واژه انسان یا از ماده (انس) است، از آن جهت که انسان ها با یکدیگر یا با هر چیزی مأنوس می شوند و لذا می گویند: انسان مدنی بالطبع است، چون طبعاً حال انس گرفتن در انسان قوی است. و یا از ماده (نسیان) و اصل آن (انسیان) است. انسان چون اهل نسیان و فراموشی است به او انسان گفته شده است. از امام صادق (ع) روایتی به این مضمون نقل شده است: (حضرت آدم از همان اول با این که بنا بود به آن شجره نزدیک نشود به زودی فراموش کرد و به آن درخت نزدیک شد...)[1]. قرآن در مورد خلقت انسان و مبدأ پیدایش آن تعبیرات گوناگونی دارد که نشان می دهد آفرینش انسان دارای مراحل متعددی بوده است. الف. دسته ای از آیات قرآن، ماده نخستین انسان را "گل" معرفی می کند .[2] ب. دسته ای دیگر می فرماید: انسان را از "آب" خلق کردیم . [3] ج آیات دیگر منشأ آفرینش آدمی را تنها "نطفه" می دانند. [4] د. در تعدادی از آیات "خاک و نطفه" مشترکاً ماده ی نخستین پیدایش انسان معرفی شده اند.[5] در مورد معنای این آیات، دو وجه به نظر می رسد: 1.در این آیات مراحل آفرینش هر فرد به طور جداگانه مورد نظر است: یعنی آفریده شدن انسان از خاک، به این معناست که خاک به مواد غذایی و مواد غذایی به نطفه تبدیل می شود، پس خاک مبدأ نطفه و نطفه مبدأ انسان است. یعنی خاک مبدأ دور(بعید) و نطفه مبدأ نزدیک انسان است. 2. چون خلقت حضرت آدم از خاک است و آفرینش همه انسانها به حضرت آدم منتهی می شود. پس مبدأ آفرینش آدم، مبدأ آفرینش دیگران نیز خواهد بود. بنابراین،گر چه ظاهر آیات قرآن در باره آفرینش انسان ، از جهاتی اختلاف دارد، اما با اندک توجه و عنایتی روشن می شود که آیات قرآن در این زمینه با هم اختلافی ندارند، زیرا برخی از آیات در مورد آفرینش نخستین انسان (آدم) است. بدیهی است که هنگامی که مبدأ نخستین انسان، مشخص شود مبدأ وجود همه انسانهای دیگر نیز از جهت تاریخی روشن می شود؛ یعنی اگر بگوییم آدم از گل آفریده شده است، صحیح است که بگوییم همه انسان ها از خاک آفریده شده اند، این به یک اعتبار است. اما به اعتبار دیگر تک تک انسان ها جداگانه لحاظ می شوند. البته این اعتبار ،اعتبار اول را نفی نمی کند؛ یعنی اگر بگوییم هر انسانی از نطفه آفریده شده و نطفه از مواد غذایی و مواد از گوشت حیوانات و میوه ها و درختان و مواد معدنی و اینها همه به زمین باز می گردند، پس مبدأ آفرینش هر انسانی را صرف نظر از این که می توان به اعتبار انسان نخستین، از خاک دانست، می توان به اعتبار تک تک آنها نیز از خاک دانست. از این جهت برخی از آیات قرآن تنها در مورد شخص حضرت آدم است. [6] و برخی دیگر ممکن است کلیت داشته باشد و در مورد همه انسان ها به کار رود. خداوند در آیه ای می فرماید:" من بشر را از گل آفریده ، و در آن از روح خود دمیدم..."[7] همین طور در آیه دیگری می فرماید:" می خواهم بشری از گل خشک، از لجن بدبو بیافرینم، چون آفرینش(او را) را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم ..."[8] بدیهی است که در این آیات، خداوند داستان خلقت حضرت آدم و سجده نکردن ابلیس را مطرح می کند و نمی توان در این آیات، آدم را به معنای انسان ها گرفت؛ زیرا در ذیل همین داستان، خداوند سخن شیطان را نقل می فرماید که: "لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَه‌..."( همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشه‌کن خواهم ساخت)[9] و اگر همه ی انسان ها منظور بودند، دیگر شیطان "ذریته"(ذریه آدم) نمی گفت. برخی از آیات که جنبه کلی دارد و خلقت همه انسان ها در آنها لحاظ شده است عبارتند از: "اوست که آدمی را از آب بیافرید...."[10] و "پس آدمی بنگرد که از چه چیز آفریده شده است، از آبی جهنده آفریده شده است."[11] این آیات و نظایر این ها می گوید انسان از آب یا نطفه و ... خلق شده است، در این گونه آیات خلق انسان ها به طور کلی لحاظ شده است. به هر حال آنچه را که از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی که در باره آفرینش انسان آمده به خوبی استفاده می شود که انسان در آغاز خاک بوده [12] سپس با آب آمیخته شده و به صورت گل[13] و بعد به صورت گل بدبو درآمده [14]پس از آن حالت چسبندگی پیدا کرده [15] و بعد به صورت گل خشکیده درآمد و حالت صلصال کالفخار (گل خشکیده) به خود گرفته است.[16] در این که،هر یک از این مراحل از نظر بعد زمانی چه اندازه طول کشیده و این حالت های انتقالی تحت چه عواملی به وجود آمده از مسائلی است که دانش ما به آنها نمی رسد و تنها خدای متعال به آنها آگاه است. لازم به ذکر است که قرآن کریم خلقت انسان را تقریباً به صورت سربسته و اجمالی مطرح کرده است؛ چرا که منظور اصلی قرآن، بیان مسائل تربیتی بوده و قرآن کتاب علوم طبیعی نیست، بلکه کتاب انسان سازی است و نباید انتظار داشت که جزئیات این علوم از قبیل مسائل مربوط به تکامل، تشریح، جنین شناسی و ... در آن مطرح شود، ولی این مانع از آن نخواهد بود که به تناسب بحث های تربیتی اشاره ی کوتاهی به قسمت هایی از این علوم بشود. در این جا ضروری است، موضوع تکامل انواع به جهت تناسب با بحث مطرح شود. در میان دانشمندان علوم طبیعی دو فرضیه درباره آفرینش موجودات زنده اعم از گیاهان و جانواران وجود داشته است. الف: فرضیه تکامل انواع یا (ترانسفورمیسم) که می گوید موجودات زنده در آغاز به شکل کنونی نبودند، بلکه در آغاز موجودات تک سلولی در آب اقیانوس ها و از لابلای لجن های اعماق دریا ها با یک جهش پیدا شدند؛ یعنی موجودات بی جان در شرایط خاصی قرار گرفتند که از آنها نخستین سلول های زنده پیدا شد. این موجودات ذره بینی زنده تدریجاً تکامل یافتند و از نوعی به نوع دیگر تغییر شکل دادند. کامل ترین حلقه این تکامل همین انسان های امروزند که از موجوداتی شبیه به میمون و سپس میمون های انسان نما ظاهر گشتند. ب: فرضیه ی ثبوت انواع یا (فکسیسم) که می گوید انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همین شکل کنونی ظاهر گشتند و هیچ نوع به نوع دیگر تبدیل نیافته است. و طبعاً انسان هم دارای خلقت مستقلی بوده که از آغاز به همین صورت آفریده شده است. از ظاهر آیات قرآن درباره خلقت آدم در ابتدا، چنین به نظر می رسد که آدم نخست ار گل تیره رنگ آفریده شد و پس از تکمیل اندام، روح الهی در آن دمیده شد و به دنبال آن فرشتگان جز ابلیس در برابر او سجده کردند. نحوه بیان این آیات چنین نشان می دهد که میان خلقت آدم از خاک و پیدایش صورت کنونی، انواع دیگری وجود نداشته است. نتیجه این که آیات قرآن هر چند مستقیماً در صدد بیان مسئله تکامل یا ثبوت انواع نیست، ولی ظواهر آیات (البته در خصوص انسان) با مسئله خلقت مستقل سازگارتر است، هر چند کاملاً صریح نیست، اما ظاهر آیات خلقت آدم، بیشتر روی خلقت مستقل دور می زند. در خاتمه بیان این نکته خالی از فایده نیست؛ از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که انسان از دو چیز مختلف آفریده شد که یکی در حد اعلای عظمت و دیگری در پایین ترین حد از نظر ارزش. جنبه مادی انسان را گل بدبوی تیره رنگ و (لجن) تشکیل می دهد و جنبه معنوی او را چیزی به عنوان روح خدا. آنچه در این مسئله مهم است، این است که ماده اولیه انسان بسیار بی ارزش است و از پست ترین مواد روی زمین بوده، اما خدای متعال از چنین ماده ی بی ارزشی چنان مخلوق پر ارزشی ساخته که گل سر سبد جهان آفرینش شده است. جهت آگاهی بیشتر مراجعه شود به: 1. المیزان، علامه ی طباطبائی، جلد 4 و 17. 2. تفسیر نمونه، جلد 11 ص 82 به بعد؛ و جلد 23. 3. راهنما شناسی، محمد تقی مصباح. 4. پژوهی در اعجاز علمی قرآن، جلد2، محمد علی رضایی، ص 429-564. 5.خلقت انسان، یدالله سحابی. 6. علل الشرایع، صدوق ، جلد 15، باب 11. پی نوشتها: [1] - صدوق، علل الشرایع، ج 15، باب 11. [2] - انعام،1 ؛سجده، 7؛ صافات،18. [3] - فرقان،54 ؛ طارق،6. [4] - نحل،4 ؛ یس،77 ؛ دهر، 2؛ عبس، 19 و ... [5] - حج،5؛ غافر، 67 ؛ فاطر،11؛ کهف،37. [6] - صاد،72؛ حجر،29. [7] - صاد،72. [8] - حجر،29. [9] - اسراء،62. [10] - فرقان، 54. [11] - طارق،5 و 6. [12] - حج، 5. [13] - انعام،2. [14] - حجر، 28. [15] - صافات، 11. [16] - الرحمن، 14. منبع: http://farsi.islamquest.net
واژه انسان یا از ماده (انس) است، از آن جهت که انسان ها با یکدیگر یا با هر چیزی مأنوس می شوند و لذا می گویند: انسان مدنی بالطبع است، چون طبعاً حال انس گرفتن در انسان قوی است. و یا از ماده (نسیان) و اصل آن (انسیان) است. انسان چون اهل نسیان و فراموشی است به او انسان گفته شده است. از امام صادق (ع) روایتی به این مضمون نقل شده است: (حضرت آدم از همان اول با این که بنا بود به آن شجره نزدیک نشود به زودی فراموش کرد و به آن درخت نزدیک شد...)[1].
قرآن در مورد خلقت انسان و مبدأ پیدایش آن تعبیرات گوناگونی دارد که نشان می دهد آفرینش انسان دارای مراحل متعددی بوده است.
الف. دسته ای از آیات قرآن، ماده نخستین انسان را "گل" معرفی می کند .[2]
ب. دسته ای دیگر می فرماید: انسان را از "آب" خلق کردیم . [3]
ج آیات دیگر منشأ آفرینش آدمی را تنها "نطفه" می دانند. [4]
د. در تعدادی از آیات "خاک و نطفه" مشترکاً ماده ی نخستین پیدایش انسان معرفی شده اند.[5]
در مورد معنای این آیات، دو وجه به نظر می رسد:
1.در این آیات مراحل آفرینش هر فرد به طور جداگانه مورد نظر است: یعنی آفریده شدن انسان از خاک، به این معناست که خاک به مواد غذایی و مواد غذایی به نطفه تبدیل می شود، پس خاک مبدأ نطفه و نطفه مبدأ انسان است. یعنی خاک مبدأ دور(بعید) و نطفه مبدأ نزدیک انسان است.
2. چون خلقت حضرت آدم از خاک است و آفرینش همه انسانها به حضرت آدم منتهی می شود. پس مبدأ آفرینش آدم، مبدأ آفرینش دیگران نیز خواهد بود.
بنابراین،گر چه ظاهر آیات قرآن در باره آفرینش انسان ، از جهاتی اختلاف دارد، اما با اندک توجه و عنایتی روشن می شود که آیات قرآن در این زمینه با هم اختلافی ندارند، زیرا برخی از آیات در مورد آفرینش نخستین انسان (آدم) است. بدیهی است که هنگامی که مبدأ نخستین انسان، مشخص شود مبدأ وجود همه انسانهای دیگر نیز از جهت تاریخی روشن می شود؛ یعنی اگر بگوییم آدم از گل آفریده شده است، صحیح است که بگوییم همه انسان ها از خاک آفریده شده اند، این به یک اعتبار است.
اما به اعتبار دیگر تک تک انسان ها جداگانه لحاظ می شوند. البته این اعتبار ،اعتبار اول را نفی نمی کند؛ یعنی اگر بگوییم هر انسانی از نطفه آفریده شده و نطفه از مواد غذایی و مواد از گوشت حیوانات و میوه ها و درختان و مواد معدنی و اینها همه به زمین باز می گردند، پس مبدأ آفرینش هر انسانی را صرف نظر از این که می توان به اعتبار انسان نخستین، از خاک دانست، می توان به اعتبار تک تک آنها نیز از خاک دانست. از این جهت برخی از آیات قرآن تنها در مورد شخص حضرت آدم است. [6] و برخی دیگر ممکن است کلیت داشته باشد و در مورد همه انسان ها به کار رود.
خداوند در آیه ای می فرماید:" من بشر را از گل آفریده ، و در آن از روح خود دمیدم..."[7] همین طور در آیه دیگری می فرماید:" می خواهم بشری از گل خشک، از لجن بدبو بیافرینم، چون آفرینش(او را) را به پایان بردم و از روح خود در آن دمیدم ..."[8] بدیهی است که در این آیات، خداوند داستان خلقت حضرت آدم و سجده نکردن ابلیس را مطرح می کند و نمی توان در این آیات، آدم را به معنای انسان ها گرفت؛ زیرا در ذیل همین داستان، خداوند سخن شیطان را نقل می فرماید که: "لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَه..."( همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشهکن خواهم ساخت)[9] و اگر همه ی انسان ها منظور بودند، دیگر شیطان "ذریته"(ذریه آدم) نمی گفت.
برخی از آیات که جنبه کلی دارد و خلقت همه انسان ها در آنها لحاظ شده است عبارتند از: "اوست که آدمی را از آب بیافرید...."[10] و "پس آدمی بنگرد که از چه چیز آفریده شده است، از آبی جهنده آفریده شده است."[11]
این آیات و نظایر این ها می گوید انسان از آب یا نطفه و ... خلق شده است، در این گونه آیات خلق انسان ها به طور کلی لحاظ شده است.
به هر حال آنچه را که از آیات مختلف قرآن و تعبیرات گوناگونی که در باره آفرینش انسان آمده به خوبی استفاده می شود که انسان در آغاز خاک بوده [12] سپس با آب آمیخته شده و به صورت گل[13] و بعد به صورت گل بدبو درآمده [14]پس از آن حالت چسبندگی پیدا کرده [15] و بعد به صورت گل خشکیده درآمد و حالت صلصال کالفخار (گل خشکیده) به خود گرفته است.[16]
در این که،هر یک از این مراحل از نظر بعد زمانی چه اندازه طول کشیده و این حالت های انتقالی تحت چه عواملی به وجود آمده از مسائلی است که دانش ما به آنها نمی رسد و تنها خدای متعال به آنها آگاه است.
لازم به ذکر است که قرآن کریم خلقت انسان را تقریباً به صورت سربسته و اجمالی مطرح کرده است؛ چرا که منظور اصلی قرآن، بیان مسائل تربیتی بوده و قرآن کتاب علوم طبیعی نیست، بلکه کتاب انسان سازی است و نباید انتظار داشت که جزئیات این علوم از قبیل مسائل مربوط به تکامل، تشریح، جنین شناسی و ... در آن مطرح شود، ولی این مانع از آن نخواهد بود که به تناسب بحث های تربیتی اشاره ی کوتاهی به قسمت هایی از این علوم بشود.
در این جا ضروری است، موضوع تکامل انواع به جهت تناسب با بحث مطرح شود.
در میان دانشمندان علوم طبیعی دو فرضیه درباره آفرینش موجودات زنده اعم از گیاهان و جانواران وجود داشته است.
الف: فرضیه تکامل انواع یا (ترانسفورمیسم) که می گوید موجودات زنده در آغاز به شکل کنونی نبودند، بلکه در آغاز موجودات تک سلولی در آب اقیانوس ها و از لابلای لجن های اعماق دریا ها با یک جهش پیدا شدند؛ یعنی موجودات بی جان در شرایط خاصی قرار گرفتند که از آنها نخستین سلول های زنده پیدا شد.
این موجودات ذره بینی زنده تدریجاً تکامل یافتند و از نوعی به نوع دیگر تغییر شکل دادند. کامل ترین حلقه این تکامل همین انسان های امروزند که از موجوداتی شبیه به میمون و سپس میمون های انسان نما ظاهر گشتند.
ب: فرضیه ی ثبوت انواع یا (فکسیسم) که می گوید انواع جانداران هر کدام جداگانه از آغاز به همین شکل کنونی ظاهر گشتند و هیچ نوع به نوع دیگر تبدیل نیافته است. و طبعاً انسان هم دارای خلقت مستقلی بوده که از آغاز به همین صورت آفریده شده است.
از ظاهر آیات قرآن درباره خلقت آدم در ابتدا، چنین به نظر می رسد که آدم نخست ار گل تیره رنگ آفریده شد و پس از تکمیل اندام، روح الهی در آن دمیده شد و به دنبال آن فرشتگان جز ابلیس در برابر او سجده کردند. نحوه بیان این آیات چنین نشان می دهد که میان خلقت آدم از خاک و پیدایش صورت کنونی، انواع دیگری وجود نداشته است.
نتیجه این که آیات قرآن هر چند مستقیماً در صدد بیان مسئله تکامل یا ثبوت انواع نیست، ولی ظواهر آیات (البته در خصوص انسان) با مسئله خلقت مستقل سازگارتر است، هر چند کاملاً صریح نیست، اما ظاهر آیات خلقت آدم، بیشتر روی خلقت مستقل دور می زند.
در خاتمه بیان این نکته خالی از فایده نیست؛ از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که انسان از دو چیز مختلف آفریده شد که یکی در حد اعلای عظمت و دیگری در پایین ترین حد از نظر ارزش. جنبه مادی انسان را گل بدبوی تیره رنگ و (لجن) تشکیل می دهد و جنبه معنوی او را چیزی به عنوان روح خدا.
آنچه در این مسئله مهم است، این است که ماده اولیه انسان بسیار بی ارزش است و از پست ترین مواد روی زمین بوده، اما خدای متعال از چنین ماده ی بی ارزشی چنان مخلوق پر ارزشی ساخته که گل سر سبد جهان آفرینش شده است.
جهت آگاهی بیشتر مراجعه شود به:
1. المیزان، علامه ی طباطبائی، جلد 4 و 17.
2. تفسیر نمونه، جلد 11 ص 82 به بعد؛ و جلد 23.
3. راهنما شناسی، محمد تقی مصباح.
4. پژوهی در اعجاز علمی قرآن، جلد2، محمد علی رضایی، ص 429-564.
5.خلقت انسان، یدالله سحابی.
6. علل الشرایع، صدوق ، جلد 15، باب 11.
پی نوشتها:
[1] - صدوق، علل الشرایع، ج 15، باب 11.
[2] - انعام،1 ؛سجده، 7؛ صافات،18.
[3] - فرقان،54 ؛ طارق،6.
[4] - نحل،4 ؛ یس،77 ؛ دهر، 2؛ عبس، 19 و ...
[5] - حج،5؛ غافر، 67 ؛ فاطر،11؛ کهف،37.
[6] - صاد،72؛ حجر،29.
[7] - صاد،72.
[8] - حجر،29.
[9] - اسراء،62.
[10] - فرقان، 54.
[11] - طارق،5 و 6.
[12] - حج، 5.
[13] - انعام،2.
[14] - حجر، 28.
[15] - صافات، 11.
[16] - الرحمن، 14.
منبع: http://farsi.islamquest.net
- [سایر] بر اساس دین اسلام انسان چگونه به وجود آمد؟
- [سایر] تفاوت بین انسان شناسی اسلام بر اساس قرآن و انسان شناسی نظام الهیاتی مسیحی را بیان نمایید.
- [سایر] اساس دعوت اسلام چیست ؟
- [سایر] بر اساس آیات قرآن و فرهنگ قرآنی، تبلیغ و تربیت انسان ها باید چگونه باشد؟
- [سایر] آیا اسلام برای هدایت انسان آمده یا انسان برای اسلام
- [سایر] اساس تفاوت در خلقت موجودات چگونه است که یکی انسان و دیگری حیوان یا گیاه شده است؟
- [سایر] قبل از اینکه ما به وارد دنیا بشوییم کجا بودیم؟ اساس خلقت انسان از کجا نشات گرفته است ؟
- [سایر] بر اساس سیره رسول اکرم (ص) و علی (ع) آیا پیشگامان در اسلام و جهاد یا فرزندان و همسران شهدا از امتیازات ویژه برخوردار بودند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عصر حاضر، ارتباط ما با کشورهای غیر مسلمان بر اساس کدام یک از عقود می باشد؟ آیا کشورهایی مثل ژاپن، کره و چین جزو کفار حربی هستند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در عصر حاضر، ارتباط ما با کشورهای غیر مسلمان بر اساس کدام یک از عقود می باشد؟ آیا کشورهایی مثل ژاپن، کره و چین جزو کفار حربی هستند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اول ماه به تلگراف ثابت نمی شود مگر انسان بداند که تلگراف بر اساس حجت شرعیه بوده است
- [آیت الله نوری همدانی] اگرکافر شهادتین بگوید ،و انسان نداند قلبا مسلمان شده ، یا نه،پاک است ، بلکه اگر انسان بداند که قلبا مسلمان نشده است هنگامی که در ظاهر اسلام را مراعات می کند ، پاک است .
- [آیت الله مظاهری] اگر حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح انسان متوقف باشد و تشریح غیرمسلمان امکان نداشته باشد تشریح مسلمان جایز است، بنابراین در این زمان که طب متوقّف بر تشریح بدن انسان است باید از تشریح میّت غیر مسلمان استفاده شود و اگر غیر مسلمان نباشد تشریح مسلمان با اذن ولی یا حاکم شرع جایز است و موجب دیه هم نیست.
- [امام خمینی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه، پاک است.ولی اگر بداند قلبا مسلمان نشده، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه پاک است بلکه اگر بداند قلباً مسلمان نشده است باز هم پاک است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است؛ ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده، بنا بر احتیاط نجس است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مشرک شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است، ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلباً مسلمان شده یا نه، پاک است ولی اگر بداند قلباً مسلمان نشده، نجس است.
- [آیت الله بهجت] اگر کافر شهادتین بگوید ، و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه ، پاک است . ولی اگر بداند قلبا مسلمان نشده نجس بودن او خالی از وجه نیست .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر مسلمانان واجب است در صورتی که در مدارس و دانشگاه ها و دانشکده های علوم و صنایع مورد احتیاج عموم، طبق آداب و سنن و رعایت احکام اسلام به تعداد کافی نباشد، خودشان مستقیماً به تأسیس این گونه مدارس و دانشگاه ها بر اساس تعالیم مقدسه اسلام و اجرای برنامه های دینی، اقدام نمایند و مهما امکن طوری ترتیب بدهند که از تمام طبقات هر کس استعدادش بیشتر است بتواند به تحصیل ادامه دهد.