در میان غرایز درونی انسان غریزهی جنسی نمود خاصّی داشته و از بدو بلوغ خودنمایی میکند و اندک اندک حاکم بر همهی خواستههای جوان شده و روح و جان او را تسخیر و بر اندیشه و اعمال او سایه می اندازد. دختر و پسر جوان در خود کمبودی احساس میکنند و فکر میکنند که با گرمای وجود و محبّت دیگری جبران و با مهر و عوطفت او به آرامش بدل میشود. بدون تردید باید برای ارضای این غریزهی طبیعی امّا نیرومند، چاره اندیشید و راه درستی انتخاب نمود. جامعه غرب که نظریهی فروید و راسل و افرادی چون آنها را در آزادی بی قید و شرط شهوترانی پذیرفته است شاهد پیآمدهای منفی آن بوده و آمار فاجعههای شهوانی در رسانهها و نوع روابط ناهنجار دختران و پسران و مرد و زن و ... شواهد گویای این مطلب است اگر بر فرض از وجود فرزندان نامشروع بیسرپرست، نوزادان پیدا شده در زبالهدانها، توالتها، کورتاژها و قتلها و ضایعههای دیگر اخلاقی و انسانیِ آزادیِ جنس چشم پوشی کنیم و همه را فراموش شده بگیریم، با این فاجعهی بزرگ که نابودی شخصیّت انسانی زن و تبدیل او به توپی شهوانی که هر لحظه مورد حمله چشمها و لمسها و قوّهی شهوانی مردانِ شهوتران است چه کنیم؟.[1] و با بازیچه شدن زندگی پر از آمال و اهداف انسان که باید به سوی کمال و تعالی رشد نماید، چه میتوان کرد؟ در چنین جامعهی پرالتهابی از در و دیوار آن، از کوچه و خیابان و مدارس و ادارهی آن، جز شهوت و خودنمایی و ناز و نیاز دیده نمیشود و همهی امور در عین رنگارنگ بودنشان تنها یک رنگ داشته و آن هم رنگ لذّتجویی است. حال اگر لذّت بیشتر در ظلم و تعّدی بر حقوق دیگران و جنایت باشد، فرقی نمیکند. هدف، حفظ منافع شخصی و لذت فردی است. برای افراد چنین جامعهای سرنوشت اخلاقی جامعه و حقوق دیگران و آینده نسل بشری، اهمیّتی ندارد. دنیای غرب، انسان آزاد و شرافتمند را اسیر و ذلیل لذّتجوییهای زودگذر نموده است. اگر بتوان ادّعا نمود که حدّاقل در کامیابیهای جنسی و ارضای کامل شهوات انسانی و به قول فروید برای حل عقدههای روانی و ایجاد عشق و محبّت موفّق بودهاند باز خوب است امّا در همین یکی نیز با مشکل رو به رو میباشند. متفکّر شهید در این باره میگوید: (در مورد غریزهی جنسی و برخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند و طبیعت را هرزه و بیبندوبار میکند در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد. اینکه راسل میگوید: (اگر پخش عکسهای منافی عفّت مجاز شود پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد.) شاید در بارهی یک عکس بالخصوص و یک نوع بیعفّتی بالخصوص صادق باشد ولی مطلقاً در مورد همهی بیعفّتیها صادق نیست یعنی از یک نوعِ خاصِّ بیعفّتی، خستگی پیدا میشود. نه بدین معنی که تمایل به عفاف جانشین آن شود بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا میکند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست. خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف میکند که عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است، آنچه با ارضا تسکین مییابد حرارت جسمی است نه عطش روحی.)[2] ویل دورانت در کتاب لذّات فلسفه پیرامون پیآمدهای آزادیهای جنسی میگوید: (در زیر عوامل سطحی طلاق نفرت از بچهداری و میل و تنوّع طلبی نهان است، میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد و محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی دو برابر گشته است.)[3] و در جای دیگر کتاب خود میگوید: (فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است.)[4] حال باید دید راهحل درست برای کنترل غرایز و جلوگیری از ایجاد روابط نامشروع و در عین حال ارضای صحیح غریزهی جنسی چیست؟ استاد شهید مطّهری (ره) در بیان راهحل میگوید: (به عقیدهی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است یکی ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.)[5] امّا پیرامون نکتهی نخست: (اسلام برای ارضای صحیح مسایل جنسی ازدواج دائم و در صورت مهیّا نبودن شرایط آن ازدواج مدّتدار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی[6] و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه نموده است. اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد، زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده است که محیط اجتماع بزرگ، محیط کار و عمل و فعّالیّت بوده و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود. فلسفهی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و همچنین فلسفهی تحریم حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای بیگانه همین است)[7] (اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانهای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری که غریزه جنسی فعالیتی ندارد باقی است برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد، و نیز اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن میبرد تفاوت دارد، کوچکترین تردیدی در این جهت نخواهیم کرد که به خاطر بهرهمند شدن از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را محدود به همسر قانونی کرده و محیط و کانون خانواده به این کار، و اجتماع بزرگ را به کار و فعالیّت اختصاص دهیم. مطلب مهمتر جنبههای اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسلهای آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد )[8] پس چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگی انسانی که سرشار از غرایز و عواطف و نیازها است بدون شریک و همسفر امکان ندارد، همسر قانونی و دائمی انسان بهترین همراه و همدل و پشتیبان لحظههای تنهایی و برطرف کنندهی خستگیهای روحی است. حال اگر جوانی موفّق به ازدواج نشده و پاسخگویی به مسایل غریزی از این راه (ازدواج دائم و یا موقت) برایش ممکن نباشد باید عفّت ورزیده و با ایمان و اعتقاد از عفاف و طهارت روح وجسم خویش محافظت کند. در اینجا نقش نکتهی دومی که شهید مطهری (ره) فرموده بیشتر روشن میگردد: جوان باید خود را از انواع محرّکات و مهیّجات دور نگه دارد. نگاه کردن به صحنههای تحریک کننده اعم از فیلم و عکس و غیره، خواندن داستانهای مهیّج و برخوردهای آزاد و بیحدّ و مرز دختر و پسر، همه در لغزش و غوطهور شدن در آلودگی مؤثّر است. لذا دختر و پسر جوان و مجرّد باید سعی کند تا حدّ امکان افکار و اندیشه و خود را از این صحنهها دور نگه دارد و از برخوردهای زیاد و مختلط با جنس مخالف به ویژه در محیطهایی که اصول اسلامی رعایت نمیشود، پرهیز نموده تا زمینهی گناه فراهم نشده و امکان به وجود آمدن روابط نامشروع پیدا نشود. به امید آنکه در طهارت و پاکی نفس موفّق بوده و با تمسّک به تعالیم نورانی اسلام، خود و جامعه را از آلودگی مصون داریم. معرفی کتاب: اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، شهید مطهری (ره)، انتشارات صدرا. مسألهی حجاب، شهید مطهری (ره)، انتشارات صدرا. اسلام و ارضای غریزهی جنسی، محمّدرضا امینزاده، انتشارات در راه حق) -------------------------------------------------------------------------------- [1] محمد رضا امینزاده، اسلام و ارضای غریزهی جنسی، (چاپ اول. انتشارات در راه حق، قم، 1377) ص 7. [2] شهید مطهری (ره)، مسألهی حجاب، چاپ 42، انتشارات صدرا، قم ، 1374، ص 113 و 114. [3] ویل دورانت، لذّات فلسفه، چاپ، نشر دانشجویی، سال ص 97. [4] همان، ص 94. [5] شهید مطهری (ره)، مسألهی حجاب، همان، ص 120. [6] رجوع شود به توضیح المسائل مراجع عظام، کتاب نکاح. [7] شهید مطهری (ره)، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، بیتا، قم، ص 47. [8] شیهد مطهری (ره)، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، همان، ص 47 و 48.
برای جلوگیری از روابط نامشروع چه راه حلّی پیشنهاد می کنید؟
در میان غرایز درونی انسان غریزهی جنسی نمود خاصّی داشته و از بدو بلوغ خودنمایی میکند و اندک اندک حاکم بر همهی خواستههای جوان شده و روح و جان او را تسخیر و بر اندیشه و اعمال او سایه می اندازد.
دختر و پسر جوان در خود کمبودی احساس میکنند و فکر میکنند که با گرمای وجود و محبّت دیگری جبران و با مهر و عوطفت او به آرامش بدل میشود.
بدون تردید باید برای ارضای این غریزهی طبیعی امّا نیرومند، چاره اندیشید و راه درستی انتخاب نمود. جامعه غرب که نظریهی فروید و راسل و افرادی چون آنها را در آزادی بی قید و شرط شهوترانی پذیرفته است شاهد پیآمدهای منفی آن بوده و آمار فاجعههای شهوانی در رسانهها و نوع روابط ناهنجار دختران و پسران و مرد و زن و ... شواهد گویای این مطلب است اگر بر فرض از وجود فرزندان نامشروع بیسرپرست، نوزادان پیدا شده در زبالهدانها، توالتها، کورتاژها و قتلها و ضایعههای دیگر اخلاقی و انسانیِ آزادیِ جنس چشم پوشی کنیم و همه را فراموش شده بگیریم، با این فاجعهی بزرگ که نابودی شخصیّت انسانی زن و تبدیل او به توپی شهوانی که هر لحظه مورد حمله چشمها و لمسها و قوّهی شهوانی مردانِ شهوتران است چه کنیم؟.[1]
و با بازیچه شدن زندگی پر از آمال و اهداف انسان که باید به سوی کمال و تعالی رشد نماید، چه میتوان کرد؟
در چنین جامعهی پرالتهابی از در و دیوار آن، از کوچه و خیابان و مدارس و ادارهی آن، جز شهوت و خودنمایی و ناز و نیاز دیده نمیشود و همهی امور در عین رنگارنگ بودنشان تنها یک رنگ داشته و آن هم رنگ لذّتجویی است. حال اگر لذّت بیشتر در ظلم و تعّدی بر حقوق دیگران و جنایت باشد، فرقی نمیکند. هدف، حفظ منافع شخصی و لذت فردی است. برای افراد چنین جامعهای سرنوشت اخلاقی جامعه و حقوق دیگران و آینده نسل بشری، اهمیّتی ندارد.
دنیای غرب، انسان آزاد و شرافتمند را اسیر و ذلیل لذّتجوییهای زودگذر نموده است. اگر بتوان ادّعا نمود که حدّاقل در کامیابیهای جنسی و ارضای کامل شهوات انسانی و به قول فروید برای حل عقدههای روانی و ایجاد عشق و محبّت موفّق بودهاند باز خوب است امّا در همین یکی نیز با مشکل رو به رو میباشند.
متفکّر شهید در این باره میگوید:
(در مورد غریزهی جنسی و برخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را میمیراند و طبیعت را هرزه و بیبندوبار میکند در این مورد هرچه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش مییابد.
اینکه راسل میگوید: (اگر پخش عکسهای منافی عفّت مجاز شود پس از مدّتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد.) شاید در بارهی یک عکس بالخصوص و یک نوع بیعفّتی بالخصوص صادق باشد ولی مطلقاً در مورد همهی بیعفّتیها صادق نیست یعنی از یک نوعِ خاصِّ بیعفّتی، خستگی پیدا میشود. نه بدین معنی که تمایل به عفاف جانشین آن شود بلکه بدین معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا میکند و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست.
خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف میکند که عطش روحی در مسایل جنسی غیر از حرارت جسمی است، آنچه با ارضا تسکین مییابد حرارت جسمی است نه عطش روحی.)[2]
ویل دورانت در کتاب لذّات فلسفه پیرامون پیآمدهای آزادیهای جنسی میگوید:
(در زیر عوامل سطحی طلاق نفرت از بچهداری و میل و تنوّع طلبی نهان است، میل به تنوّع گرچه از همان آغاز در بشر بوده است ولی امروزه به سبب اصالت فرد در زندگی نو و تعدّد و محرّکات جنسی در شهرها و تجاری شدن لذّت جنسی دو برابر گشته است.)[3]
و در جای دیگر کتاب خود میگوید: (فساد پس از ازدواج بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است.)[4]
حال باید دید راهحل درست برای کنترل غرایز و جلوگیری از ایجاد روابط نامشروع و در عین حال ارضای صحیح غریزهی جنسی چیست؟
استاد شهید مطّهری (ره) در بیان راهحل میگوید:
(به عقیدهی ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است یکی ارضای غریزه در حدّ حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.)[5]
امّا پیرامون نکتهی نخست:
(اسلام برای ارضای صحیح مسایل جنسی ازدواج دائم و در صورت مهیّا نبودن شرایط آن ازدواج مدّتدار و موقّت را (با توجّه به ضوابط و شرایط شرعی[6] و رعایت جوانب اخلاقی) توصیه نموده است.
اسلام اصرار فراوانی دارد که محیط خانوادگی آمادگی کامل برای کامیابی زن و شوهر از یکدیگر داشته باشد، زن یا مردی که از این نظر کوتاهی کند مورد نکوهش صریح اسلام قرار گرفته است. اسلام اصرار فراوانی به خرج داده است که محیط اجتماع بزرگ، محیط کار و عمل و فعّالیّت بوده و از هر نوع کامیابی جنسی در آن محیط خودداری شود.
فلسفهی تحریم نظر بازی و تمتّعات جنسی از غیر همسر قانونی و همچنین فلسفهی تحریم حرمت خودآرایی و تبرّج زن برای بیگانه همین است)[7]
(اگر بتوانیم تصوّر کنیم که اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صمیمانهای که احیاناً تا آخرین روزهای پیری که غریزه جنسی فعالیتی ندارد باقی است برای زندگی ارزش بیشتر و بالاتری دارد، و نیز اگر بتوانیم تصوّر کنیم که لذّت یک مرد از مصاحبت همسر مشروع و وفادارش با لذّتی که از مصاحبت یک زن میبرد تفاوت دارد، کوچکترین تردیدی در این جهت نخواهیم کرد که به خاطر بهرهمند شدن از مسرّت و آرامش بیشتر لازم است عواطف جنسی افراد را محدود به همسر قانونی کرده و محیط و کانون خانواده به این کار، و اجتماع بزرگ را به کار و فعالیّت اختصاص دهیم. مطلب مهمتر جنبههای اجتماعی ازدواج است. ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، ایجاد کانونی برای پذیرش نسل آینده است و سعادت نسلهای آینده به وضع اجتماع خانوادگی بستگی کامل دارد )[8]
پس چون انسان زنده است و باید زندگی کند و زندگی انسانی که سرشار از غرایز و عواطف و نیازها است بدون شریک و همسفر امکان ندارد، همسر قانونی و دائمی انسان بهترین همراه و همدل و پشتیبان لحظههای تنهایی و برطرف کنندهی خستگیهای روحی است.
حال اگر جوانی موفّق به ازدواج نشده و پاسخگویی به مسایل غریزی از این راه (ازدواج دائم و یا موقت) برایش ممکن نباشد باید عفّت ورزیده و با ایمان و اعتقاد از عفاف و طهارت روح وجسم خویش محافظت کند.
در اینجا نقش نکتهی دومی که شهید مطهری (ره) فرموده بیشتر روشن میگردد:
جوان باید خود را از انواع محرّکات و مهیّجات دور نگه دارد. نگاه کردن به صحنههای تحریک کننده اعم از فیلم و عکس و غیره، خواندن داستانهای مهیّج و برخوردهای آزاد و بیحدّ و مرز دختر و پسر، همه در لغزش و غوطهور شدن در آلودگی مؤثّر است.
لذا دختر و پسر جوان و مجرّد باید سعی کند تا حدّ امکان افکار و اندیشه و خود را از این صحنهها دور نگه دارد و از برخوردهای زیاد و مختلط با جنس مخالف به ویژه در محیطهایی که اصول اسلامی رعایت نمیشود، پرهیز نموده تا زمینهی گناه فراهم نشده و امکان به وجود آمدن روابط نامشروع پیدا نشود.
به امید آنکه در طهارت و پاکی نفس موفّق بوده و با تمسّک به تعالیم نورانی اسلام، خود و جامعه را از آلودگی مصون داریم.
معرفی کتاب:
اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، شهید مطهری (ره)، انتشارات صدرا.
مسألهی حجاب، شهید مطهری (ره)، انتشارات صدرا.
اسلام و ارضای غریزهی جنسی، محمّدرضا امینزاده، انتشارات در راه حق)
--------------------------------------------------------------------------------
[1] محمد رضا امینزاده، اسلام و ارضای غریزهی جنسی، (چاپ اول. انتشارات در راه حق، قم، 1377) ص 7.
[2] شهید مطهری (ره)، مسألهی حجاب، چاپ 42، انتشارات صدرا، قم ، 1374، ص 113 و 114.
[3] ویل دورانت، لذّات فلسفه، چاپ، نشر دانشجویی، سال ص 97.
[4] همان، ص 94.
[5] شهید مطهری (ره)، مسألهی حجاب، همان، ص 120.
[6] رجوع شود به توضیح المسائل مراجع عظام، کتاب نکاح.
[7] شهید مطهری (ره)، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، انتشارات صدرا، بیتا، قم، ص 47.
[8] شیهد مطهری (ره)، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، همان، ص 47 و 48.
- [سایر] برای جلوگیری از روابط نامشروع چه راه حلّی پیشنهاد می کنید؟
- [سایر] زشتی روابط نامشروع جنسی در کجاست؟
- [سایر] مدهب مالکی در مورد روابط نامشروع چه دیدگاهی دارد؟
- [سایر] روابط نامشروع چه تأثیری در روحیّه و ایمان و اعتقادات جوانان دارد؟
- [آیت الله سیستانی] روابطی که هم اکنون قبل از ازدواج بین دختران و پسران می باشد اگر قبل از ازدواج به روابط نامشروع نینجامد چگونه می باشد ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در خیابانها بعضی از جوانان روابط نامشروع با دختران دارند در صورتی که انسان بداند اگر امر به معروف کند مورد توهین یا ضرب و شتم قرار میگیرد وظیفه چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر فردی دو یا چند نفر را برای روابط نامشروع در حدّ تقبیل و مضاجعه و... جمع نماید ولی وضع بطوری باشد که نوعاو معمولانتیجه کار او زنا یا لواط میشود آیا قوّادی محقّق میشود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] چنانچه در خصوص تعزیر فحّاشی و دشنام به مسلمانان یا مزاحمت بانوان و روابط نامشروع و ( سابقه قضائی توسط ائمه اطهار 7 یا قدمای فقها وجود داشته باشد خواهشمند است آن را بیان فرمائید؟
- [سایر] اخیرا متوجه شدم که افکار وسواسی دارم، می خواهم دیگر این افکار را نداشته باشم، راه حلی می خواهم و درصورت امکان کتابی در این زمینه به من پیشنهاد دهید.
- [سایر] ازخدا خواستم یه همسر با ایمان در مسیر زندگیم قرار بگیره ولی تابه حال این اتفاق صورت نگرفته .خیلی دوست دارم زودتر تکلیفم مشخص بشه. چه راه حلی پیشنهاد می کنید؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتها ی اسلامی ودُوَل اجانب ، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی ، تسلّط پیدا کنند اگر چه تسلّط سیاسی واقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند ، و دوَل اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و سایر دولتها، خوف آن باشد که بیگانگان بر ممالک اسلامی تسلّط پیدا کنند چه تسلّط سیاسی و چه اقتصادی باشد لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند و دول اسلامی را به قطع این گونه روابط الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر در روابط تجاری با بیگانگان خوف آن باشد که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب استثمار تجاری و اقتصادی گردد، قطع این گونه روابط واجب است و این نحو تجارت حرام است.
- [آیت الله مظاهری] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، قطع اینگونه روابط واجب است و اینگونه تجارت حرام میباشد.
- [امام خمینی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمه اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصادی شود، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در روابط تجاری با اجانب خوف آن است که به بازار مسلمین صدمة اقتصادی وارد شود و موجب اسارت تجاری و اقتصلدی شود ، واجب است قطع این گونه روابط و حرام است این نحو تجارت .