افراط و تفریط در شهوت جنسی چه پیامدهایی دارد؟
افراط در شهوت جنسی تردیدی نیست که اگر غریزه ی جنسی با دین و عقل کنترل نشود، موجب هلاکت دین و تباهی دنیای انسان خواهد شد؛ چه بسا با انجام بعضی از کارها که از عقل سلیم دور است سلامتی جسم و آبروی شخص از بین برود؛ انسان در پیروی از غریزه ی جنسی نیز، همانند حبّ جاه، مال و مقام، حدّ و مرز نمی شناسد، و حتی بدتر از حیوانات می شود، چون هر چه ببیند، تا مرز نابودی یا رسوایی خود از آن استفاده می کند. در این زمینه مطالبی از خلفای جور و شاهان و حاکمان ستم نقل می کنند که باور کردن آنها برای افراد عادی سخت است، و قلم و گفتار از بیان آنها شرم دارد. چون بنابر اختصار داریم، لذا از ذکر آنها خودداری می کنیم[1]. روی همین جهات دین مقدّس اسلام از همان ابتدا جلوی افراط در شهوت جنسی را گرفته است، حتی نگاه مرد به زن نامحرم و زن به مرد و حرف زدن با یکدیگر را جز در موارد احتیاج و ضرورت منع نموده است. خداوند خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛[2] بگو به مؤمنان، چشم های خود را (از نگاه به نامحرم) فرو بندند و عفت دامن خود را نگه دارند، این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان نیز بگو چشم های خود را فرو بندند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه نمایان است آشکار نکنند و... . خمودی تفریط در قوّه ی شهویه، خمودی است؛ یعنی انسان توجهی به خوراک ضروری و متعارف و نیز ازدواج ندارد، که منجر به از دست دادن قدرت و قوّت و قطع نسل او می گردد، و این در نزد شارع و عقلا مذموم است و انسان را از بسیاری مواهب و نعمت ها محروم خواهد نمود؛ چون خداوند این قوّه را بر انسان مسلّط فرمود تا با خوردن و آشامیدن، بر عبادت نیرو یابد و با ازدواج نیز نسل بشر باقی بماند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: من سنّتی التزویج فمن رغب عن سنّتی فلیس منی؛[3] ازدواج سنت من است و هر کس از سنت من رو بگرداند از من نیست. و در جای دیگر فرموده: (من تزوّج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الاخر)؛[4] هر کس ازدواج کند، پس همانا نصف دینش را به دست آورده است، پس باید در فکر تقوا نسبت به نصف دیگر باشد. تا وقتی که انسان ازدواج نکند و تشکیل خانواده ندهد، فکرش راحت نیست؛ هم چنان که خداوند می فرماید: (هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ)؛[5] آنها جامه ی عفاف شما، و شما نیز لباس عفت آنها هستید. عفّت یا حدّ اعتدال در شهوت عفت و پارسائی عبارت است از اعتدال قوّه ی شهویه و مهار نمودن آن توسط عقل، که به حکم شرع و عقل ممدوح است. بسیاری از فضایل انسانی، از قبیل تقوا، ورع، زهد، سخاوت، ایثار، احسان، خموشی، به عفت باز می گردد؛ همان گونه که سرچشمه ی بسیاری از رذایل اخلاقی مثل حبّ دنیا و بخل و حرص و طمع و خیانت و... در نقطه ی مقابل آن، یعنی شره و یا خمودی است. عفت شامل سه بخش است: عفت شکم، عفت دامن و عفت کلام. عفت، در آیات و روایات، بسیار مورد توجه قرار گرفته است: (وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی)؛[6] و امّا آن که بترسد از ایستادن در پیشگاه عدل خدا و باز دارد نفس سرکش خود را از هوس های نفسانی، پس به درستی که جایگاه او در بهشت خواهد بود. (وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ)[7]؛ کسانی که توانایی مالی بر ازدواج ندارند، باید عفاف و پارسایی پیشه کنند تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز سازد (و ازدواج نمایند). از ابی عبدالله(علیه السلام) روایت شده است که: کان امیرالمؤمنین(علیه السلام) یقول افضل العبادة العفاف[8](رحمه الله)امیرالمؤمنین همیشه می فرمود: برترین عبادات عفاف است. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید: ما المجاهد الشهید فی سبیل الله بِاعظم اجراً ممّن قَدَرَ فَعفَّ. لکاد العفیف ان یکون مَلَکاً من الملائکة؛[9] مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده است بهتر نیست از کسی که به گناه قدرت یابد و صرف نظر کند؛ هر آینه انسان عفیف و پاکدامن نزدیک است فرشته باشد. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: ما عُبدالله بشیء افضل من عفّة بطن و فرج؛[10] خداوند به هیچ عبادتی افضل و برتر از عفت شکم و دامن عبادت نشده است. نیز آن حضرت می فرماید: افضل العبادة عفة البطن و الفرج[11]؛ بهترین عبادت، عفت شکم و دامن است. پی نوشتها: [1]. برای اطلاع بیش تر، ر.ک: مطبوعات و روزنامه های بعد از انقلاب اسلامی ایران؛ هم چنین خاطرات خانواده ی خبیث پهلوی و قاجار. از باب نمونه: احمد شاه در سن 32 سالگی 1308 ش در اثر بیماری سفلیس که از فواحش فرانسه گرفته بود، در پاریس مُرد پس از سه سال دربدری و نیز محمد رضا پهلوی سرانجام به سرطان پرستات، طحال و غدد لنفاوی مبتلا شد و بعد از سه سال دربدری، در پنجم مرداد 1359 در مصر مُرد؛ همان گونه که پدرش، رضا شاه نیز بعد از سه سال دربدری در چهارم مرداد 1323 ش در ژوهانسبورک به درک رفت. این ها نمونه ای از مردان آنها بود؛امّا در مورد زنان آنها به خاطرات ارتشبد حسین فردوست بخش (شیطانی به نام اشرف) و نیز خاطرات ملکه ی پهلوی تاج الملوک آیرملو، مراجعه نمایید. [2]. سوره ی نور، آیه ی 30. [3]. سفینة البحار، ج 3، ص 508. [4]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 5. [5]. سوره ی بقره، آیه ی 187. [6]. سوره ی نازعات، آیه ی 40. [7]. سوره ی نور، آیه ی 33. [8]. اصول کافی، ج ،2 ص 79. [9]. شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ص 233، نهج البلاغه، کلمه ی قصار 482. [10]. سفینة البحار، ج 6، ص 302. [11]. سفینة البحار، ج 6، ص 302. منبع: سید محمد علی جزایری (آل غفور)، دروس اخلاق اسلامی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

افراط و تفریط در شهوت جنسی چه پیامدهایی دارد؟


پاسخ:

افراط در شهوت جنسی
تردیدی نیست که اگر غریزه ی جنسی با دین و عقل کنترل نشود، موجب هلاکت دین و تباهی دنیای انسان خواهد شد؛ چه بسا با انجام بعضی از کارها که از عقل سلیم دور است سلامتی جسم و آبروی شخص از بین برود؛ انسان در پیروی از غریزه ی جنسی نیز، همانند حبّ جاه، مال و مقام، حدّ و مرز نمی شناسد، و حتی بدتر از حیوانات می شود، چون هر چه ببیند، تا مرز نابودی یا رسوایی خود از آن استفاده می کند. در این زمینه مطالبی از خلفای جور و شاهان و حاکمان ستم نقل می کنند که باور کردن آنها برای افراد عادی سخت است، و قلم و گفتار از بیان آنها شرم دارد. چون بنابر اختصار داریم، لذا از ذکر آنها خودداری می کنیم[1]. روی همین جهات دین مقدّس اسلام از همان ابتدا جلوی افراط در شهوت جنسی را گرفته است، حتی نگاه مرد به زن نامحرم و زن به مرد و حرف زدن با یکدیگر را جز در موارد احتیاج و ضرورت منع نموده است.
خداوند خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
(قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)؛[2] بگو به مؤمنان، چشم های خود را (از نگاه به نامحرم) فرو بندند و عفت دامن خود را نگه دارند، این برای آنان پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است؛ و به زنان با ایمان نیز بگو چشم های خود را فرو بندند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آنچه نمایان است آشکار نکنند و... .
خمودی
تفریط در قوّه ی شهویه، خمودی است؛ یعنی انسان توجهی به خوراک ضروری و متعارف و نیز ازدواج ندارد، که منجر به از دست دادن قدرت و قوّت و قطع نسل او می گردد، و این در نزد شارع و عقلا مذموم است و انسان را از بسیاری مواهب و نعمت ها محروم خواهد نمود؛ چون خداوند این قوّه را بر انسان مسلّط فرمود تا با خوردن و آشامیدن، بر عبادت نیرو یابد و با ازدواج نیز نسل بشر باقی بماند. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
من سنّتی التزویج فمن رغب عن سنّتی فلیس منی؛[3] ازدواج سنت من است و هر کس از سنت من رو بگرداند از من نیست.
و در جای دیگر فرموده:
(من تزوّج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الاخر)؛[4] هر کس ازدواج کند، پس همانا نصف دینش را به دست آورده است، پس باید در فکر تقوا نسبت به نصف دیگر باشد.
تا وقتی که انسان ازدواج نکند و تشکیل خانواده ندهد، فکرش راحت نیست؛ هم چنان که خداوند می فرماید:
(هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ)؛[5] آنها جامه ی عفاف شما، و شما نیز لباس عفت آنها هستید.
عفّت یا حدّ اعتدال در شهوت
عفت و پارسائی عبارت است از اعتدال قوّه ی شهویه و مهار نمودن آن توسط عقل، که به حکم شرع و عقل ممدوح است. بسیاری از فضایل انسانی، از قبیل تقوا، ورع، زهد، سخاوت، ایثار، احسان، خموشی، به عفت باز می گردد؛ همان گونه که سرچشمه ی بسیاری از رذایل اخلاقی مثل حبّ دنیا و بخل و حرص و طمع و خیانت و... در نقطه ی مقابل آن، یعنی شره و یا خمودی است. عفت شامل سه بخش است: عفت شکم، عفت دامن و عفت کلام. عفت، در آیات و روایات، بسیار مورد توجه قرار گرفته است:
(وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی)؛[6] و امّا آن که بترسد از ایستادن در پیشگاه عدل خدا و باز دارد نفس سرکش خود را از هوس های نفسانی، پس به درستی که جایگاه او در بهشت خواهد بود.
(وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغْنِیَهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ)[7]؛ کسانی که توانایی مالی بر ازدواج ندارند، باید عفاف و پارسایی پیشه کنند تا خداوند آنان را از فضل خود بی نیاز سازد (و ازدواج نمایند).
از ابی عبدالله(علیه السلام) روایت شده است که:
کان امیرالمؤمنین(علیه السلام) یقول افضل العبادة العفاف[8](رحمه الله)امیرالمؤمنین همیشه می فرمود: برترین عبادات عفاف است.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:
ما المجاهد الشهید فی سبیل الله بِاعظم اجراً ممّن قَدَرَ فَعفَّ. لکاد العفیف ان یکون مَلَکاً من الملائکة؛[9] مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده است بهتر نیست از کسی که به گناه قدرت یابد و صرف نظر کند؛ هر آینه انسان عفیف و پاکدامن نزدیک است فرشته باشد.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
ما عُبدالله بشیء افضل من عفّة بطن و فرج؛[10] خداوند به هیچ عبادتی افضل و برتر از عفت شکم و دامن عبادت نشده است.
نیز آن حضرت می فرماید:
افضل العبادة عفة البطن و الفرج[11]؛ بهترین عبادت، عفت شکم و دامن است.
پی نوشتها:
[1]. برای اطلاع بیش تر، ر.ک: مطبوعات و روزنامه های بعد از انقلاب اسلامی ایران؛ هم چنین خاطرات خانواده ی خبیث پهلوی و قاجار. از باب نمونه: احمد شاه در سن 32 سالگی 1308 ش در اثر بیماری سفلیس که از فواحش فرانسه گرفته بود، در پاریس مُرد پس از سه سال دربدری و نیز محمد رضا پهلوی سرانجام به سرطان پرستات، طحال و غدد لنفاوی مبتلا شد و بعد از سه سال دربدری، در پنجم مرداد 1359 در مصر مُرد؛ همان گونه که پدرش، رضا شاه نیز بعد از سه سال دربدری در چهارم مرداد 1323 ش در ژوهانسبورک به درک رفت. این ها نمونه ای از مردان آنها بود؛امّا در مورد زنان آنها به خاطرات ارتشبد حسین فردوست بخش (شیطانی به نام اشرف) و نیز خاطرات ملکه ی پهلوی تاج الملوک آیرملو، مراجعه نمایید.
[2]. سوره ی نور، آیه ی 30.
[3]. سفینة البحار، ج 3، ص 508.
[4]. وسائل الشیعه، ج 14، ص 5.
[5]. سوره ی بقره، آیه ی 187.
[6]. سوره ی نازعات، آیه ی 40.
[7]. سوره ی نور، آیه ی 33.
[8]. اصول کافی، ج ،2 ص 79.
[9]. شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ص 233، نهج البلاغه، کلمه ی قصار 482.
[10]. سفینة البحار، ج 6، ص 302.
[11]. سفینة البحار، ج 6، ص 302.
منبع: سید محمد علی جزایری (آل غفور)، دروس اخلاق اسلامی، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین