دین چیست؟ اهداف آن کدام است؟ آیا برای زندگی انسان نقش دین ضروری است؟
دین در اصطلاح مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره‌ی امور جامعه انسانی و پرورش انسان‌ها می‌باشد. و لذا هماهنگی قوانین و مقررات آن با نیاز واقعی جامعه و مناسبت آن با تحولات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهر انسان، میزان حق بودن آن است و چون قافله‌ی انسانیت جزئی از اجزای منسجم جهان است که به اندازه‌ی خود در آن اثر گذاشته و از آن اثر می‌پذیرد از این رو تنها کسی می‌تواند انسان را رهبری کند که او را به خوبی بشناسد و از رابطه او با جهان آفرینش با خبر باشد و آن کس جز ذات اقدس الهی کسی نیست از این رو دین حق دینی است که عقاید، اخلاق، قوانین و مقررات آن از طرف خداوند نازل شده باشد. در باب ضرورت و لزوم دین می‌دانیم که الف- انسان موجودی استخدام کننده است. ب- استخدام گری بشر در طبیعت وی نهفته است. ج- استخدام گری بشر موجب اختلاف در تمام شئون حیات می‌شود. د- نظام تکوین اقتضا می‌کند که این اختلاف‌ها رفع شود تا انسان به کمال لایق خود برسد. ه- رفع این اختلافات جز به وسیله‌ی قانون امکان‌پذیر نیست، قانونی که زندگانی اجتماعی انسان را اصلاح کند و سعادت وی را تأمین نماید. و- طبیعت انسان از عهده‌ی این کار بر نمی‌آید چون خودش عامل اختلاف است. ز- اختلافات به وسیله‌ی قوانینی که با اندیشه‌ی بشری وضع شود از میان نمی‌رود. ح- با توجه به مقدمات فوق به این نتیجه می‌رسیم که ضرورت دارد تا پروردگار از راهی غیر طبیعی به انسان راه را نشان دهد و این راه همان راه وحی است. اما در باب اهداف دین باید گفت، دین است که فطرت را با فطرت اصلاح می‌کند و قوای مختلف را هنگام طغیان به حال اعتدال بر می‌گرداند و رشته‌ی زندگانی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی انسان را به نظم درمی‌آورد و آن کس که با ایمان باشد و اخلاق الهی را در جان خود پیاده کند و بر پایه آن ایمان و این اخلاق عمل نماید در فرهنگ قرآن کریم، انسان است و این هویّت انسانی نه تنها در دنیا او را از دیگران جدا می‌سازد بلکه در برزخ و قیامت و بهشت نیز همواره ممیّز او از دیگران است. منبع: http://farsi.islamquest.net
عنوان سوال:

دین چیست؟ اهداف آن کدام است؟ آیا برای زندگی انسان نقش دین ضروری است؟


پاسخ:

دین در اصطلاح مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره‌ی امور جامعه انسانی و پرورش انسان‌ها می‌باشد. و لذا هماهنگی قوانین و مقررات آن با نیاز واقعی جامعه و مناسبت آن با تحولات اجتماع و مطابقت آن با سرشت و سیر جوهر انسان، میزان حق بودن آن است و چون قافله‌ی انسانیت جزئی از اجزای منسجم جهان است که به اندازه‌ی خود در آن اثر گذاشته و از آن اثر می‌پذیرد از این رو تنها کسی می‌تواند انسان را رهبری کند که او را به خوبی بشناسد و از رابطه او با جهان آفرینش با خبر باشد و آن کس جز ذات اقدس الهی کسی نیست از این رو دین حق دینی است که عقاید، اخلاق، قوانین و مقررات آن از طرف خداوند نازل شده باشد.
در باب ضرورت و لزوم دین می‌دانیم که الف- انسان موجودی استخدام کننده است. ب- استخدام گری بشر در طبیعت وی نهفته است. ج- استخدام گری بشر موجب اختلاف در تمام شئون حیات می‌شود. د- نظام تکوین اقتضا می‌کند که این اختلاف‌ها رفع شود تا انسان به کمال لایق خود برسد. ه- رفع این اختلافات جز به وسیله‌ی قانون امکان‌پذیر نیست، قانونی که زندگانی اجتماعی انسان را اصلاح کند و سعادت وی را تأمین نماید. و- طبیعت انسان از عهده‌ی این کار بر نمی‌آید چون خودش عامل اختلاف است. ز- اختلافات به وسیله‌ی قوانینی که با اندیشه‌ی بشری وضع شود از میان نمی‌رود. ح- با توجه به مقدمات فوق به این نتیجه می‌رسیم که ضرورت دارد تا پروردگار از راهی غیر طبیعی به انسان راه را نشان دهد و این راه همان راه وحی است. اما در باب اهداف دین باید گفت، دین است که فطرت را با فطرت اصلاح می‌کند و قوای مختلف را هنگام طغیان به حال اعتدال بر می‌گرداند و رشته‌ی زندگانی دنیوی و اخروی، مادی و معنوی انسان را به نظم درمی‌آورد و آن کس که با ایمان باشد و اخلاق الهی را در جان خود پیاده کند و بر پایه آن ایمان و این اخلاق عمل نماید در فرهنگ قرآن کریم، انسان است و این هویّت انسانی نه تنها در دنیا او را از دیگران جدا می‌سازد بلکه در برزخ و قیامت و بهشت نیز همواره ممیّز او از دیگران است.

منبع: http://farsi.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین