ویژگیهای کودک در این سن: کودک از چهار سالگی وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود. از لحاظ جسمی توانائیهای لازم را کسب کرده است، دندانها کامل میشود و توانایی خوردن همه نوع غذاها را دارد، میتواند راه برود، بدود و بازی کند. قدرت تکلم پیدا میکند، حرف میزند، قصه گوش میدهد. خود را از لحاظ دفع کنترل میکند و تمیز است. شب ادراری او قطع شده یا در حال قطع شدن است. از لحاظ روانی کنجکاو است، بسیاری از مفاهیم را مثل خوبی و ... فرا گرفته و تقریباً وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود. در این مرحله والدین باید به بعضی از جنبههای رشد جسمی، روانی، اجتماعی، عاطفی و ... کودکان بیشتر توجه نمایند[1]. هفت سال اول زندگی دورهای است که در آن کودک از آموزش جدی و رسمی معاف است. در این دوره وی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است. از طرفی او در این دوره یک موجود بسیار با ارزش و دوست داشتنی برای خانواده است و از سوی دیگر نباید برنامههای جدی و سنگین تربیتی را بر او تحمیل کرد. جدیترین کار کودک در این دوره بازی است[2]. بازی در این سن کاری بیهوده و عبث نیست. بازی فواید فراوانی دارد از جمله میتوان به این موارد اشاره نمود: هماهنگی عضلات بدن، کامل شدن رشد صحیح جسمانی، یادگرفتن مهارتهای حرکتی لازم، متعادل کردن تمایلات کودک، تعدیل پرخاشگریها و تهاجمها، پرورش تفکر و خلاقیت، پرورش روحیه کار جمعی و رشد اجتماعی، رشد قانون مداری و درک مسائل انضباطی و[3]... با این توضیحات روشن میشود که به هیچ وجه نباید از بازی کردن کودک و یا ارتباط او با همسالان خود ممانعت نمود. در ضمن با شرکت در بازی کودک و تهیه اسباب بازیهای جدید و مطلوب میتوان به بازیهای او سمت دهی کرد و راه بازی و بسیاری از آداب را در حین بازی به کودک آموخت. این شیوه برخورد و استفاده بهینه از بازی برای تربیت نامحسوس و غیر رسمی کودک، در سیره ائمه هدی علیهم السّلام دیده میشود[4] الگو پذیری: از دیگر ویژگیهای مهم این دوره که مورد سوال نیز هست الگو پذیری از همسالان و کودکان دیگر است. این وپژگی را باید در درجه اول قبول کرد و در درجه دوم راهکارهائی برای هدایت این ویژگی به کار گرفت. چرا که این خصلت را نمیتوان حذف نمود. در ادامه نکاتی به عنوان راهکار، جهت خنثی کردن تاثیر عوامل منفی تربیتی یا محرکهای بد محیطی ارائه میشود. راهکارها: 1. این نکته را نباید فراموش کرد که بسیاری از رفتارهای کودک در این سن ارزش اخلاقی ندارد، مثلاً در مهدکودک از کودکی دیگر کلمهای زشت یاد گرفته و به خیال این که با بازگو کردن این واژه جدید، در جمع مهمانان مورد تشویق و جلب توجه همه قرار میگیرد، آن را نقل میکند، باید دانست که وی معنا و یا میزان زشتی این کلمه را نمیداند و تنها برای خود نمائی آن را بر زبان آورده است. در برخورد با وی نباید مجازات سنگینی در نظر گرفت چرا که این کلمه او ارزش اخلاقی و قباحت اخلاقی در این سن ندارد، لذا باید همیشه دید خود را اصلاح نمود و از وی انتظار نداشت که مانند بزرگسالان و طبق آداب و تشریفات آنها رفتار نماید. 2. با توجه به اهمیتی که برای بازی بر شمردیم، نباید به بهانه این که بازی ممکن است بدآموزی داشته باشد وی را از اصل بازی منع کرد. همیشه باید فرصتهای جایگزین برای بازی و شادی کودک فراهم نمائیم. 3. مراقبت و نظارت نامحسوس بر رفتارها و هم بازیهای کودک بسیار موثر است. برخورد صحیح و با محبت میتواند بسیاری از رفتارهای نابهنجار را قبل از نهادینه شدن و ریشهدواندن در ساختار شخصیتی کودکاصلاح نماید. تربیت فرزند مانند پرورش نهالی است که نیاز به مراقبت شدید دارد، آبیاری، حذف شاخ و برگ اضافی و رسیدگی به موقع، او را به درختی پر ثمر تبدیل میکند. 4. زمینههای تخلف و تأثیرپذیری از عوامل منفی را باید حذف کرد. اگر دیدیم که ارتباط با فلان همسایه و رفت و آمد به خانه آنها بر رفتار کودک ما تأثیر منفی میگذارد باید به نحوی این زمینهها را حذف نمود. 5. در مقابل زمینهسازی فضاهای مطلوب و سرشار از محرکهای مثبت تربیتی از وظایف والدین است. به عنوان مثال به همراه بردن کودک به مسجد و یا دیگر اماکن مثبت، نقش فعال والدین در تربیت و به دست گرفتن اداره کودک و گزینش محرکهای مثبت را نشان میدهد. البته حضور در این گونه فضاها حتماً باید همراه با شادی و آزادیهائی برای کودک و یا خاطرات دلپذیری باشد (به عنوان نمونه بازی آزادانه در حیاط مسجد، آشنائی با کودکان و همبازیهای جدید، خسته کننده نبودن این فضاها و...) نیز میتوانیم برای او دوستان سالمی را گزینش کنیم و محیط بازی آنها را غیر مستقیم خود تعیین کنیم و بر آنها اشراف غیر مستقیم داشته باشیم و حتی گاهی خودمان در جمع آنها حاضر شویم و به رفتار و افکار آنها جهت دهیم (مثلاً با قصهگویی و...) 6. کودک که به تدریج چشم به دنیای اطراف خود باز میکند، با بزرگانی روبرو میشود که توانائیهای بیشتر دارند و ناخود آگاه از آنان تقلید میکند. گاهی اتفاق میافتد که مادر یا پدر، خود حرف زشت میزند و یا پرخاشگر است، ولی وقتی که کودک وی به تقلید از خود او در یک مهمانی همان رفتار را نشان میدهد بسیار خشمگین میشوند و به فکر چاره میافتند، و یا عواملی چون تلویزیون یا مهد کودک را باعث این رفتار نابهنجار میدانند. باید توجه داشت که گاهی خود والدین و خانواده عامل منفی تربیت هستند، البته غیر عامدانه. در این صورت بهترین و اساسیترین روش، این است که اول خود را اصلاح کنیم. 7. در این دوره تشویقها و تنبیهها باید همراه با عواطف باشد. به عنوان مثال ابراز ناراحتی و رو برگرداندن از کودک به خاطر رفتاری نادرست، او را متوجه اشتباه خود میکند و نیازی به تنبیههای شدیدتر و یا تنبیه بدنی نیست. اگر محبت شما را کودک لمس کند البته محبت راستین نه ساختگی و در ضمن محبت به اندازه نه افراطی عاملی باز دارنده و نهی کننده میتواند به شمار آید. 8. به یاد داشته باشیم که رفتارهای کودک با تشویق ما تأیید و تثبیت میشود، لبخند زدن و یا سکوت کردن ما خود تأیید رفتارهای اوست. در واقع او هر سخن و رفتار جدید را به ما نشان میدهد تا رضایت و توجه ما را جلب نماید. گاهی اخم کردن و یا روترش کردن و یا لب به دندان گرفتن، تنبیهی به جا و تأثیر گذار است که احتمال تکرار یک رفتار بد را بسیار کاهش میدهد. سخن آخر: نکته مهم و قابل ذکر در پاسخ به سؤال شما این است که هیچگاه در برخوردها، محبتها، نظارتها و ... افراطی عمل نکنیم. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. نحوه رفتار والدین با فرزندان. یدالله جهانگرد، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ دهم 1383. 2. رفتار والدین با فرزندان، محمد علی سادات، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ پنجم، 1376. 3. سیره تربیتی پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام تربیت فرزند ، سید علی حسینیزاده، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول 1380. پی نوشتها: [1] . نحوه رفتار والدین با فرزندان، جهانگرد، یدالله، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ دهم 1383صص 30-31. [2] . رفتار والدین با فرزندان، سادات، محمد علی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ پنجم، 1376صص 18-19. [3] . همان ص 115-116. [4] . همان صص 117-119. منبع: اندیشه قم
ویژگیهای کودک در این سن:
کودک از چهار سالگی وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود. از لحاظ جسمی توانائیهای لازم را کسب کرده است، دندانها کامل میشود و توانایی خوردن همه نوع غذاها را دارد، میتواند راه برود، بدود و بازی کند. قدرت تکلم پیدا میکند، حرف میزند، قصه گوش میدهد. خود را از لحاظ دفع کنترل میکند و تمیز است. شب ادراری او قطع شده یا در حال قطع شدن است. از لحاظ روانی کنجکاو است، بسیاری از مفاهیم را مثل خوبی و ... فرا گرفته و تقریباً وارد مرحله جدیدی از زندگی میشود. در این مرحله والدین باید به بعضی از جنبههای رشد جسمی، روانی، اجتماعی، عاطفی و ... کودکان بیشتر توجه نمایند[1].
هفت سال اول زندگی دورهای است که در آن کودک از آموزش جدی و رسمی معاف است. در این دوره وی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است. از طرفی او در این دوره یک موجود بسیار با ارزش و دوست داشتنی برای خانواده است و از سوی دیگر نباید برنامههای جدی و سنگین تربیتی را بر او تحمیل کرد. جدیترین کار کودک در این دوره بازی است[2].
بازی در این سن کاری بیهوده و عبث نیست. بازی فواید فراوانی دارد از جمله میتوان به این موارد اشاره نمود: هماهنگی عضلات بدن، کامل شدن رشد صحیح جسمانی، یادگرفتن مهارتهای حرکتی لازم، متعادل کردن تمایلات کودک، تعدیل پرخاشگریها و تهاجمها، پرورش تفکر و خلاقیت، پرورش روحیه کار جمعی و رشد اجتماعی، رشد قانون مداری و درک مسائل انضباطی و[3]... با این توضیحات روشن میشود که به هیچ وجه نباید از بازی کردن کودک و یا ارتباط او با همسالان خود ممانعت نمود. در ضمن با شرکت در بازی کودک و تهیه اسباب بازیهای جدید و مطلوب میتوان به بازیهای او سمت دهی کرد و راه بازی و بسیاری از آداب را در حین بازی به کودک آموخت. این شیوه برخورد و استفاده بهینه از بازی برای تربیت نامحسوس و غیر رسمی کودک، در سیره ائمه هدی علیهم السّلام دیده میشود[4]
الگو پذیری:
از دیگر ویژگیهای مهم این دوره که مورد سوال نیز هست الگو پذیری از همسالان و کودکان دیگر است. این وپژگی را باید در درجه اول قبول کرد و در درجه دوم راهکارهائی برای هدایت این ویژگی به کار گرفت. چرا که این خصلت را نمیتوان حذف نمود. در ادامه نکاتی به عنوان راهکار، جهت خنثی کردن تاثیر عوامل منفی تربیتی یا محرکهای بد محیطی ارائه میشود.
راهکارها:
1. این نکته را نباید فراموش کرد که بسیاری از رفتارهای کودک در این سن ارزش اخلاقی ندارد، مثلاً در مهدکودک از کودکی دیگر کلمهای زشت یاد گرفته و به خیال این که با بازگو کردن این واژه جدید، در جمع مهمانان مورد تشویق و جلب توجه همه قرار میگیرد، آن را نقل میکند، باید دانست که وی معنا و یا میزان زشتی این کلمه را نمیداند و تنها برای خود نمائی آن را بر زبان آورده است. در برخورد با وی نباید مجازات سنگینی در نظر گرفت چرا که این کلمه او ارزش اخلاقی و قباحت اخلاقی در این سن ندارد، لذا باید همیشه دید خود را اصلاح نمود و از وی انتظار نداشت که مانند بزرگسالان و طبق آداب و تشریفات آنها رفتار نماید.
2. با توجه به اهمیتی که برای بازی بر شمردیم، نباید به بهانه این که بازی ممکن است بدآموزی داشته باشد وی را از اصل بازی منع کرد. همیشه باید فرصتهای جایگزین برای بازی و شادی کودک فراهم نمائیم.
3. مراقبت و نظارت نامحسوس بر رفتارها و هم بازیهای کودک بسیار موثر است. برخورد صحیح و با محبت میتواند بسیاری از رفتارهای نابهنجار را قبل از نهادینه شدن و ریشهدواندن در ساختار شخصیتی کودکاصلاح نماید. تربیت فرزند مانند پرورش نهالی است که نیاز به مراقبت شدید دارد، آبیاری، حذف شاخ و برگ اضافی و رسیدگی به موقع، او را به درختی پر ثمر تبدیل میکند.
4. زمینههای تخلف و تأثیرپذیری از عوامل منفی را باید حذف کرد. اگر دیدیم که ارتباط با فلان همسایه و رفت و آمد به خانه آنها بر رفتار کودک ما تأثیر منفی میگذارد باید به نحوی این زمینهها را حذف نمود.
5. در مقابل زمینهسازی فضاهای مطلوب و سرشار از محرکهای مثبت تربیتی از وظایف والدین است. به عنوان مثال به همراه بردن کودک به مسجد و یا دیگر اماکن مثبت، نقش فعال والدین در تربیت و به دست گرفتن اداره کودک و گزینش محرکهای مثبت را نشان میدهد. البته حضور در این گونه فضاها حتماً باید همراه با شادی و آزادیهائی برای کودک و یا خاطرات دلپذیری باشد (به عنوان نمونه بازی آزادانه در حیاط مسجد، آشنائی با کودکان و همبازیهای جدید، خسته کننده نبودن این فضاها و...) نیز میتوانیم برای او دوستان سالمی را گزینش کنیم و محیط بازی آنها را غیر مستقیم خود تعیین کنیم و بر آنها اشراف غیر مستقیم داشته باشیم و حتی گاهی خودمان در جمع آنها حاضر شویم و به رفتار و افکار آنها جهت دهیم (مثلاً با قصهگویی و...)
6. کودک که به تدریج چشم به دنیای اطراف خود باز میکند، با بزرگانی روبرو میشود که توانائیهای بیشتر دارند و ناخود آگاه از آنان تقلید میکند. گاهی اتفاق میافتد که مادر یا پدر، خود حرف زشت میزند و یا پرخاشگر است، ولی وقتی که کودک وی به تقلید از خود او در یک مهمانی همان رفتار را نشان میدهد بسیار خشمگین میشوند و به فکر چاره میافتند، و یا عواملی چون تلویزیون یا مهد کودک را باعث این رفتار نابهنجار میدانند. باید توجه داشت که گاهی خود والدین و خانواده عامل منفی تربیت هستند، البته غیر عامدانه. در این صورت بهترین و اساسیترین روش، این است که اول خود را اصلاح کنیم.
7. در این دوره تشویقها و تنبیهها باید همراه با عواطف باشد. به عنوان مثال ابراز ناراحتی و رو برگرداندن از کودک به خاطر رفتاری نادرست، او را متوجه اشتباه خود میکند و نیازی به تنبیههای شدیدتر و یا تنبیه بدنی نیست. اگر محبت شما را کودک لمس کند البته محبت راستین نه ساختگی و در ضمن محبت به اندازه نه افراطی عاملی باز دارنده و نهی کننده میتواند به شمار آید.
8. به یاد داشته باشیم که رفتارهای کودک با تشویق ما تأیید و تثبیت میشود، لبخند زدن و یا سکوت کردن ما خود تأیید رفتارهای اوست. در واقع او هر سخن و رفتار جدید را به ما نشان میدهد تا رضایت و توجه ما را جلب نماید. گاهی اخم کردن و یا روترش کردن و یا لب به دندان گرفتن، تنبیهی به جا و تأثیر گذار است که احتمال تکرار یک رفتار بد را بسیار کاهش میدهد.
سخن آخر:
نکته مهم و قابل ذکر در پاسخ به سؤال شما این است که هیچگاه در برخوردها، محبتها، نظارتها و ... افراطی عمل نکنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. نحوه رفتار والدین با فرزندان. یدالله جهانگرد، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ دهم 1383.
2. رفتار والدین با فرزندان، محمد علی سادات، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ پنجم، 1376.
3. سیره تربیتی پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام تربیت فرزند ، سید علی حسینیزاده، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول 1380.
پی نوشتها:
[1] . نحوه رفتار والدین با فرزندان، جهانگرد، یدالله، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ دهم 1383صص 30-31.
[2] . رفتار والدین با فرزندان، سادات، محمد علی، انتشارات انجمن اولیا و مربیان، چاپ پنجم، 1376صص 18-19.
[3] . همان ص 115-116.
[4] . همان صص 117-119.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چه کنم فرزندم تحت تأثیر فرهنگ منفی دانشگاهی که در آن تحصیل می کند قرار نگیرد؟
- [سایر] با سلام وتشکر من 20 ساله ودانشجو و بزرگ شده در خانواده مذهبی با ظاهری چادری وسعی میکنم در زندگیم اصول اساسی دین را رعایت کنم اما سوالم : می خواستم بدونم دوست رو آدم چقدر تاثیر داره ؟ من تو خوابگاه تقریبا با همه ی بچه ها رابطه ی خوبی دارم و همه ی هم اتاقیام از لحاظ دینی شبیه من نیستن البته سعی کردم ضوابطی را بذارم مثل گوش دادن آهنگ فقط با هندزفری وووو والبته در محیط دانشگاه سعی میکنم با دوستان هم تیپ خودم باشم!! به نظر شما این دوستان هم در انسان تاثیر منفی دارن؟ با تشکر فراوان والبته بسیار محتاج دعا هستم!
- [سایر] باعرض سلام به شهر ما خوشامدی حاج اقا من گذشته بدی داشتم پر از گناه اما توبه کردمو چادری شدم مسجدی شدمموسیقی گوش نکردم نرقصیدم یه کم خوش اخلاق شدم اهل قران و دعا شدم و سعی کردم خوب باشم اماچند تا بدی دارم اولا غیبت میکنم دوما صبور نیستم 6-7 ساله ازدواج کردم ولی باردار نمیشم و این موضوع تمام زندگیمو تحت تاثیر قرار داده انگیزه ای برای ادامه دادن ندارم همش فکر میکنم بچه دار نشدنم به خاطر گناهامه درست فکر میکنم مگه نه؟ به نظر شما چه کار کنم؟بهم میگن شاید به صلاحت نیست بچه دار بشی اما با این حال مثل دیشب برام دعا کنید.ممنون
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزه دار مرد در شرایط محیطی خاصی قرار گیرد که بی اختیار منی از او جاری شود، حکم روزه آن شخص چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] در رقص اگر تحت تأثیر قرار نگیریم، چه حکمی دارد؟
- [سایر] کودک 10 ساله ام به شدت برادر 6 ساله اش را کتک می زند. آیا راهی وجود دارد که بدرفتاری او را اصلاح کنم؟
- [سایر] با سلام و خداقوت پنج باره جناب مرادی عزیز برای پنجمین بار منتظر پیامتون هستم 1. پسری 28 ساله هستم. 2. از دوستان صمیمی یک دخترخانمی رو معرفی کردند که یکسال از من بزرگتر است 3. از همه لحاظ از ایشان راضی هستم 4. طبق تفاهم تلفنی قرار شد همدیگه رو ببینیم 5. بار اول که همدیگه رو دیدیم (او علاقه شدیدی به من پیدا کرده)زیاد به دلم ننشست. 6. قرار گذاشتیم دوباره همدیگه رو ببینیم آیا این کار به صلاح ما دو تاست؟ لطفا منو راهنمایی کنین . منتظر پیامتون هستم حتما خداقوت یا علی.
- [سایر] کودک 6 ساله ام لکنت زبان دارد. برای برخورد درست با این مشکل و کاستن از آن راهنمایی ام کنید.
- [سایر] چگونه می توان تحت تأثیر فکر و رفتار دیگران قرار نگرفت و به آرامش رسید؟
- [سایر] خانواده شوهرم با من ناسازگارند و شوهرم نیز تحت تاثیر آنها قرار گرفته راه چاره چیست ؟
- [آیت الله مظاهری] ولیّ شرعی یا معلّم با اجازه ولیّ شرعی میتواند بچه را به اندازهای که ادب شود بزند، و در این صورت دیه ندارد گرچه به حدّ دیه برسد.
- [آیت الله بروجردی] اگر بچّه یکی از گناهان کبیره را انجام دهد، ولی یا معلّم او میتواند به قدری که ادب شود و دیه او واجب نشود، او را بزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر عامل پیش از قرار داد، کار را انجام داده باشد یا بعد از قرار داد، به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر عامل پیش از قرار داد، کار را انجام داده باشد، یا بعد از قرار داد، به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر (عامل) پیش از قرار داد کار را انجام داده باشد ، یا بعد از قرار داد ، به قصد اینکه پول نگیرد انجام دهد ، حقّ مزد گرفتن را ندارد .
- [آیت الله بروجردی] اگر عامل پیش از قرار داد کار را انجام داده باشد، یا بعد از قرار داد به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام بدهد، ولیّ یا مثلاً معلم او با اجازه ولیّ میتواند به قدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر بچه، یکی از گناهان کبیره را انجام دهد، ولی یا دیگری به اذن ولیّ او میتواند به قدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.
- [آیت الله خوئی] اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام دهد، ولیّ یا مثلًا معلم او با اجازة ولیّ میتواند به قدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عامل یا شخص دیگر پیش از قرار داد کار را انجام داده باشد یا بعد از قرار داد ، به قصد اینکه پول نگیرد انجام دهد ، حقّی به مزد ندارد .