در فقراتی از دعای کمیل آمده (اللهم انی ..... وسعت کل شی) لفظ کل در دو جا با فتحه و در یک جا با ضمه آمده است، آیا معنی و مفهوم آن تغییر می کند؟
زبان عربی؛ بهترین زبان از لحاظ قواعد دستوری و فصاحت و بلاغت کلام است. قرآن نیز به زبان عربی نازل شده است، یعنی (بلسان عربی مبین).[1] در روایت آمده است که زبان بهشتیان، زبان عربی است.[2] کلمه در زبان عربی، به سه قسمت تقسیم می شود: اسم، فعل، حرف. و هر کدام از آنها دارای تقسیماتی همراه با اعراب(فتحه، کسره، ضمه) هستند. به عنوان مثال، فعل اگر لازم باشد، نیاز به فاعل دارد و اگر متعدی باشد؛ نیاز به فاعل و مفعول دارد. یا تقسیمات دیگر مانند:‌ ماضی، مضارع، امر، نهی، نفی... لذا برای آگاهی از قواعد زبان عربی، لازم است به کتاب هایی که در زمینه قواعد دستوری زبان عربی نوشته شده همراه با استاد متبحر، مراجعه شود. در این نوشتار در حد پاسخ به سوال اکتفا می شود. در اوایل دعای کمیل آمده است: (اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کلَّ شئ؛ خدایا از تو درخواست می کنم از آن رحمت وسیعت که تمام موجودات را فرا گرفته است.) در اینجا کلمه (وَسِعَتْ، مفرد مونث، فعل ماضی مغایب است و ضمیر(هی) که در آن مستتر است اسم فاعل است.) و (کلَّ شئ) اسم مفعول و منصوب است. در قواعد عربی آمده است؛ هر اسمی که مفعول واقع شود؛ منصوب می شود. برای پیدا کردن مفعول، بهتر است فعل جمله با (چه چیز را، یا چه کس را) به پرسش در آید. برای مثال درباره،‌ همین دعا این گونه در پی مفعول باشیم: (رحمت خداوند چه چیزی را فرا می گیرد؟ در پاسخ می گوییم: همه چیزرا فرا می گیرد.) در نتیجه (همه چیز را که معنای کلّ شی است؟ مفعول است. لازم به ذکر است، در همه جا منصوب بودن نشانة مفعول نیست.) اما در فراز دیگر دعای کمیل، (کلُّ) مضموم آمده است، مانند:(خَضَعَ لها کلُّ شی؛ همة اشیاء، مطیع و خاضع او(خداوند) هستند) در این جا، کلمه (خضع) فعل ماضی، مفرد مذکر مغایب است و (کلُّ) اسم فاعل و مرفوع است. در قواعد عربی هر جا اسم فاعل بیاید، مرفوع می باشد. (کل فاعلٍ مرفوع). برای پیدا کردن اسم فاعل و جدا کردن آن از اسم مفعول بهتر است با (چه کس، یا چه چیز) سؤال شود و پاسخ آن اسم فاعل است. برای مثال: چه چیزی خاضع هستند؟ در پاسخ می گوییم: همه اشیاء. در نتیجه، همه اشیاء (کل شی) اسم فاعل و مرفوع است. لازم به ذکر است،‌ در همه جا مرفوع بودن، نشانه اسم فاعل بودن نیست. حاصل سخن این که، هیچ علامت و حرکتی در زبان عربی بدون علت و سبب نیست و هر علامت و حرکتی دارای مفهوم و معنای خاصی است، به عنوان مثال، (کلُّ) اگر مرفوع و اسم فاعل باشد، نشانة فاعلیت و انجام دهنده فعل است. اگر (کلَّ) منصوب و اسم مفعول به کار رود، نشانة آن است که فعلی بر روی آن صورت گرفته است. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1 مبادی عربیه، رشید شرتونی، چ 16، مؤسسه دارالذکر للتحقیق و النشر، 1421 ه ، 2 مجلّد. 2 صدف ساده، گروهی از محققین، مدرسه حقانی، قم. 3 تعلیم اللغة العربیه، عده ای از محققین، مجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1409. 4 کتاب های درسی دوران دبیرستان رشته علوم انسانی. [1] . شعراء/195. [2] . طبرسی، حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج2، ص206.
عنوان سوال:

در فقراتی از دعای کمیل آمده (اللهم انی ..... وسعت کل شی) لفظ کل در دو جا با فتحه و در یک جا با ضمه آمده است، آیا معنی و مفهوم آن تغییر می کند؟


پاسخ:

زبان عربی؛ بهترین زبان از لحاظ قواعد دستوری و فصاحت و بلاغت کلام است. قرآن نیز به زبان عربی نازل شده است، یعنی (بلسان عربی مبین).[1] در روایت آمده است که زبان بهشتیان، زبان عربی است.[2]
کلمه در زبان عربی، به سه قسمت تقسیم می شود: اسم، فعل، حرف. و هر کدام از آنها دارای تقسیماتی همراه با اعراب(فتحه، کسره، ضمه) هستند. به عنوان مثال، فعل اگر لازم باشد، نیاز به فاعل دارد و اگر متعدی باشد؛ نیاز به فاعل و مفعول دارد. یا تقسیمات دیگر مانند:‌ ماضی، مضارع، امر، نهی، نفی... لذا برای آگاهی از قواعد زبان عربی، لازم است به کتاب هایی که در زمینه قواعد دستوری زبان عربی نوشته شده همراه با استاد متبحر، مراجعه شود. در این نوشتار در حد پاسخ به سوال اکتفا می شود. در اوایل دعای کمیل آمده است: (اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کلَّ شئ؛ خدایا از تو درخواست می کنم از آن رحمت وسیعت که تمام موجودات را فرا گرفته است.)
در اینجا کلمه (وَسِعَتْ، مفرد مونث، فعل ماضی مغایب است و ضمیر(هی) که در آن مستتر است اسم فاعل است.) و (کلَّ شئ) اسم مفعول و منصوب است. در قواعد عربی آمده است؛ هر اسمی که مفعول واقع شود؛ منصوب می شود.
برای پیدا کردن مفعول، بهتر است فعل جمله با (چه چیز را، یا چه کس را) به پرسش در آید. برای مثال درباره،‌ همین دعا این گونه در پی مفعول باشیم: (رحمت خداوند چه چیزی را فرا می گیرد؟ در پاسخ می گوییم: همه چیزرا فرا می گیرد.) در نتیجه (همه چیز را که معنای کلّ شی است؟ مفعول است. لازم به ذکر است، در همه جا منصوب بودن نشانة مفعول نیست.)
اما در فراز دیگر دعای کمیل، (کلُّ) مضموم آمده است، مانند:(خَضَعَ لها کلُّ شی؛ همة اشیاء، مطیع و خاضع او(خداوند) هستند)
در این جا، کلمه (خضع) فعل ماضی، مفرد مذکر مغایب است و (کلُّ) اسم فاعل و مرفوع است. در قواعد عربی هر جا اسم فاعل بیاید، مرفوع می باشد. (کل فاعلٍ مرفوع).
برای پیدا کردن اسم فاعل و جدا کردن آن از اسم مفعول بهتر است با (چه کس، یا چه چیز) سؤال شود و پاسخ آن اسم فاعل است. برای مثال: چه چیزی خاضع هستند؟ در پاسخ می گوییم: همه اشیاء. در نتیجه، همه اشیاء (کل شی) اسم فاعل و مرفوع است. لازم به ذکر است،‌ در همه جا مرفوع بودن، نشانه اسم فاعل بودن نیست.
حاصل سخن این که، هیچ علامت و حرکتی در زبان عربی بدون علت و سبب نیست و هر علامت و حرکتی دارای مفهوم و معنای خاصی است، به عنوان مثال، (کلُّ) اگر مرفوع و اسم فاعل باشد، نشانة فاعلیت و انجام دهنده فعل است. اگر (کلَّ) منصوب و اسم مفعول به کار رود، نشانة آن است که فعلی بر روی آن صورت گرفته است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1 مبادی عربیه، رشید شرتونی، چ 16، مؤسسه دارالذکر للتحقیق و النشر، 1421 ه ، 2 مجلّد.
2 صدف ساده، گروهی از محققین، مدرسه حقانی، قم.
3 تعلیم اللغة العربیه، عده ای از محققین، مجمع العلمی الاسلامی، تهران، 1409.
4 کتاب های درسی دوران دبیرستان رشته علوم انسانی.


[1] . شعراء/195.
[2] . طبرسی، حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ج2، ص206.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین