آیا تعدّد احزاب در نظام اسلامی موجب تقویت انتخابات و افزایش حضور مردم در آن می شود؟
اصطلاح حزب در معنای گستردة آن، یعنی فرقه، گروه، جنبش، دسته سابقة دیرینه‌ای دارد و در همة ادوار جوامع بشری وجود داشته است. حزب در این معنا شامل عدّه‌ای از افراد بوده که به لحاظ یک ویژگی مشترک مثل زبان و نژاد و یا یک هدف و آرمان مشترک مثل تهذیب نفس با یکدیگر تعامل و کشش و واکنش مشترکی داشته‌اند.[1] واژة حزب در قرآن به صورت مفرد و تثنیه و جمع به کار رفته است.[2] در همة این استعمالات حزب به معنی دسته‌ای از مردم یک جامعه یا سرزمین است که با عوامل اعتقادی و ایدئولوژیک دینی یا فرهنگی از هم متمایز شده‌اند. این گروه یا طایفه اولاً و بالذّات یک گروه عقیدتی است، ولی دارای بعد سیاسی است و در معنای ویژة خود (حزب سیاسی) از مشخّصات دو سدة اخیر است. احزاب سیاسی که وظیفة سازماندهی سیاسی کشور را به عهده دارند، ابتدا به عنوان یک فکر و اندیشة سیاسی مطرح می‌گردند. در صورتی که این اندیشة سیاسی پرورانیده شود و با ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و پیشینة سیاسی جامعه سنجیده شود و امکان عملی بودن و عملی شدن آن در کوتاه مدّت و دراز مدّت معلوم شود، می‌تواند نطفه بگیرد، تولد پیدا کند، و پرورش یابد، و زنده بماند و نقش مطلوب خود را به عنوان واسطه میان ملت و دولت ایفا کند.[3] احزاب سیاسی تحت تأثیر کیفیت زمان ایجادشان هستند و گروه‌های پارلمانی به لحاظ اشتراک در دکترین‌های سیاسی نتیجة تحول دسته‌های سابق‌اند، ایجاد احزاب با اساس انتخاباتی و پارلمانی را می‌توان مربوط به مرحلة خاصی از تحول دموکراتیک دانست.[4] گسترش احزاب سیاسی به مفهوم نوین آن با توسعة دموکراسی، یعنی شرکت عامة مردم در انتخابات و سهیم شدن آنان در مزایای نظام‌های پارلمانی همراه بوده است. بسیاری وجود احزاب سیاسی را در فرآیند توسعه و انجام انتخابات آزاد و تشکیل مجالس قانون‌گذاری ضروری دانسته‌اند. اینان بر این عقیده‌اند که در حکومت‌های دموکراتیک احزاب سیاسی به منزلة ستون فقرات دموکراسی، نقش اساسی در تأثیر گذاری بر افکار عمومی دارند. یکی از مهم‌ترین ابزارها و مکانیسم های موجود در ساختار نظام‌های حکومتی جدید که در فرآیند ایجاد تحولات کیفی در ساختار اجتماعی و روند سیاسی نقش اساسی دارند احزاب هستند. تأکید بر احزاب سیاسی زمانی آشکار می‌شود که بدانیم پیشرفت اقتصادی بدون تغییر و تحول مناسب در نظام سیاسی و اجتماعی، تقریباً محال است. با توجّه به این نکته و عنایت به اینکه اگر محور اصلی توسعه و دگرگونی سیاسی را مشارکت فعّالانه و نهادمند مردم در سرنوشت سیاسی کشور در نظر بگیریم، باید بپذیریم که لاجرم یک نظام سیاسی در حال توسعه برای جذب و حلّ تعارضات موجود و نوپدید در یک جامعة سیاسی باید ظرفیت‌ها و گنجایش‌های لازم را توسط سازمان‌ها و سیستم های نهادمند در درون خویش به وجود آورد. بدین ترتیب بدیهی است که شاخصة اصلی توسعة سیاسی، مشارکت سیاسی خواهد بود. مشارکتی که خود برخوردار از ابزارهای کارآمد و سازمان‌های نهادمند باشد. از این رو مهم‌ترین عامل در حیات مشارکت واقعی و فعال، گذر از مسیر پرتلاطم، پیچیده، پرافت و خیز، سازنده و آموزش دهندة مبارزات سازمان‌یافته و حزبی است.آن هم نه هر سازمان و حزبی، بلکه تشکیلاتی نهادینه شده در طول زمان، و بهره‌مند از محتوایی اثربخش و کارآمد و این امری است که وقوعش در یک جامعه و نظام سیاسی سنّتی به سادگی میسّر نیست.[5] تعدد احزاب از آن جهت اهمیت دارد که: اولاً در اثر رقابت مثبت میان احزاب سالم و در فضای باز سیاسی، بیشترین آزادی برای مردم فراهم می‌شود به طوری که می‌توانند با مطالعة بیشتر، افراد صالحی را انتخاب کنند. ثاثیاً هر حزبی در اصلاح و آموزش اعضای خود تلاش بیشتری می‌کند که مبادا رقیب مقابل، آرای بیشتر به دست آورد و این خود، یکی از ابزارها و وسائل اصلاح جامعه است و شایستگی‌ها و پیشرفت کشور را سبب می‌شود. و جامعه به رشد و بلوغ سیاسی می‌رسد.[6] از این رو با توجه به کار ویژه های مثبت احزاب سیاسی، مانند ایجاد رقابت و مشارکت عمومی، تدوین سیاست های عمومی، آموزش سیاسی مردم و انتقاد از حکومت و...، در نظام جمهوری اسلامی بر اساس قانون اساسی احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.[7] بنابراین تعدد احزاب اگر منجر به ایجاد مشارکت بیشتر مردم در انتخابات شده و زمینه رقابت سالم را در میان افراد جامعه فراهم نماید می تواند در برگزاری یک انتخابات سالم و مشارکت سازنده نقش مهمی را ایفا نماید، اما در نقطه مقابل اگر تعدد احزاب منجر به دشمنی، تفرقه و تنازع شود به یقین برگزاری انتخابات سالم را به خطر انداخته و میزان مشارکت افراد را کاهش خواهد داد. در هر صورت آنچه مهمتر از تعدد احزاب در برگزاری یک انتخابات سالم است، رعایت اصول رقابت سالم و ایجاد چنین فضایی در جامعه است. بدیهی است در هر نظام سیاسی شرایط و اصول خاصی حاکم است؛ در نظام جمهوری اسلامی رعایت اصول و موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی و اصول استقلال، آزادی و وحدت ملی به عنوان شرایط اصلی فعالیت احزاب بر شمرده شده است[8] در حقیقت رعایت این اصول موجب می شود که اختلاف میان احزاب به اختلافات زیر بنایی و ریشه ای منجر نشود و در چارچوب نظام جمهوری اسلامی رقابت سالمی ایجاد شود. امام خمینی (ره) فرمود: (اختلاف اگر زیر بنایی و اصولی شد موجب سستی نظام می شود)[9] ایشان از پنج اصل به عنوان اصول و مبانی انقلاب یاد فرموده و اختلاف در غیر آن را جایز دانستند. (اسلام، قرآن، انقلاب اسلامی، استقلال در عرصه های سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی و رفاه عمومی و بر چیدن ستم اقتصادی [10]) بنابراین اگر احزاب سیاسی، به تنازع و تفرقه و اختلافات سیاسی منجر شوند، و تضعیف و سستی قوای دولت اسلامی و امنیّت ملّی کشور را به ارمغان بیاورند بر اساس آیة (و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم)[11] مشروعیت دینی ندارد. همچنین اگر احزاب با تبلیغات و برنامه‌ها و فشارهای آشکار و پنهان، شخصیّت و آزادی فردی را از میان بردارند، مقبولیت دینی نخواهند داشت و فعالیت‌های سیاسی احزاب غیر اسلامی اعم از احزاب اهل کتاب و احزاب سکولار اگر در راستای مخالفت با ارزش ها و آموزه‌های قوانین اسلامی باشد، از دیدگاه جامعه و دولت اسلامی که صیانت و حفاظت از اسلام و دستورات او را مرام اساسی خود قرار داده است، مشروعیت ندارد، زیرا مطابق آیه شریفه (و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً)[12] و دیگر دلائل نقلی و عقلی احزاب غیر اسلامی مجاز به کسب قدرت و سلطه سیاسی و اجتماعی نیستند برای جلوگیری از آفات و زیان‌های احزاب باید بر اساس قوانین، احکام و ارزش‌های اسلامی تلاشی جدّی در نهادینه کردن و نظارت قانونی بر فعالیّت احزاب فراهم کرد تا بر اساس آیه (و جادلهم بالتی هی احسن) (نحل، 125) و ... به فعالیّت‌های سیاسی بپردازند.[13] بنابراین تعدد احزاب با رعایت اصول رقابت سالم و با هدف افزایش مشارکت سیاسی در نظام اسلامی موجب تقویت انتخابات و گستردگی حضور مردم خواهد بود، اما اگر این امر منجر به اختلاف و تفرقه به جای رقابت سالم گردد، نه تنها برای برگزاری انتخابات سالم مفید نخواهد بود بلکه نقش مخربی را ایفا خواهد نمود. از این رو آنچه میزان ارزیابی نقش احزاب در انتخابات است رعایت اصول رقابت سالم و کار ویژه های مثبت آنان است و صرف تعدد احزاب با صرف نظر از کار ویژه های آنان نمی تواند ملاک ارزیابی قرار بگیرد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. موریس دوورژه، احزاب سیاسی، ترجمة رضا علوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، 2. اسلام و تحزب، انتشارات همشهری، 1378، (کتاب اول و دوم و سوم) 3. احزاب سیاسی در ایران، مجموعه مقالات، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، 1378، ص247 تا 262. 4. سید عبدالقیوم سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1382. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . تقی‌زاده، محمود، جزوة درسی کلاس جامعه شناسی سیاسی، مؤسسة امام خمینی، 1381. [2] . مؤمنین/53، احزاب/22، و ... [3] . توسلی، غلام عباس، تحزب در ایران، ضرورت توسعه احزاب سیاسی مستقل در جمهوری اسلامی ایران، انتشارات همشهری، 1378، ص 115. [4] . موریس دوورژه، احزاب سیاسی، ترجمة رضا علوی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1357. [5] . قربانی، نبی الله، تحزب در ایران، انتشارات همشهری، 1378، ص 343. [6] . اسلام و تحزب، کتاب سوم تحزب و توسعة سیاسی، انتشارات همشهری، 1378. [7]. قانون اساسی، اصل 26. [8]. همان. [9]. صیحفه نور، ج21، ص178. [10]. صحیفه نور، ج21، ص178-179. [11]. انفال/46. [12]. نساء/141. [13] . همان.
عنوان سوال:

آیا تعدّد احزاب در نظام اسلامی موجب تقویت انتخابات و افزایش حضور مردم در آن می شود؟


پاسخ:

اصطلاح حزب در معنای گستردة آن، یعنی فرقه، گروه، جنبش، دسته سابقة دیرینه‌ای دارد و در همة ادوار جوامع بشری وجود داشته است. حزب در این معنا شامل عدّه‌ای از افراد بوده که به لحاظ یک ویژگی مشترک مثل زبان و نژاد و یا یک هدف و آرمان مشترک مثل تهذیب نفس با یکدیگر تعامل و کشش و واکنش مشترکی داشته‌اند.[1]
واژة حزب در قرآن به صورت مفرد و تثنیه و جمع به کار رفته است.[2] در همة این استعمالات حزب به معنی دسته‌ای از مردم یک جامعه یا سرزمین است که با عوامل اعتقادی و ایدئولوژیک دینی یا فرهنگی از هم متمایز شده‌اند. این گروه یا طایفه اولاً و بالذّات یک گروه عقیدتی است، ولی دارای بعد سیاسی است و در معنای ویژة خود (حزب سیاسی) از مشخّصات دو سدة اخیر است.
احزاب سیاسی که وظیفة سازماندهی سیاسی کشور را به عهده دارند، ابتدا به عنوان یک فکر و اندیشة سیاسی مطرح می‌گردند. در صورتی که این اندیشة سیاسی پرورانیده شود و با ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و پیشینة سیاسی جامعه سنجیده شود و امکان عملی بودن و عملی شدن آن در کوتاه مدّت و دراز مدّت معلوم شود، می‌تواند نطفه بگیرد، تولد پیدا کند، و پرورش یابد، و زنده بماند و نقش مطلوب خود را به عنوان واسطه میان ملت و دولت ایفا کند.[3]
احزاب سیاسی تحت تأثیر کیفیت زمان ایجادشان هستند و گروه‌های پارلمانی به لحاظ اشتراک در دکترین‌های سیاسی نتیجة تحول دسته‌های سابق‌اند، ایجاد احزاب با اساس انتخاباتی و پارلمانی را می‌توان مربوط به مرحلة خاصی از تحول دموکراتیک دانست.[4] گسترش احزاب سیاسی به مفهوم نوین آن با توسعة دموکراسی، یعنی شرکت عامة مردم در انتخابات و سهیم شدن آنان در مزایای نظام‌های پارلمانی همراه بوده است. بسیاری وجود احزاب سیاسی را در فرآیند توسعه و انجام انتخابات آزاد و تشکیل مجالس قانون‌گذاری ضروری دانسته‌اند. اینان بر این عقیده‌اند که در حکومت‌های دموکراتیک احزاب سیاسی به منزلة ستون فقرات دموکراسی، نقش اساسی در تأثیر گذاری بر افکار عمومی دارند.
یکی از مهم‌ترین ابزارها و مکانیسم های موجود در ساختار نظام‌های حکومتی جدید که در فرآیند ایجاد تحولات کیفی در ساختار اجتماعی و روند سیاسی نقش اساسی دارند احزاب هستند. تأکید بر احزاب سیاسی زمانی آشکار می‌شود که بدانیم پیشرفت اقتصادی بدون تغییر و تحول مناسب در نظام سیاسی و اجتماعی، تقریباً محال است. با توجّه به این نکته و عنایت به اینکه اگر محور اصلی توسعه و دگرگونی سیاسی را مشارکت فعّالانه و نهادمند مردم در سرنوشت سیاسی کشور در نظر بگیریم، باید بپذیریم که لاجرم یک نظام سیاسی در حال توسعه برای جذب و حلّ تعارضات موجود و نوپدید در یک جامعة سیاسی باید ظرفیت‌ها و گنجایش‌های لازم را توسط سازمان‌ها و سیستم های نهادمند در درون خویش به وجود آورد.
بدین ترتیب بدیهی است که شاخصة اصلی توسعة سیاسی، مشارکت سیاسی خواهد بود. مشارکتی که خود برخوردار از ابزارهای کارآمد و سازمان‌های نهادمند باشد. از این رو مهم‌ترین عامل در حیات مشارکت واقعی و فعال، گذر از مسیر پرتلاطم، پیچیده، پرافت و خیز، سازنده و آموزش دهندة مبارزات سازمان‌یافته و حزبی است.آن هم نه هر سازمان و حزبی، بلکه تشکیلاتی نهادینه شده در طول زمان، و بهره‌مند از محتوایی اثربخش و کارآمد و این امری است که وقوعش در یک جامعه و نظام سیاسی سنّتی به سادگی میسّر نیست.[5]
تعدد احزاب از آن جهت اهمیت دارد که:
اولاً در اثر رقابت مثبت میان احزاب سالم و در فضای باز سیاسی، بیشترین آزادی برای مردم فراهم می‌شود به طوری که می‌توانند با مطالعة بیشتر، افراد صالحی را انتخاب کنند.
ثاثیاً هر حزبی در اصلاح و آموزش اعضای خود تلاش بیشتری می‌کند که مبادا رقیب مقابل، آرای بیشتر به دست آورد و این خود، یکی از ابزارها و وسائل اصلاح جامعه است و شایستگی‌ها و پیشرفت کشور را سبب می‌شود. و جامعه به رشد و بلوغ سیاسی می‌رسد.[6] از این رو با توجه به کار ویژه های مثبت احزاب سیاسی، مانند ایجاد رقابت و مشارکت عمومی، تدوین سیاست های عمومی، آموزش سیاسی مردم و انتقاد از حکومت و...، در نظام جمهوری اسلامی بر اساس قانون اساسی احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند.[7]
بنابراین تعدد احزاب اگر منجر به ایجاد مشارکت بیشتر مردم در انتخابات شده و زمینه رقابت سالم را در میان افراد جامعه فراهم نماید می تواند در برگزاری یک انتخابات سالم و مشارکت سازنده نقش مهمی را ایفا نماید، اما در نقطه مقابل اگر تعدد احزاب منجر به دشمنی، تفرقه و تنازع شود به یقین برگزاری انتخابات سالم را به خطر انداخته و میزان مشارکت افراد را کاهش خواهد داد. در هر صورت آنچه مهمتر از تعدد احزاب در برگزاری یک انتخابات سالم است، رعایت اصول رقابت سالم و ایجاد چنین فضایی در جامعه است. بدیهی است در هر نظام سیاسی شرایط و اصول خاصی حاکم است؛ در نظام جمهوری اسلامی رعایت اصول و موازین اسلامی و اساسی جمهوری اسلامی و اصول استقلال، آزادی و وحدت ملی به عنوان شرایط اصلی فعالیت احزاب بر شمرده شده است[8] در حقیقت رعایت این اصول موجب می شود که اختلاف میان احزاب به اختلافات زیر بنایی و ریشه ای منجر نشود و در چارچوب نظام جمهوری اسلامی رقابت سالمی ایجاد شود.
امام خمینی (ره) فرمود: (اختلاف اگر زیر بنایی و اصولی شد موجب سستی نظام می شود)[9] ایشان از پنج اصل به عنوان اصول و مبانی انقلاب یاد فرموده و اختلاف در غیر آن را جایز دانستند. (اسلام، قرآن، انقلاب اسلامی، استقلال در عرصه های سیاسی، اقتصادی، علمی و فرهنگی و رفاه عمومی و بر چیدن ستم اقتصادی [10])
بنابراین اگر احزاب سیاسی، به تنازع و تفرقه و اختلافات سیاسی منجر شوند، و تضعیف و سستی قوای دولت اسلامی و امنیّت ملّی کشور را به ارمغان بیاورند بر اساس آیة (و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم)[11] مشروعیت دینی ندارد. همچنین اگر احزاب با تبلیغات و برنامه‌ها و فشارهای آشکار و پنهان، شخصیّت و آزادی فردی را از میان بردارند، مقبولیت دینی نخواهند داشت و فعالیت‌های سیاسی احزاب غیر اسلامی اعم از احزاب اهل کتاب و احزاب سکولار اگر در راستای مخالفت با ارزش ها و آموزه‌های قوانین اسلامی باشد، از دیدگاه جامعه و دولت اسلامی که صیانت و حفاظت از اسلام و دستورات او را مرام اساسی خود قرار داده است، مشروعیت ندارد، زیرا مطابق آیه شریفه (و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً)[12] و دیگر دلائل نقلی و عقلی احزاب غیر اسلامی مجاز به کسب قدرت و سلطه سیاسی و اجتماعی نیستند برای جلوگیری از آفات و زیان‌های احزاب باید بر اساس قوانین، احکام و ارزش‌های اسلامی تلاشی جدّی در نهادینه کردن و نظارت قانونی بر فعالیّت احزاب فراهم کرد تا بر اساس آیه (و جادلهم بالتی هی احسن) (نحل، 125) و ... به فعالیّت‌های سیاسی بپردازند.[13]
بنابراین تعدد احزاب با رعایت اصول رقابت سالم و با هدف افزایش مشارکت سیاسی در نظام اسلامی موجب تقویت انتخابات و گستردگی حضور مردم خواهد بود، اما اگر این امر منجر به اختلاف و تفرقه به جای رقابت سالم گردد، نه تنها برای برگزاری انتخابات سالم مفید نخواهد بود بلکه نقش مخربی را ایفا خواهد نمود. از این رو آنچه میزان ارزیابی نقش احزاب در انتخابات است رعایت اصول رقابت سالم و کار ویژه های مثبت آنان است و صرف تعدد احزاب با صرف نظر از کار ویژه های آنان نمی تواند ملاک ارزیابی قرار بگیرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. موریس دوورژه، احزاب سیاسی، ترجمة رضا علوی، انتشارات امیرکبیر، تهران،
2. اسلام و تحزب، انتشارات همشهری، 1378، (کتاب اول و دوم و سوم)
3. احزاب سیاسی در ایران، مجموعه مقالات، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی، 1378، ص247 تا 262.
4. سید عبدالقیوم سجادی، مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1382.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . تقی‌زاده، محمود، جزوة درسی کلاس جامعه شناسی سیاسی، مؤسسة امام خمینی، 1381.
[2] . مؤمنین/53، احزاب/22، و ...
[3] . توسلی، غلام عباس، تحزب در ایران، ضرورت توسعه احزاب سیاسی مستقل در جمهوری اسلامی ایران، انتشارات همشهری، 1378، ص 115.
[4] . موریس دوورژه، احزاب سیاسی، ترجمة رضا علوی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1357.
[5] . قربانی، نبی الله، تحزب در ایران، انتشارات همشهری، 1378، ص 343.
[6] . اسلام و تحزب، کتاب سوم تحزب و توسعة سیاسی، انتشارات همشهری، 1378.
[7]. قانون اساسی، اصل 26.
[8]. همان.
[9]. صیحفه نور، ج21، ص178.
[10]. صحیفه نور، ج21، ص178-179.
[11]. انفال/46.
[12]. نساء/141.
[13] . همان.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین