(رهبری) در تمام نظامهای سیاسی از جایگاه و نقش محوری و ویژه ای برخوردار است. و در واقع ستون اصلی هر نظام سیاسی محسوب می شود و در نظام سیاسی اسلام که اداره امور جامعه بر اساس قوانین دین است و تامین نیازهای معنوی مردم در کنار توجه و تامین نیازهای مادی از اهداف و وظایف حکومت اسلامی به شمار می رود اهمیت جایگاه و نقش رهبری بیشتر آشکار می گردد. از این رو ولایت و رهبری در اسلام به عنوان یکی از پایه های اساسی اسلام بلکه مهمترین رکن اسلام معرفی شده است[1] و برای رهبر و حاکم اسلامی شرایط ویژه ای در نظر گرفته شده است. در قانون اساسی که برگرفته از مبانی اسلام است (صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه و عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام و بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری)[2] به عنوان شرایط و صفات رهبر مطرح شده است. تاریخ انقلاب اسلامی صحنه نمایش قدرت رهبری شکوهمند امام خمینی (ره) بود که در نوع خود بی نظیر است، بی شک صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، صلابت، قاطعیت، عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی معنی دار زندگی امام (ره) در ارائه این الگوی رهبری موثر بوده است. آنچه که مهم تر از این شاخص های برجسته، امام را به عنوان اسوة رهبری قرار داده و به وی نقشی برتر از یک رهبر انقلاب بخشیده این است که به تعبیر (شهید مطهری) ندای امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برخاست، مردی که در طول چهارده قرن حماسه محمد صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام ، زهرا سلام الله علیها ، حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام ، زینب سلام الله علیها ، سلمان، ابوذر و... صدها هزار شخصیت اسلامی دیگر را شنیده بودند و این حماسه ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند علی علیه السلام و حسین علیه السلام را در چهرة او مشاهده کردند او را آئینة تمام نمای فرهنگ و هویت اسلامی خود که تحقیر شده بود دیدند. مردم در امام ذوب شدند و امام (ره) در برابر این لبیک بزرگ تاریخ چه کرد؟ او به این ملت گمنام شخصیت داد و هویت اسلامی از دست رفته شان را به آنها بازگرداند و ایران را وارد بر صحنة سیاست جهان نمود.[3] پس از رحلت امام (ره) ، رهبری انقلاب اسلامی در دست با کفایت مقام معظم رهبری قرار گرفت که به تعبیر مرحوم امام (بازوی توانای جمهوری اسلامی)[4] (و از جمله افراد نادری هستند که چون خورشید روشنی می دهند.)[5] و مقام معظم رهبری در شرایطی رهبری انقلاب اسلامی را عهده دار شدند که از یک سو جنگ تحمیلی به پایان رسیده و شرایط ویژه دوران بازسازی و مسائل خاص آن نمایان گشته بود که از یک طرف نیاز به برنامه ریزی، تلاش، تخصص و سرمایه را ضروری می ساخت و از طرف دیگر باید ارزش های انقلاب و اصول آن در این میدان به فراموشی سپرده نمی شد و از سوی دیگر تهاجم نظامی دشمن به تهاجم فرهنگی تبدیل شد که به مراتب خطرناک تر و حساس تر از تهاجم نظامی دشمن بود چرا که این بار دشمن عقاید، افکار و فرهنگ جامعه اسلامی به ویژه جوانان را هدف قرار گرفت تا نظام اسلامی را از درون با مشکل مواجه سازد. و از سوی سوم شرایط خاص جهانی نیز به حساسیت این دوران می افزود فروپاشی شوروی سابق زمینه یکه تازی آمریکا برای ایجاد نظام تک قطبی در جهان را فراهم نمود که این امر موجب افزایش فشارهای آمریکا علیه ایران گردید، پشت کردن برخی از عناصر خودی نسبت به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و کسانی که در داخل، آب به آسیاب دشمن می ریختند را نیز باید به شرایط فوق افزود. در چنین شرایط حساسی مقام معظم رهبری شجاعانه و هوشمندانه انقلاب اسلامی را تا به امروز رهبری کردند و در سایة رهبری ایشان و حمایت مردم، امروز ایران اسلامی به عنوان کشوری مستقل و تاثیر گذار در سطح منطقه و جهان مطرح شده در برابر یکه تازیهای آمریکا و قدرتهای بزرگ ایستاده است به گونه ای که الکساندر هیک (وزیر دفاع سابق آمریکا) چنین می گوید: که به نظر من خطرناکتر و مهم تر از این مشکلات بین المللی، عواقب گسترش بنیاد گرایی اسلامی است که در ایران پاگرفته و اکنون عنوان و ثبات رژیم های عرب میانه رو را در منطقه تهدید می کند، می باشد اگر این از کنترل خارج شود منافع ابرقدرت ها را به خطرناکترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.)[6] از این رو آمریکا آشکارا به دشمنی با انقلاب اسلامی پرداخته و از هیچ اقدامی در این جهت دریغ ننموده است. در این نوشتار برآنیم تا جلوه هایی از رهبری حکیمانه و هوشمندانه مقام معظم رهبری را تبیین کنیم. در بعد سیاست داخلی همان گونه که طبق قانون اساسی (تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران و نظارت بر حسن اجرای آن)[7] از وظایف و اختیارات رهبر شمرده شده است. مقام معظم رهبری نیز در دوران رهبری خویش سیاست های کلی نظام را به نحو شایسته ای تعیین نموده و بر اجرای آن نظارت لازم را اعمال نمودند و در این راستا طرح چشم انداز 20 ساله را مطرح نمودند: طرحی که آینده روشنی را برای توسعه و پیشرفت ایران اسلامی در تمام ابعاد به همراه خواهد داشت. ایشان چشم انداز 20 ساله ایران و سیاست های اعلام شده را مبنای قانونگذاری مجلس برشمردند و خاطر نشان کردند. اگر همة ارکان کشور و دستگاه ها به وظایف مشخص شده در این چشم انداز عمل کنند ایران ظرف 20 سال به نقطه اوج خواهد رسید.[8] ایشان با شناخت ویژگی های انقلاب اسلامی و اهداف آن و تبیین صحیح اصول و ارزش های اسلامی و انقلابی برای مردم راه توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور را به خوبی ترسیم نمودند. رهبر معظم انقلاب در تبیین الگوی صحیح توسعه ایران از طرح برخی مسائل از جمله مدل های چینی، ژاپنی و دیگر الگوهای خارجی انتقاد کردند و افزودند: (مدل توسعه ایران باید بر اساس شرایط فرهنگی، تاریخی و ایمان و اعتقادات مردم مدلی کاملاً بومی بوده و ضمن برخورداری از تجربیات مفید دیگران از مدل های توصیه شده بانک های جهانی، صندوق بین المللی پول و کشورهای دیگر الگو برداری نشده باشد.[9] همچنین فرمودند: (هر اقدامی در راه توسعه اقتصادی و آباد سازی کشور، در صورتی با توفیق همراه خواهد بود که از تفکر و اصول اسلامی مایه بگیرد و در جهت تحکیم آرمانها و ارزش ها و شعارهای انقلاب اسلامی باشد در این صورت است که حرکت سازندگی حرکتی حقیقی و تضمین شده خواهد بود و کشور به توهم سازندگی در ورطة وابستگی و فساد مالی، سیاسی و اخلاقی نخواهد غلطید)[10] طرحهایی مانند نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری از سوی ایشان در راستای توسعه و پیشرفت کشور مطرح گردید توجه به نیازهای واقعی مردم و عدالت اجتماعی و ترسیم آینده ای روشن برای کشور و ایجاد امید به آینده و جهت دهی مسئولان نظام در انجام وظایف و مسئولیت های خویش و توجه و نظارت بر عملکرد مسئولان نظام از جمله ویژگی های شاخص ایشان به شمار می رود که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم. (تلاش هائی می شود که مسائل غیر اصلی، مسایل اصلی وانمود شود و خواسته های غیر حقیقی، به عنوان گفتمان ملی وانمود بشود، لکن گفتمان اصلی این ملت اینها نیست؛ گفتمان اصلی این ملت این است که همه در پی این باشند که راههایی برای تقویت نظام و اصلاح کارها و روشها پیدا کنند.)[11] (اگر یک حرکت تاریخی همچون انقلاب اسلامی شعارهایش بر نیازهای ذاتی انسان نظیر عدالت خواهی، استقلال، آزادی واقعی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و دفاع از مظلوم مبتنی باشد به شرط آن که مسئولان و مردم به وظایف خود عمل کنند هیچگاه پیر نخواهد شد و همواره جوان و پویا و پرنشاط خواهد بود.)[12] همچنین فرمودند در بین اعضای دولت کسانی هستند که من روش ها و سیاست هایشان را نمی پسندم خود آنها و مسئولان دولت هم می دانند ممکن است مردم ندانند لزومی هم نداشته که مردم بدانند، لکن آنها که باید بدانند می دانستند انتقادهایی داشته ام انتقادها را هر وقت لازم بوده به آنها گفته ام اگر در جائی ایجاب می کرده و لازم بوده سختگیری هم کرده ام و شدت عمل هم به خرج داده ام که اصلاح بشود.)[13] در بخش سیاست خارجی ایشان سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را محور سیاست خارجی بر شمردند و فرمودند: (ممکن است در مقاطعی اهداف تاکتیکی و استفاده از ابزارهای تاکتیکی در عرصه سیاست خارجی مورد توجه قرار بگیرد اما روح و جوهرة سیاست خارجی نظام اسلامی به هیج وجه تغییر نکرده و نخواهد کرد.)[14] به عنوان نمونه پس از آنکه سفیران اروپایی به خاطر دادگاه میکونوس به همراه سفیر آلمان خاک ایران را به عنوان اعتراض ترک کرده بودند، مقام معظم رهبری قاطعانه فرمود سفیر آلمان حق ندارد برگردد تا ما بگوییم، اروپایی ها هم با هدف تحت فشار قرار دادن ایران و شکستن موضع مقتدرانة رهبری، بازگشت خود را منوط به بازگشت سفیر آلمان اعلام کردند، مدتی گذشت آنها دیدند ایران نسبت به سفیران کشورهای اروپایی اعتنایی نمی کند و فشارهای آنها تاثیری ندارد. بالاخره مجبور شدند به تدریج و بی سر و صدا و مخفی از چشم خبرنگاران و رسانه ها منفعلانه وارد ایران اسلامی شدند.)[15] نظیر این جریان نیز در مورد تلاش کشورهای غربی برای لغو حکم اعدام سلمان رشدی اتفاق افتاد.[16] در مورد فناوری هسته ای ایران که با جنجال آفرینی برخی کشورهای اروپایی خصوصاً آمریکا به عامل فشاری بر کشور تبدیل شد، هدایت و رهبری ایشان به گونه ای بود که ضمن جلب اعتماد کشورهای عضو آژانس، چهره صلح طلبانه ایران آشکار گشته و در نهایت به تامین منافع ملی در این خصوص انجامید. مقام معظم رهبری با اشاره به موضع گیری صحیح رئیس جمهور و وزارت امور خارجه و دیگر مسئولان کشور در برابر زیاده طلبی های برخی از کشورها فرمودند: (اگر اروپایی ها واقعاً نگران دستیابی ما به سلاح هسته ای هستند ما به همان دلایلی که گفته شد به آنها اطمینان می دهیم که به دنبال تولید این گونه سلاح ها نیستیم، اما اگر از دستیابی ایران به فناوری برجسته هسته ای و بومی شدن این دانش در این سرزمین ناراحتند و می خواهند این روند را متوقف کنند، به آنها تاکید می کنیم که ملت ایران زیر بار این حرف زور نخواهد رفت.)[17] از ویژگی های بارز رهبری ایشان مدیریت صحیح بحران و قاطعیت در مدیریت و رهبری است. در جریان غائلة کوی دانشگاه مدیریت و رهبری ایشان به گونه ای بود که نه تنها کشور را از این بحران به خوبی خارج ساخت و زبان دشمنان انقلاب اسلامی را که در صدد جدا نمودن دانشجویان و مردم و در مقابل نظام قرار دادن آنها از انقلاب بودند را کوتاه ساخت، که منجر به حماسة پرشکوه 23 تیر و صحنة نمایش حمایت مردم از انقلاب اسلامی و ولایت و پیوند عمیق تر مردم و دانشجویان با نظام گردید و توطئة دشمنان خنثی گردید. همچنین در مورد تهاجم برخی روزنامه ها با سوء استفاده از آزادی مطبوعات به مقدسات اسلام و ارزش ها ایشان با قاطعیت به مقابله با آنان برخواسته فرمودند: (بنده منتظر می مانم ببینم دستگاه های مسئول چه می کنند و الا جلوگیری از این حرکت موذیانه کار دشواری نیست. بنده منتظر اجازه سازمان های بین المللی برای نحوه اداره این کشور نمی مانم، منتظرم دستگاه های مسئول وزارت ارشاد، دستگاه قضائی و دستگاه امنیتی کار خودشان را بکنند ببینم این کسانی که در بعضی از این مطبوعات، ایمان مردم را هدف گرفته اند از جان مردم چه می خواهند من با مسئولان اتمام حجت می کنم، مسئولان باید در این مورد اقدام بکنند ببینند کدام روزنامه است که از حدود آزادی پا را فراتر می گذارد.)[18] از این رو در مورد اصلاح قانون مطبوعات که با جنجال آفرینی و در همان آغاز فعالیت مجلس ششم با چند فوریت در دستور کار مجلس قرار گفت در حالی که مطالبات حقیقی مردم چیزهای دیگری بود، ایشان با حکم حکومتی به این غائله پایان بخشیدند. و در نامه ای به مجلس شورای اسلامی فرمودند: (مطبوعات کشور سازندة افکار عمومی و جهت دهندة همت و اراده مردمند اگر دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامی مطبوعات را در دست گیرند یا در آن نفوذ کنند خطر بزرگی امنیت، وحدت و ایمان مردم را تهدید خواهد کرد و اینجاست که سکوت خود و دیگر دست اندرکاران را در این امر حیاتی جایز نمی دانم. قانون کنونی تا حدودی توانسته است مانع بروز این آفت بزرگ شود، تغییر آن و امثال آنچه در کمیسیون مجلس پیش بینی شده مشروع و به مصلحت کشور و نظام نیست.)[19] از شاخصه های دیگر رهبری ایشان هدایت و جهت دهی مسائل و مباحثی است که در سطح جامعه مطرح شده و موجبات تشویش اذهان عمومی و سوء استفاده دشمنان داخلی و خارجی را فراهم می سازد. مسائلی همچون اصلاحات، مردم سالاری، مذاکره با آمریکا و... زمانی که منادیان و مدعیان اصلاحات عَلَم اصلاح طلبی را به دوش گرفتند و در زیر عنوان پرجاذبة آن اهداف خویش را پنهان می نمودند تا جائی که مخالفان نظام نیز از حامیان آنها محسوب می شدند، رهبری نظام ضمن تاکید بر ضرورت اصلاحات در جامعه، مرز میان اصلاحات حقیقی و دروغین را تبیین نمودند و فرمودند: (اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است که همه مسئولان کشور، مردم مومن و صاحب نظران با این اصلاحات موافقند و یا اصلاحات آمریکایی است که همه مسئولان کشور، مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.)[20] از این رو بر تعریف مشخص از اصلاحات تاکید نمودند، زیرا (اگر تعریف مشخصی از اصلاحات نشود الگوهای تحمیلی غلبه خواهد کرد همان اتفاقاتی که در شوروی افتاد، چون نمی دانستند چه کار می خواهند بکنند، لذا به سراغ تقلید ناشیانة اصلاحات در الگوها و مدل های غربی رفتند و به آنها پناه بردند.)[21] ایشان بدین وسیله ابتکار عمل را در اختیار خویش قرار دادند و آن را در مسیر صحیح خویش هدایت نمودند به طوری که دشمنان انقلاب نتوانستند در جهت منحرف ساختن مسیر انقلاب اسلامی توفیقی دست یابند. همچنین زمانی که واژه مردم سالاری تبدیل به حربه ای در دست مخالفان نظام شد تا انقلاب اسلامی را به مخالفت با دموکراسی متهم سازند، مقام معظم رهبری (مردم سالاری دینی) را به عنوان بدیلی مناسب برای دموکراسی غربی در حکومت اسلامی مطرح ساختند و این توهم که تحقق دموکراسی بدون تکیه بر اصول و مبانی فکری خاص آن که برگرفته از فرهنگ غربی است امکان پذیر نیست را باطل نمودند. و آنگاه که سخن از مذاکره با آمریکا به میان آمد، ایشان اهداف آمریکا از تعقیب طرح مذاکره را به خوبی ترسیم فرمودند، ایجاد یأس عمومی در تمام ملت ها و شکستن قبح رابطه و مذاکره با آمریکا و کامل شدن ابرقدرتی آمریکا و نظام تک قطبی در جهان و جلوه دادن شکست اسلام در برابر استکبار جهانی از جمله اهدافی است که ایشان در طرح مذاکره با آمریکا بیان فرمودند، از این رو فرمودند: (تا هنگامی که سیاست آمریکا بر دروغ و فریب و خیانت استوار است و از رژیم پلیدی چون اسرائیل حمایت می کند و به ظلم و ستم علیه ملت های مستضعف ادامه می دهد و نیز تا هنگامی که خاطرة جنایات و تعرضات سردمداران آمریکا نظیر سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و مسدود کردن اموال ایران در اذهان ملت ما باقی است امکان ندارد که ما با دولت آمریکا مذاکره و یا ارتباط برقرار کنیم و ما آن را شدیداً رد می کنیم.)[22] دشمن شناسی و تبیین راههای دشمنی آنان و راههای مقابله با آن از ویژگی های دیگر رهبری ایشان است. ایشان ضمن تأکید بر این که (یک ملت زنده اهل پیشرفت از جمله کارهایی که در کنار سازندگی، در کنار پیشرفت علمی و در کنار کارهای بزرگ حتما باید از آن غفلت نکند، شناخت هدفهای دشمن است.)[23] سپس هدفهای دشمن را تخریب سه عنصر حیاتی بیان فرمودند: (تخریب وحدت ملی، تخریب باورهای کارساز و مقاومت بخش و تخریب روح امید.)[24] مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی دشمن را یکی از راه های اصلی دشمنی با انقلاب اسلامی مطرح نموده و فرمودند: (امروز دشمن جبهة وسیعی را با استفاده از ابزارهای موثر و خطرناک و کارآمد و نیز با بهره گرفتن از علم و تکنولوژی تشکیل داده است تا جمهوری اسلامی را هدف یک یورش همه جانبه قرار دهد، مقابله با این تهاجم بسیار خطرناک و ویرانگر نیازمند هوشیاری است... و اگر عناصر فرهنگی خدای نخواسته بیدار نباشند صدای فروریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم فرهنگی و زیرکانة دشمن است هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نمی باشد.)[25] آنچه در این نوشتار بیان شد تنها گوشه ای از جلوه های رهبری حکیمانة مقام معظم رهبری است که در یک جمع بندی درباره ایشان می توان گفت: (ایشان فقاهت را توأم با تقوا، تیزهوشی و فراست را توام با بردباری و سعه صدر، مدیریت را همراه با تعبد و پای بندی به اصول و مبانی اسلامی، فکر روشن، ثابت و دُرنشان را با دور اندیشی و تشخیص مصالح دراز مدت اسلامی حزم و احتیاط را توام با شجاعت و شهامت، بهره مندی از علوم مختلف اسلامی را همراه با ذوق و گرایش های هنری اصیل، اعتماد به نفس را همراه با توکل به خدای متعال، تلاش و جدیت و نظم و برنامه ریزی را توام با توسل به حضرت ولی عصر (عج) و ائمه اطهار علیهم السلام و در یک کلمه همه شرایط و مزایای مدیریت را با روح عبادت و بندگی و اخلاص جمع کرده است.)[26] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، بیروت، ج 1، ص 7. [2] . قانون اساسی، اصل 109. [3] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، 1378، ص 119. [4] . صحیفه نور، ج 20، ص 173. [5] . همان. [6] . روزنامه اطلاعات، 1/12/61. [7] . قانون اساسی، اصل 110. [8] . روزنامه جمهوری اسلامی، 28/3/83. [9] . همان. [10] . همان، 13/3/75. [11] . منشور اصلاحات، مرکز آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی، 1379، ص 5، سخنرانی 19/4/79. [12] . روزنامه جمهوری اسلامی، 19/5/81. [13] . پرسش و پاسخ از محضر رهبر معظم انقلاب، موسسه قدر ولایت، 1380، ص 397 و 398. [14] . روزنامه جمهوری اسلامی، 27/5/83. [15] . آب، آیینه، آفتاب، ابعاد شخصیتی مقام معظم رهبری در آیینه خاطرات، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1383، ص 91. [16] . همان، ص 82. [17] . روزنامه جمهوری اسلامی، 2/4/83. [18] . روزنامه کیهان، 25/6/77. [19] . همان، 16/5/79. [20] . منشور اصلاحات، پیشین. [21] . همان، ص 31. [22] . روزنامة جمهوری اسلامی، 24/5/68. [23] . چشمه همیشه جاری، تهیه و تنظیم دفتر سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، 1378، ص 21، سخنرانی 26/9/78. [24] . منشور اصلاحات، پیشین، ص 59. [25] . فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ناشر سازمان مدارک فرهنگ انقلاب اسلامی، 1375، ص 15. [26] . آب،آیینه، آفتاب، پیشین، ص 41.
(رهبری) در تمام نظامهای سیاسی از جایگاه و نقش محوری و ویژه ای برخوردار است. و در واقع ستون اصلی هر نظام سیاسی محسوب می شود و در نظام سیاسی اسلام که اداره امور جامعه بر اساس قوانین دین است و تامین نیازهای معنوی مردم در کنار توجه و تامین نیازهای مادی از اهداف و وظایف حکومت اسلامی به شمار می رود اهمیت جایگاه و نقش رهبری بیشتر آشکار می گردد. از این رو ولایت و رهبری در اسلام به عنوان یکی از پایه های اساسی اسلام بلکه مهمترین رکن اسلام معرفی شده است[1] و برای رهبر و حاکم اسلامی شرایط ویژه ای در نظر گرفته شده است.
در قانون اساسی که برگرفته از مبانی اسلام است (صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه و عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام و بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری)[2] به عنوان شرایط و صفات رهبر مطرح شده است. تاریخ انقلاب اسلامی صحنه نمایش قدرت رهبری شکوهمند امام خمینی (ره) بود که در نوع خود بی نظیر است، بی شک صداقت، صراحت، شجاعت، سازش ناپذیری، از جان گذشتگی، صلابت، قاطعیت، عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی معنی دار زندگی امام (ره) در ارائه این الگوی رهبری موثر بوده است.
آنچه که مهم تر از این شاخص های برجسته، امام را به عنوان اسوة رهبری قرار داده و به وی نقشی برتر از یک رهبر انقلاب بخشیده این است که به تعبیر (شهید مطهری) ندای امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برخاست، مردی که در طول چهارده قرن حماسه محمد صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام ، زهرا سلام الله علیها ، حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام ، زینب سلام الله علیها ، سلمان، ابوذر و... صدها هزار شخصیت اسلامی دیگر را شنیده بودند و این حماسه ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند علی علیه السلام و حسین علیه السلام را در چهرة او مشاهده کردند او را آئینة تمام نمای فرهنگ و هویت اسلامی خود که تحقیر شده بود دیدند. مردم در امام ذوب شدند و امام (ره) در برابر این لبیک بزرگ تاریخ چه کرد؟ او به این ملت گمنام شخصیت داد و هویت اسلامی از دست رفته شان را به آنها بازگرداند و ایران را وارد بر صحنة سیاست جهان نمود.[3]
پس از رحلت امام (ره) ، رهبری انقلاب اسلامی در دست با کفایت مقام معظم رهبری قرار گرفت که به تعبیر مرحوم امام (بازوی توانای جمهوری اسلامی)[4] (و از جمله افراد نادری هستند که چون خورشید روشنی می دهند.)[5]
و مقام معظم رهبری در شرایطی رهبری انقلاب اسلامی را عهده دار شدند که از یک سو جنگ تحمیلی به پایان رسیده و شرایط ویژه دوران بازسازی و مسائل خاص آن نمایان گشته بود که از یک طرف نیاز به برنامه ریزی، تلاش، تخصص و سرمایه را ضروری می ساخت و از طرف دیگر باید ارزش های انقلاب و اصول آن در این میدان به فراموشی سپرده نمی شد و از سوی دیگر تهاجم نظامی دشمن به تهاجم فرهنگی تبدیل شد که به مراتب خطرناک تر و حساس تر از تهاجم نظامی دشمن بود چرا که این بار دشمن عقاید، افکار و فرهنگ جامعه اسلامی به ویژه جوانان را هدف قرار گرفت تا نظام اسلامی را از درون با مشکل مواجه سازد. و از سوی سوم شرایط خاص جهانی نیز به حساسیت این دوران می افزود فروپاشی شوروی سابق زمینه یکه تازی آمریکا برای ایجاد نظام تک قطبی در جهان را فراهم نمود که این امر موجب افزایش فشارهای آمریکا علیه ایران گردید، پشت کردن برخی از عناصر خودی نسبت به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و کسانی که در داخل، آب به آسیاب دشمن می ریختند را نیز باید به شرایط فوق افزود.
در چنین شرایط حساسی مقام معظم رهبری شجاعانه و هوشمندانه انقلاب اسلامی را تا به امروز رهبری کردند و در سایة رهبری ایشان و حمایت مردم، امروز ایران اسلامی به عنوان کشوری مستقل و تاثیر گذار در سطح منطقه و جهان مطرح شده در برابر یکه تازیهای آمریکا و قدرتهای بزرگ ایستاده است به گونه ای که الکساندر هیک (وزیر دفاع سابق آمریکا) چنین می گوید: که به نظر من خطرناکتر و مهم تر از این مشکلات بین المللی، عواقب گسترش بنیاد گرایی اسلامی است که در ایران پاگرفته و اکنون عنوان و ثبات رژیم های عرب میانه رو را در منطقه تهدید می کند، می باشد اگر این از کنترل خارج شود منافع ابرقدرت ها را به خطرناکترین وجه به مخاطره خواهد انداخت.)[6]
از این رو آمریکا آشکارا به دشمنی با انقلاب اسلامی پرداخته و از هیچ اقدامی در این جهت دریغ ننموده است. در این نوشتار برآنیم تا جلوه هایی از رهبری حکیمانه و هوشمندانه مقام معظم رهبری را تبیین کنیم.
در بعد سیاست داخلی همان گونه که طبق قانون اساسی (تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران و نظارت بر حسن اجرای آن)[7] از وظایف و اختیارات رهبر شمرده شده است. مقام معظم رهبری نیز در دوران رهبری خویش سیاست های کلی نظام را به نحو شایسته ای تعیین نموده و بر اجرای آن نظارت لازم را اعمال نمودند و در این راستا طرح چشم انداز 20 ساله را مطرح نمودند: طرحی که آینده روشنی را برای توسعه و پیشرفت ایران اسلامی در تمام ابعاد به همراه خواهد داشت. ایشان چشم انداز 20 ساله ایران و سیاست های اعلام شده را مبنای قانونگذاری مجلس برشمردند و خاطر نشان کردند. اگر همة ارکان کشور و دستگاه ها به وظایف مشخص شده در این چشم انداز عمل کنند ایران ظرف 20 سال به نقطه اوج خواهد رسید.[8]
ایشان با شناخت ویژگی های انقلاب اسلامی و اهداف آن و تبیین صحیح اصول و ارزش های اسلامی و انقلابی برای مردم راه توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور را به خوبی ترسیم نمودند. رهبر معظم انقلاب در تبیین الگوی صحیح توسعه ایران از طرح برخی مسائل از جمله مدل های چینی، ژاپنی و دیگر الگوهای خارجی انتقاد کردند و افزودند: (مدل توسعه ایران باید بر اساس شرایط فرهنگی، تاریخی و ایمان و اعتقادات مردم مدلی کاملاً بومی بوده و ضمن برخورداری از تجربیات مفید دیگران از مدل های توصیه شده بانک های جهانی، صندوق بین المللی پول و کشورهای دیگر الگو برداری نشده باشد.[9]
همچنین فرمودند: (هر اقدامی در راه توسعه اقتصادی و آباد سازی کشور، در صورتی با توفیق همراه خواهد بود که از تفکر و اصول اسلامی مایه بگیرد و در جهت تحکیم آرمانها و ارزش ها و شعارهای انقلاب اسلامی باشد در این صورت است که حرکت سازندگی حرکتی حقیقی و تضمین شده خواهد بود و کشور به توهم سازندگی در ورطة وابستگی و فساد مالی، سیاسی و اخلاقی نخواهد غلطید)[10]
طرحهایی مانند نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری از سوی ایشان در راستای توسعه و پیشرفت کشور مطرح گردید توجه به نیازهای واقعی مردم و عدالت اجتماعی و ترسیم آینده ای روشن برای کشور و ایجاد امید به آینده و جهت دهی مسئولان نظام در انجام وظایف و مسئولیت های خویش و توجه و نظارت بر عملکرد مسئولان نظام از جمله ویژگی های شاخص ایشان به شمار می رود که به چند نمونه از آن اشاره می کنیم.
(تلاش هائی می شود که مسائل غیر اصلی، مسایل اصلی وانمود شود و خواسته های غیر حقیقی، به عنوان گفتمان ملی وانمود بشود، لکن گفتمان اصلی این ملت اینها نیست؛ گفتمان اصلی این ملت این است که همه در پی این باشند که راههایی برای تقویت نظام و اصلاح کارها و روشها پیدا کنند.)[11] (اگر یک حرکت تاریخی همچون انقلاب اسلامی شعارهایش بر نیازهای ذاتی انسان نظیر عدالت خواهی، استقلال، آزادی واقعی، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و دفاع از مظلوم مبتنی باشد به شرط آن که مسئولان و مردم به وظایف خود عمل کنند هیچگاه پیر نخواهد شد و همواره جوان و پویا و پرنشاط خواهد بود.)[12] همچنین فرمودند در بین اعضای دولت کسانی هستند که من روش ها و سیاست هایشان را نمی پسندم خود آنها و مسئولان دولت هم می دانند ممکن است مردم ندانند لزومی هم نداشته که مردم بدانند، لکن آنها که باید بدانند می دانستند انتقادهایی داشته ام انتقادها را هر وقت لازم بوده به آنها گفته ام اگر در جائی ایجاب می کرده و لازم بوده سختگیری هم کرده ام و شدت عمل هم به خرج داده ام که اصلاح بشود.)[13]
در بخش سیاست خارجی ایشان سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را محور سیاست خارجی بر شمردند و فرمودند: (ممکن است در مقاطعی اهداف تاکتیکی و استفاده از ابزارهای تاکتیکی در عرصه سیاست خارجی مورد توجه قرار بگیرد اما روح و جوهرة سیاست خارجی نظام اسلامی به هیج وجه تغییر نکرده و نخواهد کرد.)[14] به عنوان نمونه پس از آنکه سفیران اروپایی به خاطر دادگاه میکونوس به همراه سفیر آلمان خاک ایران را به عنوان اعتراض ترک کرده بودند، مقام معظم رهبری قاطعانه فرمود سفیر آلمان حق ندارد برگردد تا ما بگوییم، اروپایی ها هم با هدف تحت فشار قرار دادن ایران و شکستن موضع مقتدرانة رهبری، بازگشت خود را منوط به بازگشت سفیر آلمان اعلام کردند، مدتی گذشت آنها دیدند ایران نسبت به سفیران کشورهای اروپایی اعتنایی نمی کند و فشارهای آنها تاثیری ندارد. بالاخره مجبور شدند به تدریج و بی سر و صدا و مخفی از چشم خبرنگاران و رسانه ها منفعلانه وارد ایران اسلامی شدند.)[15] نظیر این جریان نیز در مورد تلاش کشورهای غربی برای لغو حکم اعدام سلمان رشدی اتفاق افتاد.[16]
در مورد فناوری هسته ای ایران که با جنجال آفرینی برخی کشورهای اروپایی خصوصاً آمریکا به عامل فشاری بر کشور تبدیل شد، هدایت و رهبری ایشان به گونه ای بود که ضمن جلب اعتماد کشورهای عضو آژانس، چهره صلح طلبانه ایران آشکار گشته و در نهایت به تامین منافع ملی در این خصوص انجامید. مقام معظم رهبری با اشاره به موضع گیری صحیح رئیس جمهور و وزارت امور خارجه و دیگر مسئولان کشور در برابر زیاده طلبی های برخی از کشورها فرمودند: (اگر اروپایی ها واقعاً نگران دستیابی ما به سلاح هسته ای هستند ما به همان دلایلی که گفته شد به آنها اطمینان می دهیم که به دنبال تولید این گونه سلاح ها نیستیم، اما اگر از دستیابی ایران به فناوری برجسته هسته ای و بومی شدن این دانش در این سرزمین ناراحتند و می خواهند این روند را متوقف کنند، به آنها تاکید می کنیم که ملت ایران زیر بار این حرف زور نخواهد رفت.)[17]
از ویژگی های بارز رهبری ایشان مدیریت صحیح بحران و قاطعیت در مدیریت و رهبری است. در جریان غائلة کوی دانشگاه مدیریت و رهبری ایشان به گونه ای بود که نه تنها کشور را از این بحران به خوبی خارج ساخت و زبان دشمنان انقلاب اسلامی را که در صدد جدا نمودن دانشجویان و مردم و در مقابل نظام قرار دادن آنها از انقلاب بودند را کوتاه ساخت، که منجر به حماسة پرشکوه 23 تیر و صحنة نمایش حمایت مردم از انقلاب اسلامی و ولایت و پیوند عمیق تر مردم و دانشجویان با نظام گردید و توطئة دشمنان خنثی گردید. همچنین در مورد تهاجم برخی روزنامه ها با سوء استفاده از آزادی مطبوعات به مقدسات اسلام و ارزش ها ایشان با قاطعیت به مقابله با آنان برخواسته فرمودند: (بنده منتظر می مانم ببینم دستگاه های مسئول چه می کنند و الا جلوگیری از این حرکت موذیانه کار دشواری نیست. بنده منتظر اجازه سازمان های بین المللی برای نحوه اداره این کشور نمی مانم، منتظرم دستگاه های مسئول وزارت ارشاد، دستگاه قضائی و دستگاه امنیتی کار خودشان را بکنند ببینم این کسانی که در بعضی از این مطبوعات، ایمان مردم را هدف گرفته اند از جان مردم چه می خواهند من با مسئولان اتمام حجت می کنم، مسئولان باید در این مورد اقدام بکنند ببینند کدام روزنامه است که از حدود آزادی پا را فراتر می گذارد.)[18]
از این رو در مورد اصلاح قانون مطبوعات که با جنجال آفرینی و در همان آغاز فعالیت مجلس ششم با چند فوریت در دستور کار مجلس قرار گفت در حالی که مطالبات حقیقی مردم چیزهای دیگری بود، ایشان با حکم حکومتی به این غائله پایان بخشیدند. و در نامه ای به مجلس شورای اسلامی فرمودند: (مطبوعات کشور سازندة افکار عمومی و جهت دهندة همت و اراده مردمند اگر دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامی مطبوعات را در دست گیرند یا در آن نفوذ کنند خطر بزرگی امنیت، وحدت و ایمان مردم را تهدید خواهد کرد و اینجاست که سکوت خود و دیگر دست اندرکاران را در این امر حیاتی جایز نمی دانم. قانون کنونی تا حدودی توانسته است مانع بروز این آفت بزرگ شود، تغییر آن و امثال آنچه در کمیسیون مجلس پیش بینی شده مشروع و به مصلحت کشور و نظام نیست.)[19]
از شاخصه های دیگر رهبری ایشان هدایت و جهت دهی مسائل و مباحثی است که در سطح جامعه مطرح شده و موجبات تشویش اذهان عمومی و سوء استفاده دشمنان داخلی و خارجی را فراهم می سازد. مسائلی همچون اصلاحات، مردم سالاری، مذاکره با آمریکا و... زمانی که منادیان و مدعیان اصلاحات عَلَم اصلاح طلبی را به دوش گرفتند و در زیر عنوان پرجاذبة آن اهداف خویش را پنهان می نمودند تا جائی که مخالفان نظام نیز از حامیان آنها محسوب می شدند، رهبری نظام ضمن تاکید بر ضرورت اصلاحات در جامعه، مرز میان اصلاحات حقیقی و دروغین را تبیین نمودند و فرمودند: (اصلاحات، یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است که همه مسئولان کشور، مردم مومن و صاحب نظران با این اصلاحات موافقند و یا اصلاحات آمریکایی است که همه مسئولان کشور، مردم مومن و همه آحاد هوشیار ملت با آن مخالفند.)[20] از این رو بر تعریف مشخص از اصلاحات تاکید نمودند، زیرا (اگر تعریف مشخصی از اصلاحات نشود الگوهای تحمیلی غلبه خواهد کرد همان اتفاقاتی که در شوروی افتاد، چون نمی دانستند چه کار می خواهند بکنند، لذا به سراغ تقلید ناشیانة اصلاحات در الگوها و مدل های غربی رفتند و به آنها پناه بردند.)[21]
ایشان بدین وسیله ابتکار عمل را در اختیار خویش قرار دادند و آن را در مسیر صحیح خویش هدایت نمودند به طوری که دشمنان انقلاب نتوانستند در جهت منحرف ساختن مسیر انقلاب اسلامی توفیقی دست یابند.
همچنین زمانی که واژه مردم سالاری تبدیل به حربه ای در دست مخالفان نظام شد تا انقلاب اسلامی را به مخالفت با دموکراسی متهم سازند، مقام معظم رهبری (مردم سالاری دینی) را به عنوان بدیلی مناسب برای دموکراسی غربی در حکومت اسلامی مطرح ساختند و این توهم که تحقق دموکراسی بدون تکیه بر اصول و مبانی فکری خاص آن که برگرفته از فرهنگ غربی است امکان پذیر نیست را باطل نمودند.
و آنگاه که سخن از مذاکره با آمریکا به میان آمد، ایشان اهداف آمریکا از تعقیب طرح مذاکره را به خوبی ترسیم فرمودند، ایجاد یأس عمومی در تمام ملت ها و شکستن قبح رابطه و مذاکره با آمریکا و کامل شدن ابرقدرتی آمریکا و نظام تک قطبی در جهان و جلوه دادن شکست اسلام در برابر استکبار جهانی از جمله اهدافی است که ایشان در طرح مذاکره با آمریکا بیان فرمودند، از این رو فرمودند: (تا هنگامی که سیاست آمریکا بر دروغ و فریب و خیانت استوار است و از رژیم پلیدی چون اسرائیل حمایت می کند و به ظلم و ستم علیه ملت های مستضعف ادامه می دهد و نیز تا هنگامی که خاطرة جنایات و تعرضات سردمداران آمریکا نظیر سرنگون کردن هواپیمای مسافربری و مسدود کردن اموال ایران در اذهان ملت ما باقی است امکان ندارد که ما با دولت آمریکا مذاکره و یا ارتباط برقرار کنیم و ما آن را شدیداً رد می کنیم.)[22]
دشمن شناسی و تبیین راههای دشمنی آنان و راههای مقابله با آن از ویژگی های دیگر رهبری ایشان است. ایشان ضمن تأکید بر این که (یک ملت زنده اهل پیشرفت از جمله کارهایی که در کنار سازندگی، در کنار پیشرفت علمی و در کنار کارهای بزرگ حتما باید از آن غفلت نکند، شناخت هدفهای دشمن است.)[23] سپس هدفهای دشمن را تخریب سه عنصر حیاتی بیان فرمودند: (تخریب وحدت ملی، تخریب باورهای کارساز و مقاومت بخش و تخریب روح امید.)[24]
مقام معظم رهبری تهاجم فرهنگی دشمن را یکی از راه های اصلی دشمنی با انقلاب اسلامی مطرح نموده و فرمودند: (امروز دشمن جبهة وسیعی را با استفاده از ابزارهای موثر و خطرناک و کارآمد و نیز با بهره گرفتن از علم و تکنولوژی تشکیل داده است تا جمهوری اسلامی را هدف یک یورش همه جانبه قرار دهد، مقابله با این تهاجم بسیار خطرناک و ویرانگر نیازمند هوشیاری است... و اگر عناصر فرهنگی خدای نخواسته بیدار نباشند صدای فروریختن ارزشهای معنوی که ناشی از تهاجم فرهنگی و زیرکانة دشمن است هنگامی در می آید که دیگر قابل علاج نمی باشد.)[25]
آنچه در این نوشتار بیان شد تنها گوشه ای از جلوه های رهبری حکیمانة مقام معظم رهبری است که در یک جمع بندی درباره ایشان می توان گفت: (ایشان فقاهت را توأم با تقوا، تیزهوشی و فراست را توام با بردباری و سعه صدر، مدیریت را همراه با تعبد و پای بندی به اصول و مبانی اسلامی، فکر روشن، ثابت و دُرنشان را با دور اندیشی و تشخیص مصالح دراز مدت اسلامی حزم و احتیاط را توام با شجاعت و شهامت، بهره مندی از علوم مختلف اسلامی را همراه با ذوق و گرایش های هنری اصیل، اعتماد به نفس را همراه با توکل به خدای متعال، تلاش و جدیت و نظم و برنامه ریزی را توام با توسل به حضرت ولی عصر (عج) و ائمه اطهار علیهم السلام و در یک کلمه همه شرایط و مزایای مدیریت را با روح عبادت و بندگی و اخلاص جمع کرده است.)[26]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، بیروت، ج 1، ص 7.
[2] . قانون اساسی، اصل 109.
[3] . مطهری، مرتضی، پیرامون انقلاب اسلامی، انتشارات صدرا، 1378، ص 119.
[4] . صحیفه نور، ج 20، ص 173.
[5] . همان.
[6] . روزنامه اطلاعات، 1/12/61.
[7] . قانون اساسی، اصل 110.
[8] . روزنامه جمهوری اسلامی، 28/3/83.
[9] . همان.
[10] . همان، 13/3/75.
[11] . منشور اصلاحات، مرکز آموزش و پژوهش سازمان تبلیغات اسلامی، 1379، ص 5، سخنرانی 19/4/79.
[12] . روزنامه جمهوری اسلامی، 19/5/81.
[13] . پرسش و پاسخ از محضر رهبر معظم انقلاب، موسسه قدر ولایت، 1380، ص 397 و 398.
[14] . روزنامه جمهوری اسلامی، 27/5/83.
[15] . آب، آیینه، آفتاب، ابعاد شخصیتی مقام معظم رهبری در آیینه خاطرات، مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1383، ص 91.
[16] . همان، ص 82.
[17] . روزنامه جمهوری اسلامی، 2/4/83.
[18] . روزنامه کیهان، 25/6/77.
[19] . همان، 16/5/79.
[20] . منشور اصلاحات، پیشین.
[21] . همان، ص 31.
[22] . روزنامة جمهوری اسلامی، 24/5/68.
[23] . چشمه همیشه جاری، تهیه و تنظیم دفتر سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، 1378، ص 21، سخنرانی 26/9/78.
[24] . منشور اصلاحات، پیشین، ص 59.
[25] . فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ناشر سازمان مدارک فرهنگ انقلاب اسلامی، 1375، ص 15.
[26] . آب،آیینه، آفتاب، پیشین، ص 41.
- [سایر] آیت الله سیستانی ولایت آیت الله خامنه ای را قبول دارند یا نه؟
- [سایر] آیت الله خامنه ای به چه دلیلی شایستگی رهبری را دارند؟
- [سایر] دلایل و نحوه انتخاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر انقلاب از سوی مجلس خبرگان رهبری چه بود؟
- [سایر] آیت الله العظمی سیستانی(دامت برکاته) ولایت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت برکاته) را قبول دارند یا نه؟
- [سایر] مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای مشروعیت نظام اسلامی را منوط به چه امری می دانند؟
- [سایر] نظر آیت الله خامنه ای درباره ولایت مطلقه چیست؟
- [سایر] سلام.برخی از علما رهبری شورایی را شرعی نمی دانند.آیا این نظر درست است یا خیر اگر درست است چرا آیت الله خامنه ای رهبری شورایی را قبول داشتند؟
- [سایر] آیا باید برای مقام معظم و معزز رهبری حضرت آیت الله خامنه ای لفظ امام بکار ببریم یا نه؟( یعنی بگوییم امام خامنه ای) آیا ضرورت دارد یا نه؟ اگر نه چرا به آیت الله خمینی(ره) خطاب امام خمینی گفته می شود؟ ا
- [سایر] آیا آیت الله خامنه ای نایب امام زمان (عج) هستند؟ لطفاً توضیح دهید.
- [سایر] شبهه شده آقای خامنه ای یه دفعه بعد از انتخاب به رهبری شد آیت الله لطفا با درج مدرک بگین که این چه جوریه؟
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اذان هیجده جمله است: اللّه اکبر چهار مرتبه؛ اشهد ان لا اله الا اللّه؛ اشهد ان محمدا رسول اللّه؛ حی علی الصلاه؛ حی علی الفلاح؛ حی علی خیر العمل؛ اللّه اکبر؛ لا اله الا اللّه هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه اللّه اکبر از اول اذان و یک مرتبه لااله الا اللّه از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود.
- [آیت الله بروجردی] اذان هیجده جمله است:(اَللهُ اَکبرُ)؛ چهار مرتبه.(اَشهّدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ - اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ حَی عَلَی الصَّلوة حَی عَلَی الفَلاحِ حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ اَللهُ اَکبرُ لا اِلَهَ اِلا اللهُ)؛ هر یک دو مرتبه.و اقامه هفده جمله است:یعنی دو مرتبه (اَللهُ اَکبرُ) از اوّل اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ اِلا اللهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَد قامَتِ الصَّلوة) اضافه نمود.