ازدواج و تشکیل خانواده، برای هر مرد و زنی آثار و فواید مهمی دارد. عمدهترین اهداف تشکیل خانواده عبارت است از:(1) أ. نخستین و آشکارترین اثر تشکیل خانواده، تأمین نیاز جنسی زن و مرد است. زن و مرد از نظر جسمی دو جنس مخالفند و به تدریج که بالغ میشوند، نیاز جنسی خاصّی در آن ها پدید میآید که هریک را به دیگری متمایل میسازد. تأمین این نیاز جنسی در نظام ارزشی اسلام، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه با رعایت ضوابط و شرایط، کاری پسندیده و مقدّس به شمار میرود. همه نیازها و تمایل های انسان، بر اساس حکمت خداوند در او به ودیعه نهاده شده است و هدفی خاص را دنبال میکند. در این میان، نکته قابل ملاحظه مورد توجّه اسلام قرار گرفته، این است که نیازهای انسان متعدّد است و انسان باید همه آن ها را به طور متعادل و متوازن تأمین کند تا به کمال لایق انسانی دست یابد; از این رو هریک از نیازهای خود را باید به صورتی تأمین کند که مانع تأمین دیگر نیازهای او نشود و در رشد طبیعی و همه جانبه اش اختلال ایجاد نکند. رعایت این حقیقت در باره نیاز جنسی و تأمین آن، اقتضا دارد که اوّلا بلوغ جنسی به طور طبیعی و در وقت مناسب خود پدید آید تا منشأ بحران و ناهماهنگی نشود; انسان را به ورطه سقوط نکشاند و جلو رشد و کمال های دیگر او را نگیرد; بنابراین لازم است محیط زندگی و جامعه انسانی از وجود عواملی که باعث بلوغ زودرس میشود و کودکان و نوجوانان را از مسیر اصلی رشد و کمال خود به مسیرهای انحرافی میکشاند، پاک و پالایش شود. ثانیاً پس از بلوغ جنسی نیز باید تأمین این نیاز، با تأمین نیازهای دیگر انسان هماهنگ و همراه باشد و فقط نیاز جنسی، همه ذهن و فکر انسان را به خود مشغول نسازد; چرا که در این صورت، انسان موجودی تک بعدی و حیوانی خواهد شد و بخش عمده ای از نیازها و کمال های وجود خود را فراموش خواهد کرد و این، خسارتی بزرگ است که باعث سقوط انسان میشود. بدیهی است که این هدف به تنهایی کافی نیست و نمیتواند یگانه علّت تشکیل زندگی خانوادگی باشد; زیرا بدون تشکیل خانواده هم، دستیابی به چنین هدفی امکان پذیر است. ب. دوّمین هدف از تشکیل خانواده، پیدایش آرامش روانی میان همسران است. قرآن کریم در این باره میفرماید: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ.(2) و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانه هایی است برای کسانی که میاندیشند. در واقع، هریک از مرد و زن به تنهایی ناقص است و نیاز به دیگری دارد و این نقص، با تشکیل خانواده برطرف، و آرامش برای هر دو طرف حاصل میشود. ج. هدف سوم، پیدایش (مودّت) و (رحمت) و عواطف متقابل میان همسران است. (مودّت) به معنای ظاهر ساختنِ محبّت، و (رحمت)، نوعی تأثّرِ روحی و نفسانی است که از مشاهده نیاز طرفِ مقابل حاصل میشود و شخص را به رفع نیازِ وی و میدارد. این حالت، پیوسته به صورت یک کنش و واکنش متقابل میان همسران ادامه مییابد و عواطفی عمیق تر و بادوام تر میان آن دو ایجاد خواهد کرد که وحدت و استحکام بنیان خانواده را در پی دارد و پرتو آن به فرزندانشان نیز سرایت خواهد کرد. در آیه ای که گذشت، خداوند در حقیقت به یکی از نیازهای اصیل انسان اشاره میکند که ریشه فطری دارد و جز در زندگی خانوادگی به صورت کامل ارض نمیشود. انسان، به ویژه در سنّ بلوغ، احساس نیاز میکند که کسی را دوست داشته باشد و کسی نیز او را دوست داشته باشد; از این رو هر روز به کسی دل میبندد و پس از آن که در عشق خود شکست خورد، دنبال دیگری میرود. کم نیستند جوانانی که بهترین فصل زندگی و بخش عمده ای از سرمایه عمر خود را در این موضوع هدر میدهند و سرانجام با اعصابی فرسوده، از زندگی و جامعه بریده، به گوشه گیری روی میآورند. باید توجّه داشت که راه درست تأمین این نیاز روحی و ایجاد رابطه عاطفی ر میتوان در یک ازدواج حساب شده جُست و محبوب خود را یافت. در این صورت انسان میداند که باید به چه کسی عشق بورزد و متقابلا مورد عشق و محبّت همسر خویش نیز قرار خواهد گرفت و در زندگی پر از صفا و صمیمیّت، هر دو به زندگی خود ادامه خواهند داد. با این فرض، در چارچوب اصول اخلاقی و ارزش های دینی، این نیازِ عمیقِ عاطفی و روانی اشباع خواهد شد. خانواده هایی که به این ترتیب و با رعایت اصول اخلاقی و در پوشش رعایت ارزش های والای دینی تشکیل میشوند، از نوعی صفا و صمیمیّت و لذّت در زندگی خود بهره میبرند که دیگران از آن بی بهره و بی خبرند. در جوامعی که روابط جنسی، آزاد است، همسران اغلب گرفتارِ اضطراب روحی میشوند و آرامش لازم ر نمییابند. افزون بر این، در این جوامع به طور معمول عشقِ جدّی و با دوامی در خانواده پید نمیشود و همیشه احساس کمبود عاطفی خواهند داشت. د. چهارمین و عمدهترین هدفِ تشکیل خانواده، تأمین نیازِ انسان به داشتن فرزند و تکثیر نسل انسان ها است. علاقه به داشتن فرزند، نیازی فطری است. در هر پدر و مادری، علاقه پدری و مادری وجود دارد که شاید بتوان گفت: این علاقه در مادر بیش تر است. پیدایش فرزند، خانواده را وارد مرحله جدیدی میکند و اعضای دیگری واردِ خانواده خواهند شد که نسل بعد را تشکیل میدهند و پایه تشکیل جامعه آینده خواهد شد. از سوی دیگر، هنگامی که اعضای جامعه گسترش مییابند و روابط خانوادگی و خویشاوندی در آن ها ضعیف و فاصله آن ها از هم زیاد میشود، این ارزش های اجتماعی هستند که جایگزینِ رابطه خویشاوندی و فامیلی شده، وحدت و همبستگی جامعه را تضمین و تأمین میکنند; ارزش هایی که اسلام بر آن ها تکیه کرده و آن ها را بر عقاید و بینش خاصّ خود استوار ساخته است; ولی باید توجّه داشت که انتقال این ارزش ها و عقاید به اعضای آینده جامعه نیز به عهده خانواده است که هرچه خانواده در این راه موفّق تر باشد و بتواند فرزندان شایسته تری پرورش و تحویل جامعه بدهد، آینده جامعه، بهتر و روشن تر خواهد بود و اگر در مسأله رشد و تربیت فرزند کوتاهی شود، آینده جامعه تهدید خواهد شد. کارهایی که اعضای خانواده در مسیر تأمین این اهداف انجام میدهند، به دو نوع اصلی تقسیم میشود: أ. کارهایی که از همه اعضای خانواده ساخته است و همه، به طور یکسان میتوانند با انجام آن ها در تأمین این اهداف مؤثّر باشند. ب. کارهایی که از همه اعضا ساخته نیست; بلکه به تناسب ویژگی های جسمی و روانی اعضا، هریک از آن ها از فردِ خاصّی ساخته است و انجام آن از توانِ اعضای دیگر خارج خواهد بود و بر همین اساس، به طور طبیعی، نوعی تقسیم کار بین اعضای خانواده شکل میگیرد; برای مثال ایفای نقشی که زن در محیط خانواده میتواند داشته باشد، هیچ گاه در توان مرد نیست. زن با توجّه به ویژگی ساختمان طبیعی و جسمانی اش میتواند باردار شود و پس از وضع حمل، قادر است کودک خود را با شیری که در سینه دارد، تغذیه کند و با توجّه به ویژگیهای روانیِ مادرانه، او را پرورش دهد; امّا این گونه کارها از مرد که دارای ویژگی های جسمانی و روانیِ دیگری است برنمی آید. مرد نیز با توجّه به خصوصیات جسمانی و روانیِ خود میتواند وظایفی را در مسیر تأمین اهداف خانواده بر عهده بگیرد که زن به انجام آن ها توانا نیست; پس تفاوت نقش زن و مرد در تأمینِ اهداف خانواده، به تمایز ویژگی های روحی و جسمی آنان مربوط میشود. در سنجشی کلّی میتوان گفت که به طور معمول زن از نظر احساسات و عواطف، و مرد هم از نظر تدبیر و تعقّل قوی تر، و از آن جا که محیط خانواده، هم به تدبیر و هم به پرورش و تربیت نیاز دارد، این تقسیم کار به شکل طبیعی پدید میآید که مرد به اداره خانواده و تأمین نیازهای اقتصادی آن بپردازد و زن که از عشق و احساس به فرزندان خود لبریز است و بیش تر میتواند آن ها را تحمّل کند، پرورش فرزندان را برعهده گیرد; بنابراین، بررسی دقیقِ اخلاق در خانواده و شناختِ احکام و ارزش هایی که اسلام در این زمینه مطرح کرده است تا حدّ بسیاری به شناخت خصوصیات جسمی و روحی هریک از اعضای خانواده و نقش های ویژه ای که میتوانند ایفا کنند، بستگی دارد. 1. ر.ک: محمّد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 70; همو، فلسفه حقوق، چ 1، مرکز انتشارات مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، 1377 ش، ص 215219; همو، جزوه حقوق و سیاست در قرآن، درس 209. 2. روم (30)، 21.
ازدواج و تشکیل خانواده، برای هر مرد و زنی آثار و فواید مهمی دارد. عمدهترین اهداف تشکیل خانواده عبارت است از:(1)
أ. نخستین و آشکارترین اثر تشکیل خانواده، تأمین نیاز جنسی زن و مرد است. زن و مرد از نظر جسمی دو جنس مخالفند و به تدریج که بالغ میشوند، نیاز جنسی خاصّی در آن ها پدید میآید که هریک را به دیگری متمایل میسازد.
تأمین این نیاز جنسی در نظام ارزشی اسلام، نه تنها نکوهیده نیست، بلکه با رعایت ضوابط و شرایط، کاری پسندیده و مقدّس به شمار میرود. همه نیازها و تمایل های انسان، بر اساس حکمت خداوند در او به ودیعه نهاده شده است و هدفی خاص را دنبال میکند. در این میان، نکته قابل ملاحظه مورد توجّه اسلام قرار گرفته، این است که نیازهای انسان متعدّد است و انسان باید همه آن ها را به طور متعادل و متوازن تأمین کند تا به کمال لایق انسانی دست یابد; از این رو هریک از نیازهای خود را باید به صورتی تأمین کند که مانع تأمین دیگر نیازهای او نشود و در رشد طبیعی و همه جانبه اش اختلال ایجاد نکند.
رعایت این حقیقت در باره نیاز جنسی و تأمین آن، اقتضا دارد که اوّلا بلوغ جنسی به طور طبیعی و در وقت مناسب خود پدید آید تا منشأ بحران و ناهماهنگی نشود; انسان را به ورطه سقوط نکشاند و جلو رشد و کمال های دیگر او را نگیرد; بنابراین لازم است محیط زندگی و جامعه انسانی از وجود عواملی که باعث بلوغ زودرس میشود و کودکان و نوجوانان را از مسیر اصلی رشد و کمال خود به مسیرهای انحرافی میکشاند، پاک و پالایش شود. ثانیاً پس از بلوغ جنسی نیز باید تأمین این نیاز، با تأمین نیازهای دیگر انسان هماهنگ و همراه باشد و فقط نیاز جنسی، همه ذهن و فکر انسان را به خود مشغول نسازد; چرا که در این صورت، انسان موجودی تک بعدی و حیوانی خواهد شد و بخش عمده ای از نیازها و کمال های وجود خود را فراموش خواهد کرد و این، خسارتی بزرگ است که باعث سقوط انسان میشود.
بدیهی است که این هدف به تنهایی کافی نیست و نمیتواند یگانه علّت تشکیل زندگی خانوادگی باشد; زیرا بدون تشکیل خانواده هم، دستیابی به چنین هدفی امکان پذیر است.
ب. دوّمین هدف از تشکیل خانواده، پیدایش آرامش روانی میان همسران است.
قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیات لِقَوْم یَتَفَکَّرُونَ.(2)
و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میانتان مودّت و رحمت قرار داد. در این، نشانه هایی است برای کسانی که میاندیشند.
در واقع، هریک از مرد و زن به تنهایی ناقص است و نیاز به دیگری دارد و این نقص، با تشکیل خانواده برطرف، و آرامش برای هر دو طرف حاصل میشود.
ج. هدف سوم، پیدایش (مودّت) و (رحمت) و عواطف متقابل میان همسران است. (مودّت) به معنای ظاهر ساختنِ محبّت، و (رحمت)، نوعی تأثّرِ روحی و نفسانی است که از مشاهده نیاز طرفِ مقابل حاصل میشود و شخص را به رفع نیازِ وی و میدارد. این حالت، پیوسته به صورت یک کنش و واکنش متقابل میان همسران ادامه مییابد و عواطفی عمیق تر و بادوام تر میان آن دو ایجاد خواهد کرد که وحدت و استحکام بنیان خانواده را در پی دارد و پرتو آن به فرزندانشان نیز سرایت خواهد کرد.
در آیه ای که گذشت، خداوند در حقیقت به یکی از نیازهای اصیل انسان اشاره میکند که ریشه فطری دارد و جز در زندگی خانوادگی به صورت کامل ارض نمیشود. انسان، به ویژه در سنّ بلوغ، احساس نیاز میکند که کسی را دوست داشته باشد و کسی نیز او را دوست داشته باشد; از این رو هر روز به کسی دل میبندد و پس از آن که در عشق خود شکست خورد، دنبال دیگری میرود. کم نیستند جوانانی که بهترین فصل زندگی و بخش عمده ای از سرمایه عمر خود را در این موضوع هدر میدهند و سرانجام با اعصابی فرسوده، از زندگی و جامعه بریده، به گوشه گیری روی میآورند.
باید توجّه داشت که راه درست تأمین این نیاز روحی و ایجاد رابطه عاطفی ر میتوان در یک ازدواج حساب شده جُست و محبوب خود را یافت. در این صورت انسان میداند که باید به چه کسی عشق بورزد و متقابلا مورد عشق و محبّت همسر خویش نیز قرار خواهد گرفت و در زندگی پر از صفا و صمیمیّت، هر دو به زندگی خود ادامه خواهند داد. با این فرض، در چارچوب اصول اخلاقی و ارزش های دینی، این نیازِ عمیقِ عاطفی و روانی اشباع خواهد شد. خانواده هایی که به این ترتیب و با رعایت اصول اخلاقی و در پوشش رعایت ارزش های والای دینی تشکیل میشوند، از نوعی صفا و صمیمیّت و لذّت در زندگی خود بهره میبرند که دیگران از آن بی بهره و بی خبرند.
در جوامعی که روابط جنسی، آزاد است، همسران اغلب گرفتارِ اضطراب روحی میشوند و آرامش لازم ر نمییابند. افزون بر این، در این جوامع به طور معمول عشقِ جدّی و با دوامی در خانواده پید نمیشود و همیشه احساس کمبود عاطفی خواهند داشت.
د. چهارمین و عمدهترین هدفِ تشکیل خانواده، تأمین نیازِ انسان به داشتن فرزند و تکثیر نسل انسان ها است. علاقه به داشتن فرزند، نیازی فطری است. در هر پدر و مادری، علاقه پدری و مادری وجود دارد که شاید بتوان گفت: این علاقه در مادر بیش تر است. پیدایش فرزند، خانواده را وارد مرحله جدیدی میکند و اعضای دیگری واردِ خانواده خواهند شد که نسل بعد را تشکیل میدهند و پایه تشکیل جامعه آینده خواهد شد.
از سوی دیگر، هنگامی که اعضای جامعه گسترش مییابند و روابط خانوادگی و خویشاوندی در آن ها ضعیف و فاصله آن ها از هم زیاد میشود، این ارزش های اجتماعی هستند که جایگزینِ رابطه خویشاوندی و فامیلی شده، وحدت و همبستگی جامعه را تضمین و تأمین میکنند; ارزش هایی که اسلام بر آن ها تکیه کرده و آن ها را بر عقاید و بینش خاصّ خود استوار ساخته است; ولی باید توجّه داشت که انتقال این ارزش ها و عقاید به اعضای آینده جامعه نیز به عهده خانواده است که هرچه خانواده در این راه موفّق تر باشد و بتواند فرزندان شایسته تری پرورش و تحویل جامعه بدهد، آینده جامعه، بهتر و روشن تر خواهد بود و اگر در مسأله رشد و تربیت فرزند کوتاهی شود، آینده جامعه تهدید خواهد شد.
کارهایی که اعضای خانواده در مسیر تأمین این اهداف انجام میدهند، به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
أ. کارهایی که از همه اعضای خانواده ساخته است و همه، به طور یکسان میتوانند با انجام آن ها در تأمین این اهداف مؤثّر باشند.
ب. کارهایی که از همه اعضا ساخته نیست; بلکه به تناسب ویژگی های جسمی و روانی اعضا، هریک از آن ها از فردِ خاصّی ساخته است و انجام آن از توانِ اعضای دیگر خارج خواهد بود و بر همین اساس، به طور طبیعی، نوعی تقسیم کار بین اعضای خانواده شکل میگیرد; برای مثال ایفای نقشی که زن در محیط خانواده میتواند داشته باشد، هیچ گاه در توان مرد نیست. زن با توجّه به ویژگی ساختمان طبیعی و جسمانی اش میتواند باردار شود و پس از وضع حمل، قادر است کودک خود را با شیری که در سینه دارد، تغذیه کند و با توجّه به ویژگیهای روانیِ مادرانه، او را پرورش دهد; امّا این گونه کارها از مرد که دارای ویژگی های جسمانی و روانیِ دیگری است برنمی آید.
مرد نیز با توجّه به خصوصیات جسمانی و روانیِ خود میتواند وظایفی را در مسیر تأمین اهداف خانواده بر عهده بگیرد که زن به انجام آن ها توانا نیست; پس تفاوت نقش زن و مرد در تأمینِ اهداف خانواده، به تمایز ویژگی های روحی و جسمی آنان مربوط میشود. در سنجشی کلّی میتوان گفت که به طور معمول زن از نظر احساسات و عواطف، و مرد هم از نظر تدبیر و تعقّل قوی تر، و از آن جا که محیط خانواده، هم به تدبیر و هم به پرورش و تربیت نیاز دارد، این تقسیم کار به شکل طبیعی پدید میآید که مرد به اداره خانواده و تأمین نیازهای اقتصادی آن بپردازد و زن که از عشق و احساس به فرزندان خود لبریز است و بیش تر میتواند آن ها را تحمّل کند، پرورش فرزندان را برعهده گیرد; بنابراین، بررسی دقیقِ اخلاق در خانواده و شناختِ احکام و ارزش هایی که اسلام در این زمینه مطرح کرده است تا حدّ بسیاری به شناخت خصوصیات جسمی و روحی هریک از اعضای خانواده و نقش های ویژه ای که میتوانند ایفا کنند، بستگی دارد.
1. ر.ک: محمّد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 70; همو، فلسفه حقوق، چ 1، مرکز انتشارات مؤسّسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، 1377 ش، ص 215219; همو، جزوه حقوق و سیاست در قرآن، درس 209.
2. روم (30)، 21.
- [سایر] با تشکیل خانواده چه وظایفی بر عهده زن و مرد می افتد؟
- [سایر] ماهیت نفقۀ زن که از نظر اسلام بر مرد واجب است چیست؟ و هدف و فلسفۀ این وجوب با شرایطش چه می باشد؟
- [سایر] هدف فراماسون ها از تشکیل دین نوین جهانی چیست؟
- [سایر] نقش و هدف اهل البیت چیست؟
- [سایر] نقش زنان و دختران در تحقق اهداف دفاعی چیست؟
- [سایر] نقش مدیریت در تحقق اهداف علمی کشور چگونه است ؟
- [سایر] تأثیر و نقش ایمان و اسلام خانواده در اسلام و ایمان فرزندان آن چیست و آیا اگر ما در خانوادهای غیر از خانواده شیعه و یا غیر مسلمان و یا...، به دنیا آمده بودیم، همان مذهب و دین را نمیداشتیم؟!
- [سایر] هدف از تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی؟ آیا انقلاب فرهنگی به تمام اهداف خود دست یافت؟
- [سایر] نقش زنان و دختران در تحقق اهداف دفاعی در مقابل دشمنان چیست؟
- [سایر] نقش زنان و دختران در تحقق اهداف دفاعی در مقابل دشمنان چیست؟
- [آیت الله مظاهری] دیه مرد مسلمان هزار مثقال شرعی طلا (هر مثقال هیجده نخود) است و دیه زن نصف مرد است.
- [آیت الله سبحانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید ولی مرد مسلمان می تواند با زن های کافر به طور موقت ازدواج کند.
- [آیت الله بهجت] زن مسلمان، نمیتواند با مرد غیر مسلمان ازدواج نماید و مرد مسلمان هم نمیتواند با زنان کافری که اهل کتاب نیستند، ازدواج کند، ولی با زنانی که یهودی و یا نصرانی باشند، موقتاً بهصورت صیغه میتواند ازدواج نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] شیر دادنی که علت محرم شدن است به دو چیز ثابت می شود اول یقین یا اطمینان پیدا کند دوم شهادت دو مرد عادل یا یک مرد و دو زن یا چهار زن که عادل باشند ولی باید هریک بر شرایط شیر دادن هم شهادت بدهند مثلا بگویند ما دیده ایم که فلان بچه بیست و چهار ساعت از پستان فلان زن شیر خورده و چیزی هم در بین نخورده و همچنین سایر شرطهارا که در مساله گذشت شرح دهند
- [آیت الله مکارم شیرازی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، ولی مرد مسلمان می¬تواند با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری ازدواج کند.
- [آیت الله مظاهری] مسلمانان باید نگاه شهوتانگیز به یکدیگر نداشته باشند، غیر از زن به شوهرش یا شوهر به زنش، و فرقی نیست که آن نگاه به نامحرم باشد یا- العیاذ باللَّه- به محرم نظیر مادر و خواهر و مادر زن و مانند اینها، مرد به زن باشد یا زن به مرد، مرد به مرد باشد یا زن به زن، و خلاصه کلام اینکه هر نگاهی که محرّک شهوت جنسی باشد، در اسلام حرام، بلکه تخیّلها و وسوسهها که محرّک شهوت باشد و مربوط به زن و شوهر نباشد، حرام است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر درآید، همچنین مرد مسلمان نمی تواند بنابر احتیاط با زن کافر ازدواج دائم کند ولی ازدواج موقت با زنان اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در اید و مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی متعه کردن زنهای اهل کتاب یعنی یهود و نصاری مانعی ندارد و بنابر احتیاط مستحب ازدواج دایم با انها ننماید ولی نمی تواند با زن های اهل کتاب بدون رضایت زن مسلمان خود ازدواج دایم یا موقت نماید و بعضی از فرقه ها از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خودرا مسلمان می دانند و در حکم کفارند مرد و زن مسلمان نمی توانند با انها به طور دایم یا موقت ازدواج نمایند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر در آید؛ مرد مسلمان هم نمی تواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند؛ ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد و بنا بر احتیاط استحبابی عقد دائمی با آنها ننماید و بعضی از فرق از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خود را مسلمان می دانند؛ در حکم کفارند و مرد و زن مسلمان نمی توانند با آنها به طور دائم یا انقطاع ازدواج نمایند.
- [آیت الله خوئی] زن مسلمان نمیتواند به عقد کافر درآید، مرد مسلمان هم نمیتواند با زنهای کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ولی صیغه کردن زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری مانعی ندارد، و بنابر احتیاط استحبابی عقد دائمی با آنها ننماید و بعضی از فرق از قبیل خوارج و غلات و نواصب که خود را مسلمان میدانند در حکم کفارند، و مرد و زن مسلمان نمیتوانند با آنها به طور دائم یا انقطاع ازدواج نمایند.