یکم. حبی که طبیعی و فطری است، با دوستی نکوهش شده از جهت شدت و ضعف فرق دارد. حب دنیا اگر در حد بر آوردن نیازهای طبیعی حیات باشد؛ نه تنها نکوهیده نیست ، پسندیده نیز می باشد. اما اگر به زیاده روی کشیده شود و مصداق شیفتگی گردد، ناپسند است. دوم. آن حب که وسیله بندگی خدا باشد، اصلا حب دنیا نیست؛ بلکه دوستی آخرت است. (1) از مجموع کلمات امام علی (علیه السلام) می توان چنین استنباط کرد: دنیایی نکوهیده و بی ارزش است که انسان را از آخرت باز دارد. اما دنیایی که انسان را به آخرت می رساند، پسندیده و نیکو است. دنیای ناپسند دنیایی است که هدف نهایی انسان شود و او را به خود مشغول و از آخرت روی گردان کند. انسان را اسیر خود سازد و خدا، آخرت، دین و حتی خویشتن را چنان در نظرش کوچک نماید که به دنیا بفروشد. (2) حال باید دید محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت زهرا (علیها السلام) مصداق کدامین حب است: حب دنیوی نکوهیده یا حب دنیوی پسندیده؟ محور محبت معصومان (علیهم السلام) تنها و تنها محبت به خداوند متعال است. آنان با دریافت یقینی و شناخت بی پایان و عمیق خویش، این حقیقت را می دانند که خداوند، تنها محبوب واقعی و حقیقی در جهان و عوالم هستی است. از همین رو معصومان (علیهم السلام) در مناجات خود، دوستی خدا را طلب کرده و از فراق او شکوه می کنند. (3) مانند تو من یار وفادار ندیدم خوش تر ز غم عشق تو غمخوار ندیدم جز خال خیال رخ زیبای تو در دل در آینه حسن تو زنگار ندیدم به این دلیل که محبت خدا، اصل و محور تمامی محبت ها است، باب بسیار مهمی در معتبرترین کتاب های شیعه تحت عنوان (حب فی الله) و (بغض فی الله) آمده است که روایاتش از اصیل ترین آموزه های دینی و بهترین راهنمای انسان به سوی محبت های صحیح است. (4) محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت زهرا (علیها السلام) در همین راستا بود؛ یعنی، حضرت از آنجا که عاشق خداوند و محو او بود، هر کس و هر چیزی را که دوستدار خداوند بود و خداوند نیز به او محبت داشت، دوست می داشت. این محبت نسبت به افرادی مانند حضرت فاطمه (علیها السلام) در اوج بود؛ چون با چشم دل می دید که آن بزرگوار، در چه مرتبه ای از محبت و عشق به خدای متعال است و حضرت حق نیز تا چه اندازه او را دوست می دارد. بنابراین محبت شدید امام علی (علیه السلام) به همسرش، به خاطر محبت به خدا بود؛ و علاوه بر جهت زن و شوهری که حب دنیوی پسندیده است حب فاطمه (علیها السلام) محبت به آخرت است و یاد و محبت خدا را بیش از پیش به ارمغان می آورد. پی نوشتها: 1- بحار الانوار، ج 70، ص 62. 2- نگا: نهج البلاغة ، حکمت 56ف نامه 49 و خطبه 160؛ غرر الحکم، ج 2، ح 2764-2763؛ برای اطلاع تکمیلی نگا: حقیقت دنیا (دانشنامه امام علی (ع)) ، ج 1، ص 375-402. 3- مانند مناجات محبین: (اسئلک حبک) یا دعای عرفه: (انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک و لم یلجئوا غیرک) یا دعای کمیل: (صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک). 4- نگا: اصول کافی ، ج 3.
با توجه به علاقه و محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت فاطمه (علیها السلام)، آن حضرت چگونه در نهج البلاغه از عدم علاقه به دنیا صحبت می کند؟
یکم. حبی که طبیعی و فطری است، با دوستی نکوهش شده از جهت شدت و ضعف فرق دارد. حب دنیا اگر در حد بر آوردن نیازهای طبیعی حیات باشد؛ نه تنها نکوهیده نیست ، پسندیده نیز می باشد. اما اگر به زیاده روی کشیده شود و مصداق شیفتگی گردد، ناپسند است.
دوم. آن حب که وسیله بندگی خدا باشد، اصلا حب دنیا نیست؛ بلکه دوستی آخرت است. (1)
از مجموع کلمات امام علی (علیه السلام) می توان چنین استنباط کرد: دنیایی نکوهیده و بی ارزش است که انسان را از آخرت باز دارد.
اما دنیایی که انسان را به آخرت می رساند، پسندیده و نیکو است. دنیای ناپسند دنیایی است که هدف نهایی انسان شود و او را به خود مشغول و از آخرت روی گردان کند. انسان را اسیر خود سازد و خدا، آخرت، دین و حتی خویشتن را چنان در نظرش کوچک نماید که به دنیا بفروشد. (2)
حال باید دید محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت زهرا (علیها السلام) مصداق کدامین حب است: حب دنیوی نکوهیده یا حب دنیوی پسندیده؟
محور محبت معصومان (علیهم السلام) تنها و تنها محبت به خداوند متعال است. آنان با دریافت یقینی و شناخت بی پایان و عمیق خویش، این حقیقت را می دانند که خداوند، تنها محبوب واقعی و حقیقی در جهان و عوالم هستی است. از همین رو معصومان (علیهم السلام) در مناجات خود، دوستی خدا را طلب کرده و از فراق او شکوه می کنند. (3)
مانند تو من یار وفادار ندیدم
خوش تر ز غم عشق تو غمخوار ندیدم
جز خال خیال رخ زیبای تو در دل
در آینه حسن تو زنگار ندیدم
به این دلیل که محبت خدا، اصل و محور تمامی محبت ها است، باب بسیار مهمی در معتبرترین کتاب های شیعه تحت عنوان (حب فی الله) و (بغض فی الله) آمده است که روایاتش از اصیل ترین آموزه های دینی و بهترین راهنمای انسان به سوی محبت های صحیح است. (4)
محبت امام علی (علیه السلام) به حضرت زهرا (علیها السلام) در همین راستا بود؛ یعنی، حضرت از آنجا که عاشق خداوند و محو او بود، هر کس و هر چیزی را که دوستدار خداوند بود و خداوند نیز به او محبت داشت، دوست می داشت. این محبت نسبت به افرادی مانند حضرت فاطمه (علیها السلام) در اوج بود؛ چون با چشم دل می دید که آن بزرگوار، در چه مرتبه ای از محبت و عشق به خدای متعال است و حضرت حق نیز تا چه اندازه او را دوست می دارد.
بنابراین محبت شدید امام علی (علیه السلام) به همسرش، به خاطر محبت به خدا بود؛ و علاوه بر جهت زن و شوهری که حب دنیوی پسندیده است حب فاطمه (علیها السلام) محبت به آخرت است و یاد و محبت خدا را بیش از پیش به ارمغان می آورد.
پی نوشتها:
1- بحار الانوار، ج 70، ص 62.
2- نگا: نهج البلاغة ، حکمت 56ف نامه 49 و خطبه 160؛ غرر الحکم، ج 2، ح 2764-2763؛ برای اطلاع تکمیلی نگا: حقیقت دنیا (دانشنامه امام علی (ع)) ، ج 1، ص 375-402.
3- مانند مناجات محبین: (اسئلک حبک) یا دعای عرفه: (انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک و لم یلجئوا غیرک) یا دعای کمیل: (صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک).
4- نگا: اصول کافی ، ج 3.
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] چرا باید الگوی ما حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و یا حضرت علی(علیه السلام) باشد؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] پیام های ازدواج حضرت فاطمه (علیها السلام) و حضرت علی (علیه السلام) را بیان کنید .
- [سایر] با توجه به اینکه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مصداق بارز کوثر است * مراد از اینکه حضرت علی (علیه السلام) ساقی کوثر است , چیست ؟
- [سایر] چرا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را در شب دفن نمودند؟
- [سایر] کدام سوره درباره زندگی حضرت علی و حضرت فاطمه (سلام الله علیهما) نازل شده است؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.