الف. ماهیت نظارت بر رهبری براساس اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی، مجلس خبرگان، بعد از معرفی فقیه واجد الشرایط به عنوان ولی فقیه، در طول دوران رهبری نیز وظیفه نظارت بر اعمال و رفتار رهبر، به منظور (بقاء شرایط) را برعهده دارد. نظارت مجلس خبرگان چنانکه در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان نیز آمده، به هیچ وجه نظارتی (کنترلی و پارلمانی و استیضاح) نمی باشد، بلکه صرفا یک (نظارت تشخیصی) است؛ یعنی صرفا در محدوده ای است که خبرگان باید مطابق اصل یکصدو یازدهم قانون اساسی به منظور تداوم بقای شرایط رهبری از آن اطلاع داشته باشند. بنابراین رابطه مجلس خبرگان با رهبری، شباهتی به رابطه مجلس شورای اسلامی و وزیران ندارد. مجلس، اعضای دولت را تعیین و به وزرا رأی اعتماد می دهد و در عین حال، سیاست ها و قوانین را مشخص می کند و وزرا باید در چهارچوب آن قوانین مصوّب، عمل کنند و به نمایندگان مجلس هم پاسخگو باشند. مجلس مطابق قانون اساسی، حاکم بر وزرای دولت است و در صورت تشخیص ناکارایی وزیر، می تواند وی را استیضاح و برکنار کند1. هم چنین نظارت مجلس خبرگان، از نوع نظارت (دستگاه آمر) نیز نیست؛ زیرا بنا بر نظریه نصب، خبرگان رهبر را به رهبری منصوب نکرده است تا در صورت فقدان شرایط رهبری او را برکنار نماید؛ بلکه کارویژه خبرگان در زمان انتخاب و یا عزل (کشف و شناسایی) است. بر این اساس نظارت آن نیز بر رهبری، (نظارت بر بقای شرایط) می باشد. ب. سازوکار نظارت بر رهبری مجلس خبرگان، به منظور انجام دادن وظیفه نظارتی خویش بر بقاء شرایط رهبری، از میان اعضای خود هیئتی را مرکب از یازده نفر عضو اصلی و چهار نفر عضو علی البدل، برای مدت دو سال با رأی مخفی انتخاب می نمایند2 که به (کمیسیون تحقیق) معروف است؛ اعضای آن باید فراغت کافی برای انجام دادن وظایف خود داشته باشند. بستگان نزدیک سببی و نسبی رهبر، نمی توانند عضو کمیسیون تحقیق باشند. تحقیقات و مذاکرات کمیسیون تحقیق، محرمانه است و کمیسیون مجاز به انتشار آن ها جز به روش بیان شده در این آیین نامه نیست. این کمیسیون وظیفه دارد هرگونه اطلاع لازم را در رابطه با اصل یکصد و یازدهم در محدوده ی قوانین و موازین شرعی تحصیل نماید و با اشراف برکارهای رهبری، سخنرانی ها، موضع گیری ها، عزل و نصب ها و کارهای دیگر رهبر را مورد بررسی قرار دهد. این هیئت بر عملکرد نهادهایی که زیر نظر رهبری کار می کنند به طور غیررسمی اشراف دارد و اگر در کار آن ها مشکلاتی دید به رهبری تذکر می دهد3. همچنین نسبت به صحت و سقم گزارش های واصله تحقیق و در صورتی که لازم بداند با مقام رهبری ملاقات نماید4. و مقام رهبری در خصوص گزارش ارائه شده حق دفاع از خود را خواهد داشت. دبیرخانه مجلس خبرگان باید این گونه گزارش ها را به کمیسیون تحقیق تسلیم کند و اگر دیگر اعضای خبرگان نیز دراین باره، اطلاعاتی در اختیار دارند، باید آن ها را در اختیار کمیسیون قرار دهند. اگر کمیسیون تحقیق، پس از بررسی و تحقیق، مطالب مذکور را برای تشکیل اجلاس خبرگان کافی دانست، تشکیل جلسه فوق العاده را از هیئت رئیسه خواستار می شود و اگر کافی ندانست، موضوع را با عضو یا اعضای خبرگانی که اطلاعات را ارائه داده بودند، در میان می گذارد و درباره آن ها توضیح می دهد. اگر آنان قانع شدند، موضوع مسکوت می ماند و اگر قانع نشدند، در صورتی که اکثر نمایندگان منتخب، از هیئت رئیسه مجلس، تقاضای تشکیل جلسه فوق العاده کنند، هیئت رئیسه باید جلسه را تشکیل دهد. نصاب لازم در تشخیص موضوع و عمل به اصل یکصد و یازدهم، آرای دو سوم نمایندگان منتخب می باشد. هرگاه رهبر به تشخیص خبرگان از انجام وظیفه رهبری ناتوان شود از مقام خود برکنار می شود. جلسه های هیئت تحقیق هم مستمر است؛ یعنی در طول سال هر پانزده روز یا هر ماه یک مرتبه اقلاً جلسه دارند5. پی نوشت: 1. علی شکوهی، نظارت خبرگان بر رهبری چگونه اعمال می شود؟ سایت خبری تحلیلی فردا. 2. ماده یکم آیین نامه داخلی مجلس خبرگان. 3. در ماده 16 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان آمده است: (هیئت رئیسه مجلس خبرگان می تواند در هر اجلاسیه ای از مسؤال یا مسؤالان یک یا چند نهاد از نهادهایی که زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری فعالیت می کنند، جهت استماع گزارش فعالیت های مهم آن ها به جلسه رسمی مجلس خبرگان دعوت نماید. مدت زمان گزارش، حداکثر یک ساعت خواهد بود. 4. مطابق ماده 33 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان: (این کمیسیون [تحقیق] موظف است هرگونه اطلاع لازم را درباره اصل یکصدویازدهم، در محدوده قوانین و موازین شرعی، به دست آورد. هم چنین درباره صحت و سقم گزارش های رسیده، دراین باره، تحقیق و بررسی کند و اگر لازم بداند، با مقام معظم رهبری، در این زمینه، ملاقات کند). 5. ر. ک: مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، گفت و گو با آیة اللّه ابراهیم امینی، و گفت و گو با آیه اللّه سید حسن طاهری خرم آبادی، فصلنامه حکومت اسلامی ش 8. منبع: www.porseman.org
الف. ماهیت نظارت بر رهبری
براساس اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی، مجلس خبرگان، بعد از معرفی فقیه واجد الشرایط به عنوان ولی فقیه، در طول دوران رهبری نیز وظیفه نظارت بر اعمال و رفتار رهبر، به منظور (بقاء شرایط) را برعهده دارد. نظارت مجلس خبرگان چنانکه در مشروح مذاکرات مجلس خبرگان نیز آمده، به هیچ وجه نظارتی (کنترلی و پارلمانی و استیضاح) نمی باشد، بلکه صرفا یک (نظارت تشخیصی) است؛ یعنی صرفا در محدوده ای است که خبرگان باید مطابق اصل یکصدو یازدهم قانون اساسی به منظور تداوم بقای شرایط رهبری از آن اطلاع داشته باشند. بنابراین رابطه مجلس خبرگان با رهبری، شباهتی به رابطه مجلس شورای اسلامی و وزیران ندارد. مجلس، اعضای دولت را تعیین و به وزرا رأی اعتماد می دهد و در عین حال، سیاست ها و قوانین را مشخص می کند و وزرا باید در چهارچوب آن قوانین مصوّب، عمل کنند و به نمایندگان مجلس هم پاسخگو باشند. مجلس مطابق قانون اساسی، حاکم بر وزرای دولت است و در صورت تشخیص ناکارایی وزیر، می تواند وی را استیضاح و برکنار کند1. هم چنین نظارت مجلس خبرگان، از نوع نظارت (دستگاه آمر) نیز نیست؛ زیرا بنا بر نظریه نصب، خبرگان رهبر را به رهبری منصوب نکرده است تا در صورت فقدان شرایط رهبری او را برکنار نماید؛ بلکه کارویژه خبرگان در زمان انتخاب و یا عزل (کشف و شناسایی) است. بر این اساس نظارت آن نیز بر رهبری، (نظارت بر بقای شرایط) می باشد.
ب. سازوکار نظارت بر رهبری
مجلس خبرگان، به منظور انجام دادن وظیفه نظارتی خویش بر بقاء شرایط رهبری، از میان اعضای خود هیئتی را مرکب از یازده نفر عضو اصلی و چهار نفر عضو علی البدل، برای مدت دو سال با رأی مخفی انتخاب می نمایند2 که به (کمیسیون تحقیق) معروف است؛ اعضای آن باید فراغت کافی برای انجام دادن وظایف خود داشته باشند. بستگان نزدیک سببی و نسبی رهبر، نمی توانند عضو کمیسیون تحقیق باشند. تحقیقات و مذاکرات کمیسیون تحقیق، محرمانه است و کمیسیون مجاز به انتشار آن ها جز به روش بیان شده در این آیین نامه نیست. این کمیسیون وظیفه دارد هرگونه اطلاع لازم را در رابطه با اصل یکصد و یازدهم در محدوده ی قوانین و موازین شرعی تحصیل نماید و با اشراف برکارهای رهبری، سخنرانی ها، موضع گیری ها، عزل و نصب ها و کارهای دیگر رهبر را مورد بررسی قرار دهد. این هیئت بر عملکرد نهادهایی که زیر نظر رهبری کار می کنند به طور غیررسمی اشراف دارد و اگر در کار آن ها مشکلاتی دید به رهبری تذکر می دهد3. همچنین نسبت به صحت و سقم گزارش های واصله تحقیق و در صورتی که لازم بداند با مقام رهبری ملاقات نماید4. و مقام رهبری در خصوص گزارش ارائه شده حق دفاع از خود را خواهد داشت. دبیرخانه مجلس خبرگان باید این گونه گزارش ها را به کمیسیون تحقیق تسلیم کند و اگر دیگر اعضای خبرگان نیز دراین باره، اطلاعاتی در اختیار دارند، باید آن ها را در اختیار کمیسیون قرار دهند. اگر کمیسیون تحقیق، پس از بررسی و تحقیق، مطالب مذکور را برای تشکیل اجلاس خبرگان کافی دانست، تشکیل جلسه فوق العاده را از هیئت رئیسه خواستار می شود و اگر کافی ندانست، موضوع را با عضو یا اعضای خبرگانی که اطلاعات را ارائه داده بودند، در میان می گذارد و درباره آن ها توضیح می دهد. اگر آنان قانع شدند، موضوع مسکوت می ماند و اگر قانع نشدند، در صورتی که اکثر نمایندگان منتخب، از هیئت رئیسه مجلس، تقاضای تشکیل جلسه فوق العاده کنند، هیئت رئیسه باید جلسه را تشکیل دهد. نصاب لازم در تشخیص موضوع و عمل به اصل یکصد و یازدهم، آرای دو سوم نمایندگان منتخب می باشد. هرگاه رهبر به تشخیص خبرگان از انجام وظیفه رهبری ناتوان شود از مقام خود برکنار می شود. جلسه های هیئت تحقیق هم مستمر است؛ یعنی در طول سال هر پانزده روز یا هر ماه یک مرتبه اقلاً جلسه دارند5.
پی نوشت:
1. علی شکوهی، نظارت خبرگان بر رهبری چگونه اعمال می شود؟ سایت خبری تحلیلی فردا.
2. ماده یکم آیین نامه داخلی مجلس خبرگان.
3. در ماده 16 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان آمده است: (هیئت رئیسه مجلس خبرگان می تواند در هر اجلاسیه ای از مسؤال یا مسؤالان یک یا چند نهاد از نهادهایی که زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری فعالیت می کنند، جهت استماع گزارش فعالیت های مهم آن ها به جلسه رسمی مجلس خبرگان دعوت نماید. مدت زمان گزارش، حداکثر یک ساعت خواهد بود.
4. مطابق ماده 33 آیین نامه داخلی مجلس خبرگان: (این کمیسیون [تحقیق] موظف است هرگونه اطلاع لازم را درباره اصل یکصدویازدهم، در محدوده قوانین و موازین شرعی، به دست آورد. هم چنین درباره صحت و سقم گزارش های رسیده، دراین باره، تحقیق و بررسی کند و اگر لازم بداند، با مقام معظم رهبری، در این زمینه، ملاقات کند).
5. ر. ک: مقررات و عملکرد مجلس خبرگان، گفت و گو با آیة اللّه ابراهیم امینی، و گفت و گو با آیه اللّه سید حسن طاهری خرم آبادی، فصلنامه حکومت اسلامی ش 8.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] ساز و کار نظارت بر رهبری از سوی مجلس خبرگان چگونه است؟
- [سایر] ماهیت و ساز و کار نظارت بر رهبری از سوی مجلس خبرگانچگونه است؟
- [سایر] کیفیت «نظارت» مجلس خبرگان بر رهبر چگونه است؟
- [سایر] چه نهادی بر مجلس خبرگان رهبری نظارت میکند که به وظایف خود عمل نماید و دچار انحراف نشود؟
- [سایر] چه نهادی بر مجلس خبرگان رهبری نظارت میکند که به وظایف خود عمل نماید و دچار انحراف نشود؟
- [سایر] چه نهادی بر مجلس خبرگان رهبری نظارت میکند که به وظایف خود عمل نماید و دچار انحراف نشود؟
- [سایر] آیا نظارت بر رهبری را می توان نهادینه کرد؟مجلس خبرگان درباره نظارت بر رهبری, چه وظیفه ای بر عهده دارد؟آیا سبب بوجود آمدن یک رهبری مخفی نمی شود؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید با توجه به اینکه وظیفه ی مجلس خبرگان رهبری نظارت بر ولی فقیه جامعه است، مشاهده می شود تعداد زیادی از اعضای خبرگان از طرف رهبر انقلاب دارای مسئولیت هایی می گردند. آیا انجام چنین کاری سبب وابستگی اعضا به رهبری نمی شود و وظیفه ی نظارتی مجلس خبرگان را تحت الشعاع قرار نمی دهد؟ آیا تاکنون نظارت خبرگان کارکردی داشته است؟
- [سایر] برخی می گویند مجلس خبرگان بعد از انتخاب رهبری تشریفاتی است و نقشی در نظارت بر رهبری ندارد، آیا اینچنین است؟ آیا این نظارت شکل گرفته و ادامه داشته است؟
- [سایر] کدام شاخصهها باید محقق شود تا عزل رهبری در دستور کار مجلس خبرگان قرار گیرد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه صاحب کار، بنایی را وکیل کند که برای او کارگر ساختمانی بگیرد چنانچه بیش از آنچه به کارگر مزد می دهد از صاحب کار بگیرد حرام است، ولی اگر قبول کند که ساختمان را با مبلغ معینی تمام نماید و بیش از آنچه خرج کرده است باشد اشکالی ندارد، اما احتیاط این است که خودش هم کاری را انجام داده باشد، خواه بنایی باشد، یا نظارت بر آن، یا تهیه مصالح.
- [آیت الله جوادی آملی] .عقد خرید و فروش را در چند مورد میتوان به هم زد: یکم: مادامی که دو طرف از یکدیگر جدا نشوند , هرچند مکان داد و ستد , مانند زمان آن , عوض شده باشد و این خیار (خیار مجلس) حقّ هر دو طرف است، اگر خرید و فروش با تلفن یا اینترنت انجام می شود, مادامی که تلفن را قطع نکردند , خیار مجلس محفوظ است، گرچه گفتگوی آن ها درباره معامله تمام شده باشد و درباره چیز دیگر صحبت کنند. دوم: هرگاه خریدار یا فروشنده , مغبون شده باشد (خیار غبن), گاهی ممکن است هر کدام از جهت خاص , مغبون شده باشد. در خیار غبن، مغبون نمیتواند طرف مقابل را وادار کند که مقدار زائد را برگرداند , مگر آنکه مصالحه نمایند. تنها حق مغبون, به هم زدن معامله است. سوم: هر گاه خریدار یا فروشنده یا هر دو، شرط کنند که تا فلان زمان حق به هم زدن معامله را داشته باشند (شرط خیار) چهارم: هرگاه فروشنده یا خریدار , ارزش مال خود را با گفتار یا رفتار، بیش از آنچه هست نشان دهد تا رغبت و قیمت آن، افزایش کاذب یابد (خیار تدلیس) پنجم: هرگاه خریدار یا فروشنده شرط کند که کار معیّنی را انجام دهد یا کالا و بهایی که می دهد, دارای وصف خاص باشد و به شرط عمل نشود (خیار تخلّف شرط) ششم: هرگاه کالا یا بهای آن و یا هر دو دارای عیبی باشد (خیار عیب ) و طرف مقابل از عیب چیزی که تحویل می گیرد, آگاه نباشد; یا اگر از اصل عیب مطلع بوده, از مقدار زائد آن باخبر نباشد. هفتم: هرگاه کالا یا بهای آن یا هردو , از دو جزء تشکیل یافته باشد که یکی دارای مالیّت است و دیگری مالیّت ندارد، معامله نسبت به جزئ ی که مالیّت دارد, صحیح و نسبت به جزء دیگر , باطل است, در این صورت , هرکدام از خریدار یا فروشنده که جزء دیگر کالا یا بها به دست ا و نرسیده است , می تواند اصل معامله صحیح را به هم بزند (خیار تبعّض صفقه); همچنین اگر هر دو جزء دارای مالیّت بوده و خرید و فروش آن ها صحیح است؛ ولی یک جزء، مال طرف معامله است و جزء دیگر، مال بیگانه است که به معامله راضی نیست, در این صورت, کسی که فقط یک جزء را دریافت کرده, هرچند معامله نسبت به همان جزء صحیح است؛ ولی او می تواند اصل داد و ستد را به هم بزند و در این جهت, فرقی نیست بین آنکه دو جزء با هم ممزوج باشند مانند چند لیتر شیر یا مخلوط باشند نظیر چند کیلو گندم نیز فرقی نیست که کالا یا بها با جزء دیگ ر مشاع باشند; یا جدا و خواه این حالت ها پیش از فروش باشد ; یا پس از آن و قبل از قبض، در تمام این صورت ها خیار شرکت و خیار تبعّض صفقه مطرح است , هرچند خیارِ تبعّضِ صَ فْقه به حالت های حاصل شده قبل از معامله, گفته میشود. هشتم: فروشنده یا خریدار , اوصاف کالا یا بهای آن را برای طرف دیگر بیان کند و هنگامی که خریدار کالا را یا فروشنده بها را دید، معلوم شود خلاف وصفی است که آن را شنید ; در صورت اول , خریدار و در صورت دوم , فروشنده می تواند معامله را به هم بزند (خیار رؤیت ); همچنین اگر کسی مالی داشته باشد که آن را ندیده و دیگری اوصاف آن مال را برای وی بیان نموده و او نیز همان خصوصیت ها را برای خریدار بگوید و بعد از فروش بفهمد که مال بهتر از آن بوده که برای او گزارش دادهاند, میتواند معامله را به هم بزند. نهم: هرگاه فروشنده کالایی را به صورت نقد و بدون شرط تأخیر بفروشد و خریدار تا سه روز بها را نپردازد و فروشنده نیز کالا را تحویل نداده باشد، فروشنده پس از سه روز میتواند معامله را به هم بزند و اگر کالا نظیر میوه تازه و سبزی باشد که اگر شب بماند , فاسد می شود, چنانچه خریدار تا اول شب , پول آن را نپردازد, فروشنده میتواند معامله را به هم بزند (خیار تأخیر). دهم: هرگاه در معامله ای، کالا فقط حیوان باشد , خریدار تا سه روز میتواند معامله را به هم بزند و اگر بهای کالا فقط حیوان باشد , فروشنده تا سه روز خیار دارد و اگر کالا و بهای آن هر دو حیوان باشند، هر دو تا سه روز میتوانند معامله را به هم بزنند (خیار حیوان). یازدهم: هر گاه فروشنده، کالایی که در اختیار داشت و می توانست آن را تحویل دهد, ولی در زمان تعیین شده قادر به تحویل آن نبود و خریدار نیز بدون زحمت به آن دسترسی نداشت، خریدار می تواند معامله را به هم بزند (خیار تعذّر تسلیم ); اما اگر کالا در هنگام فروش در اختیار فروشنده نبود , چنین معاملهای اصلاً باطل است و اگر کالایی هنگام معامله در اختیار فروشنده نیست و در زمان تحویل کاملاً در اختیار او باشد, معامله صحیح و لازم است. احکام خیار