حتماً توجه دارید که شفاعت در عرف دو معنای متفاوت دارد که معنای عرفی مورد قبول اسلام و شرع نیست. در لسان عرف و عامه، شفاعت به این گفته می‌شود که شفاعت کننده نظر صاحب قدرتی را در مجازات و کیفر دادن به زیردستان برگرداند. گاهی با استفاده از نفوذ خود، یا وحشتی که از نفوذش دارند، و گاهی با پیش کشیدن مسایل عاطفی او را تحت تاثیر قرار داده تا از تنبیه مجرم صرف نظر کند. زمانی هم مبانی فکری صاحب قدرت را درباره گناه مجرم و استحقاق او تغییر دهد. یقیناً این نوع شفاعت در بحث‌های مذهبی معنا ندارد و مراد نیست، زیرا، نه خداوند در کارش اشتباه می‌کند که بتوان نظرش را عوض کرد، و نه عواطفی مثل انسان دارد که بتوان آن را برانگیخت و از این طریق در او اثر نمود، و نه از نفوذ کسی وحشت دارد و ملاحظه می‌کند. بالاخره کیفر و پاداش بر غیر محور عدالت دور نمی‌زند که نیاز به تغییر داشته باشد. شفاعت مورد نظر شرع این است که شخص مجرم (شفاعت شونده) تحولی پیدا کرده و موجباتی فراهم می‌سازد تا از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شخص برتر (شفیع) خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته بخشودگی شود. چنین شفاعتی در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار می‌باشد.(1) هر چند محل شفاعت اصطلاحی در عالم آخرت است، یعنی مجرم در اثر تحولات روحی و انقلاب درونی، زمینه بخشودگی را پیدا کرده و و از باب این که مثلاً با محمد (ص) و آل محمد ارتباط دارد، از آن‌ها می‌خواهد از خدا بخواهند لطفش را شامل حال او نماید، و چون زمینه بخشودگی را فراهم کرده و در خود تحول ایجاد نموده، و از طرف دیگر رحمت الهی بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه) خداوند شفاعت شافعان را می‌پذیرد و او را مورد عفو قرار می‌دهد. تحقق این نوع شفاعت در دنیا معنی ندارد؛ چنانکه "حرّ بن یزید ریاحی" در کربلا متحول شد و زمینه بخشودگی را فراهم کرد و از پیشگاه حضرت اباعبدالله(ع) عذر خواهی کرد و از امام خواست از خدا بخواهد از سر تقصیرش درگذرد و چنین شد.(2) پی‌نوشت‌ها: 1 و 2 - برداشت از تفسیر نمونه، ج‌1، ص 224 - 225. eporsesh.com
حتماً توجه دارید که شفاعت در عرف دو معنای متفاوت دارد که معنای عرفی مورد قبول اسلام و شرع نیست. در لسان عرف و عامه، شفاعت به این گفته میشود که شفاعت کننده نظر صاحب قدرتی را در مجازات و کیفر دادن به زیردستان برگرداند. گاهی با استفاده از نفوذ خود، یا وحشتی که از نفوذش دارند، و گاهی با پیش کشیدن مسایل عاطفی او را تحت تاثیر قرار داده تا از تنبیه مجرم صرف نظر کند. زمانی هم مبانی فکری صاحب قدرت را درباره گناه مجرم و استحقاق او تغییر دهد. یقیناً این نوع شفاعت در بحثهای مذهبی معنا ندارد و مراد نیست، زیرا، نه خداوند در کارش اشتباه میکند که بتوان نظرش را عوض کرد، و نه عواطفی مثل انسان دارد که بتوان آن را برانگیخت و از این طریق در او اثر نمود، و نه از نفوذ کسی وحشت دارد و ملاحظه میکند.
بالاخره کیفر و پاداش بر غیر محور عدالت دور نمیزند که نیاز به تغییر داشته باشد.
شفاعت مورد نظر شرع این است که شخص مجرم (شفاعت شونده) تحولی پیدا کرده و موجباتی فراهم میسازد تا از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شخص برتر (شفیع) خود را در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته بخشودگی شود.
چنین شفاعتی در واقع یک مکتب عالی تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار میباشد.(1) هر چند محل شفاعت اصطلاحی در عالم آخرت است، یعنی مجرم در اثر تحولات روحی و انقلاب درونی، زمینه بخشودگی را پیدا کرده و و از باب این که مثلاً با محمد (ص) و آل محمد ارتباط دارد، از آنها میخواهد از خدا بخواهند لطفش را شامل حال او نماید، و چون زمینه بخشودگی را فراهم کرده و در خود تحول ایجاد نموده، و از طرف دیگر رحمت الهی بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه) خداوند شفاعت شافعان را میپذیرد و او را مورد عفو قرار میدهد. تحقق این نوع شفاعت در دنیا معنی ندارد؛ چنانکه "حرّ بن یزید ریاحی" در کربلا متحول شد و زمینه بخشودگی را فراهم کرد و از پیشگاه حضرت اباعبدالله(ع) عذر خواهی کرد و از امام خواست از خدا بخواهد از سر تقصیرش درگذرد و چنین شد.(2)
پینوشتها:
1 و 2 - برداشت از تفسیر نمونه، ج1، ص 224 - 225.
eporsesh.com
- [سایر] آیا جهان فرشتگان غیر از جهان انس و جنّ است؟ و آیا مانند ایمان به آخرت باید به فرشتگان هم ایمان داشت؟
- [سایر] عوامل آرامش در دنیا و آخرت برای مؤمنان چیست؟
- [سایر] آیا قرآن در آن دنیا به فریاد انسانهای مؤمن میرسد و شفاعت میکند؟
- [سایر] آیا شهید یا مؤمن در این دنیا میتوانند مشکل کسی را حل کنند؟ در آخرت چطور؟ آیا در قرآن و احادیث به آن اشاره شده است؟
- [سایر] آیا جانبازان، مانند شهدا میتوانند در آخرت از دیگران شفاعت کنند؟
- [سایر] حضرت زهرا(س) در آخرت از چه کسانی شفاعت خواهند کرد؟
- [سایر] آیا دانش انسان در جهان آخرت با او همراه است؟
- [سایر] آیا در جهان آخرت علاوه بر تغییرات جسمی، حالات روحی مانند ارضای میل جنسی سادیسم در آخرت، تغییر می کند؟
- [سایر] مومنان فقیر در آخرت چگونه اند؟
- [سایر] تفاوتهای دنیا و آخرت چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (اَلْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) یعنی: (ثنا و ستایش مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده همه موجودات است.) (اَلرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم میکند.) (مالِکِ یَوْمِ الدّینِ) یعنی: (صاحب اختیار روز قیامت است.) (إیّاکَ نَعْبُدُ وَإیّاکَ نَسْتَعینُ) یعنی: (فقط تو را عبادت میکنیم و فقط از تو کمک میخواهیم.) (إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ) یعنی: (ما را به راه راست (دین اسلام) هدایت کن.) (صِراطَ الَّذینَ أنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ) یعنی: (به راه کسانی که به آنان نعمت دادی (راه پیامبران و جانشینان آنان و شهداء و صدیقان).) (غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ الضّالّینَ) یعنی: (نه به راه کسانی که بر آنان غضب کردهای و نه آنانی که گمراهند.)
- [آیت الله اردبیلی] (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ) یعنی: (آغاز میکنم به نام خداوندی که در دنیا بر مؤمن و کافر و در آخرت بر مؤمن رحم مینماید.) (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ) یعنی: (بگو ای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم که خداوند، یگانه است.) (اَللّهُ الصَّمَدُ) یعنی: (خدا از تمام موجودات بینیاز است و همه به او نیازمندند.) (لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ) یعنی: (فرزند ندارد و فرزند کسی نیست.) (وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا أحَدٌ) یعنی: (و هیچ کس مثل او نیست.)
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه در جلسهای نسبت به شخص مؤمنی غیبت شود و یکی از استثناهایی که در مسأله قبل بیان شد وجود نداشته باشد، علاوه بر این که گوشدادن به آن حرام است، بر هر فردی که قدرت دارد واجب است آن غیبت را ردّ کند و از آن مؤمن دفاع نماید. در روایات اسلامی آمده است: (هر کس قدرت دفاع از برادر مؤمن خود را که مورد غیبت و ستم قرار گرفته داشته باشد و دفاع نکند و در اثر سکوت او آن مؤمن ذلیل شود، خداوند او را در دنیا و آخرت ذلیل خواهد کرد).(1)
- [آیت الله مظاهری] خدمت به پدر و مادر مخصوصاً پدر و مادری که تقصیر در حقّ اولاد نمودهاند، از افضل اعمال و ثواب آن از هر عبادتی بالاتر است و موجب خیر دنیا و آخرت است.
- [آیت الله وحید خراسانی] هشتم از مبطلات نماز بنابر احتیاط واجب ان است که برای کار دنیا عمدا گریه کند مگر این که جاهل قاصر باشد و اگر از ترس خدا یا برای اخرت گریه کند از بهترین اعمال است
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مظاهری] افراد وسواسی که زود اطمینان به نجاست چیزی پیدا میکنند، یا هنگام آب کشیدن چیزی به آسانی اطمینان پیدانمیکنند نباید به اطمینان خود اعتنا کنند بلکهباید بهطور متعارف عمل کنند و اعتنای اینگونه افراد به گمان بلکه به اطمینان خود حرام است و اعمال غیر متعارف آنها موجب خسران دنیا و آخرت است.
- [آیت الله مظاهری] معاشقه زن و مرد نامحرم با یکدیگر از گناهان بزرگ در اسلام است؛ مخصوصاً اگر برای یکدیگر نامهنگاری و یا شعر و شاعری هم بنمایند، و باید با فراموش کردن عشق شیطانی خود، این مرض خانمانسوز و بر باد دهنده دنیا و آخرت را معالجه کنند، و این معالجه گرچه مشکل است، ولی به مرور زمان و با صبر و حوصله ممکن است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر زن آبستن را طلاق دهند، عدّهاش تا دنیا آمدن، یا سقط شدن بچه او است، بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق، بچه او به دنیا آید، عدّهاش تمام میشود، البته این در صورتیست که بچه از عقد صحیح باشد، یا شوهر پیش از عقد از روی شبهه با زن نزدیکی کرده و زن آبستن شده باشد، ولی اگر زن از زنا آبستن شده باشد یا از غیر شوهرش آبستن شده باشد و شوهرش او را طلاق دهد، عدّه طلاق با دنیا آمدن یا سقط شدن بچه تمام نمیشود، بلکه عده وی همچون عدّه زنانیست که آبستن نیستند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.