چرا پس از فتح خرمشهر، جنگ تداوم یافت؟
این که چرا پس از فتح خرمشهر، جنگ تداوم یافت، امروز به یکی از مناقشات سیاسی تبدیل شده است. پاسخ به این پرسش، مبتنی بر تحلیل واقع بینانه‌ای از تحولات سیاسی نظامی آن دوره از تاریخ جنگ ایران و عراق می‌باشد. بدون تردید، هیچ حادثه و رخداد نظامی در طول هشت سال دفاع مقدس، همانند اشغال و سپس فتح خرمشهر، اهمیت پیدا نکرد. اشغال آن توسط ارتش عراق، برگ برنده به حساب می‌آمد1 و آزادسازی آن توسط رزمندگان اسلام و عقب‌نشینی تحقیرآمیز ارتش عراق نیز آن رژیم را به نقطه پایانی اهداف خود در جنگ نزدیک کرد.2 فتح خرمشهر از آن جهت اهمیت یافت که معادله جنگ را به نفع ایران بر هم زد و موجب پیدایش وضعیت جدیدی در صحنه سیاسی نظامی منطقه خلیج فارس گردید. آمریکا که تا پیش از فتح خرمشهر به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران دل بسته بود، با باز پس‌گیری آن - به گفته واینبرگر، وزیر دفاع وقت آمریکا - مصمّم به تغییر سیاست خارجی خود در قبال عراق شد.3 آمریکا از بیم تغییرات احتمالی در منطقه خلیج فارس و احتمال سرنگونی رژیم صدام، کمک‌های حیاتی خود به عراق را آغاز کرد4 و در این راستا، نام عراق را از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست خارج ساخت و محدودیت فروش تسلیحات به عراق را لغو کرد.5 علاوه بر این، آمریکا به منظور فراهم سازی زمینه‌های حمایت سیاسی و تبلیغاتی از عراق، این کشور را متقاعد کرد تا آمادگی خود را برای عقب‌نشینی از خاک ایران، اعلان کند. عراق نیز که پس از عقب‌نشینی از خرمشهر، احساس ضعف می‌کرد، آمادگی خود را برای برقراری آتش بس اعلام کرد. در این زمان، سازمان ملل متحد، شرایط ایران مبنی بر محکومیت متجاوز و پرداخت غرامت به ایران را نپذیرفت و همچنان بر تقدم آتش بس بر هر اقدام دیگری تأکید کرد. ایران در وضعیت جدید و با توجه به موقعیت برتر سیاسی و نظامی خود، دو راه حل فراروی خود می‌دید: 1. آغاز مذاکره با رژیم عراق و قدرت‌های حامی آن که لازمه آن، امتیاز دادن به ایران بود؛ ولی سازمان ملل متحد و قدرت‌های حاکم بر شورای امنیّت، این اقدام را به منزله به رسمیت شناختن قدرت ایران در منطقه می‌دانستند و بدین صورت، با بی‌توجهی به درخواست‌های ایران، عملاً درهای مذاکره را مسدود کردند و حتی برخی از سران کشورهای اسلامی مثل احمد سکوتوره، رئیس جمهور گینه، یاسر عرفات، رئیس ساف و حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، برای میانجی‌گری به ایران آمدند؛ اما هیچ یک از پیشنهادهای آنان، حاوی دفاع از حقوق ایران نبود و حتی حاضر نبودند که تضمین بدهند که عراق پس از بازسازی نیروهایش، دوباره دست به تجاوز نزند.6 2. ترک مخاصمه بدون پایان جنگ، راه حل دیگری بود که فراروی ایران قرار داشت. در این صورت، قوای نظامی ایران می‌بایست در حالت نه جنگ و نه صلح، در مرزها مستقر شوند و این امر، جز فرسایش قوای سیاسی و نظامی ایران، نتیجه‌ای نداشت و به نوشته روزنامه گاردین، توقف بی‌حاصل ایران در خاک خود، هیچ ضمانتی برای گرفتن امتیاز از عراق نبود و نیز مانع تجدید قوا و بازسازی ارتش عراق هم نمی‌شد. به همین منظور، در تاریخ 20 خرداد 1361، جلسه‌ای در حضور امام خمینی در جماران تشکیل شد و موضوع به بحث گذاشته شد. از نظر نظامیان شرکت کننده در آن جلسه، امکان پدافند با توقف روی خط مرزی وجود نداشت؛ زیرا در اغلب نقاط مرزی، هیچ گونه مانع طبیعی وجود نداشت و ایجاد استحکامات جدید نیز یک سال به طول می‌انجامید و طی این مدت، احتمال حمله مجدد عراق جدی بود و مهم‌تر این که با تکیه بر اصل متعارف نظامی تعقیب دشمن، هر گونه توقف پس از فتح خرمشهر، یک حرکت غیر اصولی بود. به همین دلیل، امام خمینی پس از تردید ابتدایی در مورد تداوم جنگ در خاک عراق، بإ؛ ّّ استماع دلایل نظامیان و نا امیدی از پذیرش شرایط ایران توسط دولت عراق، به ادامه جنگ متقاعد شد. با این همه، هدف ایران از ورود به خاک عراق، تهدید شهر بصره و در تیررس قرار دادن منطقه عظیم نفتی رمیله و صفوان عراق بود تا بدین وسیله دولت عراق را وادار به تأمین خواسته‌های خود کند. پی‌نوشت: 1. روزنامه اطلاعات، 1361.3.19، به نقل از روزنامه گاردین. 2. خبرگزاری جمهوری اسلامی، به نقل از خبرنگار روال استریت ژورنال. 3. همان، به نقل از لوس‌آنجلس تایمز. 4. نیویورک تایمز، 26 ژانویه 1992. 5. نشریه مسلم میدیا، ژانویه 1985، چاپ لندن. 6. اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، کارنامه و خاطرات (مقدمه).
عنوان سوال:

چرا پس از فتح خرمشهر، جنگ تداوم یافت؟


پاسخ:

این که چرا پس از فتح خرمشهر، جنگ تداوم یافت، امروز به یکی از مناقشات سیاسی تبدیل شده است. پاسخ به این پرسش، مبتنی بر تحلیل واقع بینانه‌ای از تحولات سیاسی نظامی آن دوره از تاریخ جنگ ایران و عراق می‌باشد. بدون تردید، هیچ حادثه و رخداد نظامی در طول هشت سال دفاع مقدس، همانند اشغال و سپس فتح خرمشهر، اهمیت پیدا نکرد. اشغال آن توسط ارتش عراق، برگ برنده به حساب می‌آمد1 و آزادسازی آن توسط رزمندگان اسلام و عقب‌نشینی تحقیرآمیز ارتش عراق نیز آن رژیم را به نقطه پایانی اهداف خود در جنگ نزدیک کرد.2
فتح خرمشهر از آن جهت اهمیت یافت که معادله جنگ را به نفع ایران بر هم زد و موجب پیدایش وضعیت جدیدی در صحنه سیاسی نظامی منطقه خلیج فارس گردید. آمریکا که تا پیش از فتح خرمشهر به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران دل بسته بود، با باز پس‌گیری آن - به گفته واینبرگر، وزیر دفاع وقت آمریکا - مصمّم به تغییر سیاست خارجی خود در قبال عراق شد.3 آمریکا از بیم تغییرات احتمالی در منطقه خلیج فارس و احتمال سرنگونی رژیم صدام، کمک‌های حیاتی خود به عراق را آغاز کرد4 و در این راستا، نام عراق را از فهرست کشورهای به اصطلاح تروریست خارج ساخت و محدودیت فروش تسلیحات به عراق را لغو کرد.5 علاوه بر این، آمریکا به منظور فراهم سازی زمینه‌های حمایت سیاسی و تبلیغاتی از عراق، این کشور را متقاعد کرد تا آمادگی خود را برای عقب‌نشینی از خاک ایران، اعلان کند. عراق نیز که پس از عقب‌نشینی از خرمشهر، احساس ضعف می‌کرد، آمادگی خود را برای برقراری آتش بس اعلام کرد. در این زمان، سازمان ملل متحد، شرایط ایران مبنی بر محکومیت متجاوز و پرداخت غرامت به ایران را نپذیرفت و همچنان بر تقدم آتش بس بر هر اقدام دیگری تأکید کرد. ایران در وضعیت جدید و با توجه به موقعیت برتر سیاسی و نظامی خود، دو راه حل فراروی خود می‌دید:
1. آغاز مذاکره با رژیم عراق و قدرت‌های حامی آن که لازمه آن، امتیاز دادن به ایران بود؛ ولی سازمان ملل متحد و قدرت‌های حاکم بر شورای امنیّت، این اقدام را به منزله به رسمیت شناختن قدرت ایران در منطقه می‌دانستند و بدین صورت، با بی‌توجهی به درخواست‌های ایران، عملاً درهای مذاکره را مسدود کردند و حتی برخی از سران کشورهای اسلامی مثل احمد سکوتوره، رئیس جمهور گینه، یاسر عرفات، رئیس ساف و حبیب شطی دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، برای میانجی‌گری به ایران آمدند؛ اما هیچ یک از پیشنهادهای آنان، حاوی دفاع از حقوق ایران نبود و حتی حاضر نبودند که تضمین بدهند که عراق پس از بازسازی نیروهایش، دوباره دست به تجاوز نزند.6
2. ترک مخاصمه بدون پایان جنگ، راه حل دیگری بود که فراروی ایران قرار داشت. در این صورت، قوای نظامی ایران می‌بایست در حالت نه جنگ و نه صلح، در مرزها مستقر شوند و این امر، جز فرسایش قوای سیاسی و نظامی ایران، نتیجه‌ای نداشت و به نوشته روزنامه گاردین، توقف بی‌حاصل ایران در خاک خود، هیچ ضمانتی برای گرفتن امتیاز از عراق نبود و نیز مانع تجدید قوا و بازسازی ارتش عراق هم نمی‌شد.
به همین منظور، در تاریخ 20 خرداد 1361، جلسه‌ای در حضور امام خمینی در جماران تشکیل شد و موضوع به بحث گذاشته شد. از نظر نظامیان شرکت کننده در آن جلسه، امکان پدافند با توقف روی خط مرزی وجود نداشت؛ زیرا در اغلب نقاط مرزی، هیچ گونه مانع طبیعی وجود نداشت و ایجاد استحکامات جدید نیز یک سال به طول می‌انجامید و طی این مدت، احتمال حمله مجدد عراق جدی بود و مهم‌تر این که با تکیه بر اصل متعارف نظامی تعقیب دشمن، هر گونه توقف پس از فتح خرمشهر، یک حرکت غیر اصولی بود. به همین دلیل، امام خمینی پس از تردید ابتدایی در مورد تداوم جنگ در خاک عراق، بإ؛ ّّ استماع دلایل نظامیان و نا امیدی از پذیرش شرایط ایران توسط دولت عراق، به ادامه جنگ متقاعد شد. با این همه، هدف ایران از ورود به خاک عراق، تهدید شهر بصره و در تیررس قرار دادن منطقه عظیم نفتی رمیله و صفوان عراق بود تا بدین وسیله دولت عراق را وادار به تأمین خواسته‌های خود کند.

پی‌نوشت:
1. روزنامه اطلاعات، 1361.3.19، به نقل از روزنامه گاردین.
2. خبرگزاری جمهوری اسلامی، به نقل از خبرنگار روال استریت ژورنال.
3. همان، به نقل از لوس‌آنجلس تایمز.
4. نیویورک تایمز، 26 ژانویه 1992.
5. نشریه مسلم میدیا، ژانویه 1985، چاپ لندن.
6. اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، کارنامه و خاطرات (مقدمه).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین