دلائل قرآنی و حدیثی عصمت حضرت فاطمه(سلام الله علیها): 1. آیه ی تطهیر در مورد آیه ی 33 سوره ی احزاب که به آیه ی تطهیر شهرت یافته، همواره کانون توجه اندیشمندان شیعه و سنی بوده- همگان بر این باورند که این آیه فضیلت والایی را برای اهل بیت به اثبات می رساند که از نظراندیشمندان شیعه، این فضیلت مساوی با عصمت است. زیرا بر اساس این آیه، اراده ی تخلّف ناپذیر خداوند بر این تعلّق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل بیت بزداید و آنان را به طور کامل پاک و پاکیزه گرداند. چنین برداشتی از آیه با بررسی واژه های به کار رفته در آن، هم چون اراده، رجس، اذهاب و تطهیر تأیید می گردد و جای تردیدی برای حق جویان باقی نمی گذارد. برای توضیح مفاد آیه، به بیان حدیثی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که در کتاب های اهل سنّت نقل گردیده است، می پردازیم. بر اساس این حدیث، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پس از قرائت آیه ی تطهیر فرمودند: فَأنَا وَ اهل بیتی مُطهَّروُن مِن الذنُوب(1), پس من و اهل بیت ام از گناه پیراسته ایم. بی تردید، فاطمه ی زهرا علیها السلام جزء اهل بیت پیامبر است و اگر در بیان فضیلت او دلیل دیگری نمی داشتیم، همین آیه کافی بود که او را در صدر زنان عالَم بنشاند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با شیوه هایی به یادماندنی، اهل بیت را به همگان معرفی نموده و راهِ هرگونه توجیهی را بسته است. بر اساس حدیث کساء، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پارچه ای را بر روی خود و علی و فاطمه و فرزندانشان، حسن و حسین انداخته، جمله ی (اللّهم هؤلاء اهل بَیتی) را برای آیندگان به یادگار گذاشتند و در پاسخ به ام سلمه که یکی از شایسته ترین همسران پیامبر بود و پیوستن به اصحاب کساء را درخواست می نمود، فرمودند: (رحمت خدا بر تو باد. تو همواره به راه خیر و رستگاری بوده ای و چه قدر من از تو راضی ام! لیکن این فضیلت ویژه ی من و این چند نفر است)(2). پیامبر گرامی برای آن که وظیفه ی خویش را در تبیین آیات الهی به گونه ی شایسته ای به جای آورند، به این مقدار نیز بسنده نکردند، بلکه با به کارگیری شیوه ای فراموش نشدنی و در مدت زمانی نسبتاً طولانی، آن هم به صورت هر روزه، به معرفی اهل بیت پرداختند. در روایتی از ابن عباس در این باره آمده است: رسول خدا تا نُه ماه، روزی پنج مرتبه، هنگام فرارسیدن وقت نماز به در خانه ی علی بن ابی طالب می آمدند و می فرمودند: درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد. خداوند اراده نموده تا هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت دور گرداند و به طور کامل و شایسته پاکتان سازد. وقت نماز است، آماده شوید. رحمت خدا بر شما باد.(3) 2. روایات مربوط به عصمت اهل بیت علیهم السلام. علاوه بر آیه تطهیر، روایاتی که شیعه و سنی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم گزارش نموده اند، فضایلی برای اهل بیت بر می شمرد که جز با عصمت آنان سازگار نیست, چنان که در حدیث معروف ثقلین آمده است(4): انّی تارِک فیکُم الثِقلَین کِتابُ اللّه وَ عِترَتی، ما ان تَمَسّکتُم بِهِما لَن تَضلّوا ابَداً، و انهما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلی الحَوض(5) من در میان شما دو چیز گران بها باقی می گذارم: کتاب خدا و عترتم. تا وقتی که به آن دو تمسک کنید، گم راه نخواهید شد. و هیچ گاه این دو از یک دیگر جدا نمی شوند، تا آن گاه که بر سر حوض (کوثر) بر من وارد گردند. اگر اهل بیت پیامبر معصوم از گناه و خطا نبودند، پی روی از آنان همواره موجب هدایت نمی گردید و جدایی ناپذیری آنان از قرآن، معنای روشنی نمی یافت. 3. روایات مخصوص به عصمت حضرت زهرا علیها السلام تنها به یکی از آن ها که محدّثین شیعه و سنّی روایت نموده اند، بسنده می کنیم: ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها(6) همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناک و با رضایت او خشنود می شود. نکته ی درخور توجه در این روایت آن است که رضایت و نارضایتی فاطمه ی زهرا علیها السلام محور خشنودی و ناخشنودی خداوند خوانده شده است و این حقیقت، جز عصمت همه جانبه ی آن حضرت، تفسیر دیگری برنمی تابد. زیرا خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمی گردد و به گناه و سرپیچی از فرمانش رضایت نمی دهد. پس اگر حضرت زهرا علیها السلام به گناه دست می زد و یافکر انجام آن را در سر می پروراند، به چیزی خشنود گردیده بود که خدا از آن خشنود نیست, در حالی که در این روایت، رضایت الهی پیوندی ناگسستنی با خشنودی فاطمه علیها السلام یافته است. اعتراف ضمنی یکی از دانشمندان اهل سنت را نیز پایان این نوشتار می آوریم. آلوسی، یکی از پرآوازه ترین مفسران اهل سنت، در تفسیر آیه ی 42 سوره ی آل عمران، از یک سو حضرت مریم علیها السلام را معصوم از گناه شمرده، از تمامی پلیدی های حسّی، معنوی و قلبی پاک می داند و از سوی دیگر، بر دیدگاه کسانی که وی را سرور تمامی زنان جهان، از آغاز تا انجام می شمارند، می تازد و با اقامه ی شواهد گوناگونی چنین نتیجه می گیرد که این ویژگی شایسته ی فاطمه ی زهرا علیها السلام است.(7) پر واضح است که جمع میان این دو سخن، جز با پذیرش عصمت حضرت زهرا علیها السلام سازگار نیست. پی نوشتها: 1. سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج 5، ص 199. 2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 10، ص 141؛ الدر المنثور، ج 5، ص 198. 3. الدر المنثور، ج 5، ص 199. 4. علاوه بر حدیث ثقلین، احادیث معروفی هم چون حدیث سفینه و حدیث امان نیز به روشنی بر مقصود دلالت می کنند. برای آگاهی از منابع این دو روایت و چگونگی دلالت آن ها بر عصمت اهل بیت، ر.ک: پژوهشی در عصمت معصومان، حسن یوسفیان و احمدحسین شریفی، ص 328325. 5. برخی از منابع اهل سنت که با عبارت کم و بیش متفاوت این حدیث را نقل نموده اند، عبارت اند از: مسند، احمد بن حنبل، ج 4، ص 366, سنن، بیهقی، ج 2، ص 148, کنز العمال، متقی هندی، ج 1، ص 189185, المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 118, تاریخ بغداد،خطیب بغدادی، ج 8، ص 442, صحیح، مسلم، ج 5، ص 26، (کتاب فضائل الصحابة), الدر المنثور، ج 6، ص 7، (ذیل آیه ی مودّت), و سنن، ترمذی، ج 5، ص 662، (کتاب المناقب). 6. کنزالعمال، ج 12، ص 111, هم چنین، ر.ک: المستدرک، ج 3، ص 167, الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص 175, مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص 203, ذخایر العقبی، احمد طبری، ص 39, الاصابة، ابن عبدالبر، ج 4، ص 378, اسد الغابة، ابن اثیر، ج 6، ص 224, و میزان الاعتدال، ذهبی، ج 3، ص 206. 7. روح المعانی، آلوسی، ج 3، ص 137. منبع: اندیشه قم
دلائل قرآنی و حدیثی عصمت حضرت فاطمه(سلام الله علیها):
1. آیه ی تطهیر
در مورد آیه ی 33 سوره ی احزاب که به آیه ی تطهیر شهرت یافته، همواره کانون توجه اندیشمندان شیعه و سنی بوده- همگان بر این باورند که این آیه فضیلت والایی را برای اهل بیت به اثبات می رساند که از نظراندیشمندان شیعه، این فضیلت مساوی با عصمت است. زیرا بر اساس این آیه، اراده ی تخلّف ناپذیر خداوند بر این تعلّق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل بیت بزداید و آنان را به طور کامل پاک و پاکیزه گرداند. چنین برداشتی از آیه با بررسی واژه های به کار رفته در آن، هم چون اراده، رجس، اذهاب و تطهیر تأیید می گردد و جای تردیدی برای حق جویان باقی نمی گذارد.
برای توضیح مفاد آیه، به بیان حدیثی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم که در کتاب های اهل سنّت نقل گردیده است، می پردازیم. بر اساس این حدیث، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پس از قرائت آیه ی تطهیر فرمودند: فَأنَا وَ اهل بیتی مُطهَّروُن مِن الذنُوب(1), پس من و اهل بیت ام از گناه پیراسته ایم.
بی تردید، فاطمه ی زهرا علیها السلام جزء اهل بیت پیامبر است و اگر در بیان فضیلت او دلیل دیگری نمی داشتیم، همین آیه کافی بود که او را در صدر زنان عالَم بنشاند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با شیوه هایی به یادماندنی، اهل بیت را به همگان معرفی نموده و راهِ هرگونه توجیهی را بسته است. بر اساس حدیث کساء، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پارچه ای را بر روی خود و علی و فاطمه و فرزندانشان، حسن و حسین انداخته، جمله ی (اللّهم هؤلاء اهل بَیتی) را برای آیندگان به یادگار گذاشتند و در پاسخ به ام سلمه که یکی از شایسته ترین همسران پیامبر بود و پیوستن به اصحاب کساء را درخواست می نمود، فرمودند: (رحمت خدا بر تو باد. تو همواره به راه خیر و رستگاری بوده ای و چه قدر من از تو راضی ام! لیکن این فضیلت ویژه ی من و این چند نفر است)(2).
پیامبر گرامی برای آن که وظیفه ی خویش را در تبیین آیات الهی به گونه ی شایسته ای به جای آورند، به این مقدار نیز بسنده نکردند، بلکه با به کارگیری شیوه ای فراموش نشدنی و در مدت زمانی نسبتاً طولانی، آن هم به صورت هر روزه، به معرفی اهل بیت پرداختند. در روایتی از ابن عباس در این باره آمده است:
رسول خدا تا نُه ماه، روزی پنج مرتبه، هنگام فرارسیدن وقت نماز به در خانه ی علی بن ابی طالب می آمدند و می فرمودند: درود و رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت باد. خداوند اراده نموده تا هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت دور گرداند و به طور کامل و شایسته پاکتان سازد. وقت نماز است، آماده شوید. رحمت خدا بر شما باد.(3)
2. روایات مربوط به عصمت اهل بیت علیهم السلام.
علاوه بر آیه تطهیر، روایاتی که شیعه و سنی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم گزارش نموده اند، فضایلی برای اهل بیت بر می شمرد که جز با عصمت آنان سازگار نیست, چنان که در حدیث معروف ثقلین آمده است(4):
انّی تارِک فیکُم الثِقلَین کِتابُ اللّه وَ عِترَتی، ما ان تَمَسّکتُم بِهِما لَن تَضلّوا ابَداً، و انهما لَن یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلی الحَوض(5) من در میان شما دو چیز گران بها باقی می گذارم: کتاب خدا و عترتم. تا وقتی که به آن دو تمسک کنید، گم راه نخواهید شد. و هیچ گاه این دو از یک دیگر جدا نمی شوند، تا آن گاه که بر سر حوض (کوثر) بر من وارد گردند.
اگر اهل بیت پیامبر معصوم از گناه و خطا نبودند، پی روی از آنان همواره موجب هدایت نمی گردید و جدایی ناپذیری آنان از قرآن، معنای روشنی نمی یافت.
3. روایات مخصوص به عصمت حضرت زهرا علیها السلام
تنها به یکی از آن ها که محدّثین شیعه و سنّی روایت نموده اند، بسنده می کنیم:
ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها(6)
همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضب ناک و با رضایت او خشنود می شود.
نکته ی درخور توجه در این روایت آن است که رضایت و نارضایتی فاطمه ی زهرا علیها السلام محور خشنودی و ناخشنودی خداوند خوانده شده است و این حقیقت، جز عصمت همه جانبه ی آن حضرت، تفسیر دیگری برنمی تابد. زیرا خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمی گردد و به گناه و سرپیچی از فرمانش رضایت نمی دهد. پس اگر حضرت زهرا علیها السلام به گناه دست می زد و یافکر انجام آن را در سر می پروراند، به چیزی خشنود گردیده بود که خدا از آن خشنود نیست, در حالی که در این روایت، رضایت الهی پیوندی ناگسستنی با خشنودی فاطمه علیها السلام یافته است.
اعتراف ضمنی یکی از دانشمندان اهل سنت را نیز پایان این نوشتار می آوریم.
آلوسی، یکی از پرآوازه ترین مفسران اهل سنت، در تفسیر آیه ی 42 سوره ی آل عمران، از یک سو حضرت مریم علیها السلام را معصوم از گناه شمرده، از تمامی پلیدی های حسّی، معنوی و قلبی پاک می داند و از سوی دیگر، بر دیدگاه کسانی که وی را سرور تمامی زنان جهان، از آغاز تا انجام می شمارند، می تازد و با اقامه ی شواهد گوناگونی چنین نتیجه می گیرد که این ویژگی شایسته ی فاطمه ی زهرا علیها السلام است.(7) پر واضح است که جمع میان این دو سخن، جز با پذیرش عصمت حضرت زهرا علیها السلام سازگار نیست.
پی نوشتها:
1. سیوطی، جلال الدین، الدرالمنثور، ج 5، ص 199.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 10، ص 141؛ الدر المنثور، ج 5، ص 198.
3. الدر المنثور، ج 5، ص 199.
4. علاوه بر حدیث ثقلین، احادیث معروفی هم چون حدیث سفینه و حدیث امان نیز به روشنی بر مقصود دلالت می کنند. برای آگاهی از منابع این دو روایت و چگونگی دلالت آن ها بر عصمت اهل بیت، ر.ک: پژوهشی در عصمت معصومان، حسن یوسفیان و احمدحسین شریفی، ص 328325.
5. برخی از منابع اهل سنت که با عبارت کم و بیش متفاوت این حدیث را نقل نموده اند، عبارت اند از: مسند، احمد بن حنبل، ج 4، ص 366, سنن، بیهقی، ج 2، ص 148, کنز العمال، متقی هندی، ج 1، ص 189185, المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 118, تاریخ بغداد،خطیب بغدادی، ج 8، ص 442, صحیح، مسلم، ج 5، ص 26، (کتاب فضائل الصحابة), الدر المنثور، ج 6، ص 7، (ذیل آیه ی مودّت), و سنن، ترمذی، ج 5، ص 662، (کتاب المناقب).
6. کنزالعمال، ج 12، ص 111, هم چنین، ر.ک: المستدرک، ج 3، ص 167, الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص 175, مجمع الزوائد، هیثمی، ج 9، ص 203, ذخایر العقبی، احمد طبری، ص 39, الاصابة، ابن عبدالبر، ج 4، ص 378, اسد الغابة، ابن اثیر، ج 6، ص 224, و میزان الاعتدال، ذهبی، ج 3، ص 206.
7. روح المعانی، آلوسی، ج 3، ص 137.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] عصمت حضرت زهرا علیها السلام با چه ادلّه ای ثابت می گردد؟
- [سایر] عصمت حضرت زهرا علیها السلام با چه ادلّه ای ثابت می گردد؟
- [سایر] دلیل عصمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چیست ؟
- [سایر] دلیل عصمت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چیست ؟
- [سایر] دلیل بر عصمت حضرت زهرا (س) چیست؟
- [سایر] آیا حضرت زهرا س دارای مقام عصمت هستند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] دلائل عصمت حضرت زهرا (س) چیست؟
- [سایر] دلیل بر عصمت حضرت زهرا (س) چیست؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.