ولایت فقیه شالوده و جوهره اصلی حکومت اسلامی در عصر غیبت و استمرار حاکمیت پیامبر و ائمه معصومین در این دوران می باشد و از آغاز شکل گیری نظام جمهوری اسلامی تا به امروز دستاوردهای مهمی را برای کشور در عرصه داخلی و خارجی به ارمغان آمده است که ما در اینجا به برخی از دستاوردهای آن در عرصه داخلی به صورت گذرا اشاره می کنیم: 1 تبلور حاکمیت الهی ؛ولایت فقیه تداوم حاکمیت پیامبر و ائمه معصومین در عصر غیبت بوده و از آنجا که حاکمیت معصومین زمینه ساز حاکمیت الهی است، ولایت فقیه نیز که در طول حاکمیت معصومین است تجلی و تبلور حاکمیت الهی در عصر غیبت محسوب می گردد. 2 اثبات توانایی دین در اداره جامعه و پاسخگویی به نیازهای بشر معاصر؛ ولایت فقیه با عینیت بخشیدن به حاکمیت دین در عصر غیبت توانایی در اداره جامعه را به اثبات رسانده و الگویی از حکومت دین در این دوران را ارایه نمود که بدلیل ظرفیت بالای آن، توان پاسخگویی به تمامی نیازهای بشر معاصر را داشته و انسانها را به سعادت مادی و معنویشان رهنمون می سازد. 3 نمایش عملی پیوند دین و سیاست؛ نظریه ولایت فقیه , پیوند دین و سیاست را در عمل به اثبات رساند و گسست ناپذیری میان دین و سیاست و آمیختگی آن دو را به نمایش گذارد و خط بطلان بر تمام تصوراتی کشید که جدا نگاری دین و سیاست را در ذهن خود می پرورانند یا تلاش می کردند اسلام را دینی جدا از سیاست قلمداد نمایند در حقیقت ولایت فقیه این واقعیت را آشکار ساخت که سیاست از درون دین و آموزه های آن سرچشمه گرفته و پیوند عمیقی میان این دو وجود دارد. 4 حفظ اسلامیت نظام؛ ولی فقیه در راس جامعه اسلامی به دلیل برخورداری از فقاهت و آشنایی دقیق و کامل با مبانی و اصول اسلامی و برخورداری از عدالت و تقوا، حافظ اسلامیت نظام و جهت گیری کلی آن بوده و همچون قطب نمایی عمل می کند که حرکت جامعه اسلامی را به مسیر صحیح خود تنظیم می نماید. 5 هدایت و رهبری نظام جمهوری اسلامی؛ رهبری در هر جامعه ای نقش مهمی را در هدایت و رهبری آن جامعه بر عهده دارد اما این نقش آنگاه اهمیت بیشتری پیدا می کند که رهبر در جامعه در کنار رهبری و هدایت مادی جامعه، هدایت معنوی جامعه را نیز بر عهده داشته باشد و این همان ویژگی مهمی است که نظام اسلامی را از سایر نظام ما جدا می نماید و مهمترین وظیفه ای است که بر عهده ولی فقیه می باشد. 6 تعیین سیاست های کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آن؛ بر اساس اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظارت بر حسن اجرای این سیاست ها بر عهده رهبری نظام می باشد. و این امر تضمین کننده سلامت جهت گیری کلی حرکت نظام و راهبردهای کلان آن می باشد. 7 عامل وحدت بخش و نقطه امید گستر نظام؛ ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی به عنوان رهبر اختلاف میان قوا و نهادهای مختلف را برطرف نموده و میان آنها همدلی، هماهنگی امید و وحدت ایجاد می نماید، مساله ای که در طول حیات پربرکت نظام جمهوری اسلامی همگان بارهاشاهد آن بوده ایم. 8 تضمین استقلال کشور؛ از دستاوردهای بزرگ ولایت فقیه در عرصه داخلی تضمین استقلال کشور است چه اینکه ولایت فقیه بر اساس الگوی حکومت دینی از گرایش کشور به نظامهای غربی و شرقی جلوگیری نموده و کشور را به سمت استقلال در همه عرصه ها رهنمون می سازد و اگر نبود ولایت فقیه و رهبری های روشنگرانه او امکان فرو غلطیدن کشور به دامن الگوهای غربی و شرقی و از دست رفتن استقلال کشور دور از تصور نبود. 9 مردم سالاری دینی؛ نظام ولایت فقیه پایه گذار الگوی بی بدیلی از مردم سالاری تحت عنوان مردم سالاری دینی است که جایگزین مناسبی برای الگوهای غربی می باشد، الگویی که در آن مردم در چارچوب ارزشهای دینی به مشارکت می پردازد و اگر در دموکراسیهای غربی، ارزشهای لیبرالی بر مشارکت مردم سایه افکنده و مردم سالاری در چارچوب ارزشهای لیبرالی است، در الگوی مردم سالاری دینی، ارزشهای دینی حاکم می بشاد و مردم سالاری در سایه این ارزشها شکل می گیرد. که به مراتب ارزشمندتر و پایدارتر از دموکراسیهای غربی است. 10 جلوگیری از بحرانها و خیل عظیم موانع و دشمنیها؛ در طول تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی ولی فقیه (رهبری نظام) همچون کوهی استوار در برابر بحرانهای گوناگون و دشمنیها ایستادگی نموده و با رهبری هوشمندانه خود تمامی بحرانها و دشمنی ها را خنثی و بی اثر نموده است که اگر نبود هوشیاری و صلاحیت و پایداری رهبری نظام معلوم نبود که چه مشکلاتی برای نظام ایجاد می شد. در یک کلمه ولی فقیه در نظام اسلامی ستون خیمه نظام است که استواری و بقاء آن مرهون اوست. منبع: لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها، کد: 1/100112152
ولایت فقیه شالوده و جوهره اصلی حکومت اسلامی در عصر غیبت و استمرار حاکمیت پیامبر و ائمه معصومین در این دوران می باشد و از آغاز شکل گیری نظام جمهوری اسلامی تا به امروز دستاوردهای مهمی را برای کشور در عرصه داخلی و خارجی به ارمغان آمده است که ما در اینجا به برخی از دستاوردهای آن در عرصه داخلی به صورت گذرا اشاره می کنیم: 1 تبلور حاکمیت الهی ؛ولایت فقیه تداوم حاکمیت پیامبر و ائمه معصومین در عصر غیبت بوده و از آنجا که حاکمیت معصومین زمینه ساز حاکمیت الهی است، ولایت فقیه نیز که در طول حاکمیت معصومین است تجلی و تبلور حاکمیت الهی در عصر غیبت محسوب می گردد. 2 اثبات توانایی دین در اداره جامعه و پاسخگویی به نیازهای بشر معاصر؛ ولایت فقیه با عینیت بخشیدن به حاکمیت دین در عصر غیبت توانایی در اداره جامعه را به اثبات رسانده و الگویی از حکومت دین در این دوران را ارایه نمود که بدلیل ظرفیت بالای آن، توان پاسخگویی به تمامی نیازهای بشر معاصر را داشته و انسانها را به سعادت مادی و معنویشان رهنمون می سازد. 3 نمایش عملی پیوند دین و سیاست؛ نظریه ولایت فقیه , پیوند دین و سیاست را در عمل به اثبات رساند و گسست ناپذیری میان دین و سیاست و آمیختگی آن دو را به نمایش گذارد و خط بطلان بر تمام تصوراتی کشید که جدا نگاری دین و سیاست را در ذهن خود می پرورانند یا تلاش می کردند اسلام را دینی جدا از سیاست قلمداد نمایند در حقیقت ولایت فقیه این واقعیت را آشکار ساخت که سیاست از درون دین و آموزه های آن سرچشمه گرفته و پیوند عمیقی میان این دو وجود دارد. 4 حفظ اسلامیت نظام؛ ولی فقیه در راس جامعه اسلامی به دلیل برخورداری از فقاهت و آشنایی دقیق و کامل با مبانی و اصول اسلامی و برخورداری از عدالت و تقوا، حافظ اسلامیت نظام و جهت گیری کلی آن بوده و همچون قطب نمایی عمل می کند که حرکت جامعه اسلامی را به مسیر صحیح خود تنظیم می نماید. 5 هدایت و رهبری نظام جمهوری اسلامی؛ رهبری در هر جامعه ای نقش مهمی را در هدایت و رهبری آن جامعه بر عهده دارد اما این نقش آنگاه اهمیت بیشتری پیدا می کند که رهبر در جامعه در کنار رهبری و هدایت مادی جامعه، هدایت معنوی جامعه را نیز بر عهده داشته باشد و این همان ویژگی مهمی است که نظام اسلامی را از سایر نظام ما جدا می نماید و مهمترین وظیفه ای است که بر عهده ولی فقیه می باشد. 6 تعیین سیاست های کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آن؛ بر اساس اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظارت بر حسن اجرای این سیاست ها بر عهده رهبری نظام می باشد. و این امر تضمین کننده سلامت جهت گیری کلی حرکت نظام و راهبردهای کلان آن می باشد. 7 عامل وحدت بخش و نقطه امید گستر نظام؛ ولی فقیه در نظام جمهوری اسلامی به عنوان رهبر اختلاف میان قوا و نهادهای مختلف را برطرف نموده و میان آنها همدلی، هماهنگی امید و وحدت ایجاد می نماید، مساله ای که در طول حیات پربرکت نظام جمهوری اسلامی همگان بارهاشاهد آن بوده ایم. 8 تضمین استقلال کشور؛ از دستاوردهای بزرگ ولایت فقیه در عرصه داخلی تضمین استقلال کشور است چه اینکه ولایت فقیه بر اساس الگوی حکومت دینی از گرایش کشور به نظامهای غربی و شرقی جلوگیری نموده و کشور را به سمت استقلال در همه عرصه ها رهنمون می سازد و اگر نبود ولایت فقیه و رهبری های روشنگرانه او امکان فرو غلطیدن کشور به دامن الگوهای غربی و شرقی و از دست رفتن استقلال کشور دور از تصور نبود. 9 مردم سالاری دینی؛ نظام ولایت فقیه پایه گذار الگوی بی بدیلی از مردم سالاری تحت عنوان مردم سالاری دینی است که جایگزین مناسبی برای الگوهای غربی می باشد، الگویی که در آن مردم در چارچوب ارزشهای دینی به مشارکت می پردازد و اگر در دموکراسیهای غربی، ارزشهای لیبرالی بر مشارکت مردم سایه افکنده و مردم سالاری در چارچوب ارزشهای لیبرالی است، در الگوی مردم سالاری دینی، ارزشهای دینی حاکم می بشاد و مردم سالاری در سایه این ارزشها شکل می گیرد. که به مراتب ارزشمندتر و پایدارتر از دموکراسیهای غربی است. 10 جلوگیری از بحرانها و خیل عظیم موانع و دشمنیها؛ در طول تاریخ پرشکوه انقلاب اسلامی ولی فقیه (رهبری نظام) همچون کوهی استوار در برابر بحرانهای گوناگون و دشمنیها ایستادگی نموده و با رهبری هوشمندانه خود تمامی بحرانها و دشمنی ها را خنثی و بی اثر نموده است که اگر نبود هوشیاری و صلاحیت و پایداری رهبری نظام معلوم نبود که چه مشکلاتی برای نظام ایجاد می شد. در یک کلمه ولی فقیه در نظام اسلامی ستون خیمه نظام است که استواری و بقاء آن مرهون اوست.
منبع: لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاهها، کد: 1/100112152
- [سایر] ولایت فقیه و دست آوردهای آن از اول انقلاب تا به امروز(در عرصه داخلی) بیان کنید؟
- [سایر] پی آمدها و دست آوردهای انقلاب اسلامی چه بود؟
- [سایر] دست آوردهای اقتصادی و نظامی انقلاب اسلامی چیست و توضیح دهید؟
- [سایر] آیا مسأله ولایت فقیه از دستاوردهای انقلاب است یا انقلاب، مولود آن است؟
- [سایر] آیا مسأله ولایت فقیه از دستاوردهای انقلاب است یا انقلاب، مولود آن است؟
- [سایر] آیا بحث ولایت فقیه بعد از انقلاب به وجود آمده و تداوم انقلاب اسلامی بدون آن ممکن نبوده است؟
- [سایر] علت تخریب ولایت فقیه و هجمه گسترده به رهبر معظم انقلاب چیست؟ اهداف و محورهای استراتژی ستیز با ولایت فقیه از سوی نظام سلطه، کدام است؟
- [سایر] آیا نظریه ولایت فقیه با پیروزی انقلاب پدید آمد؟ یا در اصل اسلام بوده است؟
- [سایر] نظر امام در رابطه با ولایت فقیه و حکومت اسلامی (نه دموکراسی مطلق) قبل از انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب چیست؟
- [سایر] لطفا درباره ی نقش رهبری ولایت فقیه در پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن قدری توضیح بفرمایید.
- [آیت الله علوی گرگانی] به دست آوردن فتوا یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسیکه انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد، در صورتیکه انسانبه درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله سبحانی] به دست آوردن فتوای مجتهد در مسأله چهار راه دارد: اوّل شنیدن از خود مجتهد. دوم شنیدن از فرد عادل که فتوای مجتهد را نقل کند. سوم شنیدن از کسی که مورد اطمینان و راستگوست. چهارم مراجعه به رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] به دست اوردن فتوای مجتهد چهار راه دارد اول شنیدن از خود مجتهد دوم شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند سوم شنیدن از شخصی که مورد وثوق است و ظن بر خلاف گفته او نیست یا به گفته او اطمینان دارد چهارم دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی ان رساله اطمینان داشته باشد
- [آیت الله سیستانی] به دست آوردن فتوا، یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوّم: شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان بهدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [امام خمینی] به دست آوردن فتوی، یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسی که مورد اطمینان و راستگوست. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان به درستی آن رساله، اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله بهجت] به دست آوردن فتوا ( یعنی دستور مجتهد ) چهار راه دارد: 1 شنیدن از خود مجتهد. 2 شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. 3 شنیدن از کسی که مورد اطمینان و راستگوست، اگر اطمینان به کلام او دارد ، بنا بر احوط. 4 دیدن در رساله مجتهد، در صورتی که به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد ، بنا بر احوط .
- [آیت الله بروجردی] به دست آوردن فتوی، یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد:اوّل:شنیدن از خود مجتهد.دوم:شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند.سوم:شنیدن از کسی که انسان به گفتهی او اطمینان دارد.چهارم:در رسالهی مجتهد، در صورتی که انسان به درستی آن رساله اطمینان داشته باشد
- [آیت الله مکارم شیرازی] بدهکار می تواند اگر مجتهد صلاح ببیند با او یا نماینده او مقدار بدهی خود را دست گردان کند و به ذمه بگیرد و به اقساط بپردازد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول شنیدن از خود مجتهد. دوم شنیدن از دو نفر عادل. سوم شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم دیدن در رساله مجتهد، در صورتی که انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] به دست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول: شنیدن از خود مجتهد. دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوم: شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد و در صورتی که نقل شخص معتبر با نوشته رساله معتبره مخالفت کند و اشتباه در یکی معلوم نگردد؛ شخص باید تا روشن شدن فتوای مجتهد عمل به احتیاط کند و اگر ناقل نقل خود را نسبت به رساله بدهد که در آن رساله خلاف نقل مذکور است نقل او اعتبار ندارد.