حاکمیت در اسلام، به معنای حاکمیت خداوند است و مشروعیت حکومت نیز از آن اوست. در عین حال، شرع مقدس اسلام برای کارگزاران حکومتی، ویژگی ها و شرایط و حدودی معیّن و مشخص کرده است که در تعیین رهبر اسلامی و انتخاب رئیس دولت و نماینده و امثال آن، باید این حدود و شرایط در نظر گرفته شود. شرایط ویژه رهبری با توجه به اهمیت زعامت و رهبری، امیرمؤمنان، علی علیه السلام شرایط ویژه ای را برای انتخاب رهبر بیان کرده است که به آنها اشاره می شود. 1. فقاهت قوانین حکومت اسلامی، برگرفته از کتاب و سنت است. ازاین رو، بایسته است حاکم اسلامی، فردی آگاه به احکام الهی و از تخصص کافی برخوردار باشد تا بتواند احکام شرعی را از آیات قرآن و روایت های معصومین علیهم السلام استنباط کند. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید: اَیُّهَا النَّاس! إنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذا الأَمرِ، أقْوَاهُم عَلَیْهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِاللّه فِیه. ای مردم! سزاوارترین مردم به امر رهبری [جامعه اسلامی]، قوی ترین آنان به [تحقق] حکومت و داناترین آنها به فرمان خداوند درباره حکومت است. آن حضرت در ادامه می فرماید: لایَحْمِلُ هذَا إلّا أَهْلُ البَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَواضِعِ الحَقِّ.1 پرچم رهبری امت را کسی جز آن که به مواضع حق، بینش، استقامت و آگاهی کامل دارد، به دوش نمی کشد. در زمان ما، فقیه آگاه، تنها کسی است که این ویژگی را دارد. 2. پرهیزکاری و پاک دامنی حاکم اسلامی اختیارات گسترده ای دارد و اگر رهبر، تقوا و شایستگی های لازم اخلاقی را نداشته باشد، اسلام و مسلمانان با مشکلات فراوانی روبه رو می شوند و جامعه اسلامی تباه می گردد. اگر حاکم اسلامی، خداترس نباشد، هرچند دانشمند و قوی باشد، شایسته رهبری جامعه اسلامی نیست. ازاین رو، امیرمؤمنان، علی علیه السلام می فرماید: وَالْوَاجِبُ فی حُکْمِ اللّه ِ وَ حُکْمِ الإسْلامِ عَلی المُسلِمینَ...أَنْ یَختارُوا لِأَنْفُسِهِمْ إماماً عَفیفاً عالِماً وَرِعاً.2 بر اساس حکم خدا و اسلام، بر مسلمانان واجب است امام و رهبری پاک دامن، دانشمند و پرهیزکار را برای خود برگزینند. 3. عدالت شرط سوم رهبری، عدالت است. این مهم ترین شرطی است که حاکم اسلامی باید دارا باشد و در انتخاب رهبر باید به این ویژگی مهم توجه شود. حضرت علی علیه السلامدر این باره می فرماید: إتَّقوا الحُکُومَةَ فإنَّ الحُکُومَةَ إنَّما هِیَ لِلإمامِ العالِمِ بِالقَضَاءِ العادِلِ فی المُسلمینَ کَنَبیٍّ أَو وَصِیِّ نَبیٍّ.3 از حکومت بپرهیزید؛ زیرا حکومت فقط از آن امامی است که دانا به احکام و عادل در میان مسلمانان باشد؛ مانند پیامبر یا جانشین پیامبر. 4. شجاعت شجاعت و قاطعیت از دیگر ویژگی های رهبر است که نبود آن موجب تزلزل پایه های حکومت و تسلط دشمنان می شود. تصمیم درست، قاطع و شجاعانه رهبر، مایه دل گرمی و امیدواری امت است. وقتی مردم می بینند رهبر آنها با شجاعت و صلابت در برابر دشمن می ایستد، با قدرت و صلابت وی را یاری می کنند تا دشمن را شکست دهد. امام علی علیه السلام درباره اهمیت این ویژگی می فرماید: (خَورُ السُّلطانِ أَشَدُّ علی الرَّعیَّة مِنْ جَوْرِ السُّلْطَانِ؛ سستی و ضعف فرمان روا از ستم او بر مردم بدتر است).4 افزون بر این، به چند ویژگی دیگر نیز درباره انتخاب کارگزاران باید توجه شود که اکنون به آنها اشاره می کنیم.5 1. امانت داری و درست کاری با توجه به آیات قرآن و سخنان امام علی علیه السلام، یکی از شرایط مهمی که در گزینش افراد، بر آن تأکید شده است، امانت داری است. در داستان حضرت موسی و شعیب علیهماالسلام، هنگامی که یکی از دختران شعیب به پدر خود پیشنهاد می دهد موسی را برای سرپرستی اموال و چوپانی گوسفندانشان برگزیند، به (قوّت) و (امانت داری) موسی علیه السلاماشاره می کند و می گوید: یَا أبَتِ اسْتَأجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرتَ الْقَوِیُّ الأَمِینُ. (قصص: 26) ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، کسی است که قوی و امین باشد. در داستان حضرت یوسف علیه السلامنیز هنگامی که ایشان پیشنهاد کرد مسئولیت خزانه داری مصر را بر عهده گیرد، نخست بر روی امانت داری و دانش خویش تکیه کرد و گفت: (اِجْعَلْنی عَلَی خَزائِنِ الأرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ؛ مرا سرپرست گنج های این سرزمین (مصر) قرار ده که نگه دارنده و آگاهم). (یوسف: 55) امام علی علیه السلامدر نامه پنجم نهج البلاغه خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان می نویسد: إنَّ عَمَلکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ لکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعِی لِمَنْ فَوْقَکَ... و فِی یَدَیْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّی تُسَلِّمَهُ إِلَیَّ. همانا پُست استانداری برای تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست. باید که از فرمانده و امام خویش پیروی کنی... . در دست تو مالی از ثروت های خداوند بزرگ و عزیز است و تو خزانه دار آن هستی تا آن را به من بسپاری. 2. ایمان، اصالت و تجربه امام علی علیه السلاممی فرماید: وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ، وَ الحَیاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتاتِ الصَّالِحَةِ، وَ القَدَمِ فِی الإِسلامِ المُتَقَدِّمَةِ... .6 کارگزاران دولتی را از میان مردمی باتجربه و باحیا از خاندان های شایسته برگزین که در مسلمانی، سابقه درخشانی دارند. آن حضرت در بیانی دیگر می فرماید: ثُمَّ الصَقْ بِذَوِی أَلْمُروءاتِ وَ الأَحْسابِ، وَ أَهْلِ الْبُیُوتَآتِ الصَّالِحَةِ، وَ السَّوابِقِ الْحَسَنَةِ.7 سپس به سراغ کسانی برو که از خانواده های نجیب و با شخصیت و اهل خانه های شایسته و خوش سابقه اند. 3. حُسن سابقه داشتن پیشینه نیکو در زندگی، از شرایط مهمی است که امروزه در همه مجامع و محافل جهانی به آن توجه و تأکید می شود. امیرمؤمنان، علی علیه السلام نیز در نامه خود خطاب به مالک اشتر می فرماید: إِنَّ شَرَّ وُزَرَائَکَ مَن کَان لِلْأَشرارِ قَبْلَکَ وَزیراً، وَ مَنْ شَرِکَهُم فِی الآثامِ، فَلَا یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً، فإنَّهُمْ أَعْوانُ الْأَثَمَةِ وَ إخوَانُ الظَّلَمَةِ.8 بدترین وزیران تو کسانی هستند که وزیر اشرار پیش از تو نیز بوده اند. کسی که با آنها در کارهایشان شرکت داشته است، نباید صاحب اسرار تو باشد. آنها همکاران حاکمان و برادران ستم کارانند. خلاصه اینکه گزینش افراد صالح، متعهد و کاردان برای به دست گرفتن امور دولتی، از نظر امام علی علیه السلامبسیار لازم و ضروری است و سهل انگاری و سرپیچی از آن، خیانت به اسلام و مسلمانان به شمار می رود. حضور افراد بی تعهد و ناکارآمد در رده های بالای دولتی به شکست و ضعف برنامه های دولت می انجامد و نابسامانی اقتصادی و فقر و گرانی را برای کشور به ارمغان می آورد و زمینه را برای حضور بیگانگان فراهم می سازد. ازاین رو، در انتخاب کارگزاران حکومت اسلامی باید نهایت دقت را به کار گرفت. هرچند انسان در انتخاب کارگزاران آزاد است، ولی شرایط کارگزار اسلامی را نیز باید در نظر گیرد. 4. خودرأی نبودن خِرد انسانی محدود است و نمی تواند برنامه ریزی دقیق و کاملی برای حل مشکلات و اداره امور خود داشته باشد. ازاین رو، مدیر خردمند و باهوش کسی است که برای جبران کاستی ها و حل مشکلات موجود و اداره امور، از تجربه ها و آموخته های دیگران استفاده کند. امام علی علیه السلامهمواره مسئولان و کارگزاران را به بهره مندی از فکر و خرد دیگران سفارش می کند و از استبداد رأی باز می دارد. آن حضرت در سخنی می فرماید: (لَاتَسْتَبِدَّ بِرَأیِکَ؛ فَمَنْ اسْتَبَدَّ بِرَأیِهِ هَلَکَ؛ خودرأی مباش؛ زیرا هر کس در رأی مستبد باشد، نابود می شود).9 5. توان مندی قدرت و توان مندی، از دیگر شرایط گزینش مدیران حکومتی است. امیرمؤمنان، علی علیه السلام در نامه 53 خطاب به مالک اشتر برای تعیین کارگزار می فرماید: وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْسا مِنْهُمْ، لَایَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا، وَ لَایَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا. ای مالک! برای هر یک از کارهای [اجتماعی، سیاسی و اقتصادی] خود مدیر و رئیسی انتخاب کن که بزرگی کار، وی را ناتوان و مغلوب نکند و زیادی و تراکم کار، رنجورش نسازد. 6 . فروتنی از جمله ویژگی ها و شرایط لازم برای گزینش مدیران، فروتنی و دوری از تکبر و غرور است. امام علی علیه السلامخطاب به مالک اشتر می فرماید: وَ اخْفِضْ لِلرَّعیّةِ جَنَاحَکَ وَ أبْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی الْلَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ وَالْإِشَارَةِ وَ التَّحِیَّةِ حَتَّی لایَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لَایَیْأَسَ الضُّعَفاءُ مِنْ عَدْلِکَ.10 پر و بالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده رو و فروتن باش و در نگاه و اشاره چشم و در سلام کردن و اشاره کردن، با همگان یکسان رفتار کن تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو ناامید نشوند. 7. سعه صدر امام علی علیه السلام سعه صدر را از دیگر ملاک های گزینش کارگزاران دانسته و درمواردی بر آن تأکید کرده است. از جمله می فرماید: (آلَةُ الرِّیَاسَةِ سَعَهُ الصَّدْرِ؛ سعه صدر، ابزار ریاست است).11 پی نوشتها: 1. نهج البلاغه، خطبه 173. 2. شرح نهج البلاغه، ج 11، ص 7. 3. أبو جعفر محمد بن حسن طوسی، أمالی، قم، انتشارات دارالثقافة، 1414 ه . ق، ص 727، مجلس 44؛ شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 36. 4. غررالحکم و دررالکلم، ص 431، ح 7788. 5. البته گفتنی است هرچند موارد و شرایط ذیل نیز باید در رهبر مسلمانان وجود داشته باشد، ولی وجود این شرایط در رهبری، امری عادی است؛ یعنی فرض این است که امام مسلمانان با توجه به جایگاهی که دارد، باید مقام بالاتری داشته باشد. 6. نهج البلاغه، نامه 53. 7. همان. 8. همان. 9. غررالحکم و دررالکلم، ح 10111، فصل اول. 10. نهج البلاغه، نامه 46. 11. همان، کلمات قصار، 176. www.irc.ir
از دیدگاه امام علی علیه السلام حاکم و کارگزاران حکومت اسلامی باید چه شرایطی داشته باشند؟
حاکمیت در اسلام، به معنای حاکمیت خداوند است و مشروعیت حکومت نیز از آن اوست. در عین حال، شرع مقدس اسلام برای کارگزاران حکومتی، ویژگی ها و شرایط و حدودی معیّن و مشخص کرده است که در تعیین رهبر اسلامی و انتخاب رئیس دولت و نماینده و امثال آن، باید این حدود و شرایط در نظر گرفته شود.
شرایط ویژه رهبری
با توجه به اهمیت زعامت و رهبری، امیرمؤمنان، علی علیه السلام شرایط ویژه ای را برای انتخاب رهبر بیان کرده است که به آنها اشاره می شود.
1. فقاهت
قوانین حکومت اسلامی، برگرفته از کتاب و سنت است. ازاین رو، بایسته است حاکم اسلامی، فردی آگاه به احکام الهی و از تخصص کافی برخوردار باشد تا بتواند احکام شرعی را از آیات قرآن و روایت های معصومین علیهم السلام استنباط کند. امام علی علیه السلام در این باره می فرماید:
اَیُّهَا النَّاس! إنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذا الأَمرِ، أقْوَاهُم عَلَیْهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِاللّه فِیه.
ای مردم! سزاوارترین مردم به امر رهبری [جامعه اسلامی]، قوی ترین آنان به [تحقق] حکومت و داناترین آنها به فرمان خداوند درباره حکومت است.
آن حضرت در ادامه می فرماید:
لایَحْمِلُ هذَا إلّا أَهْلُ البَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَواضِعِ الحَقِّ.1
پرچم رهبری امت را کسی جز آن که به مواضع حق، بینش، استقامت و آگاهی کامل دارد، به دوش نمی کشد.
در زمان ما، فقیه آگاه، تنها کسی است که این ویژگی را دارد.
2. پرهیزکاری و پاک دامنی
حاکم اسلامی اختیارات گسترده ای دارد و اگر رهبر، تقوا و شایستگی های لازم اخلاقی را نداشته باشد، اسلام و مسلمانان با مشکلات فراوانی روبه رو می شوند و جامعه اسلامی تباه می گردد. اگر حاکم اسلامی، خداترس نباشد، هرچند دانشمند و قوی باشد، شایسته رهبری جامعه اسلامی نیست. ازاین رو، امیرمؤمنان، علی علیه السلام می فرماید:
وَالْوَاجِبُ فی حُکْمِ اللّه ِ وَ حُکْمِ الإسْلامِ عَلی المُسلِمینَ...أَنْ یَختارُوا لِأَنْفُسِهِمْ إماماً عَفیفاً عالِماً وَرِعاً.2
بر اساس حکم خدا و اسلام، بر مسلمانان واجب است امام و رهبری پاک دامن، دانشمند و پرهیزکار را برای خود برگزینند.
3. عدالت
شرط سوم رهبری، عدالت است. این مهم ترین شرطی است که حاکم اسلامی باید دارا باشد و در انتخاب رهبر باید به این ویژگی مهم توجه شود. حضرت علی علیه السلامدر این باره می فرماید:
إتَّقوا الحُکُومَةَ فإنَّ الحُکُومَةَ إنَّما هِیَ لِلإمامِ العالِمِ بِالقَضَاءِ العادِلِ فی المُسلمینَ کَنَبیٍّ أَو وَصِیِّ نَبیٍّ.3
از حکومت بپرهیزید؛ زیرا حکومت فقط از آن امامی است که دانا به احکام و عادل در میان مسلمانان باشد؛ مانند پیامبر یا جانشین پیامبر.
4. شجاعت
شجاعت و قاطعیت از دیگر ویژگی های رهبر است که نبود آن موجب تزلزل پایه های حکومت و تسلط دشمنان می شود. تصمیم درست، قاطع و شجاعانه رهبر، مایه دل گرمی و امیدواری امت است. وقتی مردم می بینند رهبر آنها با شجاعت و صلابت در برابر دشمن می ایستد، با قدرت و صلابت وی را یاری می کنند تا دشمن را شکست دهد. امام علی علیه السلام درباره اهمیت این ویژگی می فرماید: (خَورُ السُّلطانِ أَشَدُّ علی الرَّعیَّة مِنْ جَوْرِ السُّلْطَانِ؛ سستی و ضعف فرمان روا از ستم او بر مردم بدتر است).4
افزون بر این، به چند ویژگی دیگر نیز درباره انتخاب کارگزاران باید توجه شود که اکنون به آنها اشاره می کنیم.5
1. امانت داری و درست کاری
با توجه به آیات قرآن و سخنان امام علی علیه السلام، یکی از شرایط مهمی که در گزینش افراد، بر آن تأکید شده است، امانت داری است. در داستان حضرت موسی و شعیب علیهماالسلام، هنگامی که یکی از دختران شعیب به پدر خود پیشنهاد می دهد موسی را برای سرپرستی اموال و چوپانی گوسفندانشان برگزیند، به (قوّت) و (امانت داری) موسی علیه السلاماشاره می کند و می گوید:
یَا أبَتِ اسْتَأجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرتَ الْقَوِیُّ الأَمِینُ. (قصص: 26)
ای پدر! او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی را که می توانی استخدام کنی، کسی است که قوی و امین باشد.
در داستان حضرت یوسف علیه السلامنیز هنگامی که ایشان پیشنهاد کرد مسئولیت خزانه داری مصر را بر عهده گیرد، نخست بر روی امانت داری و دانش خویش تکیه کرد و گفت: (اِجْعَلْنی عَلَی خَزائِنِ الأرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ؛ مرا سرپرست گنج های این سرزمین (مصر) قرار ده که نگه دارنده و آگاهم). (یوسف: 55)
امام علی علیه السلامدر نامه پنجم نهج البلاغه خطاب به اشعث بن قیس، استاندار آذربایجان می نویسد:
إنَّ عَمَلکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ لکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ وَ أَنْتَ مُسْتَرْعِی لِمَنْ فَوْقَکَ... و فِی یَدَیْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّی تُسَلِّمَهُ إِلَیَّ.
همانا پُست استانداری برای تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی در گردن توست. باید که از فرمانده و امام خویش پیروی کنی... . در دست تو مالی از ثروت های خداوند بزرگ و عزیز است و تو خزانه دار آن هستی تا آن را به من بسپاری.
2. ایمان، اصالت و تجربه
امام علی علیه السلاممی فرماید:
وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ، وَ الحَیاءِ، مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتاتِ الصَّالِحَةِ، وَ القَدَمِ فِی الإِسلامِ المُتَقَدِّمَةِ... .6
کارگزاران دولتی را از میان مردمی باتجربه و باحیا از خاندان های شایسته برگزین که در مسلمانی، سابقه درخشانی دارند.
آن حضرت در بیانی دیگر می فرماید:
ثُمَّ الصَقْ بِذَوِی أَلْمُروءاتِ وَ الأَحْسابِ، وَ أَهْلِ الْبُیُوتَآتِ الصَّالِحَةِ، وَ السَّوابِقِ الْحَسَنَةِ.7
سپس به سراغ کسانی برو که از خانواده های نجیب و با شخصیت و اهل خانه های شایسته و خوش سابقه اند.
3. حُسن سابقه
داشتن پیشینه نیکو در زندگی، از شرایط مهمی است که امروزه در همه مجامع و محافل جهانی به آن توجه و تأکید می شود. امیرمؤمنان، علی علیه السلام نیز در نامه خود خطاب به مالک اشتر می فرماید:
إِنَّ شَرَّ وُزَرَائَکَ مَن کَان لِلْأَشرارِ قَبْلَکَ وَزیراً، وَ مَنْ شَرِکَهُم فِی الآثامِ، فَلَا یَکُونَنَّ لَکَ بِطَانَةً، فإنَّهُمْ أَعْوانُ الْأَثَمَةِ وَ إخوَانُ الظَّلَمَةِ.8
بدترین وزیران تو کسانی هستند که وزیر اشرار پیش از تو نیز بوده اند. کسی که با آنها در کارهایشان شرکت داشته است، نباید صاحب اسرار تو باشد. آنها همکاران حاکمان و برادران ستم کارانند.
خلاصه اینکه گزینش افراد صالح، متعهد و کاردان برای به دست گرفتن امور دولتی، از نظر امام علی علیه السلامبسیار لازم و ضروری است و سهل انگاری و سرپیچی از آن، خیانت به اسلام و مسلمانان به شمار می رود. حضور افراد بی تعهد و ناکارآمد در رده های بالای دولتی به شکست و ضعف برنامه های دولت می انجامد و نابسامانی اقتصادی و فقر و گرانی را برای کشور به ارمغان می آورد و زمینه را برای حضور بیگانگان فراهم می سازد.
ازاین رو، در انتخاب کارگزاران حکومت اسلامی باید نهایت دقت را به کار گرفت. هرچند انسان در انتخاب کارگزاران آزاد است، ولی شرایط کارگزار اسلامی را نیز باید در نظر گیرد.
4. خودرأی نبودن
خِرد انسانی محدود است و نمی تواند برنامه ریزی دقیق و کاملی برای حل مشکلات و اداره امور خود داشته باشد. ازاین رو، مدیر خردمند و باهوش کسی است که برای جبران کاستی ها و حل مشکلات موجود و اداره امور، از تجربه ها و آموخته های دیگران استفاده کند.
امام علی علیه السلامهمواره مسئولان و کارگزاران را به بهره مندی از فکر و خرد دیگران سفارش می کند و از استبداد رأی باز می دارد. آن حضرت در سخنی می فرماید: (لَاتَسْتَبِدَّ بِرَأیِکَ؛ فَمَنْ اسْتَبَدَّ بِرَأیِهِ هَلَکَ؛ خودرأی مباش؛ زیرا هر کس در رأی مستبد باشد، نابود می شود).9
5. توان مندی
قدرت و توان مندی، از دیگر شرایط گزینش مدیران حکومتی است. امیرمؤمنان، علی علیه السلام در نامه 53 خطاب به مالک اشتر برای تعیین کارگزار می فرماید:
وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْسا مِنْهُمْ، لَایَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا، وَ لَایَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا.
ای مالک! برای هر یک از کارهای [اجتماعی، سیاسی و اقتصادی] خود مدیر و رئیسی انتخاب کن که بزرگی کار، وی را ناتوان و مغلوب نکند و زیادی و تراکم کار، رنجورش نسازد.
6 . فروتنی
از جمله ویژگی ها و شرایط لازم برای گزینش مدیران، فروتنی و دوری از تکبر و غرور است. امام علی علیه السلامخطاب به مالک اشتر می فرماید:
وَ اخْفِضْ لِلرَّعیّةِ جَنَاحَکَ وَ أبْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی الْلَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ وَالْإِشَارَةِ وَ التَّحِیَّةِ حَتَّی لایَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لَایَیْأَسَ الضُّعَفاءُ مِنْ عَدْلِکَ.10
پر و بالت را برابر رعیت بگستران و با مردم گشاده رو و فروتن باش و در نگاه و اشاره چشم و در سلام کردن و اشاره کردن، با همگان یکسان رفتار کن تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو ناامید نشوند.
7. سعه صدر
امام علی علیه السلام سعه صدر را از دیگر ملاک های گزینش کارگزاران دانسته و درمواردی بر آن تأکید کرده است. از جمله می فرماید: (آلَةُ الرِّیَاسَةِ سَعَهُ الصَّدْرِ؛ سعه صدر، ابزار ریاست است).11
پی نوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 173.
2. شرح نهج البلاغه، ج 11، ص 7.
3. أبو جعفر محمد بن حسن طوسی، أمالی، قم، انتشارات دارالثقافة، 1414 ه . ق، ص 727، مجلس 44؛ شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 36.
4. غررالحکم و دررالکلم، ص 431، ح 7788.
5. البته گفتنی است هرچند موارد و شرایط ذیل نیز باید در رهبر مسلمانان وجود داشته باشد، ولی وجود این شرایط در رهبری، امری عادی است؛ یعنی فرض این است که امام مسلمانان با توجه به جایگاهی که دارد، باید مقام بالاتری داشته باشد.
6. نهج البلاغه، نامه 53.
7. همان.
8. همان.
9. غررالحکم و دررالکلم، ح 10111، فصل اول.
10. نهج البلاغه، نامه 46.
11. همان، کلمات قصار، 176.
www.irc.ir
- [سایر] حکومت عدل از دیدگاه امام علی علیه السلام چه ضرورتی دارد؟
- [سایر] رهآورد حکومت امام زمان (عج) از دیدگاه امام علی (ع) چیست؟
- [سایر] دیدگاه مذاهب اسلامی درباره حکومت عدل گستر حضرت مهدی علیه السلام چیست ؟
- [سایر] دیدگاه مذاهب اسلامی راجع به توسعه حکومت حضرت مهدی علیه السلام چیست ؟
- [سایر] شما چقدر حکومت جمهوری اسلامی را به حکومت علی(ع) یا حکومت مهدوی مشابه می دانید؟ توجه کنید که در حکومت علی زندانی و جرم سیاسی وجود نداشت ولی در حکومت ما وجود دارد؛ و ...
- [سایر] حقوق شهروندی در جامعه اسلامی از دیدگاه امام علی(ع) چیست؟
- [سایر] چرا حکومت حضرت علی(ع) بسیار کوتاه بود در حالی که حکومت جمهوری اسلامی ایران دوام بسیاری داشته است؟
- [سایر] دیدگاه آیت الله سید محمد صادق روحانی پیرامون حکومت اسلامی و ولایت فقیه؟
- [سایر] آیا در زمان امام علی(علیه السلام) هم برخی کارگزاران اختلاس کرده و به معاویه می پیوستند؟
- [سایر] حضرت علی در مقابل انحرافات و خلافکاری کارگزاران نظام در زمان حکومت خود برخورد میکرد و فقط به سخنرانی و تذکر و صدور حکم کفایت نمی کرد؛ خوب چرا امروزه رهبری در مقابل انحرافات مسئولین نظام برخورد نمی کند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در طلاق خلع زن و مرد اگر بخواهند خودشان صیغه طلاق را بخوانند اول باید زن بگوید: (بذلت لک کذا علی أن تطلقنی) یعنی این مقدار را به تو می دهم تا مرا طلاق دهی. و بعد مرد بگوید: (أنت مختلعة علی کذا فأنت طالق) یعنی تو را در مقابل چیزی که داده ای طلاق دادم. در این طلاق تمام شرایطی که در طلاق رجعی گفته شده لازم است رعایت شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.