غریزه ی جنسی یکی از نیرومندترین غریزه های بشری است که در دوران بلوغ، نمود ویژه ای دارد و بر جسم و جان جوان سایه می افکند. در دوران بلوغ، دختر و پسر در خود، احساس کمبود می کنند و می پندارند این کمبود با گرمای محبّت جنس مخالف، جبران و با مهر و عطوفت او به آرامش بَدَل می شود. بنابراین، باید برای ارضای این غریزه ی طبیعی و نیرومند، چاره ای اندیشید و راه درست را برگزید. در جامعه ی غرب که بر اساس نظریه ی افرادی هم چون فروید و راسل، آزادی جنسی بی قید و شرط و شهوت رانی را پذیرفته است، آمار فرزندان نامشروع بی سرپرست، نوزادان پیدا شده در زباله دانی ها و توالت ها، کورتاژها، قتل ها و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی ناشی از آزادی جنسی روز به روز در حال افزایش است. با این حال، اگر از همه ی گناه ها چشم بپوشیم، با این فاجعه ی بزرگ چه کنیم که زن به توپی شهوانی بَدَل گشته است که هر لحظه میان نگاه شهوانی هزاران مرد شهوت ران دست به دست می گردد.[1] با بازیچه شدن زندگی پر از آمال و اهداف انسان و فراموش گشتن راه کمال و تعالی، چه می توان کرد؟ باری، در چنین جامعه ی پرالتهابی، در کوچه، خیابان، مدارس و اداره های آن، جز شهوت و خودنمایی چیز دیگری نمی توان دید و همه ی امور در عین رنگارنگ بودن تنها یک رنگ دارند; رنگ لذّت جویی. حتی اگر لذّت جویی بیشتر در جنایت و ستم و دست اندازی به حقوق دیگران باشد، هیچ مانعی ندارد; زیرا هدف، حفظ منافع شخصی و لذّت جویی فردی است. برای افراد چنین جامعه ای، سرنوشت اخلاقی جامعه و حقوق دیگران و آینده ی نسل بشری، هیچ اهمیّتی ندارد. دنیای غرب، انسان آزاد و شرافت مند را اسیر، ذلیل و دربند لذّت جویی های زودگذر کرده است. اگر غرب دست کم در کام جویی های جنسی و ارضای کامل شهوت های انسانی و به گفته ی فروید برای حل عقده های روانی و پدید آوردن عشق و محبّت موفّق می شد، باز می توانست ادعای پیروزی کند، ولی در همین زمینه نیز با مشکل های فراوان رو به رو است. شهید مرتضی مطهری در این باره می گوید: در مورد غریزه ی جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بندوبار می کند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش می یابد. این که راسل می گوید: (اگر پخش عکس های منافی عفّت مجاز شود، پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد، شاید درباره ی یک عکس بالخصوص و یک نوع بی عفّتی بالخصوص صادق باشد، ولی مطلقاً در مورد همه ی بی عفّتی ها صادق نیست; یعنی از یک نوعِ خاصِّ بی عفّتی، خستگی پیدا می شود، نه بدین معنی که تمایل به عفاف، جانشین آن شود، بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا می کند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست. خود راسل در (کتاب زناشویی و اخلاق) اعتراف می کند که عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی.[2] ویل دورانت در کتاب (لذّات فلسفه) درباره ی پی آمدهای آزادی جنسی می گوید: در زیر عوامل سطحی طلاق، نفرت از بچه داری و میل و تنوّع طلبی، نهان است. میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است، ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی، دو برابر گشته است.[3] هم چنین در جای دیگر می گوید: فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادت های پیش از ازدواج است.[4] حال باید دید راه حل درست برای کنترل و ارضای این غریزه و پیش گیری از ایجاد و افزایش روابط نامشروع چیست؟ استاد مطّهری در بیان راه حل می گوید: به عقیده ی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است; یکی، ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر، جلوگیری از تهییج و تحریک آن.[5] درباره ی راه کار نخست بایدگفت: (اسلام برای ارضای صحیح مسایل جنسی، ازدواج دایم و در صورت مهیّا نبودن شرایط آن، ازدواج مدّت دار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی[6] و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه کرده است. اسلام اصرار فراوان دارد که محیط خانوادگی، آمادگی کامل برای کام یابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد و زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند، مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده است که محیط اجتماع، محیط کار و عمل و فعّالیّت است. بنابراین، از هر نوع کام یابی جنسی در آن محیط باید خودداری شود. فلسفه ی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و هم چنین فلسفه ی حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای مرد بیگانه همین است. اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانه ای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری که غریزه ی جنسی فعالیتی ندارد باقی است، برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد. هم چنین اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن می برد، تفاوت دارد، کوچک ترین تردیدی نخواهیم کرد که برای بهره مندی از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را به همسر قانونی محدود کنیم و محیط و کانون خانواده را به این کار و کوشش اجتماع بزرگ را به کار و فعالیّت اختصاص دهیم. مطلب مهم تر، جنبه های اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسل های آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد).[7] بنابراین، چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگیِ سرشار از غریزه، عاطفه و نیاز انسانی بدون داشتن شریک و هم سفر ممکن نیست، همسر قانونی و دایمی انسان بهترین همراه، همدل و پشتیبان لحظه های تنهایی و زداینده ی خستگی های روحی خواهد بود. حال اگر پاسخ گویی به مسایل غریزی از این راه (ازدواج دایم یا موقت) برای جوانی ممکن نیست، باید عفّت ورزد و با ایمان و اعتقاد، از عفاف و طهارت روح وجسم خویش نگه داری کند. در این جا، نقش راه کار دومی که شهید مطهری(رحمهم الله) فرموده است، بیشتر روشن می شود; زیرا در این وضعیت، جوان باید خود را از انواع محرّک ها و تهیّج ها دور نگه دارد. تماشای صحنه های تحریک آمیز مانند: فیلم و عکس، خواندن داستان های تهیج کننده و برخوردهای آزاد و بی حدّ و مرز دختر و پسر، در لغزش و غوطهور شدن جوانان در گرداب آلودگی، نقش دارد. پس دختران و پسران جوان و مجرّد باید بکوشند تا حدّ امکان، اندیشه ی خود را از این گونه محرک ها دور نگاه دارند. با پرهیز از برخورد زیاد و مختلط با جنس مخالف به ویژه در محیط هایی که اصول اسلامی در آن رعایت نمی شود، زمینه های گناه و پدید آمدن روابط نامشروع را می توان از بین برد.[8] پی نوشتها: [1]. اسلام و ارضای غریزه ی جنسی، محمدرضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق، 1377، چ 1، ص 7. [2]. مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، 1374، چ 42، صص 113 و 114. [3]. لذّات فلسفه، ویل دورانت، نشر دانشجویی، ص 97. [4]. همان، ص 94. [5]. مسأله ی حجاب، ص 120. [6]. ر.ک: توضیح المسائل مراجع عظام، کتاب نکاح. [7]. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، صص 47 و 48. [8]- برای آگاهی بیشتر ر.ک: اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; اسلام و ارضای غریزه ی جنسی، محمّدرضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق.
غریزه ی جنسی یکی از نیرومندترین غریزه های بشری است که در دوران بلوغ، نمود ویژه ای دارد و بر جسم و جان جوان سایه می افکند. در دوران بلوغ، دختر و پسر در خود، احساس کمبود می کنند و می پندارند این کمبود با گرمای محبّت جنس مخالف، جبران و با مهر و عطوفت او به آرامش بَدَل می شود. بنابراین، باید برای ارضای این غریزه ی طبیعی و نیرومند، چاره ای اندیشید و راه درست را برگزید.
در جامعه ی غرب که بر اساس نظریه ی افرادی هم چون فروید و راسل، آزادی جنسی بی قید و شرط و شهوت رانی را پذیرفته است، آمار فرزندان نامشروع بی سرپرست، نوزادان پیدا شده در زباله دانی ها و توالت ها، کورتاژها، قتل ها و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی ناشی از آزادی جنسی روز به روز در حال افزایش است. با این حال، اگر از همه ی گناه ها چشم بپوشیم، با این فاجعه ی بزرگ چه کنیم که زن به توپی شهوانی بَدَل گشته است که هر لحظه میان نگاه شهوانی هزاران مرد شهوت ران دست به دست می گردد.[1] با بازیچه شدن زندگی پر از آمال و اهداف انسان و فراموش گشتن راه کمال و تعالی، چه می توان کرد؟
باری، در چنین جامعه ی پرالتهابی، در کوچه، خیابان، مدارس و اداره های آن، جز شهوت و خودنمایی چیز دیگری نمی توان دید و همه ی امور در عین رنگارنگ بودن تنها یک رنگ دارند; رنگ لذّت جویی. حتی اگر لذّت جویی بیشتر در جنایت و ستم و دست اندازی به حقوق دیگران باشد، هیچ مانعی ندارد; زیرا هدف، حفظ منافع شخصی و لذّت جویی فردی است. برای افراد چنین جامعه ای، سرنوشت اخلاقی جامعه و حقوق دیگران و آینده ی نسل بشری، هیچ اهمیّتی ندارد.
دنیای غرب، انسان آزاد و شرافت مند را اسیر، ذلیل و دربند لذّت جویی های زودگذر کرده است. اگر غرب دست کم در کام جویی های جنسی و ارضای کامل شهوت های انسانی و به گفته ی فروید برای حل عقده های روانی و پدید آوردن عشق و محبّت موفّق می شد، باز می توانست ادعای پیروزی کند، ولی در همین زمینه نیز با مشکل های فراوان رو به رو است.
شهید مرتضی مطهری در این باره می گوید:
در مورد غریزه ی جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بندوبار می کند. در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد، هوس و میل به تنوّع افزایش می یابد. این که راسل می گوید: (اگر پخش عکس های منافی عفّت مجاز شود، پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد، شاید درباره ی یک عکس بالخصوص و یک نوع بی عفّتی بالخصوص صادق باشد، ولی مطلقاً در مورد همه ی بی عفّتی ها صادق نیست; یعنی از یک نوعِ خاصِّ بی عفّتی، خستگی پیدا می شود، نه بدین معنی که تمایل به عفاف، جانشین آن شود، بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا می کند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست. خود راسل در (کتاب زناشویی و اخلاق) اعتراف می کند که عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است نه عطش روحی.[2]
ویل دورانت در کتاب (لذّات فلسفه) درباره ی پی آمدهای آزادی جنسی می گوید:
در زیر عوامل سطحی طلاق، نفرت از بچه داری و میل و تنوّع طلبی، نهان است. میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است، ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی، دو برابر گشته است.[3]
هم چنین در جای دیگر می گوید:
فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادت های پیش از ازدواج است.[4]
حال باید دید راه حل درست برای کنترل و ارضای این غریزه و پیش گیری از ایجاد و افزایش روابط نامشروع چیست؟
استاد مطّهری در بیان راه حل می گوید:
به عقیده ی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است; یکی، ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر، جلوگیری از تهییج و تحریک آن.[5]
درباره ی راه کار نخست بایدگفت: (اسلام برای ارضای صحیح مسایل جنسی، ازدواج دایم و در صورت مهیّا نبودن شرایط آن، ازدواج مدّت دار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی[6] و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه کرده است. اسلام اصرار فراوان دارد که محیط خانوادگی، آمادگی کامل برای کام یابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد و زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند، مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده است که محیط اجتماع، محیط کار و عمل و فعّالیّت است. بنابراین، از هر نوع کام یابی جنسی در آن محیط باید خودداری شود. فلسفه ی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و هم چنین فلسفه ی حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای مرد بیگانه همین است.
اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانه ای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری که غریزه ی جنسی فعالیتی ندارد باقی است، برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد. هم چنین اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن می برد، تفاوت دارد، کوچک ترین تردیدی نخواهیم کرد که برای بهره مندی از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را به همسر قانونی محدود کنیم و محیط و کانون خانواده را به این کار و کوشش اجتماع بزرگ را به کار و فعالیّت اختصاص دهیم.
مطلب مهم تر، جنبه های اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسل های آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد).[7]
بنابراین، چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگیِ سرشار از غریزه، عاطفه و نیاز انسانی بدون داشتن شریک و هم سفر ممکن نیست، همسر قانونی و دایمی انسان بهترین همراه، همدل و پشتیبان لحظه های تنهایی و زداینده ی خستگی های روحی خواهد بود. حال اگر پاسخ گویی به مسایل غریزی از این راه (ازدواج دایم یا موقت) برای جوانی ممکن نیست، باید عفّت ورزد و با ایمان و اعتقاد، از عفاف و طهارت روح وجسم خویش نگه داری کند.
در این جا، نقش راه کار دومی که شهید مطهری(رحمهم الله) فرموده است، بیشتر روشن می شود; زیرا در این وضعیت، جوان باید خود را از انواع محرّک ها و تهیّج ها دور نگه دارد. تماشای صحنه های تحریک آمیز مانند: فیلم و عکس، خواندن داستان های تهیج کننده و برخوردهای آزاد و بی حدّ و مرز دختر و پسر، در لغزش و غوطهور شدن جوانان در گرداب آلودگی، نقش دارد.
پس دختران و پسران جوان و مجرّد باید بکوشند تا حدّ امکان، اندیشه ی خود را از این گونه محرک ها دور نگاه دارند. با پرهیز از برخورد زیاد و مختلط با جنس مخالف به ویژه در محیط هایی که اصول اسلامی در آن رعایت نمی شود، زمینه های گناه و پدید آمدن روابط نامشروع را می توان از بین برد.[8]
پی نوشتها:
[1]. اسلام و ارضای غریزه ی جنسی، محمدرضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق، 1377، چ 1، ص 7.
[2]. مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، 1374، چ 42، صص 113 و 114.
[3]. لذّات فلسفه، ویل دورانت، نشر دانشجویی، ص 97.
[4]. همان، ص 94.
[5]. مسأله ی حجاب، ص 120.
[6]. ر.ک: توضیح المسائل مراجع عظام، کتاب نکاح.
[7]. اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، صص 47 و 48.
[8]- برای آگاهی بیشتر ر.ک: اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; مسأله ی حجاب، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا; اسلام و ارضای غریزه ی جنسی، محمّدرضا امین زاده، قم، انتشارات در راه حق.
- [سایر] برای جلوگیری از روابط نامشروع چه راه حلّی پیشنهاد می کنید؟
- [سایر] زشتی روابط نامشروع جنسی در کجاست؟
- [سایر] مدهب مالکی در مورد روابط نامشروع چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] روابط نامشروع چه تأثیری در روحیّه و ایمان و اعتقادات جوانان دارد؟
- [سایر] چه راه هایی برای افزایش لذت جنسی در روابط زناشویی وجود دارد؟
- [سایر] سلام لطفا یک روش برای تقویت حافظه و افزایش یادگیری پیشنهاد کنید با تشکر
- [آیت الله سیستانی] روابطی که هم اکنون قبل از ازدواج بین دختران و پسران می باشد اگر قبل از ازدواج به روابط نامشروع نینجامد چگونه می باشد ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در خیابانها بعضی از جوانان روابط نامشروع با دختران دارند در صورتی که انسان بداند اگر امر به معروف کند مورد توهین یا ضرب و شتم قرار میگیرد وظیفه چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر فردی دو یا چند نفر را برای روابط نامشروع در حدّ تقبیل و مضاجعه و... جمع نماید ولی وضع بطوری باشد که نوعاو معمولانتیجه کار او زنا یا لواط میشود آیا قوّادی محقّق میشود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] چنانچه در خصوص تعزیر فحّاشی و دشنام به مسلمانان یا مزاحمت بانوان و روابط نامشروع و ( سابقه قضائی توسط ائمه اطهار 7 یا قدمای فقها وجود داشته باشد خواهشمند است آن را بیان فرمائید؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط تجاری با بیگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب استثمار تجاری و اقتصادی گردد، قطع این گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع اینگونه روابط واجب است و اینگونه تجارت حرام میباشد.
- [امام خمینی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصلدی شود ، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت .