از آنجا که سؤال فوق بسیار کلی و مجمل است و مشخص نشده که کدام جنبه از شئونات زندگی امام عصر (عج) مورد سؤال و بحث است؛ بر آن شدیم تا نیم نگاهی گذرا بر زندگی امام دوازدهم، برخی از پیش گویی‌های قرآن و روایات درباره‌ی او، و نهایتاً اشاره‌ای به علایم ظهور حضرت داشته باشیم. نام بزرگوار امام دوازدهم هم نامِ حضرتِ رسول گرامی اسلام؛ یعنی "محمد"[1] است، ولی طبق فرمایشات امامان معصوم (‌ع) از ذکر نام وی نهی شده است. او القاب بسیاری چون مهدی، منتظر،[2] صاحب العصر و... دارد. وی در سال 255 ه ق،[3] در شهر سامرا، به دنیا آمد. پدر بزرگوار او امام یازدهم، حسن عسکری (ع) است و مادر محترمش نرجس[4] نام دارد. داستان تولد بقیة الله الأعظم منحصر به کتب و منابع شیعی نبوده، بلکه در مدارک معتبر اهل تسنن[5] و حتی فرق و مذاهب غیر اسلامی، به عنوان یک اصل مسلم، قلمداد شده است. هر چند که برخی تعصبات قومی - مذهبی موجب شده تا در تعیین مصداق منجی آخر، نزد متفکرین فِرق غیر اسلامی، اختلافاتی رخ دهد. اما در تبیین مرحله‌ی اول بحث، باید بگوییم که زندگی امام دوازدهم (ع) به چهار دوره‌ی اساسی تقسیم می‌شود: 1. دوره‌ی قبل از غیبت صغرا. 2. دوره‌ی غیبت صغرا. 3. دوره‌ی غیبت کبرا. 4. دوران فرج و ظهور . دوره‌ی اول، از تولد امام (ع) در سال 255 ه ق، تا سال 260 ه ق؛ یعنی شهادت پدر بزرگوار آن حضرت می‌باشد که مجموعاً پنج سال و اندی است. در این دوران که زمان رشد و تربیت وی در دامن امام یازدهم (ع) است، باید امام و حجت بعدی که مسلمانان منتظر او بودند و می‌دانستند که آخرین امام و منجی بشریت است، به مردم معرفی می‌شد. تا شهادت امام یازدهم، موجب تفرقه و اختلاف میان امت نشود. از این رو شاید بتوان مهم‌ترین رویدادهای این دوره را معرفی امام دوازدهم به نزدیکان و بزرگان شیعیان و در مرحله‌ی بعد، تبیین غیبت و فلسفه‌ی آن میان مسلمانان دانست. دوره‌ی دوم از سال 260 ه ق، پس از شهادت امام یازدهم و به امامت رسیدن امام دوازدهم آغاز شده و تا سال 329 ه ق، ادامه یافت. این دوره، زمان آماده سازی شیعیان، برای غیبت کبرا بود. از این رو امام (ع) با تعیین چهار نفر از با تقواترین شیعیان، به عنوان وکلای خود، با مردم گفت و گو می‌کرد. ایشان عملاً وسیله‌ی ارتباط بین امام و مسلمانان بودند و میان مردم به عنوان نایبان خاص حضرت، شهرت پیدا کردند که نام آنها از این قرار است: 1. ابوعمر عثمان ابن سعید عمری 2. ابوجعفر محمد ابن عثمان ابن سعید عَمری 3. ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختی 4. ابوالحسن علی بن محمد سمری (سیمری) نهایتاً زمان این رسیده بود که رابطه‌ی ظاهری امام (ع) با مردم قطع شود و مردم نیز تحت تعالیم امام یازدهم و دوازدهم (‌ع) در دوره‌ی اول و دوم، آمادگی پذیرش غیبت کبرا، را یافته بودند. از این رو امام (ع) با نوشتن[6] نامه‌ای به علی بن محمد، آخرین نایب خود و پیش بینی فوت وی، نایب دیگری تعیین نفرمودند و بدین سبب، اتمام دوره‌ی دوم و آغاز غیبت کبرا را اعلام فرمودند. دوره‌ی سوم که هم اکنون در آن هستیم، از سال 329 ه ق، پس از درگذشت علی بن محمد، آغاز شده و تا ظهور حضرت ادامه دارد. این دوران، عصر اجتهاد علما و ارتباط قلبی تمام معتقدان به حضرت با وی می‌باشد. در این دوران، مشکلات مردم، به دست امام (ع) حل می‌شود و او در تنگناهای علمی و لحظات سرنوشت ساز مسلمانان، به یاری آنها می‌شتابد و کمتر معتقدی به ایشان یافت می‌شود که تجربه‌ای از عنایات امام عصر (ع) را درباره‌ی خود، به خاطر نداشته باشد. کافی است تا در این باره نگاهی به فیلم‌ها، مصاحبه‌ها، خاطرات و... از متوسلین به حضرت، در واحد ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران شهر مقدس قم، داشته باشیم. از این رو که مردم این دوره از ارتباط مستقیم، با امام خود محروم هستند، حضرتش با نصب نائبان عام؛[7] یعنی دانشمندان و فقهای شیعه، مردم را در پیش آمدهای جدید، به ایشان ارجاع نموده و از سرگردانی و تحیر نجات داده تا مردم بامراجعه‌ی به آنها، درباره‌ی احکام و مسائل روز، کسب تکلیف کنند. دوره‌ی چهارم زندگانی امام عصر (ع) پس از پایان دوره‌ی سوم و با ظهور حضرتش آغاز می‌شود. ظهوری که زمان دقیق آن بر همه پوشیده است. همان گونه که در بسیاری از روایات بدان اشاره شده، زمان ظهور حضرت، مصادف با نهایت فساد و تباهی در جهان است. به گونه‌ای که تنها راه نجات، یک انقلاب جهانی است و چشم امید مردم، فقط به ظهور حضرت می‌باشد. در آن هنگام است که به فرموده‌ی خداوند متعال، آسانی پس از سختی‌ها نمایان می‌شود و فرج امام عصر (عج) اتفاق می‌افتد. او می‌آید و زمین را از ظلم و ستم می‌رهاند و دین حقیقی اسلام را که همان مدینه‌ی فاضله است، برپا می‌دارد. در آن هنگام مستضعفان نَفَسی تازه می‌کنند و فاصله‌ها از بین می‌رود و تنها ملاک برتری انسان‌ها، نه طبقات اجتماعی، نه رنگ و نه اجداد، بلکه تقواست و بس. گفته شده است آن حضرت نیز، نهایتاً چون پدران پاک خویش به دست فتنه‌گران و سود جویان پس از حدود 20 سال حکومت الاهی،[8] به شهادت می‌رسد و شهادت او ابتدای رجعت است. بازگشت به عهد صالحان و وارستگان، بازگشت به زمان حسین و عاشورائیان و آن روز، روز خدا است. پس از تبیین ادوار زندگی پر برکت امام عصر (عج) نوبت به تبیین مرحله‌ی دوم بحث؛ یعنی پیش‌گویی‌های قرآنی و روایی درباره‌ی شخصیت و حکومت امام دوازدهم (عج)، می‌رسد. از آنجا که عموماً در آیات قرآنی، در اخبار غیبی از آینده، به ذکر خصوصیات و ویژگی‌ها، اشاره شده و از ذکر مستقیم نام شخص یا مکان، خودداری می‌شود، در آیات مربوط به امام دوازدهم (عج) نیز خصوصیاتی ذکر شده که عملاً مصداقی جز وی پیدا نمی‌کند. از جمله‌ی این آیات می‌توان به آیه‌ی 5 و 6 از سوره‌ی قصص اشاره کرد که خداوند می‌فرماید: "و ما اراده کرده‌ایم تا بر تضعیف شدگان روی زمین، نعمتی گران ارزانی داریم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم." در آیه‌ای دیگر از قرآن کریم آمده است: "او کسی است که رسولش را با هدایت و دینی حق فرستاد. تا دینش را به طور کامل و قوی، بر تمام ادیان، چیره و برتر گرداند."[9] آیات دیگری چون آیه 55 از سوره‌ی نور و آیه‌ی 105 از سوره‌ی انبیاء، در شأن امام دوازدهم (عج) نازل شده‌اند و مشخص است که اگر مصداق آیات فوق را امام عصر (عج) ندانیم، این آیات صرفاً شعارهایی دور از واقعیت خواهند بود که با اعجاز و صداقت قرآن کریم، سازگاری ندارد. برای اطلاع از تأویل و تفاسیر آیات فوق به کتب مفصل‌تر مراجعه کنید. اما روایاتی که از ناحیه‌ی پیامبر اکرم (ص) درباره‌ی ظهور مهدی موعود وارد شده بسیار زیاد است، و به فرموده‌ی شهید عالیقدر اسلام، محمد باقر صدر (ره)، اگر اخبار رسیده از طریق شیعه و سنی، شماره گردد، روی هم رفته به بیش از شش هزار روایت درباره‌ی امام مهدی (عج) بر می‌خوریم،[10] ولی به قصد تبرک به ذکر نمونه‌ای از آن بسنده می‌کنیم. در حدیثی از حضرت پیامبر (ص)، آمده است: "مهدی از فرزندان من است. برای او غیبتی است... و پس از آن می‌آید و زمین را پر از عدل و داد می‌کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده است".[11] روایات بسیاری راجع به امام مهدی (عج) در کتب اهل سنت موجود است، کتبی که پیش از تولد امام عصر تألیف یافته‌اند. این روایات متواتر است و جای هیچ گونه شک و تردیدی در آنها نیست که محققین اسلامی آنها را جمع کرده و متذکر شده‌اند.[12] حال نوبت به آخرین محور بحث؛ یعنی علایم ظهور[13] می‌رسد. علایم ظهور حضرت حجت (عج) به دو بخش قربی (غیر قطعی) و قطعی تقسیم می‌شوند.[14] علایم قربی، به علایمی گفته می‌شود که حاکی از نزدیک بودن ظهور می‌باشند. تعداد این علایم بسیار است که برخی از آنها عبارتند از: 1. خروج مردی هاشمی 2. برپا شدن پرچم‌های سیاه در خراسان 3. گرفتن ماه 4. بارش بسیار باران 5. جنگی جهانی علایم قطعی، آن دسته از نشانه‌های ظهور هستند که یقیناً به لطف خداوند متعال پس از آنها، ظهور اتفاق خواهد افتاد و برخی از آنها از این قرارند: 1. جنبش ترقی خواهانه‌ی مردم یمن. 2. جنبش ارتجاعی سفیانی. 3. ندای روح بخش آسمانی. 4. فرو رفتن زمین. 5. قتل نفس زکیه در پایان گفتنی است که آنچه ذکر شد مورد اجماع و اتفاق تمام علمای اسلامی، اعم از عموم فِرق شیعه و سنی است. منابع برای مطالعه بیشتر: 1. اعلام الوری بأعلام الهدی، فضل بن حسن طبرسی. 2. الصواعق المحرقة، ابن حجر. 3. المهدی، سید صدر الدین صدر. 4. امام مهدی از ولادت تاظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ترجمه‌ی علی کرمی و محمد حسینی. 5. امام مهدی حماسه‌ای از نور، شهید محمد باقر صدر. 6. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی. 7. روضة الواعظین، محمد ابن فتّال نیشابوری. 8. سیره‌ی پیشوایان، مهدی پیشوایی. 9. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، لطف اللَّه صافی. 10. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی. پی نوشتها: [1] اعلام الوری، ص 417. [2] امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 58. [3] روضة الواعظین، ص 292. [4] همان، ص 283. [5] الصواعق المحرقه، ص 208. [6] بحار الانوار، ج51، ص 361. [7] وسائل الشیعه، ج18، ص 101. [8] امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 779. [9] توبه، آیه‌ی 33. [10] فرائد المسطین، ج2، ص 335. به نقل از: امام مهدی، ص 102. [11] سیره‌ی پیشوایان، ص 697. [12] ر.ک: امام مهدی از ولادت تا ظهور، صص 561 - 464. [13] امام مهدی، حماسه‌ای از نور، سید محمد باقر صدر، ترجمه کتابخانه‌ی بزرگ اسلامی، ص 66. [14] نمایه‌های: علایم ظهور حضرت مهدی (عج)، حضرت مهدی (عج) و سقوط حکومت، ویژگی‌های بعد از ظهور، وقایع بعد از ظهور حضرت مهدی (عج)،... . منبع: http://farsi.islamquest.net
از آنجا که سؤال فوق بسیار کلی و مجمل است و مشخص نشده که کدام جنبه از شئونات زندگی امام عصر (عج) مورد سؤال و بحث است؛ بر آن شدیم تا نیم نگاهی گذرا بر زندگی امام دوازدهم، برخی از پیش گوییهای قرآن و روایات دربارهی او، و نهایتاً اشارهای به علایم ظهور حضرت داشته باشیم.
نام بزرگوار امام دوازدهم هم نامِ حضرتِ رسول گرامی اسلام؛ یعنی "محمد"[1] است، ولی طبق فرمایشات امامان معصوم (ع) از ذکر نام وی نهی شده است. او القاب بسیاری چون مهدی، منتظر،[2] صاحب العصر و... دارد. وی در سال 255 ه ق،[3] در شهر سامرا، به دنیا آمد. پدر بزرگوار او امام یازدهم، حسن عسکری (ع) است و مادر محترمش نرجس[4] نام دارد.
داستان تولد بقیة الله الأعظم منحصر به کتب و منابع شیعی نبوده، بلکه در مدارک معتبر اهل تسنن[5] و حتی فرق و مذاهب غیر اسلامی، به عنوان یک اصل مسلم، قلمداد شده است. هر چند که برخی تعصبات قومی - مذهبی موجب شده تا در تعیین مصداق منجی آخر، نزد متفکرین فِرق غیر اسلامی، اختلافاتی رخ دهد.
اما در تبیین مرحلهی اول بحث، باید بگوییم که زندگی امام دوازدهم (ع) به چهار دورهی اساسی تقسیم میشود:
1. دورهی قبل از غیبت صغرا.
2. دورهی غیبت صغرا.
3. دورهی غیبت کبرا.
4. دوران فرج و ظهور .
دورهی اول، از تولد امام (ع) در سال 255 ه ق، تا سال 260 ه ق؛ یعنی شهادت پدر بزرگوار آن حضرت میباشد که مجموعاً پنج سال و اندی است.
در این دوران که زمان رشد و تربیت وی در دامن امام یازدهم (ع) است، باید امام و حجت بعدی که مسلمانان منتظر او بودند و میدانستند که آخرین امام و منجی بشریت است، به مردم معرفی میشد. تا شهادت امام یازدهم، موجب تفرقه و اختلاف میان امت نشود.
از این رو شاید بتوان مهمترین رویدادهای این دوره را معرفی امام دوازدهم به نزدیکان و بزرگان شیعیان و در مرحلهی بعد، تبیین غیبت و فلسفهی آن میان مسلمانان دانست.
دورهی دوم از سال 260 ه ق، پس از شهادت امام یازدهم و به امامت رسیدن امام دوازدهم آغاز شده و تا سال 329 ه ق، ادامه یافت. این دوره، زمان آماده سازی شیعیان، برای غیبت کبرا بود. از این رو امام (ع) با تعیین چهار نفر از با تقواترین شیعیان، به عنوان وکلای خود، با مردم گفت و گو میکرد. ایشان عملاً وسیلهی ارتباط بین امام و مسلمانان بودند و میان مردم به عنوان نایبان خاص حضرت، شهرت پیدا کردند که نام آنها از این قرار است:
1. ابوعمر عثمان ابن سعید عمری
2. ابوجعفر محمد ابن عثمان ابن سعید عَمری
3. ابوالقاسم حسین ابن روح نوبختی
4. ابوالحسن علی بن محمد سمری (سیمری)
نهایتاً زمان این رسیده بود که رابطهی ظاهری امام (ع) با مردم قطع شود و مردم نیز تحت تعالیم امام یازدهم و دوازدهم (ع) در دورهی اول و دوم، آمادگی پذیرش غیبت کبرا، را یافته بودند. از این رو امام (ع) با نوشتن[6] نامهای به علی بن محمد، آخرین نایب خود و پیش بینی فوت وی، نایب دیگری تعیین نفرمودند و بدین سبب، اتمام دورهی دوم و آغاز غیبت کبرا را اعلام فرمودند.
دورهی سوم که هم اکنون در آن هستیم، از سال 329 ه ق، پس از درگذشت علی بن محمد، آغاز شده و تا ظهور حضرت ادامه دارد. این دوران، عصر اجتهاد علما و ارتباط قلبی تمام معتقدان به حضرت با وی میباشد. در این دوران، مشکلات مردم، به دست امام (ع) حل میشود و او در تنگناهای علمی و لحظات سرنوشت ساز مسلمانان، به یاری آنها میشتابد و کمتر معتقدی به ایشان یافت میشود که تجربهای از عنایات امام عصر (ع) را دربارهی خود، به خاطر نداشته باشد. کافی است تا در این باره نگاهی به فیلمها، مصاحبهها، خاطرات و... از متوسلین به حضرت، در واحد ثبت کرامات مسجد مقدس جمکران شهر مقدس قم، داشته باشیم.
از این رو که مردم این دوره از ارتباط مستقیم، با امام خود محروم هستند، حضرتش با نصب نائبان عام؛[7] یعنی دانشمندان و فقهای شیعه، مردم را در پیش آمدهای جدید، به ایشان ارجاع نموده و از سرگردانی و تحیر نجات داده تا مردم بامراجعهی به آنها، دربارهی احکام و مسائل روز، کسب تکلیف کنند.
دورهی چهارم زندگانی امام عصر (ع) پس از پایان دورهی سوم و با ظهور حضرتش آغاز میشود. ظهوری که زمان دقیق آن بر همه پوشیده است. همان گونه که در بسیاری از روایات بدان اشاره شده، زمان ظهور حضرت، مصادف با نهایت فساد و تباهی در جهان است. به گونهای که تنها راه نجات، یک انقلاب جهانی است و چشم امید مردم، فقط به ظهور حضرت میباشد.
در آن هنگام است که به فرمودهی خداوند متعال، آسانی پس از سختیها نمایان میشود و فرج امام عصر (عج) اتفاق میافتد. او میآید و زمین را از ظلم و ستم میرهاند و دین حقیقی اسلام را که همان مدینهی فاضله است، برپا میدارد. در آن هنگام مستضعفان نَفَسی تازه میکنند و فاصلهها از بین میرود و تنها ملاک برتری انسانها، نه طبقات اجتماعی، نه رنگ و نه اجداد، بلکه تقواست و بس.
گفته شده است آن حضرت نیز، نهایتاً چون پدران پاک خویش به دست فتنهگران و سود جویان پس از حدود 20 سال حکومت الاهی،[8] به شهادت میرسد و شهادت او ابتدای رجعت است. بازگشت به عهد صالحان و وارستگان، بازگشت به زمان حسین و عاشورائیان و آن روز، روز خدا است.
پس از تبیین ادوار زندگی پر برکت امام عصر (عج) نوبت به تبیین مرحلهی دوم بحث؛ یعنی پیشگوییهای قرآنی و روایی دربارهی شخصیت و حکومت امام دوازدهم (عج)، میرسد.
از آنجا که عموماً در آیات قرآنی، در اخبار غیبی از آینده، به ذکر خصوصیات و ویژگیها، اشاره شده و از ذکر مستقیم نام شخص یا مکان، خودداری میشود، در آیات مربوط به امام دوازدهم (عج) نیز خصوصیاتی ذکر شده که عملاً مصداقی جز وی پیدا نمیکند. از جملهی این آیات میتوان به آیهی 5 و 6 از سورهی قصص اشاره کرد که خداوند میفرماید: "و ما اراده کردهایم تا بر تضعیف شدگان روی زمین، نعمتی گران ارزانی داریم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم."
در آیهای دیگر از قرآن کریم آمده است: "او کسی است که رسولش را با هدایت و دینی حق فرستاد. تا دینش را به طور کامل و قوی، بر تمام ادیان، چیره و برتر گرداند."[9]
آیات دیگری چون آیه 55 از سورهی نور و آیهی 105 از سورهی انبیاء، در شأن امام دوازدهم (عج) نازل شدهاند و مشخص است که اگر مصداق آیات فوق را امام عصر (عج) ندانیم، این آیات صرفاً شعارهایی دور از واقعیت خواهند بود که با اعجاز و صداقت قرآن کریم، سازگاری ندارد. برای اطلاع از تأویل و تفاسیر آیات فوق به کتب مفصلتر مراجعه کنید.
اما روایاتی که از ناحیهی پیامبر اکرم (ص) دربارهی ظهور مهدی موعود وارد شده بسیار زیاد است، و به فرمودهی شهید عالیقدر اسلام، محمد باقر صدر (ره)، اگر اخبار رسیده از طریق شیعه و سنی، شماره گردد، روی هم رفته به بیش از شش هزار روایت دربارهی امام مهدی (عج) بر میخوریم،[10] ولی به قصد تبرک به ذکر نمونهای از آن بسنده میکنیم. در حدیثی از حضرت پیامبر (ص)، آمده است:
"مهدی از فرزندان من است. برای او غیبتی است... و پس از آن میآید و زمین را پر از عدل و داد میکند همان گونه که از ظلم و جور پر شده است".[11]
روایات بسیاری راجع به امام مهدی (عج) در کتب اهل سنت موجود است، کتبی که پیش از تولد امام عصر تألیف یافتهاند. این روایات متواتر است و جای هیچ گونه شک و تردیدی در آنها نیست که محققین اسلامی آنها را جمع کرده و متذکر شدهاند.[12]
حال نوبت به آخرین محور بحث؛ یعنی علایم ظهور[13] میرسد. علایم ظهور حضرت حجت (عج) به دو بخش قربی (غیر قطعی) و قطعی تقسیم میشوند.[14]
علایم قربی، به علایمی گفته میشود که حاکی از نزدیک بودن ظهور میباشند. تعداد این علایم بسیار است که برخی از آنها عبارتند از:
1. خروج مردی هاشمی
2. برپا شدن پرچمهای سیاه در خراسان
3. گرفتن ماه
4. بارش بسیار باران
5. جنگی جهانی
علایم قطعی، آن دسته از نشانههای ظهور هستند که یقیناً به لطف خداوند متعال پس از آنها، ظهور اتفاق خواهد افتاد و برخی از آنها از این قرارند:
1. جنبش ترقی خواهانهی مردم یمن.
2. جنبش ارتجاعی سفیانی.
3. ندای روح بخش آسمانی.
4. فرو رفتن زمین.
5. قتل نفس زکیه
در پایان گفتنی است که آنچه ذکر شد مورد اجماع و اتفاق تمام علمای اسلامی، اعم از عموم فِرق شیعه و سنی است.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1. اعلام الوری بأعلام الهدی، فضل بن حسن طبرسی.
2. الصواعق المحرقة، ابن حجر.
3. المهدی، سید صدر الدین صدر.
4. امام مهدی از ولادت تاظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ترجمهی علی کرمی و محمد حسینی.
5. امام مهدی حماسهای از نور، شهید محمد باقر صدر.
6. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی.
7. روضة الواعظین، محمد ابن فتّال نیشابوری.
8. سیرهی پیشوایان، مهدی پیشوایی.
9. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر، لطف اللَّه صافی.
10. وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی.
پی نوشتها:
[1] اعلام الوری، ص 417.
[2] امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 58.
[3] روضة الواعظین، ص 292.
[4] همان، ص 283.
[5] الصواعق المحرقه، ص 208.
[6] بحار الانوار، ج51، ص 361.
[7] وسائل الشیعه، ج18، ص 101.
[8] امام مهدی از ولادت تا ظهور، ص 779.
[9] توبه، آیهی 33.
[10] فرائد المسطین، ج2، ص 335. به نقل از: امام مهدی، ص 102.
[11] سیرهی پیشوایان، ص 697.
[12] ر.ک: امام مهدی از ولادت تا ظهور، صص 561 - 464.
[13] امام مهدی، حماسهای از نور، سید محمد باقر صدر، ترجمه کتابخانهی بزرگ اسلامی، ص 66.
[14] نمایههای: علایم ظهور حضرت مهدی (عج)، حضرت مهدی (عج) و سقوط حکومت، ویژگیهای بعد از ظهور، وقایع بعد از ظهور حضرت مهدی (عج)،... .
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] وظیفه یک شیعه منتظر ظهور امام زمان (عج) در شب یلدا چیست؟
- [سایر] دیدگاه شیعه دربارهی قرآن چیست؟
- [سایر] دیدگاه شیعه دربارهی عدالت صحابه چیست؟
- [سایر] مهدی منتظَر هنوز به دنیا نیامده است چون که امام عسکری (ع) فرزندی نداشتهاند!
- [سایر] شبهه: مهدی منتظَر هنوز به دنیا نیامده، چون امام عسکری (ع) فرزند نداشتهاند!
- [سایر] چرا سلسله امامان در امام دوازدهم علیه السلام ختم میشود؟
- [سایر] نظر اسلام دربارهی اخلاق جنسی دختران و پسران چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرتعالی دربارهی سودی که بانکها میدهند، چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرت عالی دربارهی افزودن این شهادت (أشهد أن فاطمة الزّهراء عصمة الله الکبری و حجّة الله علی الحجج) به قصد ثواب و رجاء، در فصول اذان و اقامه، پس از شهادت به ولایتِ امیرِ مؤمنان (علیه السّلام) چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] نظر حضرتعالی دربارهی افزودن این شهادت (أشهد أن فاطمة الزّهراء عصمة الله الکبری و حجّة الله علی الحجج) به قصد ثواب و رجاء، در فصول اذان و اقامه، پس از شهادت به ولایتِ امیرِ مؤمنان (علیه السّلام) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب است، بلکه در حدیث آمده نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله نوری همدانی] نماز در حرم امامان (علیهم السلام ) مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نماز در حرم امامان(علیهم السلام) مستحب بلکه بهتر از مسجد است. و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [امام خمینی] نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بروجردی] نماز در حرم امامان عَلَیْهمُالسَّلَام مستحب بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین عَلَیْهِ السَّلَام برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله وحید خراسانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهم السلام مستحب است بلکه از بعضی روایات استفاده می شود که نماز در حرم مطهر حضرت امیر المومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام افضل از مسجد است
- [آیت الله مکارم شیرازی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام است و بعضی از مردم عوام که در مقابل قبر امامان(علیهم السلام) پیشانی را بر زمین می گذارند اگر به قصد سجده برای امام(علیه السلام) باشد فعل حرام است و اگر برای شکر خدا باشد اشکالی ندارد، ولی اگر در نظر بینندگان چنین نشان دهد که سجده برای امام(علیه السلام) است یا بهانه به دست دشمنان دهد اشکال دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که در حق علی(علیه السلام) و سایر امامان(علیهم السلام) غلو کنند; یعنی، آن بزرگواران را خدا بدانند یا صفات مخصوص خدایی برای آنها قائل باشند، کافرند.
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز در حرم امامان علیهمالسلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است.