‌ آیا‌‌ ‌کشش و کوشش بین زن و مرد نابرابر و به نفع مرد نیست؟‌
‌محور اصلی تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه و تهذیب که برنامه رسمی پیام‌آوران الهی است، گوهر ‌ذات انسان است که موجودی است مجرّد، از این جهت نه مذکر است و نه مؤنث چنانچه در مباحث ‌کتاب به طور مبسوط بیان شد و آنچه بین زن و مرد فرق است گذشته از ساختار بدن که ابزار روح ‌مجرّد انسانی است، برخی از شؤون نفس مجرد می‌باشد و آن این که روحِ مجرّد مرد بعضی از ‌اوصاف و بینش‌ها و گرایش‌های خاص دارد که با تجرّد نفس او سازگار است وروح مجرّد زن نیز برخی ‌از اوصاف مخصوص دارد که آن هم با تجرّد نفس انسانی منافات ندارد، و اگر وظایف مشترک زن و مرد ‌بررسی شود معلوم خواهد شد که خطوط جامعِ تعلیم و تزکیه که مهم‌ترین رسالت انبیا علیهم ‌السلام است در آنها حضور دارد و اگر به وظایف خاص هر کدام از دو صنف مزبور نگاه شود، معلوم ‌خواهد شد، وظایف اختصاصی هر کدام نیز به منزله شرح همان متن جامع و مشترک است و هرگز ‌مبائن با متن مشترک نمی‌باشد. غرض آن که اگر برخی از اوصاف در زن جلوه بیشتری دارد مانند ‌عاطفه، نه مباین با تجرّد روح او است و نه منافی با هدف مشترک و نه موجب کاهش جنبه عقلی و ‌علمی او است، چنانکه به آن اشاره شد. از اینجا روشن می‌شود که اگر مدار اصلی زندگی ‌خانوادگی و پیوند نکاح بررسی شود، روشن خواهد شد که هم زن درصدد جذب وِداد و گرایش دل ‌مرد است و هم مرد در تلاش برای جذب قلب زن می‌باشد و هرگز رابطه جذبه و کوشش نابرابر ‌نیست تا زن درصدد شکار قلب مرد باشد و مرد در پی شکار جسم زن، مگر پیوندهای ناروا که خارج ‌از قلمرو بحث کنونی و بیرون از ساحتِ مقدس زنی است که تجرّد روح او چون مرد مدار بحث است.‌ ‌( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 360 361.)‌
عنوان سوال:

‌ آیا‌‌ ‌کشش و کوشش بین زن و مرد نابرابر و به نفع مرد نیست؟‌


پاسخ:

‌محور اصلی تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه و تهذیب که برنامه رسمی پیام‌آوران الهی است، گوهر ‌ذات انسان است که موجودی است مجرّد، از این جهت نه مذکر است و نه مؤنث چنانچه در مباحث ‌کتاب به طور مبسوط بیان شد و آنچه بین زن و مرد فرق است گذشته از ساختار بدن که ابزار روح ‌مجرّد انسانی است، برخی از شؤون نفس مجرد می‌باشد و آن این که روحِ مجرّد مرد بعضی از ‌اوصاف و بینش‌ها و گرایش‌های خاص دارد که با تجرّد نفس او سازگار است وروح مجرّد زن نیز برخی ‌از اوصاف مخصوص دارد که آن هم با تجرّد نفس انسانی منافات ندارد، و اگر وظایف مشترک زن و مرد ‌بررسی شود معلوم خواهد شد که خطوط جامعِ تعلیم و تزکیه که مهم‌ترین رسالت انبیا علیهم ‌السلام است در آنها حضور دارد و اگر به وظایف خاص هر کدام از دو صنف مزبور نگاه شود، معلوم ‌خواهد شد، وظایف اختصاصی هر کدام نیز به منزله شرح همان متن جامع و مشترک است و هرگز ‌مبائن با متن مشترک نمی‌باشد. غرض آن که اگر برخی از اوصاف در زن جلوه بیشتری دارد مانند ‌عاطفه، نه مباین با تجرّد روح او است و نه منافی با هدف مشترک و نه موجب کاهش جنبه عقلی و ‌علمی او است، چنانکه به آن اشاره شد. از اینجا روشن می‌شود که اگر مدار اصلی زندگی ‌خانوادگی و پیوند نکاح بررسی شود، روشن خواهد شد که هم زن درصدد جذب وِداد و گرایش دل ‌مرد است و هم مرد در تلاش برای جذب قلب زن می‌باشد و هرگز رابطه جذبه و کوشش نابرابر ‌نیست تا زن درصدد شکار قلب مرد باشد و مرد در پی شکار جسم زن، مگر پیوندهای ناروا که خارج ‌از قلمرو بحث کنونی و بیرون از ساحتِ مقدس زنی است که تجرّد روح او چون مرد مدار بحث است.‌

‌( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 360 361.)‌





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین