در مورد علل سقوط شوروی سابق نیاز به اطلاعات جامع دارم؟ فروپاشی و انحطاط اتحاد جماهیر شوروی معلول عوامل داخلی و خارجی متعددی بود که به اختصار عبارتند از: الف - عوامل داخلی فروپاشی شوروی: 1. حاکمیت مارکسیسم بر نظام شوروی و مغایرت های ایدئولوژیکی مارکسیسم و کمونیسم برآمده از اومانیسم و ماتریالیسم با فطرت انسانی و سنت های الهی، ماهیتا محکوم به شکست بود و دیر یا زود جامعه شوروی را با بحران مواجه می ساخت؛ همچنان که ایدئولوژی برآمده از اومانیسم در غرب نیز آن جوامع را با بحران مواجه ساخته است. مکتب کمونیسم با انکار وجود خدا، ارائه تعریف تک بعدی از انسان، بنا کردن روابط اجتماعی و اقتصادی بر مبانی نادرست دیکتاتوری و خفقان برای اجرای آنها راهی جز شکست نداشت. 2. دیکتاتوری و خفقان حاکم بر جامعه شوروی و جنایات ضد بشری دولتمردان و سردمداران این کشور که نمونه بارز آن عملکرد استالین است که زمینه های اجتماعی را برای کاهش سطح مشارکت سیاسی مردم فراهم آورد. بر اثر این خط و مشی دیکتاتور منشانه و سیاست های استبدادی، میلیون ها نفر به طور وحشیانه ای به مرگ محکوم شدند که نتیجه آن ایجاد تنفر و بی اعتمادی در مردم نسبت به نظام حاکم بود. 3. بی اعتقادی رهبران شوروی به ایدئولوژی کمونیستی و نفاق در گفتار و رفتار آنان پایگاه مردمی نظام را به شدت در معرض خطر قرار داد. 4. تأکید بر توسعه تک بعدی و بی توجهی به توسعه متوازن باعث عقب ماندگی این کشور در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و ضربه پذیری آن شد. 5. اختلاف های داخلی در درون حزب کمونیسم و تشدید اختلاف نیروها در نظام شوروی و کشیده شدن اختلاف های درونی به بیرون. 6. مبارزه مستمر با مذهب و ارزش های معنوی، بحران ها و خلأهای بسیار زیادی را به وجود آورد که حزب کمونیست و ایدئولوژی سوسیالیسم به هیچ وجه توانایی پاسخ گویی به آنها را نداشت. ب - عوامل خارجی فروپاشی شوروی: 1. کشاندن شوروی به مسابقه تسلیحاتی و گسترش ابعاد آن برای سوق دادن این کشور به توسعه تک بعدی و غافل ماندن از سایر ابعاد توسعه. این امر فاصله سطح زندگی مردم شوروی از کشورهای غربی را بسیار زیاد کرد. اگرچه در شوروی هیچ کس بدون خانه نبود، آموزش رایگان امری همه گیر شده بود و در صد بی سوادی نزدیک به صفر بود، اما سطح زندگی، رفاه عمومی و دسترسی به امکانات دیگر، با مردم غرب قابل مقایسه نبود. 2. محاصره سیاسی - امنیتی شوروی توسط آمریکا وغرب براساس دکتر ین های آیزنهاور، کندی، جانسون، نیکسون، کارتر و ریگان، ارتباط مردمی این کشور را با جهان غرب به کلی قطع نمود واز سوی دیگر تبلیغات نظام کمونیستی و سردمداران شوروی بر ضد غرب کاملا غیر واقعی بود به گونه ای که بعد از فروپاشی شوروی، مردم آن با واقعیت هایی مواجه شدند که ماهیت تبلیغات دولتمردان کشورشان را آشکار ساخت. 3. تحریم های اقتصادی و صنعتی غرب بر علیه این کشور و نفوذ و تسلط غرب بر مؤسسات مالی بین الملل نظیر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، مانع اعطای تسهیلات مالی این نهاد ها به اتحاد جماهیر شوروی و مجموعه اردوگاه شرق شد. از سوی دیگر شعار ایدئولوژی کمونیسم که (هر کس باید به اندازه توانش کار کند و به اندازه نیازش برداشت نماید) شعاری غیر واقعی و بدون ضمانت اجرایی بود. تحقق این شعار تنها با تقوا و ایمان امکان پذیر بود که کمونیسم از هر دوی آنها بی بهره بود. بنابراین راهی جز حاکمیت زور و برخوردهای استبدادی نداشت نتیجه چنین اقتصادی بی توجهی به سطح زندگی مردم و هدر رفتن ثروت های ملی بود. 4. جنگ های سلطه گرایانه و مداخلات نظامی شوروی نظیر جنگ کره، درگیری در چین، جنگ ویتنام، رقابت های نظامی در آفریقا و جنگ افغانستان، که یکی پس از دیگری در گرفت، بنیه اقتصادی شوروی را تضعیف کرد. از آنجا که هزینه رقابت های وسیع نظامی عمدتا بر عهده مردم شوروی بود، لذا هر روز بر دامنه نارضایتی های مردم افزوده می شد. 5. به راه انداختن جنگ تبلیغاتی و روانی گسترده بر ضد اتحاد جماهیر شوروی توسط امپراطوری خبری غرب، جهت تخریب چهره آن کشور و بزرگ نمایی نقاط ضعف و.. 6. پشتیبانی وسیع غرب از مخالفان نظام حاکم بر شوروی از یک طرف و بی اعتبار ساختن نهادهای قضایی، امنیتی و انتظامی شوروی از طرف دیگر، زمینه را برای ترویج آنارشیسم و طغیان های اجتماعی فراهم ساخت (ر.ک: اصلاحات و فروپاشی، حسن واعظی، انتشارات سروش، 1379). بررسی عوامل فوق که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد، همگی حاکی از وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و... و نداشتن کمترین پشتوانه مردمی در این کشور است. در بیان وضعیت اقتصادی و فقر مردم شوروی در زمان فروپاشی آن همین بس که ارزش پول ملی روسیه 40 هزار برابر در مقابل دلار کاهش یافته بود و بدهی های خارجی روسیه بالغ بر 160 میلیارد دلار شده بود. رابعا، هر چند لیبرالیسم غربی به این سرعت دچار انحطاط و فروپاشی نشد ولی واقعیت های کنونی جهان غرب که بر پایه لیبرالیسم و آموزه های آن شکل گرفته است حاکی از بحران های عظیمی در ابعاد مختلف است که در آینده ای نه چندان دور آن را به همان سرنوشت سوسیالیسم اتحاد جماهیر شوروی سوق خواهد داد؛ زیرا هر چند لیبرالیسم غرب از اساس همانند کمونیسم منکر وجود خداوند نیست، اما آموزه های اومانیستی و سکولاریستی آن، به هیچ وجه جایی برای توجه به خداوند متعال و توجه انسان به ماوراء جهان مادی نگذاشته است. بنابراین عامل اصلی انحطاط که همان دوری از خداوند و آموزه های اصیل وحیانی بود، به عینه در جوامع لیبرالیسم وجود دارد. حضرت اام در نامه تاریخی خود به گورباچف با اشاره به این عامل چنین می نگارد: (جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد، مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست، مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است) (صحیفه نور، ج 21، چاپ اول، ص 69 - 66). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100120938)
در مورد علل سقوط شوروی سابق نیاز به اطلاعات جامع دارم؟
فروپاشی و انحطاط اتحاد جماهیر شوروی معلول عوامل داخلی و خارجی متعددی بود که به اختصار عبارتند از: الف - عوامل داخلی فروپاشی شوروی: 1. حاکمیت مارکسیسم بر نظام شوروی و مغایرت های ایدئولوژیکی مارکسیسم و کمونیسم برآمده از اومانیسم و ماتریالیسم با فطرت انسانی و سنت های الهی، ماهیتا محکوم به شکست بود و دیر یا زود جامعه شوروی را با بحران مواجه می ساخت؛ همچنان که ایدئولوژی برآمده از اومانیسم در غرب نیز آن جوامع را با بحران مواجه ساخته است. مکتب کمونیسم با انکار وجود خدا، ارائه تعریف تک بعدی از انسان، بنا کردن روابط اجتماعی و اقتصادی بر مبانی نادرست دیکتاتوری و خفقان برای اجرای آنها راهی جز شکست نداشت. 2. دیکتاتوری و خفقان حاکم بر جامعه شوروی و جنایات ضد بشری دولتمردان و سردمداران این کشور که نمونه بارز آن عملکرد استالین است که زمینه های اجتماعی را برای کاهش سطح مشارکت سیاسی مردم فراهم آورد. بر اثر این خط و مشی دیکتاتور منشانه و سیاست های استبدادی، میلیون ها نفر به طور وحشیانه ای به مرگ محکوم شدند که نتیجه آن ایجاد تنفر و بی اعتمادی در مردم نسبت به نظام حاکم بود. 3. بی اعتقادی رهبران شوروی به ایدئولوژی کمونیستی و نفاق در گفتار و رفتار آنان پایگاه مردمی نظام را به شدت در معرض خطر قرار داد. 4. تأکید بر توسعه تک بعدی و بی توجهی به توسعه متوازن باعث عقب ماندگی این کشور در عرصه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و ضربه پذیری آن شد. 5. اختلاف های داخلی در درون حزب کمونیسم و تشدید اختلاف نیروها در نظام شوروی و کشیده شدن اختلاف های درونی به بیرون. 6. مبارزه مستمر با مذهب و ارزش های معنوی، بحران ها و خلأهای بسیار زیادی را به وجود آورد که حزب کمونیست و ایدئولوژی سوسیالیسم به هیچ وجه توانایی پاسخ گویی به آنها را نداشت. ب - عوامل خارجی فروپاشی شوروی: 1. کشاندن شوروی به مسابقه تسلیحاتی و گسترش ابعاد آن برای سوق دادن این کشور به توسعه تک بعدی و غافل ماندن از سایر ابعاد توسعه. این امر فاصله سطح زندگی مردم شوروی از کشورهای غربی را بسیار زیاد کرد. اگرچه در شوروی هیچ کس بدون خانه نبود، آموزش رایگان امری همه گیر شده بود و در صد بی سوادی نزدیک به صفر بود، اما سطح زندگی، رفاه عمومی و دسترسی به امکانات دیگر، با مردم غرب قابل مقایسه نبود. 2. محاصره سیاسی - امنیتی شوروی توسط آمریکا وغرب براساس دکتر ین های آیزنهاور، کندی، جانسون، نیکسون، کارتر و ریگان، ارتباط مردمی این کشور را با جهان غرب به کلی قطع نمود واز سوی دیگر تبلیغات نظام کمونیستی و سردمداران شوروی بر ضد غرب کاملا غیر واقعی بود به گونه ای که بعد از فروپاشی شوروی، مردم آن با واقعیت هایی مواجه شدند که ماهیت تبلیغات دولتمردان کشورشان را آشکار ساخت. 3. تحریم های اقتصادی و صنعتی غرب بر علیه این کشور و نفوذ و تسلط غرب بر مؤسسات مالی بین الملل نظیر صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، مانع اعطای تسهیلات مالی این نهاد ها به اتحاد جماهیر شوروی و مجموعه اردوگاه شرق شد. از سوی دیگر شعار ایدئولوژی کمونیسم که (هر کس باید به اندازه توانش کار کند و به اندازه نیازش برداشت نماید) شعاری غیر واقعی و بدون ضمانت اجرایی بود. تحقق این شعار تنها با تقوا و ایمان امکان پذیر بود که کمونیسم از هر دوی آنها بی بهره بود. بنابراین راهی جز حاکمیت زور و برخوردهای استبدادی نداشت نتیجه چنین اقتصادی بی توجهی به سطح زندگی مردم و هدر رفتن ثروت های ملی بود. 4. جنگ های سلطه گرایانه و مداخلات نظامی شوروی نظیر جنگ کره، درگیری در چین، جنگ ویتنام، رقابت های نظامی در آفریقا و جنگ افغانستان، که یکی پس از دیگری در گرفت، بنیه اقتصادی شوروی را تضعیف کرد. از آنجا که هزینه رقابت های وسیع نظامی عمدتا بر عهده مردم شوروی بود، لذا هر روز بر دامنه نارضایتی های مردم افزوده می شد. 5. به راه انداختن جنگ تبلیغاتی و روانی گسترده بر ضد اتحاد جماهیر شوروی توسط امپراطوری خبری غرب، جهت تخریب چهره آن کشور و بزرگ نمایی نقاط ضعف و.. 6. پشتیبانی وسیع غرب از مخالفان نظام حاکم بر شوروی از یک طرف و بی اعتبار ساختن نهادهای قضایی، امنیتی و انتظامی شوروی از طرف دیگر، زمینه را برای ترویج آنارشیسم و طغیان های اجتماعی فراهم ساخت (ر.ک: اصلاحات و فروپاشی، حسن واعظی، انتشارات سروش، 1379). بررسی عوامل فوق که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد، همگی حاکی از وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و... و نداشتن کمترین پشتوانه مردمی در این کشور است. در بیان وضعیت اقتصادی و فقر مردم شوروی در زمان فروپاشی آن همین بس که ارزش پول ملی روسیه 40 هزار برابر در مقابل دلار کاهش یافته بود و بدهی های خارجی روسیه بالغ بر 160 میلیارد دلار شده بود. رابعا، هر چند لیبرالیسم غربی به این سرعت دچار انحطاط و فروپاشی نشد ولی واقعیت های کنونی جهان غرب که بر پایه لیبرالیسم و آموزه های آن شکل گرفته است حاکی از بحران های عظیمی در ابعاد مختلف است که در آینده ای نه چندان دور آن را به همان سرنوشت سوسیالیسم اتحاد جماهیر شوروی سوق خواهد داد؛ زیرا هر چند لیبرالیسم غرب از اساس همانند کمونیسم منکر وجود خداوند نیست، اما آموزه های اومانیستی و سکولاریستی آن، به هیچ وجه جایی برای توجه به خداوند متعال و توجه انسان به ماوراء جهان مادی نگذاشته است. بنابراین عامل اصلی انحطاط که همان دوری از خداوند و آموزه های اصیل وحیانی بود، به عینه در جوامع لیبرالیسم وجود دارد. حضرت اام در نامه تاریخی خود به گورباچف با اشاره به این عامل چنین می نگارد: (جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد، مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست، مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است) (صحیفه نور، ج 21، چاپ اول، ص 69 - 66). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100120938)
- [سایر] پیدایش سازمان اطلاعات و جاسوسی شوروی سابق به نام (کا.گ.ب) چگونه بوده است؟
- [سایر] مهمترین علل سیاسی- مذهبی که در پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی نقش داشتند را توضیح دهید؟
- [سایر] علل افزایش نیاز جامعه مجموعه دینی و علمی چیست ؟
- [سایر] چگونه قرآن را بفهمیم؟ علل نیاز به تفسیر قرآن چیست؟
- [سایر] وجوه افتراق انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب ها خصوصاً شوروی سابق در چیست؟
- [سایر] سیاست اتحاد جماهیر شوروی سابق در خلیج فارس را بیان کنید؟
- [سایر] آیا اسلام در اقتصاد دارای نظریه ی جامع و مستقلی هست؟ و آیا اقتصاد اسلامیِ امروز ما جواب گوی نیاز بشریت در زمینه ی اقتصاد می باشد؟
- [سایر] آیا اتحاد جماهیر شوروی سابق، در طول جنگ از عراق حمایت کرد؟ چگونه؟
- [سایر] اتحاد جماهیر شوروی سابق، در راهاندازی جنگ، چه نقشی داشت و چه منافعی را تعقیب میکرد؟
- [سایر] علت اصلی سقوط شاه سیاست اسلام زدایی او بود یا فقدان توسعه سیاسی باعث انقلاب و سقوط شاه گردید؟
- [آیت الله جوادی آملی] .سیّد مستحق خمس یا فقیه جامع الشرای ط نمی توانند برای بریءالذمّه کردن بدهکار، خ مس را دستگردان کنند و به مبلغ کمتری مصالحه نمایند، برای این که وجوب خمس برای کمک به امام (ع) و سادات نیازمند است و با دستگردان کردن، نیاز سادات فقیر برطرف نمیشود. چنانچه مصلحتی وجود داشته باشد , فقیه جامع الشرای ط می تواند با مبلغی دستگردان نماید ; همچنین است ا گر دستگردان جهت مهلت دادن به کسی باشد که خمس ب ر ذمّه دارد که در صورت مصلحت, جایز است.
- [آیت الله مظاهری] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد میدهد باید ملاحظه اهمیّت شود و مجرّد ضرر قابل توجّه موجب سقوط آن نمیشود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مالی را که خمس آن داده نشده بخرد چنانچه مجتهد جامع الشرائط معامله پنج یک آن را اجازه ندهد معامله آن مقدار باطل است و مجتهد جامع الشرائط می تواند پنج یک آن مال را بگیرد و اگر اجازه بدهد معامله صحیح است و خریدار باید مقدار پنج یک پول آن را به مجتهد جامع الشرائط بدهد، و اگر به فروشنده داده می تواند از او پس بگیرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر طلا و نقره را عاریه نماید و شرط کند که اگر تلف شود ضامن نباشد صحت آن شرط اشکال دارد، ولی شرط سقوط یا اسقاط ما فی الذمه مانعی ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کسی دو نفر را وصی کند که با هم به شرکت عمل کنند چنانچه یکی از آن دو بمیرد، یا دیوانه، یا کافر شود، مجتهد جامع الشرائط یک نفر دیگر را به جای او معین می کند و اگر هر دو بمیرند، یا دیوانه، یا کافر شوند، مجتهد جامع الشرائط دو نفر دیگر را معین می کند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] بچّه صغیری را که ولیّ ندارد بدون اجازه مجتهد جامع الشرائط نمی شود اجیر کرد، و کسی که به مجتهد جامع الشرائط دسترسی ندارد، می تواند از یک نفر مؤمن که عادل باشد، اجازه بگیرد و او را اجیر نماید. البته اگر اجیر کردن وی به مصلحت او باشد.
- [آیت الله مظاهری] خمس را باید در این زمان به مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او بدهند که آنها صرف سادات فقیر و تقویت اسلام مخصوصاً اداره حوزههای علمیّه بنمایند، و اگر خود بخواهد به سیّد فقیری بدهد یا به مصرف دیگری برساند باید از مجتهد جامع الشرایط یا وکیل او اجازه بگیرد و بدون اجازه نمیتواند آن را به مصرف برساند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی از مستحقِ خمس طلبکار است، می تواند با اذن فقیه جامع الشرا یط طلب خودش را از خمسی که به ذمّه دارد، محاسبه کن د و بریءالذمّه شود; همچنین اگر کسی از مستحق سهم امام(ع) طلبکار است، میتواند طلب خود را با اذن فقیه جامع الشرا یط، از سهم امام (ع) که بر عهده اوست, محاسبه نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مجتهد جامع الشرائط حکم کند که اوّل ماه است کسی هم که تقلید او را نمی کند باید به حکم او عمل کند، ولی کسی که می داند مجتهد جامع الشرائط اشتباه کرده نمی تواند به حکم او عمل نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پدر و جد پدری دیوانه ای که دیوانگی او متصل بزمان صغیر بودنش باشد، اگر مصلحت باشد می توانند زن او را طلاق بدهند. و اگر متّصل نباشد با مجتهد جامع الشرائط است و احتیاط آنستکه مجتهد جامع الشرائط هم از آنان اذن بگیرد.