آیا بزنطی از یاران امام رضا (ع) قابل اعتماد است؟
احمد بن محمّد بَزَنطی یک از راویان و محدثان مورد اعتماد سه امام همام و از اصحاب اجماع بوده است. احمد بن محمّد بَزَنطی، ، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع بود. یقیناً او از اصحاب مورد توجه و محترم حضرت موسی بن جعفر[1] و علی بن موسی الرضا [2]و محمد بن علی الجواد علیهم‌السلام است.[3] حسب ونسب : وابستگی او به قبیله سکون، از شاخه های بزرگ قبیله کِنده یمن، مورد اتفاق است.[4] شیخ طوسی کنیه او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و می‌گوید که به بزنطی شهرت دارد[5] نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف می‌کنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می‌آورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان (ابن ابی نصر) یاد می‌کنند. [6]. کلام نجاشی [7] در این باره متناقض است که مامقانی[8] و تستری[9] بدان اشاره کرده‌اند. هرچند سمعانی درباره نسبت بزنطی سخن نگفته است، ولی به تصریح ابن ادریس حلی[10] منسوب به نام جایی و نام نوعی پارچه نیز هست و ظاهراً معرب (بیزانسی) است. [11] برگشت بزنطی از واقفیت بزنطی پس از رحلت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام، اندک زمانی واقفی بوده و اعتقاد به زنده بودن ایشان داشته است، ولی بعد از مکاتبه با امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام و ظهور برخی معجزات، از مذهب واقفی عدول کرده است. در این باره شیخ طوسی در کتاب الغیبه [12] و قطب راوندی در خرائج[13] و مجلسی در بحار[14] سخن گفته‌اند. کشّی او را در شمار شش فقیه مهم از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام، نام برده و این شش تن طبقه سوم اصحاب اجماع را تشکیل می‌دهند. [15] و نیز، به گفته شیخ طوسی [16]به دلیل آن‌که او و چند تن دیگر فقط از افراد ثقه، نقل روایت می‌کنند، روایات مرسل آن‌‌ها در حکم روایات مُسند است. آثار بزنطی ابن ندیم آثار او را چنین شمرده است : کتاب ما رواه عن الرضا علیه‌السلام؛ کتاب الجامِع؛ کتاب المسائل[17]. شیخ طوسی در الفهرست دو کتاب نخست را نام برده ولی به جای کتاب المسائل کتاب دیگری به نام النوادر را ذکر کرده است. [18] نجاشی[19] علاوه بر کتاب الجامع، دو کتاب نوادر را از آثار او یاد کرده است.[20] بیش از هشت روایت از او با قید (بزنطی) یا بدون آن نقل شده است که در ابواب مختلف اعتقادی و فقهی در کتب اربعه شیعه مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.[21] اساتید ومشایخ بزنطی در معجم رجال الحدیث ابوالقاسم خوئی،[22] نام حدود یکصد تن که او از ایشان نقل روایت کرده و نام حدود چهل تن که از او روایت کرده‌اند آمده است. وفات بزنطی چون وفات او در 221 و یک سال پس از رحلت امام جواد علیه‌السلام است، محضر امام هادی را درک نکرده و از اصحاب ایشان شمرده نشده است.[23] بنابراین بزنطی از خواص یاران ائمه بویژه امام رضا (ع) بوده ودارای جایگاه ویژه در نزد علمای شیعه می باشد. اگرچه مدتی در مذهب واقفیه بود اما پس از بصیرت یافتن دوباره به اهل بیت پیوست واز یاران امام رضا (ع) واز اصحاب اجماع شمرده شد. پی نوشتها: [1] .احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهربرجال النجاشی، ج1، ص75، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407. [2] . محمد بن حسن طوسی، ج1، ص36، الفهرست، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش [3] .رک: محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1102، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش. [4] .رک احمد بن علی نجاشی،پیشین؛ محمد بن حسن طوسی، ج1، ص36، الفهرست، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش. [5] .محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1102، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش. [6] .محمدتقی تستری، قاموس الرّجال، ج1، ص563 566، قم 1410. [7] . محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج1، ص36، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش. [8] . عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص78، چاپ سنگی نجف 13491352.3 . عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص77، چاپ سنگی نجف 13491352. [9] . همان [10] .همان [11] . محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج24، ص322، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983. [12] . محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ج1، ص47، نجف. [13] . سعید بن هبة الله قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص662، قم 1409. [14] . محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص36، بیروت 1403/1983. [15] . محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص48، بیروت 1403/1983. [16] . اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1050، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش. محمد بن حسن طوسی، عدّة الاصول، ج1، ص386387، چاپ محمدمهدی نجف، قم 1403/1983. [17] . ا بن ندیم، کتاب الفهرست، ج1، ص276، چاپ رضا تجدد، تهران 1350 ش. [18] . محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج1، ص36، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش. [19] . خوئی، ج2، ص243، ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، بیروت 1403/1983. [20] . ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج2، ص231236، بیروت 1403/1983. [21] . ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج2، ص624626، بیروت 1403/1983. [22] . ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر، ج3، ص553، قم 14101411. عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص77، چاپ سنگی نجف 13491352. [23] . محمدتقی تستری، قاموس الرّجال، ج1، ص563 566، قم 1410. منبع: اندیشه قم
عنوان سوال:

آیا بزنطی از یاران امام رضا (ع) قابل اعتماد است؟


پاسخ:

احمد بن محمّد بَزَنطی یک از راویان و محدثان مورد اعتماد سه امام همام و از اصحاب اجماع بوده است.
احمد بن محمّد بَزَنطی، ، صحابی امام هفتم و هشتم و نهم و از محدثان و فقهای برجسته شیعه در روزگار خود و نیز از اصحاب اجماع بود.
یقیناً او از اصحاب مورد توجه و محترم حضرت موسی بن جعفر[1] و علی بن موسی الرضا [2]و محمد بن علی الجواد علیهم‌السلام است.[3]
حسب ونسب :
وابستگی او به قبیله سکون، از شاخه های بزرگ قبیله کِنده یمن، مورد اتفاق است.[4]
شیخ طوسی کنیه او را ابوجعفر و به احتمال ابوعلی نقل کرده و می‌گوید که به بزنطی شهرت دارد[5]
نام جد اول و دومش بترتیب عَمرو و زید بوده است که برای اختصار، غالباً نام اول را حذف می‌کنند و به جای زید نیز کنیه او، ابی نصر، را می‌آورند. گاهی نیز از بزنطی با عنوان (ابن ابی نصر) یاد می‌کنند. [6].
کلام نجاشی [7] در این باره متناقض است که مامقانی[8] و تستری[9] بدان اشاره کرده‌اند.
هرچند سمعانی درباره نسبت بزنطی سخن نگفته است، ولی به تصریح ابن ادریس حلی[10] منسوب به نام جایی و نام نوعی پارچه نیز هست و ظاهراً معرب (بیزانسی) است. [11]
برگشت بزنطی از واقفیت
بزنطی پس از رحلت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام، اندک زمانی واقفی بوده و اعتقاد به زنده بودن ایشان داشته است، ولی بعد از مکاتبه با امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام و ظهور برخی معجزات، از مذهب واقفی عدول کرده است.
در این باره شیخ طوسی در کتاب الغیبه [12] و قطب راوندی در خرائج[13] و مجلسی در بحار[14] سخن گفته‌اند.
کشّی او را در شمار شش فقیه مهم از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام، نام برده و این شش تن طبقه سوم اصحاب اجماع را تشکیل می‌دهند. [15]
و نیز، به گفته شیخ طوسی [16]به دلیل آن‌که او و چند تن دیگر فقط از افراد ثقه، نقل روایت می‌کنند، روایات مرسل آن‌‌ها در حکم روایات مُسند است.
آثار بزنطی
ابن ندیم آثار او را چنین شمرده است : کتاب ما رواه عن الرضا علیه‌السلام؛ کتاب الجامِع؛ کتاب المسائل[17].
شیخ طوسی در الفهرست دو کتاب نخست را نام برده ولی به جای کتاب المسائل کتاب دیگری به نام النوادر را ذکر کرده است. [18]
نجاشی[19] علاوه بر کتاب الجامع، دو کتاب نوادر را از آثار او یاد کرده است.[20]
بیش از هشت روایت از او با قید (بزنطی) یا بدون آن نقل شده است که در ابواب مختلف اعتقادی و فقهی در کتب اربعه شیعه مورد استفاده و استناد قرار گرفته است.[21]
اساتید ومشایخ بزنطی
در معجم رجال الحدیث ابوالقاسم خوئی،[22] نام حدود یکصد تن که او از ایشان نقل روایت کرده و نام حدود چهل تن که از او روایت کرده‌اند آمده است.
وفات بزنطی
چون وفات او در 221 و یک سال پس از رحلت امام جواد علیه‌السلام است، محضر امام هادی را درک نکرده و از اصحاب ایشان شمرده نشده است.[23]
بنابراین بزنطی از خواص یاران ائمه بویژه امام رضا (ع) بوده ودارای جایگاه ویژه در نزد علمای شیعه می باشد.
اگرچه مدتی در مذهب واقفیه بود اما پس از بصیرت یافتن دوباره به اهل بیت پیوست واز یاران امام رضا (ع) واز اصحاب اجماع شمرده شد.

پی نوشتها:
[1] .احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهربرجال النجاشی، ج1، ص75، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم 1407.
[2] . محمد بن حسن طوسی، ج1، ص36، الفهرست، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش
[3] .رک: محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1102، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش.
[4] .رک احمد بن علی نجاشی،پیشین؛ محمد بن حسن طوسی، ج1، ص36، الفهرست، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش.
[5] .محمد بن عمر کشّی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1102، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش.
[6] .محمدتقی تستری، قاموس الرّجال، ج1، ص563 566، قم 1410.
[7] . محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج1، ص36، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش.
[8] . عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص78، چاپ سنگی نجف 13491352.3 . عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص77، چاپ سنگی نجف 13491352.
[9] . همان
[10] .همان
[11] . محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج24، ص322، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/1983.
[12] . محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ج1، ص47، نجف.
[13] . سعید بن هبة الله قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج2، ص662، قم 1409.
[14] . محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص36، بیروت 1403/1983.
[15] . محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص48، بیروت 1403/1983.
[16] . اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمد بن حسن طوسی، ش 1050، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348 ش. محمد بن حسن طوسی، عدّة الاصول، ج1، ص386387، چاپ محمدمهدی نجف، قم 1403/1983.
[17] . ا بن ندیم، کتاب الفهرست، ج1، ص276، چاپ رضا تجدد، تهران 1350 ش.
[18] . محمد بن حسن طوسی، الفهرست، ج1، ص36، چاپ محمود رامیار، چاپ افست مشهد 1351 ش.
[19] . خوئی، ج2، ص243، ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، بیروت 1403/1983.
[20] . ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج2، ص231236، بیروت 1403/1983.
[21] . ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، ج2، ص624626، بیروت 1403/1983.
[22] . ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر، ج3، ص553، قم 14101411. عبدالله مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص77، چاپ سنگی نجف 13491352.
[23] . محمدتقی تستری، قاموس الرّجال، ج1، ص563 566، قم 1410.
منبع: اندیشه قم





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین