شرح پرسش: همانطور که میدانیم علم تصوری از اقسام علوم اکتسابی است؛ لذا قاعدتاً خطا در آن راه دارد. از طرف دیگر تصور تا مادامی که متعلق حکم واقع نشده باشد، قابل صدق و کذب نیست. به عبارت دیگر تا تصوری، تصدیق نشود، نمیتوان در خصوص صدق یا کذب آن ادعایی داشت، حال این تناقض چطور حل میشود؟ و اساساً آیا علم تصوری قابل صدق و کذب میباشد یا خیر؟ پاسخ: صدق و کذب مربوط به قضیه است و در جایی است که حکمی به ایجاب یا سلب، یعنی حکم به وجود رابطه(اعم از رابطه ایجابی یا سلبی) بین موضوع(نهاد) و محمول(گزاره) وجود داشته باشد.[1] بنابراین تصور تا زمانی که صرف تصور باشد، خطا یا صحت (صدق و کذب) در او راه ندارد؛ لذا در جایی که به تصوری نسبت خطا داده میشود در حقیقت از حالت تصور صرف بیرون آمده و همراه حکم شده است؛ زیرا خطا بودن تصور به این معنا است که این تصور مطابق با واقع نیست؛ یعنی هنگامی میتوانیم بگوییم که این تصور خطا است که آنرا با واقعیت بسنجیم و در صورت عدم تطابق با واقع آنرا تصور خطا مینامیم. سنجش یک ادعا با واقع و حکم به عدم مطابقت همان حکم، قضیه و تصدیق است. و گرنه تصور تا مادامی که با واقعیت سنجیده نشود موصوف به خطا یا صحیح نمیشود؛ زیرا تصور در عالم تصور، تصور است نه چیز دیگر. پینوشت: [1]. ر ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 250، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. منبع: islamquest.net
شرح پرسش:
همانطور که میدانیم علم تصوری از اقسام علوم اکتسابی است؛ لذا قاعدتاً خطا در آن راه دارد. از طرف دیگر تصور تا مادامی که متعلق حکم واقع نشده باشد، قابل صدق و کذب نیست. به عبارت دیگر تا تصوری، تصدیق نشود، نمیتوان در خصوص صدق یا کذب آن ادعایی داشت، حال این تناقض چطور حل میشود؟ و اساساً آیا علم تصوری قابل صدق و کذب میباشد یا خیر؟
پاسخ:
صدق و کذب مربوط به قضیه است و در جایی است که حکمی به ایجاب یا سلب، یعنی حکم به وجود رابطه(اعم از رابطه ایجابی یا سلبی) بین موضوع(نهاد) و محمول(گزاره) وجود داشته باشد.[1] بنابراین تصور تا زمانی که صرف تصور باشد، خطا یا صحت (صدق و کذب) در او راه ندارد؛ لذا در جایی که به تصوری نسبت خطا داده میشود در حقیقت از حالت تصور صرف بیرون آمده و همراه حکم شده است؛ زیرا خطا بودن تصور به این معنا است که این تصور مطابق با واقع نیست؛ یعنی هنگامی میتوانیم بگوییم که این تصور خطا است که آنرا با واقعیت بسنجیم و در صورت عدم تطابق با واقع آنرا تصور خطا مینامیم. سنجش یک ادعا با واقع و حکم به عدم مطابقت همان حکم، قضیه و تصدیق است. و گرنه تصور تا مادامی که با واقعیت سنجیده نشود موصوف به خطا یا صحیح نمیشود؛ زیرا تصور در عالم تصور، تصور است نه چیز دیگر.
پینوشت:
[1]. ر ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 250، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق.
منبع: islamquest.net
- [سایر] همانطور که میدانیم علم تصوری از اقسام علوم اکتسابی است؛ لذا قاعدتاً خطا در آن راه دارد. از طرف دیگر تصور تا مادامی که متعلق حکم واقع نشده باشد، قابل صدق و کذب نیست. به عبارت دیگر تا تصوری، تصدیق نشود، نمیتوان در خصوص صدق یا کذب آن ادعایی داشت، حال این تناقض چطور حل میشود؟ و اساساً آیا علم تصوری قابل صدق و کذب میباشد یا خیر؟
- [سایر] ملاک صدق و کذب چیست؟
- [سایر] ملاک صدق و کذب چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا صدق و کذب خبر هم دارای انواعی است؟
- [سایر] چگونه می توان صدق معارف دینی را فهمید، در حالی که می دانیم نظریات مختلفی درباره چیستی حقیقت و معیار صدق و کذب وجود دارد.
- [سایر] شبهه: چگونه می توان صدق معارف دینی را فهمید، در حالیکه می دانیم نظریات مختلفی درباره چیستی حقیقت و معیار صدق و کذب وجود دارد.
- [آیت الله نوری همدانی] آگر شخصی در جلسه دادگاه، ضد و نقیض بگوید و دروغ بگوید، آیا این کذب همانند کذب در غیر جلسه دادگاه است و میتوان او را تعزیر کرد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دروغ مصلحت آمیز بهتر است، یا راست فتنه انگیز؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] دروغ مصلحت آمیز بهتر است، یا راست فتنه انگیز؟
- [سایر] جایگاه دروغ گوئی و راست گوئی در اخلاق چیست و بگوئید که توریه همان دروغ است یا نه؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بداند دروغ بستن به خدا وپیغمبر روزه را باطل میکند وچیزیرا که میداند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه آن روز را تمام کند و احتیاطاً قضا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل می کند و چیزی را که می داند دروغ است بآنان نسبت دهد، و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده روزه اش صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل می کند و چیزی را که می داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، روزه اش باطل است.
- [امام خمینی] اگر بداند دروغ بستن به خدا و پیغمبر روزه را باطل می کند و چیزی را که می داند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعدا بفهمد آن چه را که گفته، راست بوده، روزه اش صحیح است.
- [آیت الله بهجت] اگر روزهدار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبر و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمداً نسبت دروغ بدهد، روزه او باطل است. و خالی از وجه نیست که دروغ بستن به پیغمبران و جانشینان آنها و حضرت زهرا علیهمالسلام، ملحق به دروغ بستن به خدا باشد و روزه را باطل کند، ولی اگر شک داشته باشد که سخنی کذب است یا نه، و به یکی از آنان نسبت دهد، بنابر اقوی روزهاش باطل نمیشود. رساندن غُبار به حلق
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر چیزی را که می داند دروغ است؛ به خدا و پیغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را که گفته راست بوده؛ باید روزه را تمام کند و قضای آن را هم به جا آورد.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی را که میداند دروغ است به خدا و پیغمبر نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، باید روزه را تمام کند و قضای آن را بهجا آورد.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از قول خدا یا پیغمبر یا امام حرف راستی را بگوید، بعد بگوید: دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن که روزه میباشد بگوید: آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستی را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد وفردای آن، که روزه میباشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.