در اصل 99 قانون اساسی بیان شده است، که شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را برعهده دارد. با توجه به مبهم بودن نحوه و نوع نظارت در این اصل و همچنین ابهام در محدودة گسترة آن نسبت به تمام مراحل انتخابات و کلیه امور مربوط به آن، شورای نگهبان در تاریخ 1/3/1370 به تفسیر این اصل پرداخته است. همچنانکه میدانیم به موجب اصل 98 این قانون: (تفسیر قانون اساسی به عهدة شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام میشود). به موجب تفسیر شورای نگهبان: (نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود.)[1] شورای نگهبان نظارت استصوابی را تعریف نکرده است ولی با توجه مواد 78 و 1237 و 1242 قانون مدنی و همچنین عملکرد شورای نگهبان در اعمال این نوع از نظارت، میتوان گفت که منظور از نظارت استصوابی آن است که کلیة اعمال متولی انتخابات زیر نظر مستقیم و با تصویب و تأیید مقام ناظر انجام شود بنابراین انجام این اعمال بدون موافقت مقام ناظر، اعتبار ندارد زیرا تمام امور انتخاباتی زیر نظر و با موافقیت شورای نگهبان اعتبار مییابد. در مورد نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست جمهوری بند 9 اصل 110 قانون اساسی مقرر میکند. که صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در (اصل 115) این قانون میآید، باید به تأیید شورای نگهبان برسد. با توجه به این اصل و شورای نگهبان از مفاد اصل 99 باید گفت که نظارت این شورا بر انتخابات ریاست جمهوری استصوابی است. همچنین نسبت به نظارت این شورا بر انتخابات مجلس خبرگان، با توجه به مادة 2 و تبصرة 1 قانون تعداد و شرایط خبرگان (مصوب) مجلس خبرگان رهبری و همچنین تفسیر اصل 99 باید گفت که این نظارت، استصوابی است زیرا رد و تأیید داوطلبان مستقیماً با شورای نگهبان است و تأیید و یا ابطال انتخابات خبرگان نیز به عهدة شورا این میباشد. در مورد نحوة نظارت این شورا بر انتخابات مجلس شورای اسلامی، ماده 3 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی چنین میگوید: (نظارت بر انتخابات مجلس به عهدة شورای نگهبان میباشد. این نظارت استصوابی و عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است). لذا با توجه به این ماده و همچنین تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 این نظارت نیز استصوابی است. یکی از حقوقدانان معتقد است که آنچه از اول انقلاب وجود داشته است این است که قانون نظارت شورای نگهبان را یک نظارت مؤثر دانسته است، یعنی باید از طرق مختلف از همة اقداماتی که در زمینة اجرا و برگزاری انتخابات انجام میشود، مطلع شود. وقتی که مطلع شد میتواند به مجری انتخابات نسبت به رعایت قانون تذکر بدهد و مجری نیز باید عمل کند. وی میگوید: یکی از مواردی که در حیطة وظایف شورای نگهبان است مسئله بررسی صلاحیتهاست.[2] یکی دیگر از حقوقدانان در تأیید نظارت استصوابی چنین میگوید: (نظارت بر امر انتخابات، از یک جهت باید جنبه پیشگیری از وقوع تخلف را داشته باشد و از طرف دیگر، باید جنبة پیگیری و تعقیب در رفع و ابطال موارد تخلف را دارا باشد فلذا این نظارت تمام موارد و مراتب مربوط به لزوم صحت انتخابات و درستی نمایندگی و نمایندگان را شامل میشود.... اعضای شورای نگهبان در جایگاه حقوقی و سیاسی برجستهای قرار گرفتهاند... لذا باید از آنچنان قدرت معنوی، اعتقادی و بی طرفی برخوردار باشند که نسبت به مجموعة فعل و انفعالات سیاسی زیر نظر خود، جز طی طریق عدالت، عمل نکنند.)[3] یکی از منتقدین و مخالفین نظارت استصوابی در مورد تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 قانون اساسی چنین میگوید: (اصل، فاقد هر گونه اجمالی است، حال آنکه تفسیر به طور کلی مجمل است! اصل به طور کلی نیاز به تفسیر ندارد در حالی که تفسیر خودش احتیاج به تفسیر دارد... با ملاحظه تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 قانون اساسی بلافاصله این سؤال ایجاد میشود که نظارت استصوابی چیست؟... پس اولین ایرادی که به تفسیر شورای نگهبان وارد است این است که قبل از اینکه تعریف کند، به صدور حکم پرداخته است.)[4] در جواب این ایراد باید گفت: که برخلاف نظر گوینده، اصل 99 دارای اجمال است زیرا نوع و محدودة اعمال نظارت را معین نکرده است و تفسیر این اصل فاقد هرگونه اجمالی است زیرا تعریف نظارت استصوابی با توجه به متون فقهی و موادی که از قانون مدنی ارائه شد، مشخص است و ابهامی ندارد. پاورقی ها: [1] - نظارت استصوابی، به اهتمام روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت، چاپ اول، زمستان 1379، نشر افکار، ص 422. [2] - نظارت استصوابی، همان، ص 11. [3] - نظارت استصوابی، پیشین، مقالة دکتر محمد هاشمی، ص 34-36. [4] - نظارت استصوابی، پیشین مثاله دکتر محمد شریف، ص 20.
آیا نظارت شورای نگهبان استصوابی است؟
در اصل 99 قانون اساسی بیان شده است، که شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را برعهده دارد. با توجه به مبهم بودن نحوه و نوع نظارت در این اصل و همچنین ابهام در محدودة گسترة آن نسبت به تمام مراحل انتخابات و کلیه امور مربوط به آن، شورای نگهبان در تاریخ 1/3/1370 به تفسیر این اصل پرداخته است. همچنانکه میدانیم به موجب اصل 98 این قانون: (تفسیر قانون اساسی به عهدة شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام میشود).
به موجب تفسیر شورای نگهبان: (نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و رد صلاحیت کاندیداها میشود.)[1]
شورای نگهبان نظارت استصوابی را تعریف نکرده است ولی با توجه مواد 78 و 1237 و 1242 قانون مدنی و همچنین عملکرد شورای نگهبان در اعمال این نوع از نظارت، میتوان گفت که منظور از نظارت استصوابی آن است که کلیة اعمال متولی انتخابات زیر نظر مستقیم و با تصویب و تأیید مقام ناظر انجام شود بنابراین انجام این اعمال بدون موافقت مقام ناظر، اعتبار ندارد زیرا تمام امور انتخاباتی زیر نظر و با موافقیت شورای نگهبان اعتبار مییابد.
در مورد نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاست جمهوری بند 9 اصل 110 قانون اساسی مقرر میکند. که صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در (اصل 115) این قانون میآید، باید به تأیید شورای نگهبان برسد. با توجه به این اصل و شورای نگهبان از مفاد اصل 99 باید گفت که نظارت این شورا بر انتخابات ریاست جمهوری استصوابی است.
همچنین نسبت به نظارت این شورا بر انتخابات مجلس خبرگان، با توجه به مادة 2 و تبصرة 1 قانون تعداد و شرایط خبرگان (مصوب) مجلس خبرگان رهبری و همچنین تفسیر اصل 99 باید گفت که این نظارت، استصوابی است زیرا رد و تأیید داوطلبان مستقیماً با شورای نگهبان است و تأیید و یا ابطال انتخابات خبرگان نیز به عهدة شورا این میباشد.
در مورد نحوة نظارت این شورا بر انتخابات مجلس شورای اسلامی، ماده 3 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی چنین میگوید: (نظارت بر انتخابات مجلس به عهدة شورای نگهبان میباشد. این نظارت استصوابی و عام و در تمام مراحل و در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است). لذا با توجه به این ماده و همچنین تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 این نظارت نیز استصوابی است.
یکی از حقوقدانان معتقد است که آنچه از اول انقلاب وجود داشته است این است که قانون نظارت شورای نگهبان را یک نظارت مؤثر دانسته است، یعنی باید از طرق مختلف از همة اقداماتی که در زمینة اجرا و برگزاری انتخابات انجام میشود، مطلع شود. وقتی که مطلع شد میتواند به مجری انتخابات نسبت به رعایت قانون تذکر بدهد و مجری نیز باید عمل کند. وی میگوید: یکی از مواردی که در حیطة وظایف شورای نگهبان است مسئله بررسی صلاحیتهاست.[2]
یکی دیگر از حقوقدانان در تأیید نظارت استصوابی چنین میگوید: (نظارت بر امر انتخابات، از یک جهت باید جنبه پیشگیری از وقوع تخلف را داشته باشد و از طرف دیگر، باید جنبة پیگیری و تعقیب در رفع و ابطال موارد تخلف را دارا باشد فلذا این نظارت تمام موارد و مراتب مربوط به لزوم صحت انتخابات و درستی نمایندگی و نمایندگان را شامل میشود.... اعضای شورای نگهبان در جایگاه حقوقی و سیاسی برجستهای قرار گرفتهاند... لذا باید از آنچنان قدرت معنوی، اعتقادی و بی طرفی برخوردار باشند که نسبت به مجموعة فعل و انفعالات سیاسی زیر نظر خود، جز طی طریق عدالت، عمل نکنند.)[3]
یکی از منتقدین و مخالفین نظارت استصوابی در مورد تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 قانون اساسی چنین میگوید: (اصل، فاقد هر گونه اجمالی است، حال آنکه تفسیر به طور کلی مجمل است! اصل به طور کلی نیاز به تفسیر ندارد در حالی که تفسیر خودش احتیاج به تفسیر دارد... با ملاحظه تفسیر شورای نگهبان از اصل 99 قانون اساسی بلافاصله این سؤال ایجاد میشود که نظارت استصوابی چیست؟... پس اولین ایرادی که به تفسیر شورای نگهبان وارد است این است که قبل از اینکه تعریف کند، به صدور حکم پرداخته است.)[4]
در جواب این ایراد باید گفت: که برخلاف نظر گوینده، اصل 99 دارای اجمال است زیرا نوع و محدودة اعمال نظارت را معین نکرده است و تفسیر این اصل فاقد هرگونه اجمالی است زیرا تعریف نظارت استصوابی با توجه به متون فقهی و موادی که از قانون مدنی ارائه شد، مشخص است و ابهامی ندارد.
پاورقی ها:
[1] - نظارت استصوابی، به اهتمام روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت، چاپ اول، زمستان 1379، نشر افکار، ص 422.
[2] - نظارت استصوابی، همان، ص 11.
[3] - نظارت استصوابی، پیشین، مقالة دکتر محمد هاشمی، ص 34-36.
[4] - نظارت استصوابی، پیشین مثاله دکتر محمد شریف، ص 20.
- [سایر] آیا نظارت شورای نگهبان استصوابی است؟
- [سایر] مراد از نظارت استصوابی شورای نگهبان چیست؟
- [سایر] آیا نظارت استصوابی نوعی بدعت نیست؟ چرا شورای نگهبان. نظارت را نظارت استصوابی تفسیر کرده است؟
- [سایر] آیا نظارت شورای نگهبان استصوابی است؟
- [سایر] آیا نظارت شورای نگهبان استصوابی است؟
- [سایر] مراد از نظارت استصوابی شورای نگهبان چیست؟
- [سایر] مراد از نظارت استصوابی شورای نگهبان چیست؟
- [سایر] آیا نظارت شورای نگهبان استصوابی است؟
- [سایر] نظارت استصوابی شورای نگهبان؛ قانون یا بدعت؟
- [سایر] نظارت استصوابی یعنی چه؟ چرا شورای نگهبان اعمال نظارت استصوابی میکند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه معدن از معادن عظیمه و در اراضی مباح یا ملکی باشد، حاکم شرع (مجتهد عادل) حق دارد بر اخراج و صرف آن در مصارف مسلمین نظارت کند در این صورت استخراج کنندگان باید نظر حاکم شرع را رعایت کنند.
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد گوشت , پیه و پوستِ واردشده از کشور غیراسلامی یا گرفته شده از دست غیر مسلمان، اگر هیچ منفعت عقلایی که مشروط به پاک بودن نیست ندارد، باطل است و اگر معلوم باشد که آن ها از حیوان ی است که به دستور اسلام, هرچند با نظارت مسلمان مسئول، کشته شده باشد، صحیح است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خرید و فروش گوشت هایی که از ممالک غیر اسلامی می آورند یا از دست کافر گرفته می شود باطل است، ولی اگر بداند که آنها از حیوانی است که مطابق دستور شرع یا با نظارت مسلمان ذبح شده اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . استخدام کفار اعم از ذمی و غیر ذمی در ادارات و سازمان هایی که باید بر جریان امور، نظارت و یا امور دفاعی کشور اسلام را تحت نظر داشته باشند، جایز نیست و پاسبان و افسر و قاضی و متصدیان مشاغل دیگر از این قبیل، همه باید مسلمان باشند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه صاحب کار، بنایی را وکیل کند که برای او کارگر ساختمانی بگیرد چنانچه بیش از آنچه به کارگر مزد می دهد از صاحب کار بگیرد حرام است، ولی اگر قبول کند که ساختمان را با مبلغ معینی تمام نماید و بیش از آنچه خرج کرده است باشد اشکالی ندارد، اما احتیاط این است که خودش هم کاری را انجام داده باشد، خواه بنایی باشد، یا نظارت بر آن، یا تهیه مصالح.
- [آیت الله سبحانی] اگر صاحب کار بنّا را وکیل کند که برای او عمله بگیرد، چنانچه بنّا کمتر از مقداری که از صاحب کار می گیرد به عمله بدهد، زیادی آن بر او حرام است و باید آن را به صاحب کار بدهد، ولی اگر اجیر شود که ساختمان را تمام کند و برای خود اختیار بگذارد که خودش بسازد، یا به دیگری بدهد در صورتی که کمتر از مقداری که اجیر شده به دیگری بدهد، زیادی برای او حرام است مگر این که در مورد اجاره مقداری کار کرده و یا کار کند و یا نظارت و یا تهیه مصالح را برعهده بگیرد در این صورت زیادی آن بر او حلال می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است اطفال ممیز را بخواندن نمازهای واجب و نوافل تمرین و عادت دهند، بلکه مستحب است آنان را به قضای نماز هم وادار نمایند. و هم چنین مستحب است تمرین و عادت دادن آنان بر هر عبادت و عمل صالح و خلق و روش نیک. و واجب است بر اولیاء اطفال که آنان را از هر کاری که باعث ضرر بر خودشان و یا دیگران باشد، و همچنین از انجام هر کاری که شارع مقدس وجود آن را در خارج منع فرموده، جلوگیری کنند، و مخصوصاً در آموزش و پرورش آنها نظارت کامل داشته باشند، که زیر نظر معلمان صالح و متعهد باشد، و آنها را به کودکستان، دبستان و دبیرستان هایی که از هر جهت مورد اعتماد باشند، بفرستند، و حتی حسن انتخاب نام برای فرزندان خود را رعایت نمایند، و مراقبت کنند که با بی توجهی و سهل انگاری در تربیت اولاد، گناه فساد عقیده اولاد، بلکه اولاد اولاد خود را تا روز قیامت به گردن نگیرند.
- [آیت الله سبحانی] در چند مورد معامله باطل است: اول :خرید و فروش عین نجس مثل: بول و غائط و خون و خوک و سگ ولی خرید و فروش خون برای معالجه بیماران و خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان جایز است. دوم :خرید و فروش مال غصبی مگر آنکه صاحبش اذن دهد. سوم: خرید و فروش چیزهائی که ارزش مالی ندارد. چهارم :معامله چیزی که منافع معمولی آن حرام باشد، مثل آلات قمار و موسیقی. پنجم: معامله ای که در آن ربا باشد. ششم: فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر نداشته باشد.و فروختن روغنی که آن را با پیه مخلوط کرده است و این عمل را غش می گویند، از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمود: کسی که در معامله با مسلمانان غش کند یا به آنان ضرر بزند یا تقلب و حیله نماید، از ما نیست و هر که با برادر مسلمان خود غش کند، خداوند برکت روزی او را می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش واگذار می کند. هفتم :خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن و اگر پولی می گیرد آن را در مقابل اجازه برداشتن عضو در بدن، بگیرد نه در مقابل اصل و در هر حال این کار در صورتی جائز است که برای دهنده عضو، ایجاد خطر نکند. هشتم :خرید و فروش اراضی موات پیش از آنکه آن را احیاء کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در موارد زیر معامله باطل است: 1 خرید و فروش عین نجس یعنی چیزهایی که ذاتاً نجس است بنابر احتیاط واجب ( مانند بول و غائط و خون) بنابراین، خرید و فروش کودهای نجس اشکال دارد، ولی استفاده از آنها بی مانع است، اما خرید و فروش خون در عصر و زمان ما که برای نجات مجروحین و بیماران مورد استفاده قرار می گیرد جایز است و همچنین خرید و فروش سگ شکاری و نگهبان. 2 خرید و فروش اموال غصبی، مگر آن که صاحبش معامله را اجازه دهد. 3 خرید و فروش چیزهایی که منافع معمولی آن حرام است، مانند آلات موسیقی و قمار. 4 خرید و فروش چیزهایی که در بین مردم مال محسوب نمی شود هرچند برای شخص خاصی ارزش داشته باشد مانند بسیاری از حشرات. 5 معاملاتی که در آن ربا باشد. 6 فروختن اجناس تقلبی که خریدار از وضع آن خبر ندارد، مانند فروختن شیر مخلوط با آب یا روغنی که آن را با پیه یا چیز دیگری مخلوط کرده اند، این عمل را (غش) می گویند و یکی از گناهان کبیره است; از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: (کسی که در معامله با مسلمانان غش کند، یا به آنها ضرر برساند، یا تقلب و حیله نماید از ما نیست و هر کس با برادر مسلمانش غش کند خداوند برکت را از روزی او می برد و راه معاش او را می بندد و او را به خودش وامی گذارد. 7 خرید و فروش اعضای بدن مانند کلیه و امثال آن; ولی احتیاط آن است که اگر پولی می خواهند بگیرند در مقابل اجازه برداشتن عضو از بدن شخص دهنده بوده باشد، نه در مقابل خود عضو و اصل این کار در صورتی جایز است که برای دهنده تولید خطر نکند. 8 اراضی موات با ثبت دادن ملک کسی نمی شود، و خرید و فروش آن جایز نیست، بلکه باید آن را احیاء کند یعنی آماده برای کشت و زرع نماید.