در پاسخ به این سؤال باید گفت: در جامعه اسلامی، عدّه ای از افراد به علت تلاشها و زحماتی که برای حکومت اسلامی داشته اند "در سخت ترین شرایط به کمک اسلام آمده و با شمشیر یا خون خود از آن حمایت نموده اند" باید حقوقی را برای آنها در نظر بگیریم. و اینگونه تفکر نه تنها در حکومت ما اجرا می شود، بلکه در زمان حکومت امام علی علیه السلام و حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وجود داشته است. هر چند عمل به این روش بصورت فعلی مثل تعیین درصد جانبازی، مدت اسارت و... در آن زمان وجود نداشته است، اما اصل این تفکر و عقیده در زمان صدر اسلام نیز وجود داشته است؛ لذا در مورد سیره پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله ، در تاریخ می خوانیم که حضرت، به حقوق مجاهدان توجه دقیق می کرده است و بالاتر از آن به عواطف شخصی آنها توجه داشته است تا جایی که در جنگ بدر،شماری ازجنگ افزارهای دشمن که به افرادی مانند،عقبه، شیبه،ابوجهل و... تعلق داشت به خانواده های مجاهدان و رزمندگان بدر دادند.2 در حالیکه حضرت می توانستند این کار را در مورد افراد دیگر عمل کنند و به دیگران بدهند ولی این کار را نکردند. البته، این عملکرد حضرت منافاتی با تعلق انفال به خدا و پیامبر که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم ذکر کرده است،3 ندارد. بعد از زمان پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله در زمان خلفاء، همه مردان سالم بدون رعایت شرط سنی سرباز اسلام بودند و از غنائم جنگی سهم می بردند به طوریکه بعدها برای جنگاوران، به صورت حقوق ثابت درآمده و این نکته را باید توجه داشت که در عهد خلفاء، خصوصاً عهد عمر فتوحات اسلام توسعه یافت. غنائم جنگی، جزیه، مالیات رو به افزایش نهاد. به طوری که ضرورت تأسیس دیوان خراج، احساس شد. در این اعصار (عصر خلفاء) مخصوصاً عصر عثمان، بی نظمی ها، ولخرجی ها و تصرفات نابجا در اموال و اراضی عمومی زیاد بود. وقتی امام علی علیه السلام به حکومت رسید، خرابی های گذشته را ترمیم کرد. عاملان خطاکار عثمان را عزل کرد و عوائد و حقوق گزاف غیر مستحقان را قطع نمود نه اینکه امتیازات رزمندگان و ایثارگران را قطع کند؛ بلکه به حقوق آنها توجه می شد.4 بنابراین، در عصر حضرت امیر علیه السلام نیز به حقوق مجاهدان و رزمندگان اسلام توجه می شده است؛ لذا حضرت علی علیه السلام در خطبه 261 نهج البلاغه، در برابر تقاضای "عبدالله بن زمعه" که تقاضای مال بیشتری از بیت المال کرده بود، فرمود: "این مال، نه از من است و نه از تو، این مال، غنائمی است از، فِیء،5 برای مسلمانانی که شمشیر کشیده اند و در راه خدا جهاد کرده اند می باشد. اگر در جنگ با آنها شرکت داشته ای در آن حقی داری و اگر در جنگ با آنها شرکت نداشته ای باید بدانی که حق جنگجویان است."6 بعضی معتقد هستند که تساوی حق مردم از بیت المال اختصاص به فِیء و غنیمت دارد و شامل وجوهی مانند خمس، زکات و در زمان ما درآمد حاصل از فروش نفت که جزء انفال است نمی شود7 و در حالیکه مطابق این خطبه صراحتاً به امتیاز رزمندگان در غنائم اشاره شده است. و این طور نیست که این امتیاز فقط در غنائم باشد بلکه در موارد دیگر نیز به امتیاز و پاداش دائمی اشاره دارد و بعداً خواهیم گفت. به عنوان نمونه در مورد تأمین خانواده های شهیدان، در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با دشمنان تو مبارزه می کنند به شهادت رسید، مانند یک وصّی دلسوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن، به گونه ای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود.8 و در جای دیگر در مورد ارتشیان سفارش به پاداش دائمی می کند. اگر با همه مطالب فوق امتیازات امام علی علیه السلام را منکر شویم، اما اصل وجود امتیازات در زمان فعلی عقلاً پسندیده است. آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سؤال مورد بحث که حضوراً از محضر ایشان کردم فرمودند: "امتیازاتی که ما برای جانبازان در حال فعلی به شکل کنونی برای آنها قائل هستیم، در تاریخ ندیدم ولی جانبازان می توانند از حقوقی برخوردار باشند." بنابراین جنگ تحمیلی علیه ایران، همانند جنگهای صدر اسلام یک امتحان و آزمایش الهی بود؛ در نتیجه کسانی که از این امتحان الهی سربلند و پیروز، بیرون آمدند. حال می خواهد مجروح شده باشند یا نه، شهید شده باشند یا نه، باید از سهمیه رزمندگان و درصد جانبازی برخوردار باشند و همچنین خانواده های شهیدان، تأمین شوند تا از تلاش آنها در خدمت به جامعه اسلامی به نحوی تقدیر و تشکر شود. باید بین کسانی که در زمان سختی برای جامعه اسلامی تلاش کردند و کسانی که تلاش نکردند فرق گذاشته شود؛ زیرا احتمال اینکه جنگ مجددی پیش آید وجود دارد. پس رزمندگان، نگهبانان حیات جامعه می باشند و باید به آنها بها داده شود و حتی پاداش آنها را دائمی کنیم و لذا امام علی علیه السلام می فرماید: "و سپاسگذاری نیکو را در حق آنها دائمی بساز" آزمایش صحیح و تکاپوئی که صورت داده است ارزیابی کرده و قدردانی نما، و کوشش و تحمل سختیها و آزمایشی که از یک ارتشی بروز کرده است، برای شخص دیگر، منسوب مساز، و هیچگونه درباره حد نهایی شناخت و پاداش و تقدیر، در مورد تلاش شخص رزمنده مجاهد، کوتاهی مکن."9 از این کلام حضرت امیر علیه السلام نیز، توجه به حقوق رزمندگان و ارتشیان فهمیده می شود و حتی حضرت در جای دیگر می فرمایند: "وَ وَاصِل فی حُسن الثَّناء عَلَیْهم"11 یعنی سپاسگذاری نیکو در حق آنها دائمی ساز، به بیان دیگر، پاداش آنها را دائمی کن. پس اگر در جامعه کنونی ما به حقوق رزمندگان، جانبازان و... توجه می شود و برای آنها امتیازاتی در نظر گرفته می شود، به خاطر الگو قرار دادن سیره پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و امام علی علیه السلام بوده است. و فقط، شکل و قالب آن متفاوت است که امروزه بصورت درصد جانبازی و... می باشد و اگر در مواردی حضرت به اجر معنوی رزمندگان اشاره می کند منافاتی با تعیین حقوق مادی برای آنها ندارد. همچنین، اگر حضرت در مواردی حاضر نشدند به خاطر سوابق جهاد افرادی را مقدم بدارند به این علت بوده است که اولاً آنها بیشتر از حق خود مطالبه می کردند و ثانیاً لیاقت پست و مقام درخواستی را نداشتند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. محمد کریم اشراق، تاریخ و مقررات جنگ در اسلام (دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1368)، ص 365 به بعد. 2. محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، (قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) چاپ دوم، 1379)، ج 1، ص 33. 3. محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام (بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369)، ص 448. 4. علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، (تهران: مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ص 425 و 95. 5. محمد حسین مشایخی فریدنی، فصلنامه پژوهشی و اطلاع رسانی نهج البلاغه، آیین حکومت داری از دیدگاه امام علی علیه السلام ، شماره 2 و 3، 1380 و 1381، ص 71 و 76 و 77. پی نوشتها: 1 . محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، (قم: انتشارات مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره)، چاپ دوم، 1379)، ج 1، ص 33. 2 . عبدالمجید معادیخواه، تاریخ اسلام، عرصه دگراندیشی و گفتگو، (تهران: نشر ذره، 1377)، ص 306. 3 . سوره انفال، آیه 1. 4 . محمد حسین مشایخی فریدنی، فصلنامه پژوهشی و اطلاع رسانی نهج البلاغه، آیین حکومتداری از دیدگاه علی علیه السلام ، شماره 2 و 3، 1380 و 1381، ص 71 و 76 و 77. 5 . فِیء، به اموال و زمینهایی گفته میشود که بدون جنگ از کفار رسیده باشد. 6 . نهج البلاغه، مترجم حسین عمادزاده (انتشارات شرق، چاپ دوم، 1362)، ص 784. 7 . علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، اصلاحات اقتصادی، سید حسین میرمعزّی، (تهران: مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ج 7، ص 485. 8 . علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، بیت المال، سید رضا حسینی، (تهران: مرکز نشر آثار پژوشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ج 7، ص 95. 9 . محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام (بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369)، ص 448. 10 . همان. 11 . همان، ص 447. منبع: اندیشه قم
امتیازاتی برای ایثارگران قائل شدن توجیه عقلانی ندارد ؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: در جامعه اسلامی، عدّه ای از افراد به علت تلاشها و زحماتی که برای حکومت اسلامی داشته اند "در سخت ترین شرایط به کمک اسلام آمده و با شمشیر یا خون خود از آن حمایت نموده اند" باید حقوقی را برای آنها در نظر بگیریم. و اینگونه تفکر نه تنها در حکومت ما اجرا می شود، بلکه در زمان حکومت امام علی علیه السلام و حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله وجود داشته است. هر چند عمل به این روش بصورت فعلی مثل تعیین درصد جانبازی، مدت اسارت و... در آن زمان وجود نداشته است، اما اصل این تفکر و عقیده در زمان صدر اسلام نیز وجود داشته است؛ لذا در مورد سیره پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله ، در تاریخ می خوانیم که حضرت، به حقوق مجاهدان توجه دقیق می کرده است و بالاتر از آن به عواطف شخصی آنها توجه داشته است تا جایی که در جنگ بدر،شماری ازجنگ افزارهای دشمن که به افرادی مانند،عقبه، شیبه،ابوجهل و... تعلق داشت به خانواده های مجاهدان و رزمندگان بدر دادند.2 در حالیکه حضرت می توانستند این کار را در مورد افراد دیگر عمل کنند و به دیگران بدهند ولی این کار را نکردند. البته، این عملکرد حضرت منافاتی با تعلق انفال به خدا و پیامبر که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم ذکر کرده است،3 ندارد.
بعد از زمان پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله در زمان خلفاء، همه مردان سالم بدون رعایت شرط سنی سرباز اسلام بودند و از غنائم جنگی سهم می بردند به طوریکه بعدها برای جنگاوران، به صورت حقوق ثابت درآمده و این نکته را باید توجه داشت که در عهد خلفاء، خصوصاً عهد عمر فتوحات اسلام توسعه یافت. غنائم جنگی، جزیه، مالیات رو به افزایش نهاد. به طوری که ضرورت تأسیس دیوان خراج، احساس شد. در این اعصار (عصر خلفاء) مخصوصاً عصر عثمان، بی نظمی ها، ولخرجی ها و تصرفات نابجا در اموال و اراضی عمومی زیاد بود. وقتی امام علی علیه السلام به حکومت رسید، خرابی های گذشته را ترمیم کرد. عاملان خطاکار عثمان را عزل کرد و عوائد و حقوق گزاف غیر مستحقان را قطع نمود نه اینکه امتیازات رزمندگان و ایثارگران را قطع کند؛ بلکه به حقوق آنها توجه می شد.4
بنابراین، در عصر حضرت امیر علیه السلام نیز به حقوق مجاهدان و رزمندگان اسلام توجه می شده است؛ لذا حضرت علی علیه السلام در خطبه 261 نهج البلاغه، در برابر تقاضای "عبدالله بن زمعه" که تقاضای مال بیشتری از بیت المال کرده بود، فرمود:
"این مال، نه از من است و نه از تو، این مال، غنائمی است از، فِیء،5 برای مسلمانانی که شمشیر کشیده اند و در راه خدا جهاد کرده اند می باشد. اگر در جنگ با آنها شرکت داشته ای در آن حقی داری و اگر در جنگ با آنها شرکت نداشته ای باید بدانی که حق جنگجویان است."6 بعضی معتقد هستند که تساوی حق مردم از بیت المال اختصاص به فِیء و غنیمت دارد و شامل وجوهی مانند خمس، زکات و در زمان ما درآمد حاصل از فروش نفت که جزء انفال است نمی شود7 و در حالیکه مطابق این خطبه صراحتاً به امتیاز رزمندگان در غنائم اشاره شده است. و این طور نیست که این امتیاز فقط در غنائم باشد بلکه در موارد دیگر نیز به امتیاز و پاداش دائمی اشاره دارد و بعداً خواهیم گفت. به عنوان نمونه در مورد تأمین خانواده های شهیدان، در نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر آمده است: اگر یکی از سربازانت و کسانی که با دشمنان تو مبارزه می کنند به شهادت رسید، مانند یک وصّی دلسوز و مورد اعتماد، جای او را پر کن، به گونه ای که اثر فقدان او در چهره آنان مشاهده نشود.8 و در جای دیگر در مورد ارتشیان سفارش به پاداش دائمی می کند. اگر با همه مطالب فوق امتیازات امام علی علیه السلام را منکر شویم، اما اصل وجود امتیازات در زمان فعلی عقلاً پسندیده است. آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به سؤال مورد بحث که حضوراً از محضر ایشان کردم فرمودند: "امتیازاتی که ما برای جانبازان در حال فعلی به شکل کنونی برای آنها قائل هستیم، در تاریخ ندیدم ولی جانبازان می توانند از حقوقی برخوردار باشند."
بنابراین جنگ تحمیلی علیه ایران، همانند جنگهای صدر اسلام یک امتحان و آزمایش الهی بود؛ در نتیجه کسانی که از این امتحان الهی سربلند و پیروز، بیرون آمدند. حال می خواهد مجروح شده باشند یا نه، شهید شده باشند یا نه، باید از سهمیه رزمندگان و درصد جانبازی برخوردار باشند و همچنین خانواده های شهیدان، تأمین شوند تا از تلاش آنها در خدمت به جامعه اسلامی به نحوی تقدیر و تشکر شود. باید بین کسانی که در زمان سختی برای جامعه اسلامی تلاش کردند و کسانی که تلاش نکردند فرق گذاشته شود؛ زیرا احتمال اینکه جنگ مجددی پیش آید وجود دارد. پس رزمندگان، نگهبانان حیات جامعه می باشند و باید به آنها بها داده شود و حتی پاداش آنها را دائمی کنیم و لذا امام علی علیه السلام می فرماید: "و سپاسگذاری نیکو را در حق آنها دائمی بساز"
آزمایش صحیح و تکاپوئی که صورت داده است ارزیابی کرده و قدردانی نما، و کوشش و تحمل سختیها و آزمایشی که از یک ارتشی بروز کرده است، برای شخص دیگر، منسوب مساز، و هیچگونه درباره حد نهایی شناخت و پاداش و تقدیر، در مورد تلاش شخص رزمنده مجاهد، کوتاهی مکن."9
از این کلام حضرت امیر علیه السلام نیز، توجه به حقوق رزمندگان و ارتشیان فهمیده می شود و حتی حضرت در جای دیگر می فرمایند: "وَ وَاصِل فی حُسن الثَّناء عَلَیْهم"11 یعنی سپاسگذاری نیکو در حق آنها دائمی ساز، به بیان دیگر، پاداش آنها را دائمی کن.
پس اگر در جامعه کنونی ما به حقوق رزمندگان، جانبازان و... توجه می شود و برای آنها امتیازاتی در نظر گرفته می شود، به خاطر الگو قرار دادن سیره پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و امام علی علیه السلام بوده است. و فقط، شکل و قالب آن متفاوت است که امروزه بصورت درصد جانبازی و... می باشد و اگر در مواردی حضرت به اجر معنوی رزمندگان اشاره می کند منافاتی با تعیین حقوق مادی برای آنها ندارد. همچنین، اگر حضرت در مواردی حاضر نشدند به خاطر سوابق جهاد افرادی را مقدم بدارند به این علت بوده است که اولاً آنها بیشتر از حق خود مطالبه می کردند و ثانیاً لیاقت پست و مقام درخواستی را نداشتند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. محمد کریم اشراق، تاریخ و مقررات جنگ در اسلام (دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1368)، ص 365 به بعد.
2. محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، (قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) چاپ دوم، 1379)، ج 1، ص 33.
3. محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام (بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369)، ص 448.
4. علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، (تهران: مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ص 425 و 95.
5. محمد حسین مشایخی فریدنی، فصلنامه پژوهشی و اطلاع رسانی نهج البلاغه، آیین حکومت داری از دیدگاه امام علی علیه السلام ، شماره 2 و 3، 1380 و 1381، ص 71 و 76 و 77.
پی نوشتها:
1 . محمد تقی مصباح یزدی، حقوق و سیاست در قرآن، (قم: انتشارات مؤسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره)، چاپ دوم، 1379)، ج 1، ص 33.
2 . عبدالمجید معادیخواه، تاریخ اسلام، عرصه دگراندیشی و گفتگو، (تهران: نشر ذره، 1377)، ص 306.
3 . سوره انفال، آیه 1.
4 . محمد حسین مشایخی فریدنی، فصلنامه پژوهشی و اطلاع رسانی نهج البلاغه، آیین حکومتداری از دیدگاه علی علیه السلام ، شماره 2 و 3، 1380 و 1381، ص 71 و 76 و 77.
5 . فِیء، به اموال و زمینهایی گفته میشود که بدون جنگ از کفار رسیده باشد.
6 . نهج البلاغه، مترجم حسین عمادزاده (انتشارات شرق، چاپ دوم، 1362)، ص 784.
7 . علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، اصلاحات اقتصادی، سید حسین میرمعزّی، (تهران: مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ج 7، ص 485.
8 . علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی علیه السلام ، بیت المال، سید رضا حسینی، (تهران: مرکز نشر آثار پژوشگاه فرهنگ اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380)، ج 7، ص 95.
9 . محمد تقی جعفری، حکمت اصول سیاسی اسلام (بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369)، ص 448.
10 . همان.
11 . همان، ص 447.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] از بی معنایی زبان دینی تا توجیه عقلانی باور دینی از منظر پلانتینگا چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] برخی از متصرّفین موقوفات،افرادی بی بضاعت و فقیر عیالوار و بعضاً از خانواده محترم شهدا و ایثارگران هستند، آیا اجازه می فرمایید اداره اوقاف در این رابطه در غیر جهت نظر واقف در مال الاجاره موقوفه تخفیفی قائل شود؟
- [سایر] با این که دانشمندان علوم تجربی و انسان شناسان مادی، برای روح هویتی قائل نیستند، کارکردها و آثار روح را چگونه توجیه میکنند؟
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [سایر] سلام. وجود قوّهی عقلانی در کنار قوّهی شهوانی که یکجا در انسان جمع شده را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ یک انسان هم برای مظلومیت امام حسین(ع) گریه و ناله میکند، نماز میخواند و ... بعد همین انسان خودش را برای یک رابطهی جنسی با همسر (شهوت) مهیا میکند! چگونه میشود واکنشهای عقلانی و شهوانی را توجیه کرد؟ وجود خوی حیوانی در کنار رفتار انسانی آدم را آزار میدهد پس چرا هم شهوت و هم عقل؟
- [سایر] آیا سابقه افراد در دوره خدمت سربازی برای استفاده از تسهیلات مربوط به ایثارگران قابل محاسبه است؟
- [سایر] پیامبران چه امتیازاتی داشتند که برگزیده شدند؟
- [سایر] جهانی شدن و جهانی سازی که اسلام معرفی می کند چه امتیازاتی دارد؟
- [سایر] با سلام مجدد پاسخی را که در خصوص صوت آقای شجریان به بنده دادید برایم قانع کننده نبود. من ایشان را فردی مفسد و مخالف نظام و حکوت می دانم. و اعتقاد دارم نباید ربنای او پخش شود. اما دلیل عقلانی برای توجیه دیگران ندارم. می دانم که در فتنه حضور داشتند و با نامحرم عکس دارند و... لطفا دلایل قانع کننده برای توجیه دیگران و رسانه ای کار کردن به اینجانب ارائه کنید. تشکر
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [آیت الله مظاهری] (اصالة الصحة) اصلی از اصول اسلامی است و معنای آن این است که اگر عملی را از مسلمانی دیدیم که از جهت ظاهر خوب نیست، آن را خوب بدانیم و کار او را به صورت صحیح و خوب توجیه کنیم، حتّی امام صادق(سلاماللهعلیه) فرمودهاند: هفتاد توجیه برای آن بکن تا سوءظن برای تو پیدا نشود.
- [آیت الله جوادی آملی] .اجاره دهنده و اجاره کننده باید بالغ، عاقل، با اختیار و در مال یا کار خود حقّ تصرف داشته باشد. اجاره سفیه، نیز اجاره سفیهانه که هیچ جهت عقلانی ندارد, باطل است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و سرکه بریزند ضرر ندارد. و این بنابر آن است که قائل به نجاست آن بوسیله جوش آمدن باشیم، و گذشت که اقوی طهارت است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسانی که در حق علی(علیه السلام) و سایر امامان(علیهم السلام) غلو کنند; یعنی، آن بزرگواران را خدا بدانند یا صفات مخصوص خدایی برای آنها قائل باشند، کافرند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر پیش ا ز وقت نماز وضو داشته باشد و بداند یا دو شاهد عادل یا یک عادل که گفتار او اطمینان آور باشد که خبر دهند اگر وضوی خود را باطل کند ، تهیة آب برای او ممکن نیست ، چنانچه بتتواند بدون ضرر و مشقت وضوی خود را نگه دارد واجب آن است که آن را باطل نکند . و نیز اگر احتمال عقلانی دهد احتیاط واجب آن است که وضو را باطل نکند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی در مرضی که با آن مرض از دنیا برود در حالی که کاملاً هوشیار باشد مقداری از مالش را به کسی ببخشد و تحویل دهد و یا در معاملاتش تخفیف های جزئی یا کلّی بری مشتری قایل شود صحیح است؛ هرچند احتیاط مستحب آن است که در زاید بر ثلث، با ورثه مصالحه شود.
- [آیت الله نوری همدانی] کسی که فقط به مقدار وضو یا به مقدار غسل آب دارد اگر بداند یا دو شاهد عادل یا یک عادل که قول او مفید اطمینان باشد خبر دهند که اگر آن را بریزد آب پیدا نمی کند ، چنانچه وقت نماز داخل باشد ، ریختن آن حرام است و احتیاط واجب آن است که پیش از وقت ننماز هم آن را نریزد بلکه هرگاه احتمال عقلانی هم بدهد که اگر آب را بریزد دیگر آب پیدا نمیکند، واجب آن است که پیش از وقت نماز هم ، آب را نریزد و نگاه بدارد .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که شغلش مسافرت است اگر در غیر وطن خود ده روز بماند، چنان چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته، در سفر اولی که بعد از ده روز می رود باید نماز را شکسته بخواند. و اگر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته، احتیاط لازم آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند، اگرچه اکتفا به تمام هم بدون توجیه نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] سفتههای ریالی که مابین مردم وتجار معمول است و با آنها معامله میکنند مانند اسکناس نیست که برای خود آنها مالیّت قایل شده باشند، بلکه آنها یک نوع مدرک وسندی است که گواهی میکنند که مبلغ ثبت شده در آن بدهیودین است که در ذمّه متعهّد وامضأ کننده سفته میباشد پس مشتری موقعیکه سفتهای بفروشنده کالا میدهد در واقع بهای کالای خریداری شده را نداده است ولذا چنانچه آن سفته در دست فروشنده گم شده باشد یا سوخته باشد، چیزی از مال فروشنده تلف نشده وذمّه مشتری فارغ وبرینشده است بخلاف این که اگر بهای کالا را اسکناس داده بود وگم میشد از کیسه فروشنده رفته و او ضرر کرده.
- [آیت الله اردبیلی] (کهانت) و (تنجیم)(1) اگر به این شکل باشد که برای غیر خداوند، به نحو استقلال یا اشتراک با خداوند، تأثیر قائل شوند، حرام بلکه شرک است، ولی اگر مشیّت خدای متعال را مؤثر مطلق بدانند و پیشبینیهای آنها به نحو حدس و تخمین و =============================================================================== 1 (کاهن) ادّعا میکند که وقایع را به واسطه خبردادن اجنّه وشیاطین یا به واسطه اسباب خفیّه دیگری میفهمد و (منجّم) به وسیله حرکات افلاک و تقارن کواکب از آینده خبر میدهد. مبنی بر این باشد که پروردگار عالم بعضی امور را سبب یا مقارن و هماهنگ بعضی امور دیگر قرار داده و بقیه سببیّت یا تقارن و سلب آن در قبضه قدرت مطلقه او میباشد، اشکال ندارد.