عفاف یک امر فطری است که ریشه در درون آدمی دارد. روح عفت و پروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تا کنون بر وی حاکم بوده است. قرآن کریم در داستان آفرینش آدم و حوا از این خصلت فطری چنین یاد می کند: پس شیطان آن دو را با فریب به سقوط کشانید پس چون آن دو از [میوه] آن درخت [ممنوع] چشیدند برهنگی هایشان بر آنان آشکار شد و به چسباندن برگ [های درختان] بهشت بر خود آغاز کردند...1 طبق این آیه شریفه، حضرت آدم و حوا قبل از خوردن از درخت ممنوعه دارای لباس بودند ولی بر اثر وسوسه شیطان، با خوردن از آن درخت، لباس خود را از دست دادند و بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها ولو به طور موقت از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی یا تذکر یکی به دیگری صورت نگرفته، بیانگر فطری بودن پوشش و عفت در انسان است.2 دامنه عفاف دامنه عفت ورزی در ارتباط با نامحرم ابعاد مختلفی دارد که عبارتند از: 1. عفت در فکر گرانبهاترین سرمایه ای که خداوند به انسان هدیه کرده، گوهر فروزان قوه تفکر و تعقل است. تمامی اعمال و رفتار انسانی، چه خیر و چه شر از فکر انسان سرچشمه می گیرد. بنابراین می توان گفت بالاترین مرحله عفت ورزی در ارتباط با نامحرم این است که انسان حتی فکر گناه را نکند و تمایلات قلبی و اندیشه خود را از گناه حفظ کند. روزی حواریون حضرت عیسی(ع) از او خواستند آنها را ارشاد کند. حضرت عیسی(ع) فرمود: (موسی(ع) به شما گفت سوگند دروغ نخورید من به شما می گویم سوگد راست هم نخورید. موسی(ع) به شما گفت: زنا نکنید، من به شما می گویم حتی فکر زنا هم نکنید، هرکس فکر زنا و گناه کند مانند کسی است که در خانه ای آراسته، آتشی برافروخته است. خانه نمی سوزد ولی دود خانه را فرا می گیرد [فکر گناه هم باعث تیرگی دل و قلب می شود]).3 همچنین در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که در مورد دو نفر مسلمان که [در نزاع های شخصی] شمشیر بر روی یکدیگر بکشند و یکی کشته شود، فرمود: (هر دو در دوزخند). یکی از حاضران عرض کرد: یا رسول الله! قاتل معلوم است که به دوزخ می رود امام مقتول چرا؟ فرمود: بدان سبب که او نیز [آهنگ کشتن رفیقش را کرده بود و] اراده داشت او را بکشد.4 امام صادق(ع) نیز در حدیثی فرموده است: انَّ المُؤمِنَ لَیَنْوی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ الرّزقَ.5 گاهی مؤمن اندیشه گناه می کند و همان، سبب محروم شدن او از روزی می گردد. 2. عفت در نگاه عفت در نگاه به نامحرم از دستورات صریح قرآن کریم است. خداوند در سوره مبارکه نور به مردان و زنان مؤمن دستور می دهد که چشمان خود را از نامحرم بپوشانند.6 اهمیت این مسئله از آنجاست که نگاه همچون پنجره ای است که چون بی حساب و بدون مرز گشوده شود، آتش شهوت و هیجان را برخواهد افروخت. نگاه های آلوده، زمینه ساز فحشا و آلودگی های اجتماعی است. حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: (العُیون مصائِدُ الشَیْطان؛ چشم ها، دام های شیطان هستند.)7 همچنین می فرماید: (غَضُّ الطَرفِ من اَفْضَل الورع؛پایین انداختن چشم از برترین پارسایی است).8 امام صادق(ع) نیز می فرماید: (نگاه حرام تیری آلوده از تیرهای شیطان است و چه بسیار نگاه های حرامی که حسرتی طولانی در پی خواهد داشت)9 3. عفت در گفتار یکی از ابعادت عفت در ارتباط با نامحرم در گفتار ظاهر می گردد. قرآن کریم در این باره خطاب به همسران پیامبر می فرماید: فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا (احزاب: 32) ... پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته بگویید. هرچند آیه شریفه خطاب به همسران پیامبر است ولی بدون شک این یک حکم عام است؛10 و تمامی زنان در ارتباط با نامحرم نباید به گونه ای هوس انگیز سخن گویند تا کسانی که در دلشان مرض است در آنان طمع کنند و هرگونه سخن گفتن با ناز و غمزه همراه با تغییر صد به شکل تحریک آمیز، زمینه ساز انحراف افراد شهوات ران است که باید از آن پرهیز شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: هرکس با زن نامحرم شوخی کند، برای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال زندانی می گردد.11 4. عفت در رفتار لازمه حضور اجتماعی زن و مشارکت وی در عرصه های اجتماعی، گاه ارتباط و معاشرت با مردان است که این معاشرت، عفت در روابط اجتماعی را اقتضا می کند و دارای شرایطی است که از جمله آن: الف) پرهیز از خلوت با نامحرم یکی از مهم ترین موارد عفت در ارتباط با نامحرم، پرهیز از خلوت با او و حضور در مکانی به تنهایی است. اهمیت این مسئله تا آنجاست که پیامبر بر عدم اختلاط آنان با مردان تأکید نموده و می فرماید: بر زنان است که دسوت نداشته باشند در خلوت با مردان بنشینند.12 ب) پرهیز از مصافحه پیامبر فرمود: (هرکس به طور حرام با زنی مصافحه کند [با او دست بدهد] غضب حق تعالی را برای خود خریده است).13 ج) پرهیز از تبرج پرهیز از خودنمایی و جلوه گری در مقابل نامحرم دستور صریح قرآن کریم به زنان پیامبر است که شامل تمامی زنان مسلمان می شود: وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی و... (احزاب: 33) و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشکار نکنید... همچنین باید از استعمال عطر و بوی خوش در هنگام معاشرت با نامحرم پرهیز شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (هز زنی که خود را خوش بو کند و از خانه خارج شود، مورد لعنت قرار می گیرد تا به خانه مراجعت کند).14 پی نوشتها: 1. اعراف: 22. 2. آنچه زنان و دختران درباره حجاب باید بدانند، به اهتمام دفتر مشاور رئیس سازمان در امور جوانان، نشر سروش، 1383، چ 1، ص 40. 3. حر عاملی، وسائل الشیعه، مکتب الاسلامیه، تهران، چ 7، 1373، ج 5، ص 37. 4. جامع السعادات فی موجبات النجاة، مولا محمد مهدی نراقی، تصحیح سید محمد کلانتر و محمدرضا مظفر، قم، اسماعیلیان، چ 3، ج 3، ص 163. 5. بحارالانوار، ج 73، ص 358. 6. نور: 30 و 31. محدوده و مشخصات این حکم در فقه و رسالههای علمیه مشخص شده است. 7. حسین شیخالاسلامی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، قم، انتشارات انصارایان، ج 2، ص 1087. 8. همان، ج 2، ص 1086. 9. وسائل الشیعیه، ج 7، ص 138. 10. تفسیر نمونه، ج 17، ص 290. 11. وسائل الشیعه، ج 14، ص 133. 12همان. 13. همان، ص 142. 14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، انتشارات کتابچی، 1373، چ 4 ، ج 103، ص 247 ، ح 27. www.irc.ir
آیا عفاف، امری فطری است؟
عفاف یک امر فطری است که ریشه در درون آدمی دارد. روح عفت و پروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تا کنون بر وی حاکم بوده است.
قرآن کریم در داستان آفرینش آدم و حوا از این خصلت فطری چنین یاد می کند:
پس شیطان آن دو را با فریب به سقوط کشانید پس چون آن دو از [میوه] آن درخت [ممنوع] چشیدند برهنگی هایشان بر آنان آشکار شد و به چسباندن برگ [های درختان] بهشت بر خود آغاز کردند...1
طبق این آیه شریفه، حضرت آدم و حوا قبل از خوردن از درخت ممنوعه دارای لباس بودند ولی بر اثر وسوسه شیطان، با خوردن از آن درخت، لباس خود را از دست دادند و بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند.
این احساس شرم از برهنگی حتی بدون حضور ناظر بیگانه و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ ها ولو به طور موقت از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی یا تذکر یکی به دیگری صورت نگرفته، بیانگر فطری بودن پوشش و عفت در انسان است.2
دامنه عفاف
دامنه عفت ورزی در ارتباط با نامحرم ابعاد مختلفی دارد که عبارتند از:
1. عفت در فکر
گرانبهاترین سرمایه ای که خداوند به انسان هدیه کرده، گوهر فروزان قوه تفکر و تعقل است. تمامی اعمال و رفتار انسانی، چه خیر و چه شر از فکر انسان سرچشمه می گیرد. بنابراین می توان گفت بالاترین مرحله عفت ورزی در ارتباط با نامحرم این است که انسان حتی فکر گناه را نکند و تمایلات قلبی و اندیشه خود را از گناه حفظ کند.
روزی حواریون حضرت عیسی(ع) از او خواستند آنها را ارشاد کند. حضرت عیسی(ع) فرمود: (موسی(ع) به شما گفت سوگند دروغ نخورید من به شما می گویم سوگد راست هم نخورید. موسی(ع) به شما گفت: زنا نکنید، من به شما می گویم حتی فکر زنا هم نکنید، هرکس فکر زنا و گناه کند مانند کسی است که در خانه ای آراسته، آتشی برافروخته است. خانه نمی سوزد ولی دود خانه را فرا می گیرد [فکر گناه هم باعث تیرگی دل و قلب می شود]).3
همچنین در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که در مورد دو نفر مسلمان که [در نزاع های شخصی] شمشیر بر روی یکدیگر بکشند و یکی کشته شود، فرمود: (هر دو در دوزخند).
یکی از حاضران عرض کرد: یا رسول الله! قاتل معلوم است که به دوزخ می رود امام مقتول چرا؟
فرمود: بدان سبب که او نیز [آهنگ کشتن رفیقش را کرده بود و] اراده داشت او را بکشد.4
امام صادق(ع) نیز در حدیثی فرموده است:
انَّ المُؤمِنَ لَیَنْوی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ الرّزقَ.5
گاهی مؤمن اندیشه گناه می کند و همان، سبب محروم شدن او از روزی می گردد.
2. عفت در نگاه
عفت در نگاه به نامحرم از دستورات صریح قرآن کریم است. خداوند در سوره مبارکه نور به مردان و زنان مؤمن دستور می دهد که چشمان خود را از نامحرم بپوشانند.6
اهمیت این مسئله از آنجاست که نگاه همچون پنجره ای است که چون بی حساب و بدون مرز گشوده شود، آتش شهوت و هیجان را برخواهد افروخت. نگاه های آلوده، زمینه ساز فحشا و آلودگی های اجتماعی است.
حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند: (العُیون مصائِدُ الشَیْطان؛ چشم ها، دام های شیطان هستند.)7
همچنین می فرماید: (غَضُّ الطَرفِ من اَفْضَل الورع؛پایین انداختن چشم از برترین پارسایی است).8
امام صادق(ع) نیز می فرماید: (نگاه حرام تیری آلوده از تیرهای شیطان است و چه بسیار نگاه های حرامی که حسرتی طولانی در پی خواهد داشت)9
3. عفت در گفتار
یکی از ابعادت عفت در ارتباط با نامحرم در گفتار ظاهر می گردد. قرآن کریم در این باره خطاب به همسران پیامبر می فرماید:
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا (احزاب: 32)
... پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته بگویید.
هرچند آیه شریفه خطاب به همسران پیامبر است ولی بدون شک این یک حکم عام است؛10 و تمامی زنان در ارتباط با نامحرم نباید به گونه ای هوس انگیز سخن گویند تا کسانی که در دلشان مرض است در آنان طمع کنند و هرگونه سخن گفتن با ناز و غمزه همراه با تغییر صد به شکل تحریک آمیز، زمینه ساز انحراف افراد شهوات ران است که باید از آن پرهیز شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
هرکس با زن نامحرم شوخی کند، برای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال زندانی می گردد.11
4. عفت در رفتار
لازمه حضور اجتماعی زن و مشارکت وی در عرصه های اجتماعی، گاه ارتباط و معاشرت با مردان است که این معاشرت، عفت در روابط اجتماعی را اقتضا می کند و دارای شرایطی است که از جمله آن:
الف) پرهیز از خلوت با نامحرم
یکی از مهم ترین موارد عفت در ارتباط با نامحرم، پرهیز از خلوت با او و حضور در مکانی به تنهایی است. اهمیت این مسئله تا آنجاست که پیامبر بر عدم اختلاط آنان با مردان تأکید نموده و می فرماید: بر زنان است که دسوت نداشته باشند در خلوت با مردان بنشینند.12
ب) پرهیز از مصافحه
پیامبر فرمود: (هرکس به طور حرام با زنی مصافحه کند [با او دست بدهد] غضب حق تعالی را برای خود خریده است).13
ج) پرهیز از تبرج
پرهیز از خودنمایی و جلوه گری در مقابل نامحرم دستور صریح قرآن کریم به زنان پیامبر است که شامل تمامی زنان مسلمان می شود:
وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَی و... (احزاب: 33)
و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت های خود را آشکار نکنید...
همچنین باید از استعمال عطر و بوی خوش در هنگام معاشرت با نامحرم پرهیز شود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: (هز زنی که خود را خوش بو کند و از خانه خارج شود، مورد لعنت قرار می گیرد تا به خانه مراجعت کند).14
پی نوشتها:
1. اعراف: 22.
2. آنچه زنان و دختران درباره حجاب باید بدانند، به اهتمام دفتر مشاور رئیس سازمان در امور جوانان، نشر سروش، 1383، چ 1، ص 40.
3. حر عاملی، وسائل الشیعه، مکتب الاسلامیه، تهران، چ 7، 1373، ج 5، ص 37.
4. جامع السعادات فی موجبات النجاة، مولا محمد مهدی نراقی، تصحیح سید محمد کلانتر و محمدرضا مظفر، قم، اسماعیلیان، چ 3، ج 3، ص 163.
5. بحارالانوار، ج 73، ص 358.
6. نور: 30 و 31. محدوده و مشخصات این حکم در فقه و رسالههای علمیه مشخص شده است.
7. حسین شیخالاسلامی، ترجمه غررالحکم و دررالکلم، قم، انتشارات انصارایان، ج 2، ص 1087.
8. همان، ج 2، ص 1086.
9. وسائل الشیعیه، ج 7، ص 138.
10. تفسیر نمونه، ج 17، ص 290.
11. وسائل الشیعه، ج 14، ص 133.
12همان.
13. همان، ص 142.
14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، انتشارات کتابچی، 1373، چ 4 ، ج 103، ص 247 ، ح 27.
www.irc.ir
- [سایر] با سلام. عده ای از روانشناسان حیا و عفاف را امری اکتسابی می دانند که در دوران کودکی والدین به فرزندانشان آموزش می دهند. چه دلیلی برای فطری بودن به امور وجود دارد؟
- [سایر] گفته شد، دین امری فطری است،در حالی که احساس می شود دین امری موروثی در خانوادهها شده است؟ در این باره توضیح دهید؟
- [سایر] مفهوم عفاف را به طور کامل توضیح دهید.
- [سایر] رابطه حیا، عفاف و حجاب را بیان نمایید.
- [سایر] ویژگی های شناخت فطری چیست؟ و آیا شناخت فطری اختصاص به توحید دارد؟ (با ذکر منبع)
- [سایر] آیا یوسف و زلیخا، نمادی از «عشق» هستند یا حماسهای از «عفاف»؟!
- [سایر] از نظر قرآن کریم آیا عفاف بدون حجاب برای اخلاق کافی است؟
- [سایر] آیا یوسف و زلیخا، نمادی از «عشق» هستند یا حماسهای از «عفاف»؟!
- [سایر] حجاب و عفاف فاطمه زهرا(سلام الله علیها) چگونه بوده و سیره ایشان را بیان کنید.
- [سایر] حجاب و عفاف فاطمه زهرا(سلام الله علیها) چگونه بوده و سیره ایشان را بیان کنید؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مسلمانی که از اسلام برگردد و کافر شود مرتد نامیده می شود معنی کفر در مساله گذشت و مرتد دو قسم است فطری وملی مرتد فطری کسی است که از پدر و مادری متولد شده باشد که هردو یا یکی از ان دو مسلمان باشند و بعد از بلوغ و کمال عقل با اختیار از اسلام برگردد و مرتد ملی کسی است که از پدر و مادر کافر متولد شده باشد و بعد از مسلمان شدن از اسلام برگردد
- [آیت الله سیستانی] مسلمانی که از اسلام خارج شود و کفر را اختیار کند ، مرتد نامیده میشود ، و مرتد بر دو قسم است : مرتد فطری ، و مرتد ملی ، و مرتد فطری کسی است که پدر و مادر او ، یا یکی از آنها در هنگام بدنیا آمدن او مسلمان باشند و خود او نیز پس از تمیز مسلمان باشد ، و سپس کافر شود ، و مرتد ملی مقابل آن است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مردی که مسلمانزاده است اگر مرتد شود، زنش بر او حرام میشود، و آن زن باید به مقداری که در احکام طلاق گفته میشود عدّه وفات نگه دارد، و در اصطلاح به چنین شخصی مرتد فطری میگویند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اجیر باید عمل را به قصد اطاعت امری که میت به آن مأمور بوده به جا آورد ولی اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه کند کافی نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که مسلمان زاده است چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّة وفات نگهدارد . ودر اصطلاح به چنین شخصی مُرْتَدّ فطری می گویند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که پدر یا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بوده اند، چنانچه مرتد شود زنش بر او حرام می شود و باید به مقداری که در احکام طلاق گفته می شود عدّه وفات نگهدارد و در اصطلاح فقهاء به چنین شخصی مرتد فطری می گویند.
- [آیت الله اردبیلی] مرتد بر دو قسم است: اوّل: مرتدّ فطری، و او شخصی است که پدر و مادرش و یا یکی از آنها هنگام انعقاد نطفه او و هنگام تولدش مسلمان بودهاند و وی تا هنگام بلوغ، تحت سرپرستی و تربیت دینی آنها و یا کسی بوده که اجمالاً مقیّد به شرع اسلام و احکام آن بوده است و پس از بلوغ، اظهار اسلام نموده و سپس از دین اسلام خارج شده و آن را اظهار نموده است و اگر یکی از این قیود نیز موجود نباشد، احکام مرتدّ فطری بر وی جاری نمیشود. دوم: مرتدّ ملّی، و او شخصی است که هنگام انعقاد نطفه یا هنگام تولّدش هیچ کدام از پدر و یا مادرش مسلمان نبودهاند و پس از بلوغ، اظهار اسلام نموده و سپس از دین اسلام خارج شده است.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر یک از مالک و عامل می توانند بر دیگری امری را که شرعا جایز است شرط کنند مثل ان که یکی بر دیگری شرط کند که مالی بپردازد یا کاری انجام دهد و وفای به این شرط واجب است هر چند عامل تجارت و عمل را انجام ندهد یا انجام داده و سودی حاصل نشده باشد
- [آیت الله اردبیلی] کسی که میخواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد، باید سی و یک روز آن را پیدرپی بگیرد و اگر به سبب پیش آمدن امری که عرفا عذر محسوب میشود، پس از سی و یک روز پشت سر هم بودن روزهها به هم بخورد، اشکال ندارد و لازم نیست پس از آن بقیه روزهها را پی در پی بگیرد.
- [آیت الله بهجت] جواز فرو بردن اخلاط سر و سینه، در صورتی که در غیر حال روزه امری عادی باشد و به فضای دهان نرسیده باشد، خالی از وجه نیست و اگر به فضای دهان رسید و آن را فرو برد، بنابر احتیاط واجب روزه را باطل میکند.