شرایط و عوامل اجتماعی روانی که باعث بیداری تحریک کودکان در مسائل جنسی می‌شود چیست؟
کودک بر حسب طبیعت و آفرینش خود خواستار معرفت است و در جستجوی ایجاد شرایط و امکاناتی است که این معرفت برایش حاصل شود از سوی دیگر گفته بودیم که میل جنسی و حتی حیات آن بعقیده بسیاری از صاحبنظران بصورت طبیعی و یا انجراف در کودکان وجود دارد و جلوه این تمایل از سنین بسیار زود و در آنان دیده می‌شود گو اینکه ماهیت این میل در کودکان کاملاً شناخته شده نیست ولی امری است که به زحمت میتواند قابل انکار باشد. طبیعی است بهنگامی که میل فردی باشد خواهد کوشید در رابطه با ارضای آن معرفت حاصل کند و جوانب آن برای او معلوم باشد. گاهی برای کودک شرایطی پدید می‌آید که در ا) او قادر به کشف و احساس لذت می‌شود جنین احساسی وادارش می‌سازد به جستتجوی آن بپردازد و هر آنگاه که به صحنه‌ای مطابق میل و لذت خود دست یافت تحریک شود. این تحریک گاهی بوسیله خود اوست. زمانی بوسیله دیگران و گاهی هم موقعیت‌ها و شرایط محیطی برای او تحریک کننده‌اند. در تربیت کودک سعی بر این است به والدین و مربیان بیاموزند که چه مراقبت‌هائی در این رابطه داشته باشند که عواقب آن وخیم و ضربات آن برای زندگی حال و آینده کودک شدید و کوبنده نباشد. شرایط اجتماعی- روانی دامنه هیجان جنسی در سراسر زندگی کودک گسترده است، آنچنان که حتی گفتیم در دوران کودکی نیز نشانه‌هائی از آن بچشم میخورد اگر چه رفتار و نیروی آن با نیروی زمان بلوغ قابل مقایسه نباشد. این هیجانات اگر شرایط مساعدی بیابند خود را کاملاً بروز می‌دهند و از وظایف مربیان این است که در این زمینه مراقبت های لازم را معمول دارند اما آن شرایط بسیار و برخی از آنها عبارتند از: الف- شرایط روانی: غرض اما این است که جنبه‌های روانی که در فرد وجود داشته و یا پدید می‌آید سبب تحریک‌ها میل به ارضاها و در مواردی بسیار موجب انحراف‌ها است ما در این جنبه از موارد بسیاری می‌توانیم نام ببریم که برخی از آنها بشرح زیرند: 1- ترس و هیجان: که واکنشی قوی است و در مواردی بسیار با تحریک جنسی همراه است کودکان یا نوجوانانی که از امر در هراس بوده و هیجان زده شوند در جستجوی پناهگاهی بر می‌آیند که در آن خود را از چنان وضع حالتی نجات بخشند و این خود زمینه‌ای برای تحریک‌ها و توجه نسبت به مسأله جنیست را فراهم می‌آورد. 2- اضطراب: یا تشویش بحقیقت ترسی است که ریشه آن در اعماق روان آدمی قرار دارد ولی از نظر ظاهر ناپیداست در سنین کودکی و نوجوانی گاهی افراد را می‌بینیم که برای تسکین تشویشهای ناشی از اضطراب خود متوجه خویش شده و از طریق خود یا دیگران به ارضا می‌پردازند و بدینگونه موجبات آرامش خود را فراهم می‌آورند. 3- ناکامی و محرومیت: عدم بهره مندی از امکانات و شرایط مورد نیاز جسم و روان بهمه صورتهایش موجبات فساد و اختلال شخصیت را در افراد فراهم می‌کند کودکان و یا نوجوانانی که در زمینة امر جداً مورد علاقه‌ای احساس ناکامی و محرومیت کنند بدنبال عوامل و شرایطی میروندکه صورت جبرانی داشته باشد و این پیگیری در مواردی میتواند سبب پیدایش برخی از لغزش ها گردد از جمله بیداری و لغزش جنسی. 4- تفکر و دقت بسیار: نیز در موارد امری که فکر او را شدیداً بخود مشغول داشته تولید تحریک جنسی میکند. وقتی که کودک یا نوجوانی شدیداً درباره امری به فکر فرو می‌رود و درباره مسأله‌ای به تأمیل و دقت می‌پردازد بعلت عدم توان دستیابی به آن امر و از جهت دیگر علاقه شدید به حل آن ممکن ات ناگهان تغییر مسیر دهد و به خود و دستکاری با خود بپردازد و ما جلوه آن را در دانش آموزان می‌بینیم که درگیر امتحان و مدرسه و یا حل مسائل فکری هستند اضطراب و ترس توأم با دقت موجبات برانگیختگی آنها را در زمینه جنسی فراهم میسازد. 5- وجود فشار روانی: مثل استبداد و ایجاد جو اختناق که در بحث قبل نسبت به آن اشاره‌ای داشتیم و نیز محدودیت های بسیار آنچنان که کودک و نوجوان خود را در چارچوب خانه و اطاق محبوس ببینند و تنوعی را برای خویش نیابند ممکن است سبب فرو افتادن در فکر خویش و تحریک لغزش او گردد. 6- تمنای پناه و آرامش: گاهی در کودک ومخصوصاٌ در نوجوانان تحریک جنسی پیدا می‌شود که ریشه علمی آن بحقیقت چیزی نیست، جز احساس نیاز به داشتن تأمین و پناهگاه و یا کسب آرامش روحی و فرار از عواملی که برایش اضطراب انگیز و در آورد بودند سرگری به خود و تن دادن به بازی با خود ممکن است ساعتی او بخود سرگرم داشته و امنیتی اگر چه کاذب و بی دوام برای او فراهم آورد. 7- وجود خشم: که بحقیقت نوعی عامل تحریک است و اساس آن را همانگونه که در قبل گفتیم غلبه خون و سرعت جریان آن در بدن و ایجاد حرارت تشکیل می‌دهد و در نتیجه مرکز عصبی تحریک شده و نعوظ دست می‌دهد که این خود سبب تحریک و در صورت تداوم موجب انحراف است. البته چنین وضعیت و حالتی در کسانی بیشتر پدید می‌آید که زمینه انحرافی در آنان موجود باشد. 8- مورد قبول واقع شدن: کودکان و یا نوجوانانی که احساس میکنند بعللی در اجتماع خود مورد قبول و پذیرش قرار نگرفته‌اند و آرزوئی دارند که مورد قبول واقع شوند در رابطه با فرد مورد علاقه خود و تماشای حالات و رفتارشان دچار تحریک شده و ممکن است سر از لغزش در آورند. حتی دیده شده که گاهی باری مورد قبول واقع شدن به تسلیم بی چون و چرا در برابر خواسته‌هایش پرداخته و حاضر به لغزیدن می‌گردد. 9- جبران تحقیر: کودکان و یا نوجوانانی که شخصیت خود را مورد تهدید و تحقیر می‌بینند و از اینکه پسر یا دختر بدنیا آمده‌اند دائماً تحقیر دیده و احساس شرمساری می‌کنند در جبران این حالت سعی دارند مشی جنسی مخالف را در پیش گیرند و نیز دیدن مشی رفتار جنس مخالف در آنان تحریک ایجاد کرده و آنها را وارد دنیای دیگری می‌کند که جلوه‌ای از آن قبول رفتار جنس مخالف، تسلیم و یا سلطه‌گری است. 10- اختلالات روانی: در مواردی تحریک‌ها نشأت گرفته از اختلال روانی هستند تغییرات و دگرگونی ها روحی در آنان پدید می‌آید که آنان را به وادی دیگری می‌کشاند و لغزش‌ها و انحرافاتی را در آن سبب می گردد و ما جلوه این امر را در افرادی می‌بینم که اختلالاتی در شخصیت، بیماریهای روانی و یا بگونه‌ای کمبودها و نارسائی‌هائی دارند. ب- عوامل اجتماعی: در این جنبه نیز از شرایط و عواملی باید نام برد که در عین اجتماعی بودن ممکن است دارای جنبه روانی نیز باشند (بهمانگونه که شرایط روانی مذکور در فوق هم از جنبه اجتماعی دور و بر کنار نیستد) ما در این زمینه از مواردی باید نام ببریم که اهم آنها بدینقرارند. 1- رفاقت بازی‌ها: در این زمینه ناگزیر باید بیشتر صحبت کنیم. اصولاً این نکته که باید در نظر داشت که میل به داشتن دوست و رفیق امری عاطفی و اجتماعی و در همه افراد است و در سنین6-8 این مسأله اوج می‌گیرد و بتدریج در آنان ریشه دار و قوی می‌گردد تا حدی سنین 11 و 12 سن رفیق بازی و سن 15 به بعد سن تثبیت رفاقت است. رفاقت و دوست داشتن ها ربطی به مسأله جنسی ندارد و نشانه لغزش افراد نمی‌باشند ولی اگر در این رابطه کنترل و مراقبتی صورت نگیرد ممکن است به لغزش و انحراف منجر گردد. توضیح مسأله این است که دوست و رفیق برای آنها کسی است که میتواند محرم راز برآورنده نیاز و سبب تحکیم امنیت و رشد عاطفی او باشد. بدین نظر آنها در رابطه پنهانی خود با دوستان گاهی ممکن است راهی را طی کنند که فرجام آن لغزش و این به صورت جابجائی عواطف صورت می‌گیرد و براین ساسا مادام که دوستی‌ها سبب لغزش نشده‌ند نباید قطع شوند و التبه پیشگیری‌ها در این رابطه و سعی شناسائی دوستان و فرزندان چاره ساز و سازنده‌اند. 2- رفاقت در دوران نوجوانی: در دوران نوجوانی احتیاج به داشتن دوست و رفیق شدید و فوق العاده میشود هم بدان خاطر که دوست مان و رفیق مان محرم راز ما هستند و هم بدان خاطر که وجود دوستان موجب وجود امنیت خاطر است زیرا که آنان در حل بسیاری از مشکلات اجتماعی یاری می‌دهد. خطری که در این سن وجود دارد این است که آدمی دستخوش انگیزه‌های عجیب و غریب و احساسات و عواطف اسرار آمیز و معماهای بسیاری ات و جداً نیاز به کسی دارد که دریچه قلب خود را به روی او بگشاید و رازهائی را که در آن ودر عین حال جزء مسائل مشترک آنهاست بیابد و با هم بازگو نمایند. در سنین نوجوانی گاهی تظاهر به دوستی‌ها و ستایش‌ها جنبه جنسی دارند و رفاقت‌ها آنچنان شدت پیدا می‌کند که آن ها را به هم جنس پسندی می‌کشانند و مادر بخش 7 این کتاب راجع به آن مسائل نیز سخن خواهیم گفت بیداری امیال آنها گرفتار خواهد کرد و نیاز مبرم شان به آزمایش‌ها سکون‌ها رازگوئی ها آنها را در مواردی به انحراف خواهدکشاند و بدین نظر ضروری است روابط و آشنائی‌ها جداً تحت کنترل در آیند. 3- اطلاعات از دوستان: از مسائل تحریک انگیز در این سنین اطلاعات جسته گریخته‌ای است که آنان از دوستان خود پیدا می‌کنند میدانیم که کودکان و نوجوانان در غالب خانواده‌ةا راه کسب اطلاعات را به روی خود بسته می‌بینند. آنچه را که درک این رابطه میدانند چیزهائی است که از مدرسه ضمن فراگیری دروس مختلف زیست شناسی و جانور شناسی و از طریق دوستان ضمن پرسش‌ها و رازگوئی‌ها که در مواردی هم از صحنه‌هائی که شاهد بوده‌اند بدست می‌آورند. اطلاعاتشان ناقص و توهم آمیز و اغلب غیر واقعی است ولی هیمن ها سبب بیداری‌ها و پیدایش احساسات آشفته‌ای میشود که برای کودک و نوجوان میتواند بدآموز و خطر آفرین باشد آنها که دچار لغزشهائی در این رابطه بوده و یا میباشند بیشتر در معرض چنین خطراتی هستند. 4- فحش‌های رکیک: در مواردی که کودک و نوجوان از همه مسائل بیخبر و ناآگاهند عبارت فحش برایشان معنی دار نیست و از طبیعی‌ است که ناسزاگوئی‌ها هیچگونه ااحساسی را در آنها برنیانگیزاند. ولی این خطر را دارد که آنها را نسبت به مسأله‌ای بیدار و یا لااقل دچار تردید و وسواس می‌کند و واداراشان می‌سازد که لغت به لغت ترجمه‌آش کرده و از معنی آن سر در آورند. برای آنکس که سابقه انحرافی دارد فحش‌ها معنی دار و تحریک کننده‌ای آنچنان که وقتی آن کلمات رکیک بر زبان جاری میشوند تمام اعضای او را بیدار و متشنج می‌گردانند. و در همه حال نه تنها فحش گوئی زشت و ناپسند است بلکه عوارضی هم برای شنوندگان بوجود می‌آورد که آنهم خطر آفرین است. 5- مدلهای منحرف: در هر اجتماع مدلها و الگوهائی وجود دارند که افراد از آنها عملاً درس می‌آموزند. گر مدلهای اجتماع خوب و شایسته باشند درس آموزی ها مردم خوب و مناسب و اگر ناپسند و لغزش دهنده باشند عوارضی نامطلوب بر اساس آن پدید خواهد آمد. در اجتماع آلوده آنها که در دل بیماری و یا زمینه گناه دارند به سراغ مدلهای فاسد می‌روند مدلهائی که بد آموزند و شیوع دهنده آلودگی ها هستند. عمل و رفتارشان در گسترش انحراف و لغزش‌ها بسیار مؤثر است و عمل ناروای آنان الگوئی برای دیگران می‌شود که تحریک کننده و فساد آموز و طبیعی است که والدین و مربیان فرزندان خود را بویژه آنها که در سنین بلوغ و نوجوانی هستند و حتی کودکان ممیز از ان مدلها دور داشته و یا نفرت و بدبینی از آن الگوها را در دل نسل قرار دهند. ج- عوامل دیگر: به غیر از آنچه که در این رابطه ذکر شد عوامل و مسائل دیگری هم وجود دارند که سبب تحریک می‌شوند مثل: 1- عامل آب و هوائی و شرایط جوی که ممکن است سبب تأخیر یا پیشرسی بلوغ و بهم زدن تعادل جسمانی باشد. 2- عامل جو و محیط گناه مثل جلسات عیش و نوش و خوشگذرانی‌ها که تماشای آنها و حتی وقت گذرانی در آن لغزش آفرین است و اسلام به ما اجازه نداده است در محیط گناه زندگی کنیم مگر آنکه قصد برهم زدن آن باشد. 3- شدت تمایلات بعلل زیستی، روانی، لمس و ... که می‌بایست درمان و تعدیل گردند. حیات گروهی در میحط‌های شبانه روز و اطاعت کورکورانه از فرمانده گروه که در کودک و نوجوان قوی است و بنام اطاعت ممکن است گاهی سر از انحراف در آورند. www.morsalat.com
عنوان سوال:

شرایط و عوامل اجتماعی روانی که باعث بیداری تحریک کودکان در مسائل جنسی می‌شود چیست؟


پاسخ:

کودک بر حسب طبیعت و آفرینش خود خواستار معرفت است و در جستجوی ایجاد شرایط و امکاناتی است که این معرفت برایش حاصل شود از سوی دیگر گفته بودیم که میل جنسی و حتی حیات آن بعقیده بسیاری از صاحبنظران بصورت طبیعی و یا انجراف در کودکان وجود دارد و جلوه این تمایل از سنین بسیار زود و در آنان دیده می‌شود گو اینکه ماهیت این میل در کودکان کاملاً شناخته شده نیست ولی امری است که به زحمت میتواند قابل انکار باشد.
طبیعی است بهنگامی که میل فردی باشد خواهد کوشید در رابطه با ارضای آن معرفت حاصل کند و جوانب آن برای او معلوم باشد. گاهی برای کودک شرایطی پدید می‌آید که در ا) او قادر به کشف و احساس لذت می‌شود جنین احساسی وادارش می‌سازد به جستتجوی آن بپردازد و هر آنگاه که به صحنه‌ای مطابق میل و لذت خود دست یافت تحریک شود. این تحریک گاهی بوسیله خود اوست. زمانی بوسیله دیگران و گاهی هم موقعیت‌ها و شرایط محیطی برای او تحریک کننده‌اند.
در تربیت کودک سعی بر این است به والدین و مربیان بیاموزند که چه مراقبت‌هائی در این رابطه داشته باشند که عواقب آن وخیم و ضربات آن برای زندگی حال و آینده کودک شدید و کوبنده نباشد.
شرایط اجتماعی- روانی
دامنه هیجان جنسی در سراسر زندگی کودک گسترده است، آنچنان که حتی گفتیم در دوران کودکی نیز نشانه‌هائی از آن بچشم میخورد اگر چه رفتار و نیروی آن با نیروی زمان بلوغ قابل مقایسه نباشد. این هیجانات اگر شرایط مساعدی بیابند خود را کاملاً بروز می‌دهند و از وظایف مربیان این است که در این زمینه مراقبت های لازم را معمول دارند اما آن شرایط بسیار و برخی از آنها عبارتند از:
الف- شرایط روانی: غرض اما این است که جنبه‌های روانی که در فرد وجود داشته و یا پدید می‌آید سبب تحریک‌ها میل به ارضاها و در مواردی بسیار موجب انحراف‌ها است ما در این جنبه از موارد بسیاری می‌توانیم نام ببریم که برخی از آنها بشرح زیرند:
1- ترس و هیجان: که واکنشی قوی است و در مواردی بسیار با تحریک جنسی همراه است کودکان یا نوجوانانی که از امر در هراس بوده و هیجان زده شوند در جستجوی پناهگاهی بر می‌آیند که در آن خود را از چنان وضع حالتی نجات بخشند و این خود زمینه‌ای برای تحریک‌ها و توجه نسبت به مسأله جنیست را فراهم می‌آورد.
2- اضطراب: یا تشویش بحقیقت ترسی است که ریشه آن در اعماق روان آدمی قرار دارد ولی از نظر ظاهر ناپیداست در سنین کودکی و نوجوانی گاهی افراد را می‌بینیم که برای تسکین تشویشهای ناشی از اضطراب خود متوجه خویش شده و از طریق خود یا دیگران به ارضا می‌پردازند و بدینگونه موجبات آرامش خود را فراهم می‌آورند.
3- ناکامی و محرومیت: عدم بهره مندی از امکانات و شرایط مورد نیاز جسم و روان بهمه صورتهایش موجبات فساد و اختلال شخصیت را در افراد فراهم می‌کند کودکان و یا نوجوانانی که در زمینة امر جداً مورد علاقه‌ای احساس ناکامی و محرومیت کنند بدنبال عوامل و شرایطی میروندکه صورت جبرانی داشته باشد و این پیگیری در مواردی میتواند سبب پیدایش برخی از لغزش ها گردد از جمله بیداری و لغزش جنسی.
4- تفکر و دقت بسیار: نیز در موارد امری که فکر او را شدیداً بخود مشغول داشته تولید تحریک جنسی میکند. وقتی که کودک یا نوجوانی شدیداً درباره امری به فکر فرو می‌رود و درباره مسأله‌ای به تأمیل و دقت می‌پردازد بعلت عدم توان دستیابی به آن امر و از جهت دیگر علاقه شدید به حل آن ممکن ات ناگهان تغییر مسیر دهد و به خود و دستکاری با خود بپردازد و ما جلوه آن را در دانش آموزان می‌بینیم که درگیر امتحان و مدرسه و یا حل مسائل فکری هستند اضطراب و ترس توأم با دقت موجبات برانگیختگی آنها را در زمینه جنسی فراهم میسازد.
5- وجود فشار روانی: مثل استبداد و ایجاد جو اختناق که در بحث قبل نسبت به آن اشاره‌ای داشتیم و نیز محدودیت های بسیار آنچنان که کودک و نوجوان خود را در چارچوب خانه و اطاق محبوس ببینند و تنوعی را برای خویش نیابند ممکن است سبب فرو افتادن در فکر خویش و تحریک لغزش او گردد.
6- تمنای پناه و آرامش: گاهی در کودک ومخصوصاٌ در نوجوانان تحریک جنسی پیدا می‌شود که ریشه علمی آن بحقیقت چیزی نیست، جز احساس نیاز به داشتن تأمین و پناهگاه و یا کسب آرامش روحی و فرار از عواملی که برایش اضطراب انگیز و در آورد بودند سرگری به خود و تن دادن به بازی با خود ممکن است ساعتی او بخود سرگرم داشته و امنیتی اگر چه کاذب و بی دوام برای او فراهم آورد.
7- وجود خشم: که بحقیقت نوعی عامل تحریک است و اساس آن را همانگونه که در قبل گفتیم غلبه خون و سرعت جریان آن در بدن و ایجاد حرارت تشکیل می‌دهد و در نتیجه مرکز عصبی تحریک شده و نعوظ دست می‌دهد که این خود سبب تحریک و در صورت تداوم موجب انحراف است. البته چنین وضعیت و حالتی در کسانی بیشتر پدید می‌آید که زمینه انحرافی در آنان موجود باشد.
8- مورد قبول واقع شدن: کودکان و یا نوجوانانی که احساس میکنند بعللی در اجتماع خود مورد قبول و پذیرش قرار نگرفته‌اند و آرزوئی دارند که مورد قبول واقع شوند در رابطه با فرد مورد علاقه خود و تماشای حالات و رفتارشان دچار تحریک شده و ممکن است سر از لغزش در آورند. حتی دیده شده که گاهی باری مورد قبول واقع شدن به تسلیم بی چون و چرا در برابر خواسته‌هایش پرداخته و حاضر به لغزیدن می‌گردد.
9- جبران تحقیر: کودکان و یا نوجوانانی که شخصیت خود را مورد تهدید و تحقیر می‌بینند و از اینکه پسر یا دختر بدنیا آمده‌اند دائماً تحقیر دیده و احساس شرمساری می‌کنند در جبران این حالت سعی دارند مشی جنسی مخالف را در پیش گیرند و نیز دیدن مشی رفتار جنس مخالف در آنان تحریک ایجاد کرده و آنها را وارد دنیای دیگری می‌کند که جلوه‌ای از آن قبول رفتار جنس مخالف، تسلیم و یا سلطه‌گری است.
10- اختلالات روانی: در مواردی تحریک‌ها نشأت گرفته از اختلال روانی هستند تغییرات و دگرگونی ها روحی در آنان پدید می‌آید که آنان را به وادی دیگری می‌کشاند و لغزش‌ها و انحرافاتی را در آن سبب می گردد و ما جلوه این امر را در افرادی می‌بینم که اختلالاتی در شخصیت، بیماریهای روانی و یا بگونه‌ای کمبودها و نارسائی‌هائی دارند.
ب- عوامل اجتماعی:
در این جنبه نیز از شرایط و عواملی باید نام برد که در عین اجتماعی بودن ممکن است دارای جنبه روانی نیز باشند (بهمانگونه که شرایط روانی مذکور در فوق هم از جنبه اجتماعی دور و بر کنار نیستد) ما در این زمینه از مواردی باید نام ببریم که اهم آنها بدینقرارند.
1- رفاقت بازی‌ها: در این زمینه ناگزیر باید بیشتر صحبت کنیم. اصولاً این نکته که باید در نظر داشت که میل به داشتن دوست و رفیق امری عاطفی و اجتماعی و در همه افراد است و در سنین6-8 این مسأله اوج می‌گیرد و بتدریج در آنان ریشه دار و قوی می‌گردد تا حدی سنین 11 و 12 سن رفیق بازی و سن 15 به بعد سن تثبیت رفاقت است.
رفاقت و دوست داشتن ها ربطی به مسأله جنسی ندارد و نشانه لغزش افراد نمی‌باشند ولی اگر در این رابطه کنترل و مراقبتی صورت نگیرد ممکن است به لغزش و انحراف منجر گردد. توضیح مسأله این است که دوست و رفیق برای آنها کسی است که میتواند محرم راز برآورنده نیاز و سبب تحکیم امنیت و رشد عاطفی او باشد. بدین نظر آنها در رابطه پنهانی خود با دوستان گاهی ممکن است راهی را طی کنند که فرجام آن لغزش و این به صورت جابجائی عواطف صورت می‌گیرد و براین ساسا مادام که دوستی‌ها سبب لغزش نشده‌ند نباید قطع شوند و التبه پیشگیری‌ها در این رابطه و سعی شناسائی دوستان و فرزندان چاره ساز و سازنده‌اند.
2- رفاقت در دوران نوجوانی: در دوران نوجوانی احتیاج به داشتن دوست و رفیق شدید و فوق العاده میشود هم بدان خاطر که دوست مان و رفیق مان محرم راز ما هستند و هم بدان خاطر که وجود دوستان موجب وجود امنیت خاطر است زیرا که آنان در حل بسیاری از مشکلات اجتماعی یاری می‌دهد.
خطری که در این سن وجود دارد این است که آدمی دستخوش انگیزه‌های عجیب و غریب و احساسات و عواطف اسرار آمیز و معماهای بسیاری ات و جداً نیاز به کسی دارد که دریچه قلب خود را به روی او بگشاید و رازهائی را که در آن ودر عین حال جزء مسائل مشترک آنهاست بیابد و با هم بازگو نمایند.
در سنین نوجوانی گاهی تظاهر به دوستی‌ها و ستایش‌ها جنبه جنسی دارند و رفاقت‌ها آنچنان شدت پیدا می‌کند که آن ها را به هم جنس پسندی می‌کشانند و مادر بخش 7 این کتاب راجع به آن مسائل نیز سخن خواهیم گفت بیداری امیال آنها گرفتار خواهد کرد و نیاز مبرم شان به آزمایش‌ها سکون‌ها رازگوئی ها آنها را در مواردی به انحراف خواهدکشاند و بدین نظر ضروری است روابط و آشنائی‌ها جداً تحت کنترل در آیند.
3- اطلاعات از دوستان: از مسائل تحریک انگیز در این سنین اطلاعات جسته گریخته‌ای است که آنان از دوستان خود پیدا می‌کنند میدانیم که کودکان و نوجوانان در غالب خانواده‌ةا راه کسب اطلاعات را به روی خود بسته می‌بینند.
آنچه را که درک این رابطه میدانند چیزهائی است که از مدرسه ضمن فراگیری دروس مختلف زیست شناسی و جانور شناسی و از طریق دوستان ضمن پرسش‌ها و رازگوئی‌ها که در مواردی هم از صحنه‌هائی که شاهد بوده‌اند بدست می‌آورند.
اطلاعاتشان ناقص و توهم آمیز و اغلب غیر واقعی است ولی هیمن ها سبب بیداری‌ها و پیدایش احساسات آشفته‌ای میشود که برای کودک و نوجوان میتواند بدآموز و خطر آفرین باشد آنها که دچار لغزشهائی در این رابطه بوده و یا میباشند بیشتر در معرض چنین خطراتی هستند.
4- فحش‌های رکیک: در مواردی که کودک و نوجوان از همه مسائل بیخبر و ناآگاهند عبارت فحش برایشان معنی دار نیست و از طبیعی‌ است که ناسزاگوئی‌ها هیچگونه ااحساسی را در آنها برنیانگیزاند. ولی این خطر را دارد که آنها را نسبت به مسأله‌ای بیدار و یا لااقل دچار تردید و وسواس می‌کند و واداراشان می‌سازد که لغت به لغت ترجمه‌آش کرده و از معنی آن سر در آورند.
برای آنکس که سابقه انحرافی دارد فحش‌ها معنی دار و تحریک کننده‌ای آنچنان که وقتی آن کلمات رکیک بر زبان جاری میشوند تمام اعضای او را بیدار و متشنج می‌گردانند. و در همه حال نه تنها فحش گوئی زشت و ناپسند است بلکه عوارضی هم برای شنوندگان بوجود می‌آورد که آنهم خطر آفرین است.
5- مدلهای منحرف: در هر اجتماع مدلها و الگوهائی وجود دارند که افراد از آنها عملاً درس می‌آموزند. گر مدلهای اجتماع خوب و شایسته باشند درس آموزی ها مردم خوب و مناسب و اگر ناپسند و لغزش دهنده باشند عوارضی نامطلوب بر اساس آن پدید خواهد آمد.
در اجتماع آلوده آنها که در دل بیماری و یا زمینه گناه دارند به سراغ مدلهای فاسد می‌روند مدلهائی که بد آموزند و شیوع دهنده آلودگی ها هستند. عمل و رفتارشان در گسترش انحراف و لغزش‌ها بسیار مؤثر است و عمل ناروای آنان الگوئی برای دیگران می‌شود که تحریک کننده و فساد آموز و طبیعی است که والدین و مربیان فرزندان خود را بویژه آنها که در سنین بلوغ و نوجوانی هستند و حتی کودکان ممیز از ان مدلها دور داشته و یا نفرت و بدبینی از آن الگوها را در دل نسل قرار دهند.
ج- عوامل دیگر: به غیر از آنچه که در این رابطه ذکر شد عوامل و مسائل دیگری هم وجود دارند که سبب تحریک می‌شوند مثل:
1- عامل آب و هوائی و شرایط جوی که ممکن است سبب تأخیر یا پیشرسی بلوغ و بهم زدن تعادل جسمانی باشد.
2- عامل جو و محیط گناه مثل جلسات عیش و نوش و خوشگذرانی‌ها که تماشای آنها و حتی وقت گذرانی در آن لغزش آفرین است و اسلام به ما اجازه نداده است در محیط گناه زندگی کنیم مگر آنکه قصد برهم زدن آن باشد.
3- شدت تمایلات بعلل زیستی، روانی، لمس و ... که می‌بایست درمان و تعدیل گردند.
حیات گروهی در میحط‌های شبانه روز و اطاعت کورکورانه از فرمانده گروه که در کودک و نوجوان قوی است و بنام اطاعت ممکن است گاهی سر از انحراف در آورند.
www.morsalat.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین