سخنان مؤدبانه چیست و ملاک تشخیص آن کدام است؟
آنچه از متون دینی در زمینه‌ی سخنان مؤدبانه می‌توان فهمید، این است که کلام و بیان مؤدبانه دارای ویژگی‌های خاص است؛ اگر سخنی با این اوصاف همراه باشد مؤدبانه خواهد بود و در غیر این صورت نمی‌توان گفت که آن سخن مؤدبانه بوده و یا دارای صفت ادب است. برخی از این اوصاف و ویژگی‌ها عبارتند از: الف همراه بودن با صدق و صراحت قول؛ ب دفاع از حق و حقیقت و پرهیز کامل از باطل؛ ج حفظ شخصیت افراد و احترام مخاطب در شؤون و امور فردی و اجتماعی؛ د عدم تبعیض میان فقرا و اغنیا و دوری از هرگونه مبالغه و زیاده‌روی در مقام سخن گفتن با صاحبان مال و مکنت و نیز تحقیر فقرا و ضعفا، اعم از مستضعفین فرهنگی و اقتصادی؛ ه . کوتاه و مختصر بودن و خالی بودن از زواید و کافی و وافی بودن به مقصود؛ و خالی بودن از هرگونه طعنه و نیش زبان و یا اهانت به دیگران؛ ز امید به وصول ثواب و نتیجه‌ی اخروی؛ ح هماهنگ بودن کلام با عمل و حتی افزونی عمل بر سخن تا جنبه‌ی اثر بخشی آن آشکار گردد. خصوصیات مزبور، عمده‌ترین ویژگی‌هایی هستند که یک گوینده در حال سخن گفتن باید آنها را لحاظ نماید. و ملاک امتیاز سخنان مؤدبانه از غیر آن در توجه داشتن گوینده به همین نکات ظریف است و این امتیاز حاصل نمی‌شود، مگر این که گفتار، مبتنی بر تعقل و اندیشه باشد. درباره‌ی کلام و سخن مؤدبانه، جامع‌ترین و کامل‌ترین پیام، حدیثی است که در وصف پیامبر اکرم(ص) آمده است: گفتارش از همه فصیح‌تر و شیرین‌تر بود. کلمات او کوتاه و جامع و خالی از زواید و وافی به تمام مقصود بود، و چنان بود که گویی اجزای آن، تابع یک‌دیگرند. وقتی سخن می‌گفت بین جملات را فاصله می‌داد تا اگر کسی بخواهد سخنانش را حفظ کند فرصت داشته باشد. جوهره‌ی صدایش بلند و از تمام مردم خوش نغمه‌تر بود... از مراء و مجادله، پرحرفی، سخنان بدون فایده، مداحی بی‌مورد و قطع کلام دیگران پرهیز می‌نمود.[1] البته لازمه‌ی رسیدن به این مقام آن است که انسان در خوراک خویش، دقت و ظرافت بسیاری داشته باشد؛ چنانچه آن عارف وارسته گفته است: یکی از اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد. آن لقمه نانی را که به دهان می‌گذارد اگر از روی حساب نباشد هرزه‌خوار می‌شود و انسان هرزه‌خوار، هرزه‌گو می‌گردد، آن دهانی که وارداتش آلوده است، صادراتش هم آلوده است.[2] پی نوشتها: [1]. المیزان، ج 6، ص 303. [2]. علامه حسن زاده آملی، مجموعه مقالات، ص 37. منبع: جوانان و پرسش‌های اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ علمیه(بهار 1381)
عنوان سوال:

سخنان مؤدبانه چیست و ملاک تشخیص آن کدام است؟


پاسخ:

آنچه از متون دینی در زمینه‌ی سخنان مؤدبانه می‌توان فهمید، این است که کلام و بیان مؤدبانه دارای ویژگی‌های خاص است؛ اگر سخنی با این اوصاف همراه باشد مؤدبانه خواهد بود و در غیر این صورت نمی‌توان گفت که آن سخن مؤدبانه بوده و یا دارای صفت ادب است.
برخی از این اوصاف و ویژگی‌ها عبارتند از:
الف همراه بودن با صدق و صراحت قول؛
ب دفاع از حق و حقیقت و پرهیز کامل از باطل؛
ج حفظ شخصیت افراد و احترام مخاطب در شؤون و امور فردی و اجتماعی؛
د عدم تبعیض میان فقرا و اغنیا و دوری از هرگونه مبالغه و زیاده‌روی در مقام سخن گفتن با صاحبان مال و مکنت و نیز تحقیر فقرا و ضعفا، اعم از مستضعفین فرهنگی و اقتصادی؛
ه . کوتاه و مختصر بودن و خالی بودن از زواید و کافی و وافی بودن به مقصود؛
و خالی بودن از هرگونه طعنه و نیش زبان و یا اهانت به دیگران؛
ز امید به وصول ثواب و نتیجه‌ی اخروی؛
ح هماهنگ بودن کلام با عمل و حتی افزونی عمل بر سخن تا جنبه‌ی اثر بخشی آن آشکار گردد.
خصوصیات مزبور، عمده‌ترین ویژگی‌هایی هستند که یک گوینده در حال سخن گفتن باید آنها را لحاظ نماید. و ملاک امتیاز سخنان مؤدبانه از غیر آن در توجه داشتن گوینده به همین نکات ظریف است و این امتیاز حاصل نمی‌شود، مگر این که گفتار، مبتنی بر تعقل و اندیشه باشد. درباره‌ی کلام و سخن مؤدبانه، جامع‌ترین و کامل‌ترین پیام، حدیثی است که در وصف پیامبر اکرم(ص) آمده است:
گفتارش از همه فصیح‌تر و شیرین‌تر بود. کلمات او کوتاه و جامع و خالی از زواید و وافی به تمام مقصود بود، و چنان بود که گویی اجزای آن، تابع یک‌دیگرند. وقتی سخن می‌گفت بین جملات را فاصله می‌داد تا اگر کسی بخواهد سخنانش را حفظ کند فرصت داشته باشد. جوهره‌ی صدایش بلند و از تمام مردم خوش نغمه‌تر بود... از مراء و مجادله، پرحرفی، سخنان بدون فایده، مداحی بی‌مورد و قطع کلام دیگران پرهیز می‌نمود.[1]
البته لازمه‌ی رسیدن به این مقام آن است که انسان در خوراک خویش، دقت و ظرافت بسیاری داشته باشد؛ چنانچه آن عارف وارسته گفته است:
یکی از اهم مراقبات این است که انسان واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد. آن لقمه نانی را که به دهان می‌گذارد اگر از روی حساب نباشد هرزه‌خوار می‌شود و انسان هرزه‌خوار، هرزه‌گو می‌گردد، آن دهانی که وارداتش آلوده است، صادراتش هم آلوده است.[2]
پی نوشتها:
[1]. المیزان، ج 6، ص 303.
[2]. علامه حسن زاده آملی، مجموعه مقالات، ص 37.
منبع: جوانان و پرسش‌های اخلاقی، مصطفی خلیلی، ناشر: مرکز مطالعات و پژوهش‌‌های فرهنگی حوزه‌ علمیه(بهار 1381)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین