برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است نگاهی اجمالی به فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام و جایگاه آن در اسلام داشته باشیم ، سپس به بررسی مفهوم جهاد ابتدایی و تفاوت آن با جنگ سایر ادیان می پردازیم . ( فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام) جنگ و جهاد در اسلام دارای فلسفه و اهداف مشخصی است که با توجه به مجموع آیات می توان به این موارد اشاره نمود . 1- حاکمیت دین و دفاع از آن ؛ یکی از اهداف جهاد در اسلام اقامه دین الهی و دفاع از آن است به همین دلیل ، دربیشترآیات مربوط به جهاد , قید ( فی سبیل الله ) آمده است تا بیانگر هدف از آن باشد. به عنوان نمونه ( وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین)[1] تقدیم قید ( فی سَبیلِ اللّه) نشان میدهد که هدف اسلام از نبرد، اقامه دین الهی و دفاع از آن است و پیکار با کافران باید صبغه دینی و الهی داشته باشد و رزمنده مسلمان باید فقط در راه خدا بجنگد. از تقدیم مزبور، اهمیت هدف یادشده نیز استفاده میشود .هدف جنگ، اقامه دین و اعلای کلمه توحید است، زیرا قبل از اینکه بگوید با چه کسی بجنگید میگوید: چرا بجنگید و به چه منظور دفاع کنید قرآن کریم برای آنکه به دفاع که حقِ معقول و مقبول هر انسان است رنگ الهی و عبادی بدهد میفرماید : (وقاتلوا فی سَبیلِ اللّهِ)، زیرا آنچه به دفاع عظمت میبخشد، صبغه دینی و الهی آن است.[2] 2- دفع فتنه و جلوگیری از فساد ؛ جلوگیری از فتنه و فساد دشمنان اسلام از دیگر اهداف جهاد می باشد و بر اساس آیه شریفه ( وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین )[3]مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند . 3- حمایت از مظلومان و ستمدیدگان ؛ یکی از اهداف جهاد در اسلام حمایت از مظلومان و ستمدیدگان و مقابله با ظالمان و ستمگران می باشد ( و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً) [4] 4- دفع تهاجم دشمنان ؛ از دیگر اهداف جهاد در اسلام مقابله با هجوم دشمنان و متجاوزان است ( اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر ) [5] این آیه که به اعتقاد برخی از مفسرین نخستین آیه در مورد جهاد است به مسلمانان که از سوی دشمنان تحت فشار واقع شده بودند , اجازه جهاد می دهد و در واقع مسلمانانی که مورد آزار و اذیت دشمنان قرار گرفته بودند , اجازه دفاع از خود و دفع تهاجم دشمنان را پیدا نمودند . با توجه به مجموع آیات جهاد روشن می شود که فلسفه جهاد در اسلام در راستای حاکمیت دین و ارزش های اسلامی و انسانی و دفع تجاوزها ، فتنه ها و مفاسد است از این رو در جهاد ، ارزش های انسانی و اخلاقی مورد توجه قرار می گیرد . ( اسلام دین صلح ودوستی ) دستور اسلام به جنگ با کفار ، مشرکان ، فتنه گران و متجاوزان نباید به معنای جنگ طلب بودن یا خشونت آمیز بودن دین اسلام قلمداد شود زیرا بررسی تاریخ صدر اسلام گواه است که اسلام با برهان و استدلال کار خود را آغاز و پیشرفت کرده است . رسول اکرم‌صلی الله علیه و آله و سلم و یاوران ایشان با تحمل فشارهای فراوان، با سلاح تبلیغِ بلیغ، پیام اسلام را به گوش دیگران می‌رساندند و در این مدت، عدّه‌ای از مکّه و برخی از مدینه به اسلام گرویدند. در مدینه پیش از اقتدار نیز که از هر طرف مورد تهاجم قرار می‌گرفتند، به دستور خدای سبحان برای دفاع از خودشان اجازه جهاد و پیکار داشتند(اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا)[6] و این دفاع برای حفظ حکومت دینی و نجات مسلمانان و محرومان از شرّ کفار و فتنه‌گران و آشوب‌طلبان بود. از این رو کاربرد شمشیر برای حفظ اسلام و مسلمانان و در مقابل تهاجم دشمنان بود؛ نه اینکه در اسلام شمشیر عامل اصلی پیشرفت محسوب شود.[7] با نگاهی گذرا به تعالیم اسلام به خوبی این حقیقت آشکار می شود که اسلام دینی است که همگان را به زندگی مسالمت آمیز بر پایه ارزش های الهی و اخلاقی دعوت نموده است و منادی گفتگو بر پایه مشترکات است ( قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون )[8] ( بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد و هرگاه از این دعوت سرباز زنند , بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم) اسلام , دین منطق , عقل و استدلال است و همگان را به پیروی از سخنان شایسته و منطقی رهنمون می سازد ( فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب) [9] ( پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند , آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنها خردمندانند)در اسلام رفتار اوّلی انسان مسلمان نیکی با هر انسان دیگر است و دستور اسلام به مسلمانان این است که (وقولوا لِلنّاسِ حُسناً ).[10] و قول در این آیه شریفه مطلق رفتار اعم از کردار و گفتار و نوشتار و... است و ( ناس) مطلق مردم اعم از مؤمن و غیر مؤمناند و حُسن، مطلق خیر و نیکی و زیبایی است .[11] اصل حاکم در نظام اسلامی همان سبقت رحمت بر غضب است ( کتب علی نفسه الرحمه)[12] ( خداوند رحمت را برخود , حتم کرده است ) اما اگر کسانی پا را از حریم منطق و استدلال بیرون گذاشته و در برابر تعالیم دین ایستاده و در صدد گمراه نمودن انسانها بر آمدند و به ارزشها و اصول اسلامی تعرض نمودند و حیات معنوی افراد را به خطر انداختند , اسلام نمی تواند اجازه بدهد که جامعه اسلامی مورد تاخت و تاز خواهشهای نفسانی یک عده قرار بگیرد از این رو با چنین افرادی برخورد خواهد نمود .بنابر این , اصل اولی و حاکم بر تعالیم اسلام , بر پایه محبت و زندگی مسالمت آمیز و برخورد شایسته , همراه با احترام و پرهیز از خشونت است امّا با کسانی که بخواهند با سوء استفاده از این دستور امنیت و آرامش جامعه را برهم بزنند برخورد می شود. استاد شهید مطهری (ره) فرمودند: ( اسلام دین محبت است ولی آنجا که محبت کارگر نیست دیگر سکوت نمی کند , آنجاست که خشونت به کار می برد , شمشیر به کار می برد )[13] همچنین فرمودند:( محبت تنها داروی علاج بشریت نیست در مذاق ها و مزاج هایی خشونت نیز ضرورت دارد و مبارزه و دفع و طرد لازم است . اسلام هم دین جذب و محبت است و هم دین دفع نقمت )[14] ( مفهوم جهاد ابتدایی) جهاد در اسلام بر دو قسم ، جهاد با کسانی که به سرزمین اسلامی هجوم برده اند و مسلمانان را مورد تعرض قرار داده اند که ازآن به جهاد دفاعی یا دفاع تعبیر می شود . قسم دیگر جهادی که مسلمانان آغازگر و شروع کننده جنگ با دشمنان باشند که به آن جهاد ابتدایی گفته می شود . در یک نگاه ، ماهیت جهاد ابتدایی نیز دفاع می باشد و در حقیقت روح جهاد در اسلام به دفاع باز می گردد با این توضیح که ( اوّلین و اساسی‌ترین حق انسان‌ها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرتِ پاک انسانی سرچشمه می‌گیرد و سران ستم و سردمداران کافر کشورهای غیر مسلمان، این حق را از مردم سلب نموده، با شیوه‌های گوناگون و تبلیغات نادرستِ خود بر ضدّ حق، اجازه و فرصت تفکّر و اندیشه صحیح را به آنان نمی‌دهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام، نمی‌گذارند چراغ هدایت دین که خواسته فطرت همه انسان‌هاست، به محدوده کشور شرک و کفر برسد و این کاری است که همه دشمنان بی‌منطق انبیاء (علیهم‌السلام) در طول تاریخ بشر انجام داده‌اند و در این حالی است که فرمانِ ( قاتلوهم حتی لا تکون فتنة)[15] برای از میان برداشتن فتنه و آشوب، صادر می‌شود تا به دنبال آن و پس از رفع موانعِ سردمداران کفر، فطرت اسیر شده مردم آن دیار آزاد شود و سخن منطقی دین به صورت (بلاغ مبین) به آنان عرضه گردد و خود مردم بتوانند چهره واقعی حق را بیابند و آزادانه آن را اختیار کنند و از آنجا که دین حق، در کمال روشنی و بدون هر ابهامی، هماهنگ با فطرت انسان‌هاست: ( فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله الّتی فطر النّاس علیها)[16] مردم با میل و رغبت قلبی، آن را می‌پذیرند و دین الهی فراگیر می‌شود ( ویکون الدّین کلّه لله)[17]. بنابراین، جنگ و جهاد ابتدایی، برای تحمیل دین بر مردم نیست، بلکه ستیزی با سران بی‌منطق کشورهای بی‌دین و با فتنه‌گری و تبلیغات فریبنده و بی‌اساس آنان است و نه تنها برای تحمیل عقیده نیست، بلکه موافق آزادی عقیده و برای مهیّا سازی آن است. پیامبران الهی، همگی پاسداران دل‌های مردم و شکوفاسازان فطرت آنان هستند (ویثیروا لهم دفائن العقول)[18] فکر و دل مردم، امانت‌های الهی‌اند که پیامبران از آنها محافظت می‌کنند .)[19] بی‌تردید ایجاد بستری مناسب برای احیای حقوق، طریق لازم برای وصول به آن حقوق است و در جامعه تا چنین فضایی مهیّا نباشد و موانع برطرف نگردد، دستیابی به حقوق امری ناممکن خواهد بود. بدون شک همه احکام و تعالیم اسلام براساس فطریات انسان نازل شده و ناظر به ابعاد وجودی و تأمین‌کننده جنبه‌های حقوقی اوست. دشمنان اسلام که خوی و خُلقِ استثماری در باطنشان ریشه دوانده، دائماً به دنبال ایجاد فتنه و دسیسه‌هایی هستند تا موانعی را در مقابل تعالیم انسان‌ساز اسلام فراهم سازند و جلوی تحقق و گسترش این فرهنگ آسمانی را بگیرند. اسلام برای رفع آن موانع، مسلمانان را به جهاد و مبارزه مکلّف کرد و این تکلیف ، زمانی صورت قطعی پیدا می‌کند که دیگران عملاً در مقام تضییع حقوقشان برآیند، چنان که خداوند متعال می‌فرماید: (حتّی لا تکون فتنة) یعنی تا فتنه‌ها و آشوبها از میان برود و پس از زوال فتنه، جهاد مصداق ندارد... امر به جهاد در اسلام نه به قصد کشورگشایی و سلطه‌گری، بلکه برای تعدیل جامعه انسانی و هدایت مردم از گمراهی و آگاهی به هدف خلقت انسانی و در یک جمله ایجاد فضایی مناسب برای مصالح دین و دنیای افراد است.[20] با توجه به مطالبی که اشاره شد ، تفاوت جهاد ابتدایی در اسلام با سایرجنگ ها روشن می شود .آنچه به عنوان جهاد ابتدایی در اسلام مطرح است ، ضمن آنکه بر مدار اصول و ارزش های انسانی و اخلاقی استوار است و رفتارهای خلاف انسانیت و اخلاق را در جنگ منع می کند ، در راستای مقابله با سلطه جویی ها و تبلیغات منفی حاکمانی است که از نفوذ آموزه های اسلام که مطابق فطرت و ارزش های انسانی است ، جلوگیری به عمل آورده و با این کار سد راه سعادت و تعالی انسان ها شده اند . بنابر این ، هیچ یک از اهداف غیر انسانی که موجب پیدایش جنگ های خانمان سوز فراوانی در طول تاریخ شده است از قبیل منافع مادی و اقتصادی حب جاه و تفوّق طلبی , کشور گشایی و قهرمان خواهی دعواهای شخصی و... در اهداف جنگ و جهاد اسلامی دیده نمی شود , بلکه اهدافی عالی و انسانی مورد نظر است که طبعاً جنگ را از ناحیه دولت اسلامی از غارت و وحشیگری و خانمان سوزی و در یک کلام هلاکت نسل و خشونت دور می دارد و از این جهات جایی برای انتقاد باقی نمی گذارد . اسلام دین استدلال و تفکر است و هیچگاه به دنبال تحمیل و اجبار افراد نمی باشد منطق اسلام این است ( ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن )[21] ( با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است ، استدلال و مناظره کن .) اما برای فراهم شدن زمینه تفکر و تعقل در میان انسان ها ناگزیر از برخورد و مقابله با کسانی است که مانع و سدی برای رسیدن تعالیم دین به سایر انسان ها شده اند. اسلام به دنبال ایجاد بستری برای رساندن سخن حق خویش به انسانهاست تا آنها بر اساس ( الذین یستعمون القول فیتبعون احسنه )[22] ( کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند .) با جان و دل پذیرای آن باشند امّا در این میان ، برخی مانع از رسیدن صدای حق اسلام می شوند که اسلام با آنها مقابله می کند .گوستاولوبون مسیحی چنین می نویسد: ( اینکه دیده می شود برخی از ملتهای مسیحی ، پس از مغلوب شدن به دست مسلمین ، آیین و حتی زبان آن ها را پذیرفتند ، سبب اصلی آن این بود که آنها فرمانروایان اسلامی را از فرمانروایان پیشین خود عادل تر و با انصاف تر می دانستند . به علاوه مذهب اسلام را نیز از مذهب خود ساده تر و به حقیقت نزدیکتر تشخیص داده بودند .)[23] معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: * تفسیر جامع آیات الاحکام ، جهاد و دفاع ،تهران : نشر سایه ، 1380، ج6 * فقه سیاسی , حقوق و قواعد مخاصمات در حوزه جهاد اسلامی و حقوق بین الملل اسلام , عباسعلی عمید زنجانی , تهران, امیر کبیر , 1383, ج 5 * جهاد در آینه قرآن ، جمعی از محققان ، قم: زمزم هدایت ،1428ق پی نوشتها: 1- سوره بقره , آیه 190، ( و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند , نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد 2- جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم , مرکز نشر اسراء , 1385, ج9, ص 569-570-575 3- سوره بقره , آیه 193،( با آنها ( دشمنان ) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها ( از روش نادرست خود) دست برداشتند, (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست ) 4- سوره نساء ,آیه 75 ،( چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده اند , پیکار نمی کنید ؟ همان افرادی که می گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند , بیرون بر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود , یار ویاوری برای ما تعیین فرما) 5- سوره حج, آیه 39 ،( به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده , اجازه جهاد داده شده است , چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خداوند بر یاری آنها تواناست ) 6 سوره حج، آیه 39. 7- جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج12, ص185-186 8- سوره آل عمران , آیه 6 9- سوره زمر , آیه 18 10 سوره بقره، آیه 83. تفسیر تسنیم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج11, ص 715-716 جوادی آملی , عبد الله , 11- 12- سوره انعام , آیه 12 13- مطهری , مرتضی , آشنایی با قرآن , تهران, انتشارات صدرا ,1374, ج4, ص 59 14- مطهری , مرتضی , جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام , تهران, انتشارات صدرا , 1374, ص 25 15 سوره انفال، آیه 39 16 سوره روم، آیه 30 17 سوره انفال، آیه 39 18 نهج‌البلاغه، خطبه 1، بند 37 19- جوادی آملی , عبد الله , ولایت فقیه , ولایت فقاهت و عدالت , قم , مرکز نشر اسرا, 1385, ص 35-36 20- جوادی آملی ، عبد الله ، حق و تکلیف در اسلام ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1384، ص 270-272 21- سوره نحل ، آیه 125 22- سوره زمر ، آیه 18 23- لوبون ، گوستاو ، تمدن اسلام و عرب ، ترجمه محمد تقی فخر داعی ، ص 148 منبع: اندیشه قم
برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است نگاهی اجمالی به فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام و جایگاه آن در اسلام داشته باشیم ، سپس به بررسی مفهوم جهاد ابتدایی و تفاوت آن با جنگ سایر ادیان می پردازیم .
( فلسفه و اهداف جنگ و جهاد در اسلام)
جنگ و جهاد در اسلام دارای فلسفه و اهداف مشخصی است که با توجه به مجموع آیات می توان به این موارد اشاره نمود .
1- حاکمیت دین و دفاع از آن ؛ یکی از اهداف جهاد در اسلام اقامه دین الهی و دفاع از آن است به همین دلیل ، دربیشترآیات مربوط به جهاد , قید ( فی سبیل الله ) آمده است تا بیانگر هدف از آن باشد. به عنوان نمونه ( وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین)[1] تقدیم قید ( فی سَبیلِ اللّه) نشان میدهد که هدف اسلام از نبرد، اقامه دین الهی و دفاع از آن است و پیکار با کافران باید صبغه دینی و الهی داشته باشد و رزمنده مسلمان باید فقط در راه خدا بجنگد. از تقدیم مزبور، اهمیت هدف یادشده نیز استفاده میشود .هدف جنگ، اقامه دین و اعلای کلمه توحید است، زیرا قبل از اینکه بگوید با چه کسی بجنگید میگوید: چرا بجنگید و به چه منظور دفاع کنید قرآن کریم برای آنکه به دفاع که حقِ معقول و مقبول هر انسان است رنگ الهی و عبادی بدهد میفرماید : (وقاتلوا فی سَبیلِ اللّهِ)، زیرا آنچه به دفاع عظمت میبخشد، صبغه دینی و الهی آن است.[2]
2- دفع فتنه و جلوگیری از فساد ؛ جلوگیری از فتنه و فساد دشمنان اسلام از دیگر اهداف جهاد می باشد و بر اساس آیه شریفه ( وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین )[3]مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند .
3- حمایت از مظلومان و ستمدیدگان ؛ یکی از اهداف جهاد در اسلام حمایت از مظلومان و ستمدیدگان و مقابله با ظالمان و ستمگران می باشد ( و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً) [4]
4- دفع تهاجم دشمنان ؛ از دیگر اهداف جهاد در اسلام مقابله با هجوم دشمنان و متجاوزان است ( اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر ) [5] این آیه که به اعتقاد برخی از مفسرین نخستین آیه در مورد جهاد است به مسلمانان که از سوی دشمنان تحت فشار واقع شده بودند , اجازه جهاد می دهد و در واقع مسلمانانی که مورد آزار و اذیت دشمنان قرار گرفته بودند , اجازه دفاع از خود و دفع تهاجم دشمنان را پیدا نمودند .
با توجه به مجموع آیات جهاد روشن می شود که فلسفه جهاد در اسلام در راستای حاکمیت دین و ارزش های اسلامی و انسانی و دفع تجاوزها ، فتنه ها و مفاسد است از این رو در جهاد ، ارزش های انسانی و اخلاقی مورد توجه قرار می گیرد .
( اسلام دین صلح ودوستی )
دستور اسلام به جنگ با کفار ، مشرکان ، فتنه گران و متجاوزان نباید به معنای جنگ طلب بودن یا خشونت آمیز بودن دین اسلام قلمداد شود زیرا بررسی تاریخ صدر اسلام گواه است که اسلام با برهان و استدلال کار خود را آغاز و پیشرفت کرده است . رسول اکرمصلی الله علیه و آله و سلم و یاوران ایشان با تحمل فشارهای فراوان، با سلاح تبلیغِ بلیغ، پیام اسلام را به گوش دیگران میرساندند و در این مدت، عدّهای از مکّه و برخی از مدینه به اسلام گرویدند.
در مدینه پیش از اقتدار نیز که از هر طرف مورد تهاجم قرار میگرفتند، به دستور خدای سبحان برای دفاع از خودشان اجازه جهاد و پیکار داشتند(اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا)[6] و این دفاع برای حفظ حکومت دینی و نجات مسلمانان و محرومان از شرّ کفار و فتنهگران و آشوبطلبان بود. از این رو کاربرد شمشیر برای حفظ اسلام و مسلمانان و در مقابل تهاجم دشمنان بود؛ نه اینکه در اسلام شمشیر عامل اصلی پیشرفت محسوب شود.[7]
با نگاهی گذرا به تعالیم اسلام به خوبی این حقیقت آشکار می شود که اسلام دینی است که همگان را به زندگی مسالمت آمیز بر پایه ارزش های الهی و اخلاقی دعوت نموده است و منادی گفتگو بر پایه مشترکات است ( قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون )[8] ( بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد و هرگاه از این دعوت سرباز زنند , بگویید گواه باشید که ما مسلمانیم) اسلام , دین منطق , عقل و استدلال است و همگان را به پیروی از سخنان شایسته و منطقی رهنمون می سازد ( فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب) [9] ( پس بندگان مرا بشارت ده همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند , آنان کسانی هستند که خداوند هدایتشان کرده و آنها خردمندانند)در اسلام رفتار اوّلی انسان مسلمان نیکی با هر انسان دیگر است و دستور اسلام به مسلمانان این است که (وقولوا لِلنّاسِ حُسناً ).[10] و قول در این آیه شریفه مطلق رفتار اعم از کردار و گفتار و نوشتار و... است و ( ناس) مطلق مردم اعم از مؤمن و غیر مؤمناند و حُسن، مطلق خیر و نیکی و زیبایی است .[11]
اصل حاکم در نظام اسلامی همان سبقت رحمت بر غضب است ( کتب علی نفسه الرحمه)[12] ( خداوند رحمت را برخود , حتم کرده است ) اما اگر کسانی پا را از حریم منطق و استدلال بیرون گذاشته و در برابر تعالیم دین ایستاده و در صدد گمراه نمودن انسانها بر آمدند و به ارزشها و اصول اسلامی تعرض نمودند و حیات معنوی افراد را به خطر انداختند , اسلام نمی تواند اجازه بدهد که جامعه اسلامی مورد تاخت و تاز خواهشهای نفسانی یک عده قرار بگیرد از این رو با چنین افرادی برخورد خواهد نمود .بنابر این , اصل اولی و حاکم بر تعالیم اسلام , بر پایه محبت و زندگی مسالمت آمیز و برخورد شایسته , همراه با احترام و پرهیز از خشونت است امّا با کسانی که بخواهند با سوء استفاده از این دستور امنیت و آرامش جامعه را برهم بزنند برخورد می شود. استاد شهید مطهری (ره) فرمودند: ( اسلام دین محبت است ولی آنجا که محبت کارگر نیست دیگر سکوت نمی کند , آنجاست که خشونت به کار می برد , شمشیر به کار می برد )[13] همچنین فرمودند:( محبت تنها داروی علاج بشریت نیست در مذاق ها و مزاج هایی خشونت نیز ضرورت دارد و مبارزه و دفع و طرد لازم است . اسلام هم دین جذب و محبت است و هم دین دفع نقمت )[14]
( مفهوم جهاد ابتدایی)
جهاد در اسلام بر دو قسم ، جهاد با کسانی که به سرزمین اسلامی هجوم برده اند و مسلمانان را مورد تعرض قرار داده اند که ازآن به جهاد دفاعی یا دفاع تعبیر می شود . قسم دیگر جهادی که مسلمانان آغازگر و شروع کننده جنگ با دشمنان باشند که به آن جهاد ابتدایی گفته می شود .
در یک نگاه ، ماهیت جهاد ابتدایی نیز دفاع می باشد و در حقیقت روح جهاد در اسلام به دفاع باز می گردد با این توضیح که ( اوّلین و اساسیترین حق انسانها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرتِ پاک انسانی سرچشمه میگیرد و سران ستم و سردمداران کافر کشورهای غیر مسلمان، این حق را از مردم سلب نموده، با شیوههای گوناگون و تبلیغات نادرستِ خود بر ضدّ حق، اجازه و فرصت تفکّر و اندیشه صحیح را به آنان نمیدهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام، نمیگذارند چراغ هدایت دین که خواسته فطرت همه انسانهاست، به محدوده کشور شرک و کفر برسد و این کاری است که همه دشمنان بیمنطق انبیاء (علیهمالسلام) در طول تاریخ بشر انجام دادهاند و در این حالی است که فرمانِ ( قاتلوهم حتی لا تکون فتنة)[15] برای از میان برداشتن فتنه و آشوب، صادر میشود تا به دنبال آن و پس از رفع موانعِ سردمداران کفر، فطرت اسیر شده مردم آن دیار آزاد شود و سخن منطقی دین به صورت (بلاغ مبین) به آنان عرضه گردد و خود مردم بتوانند چهره واقعی حق را بیابند و آزادانه آن را اختیار کنند و از آنجا که دین حق، در کمال روشنی و بدون هر ابهامی، هماهنگ با فطرت انسانهاست: ( فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله الّتی فطر النّاس علیها)[16] مردم با میل و رغبت قلبی، آن را میپذیرند و دین الهی فراگیر میشود ( ویکون الدّین کلّه لله)[17].
بنابراین، جنگ و جهاد ابتدایی، برای تحمیل دین بر مردم نیست، بلکه ستیزی با سران بیمنطق کشورهای بیدین و با فتنهگری و تبلیغات فریبنده و بیاساس آنان است و نه تنها برای تحمیل عقیده نیست، بلکه موافق آزادی عقیده و برای مهیّا سازی آن است. پیامبران الهی، همگی پاسداران دلهای مردم و شکوفاسازان فطرت آنان هستند (ویثیروا لهم دفائن العقول)[18] فکر و دل مردم، امانتهای الهیاند که پیامبران از آنها محافظت میکنند .)[19]
بیتردید ایجاد بستری مناسب برای احیای حقوق، طریق لازم برای وصول به آن حقوق است و در جامعه تا چنین فضایی مهیّا نباشد و موانع برطرف نگردد، دستیابی به حقوق امری ناممکن خواهد بود. بدون شک همه احکام و تعالیم اسلام براساس فطریات انسان نازل شده و ناظر به ابعاد وجودی و تأمینکننده جنبههای حقوقی اوست. دشمنان اسلام که خوی و خُلقِ استثماری در باطنشان ریشه دوانده، دائماً به دنبال ایجاد فتنه و دسیسههایی هستند تا موانعی را در مقابل تعالیم انسانساز اسلام فراهم سازند و جلوی تحقق و گسترش این فرهنگ آسمانی را بگیرند.
اسلام برای رفع آن موانع، مسلمانان را به جهاد و مبارزه مکلّف کرد و این تکلیف ، زمانی صورت قطعی پیدا میکند که دیگران عملاً در مقام تضییع حقوقشان برآیند، چنان که خداوند متعال میفرماید: (حتّی لا تکون فتنة) یعنی تا فتنهها و آشوبها از میان برود و پس از زوال فتنه، جهاد مصداق ندارد...
امر به جهاد در اسلام نه به قصد کشورگشایی و سلطهگری، بلکه برای تعدیل جامعه انسانی و هدایت مردم از گمراهی و آگاهی به هدف خلقت انسانی و در یک جمله ایجاد فضایی مناسب برای مصالح دین و دنیای افراد است.[20]
با توجه به مطالبی که اشاره شد ، تفاوت جهاد ابتدایی در اسلام با سایرجنگ ها روشن می شود .آنچه به عنوان جهاد ابتدایی در اسلام مطرح است ، ضمن آنکه بر مدار اصول و ارزش های انسانی و اخلاقی استوار است و رفتارهای خلاف انسانیت و اخلاق را در جنگ منع می کند ، در راستای مقابله با سلطه جویی ها و تبلیغات منفی حاکمانی است که از نفوذ آموزه های اسلام که مطابق فطرت و ارزش های انسانی است ، جلوگیری به عمل آورده و با این کار سد راه سعادت و تعالی انسان ها شده اند . بنابر این ، هیچ یک از اهداف غیر انسانی که موجب پیدایش جنگ های خانمان سوز فراوانی در طول تاریخ شده است از قبیل منافع مادی و اقتصادی حب جاه و تفوّق طلبی , کشور گشایی و قهرمان خواهی دعواهای شخصی و... در اهداف جنگ و جهاد اسلامی دیده نمی شود , بلکه اهدافی عالی و انسانی مورد نظر است که طبعاً جنگ را از ناحیه دولت اسلامی از غارت و وحشیگری و خانمان سوزی و در یک کلام هلاکت نسل و خشونت دور می دارد و از این جهات جایی برای انتقاد باقی نمی گذارد .
اسلام دین استدلال و تفکر است و هیچگاه به دنبال تحمیل و اجبار افراد نمی باشد منطق اسلام این است ( ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن )[21] ( با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است ، استدلال و مناظره کن .) اما برای فراهم شدن زمینه تفکر و تعقل در میان انسان ها ناگزیر از برخورد و مقابله با کسانی است که مانع و سدی برای رسیدن تعالیم دین به سایر انسان ها شده اند. اسلام به دنبال ایجاد بستری برای رساندن سخن حق خویش به انسانهاست تا آنها بر اساس ( الذین یستعمون القول فیتبعون احسنه )[22] ( کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند .) با جان و دل پذیرای آن باشند امّا در این میان ، برخی مانع از رسیدن صدای حق اسلام می شوند که اسلام با آنها مقابله می کند .گوستاولوبون مسیحی چنین می نویسد: ( اینکه دیده می شود برخی از ملتهای مسیحی ، پس از مغلوب شدن به دست مسلمین ، آیین و حتی زبان آن ها را پذیرفتند ، سبب اصلی آن این بود که آنها فرمانروایان اسلامی را از فرمانروایان پیشین خود عادل تر و با انصاف تر می دانستند . به علاوه مذهب اسلام را نیز از مذهب خود ساده تر و به حقیقت نزدیکتر تشخیص داده بودند .)[23]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
* تفسیر جامع آیات الاحکام ، جهاد و دفاع ،تهران : نشر سایه ، 1380، ج6
* فقه سیاسی , حقوق و قواعد مخاصمات در حوزه جهاد اسلامی و حقوق بین الملل اسلام , عباسعلی عمید زنجانی , تهران, امیر کبیر , 1383, ج 5
* جهاد در آینه قرآن ، جمعی از محققان ، قم: زمزم هدایت ،1428ق
پی نوشتها:
1- سوره بقره , آیه 190، ( و در راه خدا با کسانی که با شما می جنگند , نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد
2- جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم , مرکز نشر اسراء , 1385, ج9, ص 569-570-575
3- سوره بقره , آیه 193،( با آنها ( دشمنان ) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها ( از روش نادرست خود) دست برداشتند, (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست )
4- سوره نساء ,آیه 75 ،( چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده اند , پیکار نمی کنید ؟ همان افرادی که می گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند , بیرون بر و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود , یار ویاوری برای ما تعیین فرما)
5- سوره حج, آیه 39 ،( به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده , اجازه جهاد داده شده است , چرا که مورد ستم قرار گرفته اند و خداوند بر یاری آنها تواناست )
6 سوره حج، آیه 39.
7- جوادی آملی , عبد الله , تفسیر تسنیم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج12, ص185-186
8- سوره آل عمران , آیه 6
9- سوره زمر , آیه 18
10 سوره بقره، آیه 83.
تفسیر تسنیم , قم, مرکز نشر اسراء , 1386, ج11, ص 715-716 جوادی آملی , عبد الله , 11-
12- سوره انعام , آیه 12
13- مطهری , مرتضی , آشنایی با قرآن , تهران, انتشارات صدرا ,1374, ج4, ص 59
14- مطهری , مرتضی , جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام , تهران, انتشارات صدرا , 1374, ص 25
15 سوره انفال، آیه 39
16 سوره روم، آیه 30
17 سوره انفال، آیه 39
18 نهجالبلاغه، خطبه 1، بند 37
19- جوادی آملی , عبد الله , ولایت فقیه , ولایت فقاهت و عدالت , قم , مرکز نشر اسرا, 1385, ص 35-36
20- جوادی آملی ، عبد الله ، حق و تکلیف در اسلام ، قم: مرکز نشر اسرا ، 1384، ص 270-272
21- سوره نحل ، آیه 125
22- سوره زمر ، آیه 18
23- لوبون ، گوستاو ، تمدن اسلام و عرب ، ترجمه محمد تقی فخر داعی ، ص 148
منبع: اندیشه قم
- [سایر] آیا جهاد ابتدایی، نشانهی "نابردباری مذهبی" و موجب جنگ افروزی نمیشود؟
- [سایر] آیا از منظر قرآن جهاد ابتدایی، نشانهی "نابردباری مذهبی" و موجب جنگ افروزی نمیشود؟
- [سایر] قیام عاشورا چه نوع جهادی بوده است؟ جهاد ابتدایی، جهاد دفاعی یا جهاد داخلی؟
- [سایر] مبانی فقهی جهاد ابتدایی از دیدگاه مقام معظم رهبری چیست؟
- [سایر] از نظر تاریخی، آیا حضرت محمّد(ص) جهاد ابتدایی هم انجام دادند یا نه؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] نظر آیت الله مکارم در مورد جهاد ابتدایی در عصر حاضر چیست؟
- [سایر] در مواردی قرآن به پیامبرش خطاب کرده که تو مسئول ایمان مردم نیستی و...؛ آیا این موارد با امر به معروف و جهاد ابتدایی منافات ندارد؟
- [سایر] در مواردی قرآن به پیامبرش خطاب کرده که تو مسئول ایمان مردم نیستی و... آیا این موارد با امر به معروف و جهاد ابتدایی منافات ندارد؟
- [سایر] در مواردی قرآن به پیامبرش خطاب کرده که تو مسئول ایمان مردم نیستی و... آیا این موارد با امر به معروف و جهاد ابتدایی منافات ندارد؟
- [آیت الله خامنه ای] جهاد ابتدایی در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام) چه حکمی دارد؟ آیا جایز است که فقیه جامع الشرایط مبسوط الید (ولیّ امر مسلمین) حکم به آن کند؟
- [آیت الله اردبیلی] جهاد بر دو نوع است: (ابتدایی) و (دفاعی). (جهاد ابتدایی) آن است که مسلمانان به منظور دعوت کفّار و مشرکین به اسلام و عدالت و یا جلوگیری از نقض پیمان اهل ذمّه یا طغیان باغیان (شورشیان مسلح) بر امام واجبالطّاعه مسلمین، نیروی نظامی به مناطق آنان گسیل دارند. در حقیقت هدف از جهاد ابتدایی کشور گشایی نیست، بلکه دفاع از حقوق فطری انسانهایی است که توسّط قدرتهای کفر و شرک و طغیان از خدا پرستی و توحید، عدالت و شنیدن و پذیرش آزادانه احکام خداوند محروم شدهاند. (جهاد دفاعی) زمانی است که دشمن به مرز و بوم مسلمانان هجوم آورد و قصد تسلّط سیاسی یا فرهنگی و اقتصادی نسبت به آنان داشته باشد و ممکن است جهاد در برابر باغیان در زمانی که به حمله مسلحانه دست زدهاند نیز جهاد دفاعی محسوب گردد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر پدر و مادر، فرزند خود را از شرکت در جهاد ابتدایی یا دفاعی نهی نمایند، در صورتی که جهاد بر او واجب عینی باشد، نهی آنان تأثیری ندارد و باید در جهاد شرکت کند؛ ولی اگر جهاد بر او واجب کفایی باشد و نیروی کافی در جبهه حضور داشته باشد، چنانچه شرکت در جهاد موجب اذیت و آزار پدر و مادر باشد، مخالفت با آنان جایز نیست.
- [آیت الله اردبیلی] گریختن از صحنه جهاد جایز نیست، مگر این که ترک صحنه =============================================================================== 1 وسائل الشیعة، چاپ آل البیت، کتاب الجهاد، باب 1 از (أبواب جهاد العدوّ و ما یناسبه)،ح13،ج15،ص14. جهاد به منظور جا به جایی از جبههای به جبهه دیگر یا برای تدارک نیروی بیشتر باشد.
- [آیت الله مظاهری] توبه فرار از جنگ یا کمک نکردن به آن، علاوه بر پشیمانی از این گناه بزرگ، شرکت و کمک در جنگ است، مگر اینکه جنگ تمام شده باشد که تصمیم بر ترک آن گناه کفایت میکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تأسیس مدارس مختلط اعم از ابتدایی و عالی و تدریس در آن مدارس و فرستادن فرزندان به آن مدارس و همکاری با آنها، جایز نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] جنگ با کسانی که بر امام معصوم علیهالسلام خروج کنند جایز است ولی اگر ناصبی نباشند اموال آنها را بدون جنگ نمیتوان تصاحب کرد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ادامه جهاد نیاز به به کمکهای مادی داشته باشد، بر همه کسانی که تمکّن مالی دارند واجب است به قدر توانایی کمک نمایند.
- [آیت الله خوئی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، درصورتی که زیاد طول نکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند، یا اگر شروع کرده تمام نماید و اگر زیاد طول بکشد احتیاط واجب آن است که شروع نکند، و چنانچه شروع کرده تمام ننماید.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید؛ به رکوع امام می رسد؛ در صورتی که زیاد طول نکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند؛ یا اگر شروع کرده تمام نماید و اگر زیاد طول بکشد احتیاط واجب آن است که شروع نکند و چنانچه شروع کرده تمام ننماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که اطمینان دارد که اگر سوره را شروع کند یا تمام نماید به رکوع امام میرسد، در صورتی که زیاد طول نمیکشد بهتر آن است که سوره را شروع کند، یا اگر شروع کرده، تمام نماید و اگر زیاد طول میکشد، چنانچه بخواهد نماز جماعتش باقی باشد، باید شروع نکند و چنانچه شروع کرده، تمام ننماید.