اخباریون و اصولیون چه کسانی هستند؟
اخباری ها و اصولی ها دو گروه از شیعۀ اثنا عشری هستند که در فهم احکام شرعی دارای دو سبک و روش متفاوت می باشند. 1. اخباریه؛ اخباریه که همان اصحاب حدیث هستند، در شیعه آنها را اخباری می نامند. این گروه اجتهاد را باطل می دانند و فقط از اخبار (روایات، احادیث) تبعیت می کنند. نخستین کسی که گویا باعث این جدائی گردید، ملا محمد امین بن محمد شریف استرآبادی (م 1033 ق) است. وی گویا مؤسس این فرقه در میان شیعیان متأخر است و نخستین کسی است که راه و باب ملامت بر روی مجتهدان شیعه گشوده است. وی در کتاب فوائد المدنیه سخت به مجتهدان شیعه تاخته و آنها را مورد سرزنش قرار داده و متهم به تخریب و تضییع دین حق ساخته است. او معتقد است که اجتهاد فعلی علمای شیعه بر اساس اجتهاد علمای قدیم شیعه نیست. وی می گوید قرآن دارای آیات محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ است و استخراج احکام از آن به سادگی میسر نیست، از این رو، وی معتقد است که باید به اخبار مراجعه نمود. او می گفت از آن جا که اجتهاد بر پایۀ ظن و گمان استوار است باطل است، ولی اخبار چون از طریق ائمه آمده اند دلیل قطعی هستند و نمی توان به ظنیات در مقابل قطعیات گردند نهاد. 2. اصولیه؛ در مقابل اخباریون گروه بسیاری از فقهای اسلام قرار دارند که آنان را اصولی می نامند. اینان معتقدند که در استنباط احکام شرعی اسلام به استناد ادلۀ تفصیلی از قرآن، سنت، عقل و اجماع می توان عمل کرد. آنها از علم اصول فقه نیز استفاده می کنند و از قواعد آن که اصل برائت و استصحاب و عمل به ظن و تمیز بین اخبار است بهره می برند. اینان اجتهاد را واجب کفایی می دانند، و در صورت انحصار واجد صلاحیت، واجب عینی می شمارند.[1] عمده اختلاف این دو گروه را می توان فقط در منهج علمی و روش و طریقه وصول به حکم شرعی دانست، و در این روش می توان گفت در مسائل زیر اختلاف مشرب و طریق دارند: 1. اجتهاد و تقلید: اصولیون قائل به اجتهاد هستند و کسی که مجتهد نیست، باید از کسی که مجتهد است و کارشناس است تبعیت و اصطلاحا تقلید کند، ولی اخباریون از اجتهاد و تقلید از مجتهد، منع می کنند. 2. تقلید ابتدایی: اصولیون تقلید ابتدایی از مجتهد میت را جایز و روا نمی شمارند، ولی اخباریون می گویند: مرگ و حیات در رجوع به متخصص و مرجع تقلید تغییری ایجاد نمی کند. 3. اخباریون چنین گمان کرده اند که کتب اربعه شیعه همه صحیح هستند. چون کسانی که این اخبار را جمع کرده اند اخبار صحیح را جمع و غیر صحیح را حذف کرده اند. و آنان تقسیم چهار گانه احادیث به (صحیح- حسن- موثق- ضعیف) را قبول ندارند، ولی اصولیون در این مسائل با آنان مخالف اند. 4. اصولیون اموری؛ مانند قبح تکلیف بمالایطاق (تکلیف کردن فوق طاقت قبیح است)، قبح عقاب بلابیان (عقوبت کردن بدون بیان و نشان دادن راه)، قبیح است و ... را قبول دارند، اما اخباریون این امور عقلی را قبول ندارند و نمی پذیرند. 5. حجیت ظواهر القرآن: اخباریون می گویند ما نمی توانیم به ظاهر قرآن عمل کنیم، مگر آن که از طریق اخبار و روایات تفسیر شده باشد، ولی اصولیون ظواهر قرآن را در جایی که اخبار هم نباشد حجت می دانند.[2]مدت دو قرن بین علمای اصولی و اخباری اختلاف عمیق وجود داشت و اخباری ها بر اصولی ها غالب شده بودند، تا این که آقا محمد باقر وحید بهبهانی (م 1208 ق) بساط آنها را برچید و از زمان او مجتهدان بر اخباری ها غلبه یافتند و امروزه اخباری ها بسیار در اقلیت اند.[3] پی نوشتها: [1] دائرة المعارف تشیع، مدخل فرق، با دخل و تصرف. [2] پایگاه حوزه. [3] دائرة المعارف تشیع. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

اخباریون و اصولیون چه کسانی هستند؟


پاسخ:

اخباری ها و اصولی ها دو گروه از شیعۀ اثنا عشری هستند که در فهم احکام شرعی دارای دو سبک و روش متفاوت می باشند.
1. اخباریه؛ اخباریه که همان اصحاب حدیث هستند، در شیعه آنها را اخباری می نامند. این گروه اجتهاد را باطل می دانند و فقط از اخبار (روایات، احادیث) تبعیت می کنند. نخستین کسی که گویا باعث این جدائی گردید، ملا محمد امین بن محمد شریف استرآبادی (م 1033 ق) است. وی گویا مؤسس این فرقه در میان شیعیان متأخر است و نخستین کسی است که راه و باب ملامت بر روی مجتهدان شیعه گشوده است. وی در کتاب فوائد المدنیه سخت به مجتهدان شیعه تاخته و آنها را مورد سرزنش قرار داده و متهم به تخریب و تضییع دین حق ساخته است. او معتقد است که اجتهاد فعلی علمای شیعه بر اساس اجتهاد علمای قدیم شیعه نیست. وی می گوید قرآن دارای آیات محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ است و استخراج احکام از آن به سادگی میسر نیست، از این رو، وی معتقد است که باید به اخبار مراجعه نمود. او می گفت از آن جا که اجتهاد بر پایۀ ظن و گمان استوار است باطل است، ولی اخبار چون از طریق ائمه آمده اند دلیل قطعی هستند و نمی توان به ظنیات در مقابل قطعیات گردند نهاد.
2. اصولیه؛ در مقابل اخباریون گروه بسیاری از فقهای اسلام قرار دارند که آنان را اصولی می نامند. اینان معتقدند که در استنباط احکام شرعی اسلام به استناد ادلۀ تفصیلی از قرآن، سنت، عقل و اجماع می توان عمل کرد. آنها از علم اصول فقه نیز استفاده می کنند و از قواعد آن که اصل برائت و استصحاب و عمل به ظن و تمیز بین اخبار است بهره می برند. اینان اجتهاد را واجب کفایی می دانند، و در صورت انحصار واجد صلاحیت، واجب عینی می شمارند.[1]
عمده اختلاف این دو گروه را می توان فقط در منهج علمی و روش و طریقه وصول به حکم شرعی دانست، و در این روش می توان گفت در مسائل زیر اختلاف مشرب و طریق دارند:
1. اجتهاد و تقلید: اصولیون قائل به اجتهاد هستند و کسی که مجتهد نیست، باید از کسی که مجتهد است و کارشناس است تبعیت و اصطلاحا تقلید کند، ولی اخباریون از اجتهاد و تقلید از مجتهد، منع می کنند.
2. تقلید ابتدایی: اصولیون تقلید ابتدایی از مجتهد میت را جایز و روا نمی شمارند، ولی اخباریون می گویند: مرگ و حیات در رجوع به متخصص و مرجع تقلید تغییری ایجاد نمی کند.
3. اخباریون چنین گمان کرده اند که کتب اربعه شیعه همه صحیح هستند. چون کسانی که این اخبار را جمع کرده اند اخبار صحیح را جمع و غیر صحیح را حذف کرده اند. و آنان تقسیم چهار گانه احادیث به (صحیح- حسن- موثق- ضعیف) را قبول ندارند، ولی اصولیون در این مسائل با آنان مخالف اند.
4. اصولیون اموری؛ مانند قبح تکلیف بمالایطاق (تکلیف کردن فوق طاقت قبیح است)، قبح عقاب بلابیان (عقوبت کردن بدون بیان و نشان دادن راه)، قبیح است و ... را قبول دارند، اما اخباریون این امور عقلی را قبول ندارند و نمی پذیرند.
5. حجیت ظواهر القرآن: اخباریون می گویند ما نمی توانیم به ظاهر قرآن عمل کنیم، مگر آن که از طریق اخبار و روایات تفسیر شده باشد، ولی اصولیون ظواهر قرآن را در جایی که اخبار هم نباشد حجت می دانند.[2]مدت دو قرن بین علمای اصولی و اخباری اختلاف عمیق وجود داشت و اخباری ها بر اصولی ها غالب شده بودند، تا این که آقا محمد باقر وحید بهبهانی (م 1208 ق) بساط آنها را برچید و از زمان او مجتهدان بر اخباری ها غلبه یافتند و امروزه اخباری ها بسیار در اقلیت اند.[3]

پی نوشتها:
[1] دائرة المعارف تشیع، مدخل فرق، با دخل و تصرف.
[2] پایگاه حوزه.
[3] دائرة المعارف تشیع.

منبع: http://farsi.islamquest.net





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین