"ولا تَحسَبَنّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتاً بَلْ اَحیاءٌ عِنْدَ رَبّهم یُرْزَقُون" "هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند"(1). در اسلام، واژه‌ها و کلماتی است که از قداست خاصی برخوردار است )البته بدیهی است که کلمه از آن جهت که لفظ است، قداستی ندارد، بلکه قداست را از معنی خود کسب می‌کند(، اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این کلمه را تلقی کند، احساس می‌کند که هاله‌ای از نور این کلمه را فرا گرفته است و آن، کلمه "شهید" است، این کلمه در همه عرفها توأم با قداست و عظمت است، و در اسلام با معیارهای خاص خود از عظمت مضاعفی برخوردار است. مَثَل شهید، مَثَل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند، آری، شهدا، شمع محفل بشریتند(2). در آیه 35 سوره مائده می‌خوانیم: "یا ایها الّذین آمنوا اتقوا اللَّه و ابتغوا الیه الوسیله..." "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله‌ای برای تقرّب به خدا انتخاب نمایید..." موضوع مهمی که در این آیه باید مورد بحث قرار گیرد، دستوری است که درباره انتخاب "وسیله" در این آیه به افراد با ایمان داده شده است. "وسیله" در اصل به معنی تقرب جستن و یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت می‌شود، می‌باشد. بنابراین "وسیله" در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می‌شود، شامل می‌گردد، که از جمله آنها توسل به پیامبر، امامان و بندگان صالح خداوند است. و آثار آن علاوه بر قیامت در همین دنیا نیز به وضوح روشن است که ثمرات توسل به ائمه معصومین‌علیهم السلام و صلحا و شهدا، مشهور و معروف است، که در کتب مربوطه به آن اشاره شده است(3). بعلاوه، واسطه شدن در آمرزش گناه نزد خداوند، مقام برجسته‌ای است که خداوند به پیامبر و علما و شهدا داده است، در حدیث است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول می‌کنند، یکی، طبقه انبیاء، بعد از آنها، طبقه علما، سپس فرمود: "ثم الشهداء" طبقه دیگری که در قیامت برای شفاعت ظهور می‌کند، طبقه شهداء هستند. این شفاعت، شفاعت هدایت است، ظهور و تجسم حقایقی است که در دنیا، وقوع یافته است، بعد از انبیا و اوصیاء و علمایی که پیرو واقعی آنها بودند، شهدا هستند، که گروه گروه مردم را از ظلمات گمراهی نجات داده و به شاهراه روشن هدایت رسانده‌اند. امیرالمؤمنین‌علیه السلام می‌فرماید: "خدا شهدا را در قیامت با بهاء و جلالی و با عظمت و نورانیتی وارد می‌کند که اگر انبیاء از مقابل اینها بگذرند، و سوار باشند به احترام اینها، پیاده می‌شوند"، اینقدر خدا شهید را با جلالت وارد عرصه قیامت می‌کند.(4) همچنین در حدیث دیگری از رسول گرامی اسلام‌صلی الله علیه وآله می‌خوانیم که: "یشفع الشهید فی سبعین انساناً من اهل بیته" "شهید درباره هفتاد نفر از خویشاوندانش شفاعت می‌کند".(5) معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- ترجمه تفسیر نمونه، ج 25 ص 259. 2 - ترجمه میزان الحکمه، محمدی ری شهری. 3- قیام و انقلاب مهدی، شهید انسان و سرنوشت، شهید مرتضی مطهری. پی نوشتها: 1- آل عمران / 169. 2- مطهری، مرتضی، کتاب شهید، انتشارات صدرا، 1361، ص 75 و 76. 3- ر.ک: آیت اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 4، ص 363، ج 8، ص 72. 4- مرتضی مطهری، کتاب شهید، انتشارات صدرا، ص 76. 5- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1366، ج 25، ص 259 به نقل از سنن ابی داود، ج 2 ص 15. منبع: اندیشه قم
آیا شهید یا مؤمن در این دنیا میتوانند مشکل کسی را حل کنند؟ در آخرت چطور؟ آیا در قرآن و احادیث به آن اشاره شده است؟
"ولا تَحسَبَنّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ اَمواتاً بَلْ اَحیاءٌ عِنْدَ رَبّهم یُرْزَقُون" "هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار، بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند"(1).
در اسلام، واژهها و کلماتی است که از قداست خاصی برخوردار است )البته بدیهی است که کلمه از آن جهت که لفظ است، قداستی ندارد، بلکه قداست را از معنی خود کسب میکند(، اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این کلمه را تلقی کند، احساس میکند که هالهای از نور این کلمه را فرا گرفته است و آن، کلمه "شهید" است، این کلمه در همه عرفها توأم با قداست و عظمت است، و در اسلام با معیارهای خاص خود از عظمت مضاعفی برخوردار است.
مَثَل شهید، مَثَل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانی شدن و پرتو افکندن است، تا دیگران در این پرتو که به بهای نیستی او تمام شده، بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند، آری، شهدا، شمع محفل بشریتند(2).
در آیه 35 سوره مائده میخوانیم:
"یا ایها الّذین آمنوا اتقوا اللَّه و ابتغوا الیه الوسیله..." "ای کسانی که ایمان آوردهاید، پرهیزگاری پیشه کنید و وسیلهای برای تقرّب به خدا انتخاب نمایید..."
موضوع مهمی که در این آیه باید مورد بحث قرار گیرد، دستوری است که درباره انتخاب "وسیله" در این آیه به افراد با ایمان داده شده است.
"وسیله" در اصل به معنی تقرب جستن و یا چیزی که باعث تقرب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود، میباشد. بنابراین "وسیله" در آیه فوق معنی بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود، شامل میگردد، که از جمله آنها توسل به پیامبر، امامان و بندگان صالح خداوند است. و آثار آن علاوه بر قیامت در همین دنیا نیز به وضوح روشن است که ثمرات توسل به ائمه معصومینعلیهم السلام و صلحا و شهدا، مشهور و معروف است، که در کتب مربوطه به آن اشاره شده است(3).
بعلاوه، واسطه شدن در آمرزش گناه نزد خداوند، مقام برجستهای است که خداوند به پیامبر و علما و شهدا داده است، در حدیث است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول میکنند، یکی، طبقه انبیاء، بعد از آنها، طبقه علما، سپس فرمود: "ثم الشهداء" طبقه دیگری که در قیامت برای شفاعت ظهور میکند، طبقه شهداء هستند.
این شفاعت، شفاعت هدایت است، ظهور و تجسم حقایقی است که در دنیا، وقوع یافته است، بعد از انبیا و اوصیاء و علمایی که پیرو واقعی آنها بودند، شهدا هستند، که گروه گروه مردم را از ظلمات گمراهی نجات داده و به شاهراه روشن هدایت رساندهاند.
امیرالمؤمنینعلیه السلام میفرماید:
"خدا شهدا را در قیامت با بهاء و جلالی و با عظمت و نورانیتی وارد میکند که اگر انبیاء از مقابل اینها بگذرند، و سوار باشند به احترام اینها، پیاده میشوند"، اینقدر خدا شهید را با جلالت وارد عرصه قیامت میکند.(4)
همچنین در حدیث دیگری از رسول گرامی اسلامصلی الله علیه وآله میخوانیم که:
"یشفع الشهید فی سبعین انساناً من اهل بیته" "شهید درباره هفتاد نفر از خویشاوندانش شفاعت میکند".(5)
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- ترجمه تفسیر نمونه، ج 25 ص 259.
2 - ترجمه میزان الحکمه، محمدی ری شهری.
3- قیام و انقلاب مهدی، شهید انسان و سرنوشت، شهید مرتضی مطهری.
پی نوشتها:
1- آل عمران / 169.
2- مطهری، مرتضی، کتاب شهید، انتشارات صدرا، 1361، ص 75 و 76.
3- ر.ک: آیت اللّه مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 4، ص 363، ج 8، ص 72.
4- مرتضی مطهری، کتاب شهید، انتشارات صدرا، ص 76.
5- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1366، ج 25، ص 259 به نقل از سنن ابی داود، ج 2 ص 15.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] عوامل آرامش در دنیا و آخرت برای مؤمنان چیست؟
- [سایر] آیا جانبازان، مانند شهدا میتوانند در آخرت از دیگران شفاعت کنند؟
- [سایر] آیا شفاعت فقط در جهان آخرت مصداق دارد؟ در دنیا مؤمنان از شفاعت شافعان برخودار نیستند؟
- [سایر] در قرآن چند دنیا و چند آخرت ذکر شده است؟
- [سایر] واژه دنیا و آخرت چند بار در قرآن آمده است؟
- [سایر] آیا قرآن و روایات به تعداد امامان اشاره ای دارند؟
- [آیت الله مظاهری] درخواست دارم یک آیه از قرآن کریم و یک روایت از اهل بیت عصمت و طهارت (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) که عمل به آن زمینه خیر دنیا و آخرت را برایم فراهم سازد مرقوم فرمایید.
- [سایر] آیاتی که در مورد دنیا و آخرت در قرآن مجید آمده آیا به صورت مساوی آمده است؟
- [سایر] آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است ؟
- [سایر] مراد از صبغه خدا در قرآن چیست؟ آیا پیامبر خدا (ص)، خاندان او و قرآن، تجلی از صبغه خدا، جهت نجات مردم در دنیا و آخرت هستند؟
- [امام خمینی] - ترجمه سوره حمد (بسم الله الرحمن الرحیم ) یعنی ابتدا می کنم بنام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر رحم می کند و در آخرت بر مؤمن رحم می نماید. (الحمد لله رب العالمین ) یعنی ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.(الرحمن الرحیم ) یعنی در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم می کند.(مالک یوم الدین ) یعنی پادشاه و صاحب اختیار روز قیامت است. (ایاک نعبد و ایاک نستعین ) یعنی فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم. (اهدنا الصراط المستقیم ) یعنی هدایت کن ما را به راه راست که آن دین اسلام است. (صراط الذین انعمت علیهم ) یعنی به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند. (غیر المغضوب علیهم و لا الضالین ) یعنی نه به راه کسانی که غضب کرده ای بر ایشان و نه آن کسانی که گمراهند.
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) یعنی: (ثنا و ستایش مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.) (اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند.) (مالِکِ یَوْمِ الدّینِ) یعنی: (صاحب اختیار روز قیامت است.) (إیّاکَ نَعْبُدُ وَإیّاکَ نَسْتَعینُ) یعنی: (فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم.) (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ) یعنی: (ما را به راه راست (دین اسلام) هدایت کن.) (صِراطَ الَّذینَ أنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) یعنی: (به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (راه پیامبران و جانشینان آنان و شهداء و صدیقان).) (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضّالّینَ) یعنی: (نه به راه کسانی که بر آنان غضب کردهای و نه آنانی که گمراهند.)
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ) یعنی: (بگو ای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که خداوند، یگانه است.) (اَللّهُ الصَّمَدُ) یعنی: (خدا از تمام موجودات بینیاز است و همه به او نیازمندند.) (لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ) یعنی: (فرزند ندارد و فرزند کسی نیست.) (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أحَدٌ) یعنی: (و هیچ کس مثل او نیست.)
- [آیت الله مظاهری] معاشقه زن و مرد نامحرم با یکدیگر از گناهان بزرگ در اسلام است؛ مخصوصاً اگر برای یکدیگر نامهنگاری و یا شعر و شاعری هم بنمایند، و باید با فراموش کردن عشق شیطانی خود، این مرض خانمانسوز و بر باد دهنده دنیا و آخرت را معالجه کنند، و این معالجه گرچه مشکل است، ولی به مرور زمان و با صبر و حوصله ممکن است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله سبحانی] اول ماه با محاسبات نجومی ثابت نمی شود. ولی اگر انسان از گفته آنان یقین پیدا کند، باید به آن عمل نماید و اگر با محاسبات علمی امکان رؤیت هلال را نفی کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل می باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنی آن روز بوده و ارتباطی به محاسبات علمی امروز ندارد.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله سبحانی] اگر برای جلوگیری از صدای خنده حالش تغییر کند; مثلاً رنگش سرخ شود، چنانچه از صورت نمازگزار بیرون رود; باید نمازش را دوباره بخواند. هشتم از مبطلات نماز آن است که برای کار دنیا عمداً با صدا و یا بی صدا گریه کند، و اگر از ترس خدا یا برای آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد; بلکه از بهترین اعمال است. نهم از مبطلات نماز کاریست که صورت نماز را به هم بزند مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها کم باشد یا زیاد; عمداً باشد یا از روی فراموشی. ولی کاری که صورت نماز را به هم نزند مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)