میل جنسی انسان امر ناپسندی نیست. بلکه جزئی از خلقت اوست که سبب بقای نسلش می شود. و خدای متعال با این میل درونی نظام بشر را به سامان می رساند. چون حتی در انسان نیز غرایزی وجود دارد که بدون این غریزه ها، زندگی انسان به سامان نمی رسد. در نظر بگیرید که اگر انسان فقط با عقل خویش می خواست تصمیم به تهیه غذا و خوردن بگیرد و میل گرسنگی او را تحت فشار قرار نمی داد یا غذا خوردن برایش هیچ لذتی نداشت! در این صورت چه تعداد از افراد حاضر می شدند سختی و مشقت طولانی مدت کسب و تحصیل غذا را تحمل کنند تا پس از ماهها کشت و زرع چیزی برای خوردن داشته باشند! یا پس از روزها کار و تلاش پولی به دست بیاورند تا با آن چیزی خریده و پس از صرف چند ساعت غذایی آماده کرده تا در چند دقیقه بخورند. میل جنسی نیز به همین صورت است. اگر انسان تحت فشار این میل نبود، هرگز مشقات و سختی های فراوان تشکیل خانواده و مسئولیت های آن را نمی پذیرفت تا نسلش ادامه یابد. بنابراین وجود غریزه جنسی در اصل برای سامان دهی نظام بشری است و به طور طبیعی سایر ابعاد انسانی نیز موافق این امر می باشند. وجود نیروی حیاء و عفت در افراد، احساس غیرت نسبت به همسر، میل به داشتن فرزند، وجود جهازاتی که برای فرزند داری است (نظیر شیر مادر و ...)، روحیه لطیف زن برای مادری و تربیت فرزند، توانایی بدنی مرد برای تامین ما یحتاج زندگی خانواده و ... همه اجزائی از یک نظام منسجم است که برای غرض و هدف خاصی تدارک دیده شده است. و همین نظام با روابط جنسی غیر منضبط مخالف است. (وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ[روم/21] و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند.) علاوه بر اینکه انسان عاقل متوجه این نکته خواهد شد که توجه بیش از اندازه به میل جنسی، مانند نوشیدن آب شور است که تنها عطش انسان را بیشتر می کند و مطالعه زندگی شاهانی که حرمسراهای بزرگ داشته اند، نشان می دهد که این میل در صورتی که از تعادل خارج شود، جز زیان و ضرر در پی نخواهد داشت. و سبب می شود استعدادهای فراوان انسان در زیر فشار این غریزه تباه شوند. اما متاسفانه فرهنگ لذت پرستانه غرب، همه چیز را از مقر و جایگاه صحیح خود خارج کرده به گونه ای که حتی بی عفتی عادی جلوه داده می شود. و شاید کسانی نتوانند به درک این مساله نائل شوند که فرق صدها شیوه کسب معاش، با خود فروشی چیست!! گویی تنها غرض و مقصد انسان کسب لذت بیشتر است. هر چند نظام خانواده متلاشی شود! تولید نسل متوقف شود! بستر مناسب تربیت فرزند مفقود گردد و ... علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: اینکه میبینیم تمامی اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خواندهاند برای این بوده که میفهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجرههای خانوادگی و قطع نسل و ظهور و بروز مرضهای گوناگون تناسلی گشته و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدمکشی و چاقوکشی و سرقت و جنایت و امثال آن میگردد، و نیز باعث میشود عفت و حیاء و غیرت و مودت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بیعفتی و بیشرمی و بیغیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد. تمدنی که ممالک غربی در این اعصار به وجود آوردهاند، ... صرفا بر اساس لذتجویی و عیاشی کامل و برخورداری از مزایای زندگی مادی و نیز آزادی افراد در همه چیز بنا نهاده شده ... نتیجه چنین تمدنی اشاعه فحشاء میان مردان و زنان شده ... و یکی از آثار شومش این است که صفات کریمهای که هر انسان طبیعی، متصف بدان است و آن را برای خود میپسندد و همه آنها از قبیل عفت و غیرت و حیاء آدمی را به سنت ازدواج سوق میدهد، رفته رفته ضعیف گشته است، تا آنجا که بعضی از فضائل مسخره شده است. [1]. ترجمه المیزان، ج13، ص 119.
زشتی روابط نامشروع جنسی در کجاست؟
میل جنسی انسان امر ناپسندی نیست. بلکه جزئی از خلقت اوست که سبب بقای نسلش می شود. و خدای متعال با این میل درونی نظام بشر را به سامان می رساند. چون حتی در انسان نیز غرایزی وجود دارد که بدون این غریزه ها، زندگی انسان به سامان نمی رسد. در نظر بگیرید که اگر انسان فقط با عقل خویش می خواست تصمیم به تهیه غذا و خوردن بگیرد و میل گرسنگی او را تحت فشار قرار نمی داد یا غذا خوردن برایش هیچ لذتی نداشت! در این صورت چه تعداد از افراد حاضر می شدند سختی و مشقت طولانی مدت کسب و تحصیل غذا را تحمل کنند تا پس از ماهها کشت و زرع چیزی برای خوردن داشته باشند! یا پس از روزها کار و تلاش پولی به دست بیاورند تا با آن چیزی خریده و پس از صرف چند ساعت غذایی آماده کرده تا در چند دقیقه بخورند.
میل جنسی نیز به همین صورت است. اگر انسان تحت فشار این میل نبود، هرگز مشقات و سختی های فراوان تشکیل خانواده و مسئولیت های آن را نمی پذیرفت تا نسلش ادامه یابد.
بنابراین وجود غریزه جنسی در اصل برای سامان دهی نظام بشری است و به طور طبیعی سایر ابعاد انسانی نیز موافق این امر می باشند. وجود نیروی حیاء و عفت در افراد، احساس غیرت نسبت به همسر، میل به داشتن فرزند، وجود جهازاتی که برای فرزند داری است (نظیر شیر مادر و ...)، روحیه لطیف زن برای مادری و تربیت فرزند، توانایی بدنی مرد برای تامین ما یحتاج زندگی خانواده و ... همه اجزائی از یک نظام منسجم است که برای غرض و هدف خاصی تدارک دیده شده است. و همین نظام با روابط جنسی غیر منضبط مخالف است.
(وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ[روم/21] و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند.)
علاوه بر اینکه انسان عاقل متوجه این نکته خواهد شد که توجه بیش از اندازه به میل جنسی، مانند نوشیدن آب شور است که تنها عطش انسان را بیشتر می کند و مطالعه زندگی شاهانی که حرمسراهای بزرگ داشته اند، نشان می دهد که این میل در صورتی که از تعادل خارج شود، جز زیان و ضرر در پی نخواهد داشت. و سبب می شود استعدادهای فراوان انسان در زیر فشار این غریزه تباه شوند.
اما متاسفانه فرهنگ لذت پرستانه غرب، همه چیز را از مقر و جایگاه صحیح خود خارج کرده به گونه ای که حتی بی عفتی عادی جلوه داده می شود. و شاید کسانی نتوانند به درک این مساله نائل شوند که فرق صدها شیوه کسب معاش، با خود فروشی چیست!! گویی تنها غرض و مقصد انسان کسب لذت بیشتر است. هر چند نظام خانواده متلاشی شود! تولید نسل متوقف شود! بستر مناسب تربیت فرزند مفقود گردد و ...
علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: اینکه میبینیم تمامی اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خواندهاند برای این بوده که میفهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجرههای خانوادگی و قطع نسل و ظهور و بروز مرضهای گوناگون تناسلی گشته و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدمکشی و چاقوکشی و سرقت و جنایت و امثال آن میگردد، و نیز باعث میشود عفت و حیاء و غیرت و مودت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بیعفتی و بیشرمی و بیغیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد.
تمدنی که ممالک غربی در این اعصار به وجود آوردهاند، ... صرفا بر اساس لذتجویی و عیاشی کامل و برخورداری از مزایای زندگی مادی و نیز آزادی افراد در همه چیز بنا نهاده شده ... نتیجه چنین تمدنی اشاعه فحشاء میان مردان و زنان شده ... و یکی از آثار شومش این است که صفات کریمهای که هر انسان طبیعی، متصف بدان است و آن را برای خود میپسندد و همه آنها از قبیل عفت و غیرت و حیاء آدمی را به سنت ازدواج سوق میدهد، رفته رفته ضعیف گشته است، تا آنجا که بعضی از فضائل مسخره شده است.
[1]. ترجمه المیزان، ج13، ص 119.
- [سایر] مدهب مالکی در مورد روابط نامشروع چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] روابط نامشروع چه تأثیری در روحیّه و ایمان و اعتقادات جوانان دارد؟
- [سایر] برای پیش گیری از افزایش روابط نامشروع، چه راه حلّی پیشنهاد می کنید؟
- [سایر] برای جلوگیری از روابط نامشروع چه راه حلّی پیشنهاد می کنید؟
- [سایر] مشاهده روابط جنسی والدین، چه آثار منفی بر کودک میگذارد؟
- [سایر] وهابیت در مورد روابط جنسی و مشروبات چه حکمی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] روابطی که هم اکنون قبل از ازدواج بین دختران و پسران می باشد اگر قبل از ازدواج به روابط نامشروع نینجامد چگونه می باشد ؟
- [سایر] اخیراً در کتابی (از همین کتاب های کوچولویی که روی میز نمایشگاه های کوچک، داخل معابر شهری می فروشند) چیزهای عجیبی درباره روابط جنسی خواندم که هم فوق العاده عجیب بود و هم زننده. از جمله آن روابط جنسی دهانی و مقعدی بود (نزدیکی دهانی و مقعدی). که اتفاقاً نویسنده خیلی عادی به آن ها اشاره کرده بود! آیا از نظر روانشناسی این ها انحرافات جنسی یا نوعی بیماری نیست؟ نظر شرع درباره روابط جنسی با این کیفیت چیست؟
- [سایر] برخی از احادیث ائمه اطهار(علیهم السلام) در مورد روابط جنسی بین زوجین رابیان نمایید.
- [سایر] آیا روابط جنسی سرد بین زن و شوهر باعث بروز مشکلات می شود یا حتی طلاق؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط تجاری با بیگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب استثمار تجاری و اقتصادی گردد، قطع این گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع اینگونه روابط واجب است و اینگونه تجارت حرام میباشد.
- [امام خمینی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصلدی شود ، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت .