هر چند این مسألة، به اصطلاح یک مسألة متافیزیکی است و به فلسفه کلی و ماوراء الطبیعه مربوط است، ولی از دو نظر شایستگی دارد که در ردیف مسائل عملی و اجتماعی نیز قرار گیرد: یکی از این نظر که طرز تفکری که شخص در این مسأله پیدا می‌کند، در زندگی عملی و روش اجتماعی و کیفیت برخورد و مقابله او با حوادث مؤثر است. بدیهی است که روحیه و روش کسی که معتقد است وجودی است دست بسته و تأثیر در سرنوشت ندارد، با کسی که خود را حاکم بر سرنوشت خود می‌داند و معتقد است حرّ و آزاد آفریده شده است، متفاوت است. در صورتی که بسیاری از مسائل فلسفی این گونه نمی‌باشند و در روحیه و عمل و روش زندگی انسان اثر ندارند از قبیل: حدوث و قدم زمانی عالم، تناهی و لا تناهی ابعاد عالم، نظام علل و اسباب و امتناع صدور کثیر از واحد. دیگر، از این جهت که مسأله سرنوشت و قضا و قدر در عین این که از نظر پیدا کردن راه حل، در ردیف مسائل خصوصی است، از نظر عمومیت افرادی که در جستجوی راه حلی برای آن هستند در ردیف مسائل عمومی است یعنی این مسأله از مسائلی است که برای ذهن همه کسانی که فی الجمله توانایی اندیشیدن در مسائل کلی دارند، طرح می‌شود و مورد علاقه قرار می‌گیرد. زیرا هر کسی طبعاً علاقمند است بداند آیا یک سرنوشت محتوم و مقطوعی که تخلف از آن امکان پذیر نیست، مسیر زندگانی او را تعیین می‌کند و او از خود در این راهی که می‌رود اختیاری ندارد؟ یا چنین سرنوشتی در کار نیست و او خود می‌تواند مسیر زندگی خود را تعیین کند. برخلاف سایر مسائل فلسفه کلی که همچنان که از نظر یافتن راه حل، جنبه خصوصی دارند، از جنبه توجه اذهان به جستجو برای یافتن راه حل نیز دارای جنبه خصوصی می‌باشند. مجموعه آثار شهید علامه مطهری ج 1 ج انسان و سرنوشت
هر چند این مسألة، به اصطلاح یک مسألة متافیزیکی است و به فلسفه کلی و ماوراء الطبیعه مربوط است، ولی از دو نظر شایستگی دارد که در ردیف مسائل عملی و اجتماعی نیز قرار گیرد: یکی از این نظر که طرز تفکری که شخص در این مسأله پیدا میکند، در زندگی عملی و روش اجتماعی و کیفیت برخورد و مقابله او با حوادث مؤثر است. بدیهی است که روحیه و روش کسی که معتقد است وجودی است دست بسته و تأثیر در سرنوشت ندارد، با کسی که خود را حاکم بر سرنوشت خود میداند و معتقد است حرّ و آزاد آفریده شده است، متفاوت است. در صورتی که بسیاری از مسائل فلسفی این گونه نمیباشند و در روحیه و عمل و روش زندگی انسان اثر ندارند از قبیل: حدوث و قدم زمانی عالم، تناهی و لا تناهی ابعاد عالم، نظام علل و اسباب و امتناع صدور کثیر از واحد.
دیگر، از این جهت که مسأله سرنوشت و قضا و قدر در عین این که از نظر پیدا کردن راه حل، در ردیف مسائل خصوصی است، از نظر عمومیت افرادی که در جستجوی راه حلی برای آن هستند در ردیف مسائل عمومی است یعنی این مسأله از مسائلی است که برای ذهن همه کسانی که فی الجمله توانایی اندیشیدن در مسائل کلی دارند، طرح میشود و مورد علاقه قرار میگیرد. زیرا هر کسی طبعاً علاقمند است بداند آیا یک سرنوشت محتوم و مقطوعی که تخلف از آن امکان پذیر نیست، مسیر زندگانی او را تعیین میکند و او از خود در این راهی که میرود اختیاری ندارد؟ یا چنین سرنوشتی در کار نیست و او خود میتواند مسیر زندگی خود را تعیین کند. برخلاف سایر مسائل فلسفه کلی که همچنان که از نظر یافتن راه حل، جنبه خصوصی دارند، از جنبه توجه اذهان به جستجو برای یافتن راه حل نیز دارای جنبه خصوصی میباشند.
مجموعه آثار شهید علامه مطهری ج 1 ج انسان و سرنوشت
- [سایر] تفاوت پاپ با ولی فقیه چیست؟ حدود اختیارات پاپ در احکام و مسائل اجتماعی چه قدر است؟
- [سایر] برترین اعمال در شب قدر چه عملی است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا در مسائل سیاسی و اجتماعی غیبت جایز است؟
- [سایر] فرق قضا و قدر و سرنوشت چیست؟ اگر قضا و قدر در زندگی تأثیر دارد، پس سرنوشت چه خواهد بود؟
- [سایر] راه کار های عملی کردن آزادی های اجتماعی و سیاسی با توجه به قانون اساسی چیست؟
- [آیت الله بهجت] کسانی در شب های قدر، به جای نمازهای مستحبی، نماز قضا می خوانند، آیا این نمازها به جای نماز مستحبی قرار می گیرد؟
- [سایر] معنای قضا و قدر و تعیین آن در شب قدر چیست؟
- [سایر] رابطه استخاره با قضا و قدر چیست؟
- [سایر] شرایط و عوامل اجتماعی روانی که باعث بیداری تحریک کودکان در مسائل جنسی میشود چیست؟
- [سایر] منابعی در مورد نقش حضرت زهرا سلام الله علیها در مسایل اجتماعی و سیاسی بیان کنید؟
- [آیت الله مظاهری] برگرداندن نیّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جایز نیست. مسئله 616 - اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان میتواند در بین نماز نیّت را به نماز قضا برگرداند.
- [آیت الله اردبیلی] اجیر باید خود را به جای میّت فرض کند و عبادتهای او را قضا نماید و یا این که عمل خود را به منزله عمل او قرار دهد و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را به او هدیه کند، کافی نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر متوجّه شود، چنانچه عملی که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، باید نیّت کند و روزه او صحیح است و اگر عملی که روزه را باطل میکند انجام داده باشد یا بعد از ظهر متوجّه شود که ماه رمضان است، روزه او باطل میباشد؛ ولی باید تا مغرب عملی که روزه را باطل میکند انجام ندهد و بعد از رمضان نیز آن روزه را قضا نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اجیر باید خود را به جای میت فرض کند و عبادتهای او را به نیابت از او قضا نماید و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آنرا برای او هدیه کند کافی نیست.
- [آیت الله بروجردی] اجیر باید خود را به جای میت فرض کند و عبادتهای او را قضا نماید و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه کند، کافی نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] جائز نیست امام جمعه خطبه ها را آن قدر طولانی کند که وقت نماز بگذرد، و الا باید نماز ظهر را بخواند، زیرا نماز جمعه در خارج وقت آن قضا ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخص نایب باید خود را به جای میت فرض کند و عبادتی را که بر ذمه اوست قضا نماید و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه کند دین او ادا نمی شود.
- [آیت الله نوری همدانی] اجیر باید خود را بجای میت فرض کند و عبادتهای او را قضا نماید و اگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه کند کافی نیست .
- [آیت الله اردبیلی] اگر کافر در ماه رمضان پیش از ظهر مسلمان شود و از اذان صبح تا آن هنگام نیز عملی که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، نمیتواند روزه بگیرد و قضا نیز ندارد.
- [امام خمینی] اجیر باید خود را به جای میت فرض کند و عبادتهای او را قضا نماید، واگر عملی را انجام دهد و ثواب آن را برای او هدیه کند، کافی نیست.