شوروی سابق دارای یک تشکیلات عظیم جاسوسی اطلاعاتی به نام (کا. گ. ب.) بود که در نوع خود بسیار قوی و بی نظیر بود. کا. گ. ب. (K. G. B. )، واژه اختصاری یک عبارت سه کلمه ای به زبان روسی است. این عبارت که مفهوم آن (کمیتة امنیت دولتی) می باشد با حروف انگلیسی چنین نشان داده می شود: Komitet Gosudarstvennoy Bezopansnosti. (K.G. B.) سازمان امنیت شوروی در تاریخ 20 دسامبر 1917 و در نخستین سال های پس از انقلاب بلشویکی و روی کار آمدن (ولادمیر لنین) به وجود آمد. این سازمان ابتدا نامش (چکا) بود. (چکا) واژة اختصاری عبارت روسی (کمیته فوق العاده مبارزه با ضد انقلاب، خرابکاری و نفوذ غیر مجاز) بود. اولین رئیس این سازمان (فیلیکس ادموند زرزینسکی) از یک خانوادة اشرافی لهستانی بود که در شقاوت و بیرحمی همتا نداشت. این سازمان ابتدا قرار بود یک سازمان تحقیقاتی باشد، اما در اوایل فوریه 1918 این سازمان به سرعت و آشکارا به عنوان یک سازمان تروریستی در آمد و شروع به قلع و قمع مخالفان کمونیسم کرد. در سپتامبر 1918 (چکا) پس از اعلان فرمان (ترور سرخ) اختیار یافت که مظنونین را به میل خود و بدون مراجعه به دادگاه اعدام یا زندانی کند. بسیاری از قربانیان آن بدون این که حرفی زده یا عملی انجام داده باشند، صرفاً به جرم طبقه اجتماعی که داشتند و یا به علت کاری که قادر به انجام آن نبودند از بین می رفتند. (چکا) کم کم از صورت یک سازمان پلیسی به صورت یک تشکیلات نظامی در آمد و گاردهای ضربت این سازمان علاوه بر شرکت در عملیات پلیسی و سرکوبی تظاهرات و اعتراضات و اعتصابات در موارد لزوم در عملیات نظامی هم شرکت می کرد. تعداد کسانی که طی سه سال اول عمر چکا یعنی تا اواخر سال 1920 م به دست مأمورین این سازمان کشته شدند بین دویست هزار تا نیم میلیون نفر تخمین زده شده است.[1] با پایان گرفتن جنگ داخلی و تحکیم قدرت کمونیست ها، صلاح بر این بود که تغییراتی در سازمان امنیت داده شود. به همین جهت با فرمانی که در 6 فوریه 1922 صادر شد (چکا) منحل گردید و (G. P. U ) جانشین آن شد. (G. P. U) به معنای ( اداره سیاسی دولتی است) سپس این نام در سال 1923 به (O. G. P. U ) بدل گشت که به معنای (ادارة سیاسی دولت متحده) بود، و این زمانی روی داد که جمهوری های مختلف شوروی دولت متحده (اتحاد جماهیر شوروی) را تشکیل دادند. در سالهای دهة 1920، (O. G. P. U ) به اعمال سرکوب کننده چکا جنبه رسمی داد و جنایت و ترورهای زیادی را علیه مردم به ویژه دهقانان، اِعمال کرد.[2] در 10 ژوئیه 1934، استالین (O. G. P. U) را به صورت (G. U. G. B ) اداره کل برای امنیت کشور در آورد و آن را جزء (N. K. V. D ) کمیسری خلق برای امور داخلی کرد. همین سازمان بود که تصفیه های خونین استالین را انجام داد و طی آن صدها هزار تن از مردم روسیه را به قتل رساند و چندین میلیون تن از آنان را به اردوگاه های کار اجباری در سیبری و اراضی قطبی روسیه گسیل داشت. در فاصله سال های 1933 الی 1939، قریب 5 میلیون تن از اعضای حزب کمونیست شوروی مورد تصفیه قرار گرفتند. استالین اِعمال قدرت مستبدانه و تصفیه های خونین خود را با اعتماد به قدرت خارق العاده ای که پلیس مخفی شوروی در اختیارش گذاشته بود دنبال می کرد. پس از مرگ استالین در تاریخ 6 مارس 1953، به تدریج تحوّلاتی در کادر رهبری اتحاد شوروی به وجود آمد. سازمان امنیت کشور و پلیس سیاسی در یکدیگر ادغام شدند و ادارات و بخش های زائد آن ها حذف گردید و نام (کا. گ. ب) که واژة اختصاری (کمیته امنیت دولتی) بود، برای سازمان اطلاعاتی و جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی انتخاب گردید. این واقعه در تاریخ 13 مارس 1954 اتفاق افتاد. در این دوره که (خروشچف) جانشین (استالین) شده بود به ظاهر درصدد تطهیر چهرة خوفناک دستگاه اطلاعاتی شوروی برآمد، اما با تثبیت پایه های حکومت او، سلطة سازمان پلیس مخفی و جاسوسی شوروی که این بار با چهره جدیدتری پای به عرصه وجود نهاده بود برقرار گردید. رؤسای سازمان پلیس مخفی شوروی تغییر کرده بودند، امّا رفتار و خط مشی این سازمان کمتر دستخوش تغییر گردید. در سال های بعد تا سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1990، سلطة مخوف (K. G. B) در امور داخلی و بین المللی کاملاً ملموس بود و این دستگاه عریض و طویل با دقت و وسواس خاصّ، به امور جاسوسی و اطلاعاتی می پرداخت. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. K. G. B عملیات سرّی مأموران مخفی شوروی نوشتة جان بارون، بی جا، بی نا، 1973. 2. سازمان های جاسوسی دنیا، احمد ساجدی، انتشارات: محراب قلم، تهران 1369. 3. ک. گ. ب. مرگ و حیات دوباره، نوشته: مارتین ابن، ترجمه: محمود گوهرپی، تهران، اطلاعات، 1374. 4. کاگ.ب ی امروز یا نگاهی به درون مرکز جاسوسی مسکو، جان بارون، مترجم: احمد بهپرور، تهران، رسا، 1379. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . ساجدی، احمد، سازمان های جاسوسی دنیا، تهران، محراب قلم، 1369، ص 37. [2] . جان بارون، KGB، عملیات سری مأموران مخفی شوروی، ص 487.
شوروی سابق دارای یک تشکیلات عظیم جاسوسی اطلاعاتی به نام (کا. گ. ب.) بود که در نوع خود بسیار قوی و بی نظیر بود. کا. گ. ب. (K. G. B. )، واژه اختصاری یک عبارت سه کلمه ای به زبان روسی است. این عبارت که مفهوم آن (کمیتة امنیت دولتی) می باشد با حروف انگلیسی چنین نشان داده می شود:
Komitet Gosudarstvennoy Bezopansnosti. (K.G. B.)
سازمان امنیت شوروی در تاریخ 20 دسامبر 1917 و در نخستین سال های پس از انقلاب بلشویکی و روی کار آمدن (ولادمیر لنین) به وجود آمد. این سازمان ابتدا نامش (چکا) بود. (چکا) واژة اختصاری عبارت روسی (کمیته فوق العاده مبارزه با ضد انقلاب، خرابکاری و نفوذ غیر مجاز) بود. اولین رئیس این سازمان (فیلیکس ادموند زرزینسکی) از یک خانوادة اشرافی لهستانی بود که در شقاوت و بیرحمی همتا نداشت. این سازمان ابتدا قرار بود یک سازمان تحقیقاتی باشد، اما در اوایل فوریه 1918 این سازمان به سرعت و آشکارا به عنوان یک سازمان تروریستی در آمد و شروع به قلع و قمع مخالفان کمونیسم کرد. در سپتامبر 1918 (چکا) پس از اعلان فرمان (ترور سرخ) اختیار یافت که مظنونین را به میل خود و بدون مراجعه به دادگاه اعدام یا زندانی کند. بسیاری از قربانیان آن بدون این که حرفی زده یا عملی انجام داده باشند، صرفاً به جرم طبقه اجتماعی که داشتند و یا به علت کاری که قادر به انجام آن نبودند از بین می رفتند. (چکا) کم کم از صورت یک سازمان پلیسی به صورت یک تشکیلات نظامی در آمد و گاردهای ضربت این سازمان علاوه بر شرکت در عملیات پلیسی و سرکوبی تظاهرات و اعتراضات و اعتصابات در موارد لزوم در عملیات نظامی هم شرکت می کرد. تعداد کسانی که طی سه سال اول عمر چکا یعنی تا اواخر سال 1920 م به دست مأمورین این سازمان کشته شدند بین دویست هزار تا نیم میلیون نفر تخمین زده شده است.[1]
با پایان گرفتن جنگ داخلی و تحکیم قدرت کمونیست ها، صلاح بر این بود که تغییراتی در سازمان امنیت داده شود. به همین جهت با فرمانی که در 6 فوریه 1922 صادر شد (چکا) منحل گردید و (G. P. U ) جانشین آن شد. (G. P. U) به معنای ( اداره سیاسی دولتی است) سپس این نام در سال 1923 به (O. G. P. U ) بدل گشت که به معنای (ادارة سیاسی دولت متحده) بود، و این زمانی روی داد که جمهوری های مختلف شوروی دولت متحده (اتحاد جماهیر شوروی) را تشکیل دادند. در سالهای دهة 1920، (O. G. P. U ) به اعمال سرکوب کننده چکا جنبه رسمی داد و جنایت و ترورهای زیادی را علیه مردم به ویژه دهقانان، اِعمال کرد.[2] در 10 ژوئیه 1934، استالین (O. G. P. U) را به صورت (G. U. G. B ) اداره کل برای امنیت کشور در آورد و آن را جزء (N. K. V. D ) کمیسری خلق برای امور داخلی کرد. همین سازمان بود که تصفیه های خونین استالین را انجام داد و طی آن صدها هزار تن از مردم روسیه را به قتل رساند و چندین میلیون تن از آنان را به اردوگاه های کار اجباری در سیبری و اراضی قطبی روسیه گسیل داشت. در فاصله سال های 1933 الی 1939، قریب 5 میلیون تن از اعضای حزب کمونیست شوروی مورد تصفیه قرار گرفتند. استالین اِعمال قدرت مستبدانه و تصفیه های خونین خود را با اعتماد به قدرت خارق العاده ای که پلیس مخفی شوروی در اختیارش گذاشته بود دنبال می کرد.
پس از مرگ استالین در تاریخ 6 مارس 1953، به تدریج تحوّلاتی در کادر رهبری اتحاد شوروی به وجود آمد. سازمان امنیت کشور و پلیس سیاسی در یکدیگر ادغام شدند و ادارات و بخش های زائد آن ها حذف گردید و نام (کا. گ. ب) که واژة اختصاری (کمیته امنیت دولتی) بود، برای سازمان اطلاعاتی و جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی انتخاب گردید. این واقعه در تاریخ 13 مارس 1954 اتفاق افتاد. در این دوره که (خروشچف) جانشین (استالین) شده بود به ظاهر درصدد تطهیر چهرة خوفناک دستگاه اطلاعاتی شوروی برآمد، اما با تثبیت پایه های حکومت او، سلطة سازمان پلیس مخفی و جاسوسی شوروی که این بار با چهره جدیدتری پای به عرصه وجود نهاده بود برقرار گردید. رؤسای سازمان پلیس مخفی شوروی تغییر کرده بودند، امّا رفتار و خط مشی این سازمان کمتر دستخوش تغییر گردید. در سال های بعد تا سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1990، سلطة مخوف (K. G. B) در امور داخلی و بین المللی کاملاً ملموس بود و این دستگاه عریض و طویل با دقت و وسواس خاصّ، به امور جاسوسی و اطلاعاتی می پرداخت.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. K. G. B عملیات سرّی مأموران مخفی شوروی نوشتة جان بارون، بی جا، بی نا، 1973.
2. سازمان های جاسوسی دنیا، احمد ساجدی، انتشارات: محراب قلم، تهران 1369.
3. ک. گ. ب. مرگ و حیات دوباره، نوشته: مارتین ابن، ترجمه: محمود گوهرپی، تهران، اطلاعات، 1374.
4. کاگ.ب ی امروز یا نگاهی به درون مرکز جاسوسی مسکو، جان بارون، مترجم: احمد بهپرور، تهران، رسا، 1379.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . ساجدی، احمد، سازمان های جاسوسی دنیا، تهران، محراب قلم، 1369، ص 37.
[2] . جان بارون، KGB، عملیات سری مأموران مخفی شوروی، ص 487.
- [سایر] عملکرد سازمان جاسوسی سیا چگونه است؟
- [سایر] در مورد علل سقوط شوروی سابق نیاز به اطلاعات جامع دارم؟
- [سایر] دلیل اصلی که سازمان جاسوسی سی آی ای (cia) آمریکا در شبکه جهانی آشکارا سایت ایجاد کرده در حالی که باید فعالیت این گونه سازمان ها به طور مخفی باشد؟
- [سایر] می خواستم در مورد حادته تسخیر لانه جاسوسی (سفارت) آمریکا توسط دانشجویان اطلاعات کاملی به من بدهید. آیا این کار به دستور امام خمینی(ره) بوده است؟ و آیا ما شروع کننده نبودیم که به تمامیت عرضی آمریکا آ
- [سایر] ایران (توسط وزارت اطلاعات) همکاری مردم خود را با سازمان ضد نظام ولایت فقیه ممنوع اعلام کرده. اما چند تن از دوستان اینجا، با این سازمان همکاری می کنند و من نمی دانم حکم این همکاری با دشمنان ایران در جنگ نرم چیست؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
- [سایر] اطلاعاتی در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می خواستم ؟
- [سایر] اطلاعاتی در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا می خواستم ؟
- [سایر] وجوه افتراق انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب ها خصوصاً شوروی سابق در چیست؟
- [سایر] سیاست اتحاد جماهیر شوروی سابق در خلیج فارس را بیان کنید؟
- [سایر] آیا اتحاد جماهیر شوروی سابق، در طول جنگ از عراق حمایت کرد؟ چگونه؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی که مسئولیّت انجام کار مشروعی را در سازمان یا مؤسّسهای قبول کرده است، در حقیقت امانتی را قبول نموده ولازم است مسئولیّت خود را به طور صحیح و کامل انجام دهد، در غیر این صورت علاوه بر این که گناه کرده، نسبت به حقوق و دستمزدی که دریافت نموده مدیون و ضامن میباشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تشریح مرده مسلمان برای مقاصد طبی به چند شرط جایز است: 1 مقصود یاد گرفتن و تکمیل اطلاعات طبی برای نجات جان مسلمانان بوده باشد و بدون تشریح این مقصود حاصل نشود. 2 دسترسی به مرده غیر مسلمان نباشد. 3 به مقدار ضرورت و احتیاج قناعت کند و اضافه بر آن جایز نیست ، با چنین شرایطی تشریح جایز بلکه واجب است، اما در مورد مرده غیر مسلمان این شرایط لازم نیست.
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله سیستانی] مضاربه عقد اذینه لازم نیست بنابراین مالک میتواند در اذنی که به عامل در مورد تصرف در مال او داده است رجوع نماید ، و عامل نیز ملزم به استمرار در انجام کار با سرمایه او نیست ، و هرگاه خواست میتواند از کار ابا نماید چه قبل از شروع در کار باشد ، و چه بعد از آن ، و چه قبل از پیدایش سود باشد ، و چه بعد از آن ، و چه قرارداد از جهت زمانی مطلق باشد ، و چه مدت برای آن تعیین شده باشد . ولی اگر شرط کنند که آن را تا زمان معینی فسخ نکنند شرط صحیح است ، و عمل به آن واجب ، در عین حال اگر یکی از آنها فسخ کند فسخ میشود ، گر چه او به دلیل مخالفت با تعهد خود گناه کرده است .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هیچ مسلمانی نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، بلکه باید آنها را از روی دلیل به فراخور حال خویش بداند ولی در فروع دین یعنی احکام و دستورات عملی، اگر مجتهد باشد (یعنی بتواند احکام الهی را از روی دلیل به دست آورد) به عقیده خود عمل می کند و اگر مجتهد نباشد باید از مجتهدی تقلید کند، همان گونه که مردم در تمام اموری که تخصص و اطلاع ندارند، به اهل اطلاع مراجعه می کنند و از آنها پیروی می نمایند.(1) و نیز می تواند عمل به احتیاط کند، یعنی در اعمال خود طوری رفتار نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضی از مجتهدین کاری را حرام و بعضی مباح می دانند آن را ترک کند و یا اگر بعضی، آن را مستحب و بعضی واجب می دانند آن را حتماً به جا آورد، ولی چون عمل به احتیاط مشکل است و احتیاج به اطلاعات نسبتاً وسیعی از مسائل فقهی دارد، راه برای توده مردم غالباً همان مراجعه به مجتهدین و تقلید از آنهاست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هیچ مسلمانی نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، بلکه باید آنها را از روی دلیل به فراخور حال خویش بداند ولی در فروع دین یعنی احکام و دستورات عملی، اگر مجتهد باشد (یعنی بتواند احکام الهی را از روی دلیل به دست آورد) به عقیده خود عمل می کند و اگر مجتهد نباشد باید از مجتهدی تقلید کند، همان گونه که مردم در تمام اموری که تخصص و اطلاع ندارند، به اهل اطلاع مراجعه می کنند و از آنها پیروی می نمایند.(1) و نیز می تواند عمل به احتیاط کند، یعنی در اعمال خود طوری رفتار نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضی از مجتهدین کاری را حرام و بعضی مباح می دانند آن را ترک کند و یا اگر بعضی، آن را مستحب و بعضی واجب می دانند آن را حتماً به جا آورد، ولی چون عمل به احتیاط مشکل است و احتیاج به اطلاعات نسبتاً وسیعی از مسائل فقهی دارد، راه برای توده مردم غالباً همان مراجعه به مجتهدین و تقلید از آنهاست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] شیر دادنی که علّت محرم شدن است ده شرط دارد: 1 - شیر، شیر کودک دایه باشد؛ پس اگر بدون بارداری شیر در سینه زنی جمع شود یا بر اثر بارداری شیر پیدا شده ولی کودک او به حدی نرسیده که از این شیر تغذیه کند یا تغذیه او مشکوک است، این شیر سبب محرمیت نمیشود؛ ولی اگر نزدیک تولد کودک است و حمل از آن تغذیه میکند به طوری که عرفاً این شیر، شیر آن کودک به حساب میآید، موجب محرمیت میشود. 2 - بچه شیر زن زنده را بخورد؛ پس اگر مقداری از رضاع معتبر را از پستان زنی که مرده است شیر بخورد، فایده ندارد. 3 - شیر آن زن از زنا نباشد؛ پس اگر شیر بچهای را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگری بدهند، به واسطه آن شیر بچه به کسی محرم نمیشود؛ ولی شیر مباشرت به شبهه و مباشرتی که از جهت دیگر حرام است؛ مانند مباشرت در حال احرام یا ضرر شدید یا حیض، سبب محرم شدن میشود. 4 - بچه شیر را مستقیم از سینه زن بنوشد؛ پس اگر شیر را بدوشند و به کودک بنوشانند، کافی نیست. 5 - باید شیر در دهان کودک از شیر بودن خارج نشود؛ پس اگر با مایعی مخلوط شود به طوری که دیگر به آن شیر نگویند، سبب محرمیت نمیشود. 6 - مقدار شیری که سبب محرمیت است از یک شوهر باشد؛ پس اگر زنی بچهای را از شیر مردی هفت مرتبه شیر بدهد و از شوهرش طلاق گرفته با مرد دیگری ازدواج کند و از شیر شوهر دوم هشت مرتبه به همان کودک شیر بدهد، آن بچه به کسی محرم نمیشود؛ اگر چه در این بین کودک از شیر زن دیگری تغذیه نکرده باشد. 7 - شیردهنده یک زن باشد؛ پس اگر مردی دو زن داشته باشد و یکی از آنها کودکی را مثلاً هفت مرتبه و دیگری هشت مرتبه شیر بدهد، آن بچه به کسی محرم نمیشود؛ اگر چه تمام شیرها مال یک شوهر باشد. 8 - بچه مقداری از شیر معتبر را قی نکند؛ ولی اگر کودک بعد از سیر شدن اضافه بخورد و آن اضافه را قی کند، مانعی ندارد. 9 - شیری که کودک میخورد در رشد او تأثیر محسوسی بگذارد به طوری که متعارف مردم بگویند از آن شیر استخوان او محکم شده و گوشت در بدنش روییده است، یا پانزده مرتبه کامل یا یک شبانهروز به طوری که در مسأله بعد گفته میشود، شیر بخورد؛ بلی اگر ده مرتبه به او شیر دهند و در بین آن، زن دیگری او را شیر ندهد، احتیاط مستحبّ آن است که کسانی که به واسطه شیر خوردن به او محرم میشوند، با او ازدواج نکنند و در نگاه کردن و دست دادن و مانند آن او را محرم ندانند. 10 - از ابتدای شیر خوردن بچه دو سال نگذشته باشد؛ بنابراین کودکی که در ابتدای ماه دوم تولد شروع به شیر خوردن کرده، چنانچه مقداری از شیر خوردن او بعد از ورود در ماه بیست و ششم از بدو تولد واقع شود، به کسی محرم نمیشود و اگر تمام مقدار معتبر را در ماه بیست و پنجم یا جلوتر بخورد محرم میشود. این امر در فرزند زن شیرده یا پیدایش شیر زن معتبر نیست؛ پس چنانچه از شروع شیر زن یا از شروع شیر خوردن کودک او بیش از دو سال گذشته باشد و با آن شیر کودک دیگری را با شرایط معتبر شیر بدهد، باعث محرمیت میگردد.