آیا می توان گفت اسلام بنیان گذار مبانی حقوق بین الملل در جهان است؟
یکی از مهم ترین مسائل حقوق بین الملل خصوصی، برخورد دولت ها با اقلیّت های موجود در جوامع است. جامعه ی اسلامی و نظام حقوقی اسلام روش ارزنده ای را در زمینه ی روابط دولت اسلامی و افراد مسلمان با اقلیّت های موجود در قلمرو اسلام به کار گرفته است. با دقت در حقوق و آزادی هایی که اسلام به اقلیّت های دینی داده و با بررسی تاریخ روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مسلمانان با اقلیّت های دینی، این تفسیر نادرست که اسلام و مسلمین را به خشونت و تحمیل دین با زور متّهم می کرد از دامن اسلام و مسلمین زدوده می شود.[1] دینی که مدّعی رسالت جهانی است و امّتی که خود را مسئول ایفای نقشی بزرگ در جهان می داند، با پیروان دیگر ادیان چه رابطه ای دارد و موقعیت حقوقی اقلیّت های مذهبی در دار اسلام چگونه است؟ اسلام نه تنها در گفتار، بلکه در مقام عمل نیز حقوق اقلیّت ها را کاملاً مراعات نموده است; چنان که هم اکنون نیز قرن ها پس از پیدایش اسلام در جوامع اسلامی اقلیّت های زیادی زندگی می کنند که به هیچ فرد مسلمانی اجازه ی تجاوز به حقوق آنان داده نشده است. این شیوه ی مستمر، موجب شد تا سایر جوامع نیز حقوق اقلیّت ها را کم و بیش محترم بشمارند. دانشمندان غربی که نقش اساسی در انقلاب های غرب داشته اند به این مسئله اعتراف نموده اند. از جمله ولتر گفته است: تمام مذاهب و ادیان روی زمین به همین طریق با عوام فریبی و زبان بازی رواج یافته اند، به جز دین اسلام که از میان همه ی ساخته های دست بشر، تنها دین خدایی به نظر می رسد; زیرا قوانین محمد(صلی الله علیه وآله)پس از گذشت قرن ها، هنوز در سراسر دنیا عیناً به مورد اجرا گذاشته می شود و (قرآنش در آسیا و آفریقا همه جا دستورالعمل همه ی مسلمانان است). دین اسلام وجود خود را مدیون فتوّت و جوانمردی های بنیان گذارش است، در صورتی که مسیحیان با کمک شمشیر و تلّ آتش، آیین خود را به دیگران تحمیل می کنند... پروردگارا، کاش تمام ملّت های اروپا روش ترکان مسلمان را سرمشق قرار می دادند.[2] و به اعتراف بعضی از دانشمندانِ غربی، ششصد سال بعد از عیسی(علیه السلام)، محمد(صلی الله علیه وآله) اسلام را به جهانیان عرضه نمود و قدم بسیار بزرگی به سوی توحید برداشت... از این جهت باید شخصّیت حقیقی محمّد را نیز از نو کشف کرد تا اسلام دوباره به صورت یک ایمانِ زنده به جهان بازگردد. مارسل بواذار نیز می گوید: نظرگاه جهانی اسلام با دو امتیاز نیرومند، درخشش ویژه دارد: نخست ایمان به خدا و دوم انکار هرگونه برتری قومی و نژادی و تأکید بر برابری انسان ها. با اعلام این اصول، پیامبر(صلی الله علیه وآله)توانست عصبیّت قومی و نژادی عرب جاهلی و اقوام یهود و مشرکان مکه را ریشه کن سازد. هیچ دیانتی به اندازه ی اسلام به بشر شخصیّت نداده است.[3] هم چنین حکایتی را نقل می کند: روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در تشییع جنازه ی یکی از یهودیان مدینه شرکت کرده بود. گروهی از صحابه که همراه او بودند، ناخشنودی خود را ابراز داشتند; پیامبر(صلی الله علیه وآله) اصحاب خود را مخاطب قرار داد و پرسید: آیا این یهودی انسان نبوده است؟! یاران او خاموش شدند.[4] به عقیده ی مارسل بواذار ترجمه ی مبانی و اصول حقوق اسلام در قرون وسطی دست مایه ی فلاسفه و حقوق دانان غربی، در تدوین ضوابط و قوانین مربوط به عدالت اجتماعی و صیانت حقوق مستضعفان در برابر مستکبران گردیده است. به جرأت می توان گفت که شریعت اسلام، بنیان گذار مبانی حقوق بین الملل در جهان است.[5] به اعتراف دانشمندان اروپایی، بنیان گذار صلح ادیان و زندگی مسالمت آمیز ملل در کنار یکدیگر، اسلام و سیره ی عملی رهبران آن است.[6] پی نوشتها: [1]. عباسعلی عمید زنجانی، مقدمه ی حقوق اقلیّت ها. [2]. جواد حدیدی، اسلام از نظر ولتر، ص 179 181. [3]. مارسل بواذار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه ی محسن مؤیدی، ص102. [4]. همان، ص 104، روایت در صحیح بخاری، ج 2، ص 182، باب (من قام لِجنازة یهودی)، آمده است. [5]. همان، ص 132133، به نقل از: فلسفه ی حقوق. [6]. غربیان (گروسیوس) را که از دانشمندان قرن شانزده اروپا بود پدر حقوق بین الملل پنداشته اند، ولی مسلمانان قرن ها قبل از وی، تحت عنوان سیره، کتب متعددی نوشته اند. اگرچه در اصطلاح وقایع نگاران به بیوگرافی و شرح حال زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و در اصطلاح حقوق دانان اسلامی به رفتار دولت اسلامی در روابطش با دیگر جوامع معنا گردیده است. نخستین کسی که در زمینه ی سیره مطلب نوشت زیدبن علی (شهادت 122) بود که فصولی از کتاب المجموع را به این رشته اختصاص داده است. پروفسور حمیداللّه، تاریخ تحریر این کتاب را به قرن اوّل هجری بازگردانده، ضمن معرفی اش به عنوان نخستین اثر اسلامی در سیر، در پاورقی کتاب خود توضیح می دهد که این کتاب در سال 1919 در شهر میلان (ایتالیا) از روی نسخه ی عربی موجود در کتابخانه ی آمبروزبان به چاپ رسیدها ئاست. (حمیداللّه، سیر، ص 25 26 و نیز برای آگاهی بیش تر ر. ک: المسند للامام زید، مباحث (سیر) ص 313 325). حقوق دانان مسلمان دیگری که درباره ی این علم کتاب نوشتند، ابو یوسف، متوفّای (176) از شاگردان ابوحنیفه بود که به درخواست هارون الرشید کتاب خراج را نگاشت. هم چنین ابواسحاق فزاری متوفّای (186 قمری) است که درباره ی حقوق بین الملل اسلامی (سِیَر) کتاب نوشت. و نیز محمدبن حسن شیبانی متوفّای (182 قمری) است که بهتر از همه ی نام بردگان در زمینه ی حقوق بین الملل اسلامی، یک کتاب تخصّصی پدید آورده است. ابوحنیفه و شیبانی هر دو در محضر امام صادق(علیه السلام)کسب دانش می کردند. مهم ترین اثر شیبانی، کتاب السیر الکبیر است. (هر چند اصل آن اکنون در دست رس نیست، ولی شرح آن در قرن چهارم هجری تهیه گردید. پس از ترجمه ی این اثر در (1825) ژزف همرفون پورگشتال در مقام ستایش، شیبانی را گروسیوس اسلام خواند). که یک قرن پس از آن، یعنی در سال (1917) در چهار جلد در حیدرآباد چاپ شد. بار دیگر هانس کروسِه شیبانی را به عنوان گروسیوس اسلام ستود و حتی انجمنی با عنوان انجمن حقوق بین الملل شیبانی در سال (1955) تأسیس کرد. فقهای شیعه نیز از قرن ها پیش از گروسیوس غربیان، به تألیف کتب حقوقی پرداختند و هر کدام فصولی از کتاب خود را به قواعد و مقرّرات حاکم بر روابط خارجی اسلام اختصاص می دادند. (اقتباس از: سید خلیل خلیلیان، حقوق بین الملل، ج 1 ، ص 59 63. هم چنین ر. ک: محمّد ابراهیمی، (اهل ذمّه)، مجله ی نور علم). منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).
عنوان سوال:

آیا می توان گفت اسلام بنیان گذار مبانی حقوق بین الملل در جهان است؟


پاسخ:

یکی از مهم ترین مسائل حقوق بین الملل خصوصی، برخورد دولت ها با اقلیّت های موجود در جوامع است. جامعه ی اسلامی و نظام حقوقی اسلام روش ارزنده ای را در زمینه ی روابط دولت اسلامی و افراد مسلمان با اقلیّت های موجود در قلمرو اسلام به کار گرفته است.
با دقت در حقوق و آزادی هایی که اسلام به اقلیّت های دینی داده و با بررسی تاریخ روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مسلمانان با اقلیّت های دینی، این تفسیر نادرست که اسلام و مسلمین را به خشونت و تحمیل دین با زور متّهم می کرد از دامن اسلام و مسلمین زدوده می شود.[1]
دینی که مدّعی رسالت جهانی است و امّتی که خود را مسئول ایفای نقشی بزرگ در جهان می داند، با پیروان دیگر ادیان چه رابطه ای دارد و موقعیت حقوقی اقلیّت های مذهبی در دار اسلام چگونه است؟
اسلام نه تنها در گفتار، بلکه در مقام عمل نیز حقوق اقلیّت ها را کاملاً مراعات نموده است; چنان که هم اکنون نیز قرن ها پس از پیدایش اسلام در جوامع اسلامی اقلیّت های زیادی زندگی می کنند که به هیچ فرد مسلمانی اجازه ی تجاوز به حقوق آنان داده نشده است. این شیوه ی مستمر، موجب شد تا سایر جوامع نیز حقوق اقلیّت ها را کم و بیش محترم بشمارند.
دانشمندان غربی که نقش اساسی در انقلاب های غرب داشته اند به این مسئله اعتراف نموده اند.
از جمله ولتر گفته است:
تمام مذاهب و ادیان روی زمین به همین طریق با عوام فریبی و زبان بازی رواج یافته اند، به جز دین اسلام که از میان همه ی ساخته های دست بشر، تنها دین خدایی به نظر می رسد; زیرا قوانین محمد(صلی الله علیه وآله)پس از گذشت قرن ها، هنوز در سراسر دنیا عیناً به مورد اجرا گذاشته می شود و (قرآنش در آسیا و آفریقا همه جا دستورالعمل همه ی مسلمانان است). دین اسلام وجود خود را مدیون فتوّت و جوانمردی های بنیان گذارش است، در صورتی که مسیحیان با کمک شمشیر و تلّ آتش، آیین خود را به دیگران تحمیل می کنند...
پروردگارا، کاش تمام ملّت های اروپا روش ترکان مسلمان را سرمشق قرار می دادند.[2]
و به اعتراف بعضی از دانشمندانِ غربی، ششصد سال بعد از عیسی(علیه السلام)، محمد(صلی الله علیه وآله) اسلام را به جهانیان عرضه نمود و قدم بسیار بزرگی به سوی توحید برداشت... از این جهت باید شخصّیت حقیقی محمّد را نیز از نو کشف کرد تا اسلام دوباره به صورت یک ایمانِ زنده به جهان بازگردد.
مارسل بواذار نیز می گوید:
نظرگاه جهانی اسلام با دو امتیاز نیرومند، درخشش ویژه دارد: نخست ایمان به خدا و دوم انکار هرگونه برتری قومی و نژادی و تأکید بر برابری انسان ها. با اعلام این اصول، پیامبر(صلی الله علیه وآله)توانست عصبیّت قومی و نژادی عرب جاهلی و اقوام یهود و مشرکان مکه را ریشه کن سازد. هیچ دیانتی به اندازه ی اسلام به بشر شخصیّت نداده است.[3]
هم چنین حکایتی را نقل می کند:
روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) در تشییع جنازه ی یکی از یهودیان مدینه شرکت کرده بود. گروهی از صحابه که همراه او بودند، ناخشنودی خود را ابراز داشتند; پیامبر(صلی الله علیه وآله) اصحاب خود را مخاطب قرار داد و پرسید: آیا این یهودی انسان نبوده است؟! یاران او خاموش شدند.[4]
به عقیده ی مارسل بواذار ترجمه ی مبانی و اصول حقوق اسلام در قرون وسطی دست مایه ی فلاسفه و حقوق دانان غربی، در تدوین ضوابط و قوانین مربوط به عدالت اجتماعی و صیانت حقوق مستضعفان در برابر مستکبران گردیده است. به جرأت می توان گفت که شریعت اسلام، بنیان گذار مبانی حقوق بین الملل در جهان است.[5]
به اعتراف دانشمندان اروپایی، بنیان گذار صلح ادیان و زندگی مسالمت آمیز ملل در کنار یکدیگر، اسلام و سیره ی عملی رهبران آن است.[6]
پی نوشتها:
[1]. عباسعلی عمید زنجانی، مقدمه ی حقوق اقلیّت ها.
[2]. جواد حدیدی، اسلام از نظر ولتر، ص 179 181.
[3]. مارسل بواذار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه ی محسن مؤیدی، ص102.
[4]. همان، ص 104، روایت در صحیح بخاری، ج 2، ص 182، باب (من قام لِجنازة یهودی)، آمده است.
[5]. همان، ص 132133، به نقل از: فلسفه ی حقوق.
[6]. غربیان (گروسیوس) را که از دانشمندان قرن شانزده اروپا بود پدر حقوق بین الملل پنداشته اند، ولی مسلمانان قرن ها قبل از وی، تحت عنوان سیره، کتب متعددی نوشته اند. اگرچه در اصطلاح وقایع نگاران به بیوگرافی و شرح حال زندگی پیامبر(صلی الله علیه وآله) و در اصطلاح حقوق دانان اسلامی به رفتار دولت اسلامی در روابطش با دیگر جوامع معنا گردیده است.
نخستین کسی که در زمینه ی سیره مطلب نوشت زیدبن علی (شهادت 122) بود که فصولی از کتاب المجموع را به این رشته اختصاص داده است. پروفسور حمیداللّه، تاریخ تحریر این کتاب را به قرن اوّل هجری بازگردانده، ضمن معرفی اش به عنوان نخستین اثر اسلامی در سیر، در پاورقی کتاب خود توضیح می دهد که این کتاب در سال 1919 در شهر میلان (ایتالیا) از روی نسخه ی عربی موجود در کتابخانه ی آمبروزبان به چاپ رسیدها ئاست. (حمیداللّه، سیر، ص 25 26 و نیز برای آگاهی بیش تر ر. ک: المسند للامام زید، مباحث (سیر) ص 313 325).
حقوق دانان مسلمان دیگری که درباره ی این علم کتاب نوشتند، ابو یوسف، متوفّای (176) از شاگردان ابوحنیفه بود که به درخواست هارون الرشید کتاب خراج را نگاشت.
هم چنین ابواسحاق فزاری متوفّای (186 قمری) است که درباره ی حقوق بین الملل اسلامی (سِیَر) کتاب نوشت.
و نیز محمدبن حسن شیبانی متوفّای (182 قمری) است که بهتر از همه ی نام بردگان در زمینه ی حقوق بین الملل اسلامی، یک کتاب تخصّصی پدید آورده است. ابوحنیفه و شیبانی هر دو در محضر امام صادق(علیه السلام)کسب دانش می کردند. مهم ترین اثر شیبانی، کتاب السیر الکبیر است. (هر چند اصل آن اکنون در دست رس نیست، ولی شرح آن در قرن چهارم هجری تهیه گردید. پس از ترجمه ی این اثر در (1825) ژزف همرفون پورگشتال در مقام ستایش، شیبانی را گروسیوس اسلام خواند). که یک قرن پس از آن، یعنی در سال (1917) در چهار جلد در حیدرآباد چاپ شد. بار دیگر هانس کروسِه شیبانی را به عنوان گروسیوس اسلام ستود و حتی انجمنی با عنوان انجمن حقوق بین الملل شیبانی در سال (1955) تأسیس کرد.
فقهای شیعه نیز از قرن ها پیش از گروسیوس غربیان، به تألیف کتب حقوقی پرداختند و هر کدام فصولی از کتاب خود را به قواعد و مقرّرات حاکم بر روابط خارجی اسلام اختصاص می دادند.
(اقتباس از: سید خلیل خلیلیان، حقوق بین الملل، ج 1 ، ص 59 63. هم چنین ر. ک: محمّد ابراهیمی، (اهل ذمّه)، مجله ی نور علم).
منبع: اسلام و اقلیّت های مذهبی، محمد باقر طاهری، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1384).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین