نقش دین در اجتماع جزئی از نقش دین در زندگی است. دین تنها در زندگی اجتماعی انسان [همچون] قانون و حکومت، نقش مؤثر ندارد، [بلکه] در زندگی فردی نیز نقش بسیار مؤثری دارد؛ به ویژه دین اسلام یک نقش مستقیم و یک نقش غیرمستقیم در زندگی اجتماعی دارد. نقش مستقیم آن این است که مستقیما روی قانون، حکومت، سیاست و مفهوم حقوق و عدالت نظر دارد. از این نظر، یک فلسفه اجتماعی و یک مکتب است و نقش غیر مستقیمش این است که افراد را برای زندگی اجتماعی آماده می کند. نقش دین و ایمان در زندگی فردی، یکی بسط شخصیت و خروج از خودخواهی است. به قول راسل: (کاری که منظور از آن فقط درآمد باشد، نتیجه مفیدی به بار نخواهد آورد) [و] نه تنها برای دیگران نتیجه مفیدی به بار نخواهد آورد، کمالی هم در شخصیت فرد به وجود نخواهد آورد. شخصیتش توسعه نخواهد یافت و طبعا لذتش هم محدود و ناقص خواهد ماند. اگر در انسان، ایمان و اعتقاد به اصلی [ارادت به شخص و یا به آب و خاک نیز به صورت اصل در می آید که ایمان و ارادت می شود] باشد که بتواند انسان را به خود جذب و نسبت به خود فداکار کند، کانون حیات او را گرم تر و با نشاط تر و روشن تر و با رونق تر می کند. پس یکی از آثار ایمان دینی این است که انسان را از خودی و خودپرستی خارج می کند و شخصیت او را بسط می دهد. یکی دیگر [از آثار ایمان دینی،] شیرین کردن تلخی کار و سبک کردن سنگینی آن است. یکی دیگر تحمل پذیر کردن [سختی ها و مصیبت ها] است. یکی دیگر دلپذیر کردن پیری، زایل کردن وحشت مرگ و تغییر دادن مفهوم مرگ از نیستی به تحول و انتقال است. یکی دیگر جلوگیری از بیماری روانی است. [یکی] دیگر آشنا شدن با نوعی لذت است که لذت روحانی نامیده می شود. [یکی] دیگر امیدواری به حق و حقیقت است و اینکه در ترازوی جهان، حق و باطل برابر نیست. [یکی] دیگر رضایت و انطباق و خوش بینی به نظام عالم است. همچنین [یکی دیگر از آثار ایمان دینی،] قدرت تملک نفس و رام کردن طبیعت نفسانی است. نقش دین در اجتماع، یکی این است که پشتوانه اخلاق اجتماعی [همچون] صداقت و امانت [است]. اخلاق بدون ایمان، اسکناس بدون پشتوانه است. استدلال بدون منطق است. یکی دیگر، اطمینان و اعتماد افراد به یکدیگر است. [به ویژه] در روابط خانوادگی، در دوستی ها و معاشرت ها، در همکاری ها و تعاون ها. حسن روابط اجتماعی به دو چیز است: عدالت و محبت. عدالت یعنی قناعت به حقوق و حدود خود و احترام به حقوق دیگران. و محبت یعنی یکی شدن روحی با دیگران. درد و رنج او را درد و رنج خود احساس کردن و لذت و خوشی او را لذت و خوشی خود احساس کردن. به عبارت دیگر، زندگی اجتماعی دو رکن دارد: قانون، عواطف. دین، هم پشتوانه حقوق و قانون است و هم برانگیزاننده عواطف و احساسات انسانی. در زمینه احترام به حقوق و قانون، شواهد تاریخی در اسلام فراوان است؛ مثلاً داستان علی علیه السلام و هرموزان و عبیدالله عمر و داستان علی علیه السلام و عقیل، داستان علی علیه السلام و کسانی که در زمان عثمان اخاذی کرده بودند. از جنبه منفی، اوضاع امروز بهترین شاهد است که به قول ژرزوئه دوکاسترو (جهان در حالی که در علم و صنعت پیشرفت کرده است، سیاست جهان دوران توحش را طی می کند). نقش مهم دین در اجتماع این است که نوعی انقلاب فکری و وجدانی به وجود می آورد که عواطف و احساسات و هدف ها و ایدئال ها و معیارها دگرگون می شود و جهان بینی عوض می شود. آدمی خود را دارای رسالت احساس می کند. زندگی اجتماعی جهت خاص پیدا می کند و جهتی دیگر غیر از جهت زندگی فردی [را] درک می کند. نوع دل بستگی ها عوض می شود. www.irc.ir
نقش دین در اجتماع جزئی از نقش دین در زندگی است. دین تنها در زندگی اجتماعی انسان [همچون] قانون و حکومت، نقش مؤثر ندارد، [بلکه] در زندگی فردی نیز نقش بسیار مؤثری دارد؛ به ویژه دین اسلام یک نقش مستقیم و یک نقش غیرمستقیم در زندگی اجتماعی دارد. نقش مستقیم آن این است که مستقیما روی قانون، حکومت، سیاست و مفهوم حقوق و عدالت نظر دارد. از این نظر، یک فلسفه اجتماعی و یک مکتب است و نقش غیر مستقیمش این است که افراد را برای زندگی اجتماعی آماده می کند.
نقش دین و ایمان در زندگی فردی، یکی بسط شخصیت و خروج از خودخواهی است. به قول راسل: (کاری که منظور از آن فقط درآمد باشد، نتیجه مفیدی به بار نخواهد آورد) [و] نه تنها برای دیگران نتیجه مفیدی به بار نخواهد آورد، کمالی هم در شخصیت فرد به وجود نخواهد آورد. شخصیتش توسعه نخواهد یافت و طبعا لذتش هم محدود و ناقص خواهد ماند. اگر در انسان، ایمان و اعتقاد به اصلی [ارادت به شخص و یا به آب و خاک نیز به صورت اصل در می آید که ایمان و ارادت می شود] باشد که بتواند انسان را به خود جذب و نسبت به خود فداکار کند، کانون حیات او را گرم تر و با نشاط تر و روشن تر و با رونق تر می کند. پس یکی از آثار ایمان دینی این است که انسان را از خودی و خودپرستی خارج می کند و شخصیت او را بسط می دهد.
یکی دیگر [از آثار ایمان دینی،] شیرین کردن تلخی کار و سبک کردن سنگینی آن است. یکی دیگر تحمل پذیر کردن [سختی ها و مصیبت ها] است. یکی دیگر دلپذیر کردن پیری، زایل کردن وحشت مرگ و تغییر دادن مفهوم مرگ از نیستی به تحول و انتقال است. یکی دیگر جلوگیری از بیماری روانی است. [یکی] دیگر آشنا شدن با نوعی لذت است که لذت روحانی نامیده می شود. [یکی] دیگر امیدواری به حق و حقیقت است و اینکه در ترازوی جهان، حق و باطل برابر نیست. [یکی] دیگر رضایت و انطباق و خوش بینی به نظام عالم است. همچنین [یکی دیگر از آثار ایمان دینی،] قدرت تملک نفس و رام کردن طبیعت نفسانی است.
نقش دین در اجتماع، یکی این است که پشتوانه اخلاق اجتماعی [همچون] صداقت و امانت [است]. اخلاق بدون ایمان، اسکناس بدون پشتوانه است. استدلال بدون منطق است. یکی دیگر، اطمینان و اعتماد افراد به یکدیگر است. [به ویژه] در روابط خانوادگی، در دوستی ها و معاشرت ها، در همکاری ها و تعاون ها.
حسن روابط اجتماعی به دو چیز است: عدالت و محبت. عدالت یعنی قناعت به حقوق و حدود خود و احترام به حقوق دیگران. و محبت یعنی یکی شدن روحی با دیگران. درد و رنج او را درد و رنج خود احساس کردن و لذت و خوشی او را لذت و خوشی خود احساس کردن. به عبارت دیگر، زندگی اجتماعی دو رکن دارد: قانون، عواطف. دین، هم پشتوانه حقوق و قانون است و هم برانگیزاننده عواطف و احساسات انسانی. در زمینه احترام به حقوق و قانون، شواهد تاریخی در اسلام فراوان است؛ مثلاً داستان علی علیه السلام و هرموزان و عبیدالله عمر و داستان علی علیه السلام و عقیل، داستان علی علیه السلام و کسانی که در زمان عثمان اخاذی کرده بودند. از جنبه منفی، اوضاع امروز بهترین شاهد است که به قول ژرزوئه دوکاسترو (جهان در حالی که در علم و صنعت پیشرفت کرده است، سیاست جهان دوران توحش را طی می کند).
نقش مهم دین در اجتماع این است که نوعی انقلاب فکری و وجدانی به وجود می آورد که عواطف و احساسات و هدف ها و ایدئال ها و معیارها دگرگون می شود و جهان بینی عوض می شود. آدمی خود را دارای رسالت احساس می کند. زندگی اجتماعی جهت خاص پیدا می کند و جهتی دیگر غیر از جهت زندگی فردی [را] درک می کند. نوع دل بستگی ها عوض می شود.
www.irc.ir
- [سایر] آشنایی با صفت شکوری خداوند متعال و نقش آن صفت در زندگی فردی و اجتماعی ما چیست؟
- [سایر] انتظار در زندگی اجتماعی و فردی انسان چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] دین چیست؟ اهداف آن کدام است؟ آیا برای زندگی انسان نقش دین ضروری است؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] آثار تربیتی ایمان به قیامت در زندگی فردی و اجتماعی چیست؟
- [سایر] اگر دین، امری فردی تلقی شود و حکومت، امری اجتماعی، آیا در این فرض حکومت دینی قابل تصور است؟
- [سایر] قرآن چه نقش و جایگاهی در شکل دادن به معرفت دینی یک مسلمان و نیز حیات فردی و اجتماعی او در دنیای امروز دارد؟
- [سایر] آیا زندگی اخروی فردی است یا اجتماعی یعنی همه در یک بهشت حضور دارند البته با اختلاف درجات؟
- [سایر] آیا اعتقاد به عصمت پیامبران و امامان(علیهم السلام) تأثیری منفی بر زندگی فردی و اجتماعی ما نمی گذارد؟
- [آیت الله اردبیلی] (معروف) یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن واجب یا مستحب است و (منکر) یعنی چیزی که به حکم شرع یا عقل انجام آن قبیح و حرام یا مکروه است و از این نظر فرقی میان امور فردی و اجتماعی نیست. بنابر این امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه عمومی است و حکومتها و افراد مردم، همه در برابر یکدیگر مسئولیت دارند و باید به این وظیفه عمل نمایند.
- [آیت الله اردبیلی] انواع مسابقات ورزشی مانند شنا، دو، کُشتی و فوتبال، جایز است بلکه برای حفظ سلامت و ایجاد نشاط فردی و اجتماعی در حدّ معقول پسندیده میباشد، به شرط این که ضرر جسمی یا روانی قابل توجّه نداشته باشند و بدون شرطبندی انجام شوند و همراه با اعمال نامشروع نباشند، هر چند اگر شخص سوم یا مؤسّسهای و یا دولت به برندگان، جوایز نقدی یا غیر نقدی اهدا کنند، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب در خطبة نماز جمعه مصالح دین و دنیای مسلمین را تَذکّر دهد ومردم را در جریان مسائل زیانبار و سودمند کشورهای اسلامی وغیر اسلامی قرار دهد ونیازهای مسلمین را در اَمر معاد ومعاش تذکر دهد و از امور سیاسی واقتصادی آنچه را که در استقلال وکیان مسلمین نقش مُهِمّی دارد گوشزد کند وکیفیّت روابط آنان را با سائر مِلَل بیان نماید ومردم را از دخالتهای دُوَل ستمگر و اِسْتعمارگر در امور سیاسی واقتصادی مسلمین که مُنْجَرْ به استعمارو استثمار آنها می شود بر حَذَرْ دارد . خلاصه نماز جمعه ودو خطبة آن ، نظیر حجّ ومراکز تجمّع آن ونماز های عید فطر وقربان وغیره ، از سنگرهای بزرگی است که مُتأسِّفانه مسلمانان از وظائف مُهمّ سیاسی خود در آن غافل مانده اند ، چنانچه از سایر پایگاه های عظیم سیاست اسلامی هم غافلند .اسلام دین سیاست ، آن هم در همة شئون آن است وکسی که در احکام قضائی ، سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اسلام اندکی تَأمّل کند مُتوجّه این معنی می شود .هر کس گمان کند دین از سیاست جدا است ، جاهلی است که نه اسلام را می شناسد ونه سیاست را.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمههای لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه میباشد.
- [آیت الله مظاهری] هشت چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: 1 - پوشیدن لباس سیاه. 2 - پوشیدن لباس کثیف. 3 - پوشیدن لباس تنگ. 4 - پوشیدن لباس شرابخوار. 5 - پوشیدن لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند. 6 - پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد. 7 - باز بودن دکمههای لباس. 8 - دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله سبحانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز بازبودن تکمه های لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمه های لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه می باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و پوشیدن لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند، پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمه های لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت داردبرای نمازگزار مکروه می باشد.