در الگوگیری ، بودن یا نبودن اشخاص خیلی مهم نیست ؛ بلکه چه بسا کسانی که در گذشته‌ای دور زندگی می کردند، بهتر از بسیاری از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند؛ لیکن برای این کار باید از طریق بررسی تاریخ زندگی درس های لازم را فرا گرفت . گذشت چهارده قرن هم چیزی را عوض نمی کند؛ زیرا محور اصلی در الگوگیری اصول کلی تربیتی و ارزش های اخلاقی است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمی شود. زندگی ائمه(ع) برای ما الگو است و پذیرش این مطلب و بیان این سخن گزاف و بیهوده نیست و لذا هم گوشه گوشه زندگی آنها برای ما روشن است و بیان شده و هم می توان همچنان از آنها الگو گرفت و پیروی نمود. و برای رسیدن به آن می توان کتب مشتمل بر معارف دین که بسیار فراوان است مورد مطالعه قرار داد. نماز شب حضرت زهرا(س)، ساده زیستی حضرت ، برخورد وی با نامحرم ، پیروی او از دین ، بها دادن به ارزشهای انسانی و معنوی در برابر معیارهای دنیوی و مادی و از خودگذشتگی و خود را فراموش کردن و هزار نکته که تنها یک دستورالعمل نیست و بنیان رفتار فاطمی است برای همیشه می تواند سرمشق زندگی باشد. شاید سخنان ائمه(ع) در مورد کیفیت و شکل زندگی [ نه سخنان معرفتی و تحلیلی آنها ] برای هر آدمی که با آن ها مواجه می شود و خود را به ائمه(ع) عرضه می کند قابل فهم و مشکل گشاست کافی است به کتب نوشته در مورد زندگانی ائمه(ع) مراجعه و یا از کلمات گوهربار آنها فیض ببرید تا زندگی شما رنگ دینی و الهی بگیرد. بهرحال در این مورد می توانید به کتاب های سیری در سیره ائمه(ع) تعلیم و تربیت، انسان کامل و سیری در سیره نبوی ، نوشته شهید مطهری ، مراجعه و از آنها بهره مند شوید همین طور مطالعه کتب معتبر زندگانی ائمه هدی (ع) بخصوص کتابهای جناب آقای شهیدی و آقای آیتی و آقای سیدمهدی شمس الدین و یا کتب روائی که سخنان ائمه را جمع آوری نموده مانند کتاب فرهنگ سخنان حضرت زهرا(س) و یا نهج البلاغه ، نهج الفصاحه ، اصول کافی و تحف العقول استفاده کنید. شما با ترجمه این کتب می توانید خود از آن بهره برده و برنامه زندگانی خود را تنظیم کنید. پرواضح است که هر چه بیشتر به حق عمل کنید راه آگاهی جدیدتر به روی شما گشوده خواهد شد و به معرفت علمی و عملی شما افزوده می گردد. www.eporsesh.com
چرا باید الگوی ما حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و یا حضرت علی(علیه السلام) باشد؟
در الگوگیری ، بودن یا نبودن اشخاص خیلی مهم نیست ؛ بلکه چه بسا کسانی که در گذشتهای دور زندگی می کردند، بهتر از بسیاری از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند؛ لیکن برای این کار باید از طریق بررسی تاریخ زندگی درس های لازم را فرا گرفت . گذشت چهارده قرن هم چیزی را عوض نمی کند؛ زیرا محور اصلی در الگوگیری اصول کلی تربیتی و ارزش های اخلاقی است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمی شود. زندگی ائمه(ع) برای ما الگو است و پذیرش این مطلب و بیان این سخن گزاف و بیهوده نیست و لذا هم گوشه گوشه زندگی آنها برای ما روشن است و بیان شده و هم می توان همچنان از آنها الگو گرفت و پیروی نمود. و برای رسیدن به آن می توان کتب مشتمل بر معارف دین که بسیار فراوان است مورد مطالعه قرار داد. نماز شب حضرت زهرا(س)، ساده زیستی حضرت ، برخورد وی با نامحرم ، پیروی او از دین ، بها دادن به ارزشهای انسانی و معنوی در برابر معیارهای دنیوی و مادی و از خودگذشتگی و خود را فراموش کردن و هزار نکته که تنها یک دستورالعمل نیست و بنیان رفتار فاطمی است برای همیشه می تواند سرمشق زندگی باشد. شاید سخنان ائمه(ع) در مورد کیفیت و شکل زندگی [ نه سخنان معرفتی و تحلیلی آنها ] برای هر آدمی که با آن ها مواجه می شود و خود را به ائمه(ع) عرضه می کند قابل فهم و مشکل گشاست کافی است به کتب نوشته در مورد زندگانی ائمه(ع) مراجعه و یا از کلمات گوهربار آنها فیض ببرید تا زندگی شما رنگ دینی و الهی بگیرد. بهرحال در این مورد می توانید به کتاب های سیری در سیره ائمه(ع) تعلیم و تربیت، انسان کامل و سیری در سیره نبوی ، نوشته شهید مطهری ، مراجعه و از آنها بهره مند شوید همین طور مطالعه کتب معتبر زندگانی ائمه هدی (ع) بخصوص کتابهای جناب آقای شهیدی و آقای آیتی و آقای سیدمهدی شمس الدین و یا کتب روائی که سخنان ائمه را جمع آوری نموده مانند کتاب فرهنگ سخنان حضرت زهرا(س) و یا نهج البلاغه ، نهج الفصاحه ، اصول کافی و تحف العقول استفاده کنید. شما با ترجمه این کتب می توانید خود از آن بهره برده و برنامه زندگانی خود را تنظیم کنید. پرواضح است که هر چه بیشتر به حق عمل کنید راه آگاهی جدیدتر به روی شما گشوده خواهد شد و به معرفت علمی و عملی شما افزوده می گردد.
www.eporsesh.com
- [سایر] چگونه می توانم در زندگی , حضرت علی (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را الگوی خود قرار دهم ؟
- [سایر] چگونه حضرت فاطمه علیها السلام، الگوی امام زمان علیه السلام است؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] حضرت فاطمه (س) چگونه به همسری امام علی (ع) رسیدند؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] پیام های ازدواج حضرت فاطمه (علیها السلام) و حضرت علی (علیه السلام) را بیان کنید .
- [سایر] اینکه حضرت زهرا (س) الگوی حضرت مهدی (عج) است یعنی چه؟
- [سایر] چرا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) را در شب دفن نمودند؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.