کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیهالسلام تألیف شیخ صدوق از کتبی است که علامه مجلسی ضمن تعریف و تمجید از آن، این کتاب را به خط شیخ صدوق میداند.[1] شیخ صدوق به دعای امام عصر ولادت یافته و مورد احترام و توثیق تمام علمای رجال شیعه است.[2]شیخ طوسی در تمجید شیخ صدوق میگوید: (صدوق حافظ احادیث و بصیر به علم رجال بود و در میان قمیین مانندش در زیادی محفوظات و دانش دیده نشده است.)[3] ابن ادریس نیز در سرائر مینویسد: شیخ ما ابوجعفر علی بن بابویه، ثقة و جلیل القدر و بصیر به اخبار بود.[4] بنابراین، شیخ صدوق چون ثقه بوده و روایات معتبر را جمعآوری و نقل میکرده احادیث کتاب عیون اخبار الرضا علیهالسلام نیز در نزد علما رجال و حدیث معتبر است،البته ممکن است گاهی برخی روایات نیز از دیدگاه دانشمندان رجالی و حدیث شناسان از صحت و اعتبار لازم برخوردار نباشد ولی آن چه مهم است غالب روایات کتاب یاد شده دارای اعتبار است. کتاب اصول و فروع کافی تألیف ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی رازی است که تمام علمای رجال وی را توثیق نمودهاند. نجاشی دربارة او میگوید: (موثقترین و ثابتترین کسان در حدیث است)[5] علامه حلّی و ابن داوود نیز او را توثیق کردهاند، و به همین خاطر به ثقة الاسلام معروف شد. مرحوم کلینی در تألیف کتاب کافی بیست سال به خود رنج داد و آن را از اصول معتمده و ثقات مشایخ گردآوری کرد. شیخ مفید نسبت به کافی میگوید: کافی بزرگترین کتاب حدیث شیعه و پر فایدهترین آنهاست.[6] بنابراین روایات کتاب کافی نیز همگی دارای اعتبار و استحکام لازم هستند. البته گرچه ممکن است برخی روایات موجود در کافی نیز از نظر برخی از علماء رجال و حدیث شناسان از اعتبار لازم برخوردار نباشد. ولی غالب و اکثر روایات آن معتبر هستند.[7] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. ر.ک: کاظم مدیر شانهچی، علم الحدیث و درایة الحدیث، قم، انتشارات اسلامی، چاپ سیزدهم، 1377. 2. علامه مجلسی بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ه.ق، ج1،ص 6-10 3. علم الحدیث، دکتر رضا مؤدب. [1] . ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ه.ق، ج 1، ص 6. [2] . ر.ک: مدیر شانهچی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1377، ص 130 131. [3] . ر.ک: همان، ص 131. [4] . ر.ک: همان. [5] . ر.ک: همان، ص 116. [6] . ر.ک: همان، ص 116. [7] . ر.ک: همان.
احادیثی که در کتابهای عیون اخبار الرضا(ع) و اصول کافی موجودند آیا همگی قابل استنادند یا اینکه ممکن است بعضی از آنها شبههدار باشند؟
کتاب شریف عیون اخبار الرضا علیهالسلام تألیف شیخ صدوق از کتبی است که علامه مجلسی ضمن تعریف و تمجید از آن، این کتاب را به خط شیخ صدوق میداند.[1]
شیخ صدوق به دعای امام عصر ولادت یافته و مورد احترام و توثیق تمام علمای رجال شیعه است.[2]شیخ طوسی در تمجید شیخ صدوق میگوید: (صدوق حافظ احادیث و بصیر به علم رجال بود و در میان قمیین مانندش در زیادی محفوظات و دانش دیده نشده است.)[3]
ابن ادریس نیز در سرائر مینویسد: شیخ ما ابوجعفر علی بن بابویه، ثقة و جلیل القدر و بصیر به اخبار بود.[4] بنابراین، شیخ صدوق چون ثقه بوده و روایات معتبر را جمعآوری و نقل میکرده احادیث کتاب عیون اخبار الرضا علیهالسلام نیز در نزد علما رجال و حدیث معتبر است،البته ممکن است گاهی برخی روایات نیز از دیدگاه دانشمندان رجالی و حدیث شناسان از صحت و اعتبار لازم برخوردار نباشد ولی آن چه مهم است غالب روایات کتاب یاد شده دارای اعتبار است.
کتاب اصول و فروع کافی تألیف ثقة الاسلام محمد بن یعقوب کلینی رازی است که تمام علمای رجال وی را توثیق نمودهاند. نجاشی دربارة او میگوید: (موثقترین و ثابتترین کسان در حدیث است)[5] علامه حلّی و ابن داوود نیز او را توثیق کردهاند، و به همین خاطر به ثقة الاسلام معروف شد.
مرحوم کلینی در تألیف کتاب کافی بیست سال به خود رنج داد و آن را از اصول معتمده و ثقات مشایخ گردآوری کرد.
شیخ مفید نسبت به کافی میگوید: کافی بزرگترین کتاب حدیث شیعه و پر فایدهترین آنهاست.[6] بنابراین روایات کتاب کافی نیز همگی دارای اعتبار و استحکام لازم هستند. البته گرچه ممکن است برخی روایات موجود در کافی نیز از نظر برخی از علماء رجال و حدیث شناسان از اعتبار لازم برخوردار نباشد. ولی غالب و اکثر روایات آن معتبر هستند.[7]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ر.ک: کاظم مدیر شانهچی، علم الحدیث و درایة الحدیث، قم، انتشارات اسلامی، چاپ سیزدهم، 1377.
2. علامه مجلسی بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ه.ق، ج1،ص 6-10
3. علم الحدیث، دکتر رضا مؤدب.
[1] . ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1404ه.ق، ج 1، ص 6.
[2] . ر.ک: مدیر شانهچی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1377، ص 130 131.
[3] . ر.ک: همان، ص 131.
[4] . ر.ک: همان.
[5] . ر.ک: همان، ص 116.
[6] . ر.ک: همان، ص 116.
[7] . ر.ک: همان.
- [سایر] آیا احادیث عیون اخبار الرضاو اصول کافی که از امام رضا (ع) نقل شده قابل استناد ومعتبرهستند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در رساله فرموده اید: تقلید در اصول دین جایز نیست، آیا اصول دین را با دلیل باید اثبات کرد یا اعتقاد به آن کافی است؟
- [سایر] اطلاعات کافی در مورد وضع ایران قبل از اسلام و در دوران زرتشتیان می خواهم. (دیدگاه زرتشتیان در مورد زنان، اعتقادات اساسی آنها در مورد اصول دین اسلام و ... )
- [سایر] امام علی(ع) در برخورد با دشمنان چه اصول و رفتارهایی داشتند؟
- [آیت الله بهجت] اگر کسی اصول دین خود را بنابر اعتقادات پدری و مادری خود فراگرفته و به آن یقین دارد، آیا همین مقدار کافی است یا لازم است آن ها را با دلیل های برهانی و طرق یقینی فراگیرد؟
- [سایر] در اصول کافی ج 1، ص 90-91 مشایخ شیعه صفت نزول خداوند بر روی زمین را نفی می کنند و حکم به کفر کسی که این صفت را اثبات کند می دهند. آیا این سخن صحیح است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای مسلمان بودن همین مقدار که در دوران نوجوانی، یا جوانی اصول دین را از ما سؤال کردند، و ما قبول داشتیم کافی است؟ یا تحقیق بیشتری لازم است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا غیرمجتهد می تواند به روایاتی که در اصول کافی و سایر کتب معتبره نقل شده است، عمل کند؟ یا برای مردم بخواند و بگوید به آنها عمل کنند؟
- [سایر] ابو بصیر میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: مطالبی برای ما پیش میآید که حکمش را از قرآن و سنت نمیفهمیم، پس آیا خودمان میتوانیم رأی دهیم؟ آن حضرت فرمود: نه؛ زیرا اگر درست رفتی پاداش نداری، و اگر خطا کنی بر خدا دروغ بستهای (اصول کافی، ج 1، ص 56). بنابر این، اگر مجتهدی در حکمی اشتباه کرد پس دروغگو است. آیا حدیث این را میخواهد بگوید؟
- [سایر] آیا حدیث زیر که در اصول کافی است، درست است؟ اگر درست است از نظر علمی ثابت کنید؟ لطفاً نگویید چون پیامبر بوده است، اینها جواب نمیشود: (عن ابی عبد الله قال: لم یرضع الحسین من فاطمه و لا من أنثی، کان یؤتی به النبی فیضع اصبعه و لسانه فی فمه، فیمص منها ما یکفیه الیومین و الثلاث)؛ امام صادق(ع) فرمود: (حسین نه از پستان فاطمه و نه زنان دیگری شیر نمیخورد، پیامبر انگشت و زبانش را در دهان او میگذاشت و برای سه روزش کافی بود).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی بدون دلیل گفته کسی را قبول کند، ولی اگر از گفته غیر به عقاید دینی یقین پیدا کند در حکم به مسلمان بودن او کافی است، و در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید، که یقین کند، تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند، و عده دیگر می گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند، آن را به جا آورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است در برابر نعمتِ رسیده یا نقمت رفع شده, سجده انجام شود. نعمت, گاهی مادّی است و زمانی معنوی مانند ادای فریضه یا نافله و گاهی سیاسی است و زمانی اجتماعی. نظام اسلامی را تقویت کردن و وحدت جامعه را تأمین نمودن، همگی سجدهّ شکر دارد. صحّت سجده شکر, مشروط به ذکر نیست و فقط نهادن پیشانی به قصد تعظیم پروردگار بر زمین, کافی است. مستحب است که گفته شود: (شکراً للّه).
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلا به زیارت حضرت ابی عبداللّه (ع) مشرف شود؛ چنانچه به زیارت امام دیگری برود کافی نیست و اگر به واسطه عذری نتواند آن امام را زیارت کند؛ چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] (استفادهای) که مال را برای آن اجاره میدهند، یا (کاری) که برای آن اجیر میشوند، شش شرط دارد: اوّل: آن که این استفاده یا کار معلوم باشد؛ پس اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، باید استفاده و کاری را که مورد نظر طرفین است، مشخص نمایند؛ مثلاً اگر ماشینی را که هم میتواند مسافر حمل کند و هم بار، اجاره دهند باید در موقع اجاره معیّن کنند که حمل مسافر یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفادههای آن. دوم: آن که این استفاده یا کار ممکن باشد؛ پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران برای زراعت کافی نبوده و مشروب کردن آن از راه دیگر هم ممکن نباشد، صحیح نیست. همچنان که اجیر کردن شخص بیسواد برای تدریس صحیح نمیباشد. سوم: آن که حلال باشد؛ بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن وسیله نقلیه برای حمل و نقل شراب، باطل است. چهارم: آن که انجام آن کار از نظر شرع به طور مجّانی واجب نباشد؛ پس اجیر شدن برای انجام کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم است؛ مانند: نجات مسلمان از غرق شدن و تعلیم اصول دین و مقدار واجب از فروع دین و انجام مقدار واجب از مراسم به خاکسپاری مسلمانان، همچون کفن کردن و نماز خواندن و دفن کردن - که از حقوقی هستند که میّت مسلمان بر زندهها دارد - صحیح نیست ولی اجیر شدن برای کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم نیست، مانعی ندارد. پنجم: پول دادن برای آن در نظر مردم بیهوده نباشد؛ و اجیر کردن دیگری برای این که نماز واجب خود را بخواند یا روزه واجب خود را بگیرد، چون برای مستأجر ثواب اخروی بلکه گاهی نفع دنیوی دارد، اشکال ندارد. ششم: مدت استفاده را معیّن نمایند و اگر برای انجام کاری اجیر میشوند باید زمان انجام آن کار را مشخّص کنند؛ مثلاً در سفارش خیاطی علاوه بر این که با خیاط قرار میگذارند لباس معیّنی را به شکل مخصوصی بدوزد، باید مدّت زمانی را که خیاط باید در آن زمان لباس را بدوزد، مشخّص کنند.