هجرت در عرف دینی به معنی (کوچ) و (خروج) از یک سرزمین به منظور حفظ و تحکیم مبانی عقیدتی و ایمانی است. و (مهاجر) کسی است که از محدوده طاغوت و استبداد خارج می شود تا بتواند معاشرت، تربیت و عباداتش را متناسب با شریعت و آرمان خود ترتیب دهد.[1] آن چه در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است، لزوم گسستن از جامعه جاهلی و تلاش برای پیوستن به جامعه ای متکامل و شرایطی تعالی بخش است. اصولاً فلسفه هجرت در قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله گویای آن است که انسان در هر جا و هر جامعه ای به طبیعت فطری و کمال باطنی خویش دست نمی یابد، بنابر این وظیفه یکایک افرادی که خواهان دست یابی به تکامل هستند، این است که از گروه و جامعه ای که در آن ظلم و فحشا، انسان پرستی و .... رواج دارد روی گردانند و به جمعی که شرایط و زمینه موحد شدن و موحد ماندن در آن بیشتر است بپیوندد. خداوند کریم به بندگان خود می فرماید: (ای بندگان با ایمان من، زمین بسیار وسیع است در این صورت هر کجا باشید مرا منحصراً به اخلاص پرستش کنید.)[2] پس خانه و سرزمینی که معصیت خداوند در آن می شود جای ماندن نیست. درباره اهمیّت و جایگاه هجرت نیز خداوند می فرماید: (آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن ها بخشاینده و مهربانست.)[3] در این آیه خداوند هجرت از دار کفر را قبل از جهاد ذکر کرده است که نشان از اهمیت و جایگاه خاص آن در آیین اسلام است. هم چنین در قرآن کریم در آیاتی خداوند از مهاجرت به عنوان عامل مهم در برخورداری ستمدیدگان از مواهب دنیا و آخرت یاد می کند؛ آنان که از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده کشته شدند، همانا بدی های آنان را عفو می کنیم.)[4] و می فرماید: (آنان که در راه خدا مهاجرت کردند پس از آن که ستم ها در وطن خود از کافران کشیدند ما در دنیا به آنها جایگاه آسایش و نیکو می دهیم ....)[5] وقتی که فشار و آزار مشرکان بر مسلمانان و حضرت محمد صلی الله علیه و آله (بعد از رحلت حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه، دو تن از حامیان مهم پیامبر صلی الله علیه و آله ) به اوج خود رسید پیامبر- صلی الله علیه و آله - به امر خداوند دستور مهاجرت عمومی دادند. تا این که قریش نقشه کشیدند و از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله جلوگیری کرده و آن حضرت را به قتل برسانند؛ ولی خداوند توسط امین وحی جبرئیل، پیامبرش را از نقشه شوم قریش با خبر ساخت.[6] و آن حضرت شبانه از مکه به طرف مدینه رهسپار شدند و این جریان در آیات قرآن آمده است. آن جا که می فرماید: "یاد بیاور هنگامی را که کافران با تو مکر می کردند تا تو را باز دارند یا به قتل رسانند، یا از شهر بیرون کنند. اگر آن ها با تو مکر کنند خدا هم با آن ها مکر می کند و خدا بهتر از هر کس مکر می تواند بکند.)[7] پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام خروج از مکه به امر خداوند حضرت علی علیه السلام را در رختخواب خود گذاشت.[8] و در این باره قرآن می فرماید: "بعضی از مردمانند که از جان خود در راه رضای خدا در گذرند (مانند شبی که علی علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر خوابید) و خدا دوستدار چنین بندگانی است).[9] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام خروج از خانه، که در محاصره چهل نفر از قریش بود، آیات 1 تا 9 سوره یس را قرائت فرمود تا مشرکان حضرت را ندیدند.[10] و بعد از آن حضرت به طرف غار ثور حرکت کرد که ابوبکر ابن ابی قحافه در راه با حضرت همراه شدند و حدود سه روز در غار بودند وقتی مشرکان از خروج پیامبر- صلی الله علیه و آله - مطلع شدند؛ رد پای حضرت را گرفتند و تا دم غار رفتند؛ لذا وقتی ابوبکر دید مشرکان نزدیک غار شدند از ترس به خود می لرزید و نزدیک بود مشرکان متوجه شوند. به این جریان خداوند در قرآن کریم اشاره می کند و می فرماید: (اگر شما او را یاری نکنید البته خداوند از او یاری خواهد کرد آن گاه که یکی از آن دو تن که در غار بودند (پیامبر صلی الله علیه و آله ) به رفیق و همسفر خود (ابوبکر) گفت نترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیده اید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید.) [11] بنابر این در آیات ذکر شده و هم چنین آیاتی از قبیل آیه 80 سوره اسراء، آیه 14 سوره تغابن، آیه 100 سوره نساء، آیه 5 و 72 سوره انفال و آیه 58 سوره حج به مهاجرین و رنج هایی که کشیدند و کشته هایی که در بین راه دادند و نا رضایتی خانواده برخی از مهاجرین از هجرت و .... اشاره می کند. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1- تاریخ اسلام از منظر قرآن ،یعقوب جعفری 2- مقاله قرآن وتاریخ ،امیرعلی حسنلو پی نوشتها: [1] . آئینه وند، صادق، تاریخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، 1381ش، ص74. [2] . سوره عنکبوت ، آیه 56. [3] . سوره بقره ، آیه 218. [4] . سوره آل عمران ، آیه 195. [5] . سوره نحل ، آیه 41. [6] . ابن هشام، عبد الملک، السیره النبویه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج2، ص 128؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1361ش، ج2، ص 146. [7] . سوره انفال ، آیه 30. [8] . مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، ص 53ابن ابی الحدید، عز الدین، شرح نهج البلاغه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج13، ص 262 ؛ طبری امامی، محمد بن جریر، المسترشد فی امامه امیر المومنین علی بن ابی طالب- علیه السلام -، قم، انتشارات سلمان فارسی، چاپ اول، بی تا، ص 361. [9] . سوره بقره ، آیه 207. [10] . ابن هشام، پیشین، ص 127. [11] . سوره توبه ، آیه 40. منبع: اندیشه قم
هجرت در عرف دینی به معنی (کوچ) و (خروج) از یک سرزمین به منظور حفظ و تحکیم مبانی عقیدتی و ایمانی است. و (مهاجر) کسی است که از محدوده طاغوت و استبداد خارج می شود تا بتواند معاشرت، تربیت و عباداتش را متناسب با شریعت و آرمان خود ترتیب دهد.[1]
آن چه در آموزه های دینی بر آن تاکید شده است، لزوم گسستن از جامعه جاهلی و تلاش برای پیوستن به جامعه ای متکامل و شرایطی تعالی بخش است. اصولاً فلسفه هجرت در قرآن و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله گویای آن است که انسان در هر جا و هر جامعه ای به طبیعت فطری و کمال باطنی خویش دست نمی یابد، بنابر این وظیفه یکایک افرادی که خواهان دست یابی به تکامل هستند، این است که از گروه و جامعه ای که در آن ظلم و فحشا، انسان پرستی و .... رواج دارد روی گردانند و به جمعی که شرایط و زمینه موحد شدن و موحد ماندن در آن بیشتر است بپیوندد. خداوند کریم به بندگان خود می فرماید: (ای بندگان با ایمان من، زمین بسیار وسیع است در این صورت هر کجا باشید مرا منحصراً به اخلاص پرستش کنید.)[2] پس خانه و سرزمینی که معصیت خداوند در آن می شود جای ماندن نیست.
درباره اهمیّت و جایگاه هجرت نیز خداوند می فرماید: (آنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر آن ها بخشاینده و مهربانست.)[3] در این آیه خداوند هجرت از دار کفر را قبل از جهاد ذکر کرده است که نشان از اهمیت و جایگاه خاص آن در آیین اسلام است.
هم چنین در قرآن کریم در آیاتی خداوند از مهاجرت به عنوان عامل مهم در برخورداری ستمدیدگان از مواهب دنیا و آخرت یاد می کند؛ آنان که از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده کشته شدند، همانا بدی های آنان را عفو می کنیم.)[4] و می فرماید:
(آنان که در راه خدا مهاجرت کردند پس از آن که ستم ها در وطن خود از کافران کشیدند ما در دنیا به آنها جایگاه آسایش و نیکو می دهیم ....)[5]
وقتی که فشار و آزار مشرکان بر مسلمانان و حضرت محمد صلی الله علیه و آله (بعد از رحلت حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه، دو تن از حامیان مهم پیامبر صلی الله علیه و آله ) به اوج خود رسید پیامبر- صلی الله علیه و آله - به امر خداوند دستور مهاجرت عمومی دادند. تا این که قریش نقشه کشیدند و از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله جلوگیری کرده و آن حضرت را به قتل برسانند؛ ولی خداوند توسط امین وحی جبرئیل، پیامبرش را از نقشه شوم قریش با خبر ساخت.[6] و آن حضرت شبانه از مکه به طرف مدینه رهسپار شدند و این جریان در آیات قرآن آمده است. آن جا که می فرماید: "یاد بیاور هنگامی را که کافران با تو مکر می کردند تا تو را باز دارند یا به قتل رسانند، یا از شهر بیرون کنند. اگر آن ها با تو مکر کنند خدا هم با آن ها مکر می کند و خدا بهتر از هر کس مکر می تواند بکند.)[7]
پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام خروج از مکه به امر خداوند حضرت علی علیه السلام را در رختخواب خود گذاشت.[8]
و در این باره قرآن می فرماید: "بعضی از مردمانند که از جان خود در راه رضای خدا در گذرند (مانند شبی که علی علیه السلام به جای پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر خوابید) و خدا دوستدار چنین بندگانی است).[9] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام خروج از خانه، که در محاصره چهل نفر از قریش بود، آیات 1 تا 9 سوره یس را قرائت فرمود تا مشرکان حضرت را ندیدند.[10] و بعد از آن حضرت به طرف غار ثور حرکت کرد که ابوبکر ابن ابی قحافه در راه با حضرت همراه شدند و حدود سه روز در غار بودند وقتی مشرکان از خروج پیامبر- صلی الله علیه و آله - مطلع شدند؛ رد پای حضرت را گرفتند و تا دم غار رفتند؛ لذا وقتی ابوبکر دید مشرکان نزدیک غار شدند از ترس به خود می لرزید و نزدیک بود مشرکان متوجه شوند. به این جریان خداوند در قرآن کریم اشاره می کند و می فرماید: (اگر شما او را یاری نکنید البته خداوند از او یاری خواهد کرد آن گاه که یکی از آن دو تن که در غار بودند (پیامبر صلی الله علیه و آله ) به رفیق و همسفر خود (ابوبکر) گفت نترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیده اید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید.) [11]
بنابر این در آیات ذکر شده و هم چنین آیاتی از قبیل آیه 80 سوره اسراء، آیه 14 سوره تغابن، آیه 100 سوره نساء، آیه 5 و 72 سوره انفال و آیه 58 سوره حج به مهاجرین و رنج هایی که کشیدند و کشته هایی که در بین راه دادند و نا رضایتی خانواده برخی از مهاجرین از هجرت و .... اشاره می کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- تاریخ اسلام از منظر قرآن ،یعقوب جعفری
2- مقاله قرآن وتاریخ ،امیرعلی حسنلو
پی نوشتها:
[1] . آئینه وند، صادق، تاریخ اسلام، قم، دفتر نشر معارف، 1381ش، ص74.
[2] . سوره عنکبوت ، آیه 56.
[3] . سوره بقره ، آیه 218.
[4] . سوره آل عمران ، آیه 195.
[5] . سوره نحل ، آیه 41.
[6] . ابن هشام، عبد الملک، السیره النبویه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج2، ص 128؛ بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1361ش، ج2، ص 146.
[7] . سوره انفال ، آیه 30.
[8] . مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، ص 53ابن ابی الحدید، عز الدین، شرح نهج البلاغه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج13، ص 262 ؛ طبری امامی، محمد بن جریر، المسترشد فی امامه امیر المومنین علی بن ابی طالب- علیه السلام -، قم، انتشارات سلمان فارسی، چاپ اول، بی تا، ص 361.
[9] . سوره بقره ، آیه 207.
[10] . ابن هشام، پیشین، ص 127.
[11] . سوره توبه ، آیه 40.
منبع: اندیشه قم
- [سایر] چرا مبدأ تاریخ اسلام هجرت پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه است؟
- [سایر] مشرکان مکه، چگونه تصمیم به قتل پیامبراکرم(ص) گرفتند و او را مجبور به هجرت به مدینه کردند؟
- [سایر] در زمان هجرت پیامبر(ص) به مدینه، چه کسی درغار همراه پیامبراکرم(ص) بود؟
- [سایر] در مسجد رد الشمس در مدینه چه معجزه ای از رسول الله صلی الله علیه و آله رخ داده است؟
- [سایر] معرفی اجمالی از سوره محمد صلی الله علیه و آله ارایه نمایید.
- [سایر] داستان معراج پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) در کدام سوره میباشد؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] قرآن برای چه بر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است؟
- [سایر] نام های حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چیست؟
- [سایر] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چه سفارش هایی درباره ی قرآن فرمودند؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.