در این جا قبل از هرچیز، سزاوار است در باره چند مفهوم به اختصار توضیحاتی داده و منظورمان را از این مفاهیم روشن نماییم. آرمان گرایی: آرمان خواهی و ایده آلیسم در سیاست معمولاً به معنای تعهد از دل وجان نسبت به اهداف والای اجتماعی و سیاسی، قطع نظر از عملی بودن یا نبودن آنها و اعتنا نداشتن به بهای مادی و معنوی تحقق آنهاست ولی یک معنای آن هم تمسک آگاهانه به مدینه فاضله و پیگیری اهدافی است که بالصراحه، نیل به آن ها در شرایط عادی غیر ممکن است. ( آرمان گرایی درحوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی هرکدام تعریف خودش را دارد ) واقع گرایی: واقع گرایی و یا سیاست واقعی به عزم و قصد واقع گرایانه برای بررسی سیاست، به آنگونه که هست و نه آنگونه که آرمان گرایان آرزوی بودن آن را دارند اشاره می کند. ( واقع گرایی درحوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی هرکدام تعریف خودش را دارد ) سیاست واقعی و یا واقع بینی در سیاست : سیاست واقعی به عزم و قصد واقع گرایانه برای بررسی سیاست، به آن گونه که هست و نه آن گونه که آرمان گرایان آرزوی بودن آن را دارند اشاره می کند. تعریف ایده آلیسم و رئالیسم ایده آلیسم: مکتب ایده آلیستی بر پاک بودن نهاد بشر و دیدگاه ضابطی و تجویزی استوار است این الگو بر انگاره هایی از قبیل اخلاق گرایی، مسالمت جویی، صلح جهانی، اهداف فراملّی، انترناسیونالیسم، هنجارگرایی، نظم مبتنی بر اقتدار حقوقی و فشار متعادل افکار عمومی، امنیت دسته جمعی، خلع سلاح و دیپلماسی آشکار تاکید دارد.این دیدگاه نسبت به نهاد بشر و طبیعت انسانی نگرش خوشبیانه دارد و اصول اخلاقی انسان را مورد توجه مضاعف قرار می دهد و در برابر حقوق وی تکالیفی نیز برایش قایل است.این دیدگاه ضمن توجه به کارکرد صلجویانة جامعه جهانی مبتنی بر نهادهای بین المللی، بر سیاست خارجی مسالمت آمیز و نظام پارلمانی تاکید می نماید این دیدگاه بر این اعتقاد است که با توجه به افزایش ارتباط و وابستگی متقابل میان کشورها، امکان همگرایی و هماهنگی گسترده میان دولت ها و حلّ و فصل اختلاف ها از طریق مسالمت امیز وجود دارد. رئالیسم: رئالیسم که یک نوع واقع گرایی است و بیشتر در حوزه سیاست خارجی و بین الملل مطرح می شود رویکردی است که دولت ها را بازیگر اصلی صحنه بین الملل می داند و ضمن تاکید بر قدرت و منافع ملّی براین اعتقاد است که اصولاً از بین بردن غریزه قدرت صرفاً یک آرمان است رئالیسم ضمن تاگید برموضوع امنیت معتقد است که چنانچه دولتی نتواند امنیت خود را حفظ کند، قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود رئالیسم ضمن اعتقاد به جبر و اهمیت دادن به تاریخ و تجربه دیدگاهی محافظه کارانه دارد و ازسیاست حفظ وضع موجود طرفداری می کند بر اساس رویکرد رئالیست ها در حوزه بین الملل از آن جا که نمی توان از طریق سازمان های بین المللی و حقوق بین الملل صلح بر قرار کرد، بنابراین می باید از تمهیداتی چون(موازنه قدرت) و (بازدارندگی) بهره جُست برای این که رئالیسم را بهتر بشناسیم و آشنایی بیشتری با این رویکرد فراهم گردد مناسب است محورهای اصلی آن را در اینجا یادآور شویم. محورهای اصلی رئالیسم: محورهای اصلی رئالیسم را می توان در دولت سالاری، بقاء و خودیاری خلاصه کرد 1- دولت سالاری؛ از منظر رئالیسم مفهوم دولت با به کار بردن زور همراه است و بر این اساس دولت عبارت است از انحصار به کار بردن مشروع نیروی فیزیکی در قلمرو خاص و در چنین فضایی دولت از اقتدار عالیه برای وضع و اجرای قوانین برخوردار است و در سطح خارجی و بین المللی منطقی رقابتی سیاست قدرت، از ایجاد توافق در زمینه اصول و هنجارهای جهانی پیشگیری می کند. 2- اصل بقاء؛ در این مورد اعتقاد بر این که تحت شرایطی دولت ها مجازند برای حفظ خویش حتی موجودیت سیاسی دیگران را به مخاطره افکنند 3- اصل خودیاری؛ براساس این اصل برای بقای خویش به هیچ وجه نمی توان به ضمانت دولت دیگری متکی بود. بر مبنای این اصل، همزیستی از طریق حفظ موازنه قدرت حاصل می شود، در شرایطی که دولت واقع گرا درصدد کسب منافع بیشتر نسبت به دیگران باشد، همکاری محدود در تعاملات بین المللی ممکن خواهد بود. اصول آرمان گرایی امام(ره) در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی از زاویة و نگاه آرمانی می توان اصول قابل توجهی از اندیشه ها و مواضع امام(ره) را به عنوان اصول آرمانی به حساب آورد لکن از باب نمونه چند اصل را در این جا ذکر می نماییم 1- اصل تکلیف و عمل به آن: تکلیف گرایی وعمل براساس تکلیف و حتی تغییر رفتار به خاطر تغییر وظیفه جایگاه مهمی در فهم اندیشه وعمل و رفتار سیاسی امام دارد چنانکه امام خمینی در باره اصل آرمانی عمل به تکلیف می فرمایند: ( همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم، نه مامور به نتیجه )[1] ایشان درباره جنگ و سرنوشت آن می فرمایند: ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن[2] آیت الله خامنه ای درباره اصل تکلیف در سیره حضرت اما م فرمودند: بارها ایشان می فرمود که ما کار را برای رسیدن به نتیجه نمی کنیم بلکه مامور به انجام تکلیف هستیم[3] 2- اصل عدالت و عدالت خواهی: درباره اصل عدالت باید گفت بررسی آرای امام نشان می دهد که حکومت مورد نظرشان حکومتی است که براساس عدالت بنا شده است و بر مبنای عدالت نیز اداره گردد لذا می فرماید: ما که می گوییم حکومت اسلامی، می گوییم حکومت عدالت[4] ما یک حکومت عدل اسلامی می خواهیم[5]و ( هدف نهایی عبارت است از همان تاسیس یک حکومت عدل اسلامی است)[6] در جای دیگر می فرماید: ( اصولاً احکام مطلوبیت ذاتی ندارند.بلکه وسائل و اداواتی هستند که جهت اجرای صحیح اهداف حکومت اسلامی و گسترش قسط وعدالت در جامعه به کار می روند، حکومت اسلامی باید اقامه عدل کند.)[7] 3- اصل صدور و گسترش انقلاب و اسلام : امام(ره) از صدور انقلاب همواره به عنوان آرمان دراز مدت یاد کرده و می فرمایند: انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلاب ایران مردم ایران نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت است[8] 4- اصل حمایت از مستضعفین جهان : امام خمینی با توجه به هین اصل آرمانی تاکید می کند: ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است[9]ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم ... زیرا اسلام ... پشتیبان تمام مستضعفین جهان است[10] سؤال: چگونه و بر اساس چه مبنا و شاخصه هایی، امام(ره) در رفتار سیاسی در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی رهبری واقع گراست و منظور از واقع گرایی امام (ره) در این جا چیست؟ * اصول و شاخصه های واقع گرایی امام(ره) در باره رویکرد واقع گرایانه باید گفت ایشان به شاخص های تصمیم گیری عقلانی توجه داشته داشته و با توجه به عقلانیت دینی که اشاره کردیم به آن ها اهتمام داشتند که آن شاخصه ها این گونه برشمرد: 1- اصل مصلحت 2- اصل تقدم اهم بر مهم 3- اصل عمل به قدر مقدور 4- اصل توجه به مقتضیات زمان و مکان 5- اصل تدریجی بودن امور 6- اصل ضروری بودن حکومت و لزوم تاسیس حکومت اسلامی 7- اصل حفظ اسلام و نظام اسلامی8- اصل برنامه ریزی 9- اصل آینده نگری 10- اصل بصیرت و آگاهی و لزوم کسب اطلاعات و اخبار 11-اصل مشورت و استفاده از نظریات کارشناسان 12- اصل تجدید نظر و بازنگری در برنامه ها 13- اصل تقویت دولت و جایز ندانستن تضعیف آن 14 – اصل حفظ مصالح و منافع ملّت 15- اهمیت دادن به ارتباط و روابط متقابل با دیگر کشورها در مجموع این عناوین می توانند شِمای از الگوی واقع گرایانه را در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) بیان نمایند با این حال ما برای شاهد مثال به اختصار به برخی از عناوین می پردازیم الف) اصل مصلحت: مصلحت از جمله اصول مهمی است که امام(ره)به آن توجه ویژه داشتند، امام خمینی(ره) می فرمودند: ( مصلحت نظام و مردم از امور مهمی است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمان های دور و نزدیک زیر سؤال برد)[11] ب)ضرورت تاسیس و برپایی حکومت اسلامی: امام(ره) با یک نگاه واقع گرایانه ای در این فرمودند: لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعلیم و تربیت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهای کشور و جلوگیری از تجاوز بیگانگان، از بدیهی ترین امور است، بی آن که بین زمان حضور و غیبت امام(عج) و این کشور و آن کشور فرقی باشد[12] ج) حفظ نظام: امام(ره) درباره اهمیت بالای حفظ نظام فرمودند: مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با این وضعی که در دنیا مشاهده می شود.... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی کند[13] د)اصل منافع ملّت: امام(ره) این موضوع را هم مدّ نظر قرار داده و فرمودند:( اصل؛ منافع ملّت ایران است که باید به بهترین وجه رعایت شود)[14]،( اصلی که غیرقابل تغییر است این است که سیاست خارجی ما باید برمبنای حفظ آزادی، استقلال و حفظ مصالح و منافع ملّت ایران باشد)[15] ه) برنامه ریزی : امام(ره) برنامه ریزی را به عنوان یک اصل مهم در اداره کشور تلقی کرده و بر ضرورت آن تاکید نموده فلذا فرمودند: ( مساله برنامه از مهمات یک کشور است و چنانچه بدون برنامه یک کشوری بخواهد اداره شود نمی شود، باید برنامه باشد)[16] و) اصل اهمیت و ضرورت روابط متقابل با دیگر کشورها: امام(ره) به این امر مهم عنایت و توجه زیادی داشتند و فرمودند: ما نمی خواهیم در یک کشوری زندگی کنیم که از دنیا منعزل باشد، ایران امروز نمی توانداین طور باشد... که در یک جا بنشیند مرزهایش را ببنندد این غیر معقول است[17] ما هرگز داخل درهای بسته زندگی نمی کنیم [18] ز) اهمیت به مقتضیات زمان و مکان : اصل اجتهاد، اصل مهمی است که به عنوان پایه و اساس اندیشه امام(ره) در تفکر و مواضع و رفتار سیاسی امام(ره) به حساب می آید لکن امام با توجه به اهمیت مقتضیات زمان و مکان می فرمایند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست، حوزه ها و روحانیت... همواره چند قدم جلوتر از حوادث مهیای عکس العمل مناسب باشند چه بسا شیوه های رایج اداره امور مردم در سال های آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حلّ مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند[19] سؤال: آرمان گرایی و واقع گرایی در اندیشه و رفتارسیاسی امام(ره)چگونه قابل جمع است ؟ با توجه به یک ( روش تعاملی و هم افزایی)[20] می توان امام(ره) را آرمانگرا و یا آرمان خواهی دانست که با واقع بینی و با توجه به واقعیات و عینیات حوزه سیاست داخلی و خارجی، در جهت تحقق آرمان هایش حرکت کرده است ، امام با آرمان گرایی (نه مطلق) دراندیشه و رفتار سیاسی ، حوزه سیاست داخلی را جهت داده و با رفتار سیاسی واقع گرایانه و واقع بینانه نسبت به حوزه قدرت و سیاست ، زمینه فعلیت و عینیت یافتن آرمان هایش را فراهم آورده است یعنی؛ با توجه به هستی شناسی امام (ره) و تعامل آرمان گرایانه واقعیت های موجود در عرصه سیاست داخلی و خارجی، می توان یک رویکرد واقع بینانه به آرمان ها آن هم به صورت ( هم افزایی ) در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) مشاهده کرد، به هرحال هر دو رویکرد آرمان گرایانه و همینطور واقع گرایانه در اندیشه و رفتار ومواضع سیاسی امام (ره) وجود دارد آن چه که در این جا باید بر آن تاکید کرد این است که این دو رویکرد با یک روش ( تعاملی – هم افزایی ) قابل جمع است و نکته قابل توجه و در خور اهمیت بیشتر در این است که اگر امام خمینی(ره) را تنها آرمان گرا بدانیم چگونه این آرمان گرایی را با اصل لزوم رعایت مصلحت که همواره مورد توجه و مورد عنایت امام(ره) بود توجیه نماییم، مسلماً نمی توان این تلقی را پذیرفت که آرمان گرایی امام(ره) محدود به زمان خاصی بوده باشد و مثلاً با تشکیل حکومت و وارد شدن در حوزه عمل ( پراکتیک) و وارد شدن در مناسبات بین المللی، آرمان گرایی امام(ره) به واقع گرایی تغییر یافته است و یا نمی تواناین فرض را پذیرفت که امام (ره) در اواخر عمر پربرکتشان به واقع گرایی روی آورده است چون همین امام در بیانیه سالگرد کشتار خونین مکه می فرماید: اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم و همچنین می فرماید: راهی جز مبارزه نمانده است باید چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصاً آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آن ها پیروزی است [21] و یا امام در وصیت نامه سیاسی الهی اش همچنان روح انقلابی و مبارزه و مقاومت را در کالبد فرزندان و نسل های آینده می دمد و همچنان در جای جای صفحات آن، بر اصول آرمانی خود تاکید می نماید. بنابر این شواهد فراوانی حکایت از این دارد که آرمان گرایی امام (ره) محدود به زمان خاصی نبوده و این تلقی را به عبارتی نپذیرفته و باید ادعای محدود بودن به زمان خاص را غیر قابل بدانیم از این رو، سزاوار است با توجه به عقلانیت دینی و مبانی تفکری امام (ره) برای این که این دو رویکرد آرمان گرایانه و رویکرد واقع گرایانه در اندیشه و رفتار سیاسی امام به یک تعاملی برسانیم ناگزیریم قدرجامعی را از این دو رویکرد به دست آوریم قدر جامعی که هر دو رویکرد را در اندیشه و رفتار سیاسی در برگیرد و آن عنوان قدر جامع می تواند به اصطلاح ( آرمان گرایی واقع بینانه ) باشد همانطوری که اشاره کردیم برای رسیدن به یک تعامل و جمع بین دو رویکرد آرمانی و واقع گرایانه در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ما ناگزیریم یک قدر جامعی از این دو رویکرد به دست آوریم و آن قدر جامع می تواند اندیشه و موضع گیری فعّالی چون( آرمان گرایی واقع بینانه ) باشد و این امر با آن باز فهمی که از مفاهیم آرمان گرایی و واقع گرایی و واقع گرایی داشتیم، می تواند بر پایة عقلانیت دینی، دیگر آن ناسازگاری دو رویکرد ایده آلیستی و رئالیستی را نداشته باشد بنابر این مناسب است تحت عنوان (آرمان گرایی واقع بینانه ) دو رویکرد آرمانی و واقع گرایانه ای که در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ظهور و بروز دارد را جمع نموده و با رسیدن به این قدر جامع به ( تعامل و هم افزایی ) در اندیشه ها و تفکرات روشن بینانه امام(ره) بپردازیم. آرمان گرایی واقع بینانه امام خمینی(ره) حال برای دست یابی به این مهم در این جا سزاوار است ما برخی از اندیشه ها و مواضع امام(ره) را با همین عنوان( آرمان گرایی واقع بینانه ) در حوزه سیاست داخلی و حوزه سیاست خارجی مورد توجه و بررسی قرار دهیم الف) آرمانگرایی و واقع گرایی امام(ره) در سیاست داخلی مرحوم دکتر حمید عنایت هم به این مطلب اذعان داشتند[22]که مکتب تشیّع(عمدتاً) رویکرد آرمان گرایانه داشته و با مبارزه و نفی حکومت های جائر در انتظار وضعیت ایده آل و آرمانی یعنی حکومت حضرت مهدی(عج) بوده است، لذا فرصتی را برای واقع گرایانه و شکل دهی حکومت برای وضعیت فعلی پیدا نکرد ، لکن امام خمینی(ره) با این که وارث مکتب تشیّع است، می بینیم با یک نگاه واقع گرایانه برای اجرای اجرایی کردن احکام نورانی اسلام به خصوص امر به معروف و نهی از منکر قیام می کند و برای تاسیس و تشکیل حکومت فتوا به تحریم تقیّه داده و نظریه ولایت فقیه را برای شکل دهی حکومت براساس اصول و احکام نورانی اسلام، سامان می دهد امام خمینی با این که براساس (عقلانیت دینی) به اصل تدریجی بودن توجه دارد و در کتاب کشف اسرار رژم را نصحیت می کند و می نویسد: این قانون اساسی ماست (یعنی قانون اساسی رژیم سابق) ....به این قانون اساسی عمل کنید، اکر ما حرفی زدیم[23] لکن همین امام(ره) براساس همان عقلانیت در مکتوب خود می نویسد: (..... ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده... ای علمای ربانی؛ دانشمندان دیندار... اگر مجال را از دست بدهید و قیام نکنید ... فرداست که مشتی هرزه گر شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دست خوش اغراض باطله خود کنند...)[24] هم چنین امام خمینی(ره) بخاطر نگاه واقع بینانه ای که دارند برای این که عزّت از دست رفته مسلمان دوباره برگردد می فرمایند: ( برای این که وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمار گران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم)[25] و بر همین اساس علاوه بر طرح بحث ولایت فقیه در کتاب فقهی البیع خود سلسله بحث های ولایت فقیه را در نجف مطرح کردند، با این همه امام(ره) براساس همان (عقلانیت دینی) با نگاه واقع بینانه ای که داشتند در واقع به اصل (عمل به قدر مقدور) عنایت داشتند، لذا فرمودند: ( این طور نیست که حالا نمی توانیم حکومت عمومی و سراسری تشکیل بدهیم کنار بنشینیم بلکه تمام امور که مسلمین محتاجند، از وظایفی است که حکومت اسلامی عهده دار شود، هرمقدار که می توانیم باید انجام دهیم )[26] امام خمینی(ره) براساس (عقلانیّت دینی) و باز با یک نگاه واقع بینانه که می توانست انگیزة آرمانی مبارزه را برای اندیشه و رفتار سیاسی ایشان تقویت کند معتقد بودند که ( وجود شاه و بستگانش به هیچ اصلاحی دسترسی ممکن نخواهد بود)[27]چون همانطوری که ایشان وضعیّت دوران پهلوی را بصورت واقع بینانه ای ترسیم کردند، هشدار می دهند که ( هدف اصلی دولت های استعمارگر محو قرآن، اسلام و علمای اسلام است و برای وصول به اهداف استعماری.... نغمه سپاه دین در شرایطی ساز می شود که دستگاه جبّار هر روز ضربه های پیگیری به پیکره اسلام وارد می کند... اگر خدای نخواسته ایادی اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم و کمر شکن توفیق پیدا کنند، اولاً علمای اعلام و وعاظ و مروجین اسلام را کنار زده و ثانیاً اسلام و احکام آن را محو نابود می نمایند خطر این سپاه نامیمون... بزرگترین خطری است که مسلمین و در راس آن ها علمای اعلام با آن مواجه شده اند)[28] ب) آرمان گرایی و واقع گرایی امام(ره) در سیاست خارجی همچنانکه اشاره کردیم امام خمینی(ره) بر واقعیت های سیاست بین الملل واقف بودند لذا نهادهای بین المللی و سیاست بین الملل را تحت نفوذ و سلطه قدرت های جهانی می دانستند لذا فرمودند: ( منتظر نباشید که آنان(قدرت های بزرگ) حقتان را بدهند مستکبرین حق کسی را نمی دهند)[29] لکن امام(ره) معتقد بودند: ما هرگز داخل درهای بسته زندگی نمی کنیم[30] ما نمی خواهیم در یک کشوری زندگی کنیم که از دنیا منعزل باشد ایران امروز نمی تواند این طور باشد... که در یک بنشینند و مرزهایشان را ببندند این غیر معقول است امروز دنیا مانند یک عایله و یک شهر است و یک شهر دارای محله های مختلفی است که با هم ارتباط دارند، وقتی دنیا وضعش اینطور است ما نباید منعزل باشیم[31] لذا مسئولین جمهوری اسلامی برمسئله روابط با دیگر کشورها و همچنین حضور در مجامع بین المللی اهتمام ورزیده و با نگاه واقع بینانه همواره به این مهم توجه ویژه داشته اند امام خمینی(ره)براساس مبانی دینی که پایه و اساس عقلانیّت دینی را شکل می دهد می فرمایند: ( من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کنیم.... ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است)[32] و همچنین می فرمایند: (ما دفاع از همه مسلمین را لازم می دانیم)[33] ( دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همة حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم)[34] لکن امام(ره) با واقع بینی و با شناخت از توطئه دشمن در مورد حمله اسرائیل به لبنان در زمان جنگ تحمیلی فرمودند: توطئه تدارک دیدند که ما برویم سراغ اسرائیل، تا عراق تقویت بشود، آن وقت عراق و اسرائیل بیایند سراغ ما، ما این توطئه را فهمیدیم)[35] حضرت امام(ره) در این قضیه ضمن حفظ هدف و آرمان دفاع از ملّت مظلوم لبنان، بر دفاع از کشور اسلامی تاکید نموده و فرمودند: را قدس از کربلا می گذرد و نیز فرمودند: ما لبنان را از خود می دانیم لکن مقدمه این که لبنان را ما نجات بدهیم این است که عراق را نجات دهیم[36]چون همانطوری که می فرمایند(...دفاع از ملّت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همة ملّت های تحت ستم است)[37] امام خمینی(ره) به لحاظ ام القری بودن جمهوری اسلامی ایران و با یک نگاه واقع بینانه به این مهم می فرمایند: ( اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همه ملّت های اسلامی است و دفاع از ملّت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه ملّت های تحت ستم است)[38] بنابراین می بینیم که رویکرد آرمانی امام(ره) و رویکرد واقع بینانه امام(ره) در مسئله دفاع از مسلمانان جهان و مسئله دفاع از ملّت وکشور اسلامی خودمان، بنابر (عقلانیّت دینی) در راستای هم قرار گرفته و با تعاملی که بین این دو رویکرد در مواضع امام(ره) شکل می گیرد، این دو در جهت هم افزایی قرار گرفته و می توانند همدیگر را در این موارد تقویت نمایند. همین آرمان گرایی واقع بینانه را در تعامل و جمع بین ( منافع ملّت ) و ( مصالح دینی ) به خوبی می توان در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ملاحظه و رصد نمود، امام(ره) در عین پایبندی به اصول سیاست اسلامی، برای مصالح عمومی که منافع ملّی و منافع ملّت را در بر دارد جایگاه در خور توجهی قائل بودند[39] و در واقع امام(ره) در چهارچوب مقتضیات زمانی و مکانی معاصر سعی دارد تا بر اساس ( عقلانیت دینی ) افقی از آرمان گرایی را همراه با واقع گرایی در سیاست و حکومت ترسیم نماید لذا فرمودند: ( روابط خارجی ما براساس حفظ آزادی، استقلال و حفظ مصالح و منافع اسلام و مسلمین است)[40] امام خمینی(ره) همچنین در باره اهمیت و جایگاه منافع ملّی و منافع ملّت فرمودند: (اصل، منافع ملّت ایران است که باید به بهترین وجه رعایت شود)[41] این تعامل تنها می تواند در یک عقلانیتی تعریف شود که برای رسیدن به هدف متعالی، این دو رویکرد را در راستای هم قرار داده و در یک جهت باز تعریف نماید. معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر: 1- ولایت فقیه، امام خمینی(ره) ،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام 2- اندیشه سیاسی در اسلام معاصر؛ حمید عنایت، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات خوارزمی 3- آرمان گرایی و واقع گرایی؛ آندرو لینکلیتر، ترجمه لیلا سازگار، دفترمطالعات سیاسی بین المللی 4- تحولات نظام بین الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ محمد ستوده، بوسان کتاب 5-توافق و تزاحم منافع ملّی و مصالح اسلامی؛ هادی نخعی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی 6-سیرتطور تفکر سیاسی امام خمینی؛ نجف لک زایی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 7-روابط بین الملل و سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی، تبیان28 ، مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام(ره) 8- مبانی،اصول واهداف سیاست خارجی دولت اسلامی، صادق حقیقت، پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی 9- سبک رهبری امام خمینی؛ عباس شفیعی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه 10- درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی، محمد رضا دهشیری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی 11- منافع ملّی جمهوری ایران اسلامی، گردآورنده؛داود کیانی، پژوهشگاه مطالعات راهبردی 12- تبیین الگوی تصمیم گیری و سیاستگذاری امام خمینی، مجتبی اسکندری، نشر عروج 13- مبانی تصمیم گیری استراتژیک امام خمینی، زهرا فروتنی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی 14- الگوی مدیریت سیاسی امام بعد از پیروزی انقلاب، ابوالحسن حسین زاده،فصلنامه دین وسیاست ،ش13-14سال86 15-ارائه الگوی هم افزایی از دیدگاه امام خمینی؛ دکتر قاسم انصاری رنانی،مجموعه مقالات کنگره امام و احیاء تفکر دینی 16- مسئولیتهای فراملّی در سیاست خارجی دولت اسلامی؛ صادق حقیقت، مرکزتحقیقات استراتژیک 17- فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ایان مک لین، ترجمه حمید احمدی؛ نشر میزان 18- اندیشه امام خمینی(ره)، یحیی فوزی، نشرمعارف 19- نظام سیاسی و دولت در اسلام، داود فیرحی، انتشارات سمت 20- نگرشی موضوعی بر وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی، تنظیم و نشر آثار امام(ره) 21- اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، سید عبد العلی قوام، انتشارات سمت 22- استراتژی رهبری امام خمینی، عباس شفیعی، نشر عروج 23- رئالیسم سیاست خارجی در اندیشه و الگوی رفتاری امام خمینی، دکترابراهیم متقی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی( ش2، پاییز 1384 ) 24- رویارویی آرمان شهرگرایان( جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا)؛ نعمت الله مظفرپور، انتشارات علمی و فرهنگی پی نوشتها: [1]. صحیفه امام ج21،ص284 [2]. همان ج21ص284 [3]. حدیث ولایت ج1ص34 [4]. صحیفه امام ج3ص509 [5].همان، ج5 ص 131 [6]. همان، ج4 ص 512 [7].همان،ج18،ص23 [8] همان، ج21ص327 [9]. صحیفه امام ج21ص91 [10]. همان ج12ص202 [11]. صحیفه نور، ج21ص176 [12]. شؤون و اختیارات ولی فقیه،ترجمه کتاب البیع ، ص23 [13]. صحیفه امام، ج19ص153 [14].صحیفه امام، ج5 ، ص474 [15].همان، ج4 ص414 ( 18/8/57) [16]. صحیفه نور، ج17 ص121 [17] صحیفه امام، ج19ص413 [18]. همان،ج5 ص80 [19].همان ، ص100 [20].روش و مدل تحقیق : ( تعامل گرایی- هم افزایی ) در این روش در واقع ایده ها و اندیشه ها و موضع گیری های فرد یا افراد در تعامل و ترابط قرار می گیرند و این تعامل ها و ترابط هایی وقتی که بین ایده ها و اندیشه ها و مواضع فرد و یا افراد شکل می گیرد از تضارب این ایده ها ما به یک وضعیت تفسیری که از تعامل این ایده ها حاصل شده است دست می یابیم البته این تضارب آرا و ایده ها به شکل دیالکتیک نخواهد بود یعنی آرا و ایده ها در تعامل و ترابطی که با هم پیدا می کنند نه تنها همدیگر را نفی نمی کنند بلکه در این تعامل و ترابط (هم افزایی) هم دارند ، در این مدلِ (تعامل گرایی- هم افزایی) روش دیالکتیک که در خود تضاد و نفی یکدیگر دارد وجود ندارد بلکه در این تعامل به جای نفی اطراف، هم افزایی صورت می گیرد و با تعامل و نزدیک کردن آراء و ایده ها و اندیشه ها و یا موضع گیری های فرد و یا افراد، در جهت تقویت آراء و اندیشه ها و... تلاش صورت می گیرد و حاصل این تعامل می تواند نزدیک نمودن آراء و هم افزایی آن ها و حتی جمع بین آنها باشدو این امر مستلزم توجه به چند نکته است 1- با توجه به مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی می توان عقلانیت دینی را به عنوان یک عقلانیت پایه تعامل قرار داد 2- با مبنا و ملاک قرار دادن این عقلانیت دینی می توان در فرایند تعامل به یک قدر جامعی دست یافت 3- با این عقلانیت دینی و دست یابی به قدر جامع از نگاه تقابلی و تضادی خارج شده و جهت گیری ها با همسو نگری خواهد بود 4- با رفع تقابل ، (تعامل و هم افزایی) بصورتی است که ازآن تلقی دو امر متداخل می شود [21]. صحیفه امام، ج21 ص 82- 83 [22]. رک اندیشه سیاسی اسلام ، حمید عنایت ، انتشارات خوارزمی ، ص 30-60 [23]. کشف اسرار ص223 [24]. مکتوب امام(ره) در دفتر یادبود کتابخانه وزیری یزد؛ [25]. کلمات قصار امام(ره)، ص117 [26]. ولایت فقیه، نشر وتنظیم آثار امام(ره)، ص42 [27]. صحیفه امام، ج3 ص 467 [28]. همان، ج2 ص 396- 397 [29]. صحیفه نور، ج10 ص286 [30] صحیفه امام، ج5 ص80 [31]. صحیفه امام، ج19 ص413 [32].صحیفه امام، ج21 ص 91- 92 [33]. صحیفه امام، ج19 ص485 [34].صحیفه امام، ج20 ص486 [35] صحیفه امام، ج16 ص461 [36]. رک صحیفه امام، ج16 ص354 [37]. صحیفه امام، ج20 ص345 [38] صحیفه امام ، ج20 ص345 [39]. ( مصلحت و منفعت؛ جمع بین مصالح دینی و منافع ملّی در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی) در مجموعه مقالات( منافع ملّی جمهوری ایران اسلامی) ؛ دکتر اصغر افتخاری، پژوهشکده راهبردی [40].صحیفه امام، ج5 ص 80 [41]. صحیفه امام، ج5 ص474 منبع: اندیشه قم
در این جا قبل از هرچیز، سزاوار است در باره چند مفهوم به اختصار توضیحاتی داده و منظورمان را از این مفاهیم روشن نماییم.
آرمان گرایی: آرمان خواهی و ایده آلیسم در سیاست معمولاً به معنای تعهد از دل وجان نسبت به اهداف والای اجتماعی و سیاسی، قطع نظر از عملی بودن یا نبودن آنها و اعتنا نداشتن به بهای مادی و معنوی تحقق آنهاست ولی یک معنای آن هم تمسک آگاهانه به مدینه فاضله و پیگیری اهدافی است که بالصراحه، نیل به آن ها در شرایط عادی غیر ممکن است. ( آرمان گرایی درحوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی هرکدام تعریف خودش را دارد )
واقع گرایی: واقع گرایی و یا سیاست واقعی به عزم و قصد واقع گرایانه برای بررسی سیاست، به آنگونه که هست و نه آنگونه که آرمان گرایان آرزوی بودن آن را دارند اشاره می کند. ( واقع گرایی درحوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی هرکدام تعریف خودش را دارد )
سیاست واقعی و یا واقع بینی در سیاست : سیاست واقعی به عزم و قصد واقع گرایانه برای بررسی سیاست، به آن گونه که هست و نه آن گونه که آرمان گرایان آرزوی بودن آن را دارند اشاره می کند.
تعریف ایده آلیسم و رئالیسم
ایده آلیسم: مکتب ایده آلیستی بر پاک بودن نهاد بشر و دیدگاه ضابطی و تجویزی استوار است این الگو بر انگاره هایی از قبیل اخلاق گرایی، مسالمت جویی، صلح جهانی، اهداف فراملّی، انترناسیونالیسم، هنجارگرایی، نظم مبتنی بر اقتدار حقوقی و فشار متعادل افکار عمومی، امنیت دسته جمعی، خلع سلاح و دیپلماسی آشکار تاکید دارد.این دیدگاه نسبت به نهاد بشر و طبیعت انسانی نگرش خوشبیانه دارد و اصول اخلاقی انسان را مورد توجه مضاعف قرار می دهد و در برابر حقوق وی تکالیفی نیز برایش قایل است.این دیدگاه ضمن توجه به کارکرد صلجویانة جامعه جهانی مبتنی بر نهادهای بین المللی، بر سیاست خارجی مسالمت آمیز و نظام پارلمانی تاکید می نماید این دیدگاه بر این اعتقاد است که با توجه به افزایش ارتباط و وابستگی متقابل میان کشورها، امکان همگرایی و هماهنگی گسترده میان دولت ها و حلّ و فصل اختلاف ها از طریق مسالمت امیز وجود دارد.
رئالیسم: رئالیسم که یک نوع واقع گرایی است و بیشتر در حوزه سیاست خارجی و بین الملل مطرح می شود رویکردی است که دولت ها را بازیگر اصلی صحنه بین الملل می داند و ضمن تاکید بر قدرت و منافع ملّی براین اعتقاد است که اصولاً از بین بردن غریزه قدرت صرفاً یک آرمان است رئالیسم ضمن تاگید برموضوع امنیت معتقد است که چنانچه دولتی نتواند امنیت خود را حفظ کند، قادر به انجام هیچ کاری نخواهد بود رئالیسم ضمن اعتقاد به جبر و اهمیت دادن به تاریخ و تجربه دیدگاهی محافظه کارانه دارد و ازسیاست حفظ وضع موجود طرفداری می کند بر اساس رویکرد رئالیست ها در حوزه بین الملل از آن جا که نمی توان از طریق سازمان های بین المللی و حقوق بین الملل صلح بر قرار کرد، بنابراین می باید از تمهیداتی چون(موازنه قدرت) و (بازدارندگی) بهره جُست
برای این که رئالیسم را بهتر بشناسیم و آشنایی بیشتری با این رویکرد فراهم گردد مناسب است محورهای اصلی آن را در اینجا یادآور شویم.
محورهای اصلی رئالیسم: محورهای اصلی رئالیسم را می توان در دولت سالاری، بقاء و خودیاری خلاصه کرد
1- دولت سالاری؛ از منظر رئالیسم مفهوم دولت با به کار بردن زور همراه است و بر این اساس دولت عبارت است از انحصار به کار بردن مشروع نیروی فیزیکی در قلمرو خاص و در چنین فضایی دولت از اقتدار عالیه برای وضع و اجرای قوانین برخوردار است و در سطح خارجی و بین المللی منطقی رقابتی سیاست قدرت، از ایجاد توافق در زمینه اصول و هنجارهای جهانی پیشگیری می کند.
2- اصل بقاء؛ در این مورد اعتقاد بر این که تحت شرایطی دولت ها مجازند برای حفظ خویش حتی موجودیت سیاسی دیگران را به مخاطره افکنند
3- اصل خودیاری؛ براساس این اصل برای بقای خویش به هیچ وجه نمی توان به ضمانت دولت دیگری متکی بود. بر مبنای این اصل، همزیستی از طریق حفظ موازنه قدرت حاصل می شود، در شرایطی که دولت واقع گرا درصدد کسب منافع بیشتر نسبت به دیگران باشد، همکاری محدود در تعاملات بین المللی ممکن خواهد بود.
اصول آرمان گرایی امام(ره) در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی
از زاویة و نگاه آرمانی می توان اصول قابل توجهی از اندیشه ها و مواضع امام(ره) را به عنوان اصول آرمانی به حساب آورد لکن از باب نمونه چند اصل را در این جا ذکر می نماییم
1- اصل تکلیف و عمل به آن: تکلیف گرایی وعمل براساس تکلیف و حتی تغییر رفتار به خاطر تغییر وظیفه جایگاه مهمی در فهم اندیشه وعمل و رفتار سیاسی امام دارد چنانکه امام خمینی در باره اصل آرمانی عمل به تکلیف می فرمایند: ( همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفه ایم، نه مامور به نتیجه )[1] ایشان درباره جنگ و سرنوشت آن می فرمایند: ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن[2] آیت الله خامنه ای درباره اصل تکلیف در سیره حضرت اما م فرمودند: بارها ایشان می فرمود که ما کار را برای رسیدن به نتیجه نمی کنیم بلکه مامور به انجام تکلیف هستیم[3]
2- اصل عدالت و عدالت خواهی: درباره اصل عدالت باید گفت بررسی آرای امام نشان می دهد که حکومت مورد نظرشان حکومتی است که براساس عدالت بنا شده است و بر مبنای عدالت نیز اداره گردد لذا می فرماید: ما که می گوییم حکومت اسلامی، می گوییم حکومت عدالت[4] ما یک حکومت عدل اسلامی می خواهیم[5]و ( هدف نهایی عبارت است از همان تاسیس یک حکومت عدل اسلامی است)[6] در جای دیگر می فرماید:
( اصولاً احکام مطلوبیت ذاتی ندارند.بلکه وسائل و اداواتی هستند که جهت اجرای صحیح اهداف حکومت اسلامی و گسترش قسط وعدالت در جامعه به کار می روند، حکومت اسلامی باید اقامه عدل کند.)[7]
3- اصل صدور و گسترش انقلاب و اسلام : امام(ره) از صدور انقلاب همواره به عنوان آرمان دراز مدت یاد کرده و می فرمایند: انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلاب ایران مردم ایران نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت است[8]
4- اصل حمایت از مستضعفین جهان : امام خمینی با توجه به هین اصل آرمانی تاکید می کند: ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است[9]ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم ... زیرا اسلام ... پشتیبان تمام مستضعفین جهان است[10]
سؤال: چگونه و بر اساس چه مبنا و شاخصه هایی، امام(ره) در رفتار سیاسی در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی رهبری واقع گراست و منظور از واقع گرایی امام (ره) در این جا چیست؟
* اصول و شاخصه های واقع گرایی امام(ره)
در باره رویکرد واقع گرایانه باید گفت ایشان به شاخص های تصمیم گیری عقلانی توجه داشته داشته و با توجه به عقلانیت دینی که اشاره کردیم به آن ها اهتمام داشتند که آن شاخصه ها این گونه برشمرد:
1- اصل مصلحت 2- اصل تقدم اهم بر مهم 3- اصل عمل به قدر مقدور 4- اصل توجه به مقتضیات زمان و مکان 5- اصل تدریجی بودن امور 6- اصل ضروری بودن حکومت و لزوم تاسیس حکومت اسلامی 7- اصل حفظ اسلام و نظام اسلامی8- اصل برنامه ریزی 9- اصل آینده نگری 10- اصل بصیرت و آگاهی و لزوم کسب اطلاعات و اخبار 11-اصل مشورت و استفاده از نظریات کارشناسان 12- اصل تجدید نظر و بازنگری در برنامه ها 13- اصل تقویت دولت و جایز ندانستن تضعیف آن 14 – اصل حفظ مصالح و منافع ملّت 15- اهمیت دادن به ارتباط و روابط متقابل با دیگر کشورها
در مجموع این عناوین می توانند شِمای از الگوی واقع گرایانه را در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) بیان نمایند با این حال ما برای شاهد مثال به اختصار به برخی از عناوین می پردازیم
الف) اصل مصلحت:
مصلحت از جمله اصول مهمی است که امام(ره)به آن توجه ویژه داشتند، امام خمینی(ره) می فرمودند: ( مصلحت نظام و مردم از امور مهمی است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمان های دور و نزدیک زیر سؤال برد)[11]
ب)ضرورت تاسیس و برپایی حکومت اسلامی:
امام(ره) با یک نگاه واقع گرایانه ای در این فرمودند: لزوم حکومت به منظور بسط عدالت و تعلیم و تربیت و حفظ نظام جامعه و رفع ظلم و حراست مرزهای کشور و جلوگیری از تجاوز بیگانگان، از بدیهی ترین امور است، بی آن که بین زمان حضور و غیبت امام(عج) و این کشور و آن کشور فرقی باشد[12]
ج) حفظ نظام:
امام(ره) درباره اهمیت بالای حفظ نظام فرمودند: مسئله حفظ نظام جمهوری اسلامی در این عصر و با این وضعی که در دنیا مشاهده می شود.... از اهمّ واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز به آن مزاحمت نمی کند[13]
د)اصل منافع ملّت: امام(ره) این موضوع را هم مدّ نظر قرار داده و فرمودند:( اصل؛ منافع ملّت ایران است که باید به بهترین وجه رعایت شود)[14]،( اصلی که غیرقابل تغییر است این است که سیاست خارجی ما باید برمبنای حفظ آزادی، استقلال و حفظ مصالح و منافع ملّت ایران باشد)[15]
ه) برنامه ریزی : امام(ره) برنامه ریزی را به عنوان یک اصل مهم در اداره کشور تلقی کرده و بر ضرورت آن تاکید نموده فلذا فرمودند: ( مساله برنامه از مهمات یک کشور است و چنانچه بدون برنامه یک کشوری بخواهد اداره شود نمی شود، باید برنامه باشد)[16]
و) اصل اهمیت و ضرورت روابط متقابل با دیگر کشورها: امام(ره) به این امر مهم عنایت و توجه زیادی داشتند و فرمودند: ما نمی خواهیم در یک کشوری زندگی کنیم که از دنیا منعزل باشد، ایران امروز نمی توانداین طور باشد... که در یک جا بنشیند مرزهایش را ببنندد این غیر معقول است[17] ما هرگز داخل درهای بسته زندگی نمی کنیم [18]
ز) اهمیت به مقتضیات زمان و مکان : اصل اجتهاد، اصل مهمی است که به عنوان پایه و اساس اندیشه امام(ره) در تفکر و مواضع و رفتار سیاسی امام(ره) به حساب می آید لکن امام با توجه به اهمیت مقتضیات زمان و مکان می فرمایند که اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست، حوزه ها و روحانیت... همواره چند قدم جلوتر از حوادث مهیای عکس العمل مناسب باشند چه بسا شیوه های رایج اداره امور مردم در سال های آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حلّ مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند[19]
سؤال: آرمان گرایی و واقع گرایی در اندیشه و رفتارسیاسی امام(ره)چگونه قابل جمع است ؟
با توجه به یک ( روش تعاملی و هم افزایی)[20] می توان امام(ره) را آرمانگرا و یا آرمان خواهی دانست که با واقع بینی و با توجه به واقعیات و عینیات حوزه سیاست داخلی و خارجی، در جهت تحقق آرمان هایش حرکت کرده است ، امام با آرمان گرایی (نه مطلق) دراندیشه و رفتار سیاسی ، حوزه سیاست داخلی را جهت داده و با رفتار سیاسی واقع گرایانه و واقع بینانه نسبت به حوزه قدرت و سیاست ، زمینه فعلیت و عینیت یافتن آرمان هایش را فراهم آورده است یعنی؛ با توجه به هستی شناسی امام (ره) و تعامل آرمان گرایانه واقعیت های موجود در عرصه سیاست داخلی و خارجی، می توان یک رویکرد واقع بینانه به آرمان ها آن هم به صورت ( هم افزایی ) در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) مشاهده کرد، به هرحال هر دو رویکرد آرمان گرایانه و همینطور واقع گرایانه در اندیشه و رفتار ومواضع سیاسی امام (ره) وجود دارد آن چه که در این جا باید بر آن تاکید کرد این است که این دو رویکرد با یک روش ( تعاملی – هم افزایی ) قابل جمع است و نکته قابل توجه و در خور اهمیت بیشتر در این است که اگر امام خمینی(ره) را تنها آرمان گرا بدانیم چگونه این آرمان گرایی را با اصل لزوم رعایت مصلحت که همواره مورد توجه و مورد عنایت امام(ره) بود توجیه نماییم، مسلماً نمی توان این تلقی را پذیرفت که آرمان گرایی امام(ره) محدود به زمان خاصی بوده باشد و مثلاً با تشکیل حکومت و وارد شدن در حوزه عمل ( پراکتیک) و وارد شدن در مناسبات بین المللی، آرمان گرایی امام(ره) به واقع گرایی تغییر یافته است و یا نمی تواناین فرض را پذیرفت که امام (ره) در اواخر عمر پربرکتشان به واقع گرایی روی آورده است چون همین امام در بیانیه سالگرد کشتار خونین مکه می فرماید: اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم و همچنین می فرماید: راهی جز مبارزه نمانده است باید چنگ و دندان ابرقدرت ها و خصوصاً آمریکا را شکست و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آن ها پیروزی است [21] و یا امام در وصیت نامه سیاسی الهی اش همچنان روح انقلابی و مبارزه و مقاومت را در کالبد فرزندان و نسل های آینده می دمد و همچنان در جای جای صفحات آن، بر اصول آرمانی خود تاکید می نماید. بنابر این شواهد فراوانی حکایت از این دارد که آرمان گرایی امام (ره) محدود به زمان خاصی نبوده و این تلقی را به عبارتی نپذیرفته و باید ادعای محدود بودن به زمان خاص را غیر قابل بدانیم
از این رو، سزاوار است با توجه به عقلانیت دینی و مبانی تفکری امام (ره) برای این که این دو رویکرد آرمان گرایانه و رویکرد واقع گرایانه در اندیشه و رفتار سیاسی امام به یک تعاملی برسانیم ناگزیریم قدرجامعی را از این دو رویکرد به دست آوریم قدر جامعی که هر دو رویکرد را در اندیشه و رفتار سیاسی در برگیرد و آن عنوان قدر جامع می تواند به اصطلاح ( آرمان گرایی واقع بینانه ) باشد
همانطوری که اشاره کردیم برای رسیدن به یک تعامل و جمع بین دو رویکرد آرمانی و واقع گرایانه در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ما ناگزیریم یک قدر جامعی از این دو رویکرد به دست آوریم و آن قدر جامع می تواند اندیشه و موضع گیری فعّالی چون( آرمان گرایی واقع بینانه ) باشد و این امر با آن باز فهمی که از مفاهیم آرمان گرایی و واقع گرایی و واقع گرایی داشتیم، می تواند بر پایة عقلانیت دینی، دیگر آن ناسازگاری دو رویکرد ایده آلیستی و رئالیستی را نداشته باشد
بنابر این مناسب است تحت عنوان (آرمان گرایی واقع بینانه ) دو رویکرد آرمانی و واقع گرایانه ای
که در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ظهور و بروز دارد را جمع نموده و با رسیدن به این قدر جامع به ( تعامل و هم افزایی ) در اندیشه ها و تفکرات روشن بینانه امام(ره) بپردازیم.
آرمان گرایی واقع بینانه امام خمینی(ره)
حال برای دست یابی به این مهم در این جا سزاوار است ما برخی از اندیشه ها و مواضع امام(ره) را با همین عنوان( آرمان گرایی واقع بینانه ) در حوزه سیاست داخلی و حوزه سیاست خارجی مورد توجه و بررسی قرار دهیم
الف) آرمانگرایی و واقع گرایی امام(ره) در سیاست داخلی
مرحوم دکتر حمید عنایت هم به این مطلب اذعان داشتند[22]که مکتب تشیّع(عمدتاً) رویکرد آرمان گرایانه داشته و با مبارزه و نفی حکومت های جائر در انتظار وضعیت ایده آل و آرمانی یعنی حکومت حضرت مهدی(عج) بوده است، لذا فرصتی را برای واقع گرایانه و شکل دهی حکومت برای وضعیت فعلی پیدا نکرد ، لکن امام خمینی(ره) با این که وارث مکتب تشیّع است، می بینیم با یک نگاه واقع گرایانه برای اجرای اجرایی کردن احکام نورانی اسلام به خصوص امر به معروف و نهی از منکر قیام می کند و برای تاسیس و تشکیل حکومت فتوا به تحریم تقیّه داده و نظریه ولایت فقیه را برای شکل دهی حکومت براساس اصول و احکام نورانی اسلام، سامان می دهد امام خمینی با این که براساس (عقلانیت دینی) به اصل تدریجی بودن توجه دارد و در کتاب کشف اسرار رژم را نصحیت می کند و می نویسد: این قانون اساسی ماست (یعنی قانون اساسی رژیم سابق) ....به این قانون اساسی عمل کنید، اکر ما حرفی زدیم[23] لکن همین امام(ره) براساس همان عقلانیت در مکتوب خود می نویسد:
(..... ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده... ای علمای ربانی؛ دانشمندان دیندار... اگر مجال را از دست بدهید و قیام نکنید ... فرداست که مشتی هرزه گر شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دست خوش اغراض باطله خود کنند...)[24]
هم چنین امام خمینی(ره) بخاطر نگاه واقع بینانه ای که دارند برای این که عزّت از دست رفته مسلمان دوباره برگردد می فرمایند:
( برای این که وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمار گران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم)[25] و بر همین اساس علاوه بر طرح بحث ولایت فقیه در کتاب فقهی البیع خود سلسله بحث های ولایت فقیه را در نجف مطرح کردند، با این همه امام(ره) براساس همان (عقلانیت دینی) با نگاه واقع بینانه ای که داشتند در واقع به اصل (عمل به قدر مقدور) عنایت داشتند، لذا فرمودند: ( این طور نیست که حالا نمی توانیم حکومت عمومی و سراسری تشکیل بدهیم کنار بنشینیم بلکه تمام امور که مسلمین محتاجند، از وظایفی است که حکومت اسلامی عهده دار شود، هرمقدار که می توانیم باید انجام دهیم )[26]
امام خمینی(ره) براساس (عقلانیّت دینی) و باز با یک نگاه واقع بینانه که می توانست انگیزة آرمانی مبارزه را برای اندیشه و رفتار سیاسی ایشان تقویت کند معتقد بودند که ( وجود شاه و بستگانش به هیچ اصلاحی دسترسی ممکن نخواهد بود)[27]چون همانطوری که ایشان وضعیّت دوران پهلوی را بصورت واقع بینانه ای ترسیم کردند، هشدار می دهند که ( هدف اصلی دولت های استعمارگر محو قرآن، اسلام و علمای اسلام است و برای وصول به اهداف استعماری.... نغمه سپاه دین در شرایطی ساز می شود که دستگاه جبّار هر روز ضربه های پیگیری به پیکره اسلام وارد می کند... اگر خدای نخواسته ایادی اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم و کمر شکن توفیق پیدا کنند، اولاً علمای اعلام و وعاظ و مروجین اسلام را کنار زده و ثانیاً اسلام و احکام آن را محو نابود می نمایند خطر این سپاه نامیمون... بزرگترین خطری است که مسلمین و در راس آن ها علمای اعلام با آن مواجه شده اند)[28]
ب) آرمان گرایی و واقع گرایی امام(ره) در سیاست خارجی
همچنانکه اشاره کردیم امام خمینی(ره) بر واقعیت های سیاست بین الملل واقف بودند لذا نهادهای بین المللی و سیاست بین الملل را تحت نفوذ و سلطه قدرت های جهانی می دانستند
لذا فرمودند: ( منتظر نباشید که آنان(قدرت های بزرگ) حقتان را بدهند مستکبرین حق کسی را نمی دهند)[29] لکن امام(ره) معتقد بودند: ما هرگز داخل درهای بسته زندگی نمی کنیم[30] ما نمی خواهیم در یک کشوری زندگی کنیم که از دنیا منعزل باشد ایران امروز نمی تواند این طور باشد... که در یک بنشینند و مرزهایشان را ببندند این غیر معقول است امروز دنیا مانند یک عایله و یک شهر است و یک شهر دارای محله های مختلفی است که با هم ارتباط دارند، وقتی دنیا وضعش اینطور است ما نباید منعزل باشیم[31] لذا مسئولین جمهوری اسلامی برمسئله روابط با دیگر کشورها و همچنین حضور در مجامع بین المللی اهتمام ورزیده و با نگاه واقع بینانه همواره به این مهم توجه ویژه داشته اند
امام خمینی(ره)براساس مبانی دینی که پایه و اساس عقلانیّت دینی را شکل می دهد می فرمایند:
( من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کنیم.... ما اعلام می کنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است)[32] و همچنین می فرمایند: (ما دفاع از همه مسلمین را لازم می دانیم)[33] ( دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همة حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا کنیم)[34] لکن امام(ره) با واقع بینی و با شناخت از توطئه دشمن در مورد حمله اسرائیل به لبنان در زمان جنگ تحمیلی فرمودند: توطئه تدارک دیدند که ما برویم سراغ اسرائیل، تا عراق تقویت بشود، آن وقت عراق و اسرائیل بیایند سراغ ما، ما این توطئه را فهمیدیم)[35] حضرت امام(ره) در این قضیه ضمن حفظ هدف و آرمان دفاع از ملّت مظلوم لبنان، بر دفاع از کشور اسلامی تاکید نموده و فرمودند: را قدس از کربلا می گذرد و نیز فرمودند: ما لبنان را از خود می دانیم لکن مقدمه این که لبنان را ما نجات بدهیم این است که عراق را نجات دهیم[36]چون همانطوری که می فرمایند(...دفاع از ملّت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همة ملّت های تحت ستم است)[37]
امام خمینی(ره) به لحاظ ام القری بودن جمهوری اسلامی ایران و با یک نگاه واقع بینانه به این مهم می فرمایند:
( اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق به همه ملّت های اسلامی است و دفاع از ملّت قهرمان و دلاور ایران در حقیقت دفاع از همه ملّت های تحت ستم است)[38]
بنابراین می بینیم که رویکرد آرمانی امام(ره) و رویکرد واقع بینانه امام(ره) در مسئله دفاع از مسلمانان جهان و مسئله دفاع از ملّت وکشور اسلامی خودمان، بنابر (عقلانیّت دینی) در راستای هم قرار گرفته و با تعاملی که بین این دو رویکرد در مواضع امام(ره) شکل می گیرد، این دو در جهت هم افزایی قرار گرفته و می توانند همدیگر را در این موارد تقویت نمایند.
همین آرمان گرایی واقع بینانه را در تعامل و جمع بین ( منافع ملّت ) و ( مصالح دینی ) به خوبی می توان در اندیشه و رفتار سیاسی امام(ره) ملاحظه و رصد نمود، امام(ره) در عین پایبندی به اصول سیاست اسلامی، برای مصالح عمومی که منافع ملّی و منافع ملّت را در بر دارد جایگاه در خور توجهی قائل بودند[39] و در واقع امام(ره) در چهارچوب مقتضیات زمانی و مکانی معاصر سعی دارد تا بر اساس ( عقلانیت دینی ) افقی از آرمان گرایی را همراه با واقع گرایی در سیاست و حکومت ترسیم نماید لذا فرمودند: ( روابط خارجی ما براساس حفظ آزادی، استقلال و حفظ مصالح و منافع اسلام و مسلمین است)[40] امام خمینی(ره) همچنین در باره اهمیت و جایگاه منافع ملّی و منافع ملّت فرمودند: (اصل، منافع ملّت ایران است که باید به بهترین وجه رعایت شود)[41]
این تعامل تنها می تواند در یک عقلانیتی تعریف شود که برای رسیدن به هدف متعالی، این دو رویکرد را در راستای هم قرار داده و در یک جهت باز تعریف نماید.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1- ولایت فقیه، امام خمینی(ره) ،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام
2- اندیشه سیاسی در اسلام معاصر؛ حمید عنایت، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات خوارزمی
3- آرمان گرایی و واقع گرایی؛ آندرو لینکلیتر، ترجمه لیلا سازگار، دفترمطالعات سیاسی بین المللی
4- تحولات نظام بین الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ محمد ستوده، بوسان کتاب
5-توافق و تزاحم منافع ملّی و مصالح اسلامی؛ هادی نخعی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی
6-سیرتطور تفکر سیاسی امام خمینی؛ نجف لک زایی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
7-روابط بین الملل و سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی، تبیان28 ، مؤسسه تنظیم ونشرآثار امام(ره)
8- مبانی،اصول واهداف سیاست خارجی دولت اسلامی، صادق حقیقت، پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی
9- سبک رهبری امام خمینی؛ عباس شفیعی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
10- درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی، محمد رضا دهشیری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
11- منافع ملّی جمهوری ایران اسلامی، گردآورنده؛داود کیانی، پژوهشگاه مطالعات راهبردی
12- تبیین الگوی تصمیم گیری و سیاستگذاری امام خمینی، مجتبی اسکندری، نشر عروج
13- مبانی تصمیم گیری استراتژیک امام خمینی، زهرا فروتنی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
14- الگوی مدیریت سیاسی امام بعد از پیروزی انقلاب، ابوالحسن حسین زاده،فصلنامه دین وسیاست ،ش13-14سال86
15-ارائه الگوی هم افزایی از دیدگاه امام خمینی؛ دکتر قاسم انصاری رنانی،مجموعه مقالات کنگره امام و احیاء تفکر دینی
16- مسئولیتهای فراملّی در سیاست خارجی دولت اسلامی؛ صادق حقیقت، مرکزتحقیقات استراتژیک
17- فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ایان مک لین، ترجمه حمید احمدی؛ نشر میزان
18- اندیشه امام خمینی(ره)، یحیی فوزی، نشرمعارف
19- نظام سیاسی و دولت در اسلام، داود فیرحی، انتشارات سمت
20- نگرشی موضوعی بر وصیت نامه سیاسی الهی امام خمینی، تنظیم و نشر آثار امام(ره)
21- اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، سید عبد العلی قوام، انتشارات سمت
22- استراتژی رهبری امام خمینی، عباس شفیعی، نشر عروج
23- رئالیسم سیاست خارجی در اندیشه و الگوی رفتاری امام خمینی، دکترابراهیم متقی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی( ش2، پاییز 1384 )
24- رویارویی آرمان شهرگرایان( جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا)؛ نعمت الله مظفرپور، انتشارات علمی و فرهنگی
پی نوشتها:
[1]. صحیفه امام ج21،ص284
[2]. همان ج21ص284
[3]. حدیث ولایت ج1ص34
[4]. صحیفه امام ج3ص509
[5].همان، ج5 ص 131
[6]. همان، ج4 ص 512
[7].همان،ج18،ص23
[8] همان، ج21ص327
[9]. صحیفه امام ج21ص91
[10]. همان ج12ص202
[11]. صحیفه نور، ج21ص176
[12]. شؤون و اختیارات ولی فقیه،ترجمه کتاب البیع ، ص23
[13]. صحیفه امام، ج19ص153
[14].صحیفه امام، ج5 ، ص474
[15].همان، ج4 ص414 ( 18/8/57)
[16]. صحیفه نور، ج17 ص121
[17] صحیفه امام، ج19ص413
[18]. همان،ج5 ص80
[19].همان ، ص100
[20].روش و مدل تحقیق : ( تعامل گرایی- هم افزایی )
در این روش در واقع ایده ها و اندیشه ها و موضع گیری های فرد یا افراد در تعامل و ترابط قرار می گیرند و این تعامل ها و ترابط هایی وقتی که بین ایده ها و اندیشه ها و مواضع فرد و یا افراد شکل می گیرد از تضارب این ایده ها ما به یک وضعیت تفسیری که از تعامل این ایده ها حاصل شده است دست می یابیم البته این تضارب آرا و ایده ها به شکل دیالکتیک نخواهد بود یعنی آرا و ایده ها در تعامل و ترابطی که با هم پیدا می کنند نه تنها همدیگر را نفی نمی کنند بلکه در این تعامل و ترابط (هم افزایی) هم دارند ، در این مدلِ (تعامل گرایی- هم افزایی) روش دیالکتیک که در خود تضاد و نفی یکدیگر دارد وجود ندارد بلکه در این تعامل به جای نفی اطراف، هم افزایی صورت می گیرد و با تعامل و نزدیک کردن آراء و ایده ها و اندیشه ها و یا موضع گیری های فرد و یا افراد، در جهت تقویت آراء و اندیشه ها و... تلاش صورت می گیرد و حاصل این تعامل می تواند نزدیک نمودن آراء و هم افزایی آن ها و حتی جمع بین آنها باشدو این امر مستلزم توجه به چند نکته است
1- با توجه به مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی می توان عقلانیت دینی را به عنوان یک عقلانیت پایه تعامل قرار داد
2- با مبنا و ملاک قرار دادن این عقلانیت دینی می توان در فرایند تعامل به یک قدر جامعی دست یافت
3- با این عقلانیت دینی و دست یابی به قدر جامع از نگاه تقابلی و تضادی خارج شده و جهت گیری ها با همسو نگری خواهد بود
4- با رفع تقابل ، (تعامل و هم افزایی) بصورتی است که ازآن تلقی دو امر متداخل می شود
[21]. صحیفه امام، ج21 ص 82- 83
[22]. رک اندیشه سیاسی اسلام ، حمید عنایت ، انتشارات خوارزمی ، ص 30-60
[23]. کشف اسرار ص223
[24]. مکتوب امام(ره) در دفتر یادبود کتابخانه وزیری یزد؛
[25]. کلمات قصار امام(ره)، ص117
[26]. ولایت فقیه، نشر وتنظیم آثار امام(ره)، ص42
[27]. صحیفه امام، ج3 ص 467
[28]. همان، ج2 ص 396- 397
[29]. صحیفه نور، ج10 ص286
[30] صحیفه امام، ج5 ص80
[31]. صحیفه امام، ج19 ص413
[32].صحیفه امام، ج21 ص 91- 92
[33]. صحیفه امام، ج19 ص485
[34].صحیفه امام، ج20 ص486
[35] صحیفه امام، ج16 ص461
[36]. رک صحیفه امام، ج16 ص354
[37]. صحیفه امام، ج20 ص345
[38] صحیفه امام ، ج20 ص345
[39]. ( مصلحت و منفعت؛ جمع بین مصالح دینی و منافع ملّی در الگوی حکومتی جمهوری اسلامی) در مجموعه مقالات( منافع ملّی جمهوری ایران اسلامی) ؛ دکتر اصغر افتخاری، پژوهشکده راهبردی
[40].صحیفه امام، ج5 ص 80
[41]. صحیفه امام، ج5 ص474
منبع: اندیشه قم
- [سایر] استراتژی و رهبری امام خمینی ره چه ویژگی هایی دارد؟
- [سایر] آیا رهبری امام خمینی (ره) در قالب رهبری فرهمند قابل تعریف است یا رهبری قانونی؟
- [سایر] از دیدگاه مقام معظم رهبری ویژگی های مهم امام خمینی(ره) چیست؟
- [سایر] آیا هنوز لزومی برای فرستادن صلوات هنگام ذکر نام امام خمینی(ره) ومقام رهبری هست؟
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] نظر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دربارة روشنفکر چیست؟
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] شیوه مدیریتی امام خمینی ره چه بود؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است
- [آیت الله فاضل لنکرانی] ناآشنا به مسأله; کسی که مسأله شرعی خود را نمی داند. جاهل قاصر: جاهلی که از روی عذر حکم شرعی را نمی داند. جاهل مقصر: جاهلی که امکان آموختن مسائل را داشته ولی عمداً در فراگیری آن کوتاهی کرده است. جبیره: مرهم; پارچه و پوششی که زخم یا شکستگی را با آن ببندند. جرح، جروح: جراحت، زخم جُنُب: کسی که محتلم شده یا با دیگری مقاربت کرده است. جُعاله: قراردادی که طی آن فردی اعلام می کند هر کس برای او کار معینی را انجام دهد، اجرت مشخصی به او پرداخت می شود. مثلا هر کس گمشده مرا پیدا کند، هزار تومان به او مژدگانی می دهم. قرار گذارنده را (جاعل) و عمل کننده به آن را (عامل) می گویند. جلاّل: حیوانی که عادت کرده فقط نجاست انسان را بخورد. جماع: مقاربت: آمیزش جنسی. جهر: صدای بلند، با صدای بلند چیزی را قرائت کردن. (ح) حائض: زنی که در عادت ماهیانه باشد. حاکم شرع: مجتهدی که بر اساس موازین شرعی دارای فتوا است. حج: زیارت خانه خدا و انجام اعمالی مربوط به آن که به آن اعمال (مناسک حج) می گویند. حج نیابتی: زیارت خانه خدا به نیابت از طرف شخص دیگر با انجام مناسک آن. حدث اصغر: هر علتی که باعث وضو شود و آن شش چیز است: 1 بول، 2 مدفوع، 3 باد شکم، 4 خواب کامل، 5 امور زایل کننده عقل، 6 استحاضه. حدث اکبر: هر کاری که غسل برای نماز را سبب شود مانند احتلام و جماع. حد ترخص: حدی از مسافت که در آن صدای موذن و دیوار محل اقامت قابل تشخیص نباشد. حرام: ممنوع، هر عملی که از نظر شرعی ترکش لازم باشد. حرج: مشقت، سختی، دشواری حصه: سهم حضر: محل حضور (وطن). حنوط: مالیدن کافور بر اعضای مرده از جمله به پیشانی، کف دست ها، سرزانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها. حواله: ارجاع طلبکار به شخص ثالث برای دریافت طلبش به این نحو که ذمه خودش را بری کرده و دیگری به او بدهکار شود. حیض: قاعدگی، عادت ماهیانه زنان. حین عروض شک: وقت پدید آمدن شک. (خ) خارق العاده: غیر طبیعی. خالی از قوت نیست: معتبر است، فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی دیده شود). خالی از وجه نیست: فتوا این است (مگر در ضمن کلام قرینه ای بر غیر این معنی مشاهده شود). خبره: کارشناس خبیث: پلید، زشت. خسارت: زیان، ضرر. خصوصیات: ویژگی ها خمس: یک پنجم، بیست درصد پس انداز سالیانه و غیره که باید به مجتهد جامع الشرایط و مرجع تقلید پرداخت شود. خوارج: کسانی که علیه امام معصوم(علیهم السلام) قیام مسلحانه نمایند مثل خوارج نهروان. خوف: ترس، هراس، واهمه خون جهنده: یعنی حیوانی که وقتی رگ آن را ببرند خون از آن جستن می کند. خیار: اختیار بر هم زدن معامله که در یازده مورد طرفین معامله یا یکی از آنها می توانند معامله را بر هم زنند. (د) دائمه: زنی که طی عقد دائم به همسری مردی درامده باشد. دُبُر: پشت; مقعد. دعوی: دادخواهی. دفاع: دفع دشمن; مقاومت در برابر دشمن. دیه: مالی که بنابر احکام شرعی به جبران خون مسلمان یا نقص بدنی به او داده می شود. (ذ) ذبح شرعی: کشتن حیوانات حلال گوشت با رعایت ضوابط شرعی. ذمّه: تعهّد به ادای چیزی یا انجام عملی. ذمّی: کافران اهل کتاب مانند یهود و نصاری در مقابل تعهّدشان نسبت به رعایت قوانین اجتماعی اسلامی از حمایت و امنیت حکومت اسلامی برخوردار می شوند و در بلاد مسلمین زندگی خواهند کرد. (ر) ربا: زیادت; اضافه; بدست آوردن مال زائد بر سرمایه با شرایط مذکور در مسائل 2356، 2357، 2361. رباء قرضی: اضافه ای که پرداخت آن در ضمن قرض شرط گردد. ربح سَنه: درآمد سالیانه انسان. رجوع: بازگشتن; بازگشت. رضاعی: همشیر; پسر و دختری که از یک زن شیر خورده باشند با شرائطی که در مسأله 2598 بیان شده نسبت به هم برادر و خواهر رضاعی می شوند و محرم ابدی می باشند. رفع ضرورت: بر طرف شدن حالت اضطرار. رکن; ارکان: پایه; اساسی ترین جزء هر عبادت. رکوع: خم شدن; یکی از ارکان نماز که برای انجام آن شخص نمازگزار در برابر عظمت خداوند چندان خم می شود که دستهایش به زانو برسد. رهن: گرو; گروی. ریبه: احتمال تحریک شهوت. (ز) زائد بر مؤونه: مازاد بر مخارج; اضافه بر هزینه مربوطه. زکات: مقدار معیّنی از اموال خاص انسان که به شرط رسیدن به حد نصاب باید در موارد مشخّص خود مصرف شود، این اموال اختصاص به نُه مورد دارد. زکات فطره: مقدار حدود 3 کیلوگرم گندم، جو، ذرت و غیره یا بهای آن که باید در عید فطر به فقرا بدهند و یا در مصارف دیگر زکات صرف کنند. زمان غیبت کبری: مثل زمان ما، که امام دوازدهم(علیه السلام) در پرده غیبت به سر می برند. زینت: زیور; آرایش. (س) سال شمسی: سالی که مشتمل بر دوازده برج است و از فروردین شروع و به اسفند ختم می شود. سال قمری: سالی که مشتمل بر دوازده ماه است و از محرم شروع و به ذی الحجه ختم می شود. سجده; سجود: بر زمین گذاردن پیشانی و کف دست ها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها برای ستایش خداوند. سجده سهو: سجده ای که نمازگزار در برابر اشتباهاتی که سهواً از او سر زده بجای آورد، به شرح مسأله 1262. سجده شکر: پیشانی بر زمین نهادن به منظور سپاسگزاری از نعمت های خداوند. سجده های واجب قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا گوش کند باید بلافاصله سجده نماید. 1 - جزء 21، سوره سجده، آیه 15. 2 - جزء 24، سوره فصّلت، آیه 37. 3 - جزء 27، سوره نجم، آخرین آیه. 4 - جزء 30، سوره علق، آخرین آیه. سجده های مستحبّ قرآن: وقتی انسان یکی از این آیات را تماماً بخواند یا بشنود مستحب است که بلافاصله سجده کند. 1 - جزء 9، سوره اعراف، آیه آخر. 2 - جزء 13، سوره رعد، آیه 15. 3 - جزء 14، سوره نحل، آیه 49. 4 - جزء 15، سوره اسراء، آیه 107. 5 - جزء 16، سوره مریم، آیه 58. 6 - جزء 17، سوره حج، آیه 18. 7 - جزء 17، سوره حج، آیه 77. 8 - جزء 19، سوره فرقان، آیه 60. 9 - جزء 19، سوره نمل، آیه 25. 10 - جزء 23، سوره ص، آیه 24. 11 - جزء 30، سوره انشقاق، آیه 21. سرگین: مدفوع حیوانات. سفیه: بی عقل; کسی که قدرت نگهداری مال خودش را ندارد و سرمایه اش را در کارهای بیهوده مصرف می کند. سقط شده: افتاده; جنین نارس یا مرده که از رحم خارج شده باشد. سلف: معامله پیش خرید. سؤر: نیم خورده آب یا غذا. (ش) شاخص: چوب یا وسیله ای که برای تعیین وقت ظهر در زمین نصب می کنند. شارع: بنیانگزار شریعت اسلامی; خداوند; پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله). شاهد: گواه. شرایط ذمّه: شرایطی که اگر اهل کتاب در بلاد مسلمین به آنها عمل کنند جان و مالشان در پناه حکومت اسلامی است. شهادت: گواهی دادن. شهادتین: شهادت به یگانگی الله و رسالت رسول الله(صلی الله علیه وآله). شیوع: شایع شدن; همگانی شدن. شهرت: مشهور شدن; آشکار شدن برای همه افراد. شیر کامل: منظور انجام یافتن تمام شرایط هشت گانه ای است که در مسأله 2594 گفته شده و موجب محرم شدن است. (ص) صاع: پیمانه ای دارای گنجایش حدود 3 کیلوگرم. صحّاف: شیرازه بند، تعمیرکار کتاب. صحّت: درستی. صراط: منظور پل صراط در روز قیامت است. صرف برات: نقدکردن برات; در مواردی که برات به صورت مدّت دار تنظیم شده باشد طلبکار می تواند زودتر از موعد معیّن از بدهکار بخواهد با کسر مقداری از برات نقداً وجه آن را دریافت نماید، این عمل را در عرف تجّار (صرف برات) می نامند. صغیره: دختری که به سن بلوغ نرسیده است. صلح: سازش طرفین; اینکه کسی مال یا حق خود را برای توافق و سازش به دیگری واگذار کند. صیغه: خواندن کلماتی که وسیله تحقّق عقد است. (ض) ضامن: عهده دار; متعهّد. ضرورت: وجوب; حتمیّت. ضروری دین: آنچه بدون تردید جزء دین است مانند وجوب نماز و روزه. ضعف مفرط: ضعف شدید. (ط) طلاق: گسستن پیمان زناشویی. طلاق بائن: طلاقی است که پس از آن مرد حق رجوع به همسرش را ندارد. طلاق خلع: طلاق زنی که به شوهرش مایل نیست ولی شوهر او را طلاق نمی دهد و زن مهر یا مال دیگرش را به او می بخشد تا او را راضی به طلاق کند. طلاق رجعی: طلاقی است که مرد در عدّه زن می تواند به او رجوع نماید. طلاق مبارات: طلاقی است که در نتیجه تنفر زن و مرد از یکدیگر و دادن مقداری مال از طرف زن به شوهر واقع می شود. طواف نساء: اخرین طواف حج و عمره مفرده است که ترک آن موجب استمرار حرمت همبستری برای طواف کننده با همسرش می شود. طوق: گردن بند; آنچه در گردن بیاویزند. طهارت: پاکی; حالتی معنوی که در نتیجه وضو و غسل یا تیمّم حاصل شود. طهارت ظاهری: چیزی که براساس نظر شارع مقدّس محکوم به پاکی است هر چند در واقع نجس باشد مثل این که شخصی وارد خانه مسلمانی شود مادام که صاحب خانه نجاست چیزی را مطرح ننماید تمام اشیاء آن خانه محکوم به پاکی است. (ظ) ظاهر این است: فتوا این است، مگر اینکه در کلام قرینه ای برای مقصود دیگر باشد. ظهر شرعی: وقت اذان ظهر که سایه شاخص محو می شود یا به کمترین حد آن می رسد و ساعت آن نسبت به فصول مختلف و افق های گوناگون فرق می کند. (ع) عاجز: ناتوان; درمانده. عادت ماهیانه: قاعدگی; حیض. عادت وقتیّه و عددیّه: زنهایی که عادت ماهیانه آنها دارای وقت مشخّص و زمان معیّن باشد; عادتشان (وقتیّه و عددیّه) است. عادل: شخصی که دارای ملکه عدالت است. عاریه: دادن مال خود به دیگری برای استفاده موقت و بلاعوض از آن. عاصی: عصیان کننده; کسی که نسبت به احکام الهی نافرمان است. عامل: عمل کننده: 1 - کسی که به قرارداد جعاله عمل می کند; 2 - کسی که متصدّی جمع آوری، حسابرسی و تقسیم و سایر امور مربوط به زکات است; 3 - اجیر. عایدات: درآمد. عدول: اشخاص عادل. عذر شرعی: توجیه قابل قبول; دلیل قابل قبول از نظر شرعی. عرف: فرهنگ عموم مردم. عَرَق جُنُب از حرام: عرقی که پس از آمیزش نامشروع یا استمناء از بدن خارج گردد. عزل: کنار گذاشتن: 1 - انزال نمودن در خارج از رحم برای جلوگیری از آبستنی زن; 2 - برکنار کردن وکیل یا مأمور خود از کار مانند برکناری وصی یا متولّی خائن توسط حاکم شرع. عسرت: سختی; تنگدستی. عقد: گره; پیمان زناشویی; پیوند. عقدبیع: قرارداد خرید و فروش. عقد دائم: ازدواج مادام العمر. عقد غیر دائم: ازدواج موقت. عقود: قراردادهای دو طرفه مثل خرید و فروش، ازدواج، مصالحه. عمّال: کارگزاران. عمداً: از روی قصد; کاری را با علم و آگاهی انجام دادن. عمره: زیارت خانه خدا و انجام اعمال مخصوص خانه کعبه که تا حدودی شبیه حج است و آن بر دو قسم است: عمره تمتّع که قبل از حج تمتّع انجام می گیرد، و عمره مفرده که پس از حج قران و افراد یا بدون حج انجام می گیرد. عمل به احتیاط: مکلّف تکلیف خود را به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف شرعیش را انجام داده است. طریقه احتیاط در کتاب های فقهی مطرح شده است. عنین: مردی که قادر به انجام آمیزش جنسی نیست. عورت: آنچه انسان از ظاهر کردنش حیا می کند; اعضاء تناسلی. عهد: پیمان; تعهّد انسان در برابر خداوند برای کار پسندیده یا ترک ناپسند که با صیغه مخصوص ادا می شود. عیال: زن; همسر. عید فطر: نخستین روز ماه شوّال که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. عید قربان: دهمین روز ماه ذی الحجّه که یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. (غ) غائط: مدفوع. غرض عقلائی: هدفی که از نظر عقلا قابل قبول و پسندیده باشد. غساله: آبی که معمولا پس از شستن چیزی خود به خود یا با فشار از آن می چکد. غسل: شستن; شستشو; شستشوی بدن با کیفیت مخصوصی که بر دو نوع است: 1 - ترتیبی; 2 - ارتماسی. غسل واجب: غسلی که انجام دادن آن الزامی است و اقسام آن عبارت است از: 1 - غسل جنابت; 2 - غسل حیض; 3 - غسل نفاس; 4 - غسل استحاضه; 5 - غسل مسّ میّت; 6 - غسل میّت. غسل مستحب: غسلی که به مناسبت ایّام و لیالی خاص یا عبادات و زیارات مخصوص رواست مانند غسل جمعه و غسل زیارت و غیره. غسل ارتماسی: به نیّت غسل یک مرتبه در آب فرو رفتن. عسل ترتیبی: به نیّت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست و سپس طرف چپ را شستن. غسل جبیره: غسلی که با وجود جبیره بر اعضای بدن انجام می گیرد و الزاماً باید به صورت غسل ترتیبی باشد. غُلات: گروهی از مسلمانان هستند که درباره امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) غلّو می کنند و آن حضرت را خدا می شمارند. (ف) فتوا: رأی مجتهد در مسائل شرعیه. فجر: سپیده صبح. فجر اول و دوم: نزدیک اذان صبح از طرف مشرق سپیده ای رو به بالا حرکت می کند که آن را فجر اول می گویند. موقعی که آن سپیده گسترده شد، فجر دوم، و اولِ نماز صبح است. فجر صادق: منظور فجر دوم است. فجر کاذب: منظور فجر اول است. فرادا: نمازی که انسان به طور انفرادی می گزارد. فَرْج: عورت انسان (زن و مرد; قُبُل و دُبُر). فرض: امرالزامی; امری که انجام یا ادای آن واجب است. فضله: مدفوع حیوانات. فطر: نخستین روز ماه شوّال و یکی از دو عید بزرگ اسلامی است. فطریه: زکات فطره. فقّاع: آب جو. فقیر: محتاج; کسی که نیازمند تأمین مخارج سال خود و عیالش است و چیزی هم ندارد که به طور روزانه قادر به تأمین هزینه زندگیش باشد. فی سبیل الله: در راه خدا انجام کار خیری که نفعش به عموم مسلمانان برسد مثل ساختن مسجد، پل، جاده و غیره. (ق) قُبُل: پیش (کنایه از عضو جنسی انسان است). قتل: کشتن. قتل نفس محترمه: کشتن کسی که خونش از نظر شرعی محترم است و نباید کشته شود. قرائت: خواندن; خواندن حمد و سوره در نمازهای یومیّه. قروح: دُمَل ها; زخم های چرکین. قریب: نزدیک به واقع و حقیقت. قرینه: نشانه; علامت; همانند. قسم: سوگند; سوگند به یکی از اسامی خداوند برای انجام امور پسندیده یا ترک ناپسند. قصاص: کیفر; نوعی از مجازات است که مشابه با جنایت انجام شده می باشد، مثل اینکه شخصی کسی را عمداً بکشد او را خواهند کشت. قصد اقامه: قصد مسافر به ماندن ده روز یا بیشتر در یک محل. قصد انشاء: تصمیم به ایجاد یک امر اعتباری مانند بیع و شراء و غیره همراه با ادای کلمات مربوطه. قصد وجه: در جایی که مکلّف عمل را با حفظ وصف وجوب و یا استحباب انجام دهد، یعنی بگوید این عمل واجب و یا این عمل مستحب را انجام می دهم. قصد رجاء: در موردی است که مکلّف عمل را به احتمال اینکه به خدا نزیک می کند انجام می دهد. قصد قربت مطلقه: چنانچه مکلّف می داند عملی مورد رضا و قرب خداست ولی نمی داند عنوان آن چیست، مثل اینکه می داند گفتن این جمله در نماز خوب است اما نمی داند استحباب خاص دارد یا به عنوان مطلق ذکر و یا دعا باید خوانده شود. قصد قربت: یعنی کاری را برای خدا انجام دادن. قضا: بجا آوردن عملی که در وقت خاص خود انجام نشده است بعد از آن وقت; قضاوت کردن. قنوت: اطاعت; تواضع در برابر خدا; در رکعت دوم نماز پس از قرائت سوره ها، دست ها را در مقابل صورت قراردادن و ذکر و دعا خواندن. قوی: محکم (کنایه از فتوا) قیام: ایستادن; اقامه نماز. قیام متّصل به رکوع: به نیت رکوع از حالت ایستاده خم شدن و رکن نماز است. قی: استفراغ. قیّم: سرپرست; کسی که براساس وصیّت یا حکم حاکم شرع مسؤول امور یتیم و غیره می شود. (ک) کافر: کسی که به توحید و نبوّت یا هر دوی آنها معتقد نیست، یعنی: 1 - کسی که وجود خدا را انکار می کند. 2 - کسی که برای خدا شریک می تراشد. 3 - کسی که پیغمبری پیغمبر اسلام را قبول ندارد. 4 - کسی که در امور فوق شک دارد. 5 - کسی که منکر ضرورت دین است و انکار او به انکار خدا و رسول(صلی الله علیه وآله)می انجامد. کافر حربی: کافری که با مسلمانان در حال جنگ می باشد و یا در پناه مسلمانان نیست. کافر ذمّی: اهل کتاب که در بلاد اسلامی با شرایط مخصوص اهل ذمّه در پناه حکومت اسلامی قرار گرفته و زندگی می کند. کثیر الشّک: کسی که زیاد به شک می افتد. کشف خلاف شدن: آشکار شدن اشتباه، روشن شدن این که یک عمل درست انجام نشده است. کفّاره: کاری که انسان برای جبران گناهش انجام دهد. کفّاره جمع: کفّاره سه گانه (60 روز روزه گرفتن، 60 فقیر را سیر کردن و بنده ای را آزاد نمودن). کفالت: ضمانت. کفیل: ضامن. کیفیّت: چگونگی. (ل) لازم: واجب; اگر مجتهد دلیل الزامی بودن امری را از ایات و روایات کشف کند و بتواند آن را به شارع نسبت دهد، معمولا تعبیر به واجب می کند. و اگر الزامی بودن آن را به طریق دیگر نظیر ادلّه عقلیّه استفاده کند طوری که استناد آن به شارع میسّر نباشد، معمولا تعبیر به لازم می کند. لازم الوفا بودن: باید به آن عمل شود. لزوجت محل: لغزندگی همراه با چسبندگی که در محلی وجود دارد. لغو: بی فایده; بی معنا; بیهوده. لُقطه: پیدا شده; مال پیدا شده ای که صاحب آن معلوم نباشد. (م) ماترک: آنچه از متوفّی باقی مانده باشد. مال الاجاره: مالی که مستأجر بابت اجاره بپردازد. مال المصالحه: مالی که مورد صلح قرار گرفته است. مالیّت شرعی: چیزهایی که از نظر شارع مقدّس مال محسوب می شود مانند همه اموال مشروع (که ضوابط آن توسّط شارع مقدّس بیان گردیده است). مالیّت عرفی: چیزهایی که از نظر فرهنگ عموم مردم (عرف) مال محسوب می شود، هر چند از نظر دین اسلام مالیّت نداشته باشد، مثل خوک و مشروب. ماه هلالی: گردش ماه به دور زمین، ماه قمری که از ماه محرم شروع می شود و به ماه ذی الحجّه ختم می گردد و در مقابل ماه شمسی است که از فروردین ماه شروع و در اسفند پایان می یابد. مأموم: پیرو; کسی که در نماز به امام جماعت اقتدا نماید. مؤونه: مخارج یا هزینه. مباح: هر فعلی که از نظر شرعی نه پسندیده است و نه ناپسند (در برابر واجب و حرام و مستحب و مکروه). صفحه 542 مبتدئه: زنی که برای اولین بار عادت شود. مبطلات: اموری که باطل کننده عبادت می شود. متعه: زنی که با عقد موقّت به همسری مردی درآمده است. متنجّس: هر چیزی که ذاتاً پاک است و در اثر برخورد با شیء نجس آلوده شده است. متولّی: سرپرست. مثمن: قیمت گذاری شده; فروخته شده; کالایی که در معرض فروش قرار گرفته باشد. مجتهد: کوشا; کسی که در فهم احکام الهی به درجه رسیده و دارای قدرت علمی مناسبی است که می تواند احکام اسلام را از روی کتاب و سنّت استنباط نماید. مجتهد جامع الشرائط: مجتهدی که شرایط مرجعیّت تقلید را دارا می باشد. مجرای طبیعی: مسیر طبیعی هر چیز. مجهول المالک: مالی که معلوم نیست به چه کسی متعلّق است. مجزی است: کافی است ساقط کننده تکلیف است. محتضر: کسی که در حال جان کندن است. محتلم: کسی که در خواب منی از او خارج شده باشد. محذور: مانع; کنار گذاشته شده; آنچه از آن پرهیز گشته است. محرّم (محرّمات): چیزی که حرام است; اولین ماه از سال قمری. مَحْرَم: کسانی که ازدواج با آنها به جهت نسبی و یا سببی و یا شیر خوردن حرام ابدی است مانند: خواهر، مادر، دختر و دخترِ دختر، جدّات، عمّه و عمّات، خاله و خالات، ربائب، مادر زن و مادر او، دختر و خواهر رضاعی، زن پسر، زن پدر و نبیره. مُحرِم: کسی که در حال احرام حج یا عمره باشد. محظور: ممنوع. محفوظ: حفظ شده; نگهداری شده. محلّ اشکال است: اشکال دارد; خلاف احتیاط واجب است (مقلّد می تواند در این مسأله به مجتهد دیگری مراجعه کند). محل تأمّل است: باید احتیاط کرد (مقلّد می تواند در این مسأله به دیگری مراجعه کند). صفحه 543 مخیّر است: فتواست، مقلّد بایستی یکی از دو طرف و یا بیشتر را انتخاب نماید. مخرج بول و غائط: مجرای طبیعی خروج ادرار و مدفوع. مخمّس: مالی که خمس آن پرداخت شده باشد. مُدّ: پیمانه ای که تقریباً ده سیر گنجایش داشته باشد (750 گرم). مدّعی: خواهان ; کسی که برای خودش حقّی قائل است. مذی: رطوبتی که پس از ملاعبه از انسان خارج گردد. مرتد: مسلمانی که منکر خدا و رسول یا حکمی از ضروریّات دین شده که انکارش به انکار خدا و رسول باز گردد. مرتدّ فطری: کسی که از پدر یا مادر مسلمان متولّد شده و خودش نیز مسلمان بوده و سپس از دین خارج شده است. مرتدّ ملّی: کسی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولّد شده ولی خودش پس از اظهار کفر مسلمان شده و مجدّداً کافر گردیده است. مرجوح (مرجوح شرعی): چیزی که کراهت شرعی داشته باشد. مردار: حیوانی که خود به خود مرده و یا بدون شرایط لازم کشته شده باشد. مزارعه: قراردادی که بین مالک زمین و زارع منعقد می شود که براساس آن مالک درصدی از محصول زراعی را صاحب می شود. مس: لمس کردن. مسّ میت: لمس کردن انسان مرده. مساقات: آبیاری کردن; قراردادی بین صاحب باغ و باغبان که براساس آن باغبان در برابر آبیاری و تربیت درختان، حقّ استفاده از مقدار معیّنی میوه باغ را پیدا می کند. مستحاضه: زنی که در حال استحاضه باشد. مستحب: پسندیده; مطلوب; چیزی که مطلوب شارع است ولی واجب نیست; هر حکم شرعی که اطاعت آن موجب ثواب است ولی مخالفت آن عقاب ندارد. مستطیع: توانا; کسی که امکانات و شرائط سفر حج را دارا باشد. مستهلک: از میان رفته; نابود شده; نیست شده. مسح: دست کشیدن بر چیزی; دست کشیدن به فرق سر و روی پاها با رطوبت باقیمانده از شستشوی صورت و دست ها در وضو. مسکین: بیچاره; مفلوک; کسی که از فقیر هم سخت تر می گذراند. مسکرات: چیزهای مست کننده. مشقّت: سختی; رنج; دشواری. مصالحه: سازش; آشتی. مصو نیّت: آسیب ناپذیری. مضطر: ناچار; ناگزیر. مضطربه: زنی که عادت ماهیانه اش بی نظم است. مضمضه: چرخانیدن آب در دهان. مضیقه: تنگدستی; تنگنایی. مطهّرات: پاک کننده ها. مظالم: چیزهایی که در ذمّه انسان است ولی صاحب آن معلوم نیست و یا دسترسی به آن ممکن نمی باشد، مانند اینکه شخصی یقین دارد در زمان طفولیّت به صورت غیر مجاز در مال کسی تصرّف نموده و در اثر تصرّف ضرری به صاحب آن رسیده است، اکنون برای اینکه یقین به برائت ذمّه خود پیدا کند، لازم است مقداری از مال خود را از طرف صاحب مال به عنوان مظالم با اجازه مجتهد جامع الشرایط به فقیر پرداخت نماید. معامله غرری: معامله ای است که اوصاف کالای مورد معامله (مبیع) به صورت کامل مشخّص نباشد مثل اینکه شخصی خانه ای را که اصلا ندیده است و از خصوصیات آن اطلاع ندارد بخرد یا بفروشد، و این نوع معامله کلا باطل است. معرض: برای عموم نشان دادن; در دیدِ همگان قرار دادن. معهود: شناخته شده; معمول و متداول; آنچه به طور ضمنی مورد قبول باشد. مفطِر: چیزی که روزه را می شکند. مفلّس: کسی که دارائیش کمتر از بدهکاریش می باشد. و از طرف حاکم شرع از تصرف در اموالش منع شده است. مقاربت: نزدیکی کردن; آمیزش جنسی. مقرّرات شرعیه: آنچه از طرف خداوند به عنوان تکلیف شرعی معیّن گردیده است. مکروه: ناپسند; نامطلوب; آنچه انجام آن حرام نیست ولی ترکش اولی است. مکلّف: هر انسانی که بالغ و عاقل است. ملاعبه: بازی کردن; معاشقه کردن. ممیّز: خردسالی که خوب و بد را تمیز می دهد. منذورله: کسی که به نفع او نذر شده است مثل امام(رحمه الله). منعزل: خود به خود برکنار شده. موازین شرعیّه: معیارهای شرعیّه. موالات: پشت سر هم; پیاپی انجام دادن. موجر: اجاره دهنده. مورد اشکال است: خلاف احتیاط است; در این مورد می توان به مجتهددیگر مراجعه کرد. موقوفٌ علیهم: کسانی که به نفع آنها وقف شده است. موقوفه: وقف شده. موکّل: وکیل کننده. منع کردن: جلوگیری کردن; بازداشتن. میّت: مرده; جسد بی جان انسان. (ن) ناسیه: زنی که وقت عادت ماهیانه خود را از یاد برده است. نافله: نماز مستحبّی. نری: بیضه. نبش قبر: شکافتن قبر. نصاب: حدّ مشخّص; حد یا مقدار معیّن. نصاب زکات: حدّ مشخّصی که برای هر یک از موارد وجوب زکات در نظر گرفته شده است. نظر به ریبه: نگاه کردن به گونه ای که موجب تحریک شهوت شود; نگاهی که موجب فتنه شود. نجس: پلید; ناپاک. نفاس: خونی که پس از زایمان از رحم زن خارج می گردد. نکاح: ازدواج کردن; زناشویی. نماز آیات: دو رکعت نماز مخصوص که در مواردی نظیر زلزله و کسوف و خسوف واجب است. نماز احتیاط: نماز بدون سوره ای که برای جبران رکعات مورد شک بجا آورده می شود. نماز استسقاء: نمازی که با کیفیت مخصوص برای طلب باران خوانده شود. نماز جماعت: نماز واجبی که دو نفر یا بیشتر با امامت یکی از آنها بجا می آوردند (در نماز جمعه حدّاقل جماعت 5 نفر است). نماز جمعه: دو رکعت نماز مخصوص که در زوال جمعه به جای نماز ظهر و به طور جماعت برگزار می گردد و با کمتر از 5 نفر انجام پذیر نیست. نماز خوف: نماز یومیّه انسان در حال جنگ و امثال آن که با کیفیت مخصوص و به طور شکسته بجا آورده شود. نماز شب: هشت رکعت نماز مستحبّی که به صورت 4 نماز دو رکعتی در ثلث آخر شب گزارده می شود. نماز شفع: دو رکعت نماز مستحبّی که پس از هشت رکعت نافله های شب، پیش از نماز وتر گزارده می شود. نمازطواف: دورکعت نمازمخصوص که در مراسم حجوعمره پس ازطواف گزارده می شود. نماز عید: دو رکعت نماز مخصوص که روز عید فطر و قربان می خوانند. نماز غفیله: دو رکعت نماز مخصوص که پس از نماز مغرب تا وقتی که سرخی مغرب از بین نرفته مستحب است. نماز قصر: نماز کوتاه; نمازهای چهار رکعتی که در سفر دو رکعت خوانده می شود. نماز قضا: نمازی است که به جای نمازهای فوت شده گزارده می شود. نماز مسافر: نماز کوتا; نمازهای چهار رکعتی که مسافر باید در سفر دو رکعتی بجا آورد. نماز مستحب: هر نمازی که بجا آوردن آن پسندیده است ولی واجب نیست. نماز میّت: نماز مخصوصی که باید بر جنازه مسلمان خوانده شود. نماز واجب: نمازی که بجا آوردن آن بر هر مکلّفی لازم است و اقسام آن عبارت است از: 1 - نمازهای یومیّه; 2 - نماز آیات; 3 - نماز میّت; 4 - نماز طواف; 5 - نماز قضای پدر و مادر; 6 - نمازی که انسان با نذر و عهد و قسم بر خود واجب کرده است. نماز وتر: یک رکعت نماز که پس از نماز شفع خوانده می شود و آخرین رکعت از نماز شب محسوب می گردد. نماز وحشت: دو رکعت نماز که برای شب اوّل قبر متوفّی خوانده می شود. نماز یومیّه: نماز روزانه; نمازهای واجب در هر شبانه روز که مجموعاً 17 رکعت است. نوافل یومیّه: نمازهای مستحبّی روزانه که هر شبانه روز 34 رکعت و در جمعه 38 رکعت است. نهی از منکر: بازداشتن دیگری از هر عملی که به حکم شارع ناپسند است. نیّت: قصد; تصمیم به انجام عمل دینی با هدف تقرّب به خداوند. (و) واجب: هر امری که انجام آن از نظر شرع الزامی و اجباری است. واجب تعبّدی: واجبی که در انجام آن قصد قربت لازم است (عبادات) واجب تعیینی: واجبی که به طور مشخّص وجوب به آن تعلّق گرفته است مانند نماز، روزه و حج. واجب توصلی: واجبی که قصد قربت لازم ندارد، مانند ادای دین کردن و جواب سلام دادن و شستن لباس و بدن برای نماز. واجب تخییری: امری که وجوب بین آن و دیگری دوران دارد، مانند کفّاره روزه که مخیّر است بین سه امر: 1 - آزاد کردن بنده; -2 شصت روز روزه گرفتن; 3 - شصت مسکین را اطعام کردن. واجب عینی: واجبی که برهر فردی با قطع نظر از دیگران واجب است، مانند نماز و روزه. واجب کفایی: واجبی که اگر کسی آن را انجام دهد از دیگران ساقط می شود، مانند غسل و سایر تجهیزات میّت که بر همه واجب است ولی وقتی که عدّه ای اقدام کنند، از دیگران ساقط می شود. واجب معلّق: واجبی که زمان وجوب آن (حال) و زمان واجب (آینده) یعنی وجوبش فعلی است ولی واجب را باید در شرایط مشخّصی انجام داد مانند وجوب حج پس از تحقّق شرایط استطاعت یعنی کسی که مستطیع شد حج بر او واجب است ولی باید صبر کند تا ایّام مخصوص حج فرا رسد و آنگاه عمل نماید. واجب منجّز: واجبی است که زمان وجوب و واجب یکی است، مانند روزه که در همان وقتی که واجب می گردد در همان وقت هم باید آن را انجام داد. واجب مطلق: واجبی که در هر شرایطی وجوب دارد، مانند نماز. واجب مشروط: واجبی که تنها در شرایط خاصّی واجب می گردد، مانند حج که تنها با شرط استطاعت واجب می شود. واجب موسّع: واجبی است که وقت انجام آن وسیع است، مانند نماز ظهر و عصر که از ظهر تا غروب وقت دارد. واجب مضیّق: واجبی است که دارای وقت مشخّص و محدود است، مانند روزه گرفتن در ماه رمضان. وارث: کسی که ارث می برد. واقف: وقف کننده. وثیقه: سپرده; گرویی. وجه: صورت; دلیل; عنوان. ودی: رطوبتی که گاهی پس از خروج بول مشاهده می شود. ودیعه: امانت. وذی: رطوبتی که گاهی پس از خروج منی مشاهده می شود. وصل به سکون: حرکت آخر کلمه ای را انداختن وبدون وقف آن را به کلمه بعد چسباندن. وصی: کسی که مسؤول انجام وصیّتی شود. وصیّت: سفارش; توصیه هایی که انسان برای کارهای پس از مرگش به دیگری می کند. وضو: شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها برای برپا داشتن نماز. وضوی ارتماسی: وضویی که انسان به عوض آنکه آب را روی صورت و دست هایش بریزد، صورت و دست هایش را در آب فرو می برد و در حال فروبردن یا بیرون آوردن آن قصد وضو می کند. وضوی ترتیبی: وضویی که انسان با ریختن آب به قصد وضو روی صورت و دست هایش آنها را می شوید. وضوی جبیره: آن است که در محل وضو، جبیره باشد. وطن: جایی که انسان برای اقامت و زندگی دائمی خود اختیار کند. وطی: لگدمال کردن; کنایه از عمل جنسی است. وقف به حرکت: در حین ادای حرکت آخرین حرف یک کلمه بین آن و کلمه بعد فاصله انداختن. وکیل: نماینده; کسی که از طرف شخصی اختیار انجام کاری را داشته باشد. ولایت: سرپرستی; صاحب اختیار بودن. ولیّ (یا قیّم): کسی که به دستور شارع مقدّس سرپرست دیگری است مانند پدر و پدربزرگ و مجتهد جامع الشرایط. (ه) هبه: بخشش. هدم: ویرانی. هدیه: تحفه; ارمغان. (ی) یائسه: زنی که سنّش به حدّی رسیده که دیگر عادت ماهیانه نمی شود.