ولایتعهدی امام رضا(ع) تحت شرایط خاص وبه اجبار بوده وامام با شرایطی این مسئله را پذیرفت از جمله شرطها این بود که در هیچ امری مشارکت نکند اعم از عزل ونصب ها وکارهای دیگر به همین روی نمی توان گفت امام رضا با ظالمی همچون مامون همکاری کرده باشد ؛ امام پس از پذیرش براساس وظیفه الهی به کارهای مامون معترض ونظر درست را بر اساس سیره پیامبر وآموزه های قرآن اعلام می کرد که نمونه های زیادی در تاریخ وجود دارد ؛ مضمون آیه کریمه همدستی وهمکاری با ستمگران را منع فرمود که هیچ همکاری درباره مظالم مامون در دوره ولایتعهدی امام گزارش نشده است ؛ افزون برآن امام با قبول ولایت عهدی توانست نیرنگ مأمون را آشکار و شیعیان را تقویت، و علوم مختلفی چون فقه و کلام و حدیث و تفسیر و... را گسترش دهد. پذیرش ولایت عهدی : 1 حضرت با قبول ظاهری ولایت عهدی موفق شد نیرنگ سیاسی مأمون را آشکار سازد، با آنکه حضرت از نظر فعالیت بسیار محدود بود در عین حال روزنه هائی از رهبری اسلامی را به مردم نشان داد و به مأمون و دیگران فهماند، اگر شما بر ظاهر مردم حکومت می کنید، ما اهل بیت بر دلهای مردم حکومت می کنیم، آنها قلباً ما را دوست دارند. گذشته از این مأمون می خواست، با این کار خود عظمت و جلال امامت را در نزد مردم کم اهمیت جلوه دهد و با انداختن گناه نا به سامانیهای اجتماعی و اقتصادی که به طور طبیعی در هر حکومتی وجود دارد به گردن امام علی بن موسی (علیه السلام) او را در نظر مردم بد جلوه دهد و او را از محبوب القلوب و محبوب الملة بودن در نزد مسلمانان در آورد، که امام (علیه السلام) با هوشیاری کامل این نقشه مأمون را بر ملا ساخت، به این صورت که شرط نمود در صورتی ولایت عهدی مأمون را می پذیرد که هیچ مسئولیتی را در حکومت نپذیرد و هیچ عزل و نصبی بر عهده او نباشد. بنابراین امام علی بن موسی (علیه السلام) از شرائط پیش آمده به نفع امامت و ولایت کمال استفاده را برد و بویژه در جمع هزاران نفر از محدثان در شهر نیشابور عظمت و ارزش ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام)([1]) را بر همگان آشکار ساخت([2]). 2 جامعه شیعیان از زمان امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) جامعه ای متشکل بود که توانسته بود سازمان فکری و فرهنگی و اجتماعی خود را سرو سامان دهد. در زمینه های مختلف فقهی، کلامی حدیث، تفسیر و علوم طبیعی (جابر بن حیان) و غیره موفق شده بود کارهای را انجام دهد با شهادت موسی بن جعفر و دوران طولانی زندان آن حضرت، تشکیلات و سازمان شیعیان تا حدودی آسیب دیده بود، اگر چنانچه امام رضا (علیه السلام) مخالفت علنی می کرد، بطور قطع و یقین مأمون در همان آغاز کار یا امام را تبعید و زندانی می کرد و یا او را به شهادت می رسانید. امام با قبول ظاهری ولایت عهدی خدمت بزرگی به جامعه شیعیان نمود. در حقیقت امام (علیه السلام) با اقدام خود جلوی تجاوز و تعدی حکومت ظالم و ستمگر بنی امیه را نسبت به شیعیان گرفت. و با بحث ها و مناظرات علمی خود با سران ادیان و مذاهب در حضور مأمون، بار دیگر خاطرات ارزشمند امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) را احیاء کرد و تفکر علمی و عقلی شیعه را بیشتر به جلو برد و آن را پر رونق و روشن تر ساخت. بنابراین اهدافی که امام در ولایت عهدی به دنبال آن بود با اهداف مامون کاملا مغایر بود ؛ آیه ناظر است به همکاری مؤمنان با کافران و مشرکان، که ظالم به معنی مشرک و کافر است مانند آیه شریفه (یا بنی لا تشرک باالله الشرک لظلم عظیم) اگر مراد از ظالمان مشرکان باشد چنانچه برخی از مفسرین گفته اند، در این صورت اشکال وارد نیست، چون مأمون مشرک نبوده است. و اگر مقصود از ظالمان، ستمگران و تجاوز کنندگان به حقوق دیگران باشد، بنا بر شواهد مسلم تاریخی امام رضا (علیه السلام) در هیچ شرائطی راضی به ولایت عهدی خودنبود،دراین دوران هیچ همکاری دراین راستا از امام دیده نشد، امام با اکراه و اجبار از مدینه به خراسان بردند و با اکراه و اجبار ولایت عهدی را بر وی تحمیل کردند و سرانجام نیز آن حضرت را به شهادت رساندند. اگر امام همکاری وهمدستی با مامون داشت هیچگاه با توطئه او کشته نمی شد. در مسئله ولایتعهدی باید به راه بردهای شیعه در حفظ اساس دین نیز توجه داشت ؛ تفاوت مهمی که بین روش و بینش شیعه اثنی عشری با فرقه های دیگر شیعی از قبیل: زیدی و اسماعیلی وجود داشت و دارد این بود که زیدیها و همچنین اسماعیلی ها با تکیه بر قدرت شمشیر می خواستند قدرت خلافت را به دست آورند. اما شیعه اثنی عشری پس از حادثه دلخراش کربلا تلاش و کوشش خود را در کارهای فکری و فرهنگی متمرکز ساخت که اوج این تلاش را در زمان امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) مشاهده می کنیم و امام علی بن موسی (علیه السلام) نیز آن را کامل گردانید. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. سیری در سیره ائمه(ع) ، مرتضی مطهری. 2. حیات فکری سیاسی امامان شیعه؛رسول جعفریان . پی نوشتها: [1]. ولایة علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی. [2]. برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب سیره ائمه اطهار استاد مطهری مراجعه فرمائید/194. منبع: اندیشه قم
ولایتعهدی امام رضا(ع) تحت شرایط خاص وبه اجبار بوده وامام با شرایطی این مسئله را پذیرفت از جمله شرطها این بود که در هیچ امری مشارکت نکند اعم از عزل ونصب ها وکارهای دیگر به همین روی نمی توان گفت امام رضا با ظالمی همچون مامون همکاری کرده باشد ؛ امام پس از پذیرش براساس وظیفه الهی به کارهای مامون معترض ونظر درست را بر اساس سیره پیامبر وآموزه های قرآن اعلام می کرد که نمونه های زیادی در تاریخ وجود دارد ؛ مضمون آیه کریمه همدستی وهمکاری با ستمگران را منع فرمود که هیچ همکاری درباره مظالم مامون در دوره ولایتعهدی امام گزارش نشده است ؛
افزون برآن امام با قبول ولایت عهدی توانست نیرنگ مأمون را آشکار و شیعیان را تقویت، و علوم مختلفی چون فقه و کلام و حدیث و تفسیر و... را گسترش دهد.
پذیرش ولایت عهدی :
1 حضرت با قبول ظاهری ولایت عهدی موفق شد نیرنگ سیاسی مأمون را آشکار سازد، با آنکه حضرت از نظر فعالیت بسیار محدود بود در عین حال روزنه هائی از رهبری اسلامی را به مردم نشان داد و به مأمون و دیگران فهماند، اگر شما بر ظاهر مردم حکومت می کنید، ما اهل بیت بر دلهای مردم حکومت می کنیم، آنها قلباً ما را دوست دارند.
گذشته از این مأمون می خواست، با این کار خود عظمت و جلال امامت را در نزد مردم کم اهمیت جلوه دهد و با انداختن گناه نا به سامانیهای اجتماعی و اقتصادی که به طور طبیعی در هر حکومتی وجود دارد به گردن امام علی بن موسی (علیه السلام) او را در نظر مردم بد جلوه دهد و او را از محبوب القلوب و محبوب الملة بودن در نزد مسلمانان در آورد، که امام (علیه السلام) با هوشیاری کامل این نقشه مأمون را بر ملا ساخت، به این صورت که شرط نمود در صورتی ولایت عهدی مأمون را می پذیرد که هیچ مسئولیتی را در حکومت نپذیرد و هیچ عزل و نصبی بر عهده او نباشد.
بنابراین امام علی بن موسی (علیه السلام) از شرائط پیش آمده به نفع امامت و ولایت کمال استفاده را برد و بویژه در جمع هزاران نفر از محدثان در شهر نیشابور عظمت و ارزش ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام)([1]) را بر همگان آشکار ساخت([2]).
2 جامعه شیعیان از زمان امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) جامعه ای متشکل بود که توانسته بود سازمان فکری و فرهنگی و اجتماعی خود را سرو سامان دهد. در زمینه های مختلف فقهی، کلامی حدیث، تفسیر و علوم طبیعی (جابر بن حیان) و غیره موفق شده بود کارهای را انجام دهد با شهادت موسی بن جعفر و دوران طولانی زندان آن حضرت، تشکیلات و سازمان شیعیان تا حدودی آسیب دیده بود، اگر چنانچه امام رضا (علیه السلام) مخالفت علنی می کرد، بطور قطع و یقین مأمون در همان آغاز کار یا امام را تبعید و زندانی می کرد و یا او را به شهادت می رسانید. امام با قبول ظاهری ولایت عهدی خدمت بزرگی به جامعه شیعیان نمود. در حقیقت امام (علیه السلام) با اقدام خود جلوی تجاوز و تعدی حکومت ظالم و ستمگر بنی امیه را نسبت به شیعیان گرفت. و با بحث ها و مناظرات علمی خود با سران ادیان و مذاهب در حضور مأمون، بار دیگر خاطرات ارزشمند امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) را احیاء کرد و تفکر علمی و عقلی شیعه را بیشتر به جلو برد و آن را پر رونق و روشن تر ساخت.
بنابراین اهدافی که امام در ولایت عهدی به دنبال آن بود با اهداف مامون کاملا مغایر بود ؛ آیه ناظر است به همکاری مؤمنان با کافران و مشرکان، که ظالم به معنی مشرک و کافر است مانند آیه شریفه (یا بنی لا تشرک باالله الشرک لظلم عظیم) اگر مراد از ظالمان مشرکان باشد چنانچه برخی از مفسرین گفته اند، در این صورت اشکال وارد نیست، چون مأمون مشرک نبوده است.
و اگر مقصود از ظالمان، ستمگران و تجاوز کنندگان به حقوق دیگران باشد، بنا بر شواهد مسلم تاریخی امام رضا (علیه السلام) در هیچ شرائطی راضی به ولایت عهدی خودنبود،دراین دوران هیچ همکاری دراین راستا از امام دیده نشد، امام با اکراه و اجبار از مدینه به خراسان بردند و با اکراه و اجبار ولایت عهدی را بر وی تحمیل کردند و سرانجام نیز آن حضرت را به شهادت رساندند. اگر امام همکاری وهمدستی با مامون داشت هیچگاه با توطئه او کشته نمی شد.
در مسئله ولایتعهدی باید به راه بردهای شیعه در حفظ اساس دین نیز توجه داشت ؛ تفاوت مهمی که بین روش و بینش شیعه اثنی عشری با فرقه های دیگر شیعی از قبیل: زیدی و اسماعیلی وجود داشت و دارد این بود که زیدیها و همچنین اسماعیلی ها با تکیه بر قدرت شمشیر می خواستند قدرت خلافت را به دست آورند. اما شیعه اثنی عشری پس از حادثه دلخراش کربلا تلاش و کوشش خود را در کارهای فکری و فرهنگی متمرکز ساخت که اوج این تلاش را در زمان امام باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) مشاهده می کنیم و امام علی بن موسی (علیه السلام) نیز آن را کامل گردانید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سیری در سیره ائمه(ع) ، مرتضی مطهری.
2. حیات فکری سیاسی امامان شیعه؛رسول جعفریان .
پی نوشتها:
[1]. ولایة علی بن ابی طالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی.
[2]. برای آگاهی بیشتر می توانید به کتاب سیره ائمه اطهار استاد مطهری مراجعه فرمائید/194.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] پذیرفتن ولایت عهدی بوسیلة حضرت امام رضا - علیه السلام - از طرف مأمون با توجه به آیة شریفة 113 سورة مبارکة هود، چگونه تعبیر می شود؟
- [سایر] پذیرفتن ولایت عهدی بوسیلة حضرت امام رضا - علیه السلام - از طرف مأمون با توجه به آیة شریفة 113 سورة مبارکة هود، چگونه تعبیر می شود؟
- [سایر] چراامام رضا(علیه السلام)ولایت عهدی مأمون راقبول کردند؟
- [سایر] علت انتخاب امام رضا (ع) به عنوان ولیعهد از جانب مامون؟علل پذیرفتن حضرت؟
- [سایر] چرا حضرت امام رضا(علیه السلام) ولایت عهدی مامون عباسی را پذیرفتند در حالی که او حاکم ستمگر و ظالم بود؟
- [سایر] چرا امام رضا (ع) ولایتعهدی مامون عباسی را پذیرفت؟
- [سایر] امام رضا(علیه السلام) به چه شرطی ولایت عهدی را پذیرفتند؟
- [سایر] چرا با ولایتعهدی در زمان یزید مخالفت شد ولی در زمان مأمون این مخالفت با ولایتعهدی امام رضا (ع) نشد؟
- [سایر] آیا ازدواج امام رضا (ع) با خواهر یا دختر مامون تاییدی بر حکومت مامون محسوب نمی شود.؟
- [سایر] علل فراخوانی امام رضا (ع) از مدینه به مرو توسط مأمون چه بود؟
- [آیت الله سبحانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز لیلة الدفن برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر (انّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ابْعَثْ ثَوابَها إلی قَبْرِ فلان و به جای فلان، اسم میّت را بگویند.
- [امام خمینی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند. و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره "انا انزلناه" بخوانند، و بعداز سلام نماز بگویند: "اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان" و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه (آیة الکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (إنّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: (اللّهمّ صَلِّ علی محمَّدٍ و آلِ محمّدٍ، وابْعَثْ ثوابَها إلی قَبْرِ فُلانٍ) و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور ان این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه ایه الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انا انزلناه را بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللهم صل علی محمد و ال محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره اِنّا اَنْزَلْنا بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوابَها اِلَی قَبْرِ فُلانَ و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله سیستانی] سزاوار است در شب اول قبر ، دو رکعت نماز وحشت برای میّت بخوانند ، و دستور آن این است که : در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی ، و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (إنّا أنزلناه) را بخوانند ، و بعد از سلام نماز بگویند : (اللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبْرِ فُلانٍ) وبجای کلمه فلان اسم میّت را بگویند .
- [آیت الله علوی گرگانی] یکی از نمازهای مستحبّی نماز غفیله است که بین نماز مغرب وعشا خوانده میشود، و وقت آن بنابر احتیاط پیش از آن است که سرخی طرف مغرب از بین برود، و در رکعت اوّل بعد از حمد باید به جای سوره این آیه را بخوانند: )وَذَالنُّونِ اًّذْ ذَهَبَ مُغاضِبَاً فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أنْ لا اًّلهَ اًّلا أنْتَ سُبْحانَکَ اًّنّی کُنْتُ مِنَ الظّالمِین فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجیّناهُ مِنَ الغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِیالمُؤمِنینَ( و در رکعت دوم بعد از حمد به جای سوره این آیه را بخوانند: )وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها اًّلاّ هُو وَیَعْلَمُ مافی البَرِّ وَالبَحْرِ وَماتَسْقُطُ مِنْ وَرَقًَْ اًّلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبًَّْ فی ظُلُماتِ الأرْضِ وَلا رَطْبً وَلا یابِسً اًّلاّ فِی کِتابً مُبینً(، و در قنوت آن بگویند: )اللّهُمَّ اًّنّی أسْئَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ التی لا یَعْلَمُها اًّلا أنْتَ أنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَأنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَکَذا(، و به جای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند: )اللّهُمَّ أنْتَ وَلِیُّْ نِعْمَتی وَالقادِرُ عَلی طَلَبَتی تَعْلَمُ حاجَتی فَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلام لَمّا قَضَیْتَها لِی(.
- [آیت الله شبیری زنجانی] یکی از نمازهای مستحبی بنا بر مشهور نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود و وقت آن بنا بر احتیاط پیش از آن است که سرخی طرف مغرب از بین برود. در رکعت اول نماز غفیله، بعد از حمد باید به جای سوره این آیه را بخوانند: (وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادی فی الظُّلُماتِ أَنْ لا إلهَ إلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ فاسْتَجَبْنا لَهُ ونَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِّ وکَذلِکَ نُنْجِی المُؤمِنِینَ) و در رکعت دوم بعد از حمد به جای سوره این آیه را بخوانند: (وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلّا هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فی البَرِّ و البَحْرِ وما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلّا یَعْلَمُها ولا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الأَرْضِ ولا رَطْبٍ ولا یابِسٍ إلّا فی کِتابٍ مُبِینٍ) و در قنوت آن بگویند: (اَللّهُمّ إنِّی أَسْأَلُکَ بِمَفاتِحِ الغَیْبِ التّی لا یَعْلَمُها إلّا أَنْتَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وأَنْ تَفْعَلَ بِی کذا و کذا) و به جای (کذا و کذا) حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند: (اَللّهُمَّ أَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی و القَادِرُ علی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتی فأَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ عَلَیْهِ وعَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] یکی از نمازهای مستحبّی نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده می شود، و وقت آن بعد از نماز مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود و آن دو رکعت است، در رکعت اوّل بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند: (وَذَاالنُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِّوَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤمِنینَ). و در رکعت دوّم بعد از حمد به جای سوره این آیه را بخوانند: (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعلَمُها اِلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِّ وَالْبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقة اِلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّة فیِ ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطْب وَلا یابس اِلاّ فِی کتاب مُبین). و در قنوت آن بگویند: (اَللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِحِ الغَیْبِ الَّتی لا یَعْلَمُها اِلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلِیّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَاَنْ تَفْعَلَ بی کذا وکذا). و به جای کلمه کذا و کذا حاجتهای خود را بگویند، بعد بگویند: (اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی وَالْقادِرُ عَلی طَلِبَتی تَعْلَمُ حاجَتی فَأساَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمَّا قَضَیْتَها لی).
- [آیت الله مظاهری] یکی از نمازهای مستحبّی، نماز غفیله است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود و وقت فضیلت آن بعد از نماز مغرب است تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود و تا طلوع فجر هر وقت بخوانند اداست. و در رکعت اوّل بعد از حمد باید به جای سوره این آیه را بخوانند: (وَ ذَاالنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ).(1) و در رکعت دوّم بعد از حمد به جای سوره این آیه را بخوانند: (وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلّا هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلّا یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلّا فی کِتابٍ مُبینٍ).(2) و در قنوت بگویند: (أَللَّهُمَّ إِنّی أَسْأَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتی لا یَعْلَمُها إِلّا أَنْتَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَفْعَلَ بی کَذا وَ کَذا)(3)، و به جای کذا و کذا حاجتهای خود را بگویند، و بعد بگویند: (أَللَّهُمَّ أَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتی وَ الْقادِرُ عَلی طَلِبَتی تَعْلَمُ حاجَتی فَأَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ لَمَّا قَضَیْتَها لی).(4)