اولین حدیث اسلام چیست؟ و برای بیان چه مطلبی صادر شده است؟
سنت پس از قرآن، دومین منبع شناخت دین به شمار می آید که تبیین و تفسیر کلیات قرآن را بر عهده دارد. اگر آموزه های قرآن را بر اساس روایت نبوی (إنّما العلم ثلاثة؛ آیة محکمة، أو فریضة عادلة، أو سنة قائمة)[1] علم بر سه دسته است: نشانه ای استوار، یا واجبی میانه، یا سنتی برپا. اگر بخواهیم آن را به سه بخش اساسی عقائد، اخلاق و احکام تقسیم کنیم، نقش بسیار مهم به عهده (سنت) است که دیدگاه های اسلام را در این سه بخش به طور تفصیل بیان می کند. آنچه از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به صورت گفتار ایشان به ما رسیده حدیث نامیده می شود، و مطلبی به عنوان اولین حدیث، در منابع روایی یافت نشد؛ منتهی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله کلماتی با عنوان (اولین) نقل شده است که در اینجا به بعضی از آن کلمات اشاره می شود: 1 اولین کلام ایشان، قبل از سن دو سالگی و اول زبان باز کردن؛ (درباره توحید): (لا اله الا الله، قدوساً، قدوساً قد نامت العیون، و الرّحمن لاتاخذه سنة و لانوم)؛ معبودی جز خدای یگانه نیست. پاک است، پاک است، به تحقیق همه چشمها در خوابند در حالی که خدای رحمان را هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی­گیرد.[2] این کلام را جناب خانم (حلیمه) دایه آن حضرت از ایشان نقل کرده اند، در حالی که شب بود و همه خوابیده بودند. 2 اولین کلام، بعد از مبعوث شدن به پیامبری؛ (دربارة توحید و نبوت): خطاب به حضرت خدیجه فرمودند: (قولی لا اله الا الله محمد رسول الله؛[3] بگو: لا اله الا لله و محمد صلّی الله علیه و آله رسول الله) 3 اولین کلام، بعد از اظهار و تبلیغ علنی اسلام. (دربارة توحید و نبوت و ترک شرک): (یا معشر قریش! یا معشر العرب! ادعوکم الی شهادة أن لا اله الا الله و أنّی رسول الله، و آمرکم بخلع الأنداد و ألاصنام.[4] ای گروه قریش! ای گروه عرب! شما را دعوت می کنم به شهادت دادن به اینکه معبودی جز خدای یگانه نیست، و اینکه من رسول خدا هستم، و شما را امر می کنم به اینکه؛ برای خدا مثل و مانند قایل نشوید، و همه و بت­ها را به دور بریزید (شرک نورزید). 4 اولین خطبه ای که (در نماز جمعه) ایراد فرموده اند: (در ستایش خداوند متعال و... ): (الحمدلله، أحمده و استعینه و استغفره و استهدیه[5] و... ) تمام ستایش ها مخصوص خداست، من او را سپاس می گویم و از او طلب یاری و و طلب آمرزش و هدایت می کنم... . 5 اولین کلامی که هنگام وارد شدن به شهر مدینه (هنگام هجرت) فرمودند: (ایّها النّاس! اطعموا الطعام! و افشوا السلام! و صلوا الارحام! و صلّوا باللیل و النّاس ینام! تدخلوا الجنة بسلام)؛[6] ای مردم! (به فقیران) اطعام کنید! و سلام را در بین جامعه گسترش بدهید! (به همدیگر سلام کنید) و صله‌ رحم انجام دهید، در شب نماز بخوانید؛ در حالی که مردم همه در خوابند تا با سلامتی وارد بهشت شوید. که در اینجا حضرت روی مسائل اخلاقی تاکید کرده اند. توجه! از آنجایی که پیامبر صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت هم معصوم می باشد؛ فلذا کلام ایشان در سن طفولیت نیز قابل استناد خواهد بود. جهت مطالعة بیشتر پیرامون مباحث ذکر شده به منابع مذکور در پاورقی ها مراجعه شود. پی‌نوشت‌ها: [1] . ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1388ق، ج1، ص32، ح1؛ برای آگاهی بیشتر از تبیین این روایت ر.ک: شرح اصول کافی از صدرالمتالهین، ج2، ص37. [2] . ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، 1404ق، ج15، ص391. [3] . ر.ک: محمد بن شهر آشوب، المناقب، قم، انتشارات علامه، 1379ق، ج1، ص46. [4] . ر.ک: بحارالانوار، همان، ج18، ص180. [5] . ر.ک: ابی هلال، الاوائل، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1407ق، ص76. [6] . ر.ک: الاوائل، همان، ص81.
عنوان سوال:

اولین حدیث اسلام چیست؟ و برای بیان چه مطلبی صادر شده است؟


پاسخ:

سنت پس از قرآن، دومین منبع شناخت دین به شمار می آید که تبیین و تفسیر کلیات قرآن را بر عهده دارد. اگر آموزه های قرآن را بر اساس روایت نبوی (إنّما العلم ثلاثة؛ آیة محکمة، أو فریضة عادلة، أو سنة قائمة)[1] علم بر سه دسته است: نشانه ای استوار، یا واجبی میانه، یا سنتی برپا. اگر بخواهیم آن را به سه بخش اساسی عقائد، اخلاق و احکام تقسیم کنیم، نقش بسیار مهم به عهده (سنت) است که دیدگاه های اسلام را در این سه بخش به طور تفصیل بیان می کند.
آنچه از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به صورت گفتار ایشان به ما رسیده حدیث نامیده می شود، و مطلبی به عنوان اولین حدیث، در منابع روایی یافت نشد؛ منتهی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله کلماتی با عنوان (اولین) نقل شده است که در اینجا به بعضی از آن کلمات اشاره می شود:
1 اولین کلام ایشان، قبل از سن دو سالگی و اول زبان باز کردن؛ (درباره توحید):
(لا اله الا الله، قدوساً، قدوساً قد نامت العیون، و الرّحمن لاتاخذه سنة و لانوم)؛ معبودی جز خدای یگانه نیست. پاک است، پاک است، به تحقیق همه چشمها در خوابند در حالی که خدای رحمان را هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی­گیرد.[2]
این کلام را جناب خانم (حلیمه) دایه آن حضرت از ایشان نقل کرده اند، در حالی که شب بود و همه خوابیده بودند.
2 اولین کلام، بعد از مبعوث شدن به پیامبری؛ (دربارة توحید و نبوت):
خطاب به حضرت خدیجه فرمودند: (قولی لا اله الا الله محمد رسول الله؛[3] بگو: لا اله الا لله و محمد صلّی الله علیه و آله رسول الله)
3 اولین کلام، بعد از اظهار و تبلیغ علنی اسلام. (دربارة توحید و نبوت و ترک شرک):
(یا معشر قریش! یا معشر العرب! ادعوکم الی شهادة أن لا اله الا الله و أنّی رسول الله، و آمرکم بخلع الأنداد و ألاصنام.[4]
ای گروه قریش! ای گروه عرب! شما را دعوت می کنم به شهادت دادن به اینکه معبودی جز خدای یگانه نیست، و اینکه من رسول خدا هستم، و شما را امر می کنم به اینکه؛ برای خدا مثل و مانند قایل نشوید، و همه و بت­ها را به دور بریزید (شرک نورزید).
4 اولین خطبه ای که (در نماز جمعه) ایراد فرموده اند: (در ستایش خداوند متعال و... ):
(الحمدلله، أحمده و استعینه و استغفره و استهدیه[5] و... ) تمام ستایش ها مخصوص خداست، من او را سپاس می گویم و از او طلب یاری و و طلب آمرزش و هدایت می کنم... .
5 اولین کلامی که هنگام وارد شدن به شهر مدینه (هنگام هجرت) فرمودند: (ایّها النّاس! اطعموا الطعام! و افشوا السلام! و صلوا الارحام! و صلّوا باللیل و النّاس ینام! تدخلوا الجنة بسلام)؛[6] ای مردم! (به فقیران) اطعام کنید! و سلام را در بین جامعه گسترش بدهید! (به همدیگر سلام کنید) و صله‌ رحم انجام دهید، در شب نماز بخوانید؛ در حالی که مردم همه در خوابند تا با سلامتی وارد بهشت شوید. که در اینجا حضرت روی مسائل اخلاقی تاکید کرده اند.
توجه! از آنجایی که پیامبر صلّی الله علیه و آله قبل از بعثت هم معصوم می باشد؛ فلذا کلام ایشان در سن طفولیت نیز قابل استناد خواهد بود.
جهت مطالعة بیشتر پیرامون مباحث ذکر شده به منابع مذکور در پاورقی ها مراجعه شود.

پی‌نوشت‌ها:
[1] . ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1388ق، ج1، ص32، ح1؛ برای آگاهی بیشتر از تبیین این روایت ر.ک: شرح اصول کافی از صدرالمتالهین، ج2، ص37.
[2] . ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، 1404ق، ج15، ص391.
[3] . ر.ک: محمد بن شهر آشوب، المناقب، قم، انتشارات علامه، 1379ق، ج1، ص46.
[4] . ر.ک: بحارالانوار، همان، ج18، ص180.
[5] . ر.ک: ابی هلال، الاوائل، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1407ق، ص76.
[6] . ر.ک: الاوائل، همان، ص81.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین