین(علیه السلام)می فرماید:
من ایقن انّه یفارق الاحناب و یسکن التراب و یواجه الحساب و یستغنی عمّا خلّف و یفتقر الی ما قدّم کان الأحباب حریّاً بقصر الامل و طول العمل[1]؛ هر کس یقین دارد که از عزیزانش جدا می شود و زیر خاک می رود و با حسابش روبه رو می شود و آنچه جمع آوری نموده پشت سر می گذارد و به آنچه جلوتر از مرگ فرستاده نیاز و احتیاج دارد، خیلی به جا است که آرزوها را کم و عمل صالح را زیاد کند.
متأسفانه هر چه انسان پیرتر می شود، آرزوهایش بیش تر می شود. رسول خدا(صلی الله علیه وآله)می فرماید:
یشیب بن آدم و تشبّ فیه خصلتان الحرص و طول الامل[2]؛ فرزند آدم پیر می شود و دو صفت در او جوان می گردد: یکی حرص به جمع آوری مال و دیگری آرزوی دراز.
آدمی پیر شود حرص جوان می گردد *** خواب در وقت سحرگاه گران می گردد
هم چنین می فرماید:
انّ اشدّ ما اخاف علیکم خصلتان اتّباع الهوی و طول الامل فامّا اتباع الهوی فانّه یصدّ عن الحقّ و امّا طول الامل فانّه الحبّ للدنیا[3]؛ به راستی بدترین چیزی که بر شما می ترسم، دو صفت است: یکی پیروی از هوای نفس و دیگری آرزوی دراز؛ امّا پیروی از هوای نفس، پس جلوگیری از حقّ می کند و امّا آرزوی دراز، پس به راستی همان دوستی دنیاست.
بر سایه بان حسن عمل اعتماد کن
بسیار سال ها به سر خاک ما رود *** کاین آب چشمه آید و باد صبا رود
این پنج روز مهلت ایّام آدمی *** بر خاک دیگران به تکبّر چرا رود
ای دوست بر جنازه ی دشمن چو بگذری *** شادی مکن که بر تو همین ماجرا رود
دامن کشان که می روی امروز بر زمین *** فردا غبار کالبدت بر هوا رود
خاکت در استخوان رود ای نفس شوخ چشم *** مانند سرمه دان که در آن توتیا رود
دنیا حریف سفله و معشوقْ بیوفاست *** چون می رود هر آینه بگذار تا رود
این است حال تن که تو بینی به زیر خاک *** تا جان نازنین که برآید کجا رود
بر سایه بان حسن عمل اعتماد نیست *** سعدی مگر به سایه ی لطف خدا رود
یاربّ مگیر بنده ی مسکین و دست گیر *** کز تو کرم فزاید و از ما خطا رود[4]
ناگفته نماند تمام این بدی ها در رابطه با آرزوی دراز و طول امل است، لکن اصل امل و آرزوی متعارف اشکال ندارد و به جاست. رسول خدا می فرماید:
الامل رحمة لامّتی و لولا الامل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجراً[5]؛ اصل آرزو برای امتّم رحمت است؛ اگر آرزو نبود، هیچ مادری بچه اش را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی نمی کاشت.
پی نوشتها:
[1]. سفینة البحار، ج 1، ص 123، بحارالانوار، ج 73، ص 167.
[2]. جامع السعادات، ج 3، ص 29.
[3]. جامع السعادات، ج 3، ص 27.
[4]. کلیات سعدی ص 316.
[5]. سفینه البحار، ج 1، ص 121.
منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
- [سایر] با نگاهی اخلاقی، طول امل و آرزوی دراز را توضیح دهید؟
- [سایر] آیا قانون جذب را در مسائل اخروی هم نقض میکنید؟ و آرزوی دور و دراز برای مسائل اخروی هم اشکال دارد؟
- [سایر] چگونه سفارش به دعای برای طول عمر در روایات با امر به آرزوی مرگ در سوره جمعه، سازگار است؟
- [سایر] مجادله چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] دروغ چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] خود ارضایی چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] هوسرانی چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] سنگینی معده چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] مال دوستی چه پیامدهایی دارد؟
- [سایر] وام گرفتن چه پیامدهایی دارد؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر به طور غیر معمول سجده کند؛ مثلا سینه و شکم را به زمین بچسباند؛ یا پاها را دراز کند اگرچه هفت عضوی که گفته شد به زمین برسد؛ بنا بر احتیاط مستحب باید نماز را دوباره بخواند؛ ولی اگر طوری دراز بکشد که سجده صدق ننماید نماز او باطل است.
- [آیت الله خوئی] اگر به طور غیر معمول سجده کند مثلًا سینه و شکم را به زمین بچسباند، یا پاها را دراز کند،، اگرچه هفت عضوی که گفته شد به زمین برسد بنابر احتیاط مستحب باید نماز را دوباره بخواند، ولی اگر طوری دراز بکشد که سجده صدق ننماید نماز او باطل است.
- [آیت الله سبحانی] در اعتکاف، آنچه معتبر است، مکث در مسجد است، و حالت خاصّی در آن معتبر نیست، می تواند بنشیند یا دراز بکشد با بخوابد و یا راه برود.
- [آیت الله بروجردی] اگر به طور غیر معمول سجده کند، مثلاً سینه و شکم را به زمین بچسباند و یا پاها را دراز کند، اگر چه هفت عضوی که گفته شد به زمین برسد، بنا بر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بطور غیر معمول سجده کند، مثلاً سینه وشکم را به زمین بچسباند، یا پاها را دراز کند اگرچه هفت عضوی که گفته شد به زمین برسد وصدق سجود فی الجمله بشود، بنابر احتیاط واجب نماز را اعاده کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر به طور غیر معمول سجده کند مثلاً سینه و شکم را به زمین بچسباند و یا پاها را دراز کند اگرچه هفت عضوی که گفته شد به زمین برسد باید بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر به طور غیر معمول سجده کند مثلا سینه و شکم را به زمین بچسباند یا پاها را دراز کند اگر چه هفت عضوی که بیان شد به زمین برسد بنابر احتیاط واجب نماز را دوباره بخواند
- [آیت الله بهجت] طول دادن رکوع و سجود و خواندن سورههای بزرگ، موالات را بههم نمیزند، مگر آنقدر طول بدهد که وقت نماز فوت شود. مثل عمداً خواندن سوره بزرگ در نماز صبح.
- [آیت الله نوری همدانی] طول دادن رکوع و سجود و خواندن سوره های موالات را به هم نمی زند . قنوت
- [امام خمینی] طول دادن رکوع و سجود و خواندن سوره های بزرگ موالات را به هم نمی زند.