درباره پیشگویی و نیز سخن گفتن از مظلومیت امام حسین(ع) روایات بسیاری در منابع روایی موجود است که برای نمونه برخی از آنها بیان میشود: حضرت آدم(ع) علامه مجلسی(ره) به نقل از مؤلف کتاب (الدرّ الثّمین) در تفسیر آیه شریفه (فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ)،‌[1] روایت میکند که حضرت آدم(ع) نام‌های مبارک پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) را در عرش دید! جبرئیل(ع) به آنحضرت این کلمات را تلقین کرد: (یا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یا عَالِی بِحَقِّ عَلِی یا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ)، هنگامی که نام امام حسین(ع) را ذکر نمود، اشکهایش جاری و قلب مبارکش شکست. آنگاه به جبرئیل گفت: چرا وقتی نام پنجمی ایشان را ذکر میکنم قلبم میشکند و اشکم جاری می‌شود!؟ جبرئیل گفت: این پسر تو دچار یک مصیبتی خواهد شد که مصائب دیگر در مقابل آن کوچک خواهند بود، حضرت آدم(ع) فرمود: چه مصیبتی؟ جبرئیل(ع) گفت: حسین(ع) در حالی شهید میشود که عطشان، غریب، تنها، بییاور و بی‌معین خواهد بود. ای آدم! اگر تو او را میدیدی میشنیدی که میگفت: آه از عطش! آه از بی‌یاوری! کار تشنگی آنحضرت به جایی میرسد که آسمان به نظرش مثل دود خواهد آمد. کسی جوابش را نمیدهد مگر با شمشیر، تا آنکه مرگ او را دریابد. آنحضرت را از پشت، سر میبرند، خیمههایش را به یغما میبرند، سر مبارک وی و یارانش را در شهرها میگردانند، زن و بچههایش را به اسیری خواهند برد. در علم خدا این طور گذشته است. سپس حضرت آدم و جبرئیل(ع) همانند زن جوان مرده گریان شدند.[2] حضرت ابراهیم(ع) فضل بن شاذان گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: (هنگامی که خدای مهربان به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد، آن قوچی را که برای او فرستاده شده است در عوض فرزندش اسماعیل ذبح نماید. حضرت ابراهیم آرزو داشت، کاش پسرم اسماعیل را قربانی میکردم و مأمور نمیشدم که این قوچ را به جای وی قربانی کنم ... ای ابراهیم! محبوبترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: پروردگارا! خلقی را نیافریدی که از حبیب تو محمّد(ص) نزد من عزیزتر باشد، خطاب شد: آیا محمّد نزد تو محبوبتر است یا خودت؟ گفت: بلکه محمّد(ص) نزد من از خودم محبوبتر است. خطاب رسید: فرزند محمّد(ص) نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند آنحضرت نزد من محبوبتر است... خطاب شد: ای ابراهیم! گروهی که گمان میکنند از امت حضرت محمّد(ص) هستند پسرش حسین را بعد از آنحضرت به ظلم و دشمنی به نحوی خواهند کشت که گوسفندان را سر میبرند. آنان برای این جنایت مستوجب خشم من خواهند شد. حضرت ابراهیم(ع) برای این مصیبت نالان شد و قلبش سوخت و شروع به گریه کرد. پس از این جریان بود که خطاب آمد: ای ابراهیم! ما این بیقراری تو برای حسین(ع) را جایگزین قربانی کردن پسرت اسماعیل(ع) قرار داده و بدین وسیله رفیع‌ترین درجات افراد مصیبت زده را به تو عطا نمودیم...).[3] حضرت موسی(ع) امام علی(ع) فرمود: (موسی بن عمران گفت: پروردگارا! برادرم هارون مرد، او را بیامرز! خدا وحی کرد: ای موسی! اگر تو درباره همه مردم اولین و آخرین از من تقاضا کنی من میپذیرم، غیر از قاتل حسین بن علی بن ابیطالب که از وی انتقام حسین را خواهم کشید). و (موسی بن عمران از خدا خواست که زیارت قبر حسین(ع) را به وی نصیب نماید، آنگاه با هفتاد هزار ملک به زیارت قبر آنحضرت رفت).[4] رسول خدا(ص) انس بن سحیم میگوید: شنیدم از رسول خدا(ص)که میفرمود: (این پسر من در زمین عراق شهید خواهد شد. هر کسی وی را درک کند باید او را یاری نماید!)، انس با امام حسین(ع) در کربلا آمد و در رکاب آنحضرت شهید شد.[5] از عایشه روایت شده است: (حسین بن علی(ع) در حالیکه کودک بود نزد پیامبر خدا (ص) آمد. پیامبر(ص) به من فرمود: ای عایشه! آیا مایلی که من یک خبر شگفتانگیز به تو بدهم، چند لحظه قبل یک ملک نزد من آمد که تا به حال هرگز پیش من نیامده بود. این ملک به من خبر داد؛ این حسین تو به قتل خواهد رسید).[6] امام علی(ع) هرثمة بن سلیم میگوید: با علی بن ابیطالب(ع) برای نبرد به صفین میرفتیم پس در کربلا فرود آمدیم نمازی با ما خواند پس چون سلام نماز را داد مقداری از خاک کربلا را برداشت و بوئید سپس فرمود: (خوشا به حال تو ای خاک هر آینه از تو گروهی محشور میشوند که بیحساب وارد بهشت میشوند).[7] امام حسن(ع) امام صادق(ع) فرمود: (روزی حسین(ع) به حضور برادرش حسن(ع) آمد، هنگامی که چشم حسین(ع) به چهره برادر افتاد گریست، امام حسن(ع) پرسید: چرا گریه میکنی؟ حسین(ع) فرمود: گریهام به خاطر آن مصائبی است که بر تو وارد میشود. امام حسن(ع) فرمود: آنچه بر من وارد شود زهری است که آنرا به من میخورانند، و به وسیله آن کشته میشوم، ولی هیچ روزی به سختی روز (شهادت) تو ای ابا عبد اللَّه نیست، که سی هزار نفر تو را محاصره کنند، در حالیکه ادّعا میکنند از امّت جدّ ما محمّد(ص) هستند، خود را به اسلام نسبت میدهند، و همه آنها خود را برای کشتن و ریختن خون تو، و بیاحترامی به حریم تو، و به اسارت گرفتن اهل بیت تو و غارت خیام تو آماده کردهاند، در این هنگام است که خداوند لعنتش را شامل حال بنیامیه کند، و آسمان خون و خاکستر بر سر مردم بباراند، و هر چیزی حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریاها برای مصیبت تو میگریند).[8] امام سجاد(ع) امام صادق(ع) فرمود: امام سجاد(ع) سالیانی بر پدرشان گریستند و غذائی نبود که در مقابل حضرتشان بگذارند، مگر آنکه حضرتش به یاد امام حسین(ع) گریه میکردند تا جایی که خدمتکار حضرت به ایشان گفت: فدایت شوم ای پسر رسول خدا! میترسم که شما جانتان را از دست دهید. امام سجاد(ع) فرمود: (إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‌)؛[9] تنها درد دل و غم خود را با خدا گویم و از لطف و کرم بیاندازه او چیزی دانم که شما نمیدانید. سپس فرمود: هیچگاه محل کشته شدن فرزندان فاطمه(س) را به یاد نمیآورم، مگر آنکه حزن و غصه، حلقوم من را میفشارد).[10] و روایات دیگری که علامه مجلسی(ره) در ابواب مربوط به زندگی امام حسین(ع)[11] آورده است. پی نوشتها: [1]. (پس از آن، آدم، از پروردگار خود کلماتی را آموخت)؛ بقره، 37. [2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 245، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 209، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق. [4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 415، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [5]. همان، ج 44، ص 247. [6]. همان. [7]. (غَزَوْنَا مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ غَزْوَةَ صِفِّینَ‌ فَلَمَّا نَزَلْنَا بِکَرْبَلَاءَ صَلَّی بِنَا صَلَاةً فَلَمَّا سَلَّمَ رَفَعَ إِلَیهِ مِنْ تُرْبَتِهَا فَشَمَّهَا ثُمَّ قَالَ: وَاهاً لَکِ أَیتُهَا التُّرْبَةُ لَیحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ‌ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... بِغَیرِ حِسابٍ‌)؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ص 140، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق. [8]. (أَنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) دَخَلَ یوْماً إِلَی‌ الْحَسَنِ(ع) فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیهِ بَکَی فَقَالَ لَهُ مَا یبْکِیکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبْکِی لِمَا یصْنَعُ بِکَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِی یؤْتَی إِلَی سَمٌّ یدَسُّ إِلَی فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یوْمَ‌ کَیوْمِکَ‌ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یزْدَلِفُ إِلَیکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ(ص) وَ ینْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیجْتَمِعُونَ عَلَی قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْی ذَرَارِیکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یبْکِی عَلَیکَ کُلُّ شَی‌ءٍ حَتَّی الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ)؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب (ع)، ج 4، ص 86، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق. [9]. یوسف، 12. [10]. (بَکَی عَلِی بْنُ الْحُسَینِ عَلَی أَبِیهِ حُسَینِ بْنِ عَلِی ص عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما [طَعَامٌ‌] إِلَّا بَکَی عَلَی الْحُسَینِ حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ‌ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ‌ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَةُ لِذَلِکَ)؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 107، دار المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش. [11]. مانند: (باب إخبار الله تعالی أنبیاءه و نبینا(ص) بشهادته‌)؛ یعنی باب خبر دادن خداوند متعال شهادت امام حسین(ع) را به پیامبران و رسول خدا(ص). (باب ما أخبر به الرسول و أمیر المؤمنین و الحسین صلوات الله علیهم بشهادته صلوات الله علیه‌)؛ یعنی باب آنچه که رسول خدا(ص) و امیر مؤمنان(ع) و خود امام حسین(ع) راجع به خبر دادن شهادتشان دادهاند.
درباره پیشگویی و نیز سخن گفتن از مظلومیت امام حسین(ع) روایات بسیاری در منابع روایی موجود است که برای نمونه برخی از آنها بیان میشود:
حضرت آدم(ع)
علامه مجلسی(ره) به نقل از مؤلف کتاب (الدرّ الثّمین) در تفسیر آیه شریفه (فَتَلَقَّی آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ)،[1] روایت میکند که حضرت آدم(ع) نامهای مبارک پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) را در عرش دید! جبرئیل(ع) به آنحضرت این کلمات را تلقین کرد: (یا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یا عَالِی بِحَقِّ عَلِی یا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ مِنْکَ الْإِحْسَانُ)، هنگامی که نام امام حسین(ع) را ذکر نمود، اشکهایش جاری و قلب مبارکش شکست. آنگاه به جبرئیل گفت: چرا وقتی نام پنجمی ایشان را ذکر میکنم قلبم میشکند و اشکم جاری میشود!؟ جبرئیل گفت: این پسر تو دچار یک مصیبتی خواهد شد که مصائب دیگر در مقابل آن کوچک خواهند بود، حضرت آدم(ع) فرمود: چه مصیبتی؟ جبرئیل(ع) گفت: حسین(ع) در حالی شهید میشود که عطشان، غریب، تنها، بییاور و بیمعین خواهد بود. ای آدم! اگر تو او را میدیدی میشنیدی که میگفت: آه از عطش! آه از بییاوری! کار تشنگی آنحضرت به جایی میرسد که آسمان به نظرش مثل دود خواهد آمد. کسی جوابش را نمیدهد مگر با شمشیر، تا آنکه مرگ او را دریابد. آنحضرت را از پشت، سر میبرند، خیمههایش را به یغما میبرند، سر مبارک وی و یارانش را در شهرها میگردانند، زن و بچههایش را به اسیری خواهند برد. در علم خدا این طور گذشته است. سپس حضرت آدم و جبرئیل(ع) همانند زن جوان مرده گریان شدند.[2]
حضرت ابراهیم(ع)
فضل بن شاذان گوید: از امام رضا(ع) شنیدم که میفرمود: (هنگامی که خدای مهربان به حضرت ابراهیم(ع) دستور داد، آن قوچی را که برای او فرستاده شده است در عوض فرزندش اسماعیل ذبح نماید. حضرت ابراهیم آرزو داشت، کاش پسرم اسماعیل را قربانی میکردم و مأمور نمیشدم که این قوچ را به جای وی قربانی کنم ... ای ابراهیم! محبوبترین خلق من نزد تو کیست؟ گفت: پروردگارا! خلقی را نیافریدی که از حبیب تو محمّد(ص) نزد من عزیزتر باشد، خطاب شد: آیا محمّد نزد تو محبوبتر است یا خودت؟ گفت: بلکه محمّد(ص) نزد من از خودم محبوبتر است. خطاب رسید: فرزند محمّد(ص) نزد تو محبوبتر است یا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند آنحضرت نزد من محبوبتر است... خطاب شد: ای ابراهیم! گروهی که گمان میکنند از امت حضرت محمّد(ص) هستند پسرش حسین را بعد از آنحضرت به ظلم و دشمنی به نحوی خواهند کشت که گوسفندان را سر میبرند. آنان برای این جنایت مستوجب خشم من خواهند شد. حضرت ابراهیم(ع) برای این مصیبت نالان شد و قلبش سوخت و شروع به گریه کرد. پس از این جریان بود که خطاب آمد: ای ابراهیم! ما این بیقراری تو برای حسین(ع) را جایگزین قربانی کردن پسرت اسماعیل(ع) قرار داده و بدین وسیله رفیعترین درجات افراد مصیبت زده را به تو عطا نمودیم...).[3]
حضرت موسی(ع)
امام علی(ع) فرمود: (موسی بن عمران گفت: پروردگارا! برادرم هارون مرد، او را بیامرز! خدا وحی کرد: ای موسی! اگر تو درباره همه مردم اولین و آخرین از من تقاضا کنی من میپذیرم، غیر از قاتل حسین بن علی بن ابیطالب که از وی انتقام حسین را خواهم کشید). و (موسی بن عمران از خدا خواست که زیارت قبر حسین(ع) را به وی نصیب نماید، آنگاه با هفتاد هزار ملک به زیارت قبر آنحضرت رفت).[4]
رسول خدا(ص)
انس بن سحیم میگوید: شنیدم از رسول خدا(ص)که میفرمود: (این پسر من در زمین عراق شهید خواهد شد. هر کسی وی را درک کند باید او را یاری نماید!)، انس با امام حسین(ع) در کربلا آمد و در رکاب آنحضرت شهید شد.[5]
از عایشه روایت شده است: (حسین بن علی(ع) در حالیکه کودک بود نزد پیامبر خدا (ص) آمد. پیامبر(ص) به من فرمود: ای عایشه! آیا مایلی که من یک خبر شگفتانگیز به تو بدهم، چند لحظه قبل یک ملک نزد من آمد که تا به حال هرگز پیش من نیامده بود. این ملک به من خبر داد؛ این حسین تو به قتل خواهد رسید).[6]
امام علی(ع)
هرثمة بن سلیم میگوید: با علی بن ابیطالب(ع) برای نبرد به صفین میرفتیم پس در کربلا فرود آمدیم نمازی با ما خواند پس چون سلام نماز را داد مقداری از خاک کربلا را برداشت و بوئید سپس فرمود: (خوشا به حال تو ای خاک هر آینه از تو گروهی محشور میشوند که بیحساب وارد بهشت میشوند).[7]
امام حسن(ع)
امام صادق(ع) فرمود: (روزی حسین(ع) به حضور برادرش حسن(ع) آمد، هنگامی که چشم حسین(ع) به چهره برادر افتاد گریست، امام حسن(ع) پرسید: چرا گریه میکنی؟ حسین(ع) فرمود: گریهام به خاطر آن مصائبی است که بر تو وارد میشود. امام حسن(ع) فرمود: آنچه بر من وارد شود زهری است که آنرا به من میخورانند، و به وسیله آن کشته میشوم، ولی هیچ روزی به سختی روز (شهادت) تو ای ابا عبد اللَّه نیست، که سی هزار نفر تو را محاصره کنند، در حالیکه ادّعا میکنند از امّت جدّ ما محمّد(ص) هستند، خود را به اسلام نسبت میدهند، و همه آنها خود را برای کشتن و ریختن خون تو، و بیاحترامی به حریم تو، و به اسارت گرفتن اهل بیت تو و غارت خیام تو آماده کردهاند، در این هنگام است که خداوند لعنتش را شامل حال بنیامیه کند، و آسمان خون و خاکستر بر سر مردم بباراند، و هر چیزی حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریاها برای مصیبت تو میگریند).[8]
امام سجاد(ع)
امام صادق(ع) فرمود: امام سجاد(ع) سالیانی بر پدرشان گریستند و غذائی نبود که در مقابل حضرتشان بگذارند، مگر آنکه حضرتش به یاد امام حسین(ع) گریه میکردند تا جایی که خدمتکار حضرت به ایشان گفت: فدایت شوم ای پسر رسول خدا! میترسم که شما جانتان را از دست دهید. امام سجاد(ع) فرمود: (إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ)؛[9] تنها درد دل و غم خود را با خدا گویم و از لطف و کرم بیاندازه او چیزی دانم که شما نمیدانید. سپس فرمود: هیچگاه محل کشته شدن فرزندان فاطمه(س) را به یاد نمیآورم، مگر آنکه حزن و غصه، حلقوم من را میفشارد).[10]
و روایات دیگری که علامه مجلسی(ره) در ابواب مربوط به زندگی امام حسین(ع)[11] آورده است.
پی نوشتها:
[1]. (پس از آن، آدم، از پروردگار خود کلماتی را آموخت)؛ بقره، 37.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 245، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 209، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 415، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. همان، ج 44، ص 247.
[6]. همان.
[7]. (غَزَوْنَا مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ غَزْوَةَ صِفِّینَ فَلَمَّا نَزَلْنَا بِکَرْبَلَاءَ صَلَّی بِنَا صَلَاةً فَلَمَّا سَلَّمَ رَفَعَ إِلَیهِ مِنْ تُرْبَتِهَا فَشَمَّهَا ثُمَّ قَالَ: وَاهاً لَکِ أَیتُهَا التُّرْبَةُ لَیحْشَرَنَّ مِنْکِ قَوْمٌ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ... بِغَیرِ حِسابٍ)؛ نصر بن مزاحم، وقعة صفین، محقق و مصحح: هارون، عبد السلام محمد، ص 140، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[8]. (أَنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) دَخَلَ یوْماً إِلَی الْحَسَنِ(ع) فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیهِ بَکَی فَقَالَ لَهُ مَا یبْکِیکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أَبْکِی لِمَا یصْنَعُ بِکَ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ ع إِنَّ الَّذِی یؤْتَی إِلَی سَمٌّ یدَسُّ إِلَی فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَکِنْ لَا یوْمَ کَیوْمِکَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یزْدَلِفُ إِلَیکَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ(ص) وَ ینْتَحِلُونَ دِینَ الْإِسْلَامِ فَیجْتَمِعُونَ عَلَی قَتْلِکَ وَ سَفْکِ دَمِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ وَ سَبْی ذَرَارِیکَ وَ نِسَائِکَ وَ انْتِهَابِ ثَقَلِکَ فَعِنْدَهَا تَحِلُّ بِبَنِی أُمَیةَ اللَّعْنَةُ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً وَ یبْکِی عَلَیکَ کُلُّ شَیءٍ حَتَّی الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ)؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب (ع)، ج 4، ص 86، انتشارات علامه، قم، چاپ اول، 1379ق.
[9]. یوسف، 12.
[10]. (بَکَی عَلِی بْنُ الْحُسَینِ عَلَی أَبِیهِ حُسَینِ بْنِ عَلِی ص عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَینَ یدَیهِ طعاما [طَعَامٌ] إِلَّا بَکَی عَلَی الْحُسَینِ حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ قَالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَةُ لِذَلِکَ)؛ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 107، دار المرتضویة، نجف اشرف، چاپ اول، 1356ش.
[11]. مانند: (باب إخبار الله تعالی أنبیاءه و نبینا(ص) بشهادته)؛ یعنی باب خبر دادن خداوند متعال شهادت امام حسین(ع) را به پیامبران و رسول خدا(ص).
(باب ما أخبر به الرسول و أمیر المؤمنین و الحسین صلوات الله علیهم بشهادته صلوات الله علیه)؛ یعنی باب آنچه که رسول خدا(ص) و امیر مؤمنان(ع) و خود امام حسین(ع) راجع به خبر دادن شهادتشان دادهاند.
- [سایر] سخن پیامبران، امام علی، امام حسن و امام سجاد(ع) در مورد مظلومیت و شهادت امام حسین(ع) و یارانشان در روز عاشورا چه بود؟ عربی و فارسی آنرا میخواستم.
- [سایر] امام حسین ( ع ) وارث پیامبران گذشته است. این سخن به چه معنا است ؟
- [سایر] آیا توسل به امام حسین(ع) توسط دیگر امامان(ع) صورت میگرفته است؟
- [سایر] چرا به مصائب امام حسین (ع) اهمیت بیشتری داده می شود ؟ آیا امام حسین (ع) بالاتر از امامان دیگر بوده است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا سینه زدن برای امام حسین (ع) در مراسم جشن تو لد امامان (ع) صحیح می با شد
- [سایر] سؤال من در مورد بزرگی پیامبران خدا در دین اسلام و همچنین در مذاهب اسلامی هست. آیا پیامبران(ع) بزرگ هستند یا خود امامان(ع)؟ اگر پیامبران بزرگ هستند چرا در چندین فلیم صدا و سیما مثل سریال مریم (س) و حضرت یوسف(ع) چهره هایشان آشکار هست؟ ولی درسریال امام علی(ع) و امامان(ع) دیگر چنین نیست چهره هایشان پوشید است؟
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید؛ با توجه به این که همه امامان (ع) معصوم هستند، اما در بین آنها امام حسین (ع) دارای مقامی بالاتر از دیگر امامان (ع) می باشد. با توجه به کثرت روایات می بینیم کسانی که برای امام حسین (ع) حتی اگر کار کوچکی را انجام دهند، در آخرت دارای اجر عظیمی هستند. اصلا چرا به امام حسین (ع) دردانه خداوند یا حضرت زهرا (س) می گویند؟ با تشکر.
- [سایر] در حالی که وجود امام معصوم بهتر از فقدان اوست، چرا می گوییم شهادت امام حسین(علیه السلام) باعث حفظ اسلام شد؟
- [سایر] آیا این که امام حسن و امام حسین (ع) در یک زمان بودند و امام حسن ابتدا امام شده، دلیل بهتر بودن امام حسن است؟ در مورد امام علی (ع) چطور؟ آیا حدیث معتبری در مورد بهتر بودن امامی از امام دیگر وجود دارد؟ لطفاً در مورد ارجحیت وجودی امامان نیز توضیح دهید و آیا تفاوت امامان همان ارجحیت وجودی ایشان است؟
- [سایر] نام فرزندان امامان؛ از امام علی(ع) تا امام حسن عسکری(ع) را نام ببرید.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله سبحانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بروجردی] نماز در حرم امامان عَلَیْهمُالسَّلَام مستحب بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله سبحانی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله(علیه السلام)مشرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلاً به زیارت حضرت اباعبدالله عَلَیْهِ السَّلَام مشّرف شود، چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست و اگر به واسطهی عذری نتواند آن امام را زیارت کند، چیزی بر او واجب نیست.